eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
‌❔پرسش ❓گفته می شود اسلام تنها برای عرب است و بس زیرا خود قرآن می گوید ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا مردم ام القری یعنی مکه و آنها که گرداگرد مکه هستند را بترسانی( انعام ۹۲) نه تمام جهانیان را 💠پاسخ: 🗯در این که اسلام آیینی جهانی است شکی نیست. ❗️خداوند می فرماید: «بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم» 🔷اعراف158 ❗️«ما تو را برای بشارت و انذار تمام مردم ارسال کردیم» 🔷سبا28 ❗️«ما تو را برای تمام مردم فرستادیم» 🔷نسائ 79 ❗️« ما تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان فرستادیم» 🔷انبیا107 ❗️« پر برکت است خداوندی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا برای جهانیان منذر باشد» 🔷فرقان1 ❗️« ( بگو) قرآن بر من وحی شده است تا شما و هرکس که دعوتم به او برسد را انذار دهم» 🔷انعام19 🗯همینطور ایات زیر بر این مطلب گواه است؛ ♻️صف 9- نسائ 170- ابراهیم 1- ال عمران 138 ⁉️حال اشکال این است که چگونه هدف بعثت پیامبر انذار و هدایت مردم مکه و کسانی که پیرامون آن هستند بیان شده است ایا این با جهانی بودن اسلام منافات ندارد؟ ♻️پاسخ این ایراد با توجه به دو نکته کاملا روشن میشود که نه تنها این آیه منافات با جهانی بودن اسلام ندارد بلکه می توان گفت یکی از دلائل جهانی بودن آن است : 1⃣ قریه در زبان قرآن، به معنی هر گونه آبادی است اعم از اینکه شهر بزرگ باشد و یا کوچک و یا روستا، مثلا در سوره یوسف از زبان برادران و در مقابل پدر چنین میخوانیم : «واسئل القریة التی کنا فیها»«از قریهای که در آن بودیم سؤال کن» 🔷یوسف82 👌 و میدانیم که این سخن پس از بازگشت از پایتخت مصر و ماجرای توقیف برادر آنها بنیامین از طرف دستگاه عزیز مصر بازگو شده بود . ❗️ همچنین میخوانیم : «و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض »«اگر مردمی که در آبادیهای روی زمین زندگی میکنند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند برکات از آسمان و زمین بر آنها خواهیم گشود» 🔷اعراف96 🗯 بدیهی است منظور در اینجا خصوص روستاها نیست بلکه همه نقاط مسکونی جهان را شامل می شود. 👌 از طرف دیگر در روایات متعددی می خوانیم خشکیهای زمین از زیر خانه کعبه گسترده شدند، و از آن بنام دحو الارض (گسترش زمین ) یاد شده است . ❗️این را نیز میدانیم که در آغاز بر اثر بارانهای سیلابی تمام کره زمین از آب پوشیده بود، آبها تدریجا فرو نشستند و در نقاط پست زمین قرار گرفتند و خشکیها تدریجا از زیر آب، سر بر آوردند، طبق روایات اسلامی نخستین نقطهای که از زیر آب سر بر آورد، سرزمین مکه بود. 📚بحار الانوار ج94 ص122 ❗️و اگر ارتفاع این سرزمین در حال حاضر بلندترین ارتفاع زمینهای دنیا نیست هیچگونه منافاتی با این سخن ندارد، زیرا از آن روز صدها ملیون سال میگذرد و تاکنون وضع نقاط روی زمین به کلی دگرگون شده، بعضی از کوهها در اعماق اقیانوسها قرار گرفته و بعضی از اعماق اقیانوسها تبدیل به قله کوه شده است و این از مسلمات علم زمین شناسی و جغرافیای طبیعی است . 2⃣کلمه ام به معنی اصل و اساس و ابتداء و آغاز هر چیزی است . 👌با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که اگر به مکه ام القری می گویند به خاطر این است که اصل و آغاز پیدایش تمام خشکی های روی زمین است و بنابراین و من حولها (کسانی که پیرامون آن هستند) تمام مردم روی زمین را شامل می شود. 📚تفسیر نمونه ج5 ص342 🗯آیات گذشته پیرامون جهانی بودن اسلام نیز این تفسیر را تایید میکند، همچنین نامه های فراوانی که پیامبر برای زمامداران بزرگ دنیا مانند کسری و قیصر نوشت و انان را دعوت به اسلام کرد. 📚مکاتیب الرسول ج1 ص109 📚بحار الانوار ج20 ص377 باب21 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓کانال های ضد دین و وهابی اشکال می کنند که اگر به عقیده شیعیان خاک کربلا دوائ هر دردی است چرا بیمارستان می سازید و به پزشک مراجعه می کنید هر موقع بیمار شدید تربت کربلا دوا است 💠پاسخ: 🗯در این که تربت کربلا دوائ هر دردی است شکی نیست . ♻️امام صادق فرمود: «خداوند تربت حسین را شفای هر دردی قرار داده است و آن تربت مایه امنیت از هر خوفی است» 📚امالی طوسی ج1 ص326 👌 وفرمود: «در خاک قبر حسین شفای هر دردی است و آن تربت دوائ اکبر است» 📚التهذیب ج6 ص74 📚وسائل الشیعه ج14 ص524 🗯اما باید توجه کرد؛ 👌خداوند اسباب شفای خود را در اسباب مختلف قرار داده است .اعم از آن که آن اسباب مادی باشند و یا معنوی و همگان را دستور به بهره مندی از آن اسباب داده است . 🔷امام صادق فرمود: « اراده خداوند بر این قرار گرفته است که همه چیز مطابق اسباب جریان یابد به همین جهت برای هر چیزی سببی قرار داده است» 📚الکافی ج1 ص183 👌خداوند برای درمان بیماری ها نیز اسبابی مادی قرار داده است تا بندگان با تمسک به آن اسباب مادی و داروها شفا حاصل کنند. ❗️امام باقر فرمود: «خداوند در دوائ های مادی و داروها برکت و شفا و خیر کثیر قرار داده است و انسان باید از آن دوائ ها وداروها استفاده کند و اشکالی بر او نیست» 📚بحار الانوار ج59 ص64 🔷وفرمود: «خودتان را مداوا کنید زیرا هیچ بیماری نیست مگر آنکه خداوند دوای آن را ایجاد کرده است» 📚همان مدرک ص65 🔷امام صادق فرمود: «خداوند بیماری و شفای از آن بیماری را با هم نازل کرده است و هیچ مرضی نیست مگر انکه دوای آن نیز وجود دارد بر تو است که از دوائ و دارو استفاده کنی» 📚طب الائمه ص55 🔷امام صادق فرمود: «پیامبر از انبیا بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو را شفا نمی دهم تا از دارو استفاده کنی زیرا من شفایم را در دارو قرار داده ام» 📚بحار الانوار ج59 ص66 ❗️به مقتضای روایات یکی از اسباب شفای از بیماری تربت امام حسین است .استفاده از اسباب مادی و داروهای متداول نیز یکی دیگر از اسباب شفا می باشد و اهل بیت همانطور که ما را امر به بهره گیری از تربت امام حسین کرده اند ؛ به بهره گیری از اسباب مادی و داروهای متداول نیز توصیه کرده اند و فرموده اند وظیفه شما این است که از این اسباب استفاده کنید و شفا را از خدا بخواهید .مصلحت او باشد شفا می دهد چنان که امام باقر فرمود: «تنها شفا به دست و مصلحت خداوند است ( و وظیفه شما استفاده از اسباب است)» 📚بحار الانوار ج59 ص73 ♻️علامه گرانقدر مجلسی ابواب گوناگونی در بحار الانوار برای بیان درمان بیماری های مختلف توسط اسباب مادی گشوده است و روایات اهل بیت را مفصلا در این زمینه نقل می کند . ❗️به عنوان نمونه در جلد 59 ص93 باب 53 اسباب مادی علاج از تب و یرقان را بیان می کند. 🗯همینطور از باب 54 تا باب 76 راه های درمان بیماری های مختلف را از طریق بیانات اهل بیت بیان می کند 📚بحار الانوار ج59 ص93 تا211 ♻️همینطور ایت الله ری شهری در کتاب دانشنامه احادیث پزشکی راه های درمان و علاج بیماری های مختلف را از طریق بیانات اهل بیت بیان می کند. 📚دانش نامه احادیث پزشکی ج1 و2 ♻️بنا براین می بینیم که اهل بیت ما را به استفاده از اسباب مختلف برای درمان بیماری ها توصیه کرده اند و فرموده اند که وظیفه شما استفاده از اسباب است اما شفا را از خداوند بخواهید . ❗️روشن میشود که ساختن بیمارستان و مراجعه به اطبا تعارضی با شفا بودن تربت کربلا ندارد زیرا همگی از جمله اسباب شفا است و اهل بیت ما را به استفاده از همه آنها توصیه کرده اند. ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
‌❔پرسش ❓لطفاً بفرمایید دلیل و حکمت قسم خوردن های خداوند حتی گاهی مکرر در آیات چیه؟ مگر خدا نیازی به قسم خوردن داره .قسمی بالاتر از خود خداوند وجود نداره پس چرا خداوند به برخی چیزها که برخی مادی آن که ارزش چندانی هم ندارن و برخی معنوی اند خداوند متعال قسم یاد میکنه❔ 💠پاسخ: 🗯برای سوگندهای خداوند دو فلسفه مهم بیان شده است؛ 1⃣اگر خداوند بخواهد اهمیت فوق العاده برخی از دستوراتش را بیان کند آن را همراه با سوگند می کند. 👌واین خود یک نوع فصاحت و بلاغت در کلام است که گوینده علاوه بر بیان وجوب یک مطلب درجه اهمیت آن را نیز با قسم به مخاطب خود تفهیم می کند. 👌مثلا خداوند می خواهد اهمیت فوق العاده تهذیب نفس و مبارزه با هوا و هوس را بیان کند و به انسانها بفهماند که تا مسلط بر هوای نفس خویش نشوند شایسته نام انسان نیستند ؛ این کار را با قسمهای پی در پی انجام می دهد. ❗️قسم به خورشید با عظمت و شعاع طلائیش ،قسم به ماه و نور خیره کننده اش،قسم به تاریکی شب که آرام بخش است،قسم به روشنایی روز که بیدار کننده است،قسم به خالق جان و روح انسان...تنها کسی که دل و جان را تصفیه کند و به تزکیه بپردازد و باطن خود را از الودگی ها پاک نماید رستگاران روز قیامتند. 📚سوره شمس 👌آری خداوند برای تبیین مقام شامخ جهاد با نفس یازده بار قسم یاد کرده است. 🔷یا در جای دیگر برای توجه انسان به ارزش فوق العاده قلم و اینکه این ابزار ساده ممکن است تمدن جمعیتی را شکوفا یا نابود سازد به قلم و آنچه بوسیله آن نوشته میشود سوگند یاد کرده است 📚سوره قلم 2⃣دومین فلسفه قسم های خداوند بیان اهمیت و ارزش موجوداتی است که به آنها سوگند یاد کرده است . ❗️مثلا خداوند در سوره شمس می خواهد از یک سو اهمیت کم نظیر جهاد با نفس را بیان کند و از سوی دیگر انسان را وادار به مطالعه و تفکر پیرامون موجودات با عظمتی همچون خورشید و ماه و روز و شب و بنای رفیع آسمان ،زمین پهناور ،جان آدمی و مانند آن نماید . 👌تا با تفکر و اندیشه پیرامون این نعمت های بزرگ الهی معرفتش به پرودگار بیشتر و عشقش به او سوزان تر و اطاعت و پیرویش از او عمیق تر گردد. ❗️در حقیقت قسمهای قرآنی از این زاویه کلید علوم و دانشهاست چرا که سبب بسیج اندیشه های متفکر و اندیشمند پیرامون موجوداتی می شود که خداوند به آنها قسم خورده است و از این رهگذر رازهای مهم و مطالب تازه و دانشهای جدید برای انسان کشف می شود. 📚تفسیر نمونه ج19 ص6 ✏️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓بنده استاد دانشگاه هستم .یکی از دانشجویان اشکال کرد که اگر قرآن برای هدایت تمام بشر آمده است چرا در آن نکاتی خصوصی زندگی پیامبر بازگو شده است مانند این که پیامبر می تواند بیشتر از چهار زن بگیرد یا پس از مدتی این حکم منقضی شد و ازدواج های پیامبر محدود شد یا پیامبر موظف به رعایت عدالت بین همسرانش نیست و یا همسران پیامبر باید شرایط ویژه ای را رعایت کنند ویا زنان پیامبر او را اذیت کردند و خداوند ایات سوره تحریم را نازل کرد .این احکام خصوصی زندگی پیامبر است چه ربطی به سایر جهانیان دارد که از آن اگاه شوند 💠پاسخ: ❗️در این شکی نیست که قرآن مایه هدایت تمام جهانیان است چنان که فرمود: « ما این قرآن را بر تو نازل کردیم در حالی که بیانگر همه چیز است و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمین است» 🔷نحل89 🗯ومی فرماید: «این کتابی است مبارک که نازلش کردیم .بینه و ایاتی از جانب خداوند که مایه هدایت است» 🔷انعام155-157 ❗️«این قرآن رهنمودی از جانب پرودگار شما و برای گروهی که ایمان می آورند هدایت و رحمتی است» 🔷اعراف203 🗯بنا بر این تمام ایاتی که در آن بازگو شده است برای هدایت است به این بیان؛ 1⃣اگر خداوند در آیاتی اجازه ازدواج با بیش از چهار همسر را به پیامبر می دهد 🔷احزاب50 ❗️فلسفه روشن دارد.زیرا ازدواج پیامبر با زنان متعدد و مختلف برای حل یک سلسله مشکلات اجتماعی و سیاسی در زندگی او بوده است.زیرا می دانیم هنگامی پیامبر نداى اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود، و تا مدت ها جز عده محدود و کمى به اوایمان نیاوردند، او بر ضد تمام معتقدات خرافى عصر و محیط خود قیام کرد، و به همه اعلان جنگ داد، طبیعى است که همه اقوام و قبایل آن محیط، بر ضد او بسیج شوند. 🗯و باید از تمام وسایل براى شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکى از آنها ایجاد رابطه خویشاوندى از طریق ازدواج با قبایل مختلف بود؛ 🔷زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلى، رابطه خویشاوندى محسوب مى شد، و داماد قبیله را، همواره از خود مى دانستند و دفاع از او را لازم و تنها گذاشتن او را گناهمى شمردند. 👌قراین زیادى در دست داریم که: نشان مى دهدازدواجهاى پیامبرلااقل در بسیارى از موارد، جنبه سیاسى داشته است. ❗️و بعضى ازدواجهاى او مانند ازدواج با «زینب»، براى شکستن سنت جاهلى بوده است. 🔵بعضى دیگر، براى کاستن از عداوت، یا طرح دوستى و جلب محبت اشخاص و یا اقوام متعصب و لجوج بوده است. ❗️بنابراین غرض اصلی از این حکم اختصاصی پیامبر نشر و گسترش اسلام بوده است و بس 📚تفسیر نمونه ج17 ص381 ❗️خداوند می فرماید: «این حکم اختصاصی تو در ازدواج کردن برای آن است که مشکلی در ادای رسالت بر تو نباشد» 🔷احزاب 50 2⃣این که خداوند پس از مدتی این حکم را برداشت و ازدواج های پیامبر را محدود ساخت نیز فلسفه روشنی دارد. 🔷احزاب52 🗯طبق شواهدی که از تواریخ استفاده می شود پیامبر اسلام از ناحیه افراد و قبائل مختلف تحت فشار بود که از آنها همسر بگیرد، و هر یک از قبائل مسلمان افتخار می کردند که زنی از آنها به همسری پیامبر در آید، حتی بعضی از زنان بدون هیچگونه مهریه، حاضر بودند خود را به عنوان هبه در اختیار آن حضرت بگذارند و بی هیچ قید و شرط با او ازدواج کنند.البته پیوند زناشوئی با این قبائل و اقوام تا حدی برای پیامبر و اهداف اجتماعی و سیاسی او مشکل گشا بود، ولی طبیعی است اگر از حد بگذرد، خود مشکل آفرین می شود، و هر قوم و قبیله ای چنین انتظاری را دارد، و اگر پیامبر بخواهد به انتظارات آنها پاسخ گوید و زنانی را هر چند به صورت عقد، و نه به صورت عروسی، در اختیار خود گیرد، دردسرهای فراوانی ایجاد می شود.و پیامبر از اهداف عالی خود باز می ماند و فرصت نشر اسلام گرفته می شد. ❗️لذا خداوند حکیم با یک قانون محکم جلو این کار را گرفت و او را از هر گونه ازدواج مجدد و یا تبدیل زنان موجود نهی کرد. 👇👇👇👇ادامه پاسخ👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 3⃣خداوند درباره رعایت عدالت بین همسران پیامبر و بودن نزد انان به صورت مساوی می فرماید: «موعد هر یک از همسرانت را بخواهی می توانی تاخیر بیندازی و هرکدام را که بخواهی نزد خود جای دهی و هرگاه بعضی از آنها را برکنار ساخته ای بخواهی نزد خود جای دهی گناهی بر تو نیست» 🔷احزاب51 ❗️یک رهبر بزرگ الهی همچون پیامبر آن هم در زمانی که در کوره حوادث سخت گرفتار است، و توطئه های خطرناکی از داخل و خارج برای او می چینند، نمی تواند فکر خود را زیاد مشغول زندگی شخصی و خصوصیش کند، باید در زندگی داخلی خود دارای آرامش نسبی باشد تا بتواند به حل انبوه مشکلاتی که از هر سو او را احاطه کرده است با فراغت خاطر بپردازد. 👌آشفتگی زندگی شخصی و دل مشغول بودن او به وضع خانوادگی در این لحظات بحرانی و طوفانی سخت خطرناک است .با اینکه ازدواجهای متعدد پیامبر غالبا جنبه های سیاسی و اجتماعی و عاطفی داشته و در حقیقت جزئی از برنامه انجام رسالت الهی او بوده، ولی در عین حال گاه اختلاف میان همسران و رقابتهای زنانه متداول آنها که اینکه پیامبر باید نزد انان باشد طوفانی در درون خانه پیامبر برمی انگیخته، و فکر او را به خود مشغول می داشته است 🔷اینجا است که خداوند یکی دیگر از ویژگیها را برای پیامبرش قائل شده، و برای همیشه به این ماجراها و کشمکشها پایان داد، و پیامبر را از این نظر آسوده خاطر و فارغ البال کرد.و چنانکه در آیه مورد بحث می خوانیم فرمود: «می توانی (موعد) هر یک از این زنان را بخواهی به تاخیر بیندازی و به وقت دیگری موکول کنی، و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی » ♻️بیان این احکام در قرآن برای همه مسلمین مایه هدایت است .انان متذکر می شوند که اسلام و عمل کردن به دستورات آن اصل و اساس است .زمانی مصلحت اسلام در ازدواج های متعدد پیامبر است و زمانی در محدودیت آن . 🔶مساله هدایت انان به قدری مهم بوده است که حتی اگر مساله ای برای پیامبر پیش می آمد که احتمال داشت مسیر حرکت پیامبر را در هدایت انان کند بکند خداوند خود به حل آن مشکل می پرداخت. ❗️ اگاه می شوند که پیامبرشان چقدر به هدایت انان حریص بوده و از هر راهی برای هدایت و رساندن اسلام به انان بهره می گرفته است . 👌لذا باید قدر اسلام را بدانند و سعی کنند که به تمام فرامینش عمل کنند. 4⃣آنجا که خداوند در سوره تحریم از اذیت شدن پیامبر توسط همسرانش سخن می گوید نیز مایه هدایت مومنان است. 🗯مومنان متوجه می شوند که همه همسران پیامبر انسان های صالحی نبودند لذا نباید پیرو انان باشند و انان را بر هدایتگران حقیقی از جانب خداوند ترجیح دهند. ❗️متذکر میشوند که پیامبر چقدر مصیبت و مشکلات وآزار را تحمل می کرد و از این طریق درس صبر و بردباری از پیامبر گرامی یاد می گیرند 4⃣انجایی هم که وظائف خاصی را برای همسران پیامبر بیان می دارد نیز مایه هدایت مومنین است. ❗️خداوند به انان متذکر میشود که به خاطر انتسابشان به پیامبر موقعیت خاصی دارند و باید مواظب باشند که شخصیت پیامبر را مخدوش نسازند. ♻️مومنان یاد می گیرند که انان نیز منتسب به اسلام و پیامبر هستند نباید کاری کنند که چهره اسلام و پیامبر گرامی در نظر دیگران مخدوش شود. ❗️متوجه می شوند که همسران پیامبر مصون از خطا و اشتباه نیستند لذا به صورت مطلق به قول و عمل انان اعتماد نکنند تا از مسیر هدایت منحرف نشوند.و... 👌با توجه به این نکات روشن میشود که حتی احکام اختصاصی پیامبر گرامی و همسران او نقش تعیین کننده در هدایت مردمان دارد لذا در قرآن بیان شده است . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓ می گویند اگر روايات شيعه را با علم رجال بررسی كنيم حدود هفتاد تا هشتاد درصد روايات ضعيف هستند و مذهب سقوط ميكند ایا چنین سخنی راست است❓ 💠پاسخ: ❕معیار صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری است. یعنی اگر از هر راهی یقین یا اطمینان کرد روایت از معصوم صادر شده است آن روایت برای ما حجت است.گاهی از بررسی سندی به این نتیجه می‌رسیم گاهی بخاطر شهرت وعمل کردن علما به آن روایت ،گاهی به سبب موافقت آن روایت با سایر روایات، گاهی به سبب موافقت با قرآن،گاهی به سبب نقل علمای بزرگ در کتابشان با تصریح به صحت روایت و... ❗ایت الله جوادی آملی می فرماید: "از هر راهی که اطمینان به صدور روایت از معصوم صادر شود کافی خواهد بود خواه به عدالت راوی باشد یا به وثاقت وی، به علو متن روایت باشد یا به عمل کردن فقها به متن واسناد به آن در مقام استدلال یا هر راه دیگر" 📚ادب فنای مقربان،ج1 ص87 ❗آیت الله مکارم می فرماید: "برای پذیرش حدیث وروایت معیار اصلی وثوق واعتماد به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، گاه کثرت وتعدد روایت آن هم تر کتب معتبر ومشهور وگاه محتوای بلند وعمیق " 📚پیام امام ج1 ص57 ♻️مبنای قدما از بزرگان امامیه اعتماد به روایت موثوق الصدوری بوده است .توجه انان بیشتر به متن روایات بوده و بر اساس موافقت آن با کتاب و سنت و عقل و...روایت را صحیح می دانستند حتی اگر در سند ضعف وجود داشت و در صورتی که روایتی فاقد این قرائن بود ضعیف و مردود تلقی می شده است . 👌شیخ بهای الدین عاملی می نویسد: «تقسیم خبر به چهار قسم صحیح و حسن و موثق و ضعیف میان بزرگان گذشته امامیه نظیر کلینی و ...شناخته شده نبوده است و میان انان چنین متعارف بوده است که صحیح را بر هر روایتی اطلاق می کردند که از نظر انان اقتضای اعتماد را داشت یا همراه قرائنی بود که باعث اعتماد و اطمینان به آن می شده است» 📚مشرق الشمسین ص3 🔷محمد تقی مجلسی می نویسد: «مراد از صحیح در نزد قدمای اصحاب ما آن خبری است که با قرائن مختلف دانسته شود که از معصوم صادر شده باشد اگر چه از لحاظ سند ضعیف بوده باشد» 📚لوامع صاحب قرانی ج1 ص101 🗯علامه مجلسی می گوید: «مسلک ما در صحت و ضعف حدیث اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد» 📚ملاذ الاخیار ج1 ص21 🗯شیخ حر عاملی قرائن متعددی را که دال بر صحت خبر می باشد را ذکر می کند به این که؛ «راوی ثقه باشد- حدیث در کتب اربعه باشد- حدیث موافق قرآن باشد- موافق سایر روایات باشد- موافق با ضروریات دین باشد- موافق با مشهور علمای شیعه باشد- موافق با اجماع علمای شیعه باشد .اگر این قرائن باشد حکم به صحت روایت می کنیم اگر چه روایت مشکل سندی داشته باشد» 📚وسائل الشیعه ج30 ص219 فائده7 👌از آنچه گذشت روشن می شود که ملاک در صحت روایت بررسی سندی و رجالی نمی باشد که اشکال شود با بررسی رجالی بسیاری از احادیث باطل میشود بلکه ملاک اعتماد به روایت موثوق الصدوری است به این که اگر چه ممکن است راوی ضعیف باشد اما قرائن دال بر آن است که حدیث صحیح می باشد. ♻️در زندگی روزمره ما نیز چنین است که به هر خبری که قرائن بر صحتش باشد اعتماد می کنیم اگر چه از راوی خبر در گذشته دروغ شنیده باشیم . ❗️مثلا فرد عادلی برای ما از اتفاقی خبر می دهد .پس از آن فرد دیگری که مورد وثوق ما نیست نیز همان خبر را به بیان دیگری به ما می دهد در این جا قرینه بر صحتش گفته اش وجود دارد لذا به خبر او اعتماد می شود. ❗️با این توضیح می گوییم که بیشتر احادیثی که در کتب معتبر ما نقل شده است قابل اعتماد هستند زیرا قرائن مختلف بر صحت آنها وجود دارد 📚هدائه الابرار ص87-89 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ♻️از سوی دیگر صاحبان کتب اربعه شیعه بر صحت روایاتشان شهادت داده اند. 🗯شیخ صدوق می گوید :«من روایاتی را در کتاب «من لا یحضره الفقیه »نقل می کنم که مطابق آنها فتوا میدهم» 📚من لا یحضره الفقیه ج1 ص52 🗯شیخ کلینی می گوید: «غرض من از نوشتن کتاب کافی نقل روایات و آثار صحیح ونقل سنن اهل بیت بوده که بر پایه آن عمل میشود و به وسیله آن فرائض خداوند و سنن پیامبر اقامه میشود» 📚الکافی ج1 ص4 🗯شیخ طوسی می گوید: «هر خبری که در دو کتاب تهذیب و استبصار نقل کردم یا متواتر بوده و یا مقرون به قرینه بر صحتش بوده و یا اجماع بر صحتش بوده است» 📚وسائل الشیعه ج30 ص197 ❗️«بی شک تصریح این بزرگان بر اعتبار کتبشان برای ما شکی باقی نمی گذارد که روایات انان صحیح است .زیرا قول این بزرگان از سخن علمای رجال در مورد صحت روایات اگر اعتبارش بیشتر نباشد کمتر نیست .این بزرگان تصریح کرده اند که روایاتشان صحیح هستند. اگر چه ممکن است برخی از راویانی که از آن نقل می کنند ضعیف باشند اما چون قرینه بر صحت روایت بوده است روایت را به عنوان روایت صحیح لحاظ کرده اند» 📚وسائل الشیعه ج30 ص191 👌بله اگر روایتی در یکی از کتب معتبر باشد که خلاف عقل و سنت قطعی باشد بی شک آن روایت مورد قبول نمی باشد اما اگر چنین نباشد حکم به صحت جمیع روایاتی که در کتب معتبر ما آمد ه است می کنیم زیرا مبنای صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد. ❗️با این توضیح روشن می شود که بررسی سندی و رجالی در احادیث جایگاه خاصی ندارد زیرا بیشتر روایات مقرون به صحت هستند و این سخن که با بررسی سندی بسیاری از روایات ضعیف محسوب میشوند نزد علما و بزرگان امامیه جایگاهی ندارد. ♻️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓رؤيت الله تعالي درقيامت? ❗️الله تعالي مي فرمايد: (وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ) القيامه ٢٢-٢٣ آن روز چهره‌هایی تازه و شاداب است. به سوی پروردگارش می‌نگرد. 👌در اين آيه كريمه نعمت ديدن الله تعالي براي بهشتيان ثابت شده و كاملا با صراحت بيان شده 💠پاسخ: 💠توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣لازمه رویت ودیده شدن آن است که خداوند جسم باشد،دارای مکان باشد در حالی که خداوند مبرا از این نسبت ها ونیازهاست. ⁉️چگونه می توان گفت که او جسم است در حالی که جسم موجودی مرکب است واز اجزای مختلف تشکیل شده است ووجود موجود مرکب وابسته به اجزای خود است در حالی که خداوند موجودی بی نیاز است. 2⃣ایات قرآن صراحتا می گوید خداوند به هیچ عنوان دیده نمیشود. ❗️خداوند می فرماید: 🗯«اورا هیچ چشمی درک نمی کند وحال آنکه او بینندگان را مشاهده میکند » 🔷انعام 103 ❗️و می فرماید: «هیچ کس به او احاطه علمی ندارد» 🔷طه 109 ❗️روشن است که رویت نوعی احاطه علمی از بشر بر خداوند است که خداوند آن را از خودش نفی میکند 3⃣عقیده به دیده شدن خداوند در قیامت مخالف روایات خود اهل سنت است. 🔷مسلم از عایشه نقل می کند: "هرکس گمان کند که محمد پروردگارش را دیده بر خداوند نسبت ناروا داده است" 📚صحیح مسلم،ج1 ص110 ❗طبری از ابن عباس روایت می کند: "من اولین کسی هستم که ایمان می آورم به این که هیچکس از مخلوقات اورا نخواهد دید" 📚جامع البیان،ج9 ص38 4⃣عقیده به دیده شدن خداوند در مخالفت با عقیده اهل بیت پیامبر است. ❗️علامه مجلسی روایات فراوانی دراین زمینه نقل می کند که پرودگار به هیچ عنوان چه در این دنیا و چه در اخرت دیده نمیشود. 📚بحار الانوار،ج4 ص26 باب 5 🗯در روایتی اسماعیل بن الفضل از امام صادق سوال کرد ایا خدا روز قیامت دیده میشود؟ ❗️فرمود :سبحان الله وخداوند پاک ومنزه است از این نسبت ها " 📚امالی،صدوق،ص410 ♻️حال با توجه به این نکات در مورد ایه مورد استدلال می گوییم؛ ❗️«ناظره» از ماده نظر هم به معنای نگاه کردن آمده است و هم به معنای انتظار کشیدن و به هر حال باید این آیه را در کنار آیات دیگر قرآن که می گوید« هیچ چشمی خداوند را نمی بیند »گذاشت . واین متشابه را به وسیله محکمات قرآن تفسیر کرد. 👌اتفاقا این گونه تعبیرات به صورت کنائی زیاد به کار می رود مانند این که می گوییم « فلان کس چشم به تو دوخته و تمام نگاهش به تو است» ❗️یعنی از تو انتظار محبت و لطف و مرحمت دارد. 🔶بهشتیان نیز روز قیامت تمام توجهشان به سوی خداست و از او انتظار هرگونه لطف و محبت دارند. 📚پیام قرآن ج4 ص273 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓وهابیان می گویند بعد از پیامبران دیگر حجتی از جانب خداوند بر مردمان نمی باشد و امام زمانی وجود ندارد و به این آیه استدلال می کنند که« خداوند پیامبران را فرستاد تا حجتی پس ازپیامبران دیگر نباشد»نسائ 165 💠پاسخ: ❗️خداوند می فرماید: «پیامبرانی فرستادیم که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا برای مردم بعد از آنها بر خدا حجتی باقی نماند ( وبه نسبت به همه اتمام حجت شود)» 🌀نسائ 165 🗯معمولا گروهی از مردم لجوج و خود خواه که قبول دعوت انبیائ را مخالف منافع خویش می بینند از پذیرش آن سر باز می زنند و با این که بعد از بعثت انان موضع مخالفی دارند چنانچه بعثتی صورت نگیرد ممکن است هزار گونه ادعا کنند که اگر پیامبران الهی آمده بودند ما با آغوش باز از آنها استقبال می کردیم و چنین و چنان بودیم. ♻️به همین دلیل یکی از اهداف بعثت پیامبران اتمام حجت بر این گروه و بر همه مخالفان است و این اتمام حجت؛ 1⃣عدل الهی را روشن می سازد 2⃣زبان دروغگویان پر مدعی را قطع می کند ❗️لذا خداوند می گوید: «پیامبران را بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم تا مردم پس از آن حجتی در برابر خداوند نداشته باشند » 👌چنان که می فرماید: «اگر ما آنها را قبل از نزول قرآن با عذابی هلاک می کردیم در قیامت می گفتند که خدایا چرا برای ما پیامبر نفرستادی تا از آیات تو تبعیت کنیم پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم» 🔷طه134 🗯بنا براین معناي دقيق آيه ياد شده اين چنين است: «بعد از ارسال رسل، مردم در مقابل خداوند هيچ گونه بهانه وحجتی ندارند نه آنکه خداوند برای مردم حجتی قرار نمی دهد.« لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل» 👌با ارسال رسل دیگران مردم در برابر خداوند حجت و برهانی برای عدم تبعیت ندارند ♻️ نه اين كه بعد از ارسال رسل و انبياء، خداوند هيچ شخصي را به عنوان حجت در بين مردم قرار نداده است تا به واسطه او بر مردم احتجاج کند . 🗯خداوند اگر چه با ارسال رسل و انبیائ حجت را بر همه تمام کرده است اما اراده او بر این تعلق گرفته است که حتی پس از پیامبر اسلام نیز بر روی زمین حجت و امامی قرار دهد تا مردم به واسطه او به هدایت نزدیکتر شوند . 🔷 امام صادق فرمود: « به خدا سوگند خداوند از زمان ادم زمین را بدون امام واگذار نکرده است .امامی که مردم را به سویش هدایت کندوحجت خداوند بر عباد باشد به گونه ای که هرکس ترکش کند هلاک شود و هرکس پیرویش کند نجات یابد» 📚 کمال الدین ج1 ص230 ⁉️اگر وهابیان میگویند بعد از پیامبر دیگر حجتی نیست پاسخ این روایات در کتبشان را چگونه می دهند؟ ✏️خطیب بغدادی چنین روایت می کند که پیامبر فرمود: « من و علی حجت بر امتم در روز قیامت هستیم» 📚تاریخ بغداد، ج2 ص88 ♦️مناوی روایت می کند که فرمود: « من و علی حجت خداوند بر بندگان هستیم» 📚کنوز الحقائق ص43 ♦️طبری روایت می کند که پیامبر فرمود: « علی حجت من بر امتم در روز قیامت است» 📚الریاض النضره ج2 ص193 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓در کانالی از ضد دینان بر قران خورده می گرفتند که پیامبران را دروغگو معرفی می کند مانند حضرت ابراهیم که بت ها را شکست انگاه گفت بت بزرگ شکسته است ( 63 انبیا ) یا به دروغ گفت من مریضم و با بت پرستان از شهر خارج نشد ورفت بت ها را شکست( صافات 89) ♦️پاسخ در مورد ایه اول که ابراهیم نبی گفت بت ها را بت بزرگ شکسته است پاسخ ان است: 🔵ابراهیم این کار را به بت بزرگ نسبت داد واین کارش نوعی کنایه به شمار می اید که بهتر از تصریح است .او میخواست به این وسیله خرافی بودن عقاید بت پرستان را به رخ انها بکشد و به انها بفهماند که این سنگ و چوب بی جان آن قدر بی عرضه هستند که حتی نمی تواند یک جمله سخن بگوید و از عبادت کنندگان خود یاری بطلبد تا چه رسد که بخواهد مشکلات انها را حل کند ❗️به تعبیر دیگر دروغ در جایی است که قرائنی بر ادای مقصود به عنوان کنایه در کار نباشد و این جا تمام قرائن نشان می داد که ابراهیم قصد جدی از این سخن نداشته بلکه هدفش به سخریه کشیدن افکار انها بوده است و این گونه تعبیرات در سخنان روزمره ما بسیار است ♦️ مثل اینکه فرضا یک حادثه اتلاف مالی در یک محیط محدود که اشخاص معینی در آن زندگی می کنند واقع میشود و هنگام باز پرسی هر یک از انان این کار را از خود نفی می کند باز پرس می گوید تو این کار را انجام نداده ای او هم انجام نداده حتما فرشتگان اسمان انجام داده اند مسلما این سخن دروغ نیست بلکه هدف تکذیب گفته های بی اساس انهاست ♦️امام صادق فرمود: « ابراهیم این سخن را ( به طور کنایه ) به خاطر آن گفت که میخواست افکار انها را اصلاح کند و به انها بگوید که چنین کاری از بت ها ساخته نیست» 📚الکافی ج4 ص48 ♦️اما در مورد ایه دوم : 🔘اولا: هیچ دلیلی نداریم که ابراهیم راستی بیمار نبوده است چه بیماری در جسم او بوده اما نه انچنان که او را از فعالیت جسمانی به کلی باز دارد و نتواند بت شکنی کند چه بسیارند بیمارانی که در طول روز مشغول کار هستند مخصوصا کارهای نشاط اور همچون شکستن بت ها برای قهرمان توحید همچون ابراهیم 🔘ثانیا: واژه سقم در مورد ناراحتی های روحی نیز به کار می رود و مسلما روح ابراهیم در آن محیط مملو از شرک آزرده و بیمار گونه بوده بنابراین اگر گفت من بیمارم بیماری ناراحتی از جنبه روحی را بیان می کرد 👌جمعی از مفسران نیز گفته اند که ابراهیم یک نوع بیماری ( همانند تب نوبه ای) داشت که در فواصل مختلف زمانی به دست او میداد و منظور از جمله انی سقیم این است که وقت بیماری من نزدیک شده است و من از همراهی شما معذورم جمله پیش از ان که می گوید نگاهی به ستارگان کرد سپس گفت من بیمارم را شاهد این مدعی می دانند چون منظورش از نگاه به ستارگان اگاهی از زمان بروز ان بیماری بود و از انها برای محاسبه وقت استفاده می کرد 📚عصمه الانبیا،سبحانی،ص125 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓یکی از کانال های ضد دین چند وقت است که اقوالی از علمای شیعه نقل می کند که آنان گفته اند قرآن تحریف شده است لطفا حقیقت را برای ما بیان کنید آیا راست می گویند❔ 💠پاسخ: ❕شکی در آن نیست که به هیچ عنوان قرآن کریم دچار کمی و زیادی نشده است و از گزند تغییرات و تبدیل مصون و محفوظ بوده است . 🌀خداوند می فرماید: «ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور یقین نگهدار آن هستیم» 🔶حجر9 👌ومی فرماید: «هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» 🔷فصلت42 ❗️شیخ صدوق می گوید: « اعتقاد شیعه آن است که قرآنی که خداوند بر پیامبرش نازل کرد همان است که در میان دو جلد است و هم اکنون در دست مردمان است» 📚رساله الاعتقادات ص93 🗯شیخ طوسی می گوید: «سخن در زیاده و نقصان در قرآن درخور این کتاب نیست و قرآن از زیاده و نقصان مصون است» 📚تبیان ج1 ص3 ❗️علامه حلی می گوید: « حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه می بریم به خدا از این عقیده» 📚اجوبه المسائل ص121 👌ما در گذشته مفصلا ادله عدم تحریف قرآن و کلمات و جملات بزرگان را در این باره آورده ایم که می توانید کلید واژه « تحریف» را در کانال سرچ کنید. 🔷اصل پاسخ: 🌀تحریف بر سه گونه است؛ 1⃣تحریف لفظی 2⃣تحریف معنوی 3⃣تحریف عملی ♻️1- تحریف لفظی آن است که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که چنین تحریفی در قرآن صورت نگرفته است. ♻️2- تحریف معنوی آن است که آیه ای را آن چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعی آن باشد. ♻️3- تحریف عملی آن است که آیه قرآن را بر خلاف عمل کنند. 📚تفسیر نمونه ج11 ص28 👌مثلا در روایتی آمده است که مردم در قیامت می گویند: « ما قرآن را تحریف کرده و پشت سر انداختیم» 📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران 👌پیداست که مراد آن است که ما قرآن را تفسیر به رای کردیم و معانی آن را بر اساس میل خود تفسیر کردیم و به آن عمل نکردیم ( تحریف لفظی و عملی) 🔷قرآن می گوید: « یحرفون الکلم عن مواضعه» 🗯نسائ 46 ❗️یعنی سخن را از جایگاه اصلی اش بر می گردانند و تفسیر به رای می کنند 📚سیمای عقائد شیعه ص151 ❗️ امام باقر فرمود: « آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند .پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند» 📚روضه الکافی ص128 📚الوافی ج5 ص274 👌روشن است که تحریف معنوی و عملی در قرآن واقع شده است . ❗️چه بسیار ایاتی است که به دروغ مورد تفسیر قرار می گیرد و معنای قرآن را عوض کرده و در آن تحریف کرده و تفسیر به رای می کنند. ❗️چه بسیار آیاتی است که مسلمین به آن عمل نکرده و آن ها را پشت سر انداخته اند. 💠اگر برخی از علما اورده اند قرآن تحریف شده اند سخنشان ناظر به تحریف معنوی و عملی قرآن است نه تحریف لفظی زیرا اجماع امت اسلام بر آن است که تحریف لفظی در قرآن صورت نگرفته است . ♻️اما این گونه افراد مغرض به دروغ این گونه جملات انان را حمل بر تحریف لفظی می کنند و خودشان در کلام این بزرگان تحریف می کنند و کلمات انان را تفسیر به رای می کنند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓متن شبهه؛ 💦آیا می دانستید امام حسین "سگ باز" بوده است ؟ ✅امروز قصد داریم سگ بازی امام حسین را برایتان ثابت کنیم لذا روایتی می آوریم از الکافی که در آن اشاره داشته امام حسین با سگ بازی می کرده و به خاطر این کار او جبرئیل نمی توانسته وارد خانه شود. 💥روایت در اصول کافی از این قرار هست : 13 - أبو علي الأشعري، عن محمد بن سالم، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندي، عن أبيه وكان صاحب مطهرة أمير المؤمنين عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: قال جبرئيل عليه السلام إنا لا ندخل بيتا فيه تمثال لا يوطأ الحديث مختصر. 📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 6 صفحه : 528 ✍أمیر المومنین فرمودند : که پیامبر ارشاد نمودند که جبریل گفته ما فرشتگان به خانه ای که در آن عکسی زیر پا گذاشته نمی شود ؛ وارد نمی شویم.حدیث مختصر شده است!!!!!!. ❌حالا می گوییم چرا مختصر شده است❓چون امام حسین توله سگی را با خود به خانه اورده بود و با سگ بازی می کرد ؛ ⛔️لذا مانع ورود جبرئیل شده بود. ✔️کامل این روایت را البرقی در المحاسن آورده است که به شرح زیر می باشد : [3]. 41 - عنه، عن أبيه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندى، عن أبيه (وكان صحاب مطهرة على)، عن على (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: يا على إن جبرئيل أتانى البارحة، فسلم على من الباب، فقلت: ادخل، فقال: إنا لا ندخل بيتا فيه ما في هذا البيت، فصدقته وما علمت في البيت شيئا، فضربت بيدى، 👈فإذا جر وكلب كا للحسين بن على يلعب به الامس👉 فلما كان الليل دخل تحت السرير، فبنذته من البيت ودخل، فقلت: يا جبرئيل أو ما تدخلون بيتا فيه كلب؟ - قال: لا، ولا جنب ولا تمثال لا يوطأ 📚نام کتاب : المحاسن نویسنده : أحمد بن محمد بن خالد البرقى جلد : 2 صفحه : 615 ✍پيامبر فرمود: يا على: جبرائيل امروز صبح پيش من آمد و بيرون دَرِ خانه سلام كرد و داخل نشد. به او گفتم: داخل شويد. گفت ما فرشتگان, داخل خانه ايى كه در آن مثل آنچه در خانه شماست, باشد, نمى شويم. من او را در اين سخن تصديق كردم و به فحص و تفتيش درخانه برخاستم كه ناگاه ديدم 👈توله سگى كه حسين بن على روز گذشته با او بازى مى كرد👉شب زير تخت خواب رفته و من آن را از خانه بيرون كردم. آن گاه جبرئيل داخل شد. گفتم: مگر شما داخل خانه ايى كه در آن سگ باشد, نمى شويد؟ گفت: ما داخل خانه ايى كه در آن سگ, يا آدم جنب و يا مجسمه و عكسى كه زيرپاگذاشته نشود, باشد نمى شويم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ☑️نکته: داشتن سگ و بازی با او از دید ما اشکالی ندارد؛اما سگ در اسلام جایگاه پست و حقیری دارد و جالب اینجاست دوستاران حسین بر یزید ایراد می گیرند که سگ باز بوده است که ما ثابت کردیم خود حسین هم سگ باز بوده است. 💠پاسخ: 🌀توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣روایتی که شیخ کلینی در کافی نقل می کند با روایتی که مرحوم برقی در محاسن نقل می کند متفاوت است . ❗️مرحوم برقی روایت را از خود و از پدرش و از احمد بن النضر نقل می کند اما مرحوم کلینی روایت را از ابوعلی اشعری و او از محمد بن سالم تا آخر راویان ذکر می کند. 👌بنابراین این سخن که شیخ کلینی روایت را مختصر کرده تا به شخصیت امام حسین خدشه ای وارد نسازد کذب محض است زیرا از اساس روایت مرحوم کلینی با روایت مرحوم برقی متفاوت است . 2⃣در روایات متعددی آمده است که ائمه گرامی از همان دوران طفولیت و کودکی تحت تربیت الهی بوده و هیچ موقع مشغول به انجام امور پست و بیهوده نمی شوند .آنان در عین طفولیت در کمال عقل و تربیت بوده اند. 📚بحار الانوار ج25 ص100 باب4 3⃣روایتی را که مرحوم برقی نقل می کند مبنی بر بازی کردن امام حسین با سگ از حیث سندی کاملا مردود و بی اعتبار است. ❗️مرحوم برقی روایت را از « عمروبن شمر» نقل می کند و این فرد یکی از راویان او می باشد. 🔷مرحوم نجاشی درباره « عمروبن شمر» می گوید: «ضعیف جدا زید احادیث» ❗️« او به شدت ضعیف است و روایات دروغین نقل می کرد» 📚رجال نجاشی ص287 🔷مرحوم ابن غضائری درباره او می گوید: «ضعیف است» 📚الرجال ص74 🔷علامه حلی درباره او می گوید: « به شدت ضعیف است» 📚رجال علامه حلی ص241 🔷مرحوم تفرشی درباره او می گوید: « به شدت ضعیف است» 📚نقد الرجال ج3 ص336 🔷مرحوم قهپایی درباره او می گوید: «ضعیف است» 📚مجمع الرجال ج4 ص286 👌وهمینطور سایر بزرگان رجالی او را تضعیف کرده اند اما این کانال معلوم الحال و معاند بدون اشاره به ضعیف بودن روایت سعی در اغرائ و فریفتن مخاطبان خود دارد تا بتواند بهانه ای برای اشکال تراشی پیدا کند غافل از آنکه رسوایی در انتظارشان است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓ لطفا این شبهه را پاسخ دهید 💦اشتباه علمی قران در مورد ماه ( قران : ماه نور است) -الم تروا کیف خلق الله سبع سماوات طبقا(۱۵ نوح) و جعل القمر فیهن نورا و جعل الشمس سراجا (۱۶ نوح) ترجمه : مگر ملاحظه نکردید که چگونه خدا هفت آسمان را طبقات روی هم افریده است و ماه را در میان اسمانها نور قرار داد و خورشید را چراغ قرار داد. نقد : در این دو ایه حداقل دو غلط علمی وجود دارد. اولا ماه نور نیست بلکه کره ای خاکی است از جنس زمین و تنها نور خورشید را منعکس می کند. ثانیا : ایا ماه نور کل اسمانها است؟ کل منظومه ی شمسی ما ذره ی ناچیزی در کهکشان ماست و کهکشان ما یکی از صد ها میلیارد کهکشان و خورشید ما ستاره ای متوسط از میلیاردها ستاره ی کهکشان ماست. بنابراین ماه حتی در منظومه ی شمسی شی نورانی به حساب نمی اید چه رسد به اینکه نوری باشد برای کل هستی. 💠پاسخ؛ 🗯خداوند می فرماید: «آیا نمی بینید چگونه خداوند هفت آسمان را یکی بر بالای دیگری آفریده است- و ماه را در میان آسمانها مایه روشنایی و خورشید را سراچ و چراغ افزونی قرار داده است» 🔶نوح15-16 ⁉1⃣ اشکال اول: ❔ماه از جنس زمین است و نورانیت ذاتی ندارد و تنها نور خورشید در آن منعکس می شود با این وجود چگونه خداوند می گوید ماه نور است❓ ❕پاسخ روشن است؛ 🌀شکی در این نیست که ماه با نور زیبایش چراغ شبهای تار ماه است و نه تنها شبروان را در بیابانها رهبری می کند بلکه روشنایی ملائمش برای همه ساکنان زمین مایه آرامش و نشاط است. 👌اما در این شکی نیست که ماه نورانیت را به عاریه گرفته است و جزو ذات او نمی باشد. 🔷لذا خداوند برای نور خورشید تعبیر به سراج « چراغ» کرده است و در مورد ماه کلمه « نور» را به کار برده است. ❗️این بخاطر آن است که نور« خورشید »از درون خودش می جوشد مانند چراغ ؛اما نور « ماه» از درون خودش نیست و شبیه بازتابی است که در آئینه منعکس می شود و لذا کلمه نور که مفهموم اعمی دارد در مورد آن به کار رفته است. 📚تفسیر نمونه ج25 ص76 ❗️با این توضیح اشکال اول پاسخ داده میشود که آیه قرآن نیز در جهت بیان آن است که نور ماه ذاتی اش نیست لذا از کلمه نور که هرگونه روشنایی را شامل میشود استفاده کرده است. ⁉️2⃣اشکال دوم :نور ماه در برابر نور سایر اجرام آسمانی به حساب نمی آید خداوند چگونه می گوید که ماه نوری است برای کل هستی؟ 🔷پاسخ: 👌درست است که در آسمانهای هفتگانه میلیونها میلیون کوکب فروزنده است که از خورشید و ماه پر فروغ تر می باشد ولی آنچه برای ما مهم است و در زندگی ما اثر دارد همین خورشید و ماه منظومه شمسی است که فضای زندگی ما را یکی در روز ها و دیگری در شب ها روشن می سازد .خداوند در مقام بیان نعمت هایی است که در زندگی بشر روا داشته است که یکی از آن نعمت ها روشنایی است که برای آنان در روز و شب توسط خورشید و ماه ایجاد کرده است . 👌خداوند نمی گوید نور ماه کل هستی را روشن کرده است بلکه می گوید نور ماه در میان اجرام آسمانی ، آسمان تاریک شما را در شب روشن کرده است. 📚تفسیر نمونه ج8 ص224 ❗️با توجه به این بیان نیز اشکال دوم پاسخ داده میشود. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔شبهه و پاسخ ❓متن شبهه از کانال وهابی کلمه دانشمندان عزیز شیعه امامیه از حکم کفر رودخانه بلخ افغانستان هم نگذشته اند! توجه فرمایید : دانشمندان عزيز اماميه معتقد هستند که روخانه دجله و رودخانه افغانستان کافر هستند متن روايت اين عزيزان در کتاب کافي که از معتبرترين کتب اين بزرگواران بشمار مي رود چنين امده است:عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ( عليه السلام ) قَالَ نَهَرَانِ مُؤْمِنَانِ وَ نَهَرَانِ كَافِرَانِ فَأَمَّا الْمُؤْمِنَانِ فَالْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ أَمَّا الْكَافِرَانِ فَدِجْلَةُ وَ نَهَرُ بَلْخَ . ترجمه : (ابي الحسن فرمودند: دو رودخانه مومن هستند و آنهم رود فرات و نيل هست و اما دو رودخانه ديگر کافر هستند و آنهم رودخانه دجله و رودخانه بلخ واقع در افغانستان هست. الكافي ج 6 ص 391 . 💢پاسخ؛ 🗯توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣گفته شد که این روایت را علمای شیعه نقل کرده اند غافل از آنکه این روایت ریشه در کتب مورد قبول وهابیت دارد. 🔷ابن جوزی روایت می کند؛ «دو رودخانه مومن هستند و دو رودخانه کافر .اما دو رودخانه مومن نیل و فرات هستند و اما دو رودخانه کافر دجله و رودخانه بلخ می باشد» 📚المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک ج1 ص159 🔷همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل می کنند؛ 📚تفسیر الوسی ج13 ص100 📚بغیه الطالب ج1 ص366 📚النهایه ابن اثیر ج1 ص69 2⃣روایتی که از کتاب کافی کلینی نقل شد قابل استدلال نیست .علامه مجلسی در ذیل روایت می گوید: «روایت مجهول است» 📚مراه العقول ج22 ص244 3⃣از ضعف سندی روایت نیز بگذریم از لحاظ دلالت روایت توجیح روشنی دارد. ❗️دو رود نیل و فرات به وصف مومن خطاب شده است تا این تشبیه صورت پذیرد که نفع و منفعت آن دو برای مردم زیاد است و مردم به راحتی و بدون مشقت از آب آنان استفاده می کردند اما استفاده کردن از دو رودخانه دیگر که به وصف کافر توصیف شده اند همراه با سختی و مشقت بوده است . 👌پس دو رودخانه مومن در خیر و منفعت رسانی مانند مردمان مومن بوده اند که انان بدون هیچ گونه تکلفی به مردم خیر می رساندند اما دو رودخانه دیگر چون نفع رسانی انان اندک و قلیل و همراه مشقت بوده است به کافران تشبیه شده اند زیرا خیرسانی کافران نیز قلیل و همراه با مشقت بوده است. 📚همان مدرک ❗️البته روشن شد که روایت از حیث سندی مردود است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓برخی از اسلام ستیزان بحثی را مطرح کرده اند که تحریف ناپذیری قران افسانه است و براین مدعای خود مساله اختلاف قرائتهای قران را پیش کشیده و میگویند این اختلاف قرائتها دلیل بر تحریف قران است پاسخ شما چیست 💠پاسخ: 🔰خبرهای واحد که قرائتهای مختلف را گزارش می دهند دلیل بر تحریف قرآن نیست زیرا قرآن و قرائت های یاد شده دو حقیقت متمایز هستند .حقیقت قرآن سوای قرائت هاست و قرائت ها نمی تواند در نص قرآن تاثیر گذار باشد ❗️توضیح: قرآن کریم که سخن خداوند و اخرین کتاب اسمانی است از صدر اسلام تاکنون مورد اهتمام جدی مسلمانان بوده است .پیامبر گرامی نسبت به قرائت ،حفظ و جمع آوری قرآن سفارش اکید داشته مسلمانان آن را محور و اساس دین خود تلقی کرده و قرائت آن را از وظایف روزمره خود می دانستند ♦️متن قرآن در طول تاریخ اسلام سینه به سینه و دست به دست از نسلی به نسل بعد منتقل شده و قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا در طول تاریخ رواج داشته است 💢امام صادق فرمود: « قرآن یکی بیش نیست و اختلاف بر سر قرائت آن از جانب راویان ( قرآن ) صورت گرفته است» 📚الکافی ج2 ص630 ♦️وفرمود: « قرآن بر حرف واحد و از نزد خدای واحد نازل گشته است» 📚همان مدرک ❗️قرائت قرآن طبق قرائت مشهور که از پیامبر گرامی برجای مانده بوده و سینه به سینه منتقل میشد بین مردم رواج داشته تا ان جا که برخی از افراد از سر اجتهادات اشتباه از مشهور جدا شده ویک سری قرائت های شخصی را ابداع کرده که مورد تایید جامعه اسلامی نبوده است و اهل بیت نیز با انها مخالفت کرده اند ومردم را امر میکردند که قرآن را طبق قرائت مشهور که برجای مانده از پیامبر بوده تلاوت کنند ♦️سالمه بن سلمه می گوید : شخصی در محضر امام صادق ایاتی از قرآن را قرائت کرد و به طوری که من شنیدم قرائت او غیر از قرائت دیگر مردم بود .امام به او فرمود: « از این قرائت خود داری کن و همان گونه که مردم می خوانند تو هم بخوان» 📚الکافی ج2 ص633 ♦️وفرمود: « همان گونه که اموخته اید ( ومشهور بوده) قرآن را بخوانید( وبه اجتهادات قاریان توجه نکنید)» 📚الکافی ج2 ص630 🔵یگانه قرائتی که دارای سند صحیح و با پشتوانه جمهور و طبق قرائت مشهور که بر جای مانده از پیامبر بوده استحکام یافته است قرائت حفص از عاصم بوده که این قرائت در طی قرون پی در پی تا امروز همواره میان مسلمین متداول بوده است چرا که : ❗️قرائت او همان قرائت عامه و مشهور مسلمین بوده است زیرا حفص و استاد او عاصم شدیدا با انچه که با قرائت عامه و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بوده پای بند بودند . 👌این قرائت را عاصم از شیخ ابوعبدالرحمان سلمی و او از امیر المومنین اخذ کرده است 📚معرفه القرائ الکبار ج1 ص77 ♦️و علی علیه السلام به هیچ عنوان قرائتی جز انچه با نصی اصلی وحی که میان مسلمانان متواتر بوده قرائت نمیکرده است از این رو در تمامی ادوار تاریخ مسلمانان مورد اعتماد قرار گرفت و قرآن های کنونی نیز طبق همین قرائت مشهور مسلمین بر جای مانده از قرائت پیامبر است ♦️ابن شهر اشوب چنین می اورد: « عاصم قرائت را از ابو عبدالرحمان سلمی فرا گرفته او نیز قرائت تمامی قرآن را از علی علیه السلام دریافت کرده لذا فصیح ترین قرائات قرائت عاصم است زیرا از ریشه آن را فرا گرفته و هر انچه دیگران کج رفته اند او راه استوار را انتخاب نموده است» 📚مناقب ج2 ص43 ♦️حاصل انکه قرآن بر یک قرائت نازل شده و این قرائت همان قرائتی است که بین مسلمین مشهور بوده و از پیامبر بر جای مانده است که قرائت حفص از عاصم از سلمی و از علی علیه اسلام مطابق همین قرائت مشهور مسلمین و بر جای مانده از پیامبر است و سایر قرائات که قرائات شاذ بوده مورد تایید مسلمین و جامعه اسلامی نبوده وحجیت ندارد لذا ایت الله مکارم می اورد: « خواندن غیر قرائت حفص از عاصم در شرایطی که فقط این قرائت مشهور است اشکال دارد» 📚اسفتاوات جدید ج3 ص80 ♦️واز این بیان روشن شد اختلاف قرائتهای غیر مشهور ربطی به تحریف قران ندارد ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔لطف کنید توضیح دهید چرا شیعیان بر روی قبور امامان خودشون گنبد وبارگاه می سازن در حالی که وهابیان این رو نمی پسندن 💠پاسخ: ❗️قران در ایه 32 حج می فرماید: « هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و تکریم کند ان نشانه تقوای دلها است » ♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت ان مایه تقرب به درگاه خداوند است به طور مسلم انبیا و امامان از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاۼ دین و مایه گسترش ان در میان مردم بوده اتد 👌یکی از طرق بزرگداشت انان حفظ اثار و قبور انان واباد کردن ان وصیانت از فرسوده شدن واز بین رفتن ان می باشد 🔷پیامبر گرامی فرمود: «برای خداوند حرمات سه گانه ای است که هر کس آنها را احترام و تکریم کند خداوند امر دین و دنیای او را محفوظ می دارد و آن سه چیز عبارت است از احترام و تکریم قرآن و احترام و تکریم پیامبر و احترام و تکریم اهل بیت» 📚خصال ج1 ص146 👌بی شک یکی از راههای تعظیم و تکریم پیامبر گرامی و اهل بیت آن است که قبور آنان را آباد کرده و از خرابی ها حفظ کنیم . 👌قران همچنین به روشنی دستور به وجوب ولزوم محبت اهل بیت پیامبر می دهد 🔷 شوری 23 🔶ودر وجوب محبت انان روایات فراوانی نیز در کتب اهل سنت وشیعه نقل شده است 📚سنن ترمذی ج2 ص308 📚 مستدرک علی الصحیحین ج3 ص149 و ۰۰۰ 📚بحار الانوار ج23 ص228 باب13 💠روشن است که یکی از طرق ابراز علاقه به خاندان رسالت زیارت قبورشان و تعمیر واباد ساختن آن و حفظ وصیانت از آن می باشد 🗯همچنین از ایات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان یک نوع امر رایج در میان ملل قبل اسلام بوده است انجا که درباره اصحاب کهف فرمود: « هنگامی که وضع انان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن انها دو نظر ابراز داشتند 1 بر روی قبور انان بنایی بسازید 2 مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم» 🔷کهف 21 👌 قران این دو نظریه را نقل می کند بدون انکه از انها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف قوانین الهی بودند قطعا قران از آن انتقاد می کرد. 🔷از این داستان بدست می آید که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ واباد سازی مدفن انان بوده است 👌درباره آباد سازی قبور اهل بیت روایات خاصه ای نیز وارده شده است . 🔷 علامه مجلسی در جلد 97 بحار الانوار شریف صفحه 120 از امام صادق وایشان از حضرت علی نقل می کنند که به پیامبر عرضه داشتند: «ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و ان را آباد وبازسازی کند چه پاداشی است ؟ 👌پیامبر گرامی پاسخ داد: « خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده وقبور شما را آباد می کنند وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند کسی که قبور شما را اباد کند گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است » https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓برخی وهابیان می گویند در کتب شیعه از گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور نهی شده است مانند این روایت که امام کاظم فرمود:« ساختن بنا بر قبر و نشستن بر آن و گچ کاری و گل کاری آن کار خوبی نیست .( تهذیب ج1 ص461) پاسخ شما به این دسته از روایات چیست❓ 🗯پاسخ ؛ 🔷توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣ایت الله سبحانی تمام این روایات را از حیث سندی دارای ضعف می داند و به نظر ایشان این روایات قابلیت استدلال ندارند. 📚پاسداری از مرقد پیامبران و امامان ص57 2⃣ما در پاسخ قبلی مشروعیت ساختن گند و بارگاه را بر روی قبور ائمه مفصلا با استدلال به آیات و روایات بیان کردیم . ❗️اصل پاسخ؛ 🔶با توجه به اینکه مشروعیت گند و بارگاه ساختن بر روی قبور ائمه از طریق کتاب و سنت ثابت است در مورد روایاتی که از ساختن بنا بر قبور نهی می کند پاسخ می گوییم که آن روایت نهی ناظر به قبور افراد عادی جامعه است که اگر بر روی قبور آنان بنا ساخته شود از چند جهت دارای اشکال است؛ 1⃣معمول اموات در زمین های عمومی دفن می شوند که مردم برای دفن اموات آماده کرده اند.اگر هر کس متمکنی بخواهد بر روی قبر عزیزش بنایی بسازد بی شک دفن میت برای سایر افراد در اندک زمانی با مشکل رو به رو می شود زیرا این گونه افراد بیشتر مساحت قبرستان را به تصرف خود در می آوردند.لذا اهل بیت از ساختن بنا بر روی قبور برای این گونه افراد نهی کرده اند 📚المنتهی،علامه حلی ج7 ص403 2⃣معمولا ساختن بنا بر روی قبور افراد عادی جامعه از روی فخر فروشی و مباهات به یکدیگر صورت می گرفته است و یا این عمل زمینه را برای ایجاد فخر فروشی و مباهات در بین افراد جامعه فراهم می کرده است لذا اهل بیت جهت جلوگیری از این نتیجه ،افراد را از ساختن بنا بر روی قبور نهی کرده اند 👌اما ساختن بنا بر روی قبور اولیائ الهی از مورد روایات بیرون است .زیرا مقابر آنان در زمین های موات و خانه های شخصی آنان بوده و هدف از بناسازی تسهیل زیارت برای زائران شیفته آنان است نه فخر فروشی لذا ساختن بنا بر روی قبور انان توصیه شده است . 🗯حضرت علی از پیامبر گرامی سوال کرد؛ «ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و آن را آباد وبازسازی کند چه پاداشی است ؟ 👌پیامبر گرامی پاسخ داد: « خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده وقبور شما را آباد می کنند وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند کسی که قبور شما را اباد کند گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است » 📚تهذیب الاحکام ج6 ص450 📚وسائل الشیعه ج14 ص382 📚بحار الانوار ج97 ص120 👌شهید اول می گوید: «مورد روایات ممنوعه از بنای بر قبور افراد عادی و انسان های معمولی است که حفظ مقابر آنان نه تنها فاقد اثر سازنده است بلکه چه بسا مایه مزاحمت و فخر فروشی است .ولی قبور انبیا و اولیائ بر خلاف آن است و در نتیجه این روایات ناظر به آنها نیست» 📚الذکری ج2 ص35 🔶با توجه به این بیان پاسخ بدست می آید که مورد آن روایات ممنوعه از بناسازی بر قبور برای قبور افراد عادی جامعه است و بنا سازی بر روی قبور ائمه طبق تصریح خود اهل بیت از آن حکم خارج است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓اگر خداشناسی وخدا پرستی جزء فطرت انسانهاست پس چرا بعضی انسان ها خدا راقبول ندارن؟؟؟ ازهرکی این سوال راپرسیدم جواب مختصری دادن والبته قانع کننده نبود.❔ 💠پاسخ؛ 💢توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣منظور از شناخت فطری آن است که حقایقی را بدون هیچ گونه استدلال پیچیده در می یابد و به وضوح به آن می رسد .مثلا هنگامی که یک شاخه گل جالب و خوشبو را می بیند اعتراف به زیبایی آن می کند و در این ادراک هیچ نیازی به استدلال نمی بیند .می گوید پیداست که زیباست نیازی به دلیل ندارد. 👌درک فطری درباره خداشناسی نیز از همین قبیل است .انسان هنگامی که به اعماق جانش نگاه می کند نور حق را می بیند ندایی با گوش دل می شنود ،ندایی که او را به سوی مبدا علم و قدرت بی نظیری در جهان هستی دعوت می کند مبدیی که کمال مطلق و مطلق کمال است ودر این درک وجدانی درست همانند زیبایی گل خود را نیازمند به دلیلی نمی بیند. 2⃣در آیات قرآن و روایات بر روی شناخت فطری خداوند تکیه شده است .خداوند تمام تعالیم دینی را فطری می شمارد و می فرماید: «پس روی خود را متوجه آیین خالص پرودگار کن .این سرشت الهی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده .دگرگونی در آفرینش الهی نیست .این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند» 🔷روم30 3⃣ممکن است گفته شود که اینها همه یک ادعا است و راهی برای اثبات چنین فطرتی در مورد خداشناسی وجود ندارد❕ 👌ولی ما شواهدی داریم که می تواند فطری بودن توحید را به روشنی اثبات کند؛ 🔷1- شواهد باستان شناسی و واقعیت های تاریخیپ نشان می دهد که در طول تاریخ حتی اقوام قبل از تاریخ برای خود مذهبی داشته اند و به خدا و حتی معاد و زندگی پس از مرگ معتقد بوده اند به دلیل اینکه بسیاری از اشیایی که مورد علاقه آنها بوده با آنها به خاک سپرده می شده است تا بعد از مرگ مورد استفاده آنها قرار گیرد.و همچنین مومیایی کردن جسد مردگان برای جلوگیری از پوسیدگی و ...همه شاهد ایمان گذشتگان به مسائل مبدا و معاد است . ❗️ویل دورانت تصریح می کند: «دین از قدیم الایام با تاریخ همراه بوده است» 📚تاریخ تمدن ج1 ص87-89 🔶2- مطالعات روانشناسان و روانکاوان درباره ابعاد روح انسان نیز دلیل روشنی بر فطری بودن اعتقاد مذهبی است . 👌آنان ابعاد روح انسان را تقسیم می کنند به؛ «حس دانایی -حس زیبایی-حس نیکی - حس مذهبی » 📚مفاهیم القرآن ج1 ص58 ❗️حس مذهبی می گوید تمایل به داشتن مذهب یکی از ابعاد روح انسان است که در هر زمان و مکان او را به داشتن مذهبی وا می دارد. 🔷3- ناکامی های تبلیغات ضد مذهبی در طول تاریخ نیز شاهد دیگری بر این مدعاست.با تمام گستردگی این تبلیغات برای از بین بردن مذهب در بین انسان ها همچنان مذهب و دین در بین انسان ها وجود دارد .این مساله به خوبی نشان می دهد که مذهب ریشه در اعماق انسان ها دارد و لذا توانسته است خود را در برابر امواج شدید تبلیغات مخالف حفظ کند و اگر غیر از این بود باید تاکنون به کلی محو شده باشد. 🔷4- گواهی دانشمندان بر فطرت مذهبی نیز شاهد دیگری بر این مدعا است . 👌ویلیام جیمز می گوید: «من به خوبی می پذیرم که سرچشمه زندگی مذهبی دل است و قبول هم دارم که فورمول ها و دستور العمل های فلسفی مانند مطلب ترجمه شده ای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است» 📚سیر حکمت در اروپا ج2 ص14 👌ماکس مولر می گوید: «دیرینه شناسی ثابت کرده است که پرستش خدای یگانه از قدیمی ترین ایام وجود داشته است» 📚پیام قرآن ج3 ص141 ❔حال شما می گویید اگر خداشناسی فطری انسانهاست چرا بعضی انسان ها خدا را قبول ندارند؟ ❗️پاسخ روشن است . 👌این گونه افراد با غرق شدن در فساد و فحشائ این معرفت فطری را در پشت پرده قرار داده و بین خودشان و فطرت خداشناسی حجاب افکنده اند. همان گونه که حس نیکی و حس دانایی در بسیاری از افراد به مرور زمان بی اثر می شود و دیگر برخی انسان ها تمایل به نیکی کردن و دنبال دانش رفتن ندارند ،حس مذهبی نیز در آنان با بی توجهی های پی در پی بی اثر میشود. 🔷قرآن می گوید: «هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد پرودگار خود را می خوانند اما همین که خداوند ناراحتی را از آنان برطرف می کند برای خدایشان شریک قائل میشوند» 🔶روم33 ❗️آیه شریفه متذکر می شود که دسته ای از انسان ها با غرق شدن در گناهان معرفت فطری خود را تحت الشعاع قرار داده اند اما وقتی در سختی ها قرار می گیرند این حجاب ها بر طرف شده و متوجه به خداوند می شوند اما پس از برطرف شدن مشکل دو مرتبه به وضعیت قبلی خود باز می گردند. 🗯لذا حضرت امیر یکی از فوائد بعثت انبیائ را برطرف کردن حجاب از فطرت آدمیان بر می شمارد و می فرماید: «خداوند رسولانش را در میان انسانها مبعوث ساخت و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنها فرستاد تا وفای به پیمان فطرت را از آنها بخواهند » 📚نهج البلاغه خطبه1 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓در کانال معاندین مطلبی از کتاب علل الشرائع مرحوم صدوق مطلبی مطرح شده مبنی بر اینکه یک نفر خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها میرسد و میگوید حضرت علی علیه السلام از دختر ابوجهل خواستگاری کرده و ایشان بخاطر حسادت زنانه ناراحت شدند وبا فرزندان خود به قهر منزل پدر رفتند ایا این مطلب درست است ❓ 💠پاسخ؛ ❗️شیخ صدوق در علل الشرایع از امام صادق نقل می کند؛ « شقی از اشقیای به نزد فاطمه آمد و به او گفت می دانی که علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است .فاطمه گفت حقیقت را می گویی ؟ ❕مرد گفت آری پس غیرت فاطمه تحریک شد به طوری که نتوانست خود را کنترل کند و پیوسته اندوهگین بود...تا به نزد پیامبر رفت و پیامبر را از موضوع آگاه کرد. ❗️پیامبر به علی گفت آیا نمی دانی که فاطمه پاره تن من است و هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است... 🔶علی گفت آری می دانم .پیامبر از او پرسید پس چرا چنین کاری را کردی ❗️ 🔷حضرت علی گفت به خدا سوگند چنین نکرده ام و حتی فکر آن را هم به خود راه نداده ام .پیامبر گفت راست گفتی پس فاطمه خوشحال شد و تبسم کرد...» 📚علل الشرایع ج1 ص185 🔷این روایت تنها در علل الشرایع نقل شده است و علامه مجلسی نیز این روایت را از علل الشرایع نقل میکند 📚بحار الانوار ج43 ص201 👌این روایت از چند جهت دارای اشکال است؛ 1⃣از حیث سندی با اشکالات عدیده ای روبه رو است.شیخ صدوق روایت را از افراد زیر نقل می کند؛ 🔶1- احمد بن محمد بن یحیی 🔶2- عمروبن ابی المقدام 🔶3- زیاد بن عبدالله 👌احمد بن محمد بن یحیی مجهول است و روایتش از اعتبار ساقط است. 📚معجم رجال الحدیث ،ایت الله خویی ج3 ص122 👌عمروبن ابی المقدام نیز دارای اعتبار قاطع نیست.علامه حلی از برخی از علما نقل می کند که او را تضعیف کرده اند 📚رجال علامه حلی ص120 ❗️واگر از این تضعیف نیز بگذریم در طریق شیخ صدوق به او حکم بن مسکین قرار دارد که مجهول است وطریقه صدوق به عمروبن مقدام ضعیف است 📚معجم رجال الحدیث ج14 ص82 👌زیاد بن عبدالله نیز در هیچ کتاب رجالی عنوان نشده است و مجهول است . ❕حدیثی که سندش چنین باشد از درجه اعتبار ساقط است. 2⃣پیامبر گرامی در مورد حضرت زهرا فرمود: « خداوند با غضب فاطمه به غضب می آید» 📚امالی طوسی ص95 📚معانی الاخبار ص303 📚بحار الانوار ج43 ص19 ❗️این حدیث شریف می رساند که زهرای مرضیه بدون جهت و به ناحق غضبناک و ناراحت نمی شود و هر موقع غضبناک شود چون بحق بوده خداوند نیز غضبناک می شود. ⁉️چگونه قابل قبول است که زهرای اطهر بی جهت بر حضرت علی غضبناک شده و ناراحت شود.این با عصمت ایشان منافات دارد. 3⃣پیامبر گرامی نسبت به حضرت علی فرمود: «حق با علی است هر کجا که باشد» 📚امالی طوسی ص479 ⁉️چگونه ممکن است زهرای اطهر به این مساله توجه نکرده باشد و گمان کند که علی از حق و حقیقت جدا شده باشد❓ ❓چگونه ممکن است پیامبر گرامی به این مساله توجه نداشته باشد و به علی مرتضی سوئ ظن ببرد در حالی که خداوند می فرماید: « از بسیاری از گمانها بپرهیزید زیرا بعضی از گمانها گناه است» 🔰حجرات 12 🗯با توجه به این نکات کذب و جعلی بودن این روایت روشن میشود. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓برخی از کانال های وهابی می گویند خرافات شیعیان تمامی ندارد .می گویند علی در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خوانده است مگر چنین چیزی ممکن است❔ 💠پاسخ؛ 🔰اینکه حضرت امیر در هر شبانه روز هزار رکعت نماز میخوانده است گذشته از انکه در روایات شیعه امده است؛ 📚تهذیب،ج3،ص63 📚الخصال،ج2،ص517 📚وسایل الشیعه،ج4،ص99 📚بحارالانوار،ج41،ص11،باب101 💠در روایات فراوانی از کتب اهل سنت نیز امده است؛ 📚العقدالفرید،ج2،ص258 📚تاریخ ابن خلکان،ج3،ص274 📚صفة الصفة،ج2،ص100 🔅لذا این مسئله جای هیچ گونه تردیدی ندارد،هزار رکعت نماز خواندن در شبانه روز،همه وقت را نمیگیرید،بلکه وقت بسیاری برای خوراک واستراحت و.....باقی می ماند،بخصوص اگر در نماز فقط حمد خوانده شود،چراکه در روایات ما امده است،که نماز برترین موضوع است،وتا انسان میتواند شایسته است که تحت هر شرایطی نماز بگذارد 📚بحارالانوار،ج79،ص303،باب4 ❓چگونه این مسئله جای تعجب دارد انگاه که علامه امینی در دفاع از این مطلب چنین می اورد: «در نجف اشرف سراغ داریم افرادی را که در هر 8ساعت هزار رکعت نماز میخوانند،بنابراین مطلب فوق غیر ممکن نیست» 📚الغدیر،ج5،ص40 ⭕️چگونه وهابیان بر این مساله اشکال می گیرند درحالی که خودشان در شرح حال بسیاری از رجال اهل سنت نقل کرده اند که آنان در شبانه روز و یا تنها در روز هزار رکعت نماز می خوانده اند و این را از فضائل آنان می شمارند مانند: 1- مره بن شراحیل همدانی که گفته شده است در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خوانده است؛ 📚البدایه و النهایه ج8 ص70 2- عبدالرحمان ابن ابان ابن عثمان بن عفان؛ 📚انساب الاشراف ج5 ص120 3- علی بن عبدالله عباسی او نیز هزار رکعت نماز می گذارده است 📚تهذیب التهذیب ج7 ص358 4- بلال بن اسعد اشعری نیز چنین بوده است؛ 📚تهذیب التهذیب ج1 ص503 5- مصعب بن ثابت ابن عبدالله ابن زبیر نیز چنین بوده است؛ 📚صفه الصفوه ج2 ص99 6- ابوحنیفه نیز چنین می کرده است؛ 📚اقامه الحجه ص9 7- محمد بن حنیف الشیرازی نیز چنین می کرده است؛ 📚مفتاح السعاده ج2 ص177 👌علامه امینی از انبوهی از این افراد نام می برد که اهل سنت گفته اند انان در شبانه روز هزار رکعت نماز می خوانده اند 📚ترجمه الغدیر ج9 ص61 به بعد 🔶بنابراین روشن میشود که استبعاد آنان در مورد نماز خواندن حضرت امیر تنها از بغض و دشمنی آنان نسبت به علی علیه السلام نشات می گیرد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓لطفا این تناقض را حل کنید .از طرفی قرآن می گوید تا که خداوند بخواهد چیزی را بیافریند تا به او بگوید موجود باش موجود می شود از طرف دیگر می گویید خداوند آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد. من نفهمیدم الله تا بگه موجود شو موجود میشود یا برای آفرینش شش روز وقت ببره❓ 💠پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣خداوند می فرماید: «هنگامی که فرمان وجودی چیزی را صادر کند می گوید موجود باش و آن فورا موجود می شود» 🔷بقره117 👌همین تعبیر در سایر سوره ها نیز دیده میشود؛ 🔷ال عمران 47-59- انعام 73- نحل 40- مریم 35- یس 82 🔶این جمله از اراده تکوینی خداوند و حاکمیت او در امر خلقت سخن می گوید . ♻️ توضیح اینکه : ❗️منظور از جمله کن فیکون «موجود باش آنهم فورا موجود می گردد» این نیست که خداوند یک فرمان لفظی با معنی موجود باش صادر می کند. 👌بلکه منظور این است هنگامی که اراده او به وجود چیزی تعلق می گیرد، خواه بزرگ باشد یا کوچک، پیچیده باشد یا ساده، به اندازه یک اتم باشد یا به اندازه مجموع آسمانها و زمین، بدون نیاز به هیچ علت دیگری تحقق مییابد و میان این اراده و پیدایش آن موجود حتی یک لحظه نیز فاصله نخواهد بود. 🗯اشتباه نشود منظور این نیست که هر چه خدا اراده کند در همان لحظه موجود می شود، بلکه منظور این است هر طور اراده کند همانطور موجود می شود .فی المثل اگر اراده کندآسمانها و زمین در شش دوران به وجود آیند مسلما بی کم و کاست در همین مدت موجود خواهند شد، و اگر اراده کند در یک لحظه موجود شوند همه در یک لحظه موجود خواهند شد، این تابع آن است که او چگونه اراده کند و چگونه مصلحت بداند.و یا مثلا هنگامی که خداوند اراده کند جنینی در شکم مادر درست نه ماه و نه روز دوران تکامل خود را طی کند، بدون یک لحظه کم و زیاد انجام مییابدو اگر اراده کند این دوران تکاملی در کمتر از یک هزارم ثانیه صورت گیرد، مسلما همان گونه خواهد شد، چه اینکه اراده او علت تامه برای آفرینش است، و میان علت تامه و وجود معلول هیچگونه فاصله ای نمی تواند باشد. 📚تفسیر نمونه ج1 ص418 ❗️از این بیان پاسخ از اشکال بدست می آید. 2⃣در ایات قرآن آمده است که خلقت جهان در شش روز بوده است « فی سته ایام» 🗯اعراف54 و... ❔چرا خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفرید مگر خداوند قدرت بی انتها نیست و مگر نمی توانست آنها را در یک لحظه بیافریند❔ 🔷 برای پاسخ نخست باید توجه کرد که مراد از شش روز شش دوران است زیرا روشن است که قبل از آفرینش زمین و آسمان شب و روزی وجود نداشته است که اینها در آن آفریده شود و شب و روز از گردش زمین به دور خود و در برابر نور آفتاب به وجود می آید. 👌به علاوه پیدایش مجموعه جهان در شش روز بر خلاف علم است زیرا علم می گوید میلیاردها سال طول کشید تا زمین و آسمان به وضع کنونی در آمد. ♻️با توجه به این نکات روشن می شود که اگر خداوند می گوید آسمانها و زمین در شش روز آفریده شده است به معنای شش دوران است زیرا بسیار می شود که « یوم» به معنای « یک دوران » به کار می رود خواه این دوران یک سال باشد یا صد سال و یا میلیاردها سال . 👌حضرت علی فرمود: «دنیا برای تو دو روز است روزی به سود تو و روزی به زیان تو» 🔶می بینیم حضرت کلمه یوم را به معنای دوران به کار برده است . 💠یا مثلا می گوییم یک روز بنی امیه خلافت اسلام را غصب کرد و روز دیگر بنی عباس در حالی که دوران خلافت هر یک به ده ها یا صدها سال بالغ می گردد. 👌در تفسیر برهان آمده است که امام فرمود مرا از شش روز شش دوران است« فی سته اوقات» 📚البرهان ج2 ص559 🗯 این دورانهای ششگانه محتملا به ترتیب ذیل بوده است:1 - روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکلی بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد.2 - این کرات تدریجا به صورت توده مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت در آمدند.3 - روز دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد.4 - روز دیگر زمین سرد و آماده حیات گردید.5 - سپس گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند.6 - سرانجام حیوانات و انسان در روی زمین ظاهر گشتند ❔اما چرا خداوند در یک لحظه جهان را خلق نکرد❔ ❗️پاسخ این سؤال را از یک نکته میتوان دریافت و آن اینکه ؛ 🗯آفرینش اگر در یک لحظه می بود کمتر میتوانست از عظمت و قدرت و علم آفریدگار حکایت کند، اما هنگامی که در مراحل مختلف و چهره های گوناگون، طبق برنامه های منظم و حساب شده انجام گیرد دلیل روشنتری برای شناسائی آفریدگار خواهد بود. 👌فی المثل اگر نطفه آدمی در یک لحظه تبدیل به نوزاد کامل میشد آنقدر نمیتوانست عظمت خلقت را بازگو کند، اما هنگامی که در طی 9 ماه، هر روز در مرحلهای، و هر ماه به شکلی، ظهور و بروز کند می تواند به تعداد مراحلی که پیموده است نشانه های تازهای از عظمت آفریدگار بدست دهد. 📚تفسیر نمونه ج6 ص200 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓لطفا بفرمایید آیا اهل بیت امام حسین در روز اربعین به زیارت امام حسین رفتند و به کربلا بازگشتند و آنان اولین زائران حسینی بودند.در کانال های تلگرامی که مطالب را از سایت ها کپی می کنند و بدون تامل و تحقیق به شبهات پاسخ میدهند این مطلب انکار میشود لطفا شما نظریه صحیح را بفرمایید❔ 🔶پاسخ؛ 🗯مشهور علمای شیعه بر این عقیده هستند که اهل بیت امام حسین در روز اربعین به زیارت امام حسین رفتند و آنان اولین زائران حسینی هستند. ❗️علامه مجلسی می گوید: «مشهور بین علمای شیعه آن است که اهل بیت حسین در روز اربعین از شام به کربلا بازگشته و حضرت را زیارت کردند» 📚بحار الانوار ج98 ص334 👌این مساله از دو جهت مورد انکار قرار گرفته است؛ 1⃣در مورد این مساله نقل معتبر تاریخی وارد نشده است؛ 2⃣با توجه به دوری مسافت شام تا کربلا چگونه ممکن است اهل بیت تا روز اربعین خودشان را از شام به کربلا برسانند. 🗯ما نشان می دهیم که نظریه مشهور علمای شیعه مستند است و اشکالات وارده صحیح نمیباشد؛ 🔴مدارک مساله از کتب معتبر؛ 1⃣سید بن طاووس نقل می کند؛ « وقتی که خاندان امام حسین را از شام به سوی مدینه حرکت دادند و به عراق رسیدند به راهنمای کاروان گفتند که ما را به کربلا ببر .هنگامی که این جمعیت به کربلا رسیدند در آنجا با جابر و گروهی از بنی هاشم که برای زیارت امام آمده بودند ملاقات کردند و چند روز در آنجا مجلس عزاداری بر پا کردند» 📚لهوف ص225 👌جابر نیز در روز اربعین به زیارت امام حسین آمده بود؛ 📚مصباح المتهجد ص548 📚مسار الشیعه ص46 و... 🗯بنابراین ملاقات آنها با یکدیگر در روز اربعین اتفاق افتاده است در نتیجه اهل بیت نیز در روز اربعین به کربلا آمدند. 2⃣مرحوم ابن نما نیز در مثیر الاحزان ماجرای ورود اهل بیت به کربلا و ملاقات با جابر را با صراحت نقل می کند؛ 📚مثیر الاحزان ص107 3⃣ابوریحان بیرونی در الاثار الاباقیه می نویسد: «در روز بیستم صفر سر امام حسین را به بدن ملحق کردند تا با پیکرش به خاک سپرده شود و زیارت اربعین نیز در این روز است .اهل حرم حسین هم دربازگشت از شام با آن سر بودند» 📚الاثار الباقیه ص422 4⃣عماد الدین طبری آملی نیز در کتاب بشاره المصطفی به این مساله تصریح می کند. ❗️« جابر و عطیه جمعیتی را دیدند که از مسیر شام به کربلا نزدیک می شود .عطیه به جابر گفت ای جابر برخیز و از حرم رسول خدا استقبال کن چرا که حضرت زین العابدین به همراه عمه ها و خواهرانش می آیند.امام سجاد نزدیک شد و به جابر گفت: «اینجا مردان ما را کشتند و اطفال ما را سر بریدند و زنان ما را اسیر کردند و خیمه های ما سوزانده شد» 📚اعیان الشیعه ج1 ص617 وج4 ص48 ( به نقل از کتاب عاشورائ ایت الله مکارم ص630) ❗️مطابق این نقل ها ورود اهل بیت در اربعین به کربلا بعید به نظر نمی رسد. 5⃣در نقل های متعددی آمده است که امام سجاد سرهای شهدای کربلا را در روز اربعین به بدن های شریف ملحق کرد. ❗️شیخ صدوق نقل می کند: «علی بن الحسین به همراه زنان حرم از شام خارج شد و سر حسین را در کربلا به همراه انان به بدن ملحق کرد» 📚امالی صدوق ص231 📚روضه الواعظین ص212 📚بحار الانوار ج45 ص140 🗯شبلنجی عالم بزرگ اهل سنت می نویسد: «شیعیان معتقدند که بعد از چهل روز از شهادت حسین سر مطهر آن حضرت به بدنش در کربلا ملحق شد» 📚نور الابصار ج2 ص44 👌بنابراین با توجه به این نکته که سرهای شهدا توسط امام سجاد به بدن ها بازگردانده شده است و از سوی دیگر نقل نشده است که آن حضرت پس از ورود به مدینه سرها را به کربلا اورده باشد و یا کاروان را به مدینه فرستاده باشد و خود تنهایی به کربلا امده باشد میتوان استفاده کرد حضرت به همراه اهل بیت به کربلا امده باشد چنان که شیخ صدوق به این نکته تصریح کرده بود.و ابوریحان بیرونی و دیگران تصریح کرده اند که این الحاق سرها در روز اربعین بوده است. 🗯در روایات متعددی آمده است که آسمان و زمین چهل روز بعد از شهادت امام حسین بر حضرت گریستند 📚بحار الانوار ج45 ص206 به بعد 👌ممکن است این غم و اندوه از روز شهادت امام حسین تا روزی که سرها به بدن ملحق شده ادامه داشته و پس از آن کائنات آرام و قرار گرفتند.و به همین سبب زیارت اربعین امام حسین مورد سفارش قرار گرفته است زیرا در این روز سرها به بدن ها ملحق شده است.و قبور شهدای کربلا توسط اهل بیت زیارت شده است. 👇👇👇ادامه پاسخ
👇👇👇ادامه پاسخ 🔴اما مساله بعد مسافت و توقف طولانی مدت در شام که اشکال عمده ای برای تحقق چنین حادثه ای شمرده شده است را می توان این گونه پاسخ داد؛ 👌در کتاب های متعددی آمده است که روز ورود کاروان اسیران به شام روز اول صفر بوده است و بنی امیه نیز این روز را برای خود عید قرار دادند 📚مقتل الحسین مقرم ص348 و... 🔶وپس از ورود اهل بیت به شام انان شروع به عزاداری کردند .اطرافیان یزید به او گفتند که مصلحت نیست که انان را در شام نگه دارید زیرا اوضاع شام در حال تغییر است و با افشاگری انان بودن انان در شام به مصلحت نیست. ❗️طبری می نویسد؛ «آنان به مدت سه روز در شام مراسم ماتم بر پا کردند» 📚تاریخ طبری ج4 ص353 🔷شیخ مفید می نویسد: «انان چند روزی در شام اقامت گزیدند» 📚ارشاد مفید ص480 👌در نتیجه اگر از روز ورود آنها به شام که اول صفر بوده و حضور در مجلس یزید و آنگاه ماندن حد اکثر هفت روز در شام را بپذیریم باید اهل بیت را دوازده روز مانده به بیستم صفر از شام حرکت داده باشند و این مدت زمانی برای رسیدن کاروان از شام به کربلا کافی است زیرا: ❗️در تاریخ آمده است آنگاه که مروان بن حکم سردار سپاهش عامر بن ربیعه را با یکصد هزار لشکر از شام برای جنگ با مختار اعزام کرد آنها در مدت ده روز به کوفه رسیدند 📚تحقیق درباره اربعین ص21 👌بدیهی است که اگر بتوان لشکری صد هزار نفری را طی مدت ده روز به کوفه رساند رسیدن کاروانی کوچکتر در مدت ۱۲ روز به کربلا مشکلی ندارد. 🗯از سوی دیگر در تاریخ آمده است که امام حسین مسیر میان مدینه و مکه را که حدود470 کیلومتر است را به مدت پنج روز پیمود 📚ارشاد مفید ص375 📚مقتل الحسین مقرم ص140 👌بنابراین مسیر شام تا کربلا را که قریب 600 کیلومتر است را می توان به راحتی در مدت ۱۰ روز پیمود. 🔴با توجه به این نکات بازگشت کاروان حسینی به کربلا در روز اربعین هیچ گونه استبعادی ندارد. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔آیه ۴۳ سوره توبه خداوند به پیامبر می‌فرماید "خدا تو را ببخشد چرا فلانی را اجازه دادی تا در میدان جهاد شرکت نکند"؟ آیا این آیه با عصمت پیامبر اکرم (ص) و یا آیه‌ "ما ینطق عن الهوی" تناقض ندارد؟! 💠پاسخ: 🗯خداوند می فرماید: «خداوند تو را بخشید چرا به آنها اجازه دادی ( تا در جهاد شرکت نکنند) پیش از آنکه کسانی که راست گفتند برای تو روشن شود و دروغگویان را بشناسی» 🔷توبه43 ❗️گروهی از منافقان نزد پیامبر آمدند و پس از بیان عذرهای گوناگون و دروغین و حتی سوگند خوردن اجازه خواستند که آنها را از شرکت در میدان تبوک معذور بدارد و پیامبر به این افراد اجازه داد. 👌خداوند پیامبر را مورد عتاب قرار میدهد که خداوند تو را بخشید چرا به آنها اجازه دادی که از شرکت در میدان جهاد خودداری کنند و چرا نگذاشتی آنها که راست می گویند از آنها که دروغ می گویند برای مردم شناخته شوند. ❔آیا تعبیر به بخشش از یک سو و عتاب و سرزنش و سوال از این که چرا به آنها اجازه دادی دلیل بر این نیست که اجازه ای که حضرت به منافقان داد که از شرکت در میدان جهاد خودداری کنند کار خلافی بوده است و آیا آیه با عصمت پیامبر منافات ندارد❓ 💢در پاسخ باید عرضه داشت که آیه به هیچ عنوان با عصمت پیامبر منافات ندارد به این بیان؛ 🗯کلمه عفو و عتاب نسبت به پیامبر گرامی درواقع برای بیان زشتی کار منافقان است .و روی سخن را به پیامبر کردن نوعی تعبیر کنایی لطیف برای بیان یک واقعیت مهم است. ❗️توضیح این که؛ 🔷گاه انسان یکی از دوستانش را مورد عتاب و سرزنش قرار میدهد که چرا نگذاشتی فلان کس رسوا شود و مردم او را بشناسند و در حقیقت این عتاب و خطاب مقدمه ای است برای انتقاد از شخص ثالث . ♻️فرض کنید کسی بخواهد به صورت فرزند بی گناه شما سیلی بزند یکی از دوستان شما دست او را بگیرد مسلما از کار دوستتان ناراحت نمی شوید ولی گاه برای اثبات زشتی باطن آن شخص روی سخن را به دوستتان کرده و به صورت عتاب می گویید« چرا نگذاشتی سیلی بزند تا تو و همه مردم این مرد سنگدل را بشناسند» 👌این سخن که در لباس عتاب و سرزنش یک دوست است درواقع کنایه بلیغی است از بیرحمی و سنگدلی آن مرد ستمگر . 👌امام رضا فرمود: «این آیه از قبیل ضرب المثل معروف عرب است که می گوید « به تو می گویم ولی ای همسایه تو بشنو» خداوند روی سخن را در این آیه به پیامبرش کرده ولی منظور دیگران هستند» 📚البرهان ج2 ص130 🔴شاهد این سخن آن است که در آیات دیگر خداوند به پیامبر اجازه معاف کردن هرکسی را که صلاح بداند از میدان جهاد داده بود. 🔷نور62 🔶بنابراین با اجازه الهی مانعی وجود نداشته است که پیامبر به گروهی از منافقان اجازه دهد تا از شرکت در جهاد خودداری کنند به خصوص این که شرکت آنان مشکلی از مسلمین حل نمی کرد که هیچ بلکه شاید مشکلاتی هم می آفریده است. 👌بنابراین در آیه چیزی که مخالف با عصمت پیامبر گرامی باشد وجود ندارد. 📚پیام قرآن ج7 ص148 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓چرا ما تنها برای امام حسین مراسم اربعین را برگزار می کنیم و برای سایر اهل بیت چنین نمی کنیم .فلسفه زیارت امام حسین در روز اربعین چیه❔ 💠پاسخ: 💢در این شکی نیست که مصیبت امام حسین در عالم نظیر و مانندی ندارد و بزرگترین مصیبت ها بوده است به گونه ای که همانند آن حتی برای سایر اهل بیت نیز اتفاق نیفتاده است . 🗯امام حسن خطاب به امام حسین فرمود: «هیچ روز و مصیبتی مانند مصیبت تو نمی باشد» 📚امالی صدوق ص116 🔶امام صادق فرمود: «مصیبت حسین بزرگترین مصیبت هاست» 📚علل الشرایع ج1 ص225 👌امام رضا فرمود: «مصیبت حسین پلک چشم ما اهل بیت را زخم کرده و اشک های ما را روان ساخته است» 📚امالی صدوق ص128 👌لذا اهل بیت برای مصیبت امام حسین اهمیت خاصی قائل بودند و همگان را دستور به عزاداری کردن برای آن امام مظلوم می دادند. 📚وسائل الشیعه ج14 ص495 باب63 🔷همین بزرگی مصیبت سبب شده است که اهل بیت دستور به برگزاری مراسم اربعین برای حسین علیه السلام بدهند. 🔶امام عسکری فرمود: «نشانه های مومن پنج چیز است؛ به جا آوردن پنجاه و یک رکعت نماز در هر شب و روز و زیارت اربعین ( امام حسین) و انگشتر بر دست راست کردن و پیشانی را به هنگام سجده بر خاک گذاردن؛ و بسم الله الرحمان الرحیم را در نماز بلند گفتن» 📚مصباح المجتهد ص787 📚اقبال ص589 🗯برای این روز زیارت مخصوصی از امام صادق نیز نقل شده است؛ 📚بحار الانوار ج98 ص331 📚تهذیب ج6 ص113 👌حال پرسش اینجاست که چرا زیارت امام حسین در این روز مستحب می باشد❔ ❗️علامه مجلسی می نویسد: «چون جابر که از بزرگان صحابه بود اساس این کار را گذاشت می تواند دلیل فضیلت زیارت آن حضرت در این روز باشد ولی با این حال احتمال است که وجوه دیگری باشد که برای ما مخفی است» 📚زاد المعاد ص402 👌اما به نظر می رسد که نمی تواند این همه اهتمام نسبت به زیارت اربعین و آن را از علائم مومن شمردن وخ نقل زیارتنامه ای مخصوص از سوی امام صادق به صرف زیارت آن حضرت از سوی جابر بن عبدالله انصاری در اربعین باشد . ❗️با توجه به این که درباره هیچ یک از معصومین زیارت اربعین وارد نشده است . 🔷مطلب همان است که دانشمند شهیر ابوریحان بیرونی گفته است: «در بیستم ماه صفر سر مطهر امام حسین به پیکرش بازگردانده شد و همراه آن به خاک سپرده شد و در همین روز زیارت اربعین وارد شده است» 📚الاثار الباقیه ص331 🗯زیارت اربعین پس از الحاق سر آن حضرت به بدنش در روز بیستم صفر توسط امام سجاد سنت گردید . 👌لذا به نظر می رسد که اهمیت زیارت اربعین نه به سبب زیارت جابر در چنین روزی است بلکه به سبب الحاق سرهای شهدا در این روز توسط امام سجاد و زیارت آن قبور پاک توسط امام و کاروان حسینی در اربعین است و این عمل از شعائر مهم شیعه مطرح شده است . 👌از این رو علامه مجلسی می نویسد: «مشهور آن است که سبب تاکید زیارت آن حضرت در این روز آن است که امام سجاد با سایر اهل بیت در این روز بعد از مراجعت از شام به کربلا وارد شدند و سرهای شهدا را به بدن ملحق کردند» 📚زاد المعاد ص402 ❗️در نتیجه با توجه به این نکته که اربعین فی حد نفسه امتیازی ندارد آن گونه که شب های جمعه و نیمه شعبان و شب های قدر امتیاز دارند باید در اربعین امام حسین حادثه ای ویژه اتفاق افتاده باشد که آن را از سایر روزهای قبل و بعدش ممتاز ساخته باشد و این جز با الحاق سرهای شهدا به بدن هایشان و زیارت قبور توسط امام سجاد و کاروان همراه نمی تواند باشد. 📚عاشورائ،ایت الله مکارم ص635 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht