🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
♻️از سوی دیگر صاحبان کتب اربعه شیعه بر صحت روایاتشان شهادت داده اند.
🗯شیخ صدوق می گوید :«من روایاتی را در کتاب «من لا یحضره الفقیه »نقل می کنم که مطابق آنها فتوا میدهم»
📚من لا یحضره الفقیه ج1 ص52
🗯شیخ کلینی می گوید:
«غرض من از نوشتن کتاب کافی نقل روایات و آثار صحیح ونقل سنن اهل بیت بوده که بر پایه آن عمل میشود و به وسیله آن فرائض خداوند و سنن پیامبر اقامه میشود»
📚الکافی ج1 ص4
🗯شیخ طوسی می گوید:
«هر خبری که در دو کتاب تهذیب و استبصار نقل کردم یا متواتر بوده و یا مقرون به قرینه بر صحتش بوده و یا اجماع بر صحتش بوده است»
📚وسائل الشیعه ج30 ص197
❗️«بی شک تصریح این بزرگان بر اعتبار کتبشان برای ما شکی باقی نمی گذارد که روایات انان صحیح است .زیرا قول این بزرگان از سخن علمای رجال در مورد صحت روایات اگر اعتبارش بیشتر نباشد کمتر نیست .این بزرگان تصریح کرده اند که روایاتشان صحیح هستند. اگر چه ممکن است برخی از راویانی که از آن نقل می کنند ضعیف باشند اما چون قرینه بر صحت روایت بوده است روایت را به عنوان روایت صحیح لحاظ کرده اند»
📚وسائل الشیعه ج30 ص191
👌بله اگر روایتی در یکی از کتب معتبر باشد که خلاف عقل و سنت قطعی باشد بی شک آن روایت مورد قبول نمی باشد اما اگر چنین نباشد حکم به صحت جمیع روایاتی که در
کتب معتبر ما آمد ه است می کنیم زیرا مبنای صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد.
❗️با این توضیح روشن می شود که بررسی سندی و رجالی در احادیث جایگاه خاصی ندارد زیرا بیشتر روایات مقرون به صحت هستند و این سخن که با بررسی سندی بسیاری از روایات ضعیف محسوب میشوند نزد علما و بزرگان امامیه جایگاهی ندارد.
♻️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓رؤيت الله تعالي درقيامت?
❗️الله تعالي مي فرمايد:
(وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ) القيامه ٢٢-٢٣
آن روز چهرههایی تازه و شاداب است.
به سوی پروردگارش مینگرد.
👌در اين آيه كريمه نعمت ديدن الله تعالي براي بهشتيان ثابت شده و كاملا با صراحت بيان شده
💠پاسخ:
💠توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣لازمه رویت ودیده شدن آن است که خداوند جسم باشد،دارای مکان باشد در حالی که خداوند مبرا از این نسبت ها ونیازهاست.
⁉️چگونه می توان گفت که او جسم است در حالی که جسم موجودی مرکب است واز اجزای مختلف تشکیل شده است ووجود موجود مرکب وابسته به اجزای خود است در حالی که خداوند موجودی بی نیاز است.
2⃣ایات قرآن صراحتا می گوید خداوند به هیچ عنوان دیده نمیشود.
❗️خداوند می فرماید:
🗯«اورا هیچ چشمی درک نمی کند وحال آنکه او بینندگان را مشاهده میکند »
🔷انعام 103
❗️و می فرماید:
«هیچ کس به او احاطه علمی ندارد»
🔷طه 109
❗️روشن است که رویت نوعی احاطه علمی از بشر بر خداوند است که خداوند آن را از خودش نفی میکند
3⃣عقیده به دیده شدن خداوند در قیامت مخالف روایات خود اهل سنت است.
🔷مسلم از عایشه نقل می کند:
"هرکس گمان کند که محمد پروردگارش را دیده بر خداوند نسبت ناروا داده است"
📚صحیح مسلم،ج1 ص110
❗طبری از ابن عباس روایت می کند:
"من اولین کسی هستم که ایمان می آورم به این که هیچکس از مخلوقات اورا نخواهد دید"
📚جامع البیان،ج9 ص38
4⃣عقیده به دیده شدن خداوند در مخالفت با عقیده اهل بیت پیامبر است.
❗️علامه مجلسی روایات فراوانی دراین زمینه نقل می کند که پرودگار به هیچ عنوان چه در این دنیا و چه در اخرت دیده نمیشود.
📚بحار الانوار،ج4 ص26 باب 5
🗯در روایتی اسماعیل بن الفضل از امام صادق سوال کرد ایا خدا روز قیامت دیده میشود؟
❗️فرمود :سبحان الله وخداوند پاک ومنزه است از این نسبت ها "
📚امالی،صدوق،ص410
♻️حال با توجه به این نکات در مورد ایه مورد استدلال می گوییم؛
❗️«ناظره» از ماده نظر هم به معنای نگاه کردن آمده است و هم به معنای انتظار کشیدن و به هر حال باید این آیه را در کنار آیات دیگر قرآن که می گوید« هیچ چشمی خداوند را نمی بیند »گذاشت . واین متشابه را به وسیله محکمات قرآن تفسیر کرد.
👌اتفاقا این گونه تعبیرات به صورت کنائی زیاد به کار می رود مانند این که می گوییم « فلان کس چشم به تو دوخته و تمام نگاهش به تو است»
❗️یعنی از تو انتظار محبت و لطف و مرحمت دارد.
🔶بهشتیان نیز روز قیامت تمام توجهشان به سوی خداست و از او انتظار هرگونه لطف و محبت دارند.
📚پیام قرآن ج4 ص273
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓وهابیان می گویند بعد از پیامبران دیگر حجتی از جانب خداوند بر مردمان نمی باشد و امام زمانی وجود ندارد و به این آیه استدلال می کنند که« خداوند پیامبران را فرستاد تا حجتی پس ازپیامبران دیگر نباشد»نسائ 165
💠پاسخ:
❗️خداوند می فرماید:
«پیامبرانی فرستادیم که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا برای مردم بعد از آنها بر خدا حجتی باقی نماند ( وبه نسبت به همه اتمام حجت شود)»
🌀نسائ 165
🗯معمولا گروهی از مردم لجوج و خود خواه که قبول دعوت انبیائ را مخالف منافع خویش می بینند از پذیرش آن سر باز می زنند و با این که بعد از بعثت انان موضع مخالفی دارند چنانچه بعثتی صورت نگیرد ممکن است هزار گونه ادعا کنند که اگر پیامبران الهی آمده بودند ما با آغوش باز از آنها استقبال می کردیم و چنین و چنان بودیم.
♻️به همین دلیل یکی از اهداف بعثت پیامبران اتمام حجت بر این گروه و بر همه مخالفان است و این اتمام حجت؛
1⃣عدل الهی را روشن می سازد
2⃣زبان دروغگویان پر مدعی را قطع می کند
❗️لذا خداوند می گوید:
«پیامبران را بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم تا مردم پس از آن حجتی در برابر خداوند نداشته باشند »
👌چنان که می فرماید:
«اگر ما آنها را قبل از نزول قرآن با عذابی هلاک می کردیم در قیامت می گفتند که خدایا چرا برای ما پیامبر نفرستادی تا از آیات تو تبعیت کنیم پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم»
🔷طه134
🗯بنا براین معناي دقيق آيه ياد شده اين چنين است:
«بعد از ارسال رسل، مردم در مقابل خداوند هيچ گونه بهانه وحجتی ندارند نه آنکه خداوند برای مردم حجتی قرار نمی دهد.« لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل»
👌با ارسال رسل دیگران مردم در برابر خداوند حجت و برهانی برای عدم تبعیت ندارند
♻️ نه اين كه بعد از ارسال رسل و انبياء، خداوند هيچ شخصي را به عنوان حجت در بين مردم قرار نداده است تا به واسطه او بر مردم احتجاج کند .
🗯خداوند اگر چه با ارسال رسل و انبیائ حجت را بر همه تمام کرده است اما اراده او بر این تعلق گرفته است که حتی پس از پیامبر اسلام نیز بر روی زمین حجت و امامی قرار دهد تا مردم به واسطه او به هدایت نزدیکتر شوند .
🔷 امام صادق فرمود:
« به خدا سوگند خداوند از زمان ادم زمین را بدون امام واگذار نکرده است .امامی که مردم را به سویش هدایت کندوحجت خداوند بر عباد باشد به گونه ای که هرکس ترکش کند هلاک شود و هرکس پیرویش کند نجات یابد»
📚 کمال الدین ج1 ص230
⁉️اگر وهابیان میگویند بعد از پیامبر دیگر حجتی نیست پاسخ این روایات در کتبشان را چگونه می دهند؟
✏️خطیب بغدادی چنین روایت می کند که پیامبر فرمود:
« من و علی حجت بر امتم در روز قیامت هستیم»
📚تاریخ بغداد، ج2 ص88
♦️مناوی روایت می کند که فرمود:
« من و علی حجت خداوند بر بندگان هستیم»
📚کنوز الحقائق ص43
♦️طبری روایت می کند که پیامبر فرمود:
« علی حجت من بر امتم در روز قیامت است»
📚الریاض النضره ج2 ص193
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓در کانالی از ضد دینان بر قران خورده می گرفتند که پیامبران را دروغگو معرفی می کند مانند حضرت ابراهیم که بت ها را شکست انگاه گفت بت بزرگ شکسته است ( 63 انبیا ) یا به دروغ گفت من مریضم و با بت پرستان از شهر خارج نشد ورفت بت ها را شکست( صافات 89)
♦️پاسخ
در مورد ایه اول که ابراهیم نبی گفت بت ها را بت بزرگ شکسته است پاسخ ان است:
🔵ابراهیم این کار را به بت بزرگ نسبت داد واین کارش نوعی کنایه به شمار می اید که بهتر از تصریح است .او میخواست به این وسیله خرافی بودن عقاید بت پرستان را به رخ انها بکشد و به انها بفهماند که این سنگ و چوب بی جان آن قدر بی عرضه هستند که حتی نمی تواند یک جمله سخن بگوید و از عبادت کنندگان خود یاری بطلبد تا چه رسد که بخواهد مشکلات انها را حل کند
❗️به تعبیر دیگر دروغ در جایی است که قرائنی بر ادای مقصود به عنوان کنایه در کار نباشد و این جا تمام قرائن نشان می داد که ابراهیم قصد جدی از این سخن نداشته بلکه هدفش به سخریه کشیدن افکار انها بوده است و این گونه تعبیرات در سخنان روزمره ما بسیار است
♦️ مثل اینکه فرضا یک حادثه اتلاف مالی در یک محیط محدود که اشخاص معینی در آن زندگی می کنند واقع میشود و هنگام باز پرسی هر یک از انان این کار را از خود نفی می کند باز پرس می گوید تو این کار را انجام نداده ای او هم انجام نداده حتما فرشتگان اسمان انجام داده اند مسلما این سخن دروغ نیست بلکه هدف تکذیب گفته های بی اساس انهاست
♦️امام صادق فرمود:
« ابراهیم این سخن را ( به طور کنایه ) به خاطر آن گفت که میخواست افکار انها را اصلاح کند و به انها بگوید که چنین کاری از بت ها ساخته نیست»
📚الکافی ج4 ص48
♦️اما در مورد ایه دوم :
🔘اولا: هیچ دلیلی نداریم که ابراهیم راستی بیمار نبوده است چه بیماری در جسم او بوده اما نه انچنان که او را از فعالیت جسمانی به کلی باز دارد و نتواند بت شکنی کند چه بسیارند بیمارانی که در طول روز مشغول کار هستند مخصوصا کارهای نشاط اور همچون شکستن بت ها برای قهرمان توحید همچون ابراهیم
🔘ثانیا: واژه سقم در مورد ناراحتی های روحی نیز به کار می رود و مسلما روح ابراهیم در آن محیط مملو از شرک آزرده و بیمار گونه بوده بنابراین اگر گفت من بیمارم بیماری ناراحتی از جنبه روحی را بیان می کرد
👌جمعی از مفسران نیز گفته اند که ابراهیم یک نوع بیماری ( همانند تب نوبه ای) داشت که در فواصل مختلف زمانی به دست او میداد و منظور از جمله انی سقیم این است که وقت بیماری من نزدیک شده است و من از همراهی شما معذورم جمله پیش از ان که می گوید نگاهی به ستارگان کرد سپس گفت من بیمارم را شاهد این مدعی می دانند چون منظورش از نگاه به ستارگان اگاهی از زمان بروز ان بیماری بود و از انها برای محاسبه وقت استفاده می کرد
📚عصمه الانبیا،سبحانی،ص125
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓یکی از کانال های ضد دین چند وقت است که اقوالی از علمای شیعه نقل می کند که آنان گفته اند قرآن تحریف شده است لطفا حقیقت را برای ما بیان کنید آیا راست می گویند❔
💠پاسخ:
❕شکی در آن نیست که به هیچ عنوان قرآن کریم دچار کمی و زیادی نشده است و از گزند تغییرات و تبدیل مصون و محفوظ بوده است .
🌀خداوند می فرماید:
«ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور یقین نگهدار آن هستیم»
🔶حجر9
👌ومی فرماید:
«هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید»
🔷فصلت42
❗️شیخ صدوق می گوید:
« اعتقاد شیعه آن است که قرآنی که خداوند بر پیامبرش نازل کرد همان است که در میان دو جلد است و هم اکنون در دست مردمان است»
📚رساله الاعتقادات ص93
🗯شیخ طوسی می گوید:
«سخن در زیاده و نقصان در قرآن درخور این کتاب نیست و قرآن از زیاده و نقصان مصون است»
📚تبیان ج1 ص3
❗️علامه حلی می گوید:
« حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه می بریم به خدا از این عقیده»
📚اجوبه المسائل ص121
👌ما در گذشته مفصلا ادله عدم تحریف قرآن و کلمات و جملات بزرگان را در این باره آورده ایم که می توانید کلید واژه « تحریف» را در کانال سرچ کنید.
🔷اصل پاسخ:
🌀تحریف بر سه گونه است؛
1⃣تحریف لفظی
2⃣تحریف معنوی
3⃣تحریف عملی
♻️1- تحریف لفظی آن است که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که چنین تحریفی در قرآن صورت نگرفته است.
♻️2- تحریف معنوی آن است که آیه ای را آن چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعی آن باشد.
♻️3- تحریف عملی آن است که آیه قرآن را بر خلاف عمل کنند.
📚تفسیر نمونه ج11 ص28
👌مثلا در روایتی آمده است که مردم در قیامت می گویند:
« ما قرآن را تحریف کرده و پشت سر انداختیم»
📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران
👌پیداست که مراد آن است که ما قرآن را تفسیر به رای کردیم و معانی آن را بر اساس میل خود تفسیر کردیم و به آن عمل نکردیم ( تحریف لفظی و عملی)
🔷قرآن می گوید:
« یحرفون الکلم عن مواضعه»
🗯نسائ 46
❗️یعنی سخن را از جایگاه اصلی اش بر می گردانند و تفسیر به رای می کنند
📚سیمای عقائد شیعه ص151
❗️ امام باقر فرمود:
« آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند .پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند»
📚روضه الکافی ص128
📚الوافی ج5 ص274
👌روشن است که تحریف معنوی و عملی در قرآن واقع شده است .
❗️چه بسیار ایاتی است که به دروغ مورد تفسیر قرار می گیرد و معنای قرآن را عوض کرده و در آن تحریف کرده و تفسیر به رای می کنند.
❗️چه بسیار آیاتی است که مسلمین به آن عمل نکرده و آن ها را پشت سر انداخته اند.
💠اگر برخی از علما اورده اند قرآن تحریف شده اند سخنشان ناظر به تحریف معنوی و عملی قرآن است نه تحریف لفظی زیرا اجماع امت اسلام بر آن است که تحریف لفظی در قرآن صورت نگرفته است .
♻️اما این گونه افراد مغرض به دروغ این گونه جملات انان را حمل بر تحریف لفظی می کنند و خودشان در کلام این بزرگان تحریف می کنند و کلمات انان را تفسیر به رای می کنند.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓متن شبهه؛
💦آیا می دانستید امام حسین "سگ باز" بوده است ؟
✅امروز قصد داریم سگ بازی امام حسین را برایتان ثابت کنیم لذا روایتی می آوریم از الکافی که در آن اشاره داشته امام حسین با سگ بازی می کرده و به خاطر این کار او جبرئیل نمی توانسته وارد خانه شود.
💥روایت در اصول کافی از این قرار هست :
13 - أبو علي الأشعري، عن محمد بن سالم، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندي، عن أبيه وكان صاحب مطهرة أمير المؤمنين عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: قال جبرئيل عليه السلام إنا لا ندخل بيتا فيه تمثال لا يوطأ الحديث مختصر.
📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 6 صفحه : 528
✍أمیر المومنین فرمودند : که پیامبر ارشاد نمودند که جبریل گفته ما فرشتگان به خانه ای که در آن عکسی زیر پا گذاشته نمی شود ؛ وارد نمی شویم.حدیث مختصر شده است!!!!!!.
❌حالا می گوییم چرا مختصر شده است❓چون امام حسین توله سگی را با خود به خانه اورده بود و با سگ بازی می کرد ؛
⛔️لذا مانع ورود جبرئیل شده بود.
✔️کامل این روایت را البرقی در المحاسن آورده است که به شرح زیر می باشد :
[3]. 41 - عنه، عن أبيه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندى، عن أبيه (وكان صحاب مطهرة على)، عن على (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: يا على إن جبرئيل أتانى البارحة، فسلم على من الباب، فقلت: ادخل، فقال: إنا لا ندخل بيتا فيه ما في هذا البيت، فصدقته وما علمت في البيت شيئا، فضربت بيدى، 👈فإذا جر وكلب كا للحسين بن على يلعب به الامس👉 فلما كان الليل دخل تحت السرير، فبنذته من البيت ودخل، فقلت: يا جبرئيل أو ما تدخلون بيتا فيه كلب؟ - قال: لا، ولا جنب ولا تمثال لا يوطأ
📚نام کتاب : المحاسن نویسنده : أحمد بن محمد بن خالد البرقى جلد : 2 صفحه : 615
✍پيامبر فرمود: يا على: جبرائيل امروز صبح پيش من آمد و بيرون دَرِ خانه سلام كرد و داخل نشد. به او گفتم: داخل شويد. گفت ما فرشتگان, داخل خانه ايى كه در آن مثل آنچه در خانه شماست, باشد, نمى شويم. من او را در اين سخن تصديق كردم و به فحص و تفتيش درخانه برخاستم كه ناگاه ديدم 👈توله سگى كه حسين بن على روز گذشته با او بازى مى كرد👉شب زير تخت خواب رفته و من آن را از خانه بيرون كردم. آن گاه جبرئيل داخل شد. گفتم: مگر شما داخل خانه ايى كه در آن سگ باشد, نمى شويد؟ گفت: ما داخل خانه ايى كه در آن سگ, يا آدم جنب و يا مجسمه و عكسى كه زيرپاگذاشته نشود, باشد نمى شويم.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
☑️نکته: داشتن سگ و بازی با او از دید ما اشکالی ندارد؛اما سگ در اسلام جایگاه پست و حقیری دارد و جالب اینجاست دوستاران حسین بر یزید ایراد می گیرند که سگ باز بوده است که ما ثابت کردیم خود حسین هم سگ باز بوده است.
💠پاسخ:
🌀توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣روایتی که شیخ کلینی در کافی نقل می کند با روایتی که مرحوم برقی در محاسن نقل می کند متفاوت است .
❗️مرحوم برقی روایت را از خود و از پدرش و از احمد بن النضر نقل می کند اما مرحوم کلینی روایت را از ابوعلی اشعری و او از محمد بن سالم تا آخر راویان ذکر می کند.
👌بنابراین این سخن که شیخ کلینی روایت را مختصر کرده تا به شخصیت امام حسین خدشه ای وارد نسازد کذب محض است زیرا از اساس روایت مرحوم کلینی با روایت مرحوم برقی متفاوت است .
2⃣در روایات متعددی آمده است که ائمه گرامی از همان دوران طفولیت و کودکی تحت تربیت الهی بوده و هیچ موقع مشغول به انجام امور پست و بیهوده نمی شوند .آنان در عین طفولیت در کمال عقل و تربیت بوده اند.
📚بحار الانوار ج25 ص100 باب4
3⃣روایتی را که مرحوم برقی نقل می کند مبنی بر بازی کردن امام حسین با سگ از حیث سندی کاملا مردود و بی اعتبار است.
❗️مرحوم برقی روایت را از « عمروبن شمر» نقل می کند و این فرد یکی از راویان او می باشد.
🔷مرحوم نجاشی درباره « عمروبن شمر» می گوید:
«ضعیف جدا زید احادیث»
❗️« او به شدت ضعیف است و روایات دروغین نقل می کرد»
📚رجال نجاشی ص287
🔷مرحوم ابن غضائری درباره او می گوید:
«ضعیف است»
📚الرجال ص74
🔷علامه حلی درباره او می گوید:
« به شدت ضعیف است»
📚رجال علامه حلی ص241
🔷مرحوم تفرشی درباره او می گوید:
« به شدت ضعیف است»
📚نقد الرجال ج3 ص336
🔷مرحوم قهپایی درباره او می گوید:
«ضعیف است»
📚مجمع الرجال ج4 ص286
👌وهمینطور سایر بزرگان رجالی او را تضعیف کرده اند اما این کانال معلوم الحال و معاند بدون اشاره به ضعیف بودن روایت سعی در اغرائ و فریفتن مخاطبان خود دارد تا بتواند بهانه ای برای اشکال تراشی پیدا کند غافل از آنکه رسوایی در انتظارشان است.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓ لطفا این شبهه را پاسخ دهید
💦اشتباه علمی قران در مورد ماه ( قران : ماه نور است)
-الم تروا کیف خلق الله سبع سماوات طبقا(۱۵ نوح) و جعل القمر فیهن نورا و جعل الشمس سراجا (۱۶ نوح)
ترجمه : مگر ملاحظه نکردید که چگونه خدا هفت آسمان را طبقات روی هم افریده است و ماه را در میان اسمانها نور قرار داد و خورشید را چراغ قرار داد.
نقد : در این دو ایه حداقل دو غلط علمی وجود دارد. اولا ماه نور نیست بلکه کره ای خاکی است از جنس زمین و تنها نور خورشید را منعکس می کند. ثانیا : ایا ماه نور کل اسمانها است؟ کل منظومه ی شمسی ما ذره ی ناچیزی در کهکشان ماست و کهکشان ما یکی از صد ها میلیارد کهکشان و خورشید ما ستاره ای متوسط از میلیاردها ستاره ی کهکشان ماست.
بنابراین ماه حتی در منظومه ی شمسی شی نورانی به حساب نمی اید چه رسد به اینکه نوری باشد برای کل هستی.
💠پاسخ؛
🗯خداوند می فرماید:
«آیا نمی بینید چگونه خداوند هفت آسمان را یکی بر بالای دیگری آفریده است- و ماه را در میان آسمانها مایه روشنایی و خورشید را سراچ و چراغ افزونی قرار داده است»
🔶نوح15-16
⁉1⃣ اشکال اول:
❔ماه از جنس زمین است و نورانیت ذاتی ندارد و تنها نور خورشید در آن منعکس می شود با این وجود چگونه خداوند می گوید ماه نور است❓
❕پاسخ روشن است؛
🌀شکی در این نیست که ماه با نور زیبایش چراغ شبهای تار ماه است و نه تنها شبروان را در بیابانها رهبری می کند بلکه روشنایی ملائمش برای همه ساکنان زمین مایه آرامش و نشاط است.
👌اما در این شکی نیست که ماه نورانیت را به عاریه گرفته است و جزو ذات او نمی باشد.
🔷لذا خداوند برای نور خورشید تعبیر به سراج « چراغ» کرده است و در مورد ماه کلمه « نور» را به کار برده است.
❗️این بخاطر آن است که نور« خورشید »از درون خودش می جوشد مانند چراغ ؛اما نور « ماه» از درون خودش نیست و شبیه بازتابی است که در آئینه منعکس می شود و لذا کلمه نور که مفهموم اعمی دارد در مورد آن به کار رفته است.
📚تفسیر نمونه ج25 ص76
❗️با این توضیح اشکال اول پاسخ داده میشود که آیه قرآن نیز در جهت بیان آن است که نور ماه ذاتی اش نیست لذا از کلمه نور که هرگونه روشنایی را شامل میشود استفاده کرده است.
⁉️2⃣اشکال دوم :نور ماه در برابر نور سایر اجرام آسمانی به حساب نمی آید خداوند چگونه می گوید که ماه نوری است برای کل هستی؟
🔷پاسخ:
👌درست است که در آسمانهای هفتگانه میلیونها میلیون کوکب فروزنده است که از خورشید و ماه پر فروغ تر می باشد ولی آنچه برای ما مهم است و در زندگی ما اثر دارد همین خورشید و ماه منظومه شمسی است که فضای زندگی ما را یکی در روز ها و دیگری در شب ها روشن می سازد .خداوند در مقام بیان نعمت هایی است که در زندگی بشر روا داشته است که یکی از آن نعمت ها روشنایی است که برای آنان در روز و شب توسط خورشید و ماه ایجاد کرده است .
👌خداوند نمی گوید نور ماه کل هستی را روشن کرده است بلکه می گوید نور ماه در میان اجرام آسمانی ، آسمان تاریک شما را در شب روشن کرده است.
📚تفسیر نمونه ج8 ص224
❗️با توجه به این بیان نیز اشکال دوم پاسخ داده میشود.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔شبهه و پاسخ
❓متن شبهه از کانال وهابی کلمه
دانشمندان عزیز شیعه امامیه از حکم کفر رودخانه بلخ افغانستان هم نگذشته اند!
توجه فرمایید :
دانشمندان عزيز اماميه معتقد هستند که روخانه دجله و رودخانه افغانستان کافر هستند متن روايت اين عزيزان در کتاب کافي که از معتبرترين کتب اين بزرگواران بشمار مي رود چنين امده است:عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ( عليه السلام ) قَالَ نَهَرَانِ مُؤْمِنَانِ وَ نَهَرَانِ كَافِرَانِ فَأَمَّا الْمُؤْمِنَانِ فَالْفُرَاتُ وَ نِيلُ مِصْرَ وَ أَمَّا الْكَافِرَانِ فَدِجْلَةُ وَ نَهَرُ بَلْخَ . ترجمه : (ابي الحسن فرمودند: دو رودخانه مومن هستند و آنهم رود فرات و نيل هست و اما دو رودخانه ديگر کافر هستند و آنهم رودخانه دجله و رودخانه بلخ واقع در افغانستان هست. الكافي ج 6 ص 391 .
💢پاسخ؛
🗯توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣گفته شد که این روایت را علمای شیعه نقل کرده اند غافل از آنکه این روایت ریشه در کتب مورد قبول وهابیت دارد.
🔷ابن جوزی روایت می کند؛
«دو رودخانه مومن هستند و دو رودخانه کافر .اما دو رودخانه مومن نیل و فرات هستند و اما دو رودخانه کافر دجله و رودخانه بلخ می باشد»
📚المنتظم فی تاریخ الامم و الملوک ج1 ص159
🔷همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل می کنند؛
📚تفسیر الوسی ج13 ص100
📚بغیه الطالب ج1 ص366
📚النهایه ابن اثیر ج1 ص69
2⃣روایتی که از کتاب کافی کلینی نقل شد قابل استدلال نیست .علامه مجلسی در ذیل روایت می گوید:
«روایت مجهول است»
📚مراه العقول ج22 ص244
3⃣از ضعف سندی روایت نیز بگذریم از لحاظ دلالت روایت توجیح روشنی دارد.
❗️دو رود نیل و فرات به وصف مومن خطاب شده است تا این تشبیه صورت پذیرد که نفع و منفعت آن دو برای مردم زیاد است و مردم به راحتی و بدون مشقت از آب آنان استفاده می کردند اما استفاده کردن از دو رودخانه دیگر که به وصف کافر توصیف شده اند همراه با سختی و مشقت بوده است .
👌پس دو رودخانه مومن در خیر و منفعت رسانی مانند مردمان مومن بوده اند که انان بدون هیچ گونه تکلفی به مردم خیر می رساندند اما دو رودخانه دیگر چون نفع رسانی انان اندک و قلیل و همراه مشقت بوده است به کافران تشبیه شده اند زیرا خیرسانی کافران نیز قلیل و همراه با مشقت بوده است.
📚همان مدرک
❗️البته روشن شد که روایت از حیث سندی مردود است.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓برخی از اسلام ستیزان بحثی را مطرح کرده اند که تحریف ناپذیری قران افسانه است و براین مدعای خود مساله اختلاف قرائتهای قران را پیش کشیده و میگویند این اختلاف قرائتها دلیل بر تحریف قران است پاسخ شما چیست
💠پاسخ:
🔰خبرهای واحد که قرائتهای مختلف را گزارش می دهند دلیل بر تحریف قرآن نیست زیرا قرآن و قرائت های یاد شده دو حقیقت متمایز هستند .حقیقت قرآن سوای قرائت هاست و قرائت ها نمی تواند در نص قرآن تاثیر گذار باشد
❗️توضیح:
قرآن کریم که سخن خداوند و اخرین کتاب اسمانی است از صدر اسلام تاکنون مورد اهتمام جدی مسلمانان بوده است .پیامبر گرامی نسبت به قرائت ،حفظ و جمع آوری قرآن سفارش اکید داشته مسلمانان آن را محور و اساس دین خود تلقی کرده و قرائت آن را از وظایف روزمره خود می دانستند
♦️متن قرآن در طول تاریخ اسلام سینه به سینه و دست به دست از نسلی به نسل بعد منتقل شده و قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا در طول تاریخ رواج داشته است
💢امام صادق فرمود:
« قرآن یکی بیش نیست و اختلاف بر سر قرائت آن از جانب راویان ( قرآن ) صورت گرفته است»
📚الکافی ج2 ص630
♦️وفرمود:
« قرآن بر حرف واحد و از نزد خدای واحد نازل گشته است»
📚همان مدرک
❗️قرائت قرآن طبق قرائت مشهور که از پیامبر گرامی برجای مانده بوده و سینه به سینه منتقل میشد بین مردم رواج داشته تا ان جا که برخی از افراد از سر اجتهادات اشتباه از مشهور جدا شده ویک سری قرائت های شخصی را ابداع کرده که مورد تایید جامعه اسلامی نبوده است و اهل بیت نیز با انها مخالفت کرده اند ومردم را امر میکردند که قرآن را طبق قرائت مشهور که برجای مانده از پیامبر بوده تلاوت کنند
♦️سالمه بن سلمه می گوید : شخصی در محضر امام صادق ایاتی از قرآن را قرائت کرد و به طوری که من شنیدم قرائت او غیر از قرائت دیگر مردم بود .امام به او فرمود:
« از این قرائت خود داری کن و همان گونه که مردم می خوانند تو هم بخوان»
📚الکافی ج2 ص633
♦️وفرمود:
« همان گونه که اموخته اید ( ومشهور بوده) قرآن را بخوانید( وبه اجتهادات قاریان توجه نکنید)»
📚الکافی ج2 ص630
🔵یگانه قرائتی که دارای سند صحیح و با پشتوانه جمهور و طبق قرائت مشهور که بر جای مانده از پیامبر بوده استحکام یافته است قرائت حفص از عاصم بوده که این قرائت در طی قرون پی در پی تا امروز همواره میان مسلمین متداول بوده است چرا که :
❗️قرائت او همان قرائت عامه و مشهور مسلمین بوده است زیرا حفص و استاد او عاصم شدیدا با انچه که با قرائت عامه و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بوده پای بند بودند .
👌این قرائت را عاصم از شیخ ابوعبدالرحمان سلمی و او از امیر المومنین اخذ کرده است
📚معرفه القرائ الکبار ج1 ص77
♦️و علی علیه السلام به هیچ عنوان قرائتی جز انچه با نصی اصلی وحی که میان مسلمانان متواتر بوده قرائت نمیکرده است از این رو در تمامی ادوار تاریخ مسلمانان مورد اعتماد قرار گرفت و قرآن های کنونی نیز طبق همین قرائت مشهور مسلمین بر جای مانده از قرائت پیامبر است
♦️ابن شهر اشوب چنین می اورد:
« عاصم قرائت را از ابو عبدالرحمان سلمی فرا گرفته او نیز قرائت تمامی قرآن را از علی علیه السلام دریافت کرده لذا فصیح ترین قرائات قرائت عاصم است زیرا از ریشه آن را فرا گرفته و هر انچه دیگران کج رفته اند او راه استوار را انتخاب نموده است»
📚مناقب ج2 ص43
♦️حاصل انکه قرآن بر یک قرائت نازل شده و این قرائت همان قرائتی است که بین مسلمین مشهور بوده و از پیامبر بر جای مانده است که قرائت حفص از عاصم از سلمی و از علی علیه اسلام مطابق همین قرائت مشهور مسلمین و بر جای مانده از پیامبر است و سایر قرائات که قرائات شاذ بوده مورد تایید مسلمین و جامعه اسلامی نبوده وحجیت ندارد لذا ایت الله مکارم می اورد:
« خواندن غیر قرائت حفص از عاصم در شرایطی که فقط این قرائت مشهور است اشکال دارد»
📚اسفتاوات جدید ج3 ص80
♦️واز این بیان روشن شد اختلاف قرائتهای غیر مشهور ربطی به تحریف قران ندارد
♦️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔لطف کنید توضیح دهید چرا شیعیان بر روی قبور امامان خودشون گنبد وبارگاه می سازن در حالی که وهابیان این رو نمی پسندن
💠پاسخ:
❗️قران در ایه 32 حج می فرماید:
« هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و تکریم کند ان نشانه تقوای دلها است »
♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت ان مایه تقرب به درگاه خداوند است به طور مسلم انبیا و امامان از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاۼ دین و مایه گسترش ان در میان مردم بوده اتد
👌یکی از طرق بزرگداشت انان حفظ اثار و قبور انان واباد کردن ان وصیانت از فرسوده شدن واز بین رفتن ان می باشد
🔷پیامبر گرامی فرمود:
«برای خداوند حرمات سه گانه ای است که هر کس آنها را احترام و تکریم کند خداوند امر دین و دنیای او را محفوظ می دارد و آن سه چیز عبارت است از احترام و تکریم قرآن و احترام و تکریم پیامبر و احترام و تکریم اهل بیت»
📚خصال ج1 ص146
👌بی شک یکی از راههای تعظیم و تکریم پیامبر گرامی و اهل بیت آن است که قبور آنان را آباد کرده و از خرابی ها حفظ کنیم .
👌قران همچنین به روشنی دستور به وجوب ولزوم محبت اهل بیت پیامبر می دهد
🔷 شوری 23
🔶ودر وجوب محبت انان روایات فراوانی نیز در کتب اهل سنت وشیعه نقل شده است
📚سنن ترمذی ج2 ص308
📚 مستدرک علی الصحیحین ج3 ص149 و ۰۰۰
📚بحار الانوار ج23 ص228 باب13
💠روشن است که یکی از طرق ابراز علاقه به خاندان رسالت زیارت قبورشان و تعمیر واباد ساختن آن و حفظ وصیانت از آن می باشد
🗯همچنین از ایات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان یک نوع امر رایج در میان ملل قبل اسلام بوده است انجا که درباره اصحاب کهف فرمود:
« هنگامی که وضع انان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن انها دو نظر ابراز داشتند
1 بر روی قبور انان بنایی بسازید
2 مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم»
🔷کهف 21
👌 قران این دو نظریه را نقل می کند بدون انکه از انها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف قوانین الهی بودند قطعا قران از آن انتقاد می کرد.
🔷از این داستان بدست می آید که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ واباد سازی مدفن انان بوده است
👌درباره آباد سازی قبور اهل بیت روایات خاصه ای نیز وارده شده است .
🔷 علامه مجلسی در جلد 97 بحار الانوار شریف صفحه 120 از امام صادق وایشان از حضرت علی نقل می کنند که به پیامبر عرضه داشتند:
«ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و ان را آباد وبازسازی کند چه پاداشی است ؟
👌پیامبر گرامی پاسخ داد:
« خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده وقبور شما را آباد می کنند وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند کسی که قبور شما را اباد کند گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است »
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓برخی وهابیان می گویند در کتب شیعه از گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور نهی شده است مانند این روایت که امام کاظم فرمود:« ساختن بنا بر قبر و نشستن بر آن و گچ کاری و گل کاری آن کار خوبی نیست .( تهذیب ج1 ص461) پاسخ شما به این دسته از روایات چیست❓
🗯پاسخ ؛
🔷توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣ایت الله سبحانی تمام این روایات را از حیث سندی دارای ضعف می داند و به نظر ایشان این روایات قابلیت استدلال ندارند.
📚پاسداری از مرقد پیامبران و امامان ص57
2⃣ما در پاسخ قبلی مشروعیت ساختن گند و بارگاه را بر روی قبور ائمه مفصلا با استدلال به آیات و روایات بیان کردیم .
❗️اصل پاسخ؛
🔶با توجه به اینکه مشروعیت گند و بارگاه ساختن بر روی قبور ائمه از طریق کتاب و سنت ثابت است در مورد روایاتی که از ساختن بنا بر قبور نهی می کند پاسخ می گوییم که آن روایت نهی ناظر به قبور افراد عادی جامعه است که اگر بر روی قبور آنان بنا ساخته شود از چند جهت دارای اشکال است؛
1⃣معمول اموات در زمین های عمومی دفن می شوند که مردم برای دفن اموات آماده کرده اند.اگر هر کس متمکنی بخواهد بر روی قبر عزیزش بنایی بسازد بی شک دفن میت برای سایر افراد در اندک زمانی با مشکل رو به رو می شود زیرا این گونه افراد بیشتر مساحت قبرستان را به تصرف خود در می آوردند.لذا اهل بیت از ساختن بنا بر روی قبور برای این گونه افراد نهی کرده اند
📚المنتهی،علامه حلی ج7 ص403
2⃣معمولا ساختن بنا بر روی قبور افراد عادی جامعه از روی فخر فروشی و مباهات به یکدیگر صورت می گرفته است و یا این عمل زمینه را برای ایجاد فخر فروشی و مباهات در بین افراد جامعه فراهم می کرده است لذا اهل بیت جهت جلوگیری از این نتیجه ،افراد را از ساختن بنا بر روی قبور نهی کرده اند
👌اما ساختن بنا بر روی قبور اولیائ الهی از مورد روایات بیرون است .زیرا مقابر آنان در زمین های موات و خانه های شخصی آنان بوده و هدف از بناسازی تسهیل زیارت برای زائران شیفته آنان است نه فخر فروشی لذا ساختن بنا بر روی قبور انان توصیه شده است .
🗯حضرت علی از پیامبر گرامی سوال کرد؛
«ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و آن را آباد وبازسازی کند چه پاداشی است ؟
👌پیامبر گرامی پاسخ داد:
« خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده وقبور شما را آباد می کنند وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند کسی که قبور شما را اباد کند گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است »
📚تهذیب الاحکام ج6 ص450
📚وسائل الشیعه ج14 ص382
📚بحار الانوار ج97 ص120
👌شهید اول می گوید:
«مورد روایات ممنوعه از بنای بر قبور افراد عادی و انسان های معمولی است که حفظ مقابر آنان نه تنها فاقد اثر سازنده است بلکه چه بسا مایه مزاحمت و فخر فروشی است .ولی قبور انبیا و اولیائ بر خلاف آن است و در نتیجه این روایات ناظر به آنها نیست»
📚الذکری ج2 ص35
🔶با توجه به این بیان پاسخ بدست می آید که مورد آن روایات ممنوعه از بناسازی بر قبور برای قبور افراد عادی جامعه است و بنا سازی بر روی قبور ائمه طبق تصریح خود اهل بیت از آن حکم خارج است.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓اگر خداشناسی وخدا پرستی جزء فطرت انسانهاست پس چرا بعضی انسان ها خدا راقبول ندارن؟؟؟
ازهرکی این سوال راپرسیدم جواب مختصری دادن والبته قانع کننده نبود.❔
💠پاسخ؛
💢توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣منظور از شناخت فطری آن است که حقایقی را بدون هیچ گونه استدلال پیچیده در می یابد و به وضوح به آن می رسد .مثلا هنگامی که یک شاخه گل جالب و خوشبو را می بیند اعتراف به زیبایی آن می کند و در این ادراک هیچ نیازی به استدلال نمی بیند .می گوید پیداست که زیباست نیازی به دلیل ندارد.
👌درک فطری درباره خداشناسی نیز از همین قبیل است .انسان هنگامی که به اعماق جانش نگاه می کند نور حق را می بیند ندایی با گوش دل می شنود ،ندایی که او را به سوی مبدا علم و قدرت بی نظیری در جهان هستی دعوت می کند مبدیی که کمال مطلق و مطلق کمال است ودر این درک وجدانی درست همانند زیبایی گل خود را نیازمند به دلیلی نمی بیند.
2⃣در آیات قرآن و روایات بر روی شناخت فطری خداوند تکیه شده است .خداوند تمام تعالیم دینی را فطری می شمارد و می فرماید:
«پس روی خود را متوجه آیین خالص پرودگار کن .این سرشت الهی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده .دگرگونی در آفرینش الهی نیست .این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند»
🔷روم30
3⃣ممکن است گفته شود که اینها همه یک ادعا است و راهی برای اثبات چنین فطرتی در مورد خداشناسی وجود ندارد❕
👌ولی ما شواهدی داریم که می تواند فطری بودن توحید را به روشنی اثبات کند؛
🔷1- شواهد باستان شناسی و واقعیت های تاریخیپ نشان می دهد که در طول تاریخ حتی اقوام قبل از تاریخ برای خود مذهبی داشته اند و به خدا و حتی معاد و زندگی پس از مرگ معتقد بوده اند به دلیل اینکه بسیاری از اشیایی که مورد علاقه آنها بوده با آنها به خاک سپرده می شده است تا بعد از مرگ مورد استفاده آنها قرار گیرد.و همچنین مومیایی کردن جسد مردگان برای جلوگیری از پوسیدگی و ...همه شاهد ایمان گذشتگان به مسائل مبدا و معاد است .
❗️ویل دورانت تصریح می کند:
«دین از قدیم الایام با تاریخ همراه بوده است»
📚تاریخ تمدن ج1 ص87-89
🔶2- مطالعات روانشناسان و روانکاوان درباره ابعاد روح انسان نیز دلیل روشنی بر فطری بودن اعتقاد مذهبی است .
👌آنان ابعاد روح انسان را تقسیم می کنند به؛ «حس دانایی -حس زیبایی-حس نیکی - حس مذهبی »
📚مفاهیم القرآن ج1 ص58
❗️حس مذهبی می گوید تمایل به داشتن مذهب یکی از ابعاد روح انسان است که در هر زمان و مکان او را به داشتن مذهبی وا می دارد.
🔷3- ناکامی های تبلیغات ضد مذهبی در طول تاریخ نیز شاهد دیگری بر این مدعاست.با تمام گستردگی این تبلیغات برای از بین بردن مذهب در بین انسان ها همچنان مذهب و دین در بین انسان ها وجود دارد .این مساله به خوبی نشان می دهد که مذهب ریشه در اعماق انسان ها دارد و لذا توانسته است خود را در برابر امواج شدید تبلیغات مخالف حفظ کند و اگر غیر از این بود باید تاکنون به کلی محو شده باشد.
🔷4- گواهی دانشمندان بر فطرت مذهبی نیز شاهد دیگری بر این مدعا است .
👌ویلیام جیمز می گوید:
«من به خوبی می پذیرم که سرچشمه زندگی مذهبی دل است و قبول هم دارم که فورمول ها و دستور العمل های فلسفی مانند مطلب ترجمه شده ای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است»
📚سیر حکمت در اروپا ج2 ص14
👌ماکس مولر می گوید:
«دیرینه شناسی ثابت کرده است که پرستش خدای یگانه از قدیمی ترین ایام وجود داشته است»
📚پیام قرآن ج3 ص141
❔حال شما می گویید اگر خداشناسی فطری انسانهاست چرا بعضی انسان ها خدا را قبول ندارند؟
❗️پاسخ روشن است .
👌این گونه افراد با غرق شدن در فساد و فحشائ این معرفت فطری را در پشت پرده قرار داده و بین خودشان و فطرت خداشناسی حجاب افکنده اند. همان گونه که حس نیکی و حس دانایی در بسیاری از افراد به مرور زمان بی اثر می شود و دیگر برخی انسان ها تمایل به نیکی کردن و دنبال دانش رفتن ندارند ،حس مذهبی نیز در آنان با بی توجهی های پی در پی بی اثر میشود.
🔷قرآن می گوید:
«هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد پرودگار خود را می خوانند اما همین که خداوند ناراحتی را از آنان برطرف می کند برای خدایشان شریک قائل میشوند»
🔶روم33
❗️آیه شریفه متذکر می شود که دسته ای از انسان ها با غرق شدن در گناهان معرفت فطری خود را تحت الشعاع قرار داده اند اما وقتی در سختی ها قرار می گیرند این حجاب ها بر طرف شده و متوجه به خداوند می شوند اما پس از برطرف شدن مشکل دو مرتبه به وضعیت قبلی خود باز می گردند.
🗯لذا حضرت امیر یکی از فوائد بعثت انبیائ را برطرف کردن حجاب از فطرت آدمیان بر می شمارد و می فرماید:
«خداوند رسولانش را در میان انسانها مبعوث ساخت و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنها فرستاد تا وفای به پیمان فطرت را از آنها بخواهند »
📚نهج البلاغه خطبه1
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓در کانال معاندین مطلبی از کتاب علل الشرائع مرحوم صدوق مطلبی مطرح شده مبنی بر اینکه یک نفر خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها میرسد و میگوید حضرت علی علیه السلام از دختر ابوجهل خواستگاری کرده و ایشان بخاطر حسادت زنانه ناراحت شدند وبا فرزندان خود به قهر منزل پدر رفتند ایا این مطلب درست است ❓
💠پاسخ؛
❗️شیخ صدوق در علل الشرایع از امام صادق نقل می کند؛
« شقی از اشقیای به نزد فاطمه آمد و به او گفت می دانی که علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است .فاطمه گفت حقیقت را می گویی ؟
❕مرد گفت آری پس غیرت فاطمه تحریک شد به طوری که نتوانست خود را کنترل کند و پیوسته اندوهگین بود...تا به نزد پیامبر رفت و پیامبر را از موضوع آگاه کرد.
❗️پیامبر به علی گفت آیا نمی دانی که فاطمه پاره تن من است و هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است...
🔶علی گفت آری می دانم .پیامبر از او پرسید پس چرا چنین کاری را کردی ❗️
🔷حضرت علی گفت به خدا سوگند چنین نکرده ام و حتی فکر آن را هم به خود راه نداده ام .پیامبر گفت راست گفتی پس فاطمه خوشحال شد و تبسم کرد...»
📚علل الشرایع ج1 ص185
🔷این روایت تنها در علل الشرایع نقل شده است و علامه مجلسی نیز این روایت را از علل الشرایع نقل میکند
📚بحار الانوار ج43 ص201
👌این روایت از چند جهت دارای اشکال است؛
1⃣از حیث سندی با اشکالات عدیده ای روبه رو است.شیخ صدوق روایت را از افراد زیر نقل می کند؛
🔶1- احمد بن محمد بن یحیی
🔶2- عمروبن ابی المقدام
🔶3- زیاد بن عبدالله
👌احمد بن محمد بن یحیی مجهول است و روایتش از اعتبار ساقط است.
📚معجم رجال الحدیث ،ایت الله خویی ج3 ص122
👌عمروبن ابی المقدام نیز دارای اعتبار قاطع نیست.علامه حلی از برخی از علما نقل می کند که او را تضعیف کرده اند
📚رجال علامه حلی ص120
❗️واگر از این تضعیف نیز بگذریم در طریق شیخ صدوق به او حکم بن مسکین قرار دارد که مجهول است وطریقه صدوق به عمروبن مقدام ضعیف است
📚معجم رجال الحدیث ج14 ص82
👌زیاد بن عبدالله نیز در هیچ کتاب رجالی عنوان نشده است و مجهول است .
❕حدیثی که سندش چنین باشد از درجه اعتبار ساقط است.
2⃣پیامبر گرامی در مورد حضرت زهرا فرمود:
« خداوند با غضب فاطمه به غضب می آید»
📚امالی طوسی ص95
📚معانی الاخبار ص303
📚بحار الانوار ج43 ص19
❗️این حدیث شریف می رساند که زهرای مرضیه بدون جهت و به ناحق غضبناک و ناراحت نمی شود و هر موقع غضبناک شود چون بحق بوده خداوند نیز غضبناک می شود.
⁉️چگونه قابل قبول است که زهرای اطهر بی جهت بر حضرت علی غضبناک شده و ناراحت شود.این با عصمت ایشان منافات دارد.
3⃣پیامبر گرامی نسبت به حضرت علی فرمود:
«حق با علی است هر کجا که باشد»
📚امالی طوسی ص479
⁉️چگونه ممکن است زهرای اطهر به این مساله توجه نکرده باشد و گمان کند که علی از حق و حقیقت جدا شده باشد❓
❓چگونه ممکن است پیامبر گرامی به این مساله توجه نداشته باشد و به علی مرتضی سوئ ظن ببرد در حالی که خداوند می فرماید:
« از بسیاری از گمانها بپرهیزید زیرا بعضی از گمانها گناه است»
🔰حجرات 12
🗯با توجه به این نکات کذب و جعلی بودن این روایت روشن میشود.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓برخی از کانال های وهابی می گویند خرافات شیعیان تمامی ندارد .می گویند علی در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خوانده است مگر چنین چیزی ممکن است❔
💠پاسخ؛
🔰اینکه حضرت امیر در هر شبانه روز هزار رکعت نماز میخوانده است گذشته از انکه در روایات شیعه امده است؛
📚تهذیب،ج3،ص63
📚الخصال،ج2،ص517
📚وسایل الشیعه،ج4،ص99
📚بحارالانوار،ج41،ص11،باب101
💠در روایات فراوانی از کتب اهل سنت نیز امده است؛
📚العقدالفرید،ج2،ص258
📚تاریخ ابن خلکان،ج3،ص274
📚صفة الصفة،ج2،ص100
🔅لذا این مسئله جای هیچ گونه تردیدی ندارد،هزار رکعت نماز خواندن در شبانه روز،همه وقت را نمیگیرید،بلکه وقت بسیاری برای خوراک واستراحت و.....باقی می ماند،بخصوص اگر در نماز فقط حمد خوانده شود،چراکه در روایات ما امده است،که نماز برترین موضوع است،وتا انسان میتواند شایسته است که تحت هر شرایطی نماز بگذارد
📚بحارالانوار،ج79،ص303،باب4
❓چگونه این مسئله جای تعجب دارد انگاه که علامه امینی در دفاع از این مطلب چنین می اورد:
«در نجف اشرف سراغ داریم افرادی را که در هر 8ساعت هزار رکعت نماز میخوانند،بنابراین مطلب فوق غیر ممکن نیست»
📚الغدیر،ج5،ص40
⭕️چگونه وهابیان بر این مساله اشکال می گیرند درحالی که خودشان در شرح حال بسیاری از رجال اهل سنت نقل کرده اند که آنان در شبانه روز و یا تنها در روز هزار رکعت نماز می خوانده اند و این را از فضائل آنان می شمارند مانند:
1- مره بن شراحیل همدانی که گفته شده است در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خوانده است؛
📚البدایه و النهایه ج8 ص70
2- عبدالرحمان ابن ابان ابن عثمان بن عفان؛
📚انساب الاشراف ج5 ص120
3- علی بن عبدالله عباسی او نیز هزار رکعت نماز می گذارده است
📚تهذیب التهذیب ج7 ص358
4- بلال بن اسعد اشعری نیز چنین بوده است؛
📚تهذیب التهذیب ج1 ص503
5- مصعب بن ثابت ابن عبدالله ابن زبیر نیز چنین بوده است؛
📚صفه الصفوه ج2 ص99
6- ابوحنیفه نیز چنین می کرده است؛
📚اقامه الحجه ص9
7- محمد بن حنیف الشیرازی نیز چنین می کرده است؛
📚مفتاح السعاده ج2 ص177
👌علامه امینی از انبوهی از این افراد نام می برد که اهل سنت گفته اند انان در شبانه روز هزار رکعت نماز می خوانده اند
📚ترجمه الغدیر ج9 ص61 به بعد
🔶بنابراین روشن میشود که استبعاد آنان در مورد نماز خواندن حضرت امیر تنها از بغض و دشمنی آنان نسبت به علی علیه السلام نشات می گیرد
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓لطفا این تناقض را حل کنید .از طرفی قرآن می گوید تا که خداوند بخواهد چیزی را بیافریند تا به او بگوید موجود باش موجود می شود از طرف دیگر می گویید خداوند آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد.
من نفهمیدم الله تا بگه موجود شو موجود میشود یا برای آفرینش شش روز وقت ببره❓
💠پاسخ:
❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣خداوند می فرماید:
«هنگامی که فرمان وجودی چیزی را صادر کند می گوید موجود باش و آن فورا موجود می شود»
🔷بقره117
👌همین تعبیر در سایر سوره ها نیز دیده میشود؛
🔷ال عمران 47-59- انعام 73- نحل 40- مریم 35- یس 82
🔶این جمله از اراده تکوینی خداوند و حاکمیت او در امر خلقت سخن می گوید .
♻️ توضیح اینکه :
❗️منظور از جمله کن فیکون «موجود باش آنهم فورا موجود می گردد» این نیست که خداوند یک فرمان لفظی با معنی موجود باش صادر می کند.
👌بلکه منظور این است هنگامی که اراده او به وجود چیزی تعلق می گیرد، خواه بزرگ باشد یا کوچک، پیچیده باشد یا ساده، به اندازه یک اتم باشد یا به اندازه مجموع آسمانها و زمین، بدون نیاز به هیچ علت دیگری تحقق مییابد و میان این اراده و پیدایش آن موجود حتی یک لحظه نیز فاصله نخواهد بود.
🗯اشتباه نشود منظور این نیست که هر چه خدا اراده کند در همان لحظه موجود می شود، بلکه منظور این است هر طور اراده کند همانطور موجود می شود .فی المثل اگر اراده کندآسمانها و زمین در شش دوران به وجود آیند مسلما بی کم و کاست در همین مدت موجود خواهند شد، و اگر اراده کند در یک لحظه موجود شوند همه در یک لحظه موجود خواهند شد، این تابع آن است که او چگونه اراده کند و چگونه مصلحت بداند.و یا مثلا هنگامی که خداوند اراده کند جنینی در شکم مادر درست نه ماه و نه روز دوران تکامل خود را طی کند، بدون یک لحظه کم و زیاد انجام مییابدو اگر اراده کند این دوران تکاملی در کمتر از یک هزارم ثانیه صورت گیرد، مسلما همان گونه خواهد شد، چه اینکه اراده او علت تامه برای آفرینش است، و میان علت تامه و وجود معلول هیچگونه فاصله ای نمی تواند باشد.
📚تفسیر نمونه ج1 ص418
❗️از این بیان پاسخ از اشکال بدست می آید.
2⃣در ایات قرآن آمده است که خلقت جهان در شش روز بوده است « فی سته ایام»
🗯اعراف54 و...
❔چرا خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفرید مگر خداوند قدرت بی انتها نیست و مگر نمی توانست آنها را در یک لحظه بیافریند❔
🔷 برای پاسخ نخست باید توجه کرد که مراد از شش روز شش دوران است زیرا روشن است که قبل از آفرینش زمین و آسمان شب و روزی وجود نداشته است که اینها در آن آفریده شود و شب و روز از گردش زمین به دور خود و در برابر نور آفتاب به وجود می آید.
👌به علاوه پیدایش مجموعه جهان در شش روز بر خلاف علم است زیرا علم می گوید میلیاردها سال طول کشید تا زمین و آسمان به وضع کنونی در آمد.
♻️با توجه به این نکات روشن می شود که اگر خداوند می گوید آسمانها و زمین در شش روز آفریده شده است به معنای شش دوران است زیرا بسیار می شود که « یوم» به معنای « یک دوران » به کار می رود خواه این دوران یک سال باشد یا صد سال و یا میلیاردها سال .
👌حضرت علی فرمود:
«دنیا برای تو دو روز است روزی به سود تو و روزی به زیان تو»
🔶می بینیم حضرت کلمه یوم را به معنای دوران به کار برده است .
💠یا مثلا می گوییم یک روز بنی امیه خلافت اسلام را غصب کرد و روز دیگر بنی عباس در حالی که دوران خلافت هر یک به ده ها یا صدها سال بالغ می گردد.
👌در تفسیر برهان آمده است که امام فرمود مرا از شش روز شش دوران است« فی سته اوقات»
📚البرهان ج2 ص559
🗯 این دورانهای ششگانه محتملا به ترتیب ذیل بوده است:1 - روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکلی بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد.2 - این کرات تدریجا به صورت توده مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت در آمدند.3 - روز دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد.4 - روز دیگر زمین سرد و آماده حیات گردید.5 - سپس گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند.6 - سرانجام حیوانات و انسان در روی زمین ظاهر گشتند
❔اما چرا خداوند در یک لحظه جهان را خلق نکرد❔
❗️پاسخ این سؤال را از یک نکته میتوان دریافت و آن اینکه ؛
🗯آفرینش اگر در یک لحظه می بود کمتر میتوانست از عظمت و قدرت و علم آفریدگار حکایت کند، اما هنگامی که در مراحل مختلف و چهره های گوناگون، طبق برنامه های منظم و حساب شده انجام گیرد دلیل روشنتری برای شناسائی آفریدگار خواهد بود.
👌فی المثل اگر نطفه آدمی در یک لحظه تبدیل به نوزاد کامل میشد آنقدر نمیتوانست عظمت خلقت را بازگو کند، اما هنگامی که در طی 9 ماه، هر روز در مرحلهای، و هر ماه به شکلی، ظهور و بروز کند می تواند به تعداد مراحلی که پیموده است نشانه های تازهای از عظمت آفریدگار بدست دهد.
📚تفسیر نمونه ج6 ص200
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓لطفا بفرمایید آیا اهل بیت امام حسین در روز اربعین به زیارت امام حسین رفتند و به کربلا بازگشتند و آنان اولین زائران حسینی بودند.در کانال های تلگرامی که مطالب را از سایت ها کپی می کنند و بدون تامل و تحقیق به شبهات پاسخ میدهند این مطلب انکار میشود لطفا شما نظریه صحیح را بفرمایید❔
🔶پاسخ؛
🗯مشهور علمای شیعه بر این عقیده هستند که اهل بیت امام حسین در روز اربعین به زیارت امام حسین رفتند و آنان اولین زائران حسینی هستند.
❗️علامه مجلسی می گوید:
«مشهور بین علمای شیعه آن است که اهل بیت حسین در روز اربعین از شام به کربلا بازگشته و حضرت را زیارت کردند»
📚بحار الانوار ج98 ص334
👌این مساله از دو جهت مورد انکار قرار گرفته است؛
1⃣در مورد این مساله نقل معتبر تاریخی وارد نشده است؛
2⃣با توجه به دوری مسافت شام تا کربلا چگونه ممکن است اهل بیت تا روز اربعین خودشان را از شام به کربلا برسانند.
🗯ما نشان می دهیم که نظریه مشهور علمای شیعه مستند است و اشکالات وارده صحیح نمیباشد؛
🔴مدارک مساله از کتب معتبر؛
1⃣سید بن طاووس نقل می کند؛
« وقتی که خاندان امام حسین را از شام به سوی مدینه حرکت دادند و به عراق رسیدند به راهنمای کاروان گفتند که ما را به کربلا ببر .هنگامی که این جمعیت به کربلا رسیدند در آنجا با جابر و گروهی از بنی هاشم که برای زیارت امام آمده بودند ملاقات کردند و چند روز در آنجا مجلس عزاداری بر پا کردند»
📚لهوف ص225
👌جابر نیز در روز اربعین به زیارت امام حسین آمده بود؛
📚مصباح المتهجد ص548
📚مسار الشیعه ص46 و...
🗯بنابراین ملاقات آنها با یکدیگر در روز اربعین اتفاق افتاده است در نتیجه اهل بیت نیز در روز اربعین به کربلا آمدند.
2⃣مرحوم ابن نما نیز در مثیر الاحزان ماجرای ورود اهل بیت به کربلا و ملاقات با جابر را با صراحت نقل می کند؛
📚مثیر الاحزان ص107
3⃣ابوریحان بیرونی در الاثار الاباقیه می نویسد:
«در روز بیستم صفر سر امام حسین را به بدن ملحق کردند تا با پیکرش به خاک سپرده شود و زیارت اربعین نیز در این روز است .اهل حرم حسین هم دربازگشت از شام با آن سر بودند»
📚الاثار الباقیه ص422
4⃣عماد الدین طبری آملی نیز در کتاب بشاره المصطفی به این مساله تصریح می کند.
❗️« جابر و عطیه جمعیتی را دیدند که از مسیر شام به کربلا نزدیک می شود .عطیه به جابر گفت ای جابر برخیز و از حرم رسول خدا استقبال کن چرا که حضرت زین العابدین به همراه عمه ها و خواهرانش می آیند.امام سجاد نزدیک شد و به جابر گفت:
«اینجا مردان ما را کشتند و اطفال ما را سر بریدند و زنان ما را اسیر کردند و خیمه های ما سوزانده شد»
📚اعیان الشیعه ج1 ص617 وج4 ص48 ( به نقل از کتاب عاشورائ ایت الله مکارم ص630)
❗️مطابق این نقل ها ورود اهل بیت در اربعین به کربلا بعید به نظر نمی رسد.
5⃣در نقل های متعددی آمده است که امام سجاد سرهای شهدای کربلا را در روز اربعین به بدن های شریف ملحق کرد.
❗️شیخ صدوق نقل می کند:
«علی بن الحسین به همراه زنان حرم از شام خارج شد و سر حسین را در کربلا به همراه انان به بدن ملحق کرد»
📚امالی صدوق ص231
📚روضه الواعظین ص212
📚بحار الانوار ج45 ص140
🗯شبلنجی عالم بزرگ اهل سنت می نویسد:
«شیعیان معتقدند که بعد از چهل روز از شهادت حسین سر مطهر آن حضرت به بدنش در کربلا ملحق شد»
📚نور الابصار ج2 ص44
👌بنابراین با توجه به این نکته که سرهای شهدا توسط امام سجاد به بدن ها بازگردانده شده است و از سوی دیگر نقل نشده است که آن حضرت پس از ورود به مدینه سرها را به کربلا اورده باشد و یا کاروان را به مدینه فرستاده باشد و خود تنهایی به کربلا امده باشد میتوان استفاده کرد حضرت به همراه اهل بیت به کربلا امده باشد چنان که شیخ صدوق به این نکته تصریح کرده بود.و ابوریحان بیرونی و دیگران تصریح کرده اند که این الحاق سرها در روز اربعین بوده است.
🗯در روایات متعددی آمده است که آسمان و زمین چهل روز بعد از شهادت امام حسین بر حضرت گریستند
📚بحار الانوار ج45 ص206 به بعد
👌ممکن است این غم و اندوه از روز شهادت امام حسین تا روزی که سرها به بدن ملحق شده ادامه داشته و پس از آن کائنات آرام و قرار گرفتند.و به همین سبب زیارت اربعین امام حسین مورد سفارش قرار گرفته است زیرا در این روز سرها به بدن ها ملحق شده است.و قبور شهدای کربلا توسط اهل بیت زیارت شده است.
👇👇👇ادامه پاسخ
👇👇👇ادامه پاسخ
🔴اما مساله بعد مسافت و توقف طولانی مدت در شام که اشکال عمده ای برای تحقق چنین حادثه ای شمرده شده است را می توان این گونه پاسخ داد؛
👌در کتاب های متعددی آمده است که روز ورود کاروان اسیران به شام روز اول صفر بوده است و بنی امیه نیز این روز را برای خود عید قرار دادند
📚مقتل الحسین مقرم ص348 و...
🔶وپس از ورود اهل بیت به شام انان شروع به عزاداری کردند .اطرافیان یزید به او گفتند که مصلحت نیست که انان را در شام نگه دارید زیرا اوضاع شام در حال تغییر است و با افشاگری انان بودن انان در شام به مصلحت نیست.
❗️طبری می نویسد؛
«آنان به مدت سه روز در شام مراسم ماتم بر پا کردند»
📚تاریخ طبری ج4 ص353
🔷شیخ مفید می نویسد:
«انان چند روزی در شام اقامت گزیدند»
📚ارشاد مفید ص480
👌در نتیجه اگر از روز ورود آنها به شام که اول صفر بوده و حضور در مجلس یزید و آنگاه ماندن حد اکثر هفت روز در شام را بپذیریم باید اهل بیت را دوازده روز مانده به بیستم صفر از شام حرکت داده باشند و این مدت زمانی برای رسیدن کاروان از شام به کربلا کافی است زیرا:
❗️در تاریخ آمده است آنگاه که مروان بن حکم سردار سپاهش عامر بن ربیعه را با یکصد هزار لشکر از شام برای جنگ با مختار اعزام کرد آنها در مدت ده روز به کوفه رسیدند
📚تحقیق درباره اربعین ص21
👌بدیهی است که اگر بتوان لشکری صد هزار نفری را طی مدت ده روز به کوفه رساند رسیدن کاروانی کوچکتر در مدت ۱۲ روز به کربلا مشکلی ندارد.
🗯از سوی دیگر در تاریخ آمده است که امام حسین مسیر میان مدینه و مکه را که حدود470 کیلومتر است را به مدت پنج روز پیمود
📚ارشاد مفید ص375
📚مقتل الحسین مقرم ص140
👌بنابراین مسیر شام تا کربلا را که قریب 600 کیلومتر است را می توان به راحتی در مدت ۱۰ روز پیمود.
🔴با توجه به این نکات بازگشت کاروان حسینی به کربلا در روز اربعین هیچ گونه استبعادی ندارد.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔آیه ۴۳ سوره توبه خداوند به پیامبر میفرماید "خدا تو را ببخشد چرا فلانی را اجازه دادی تا در میدان جهاد شرکت نکند"؟ آیا این آیه با عصمت پیامبر اکرم (ص) و یا آیه "ما ینطق عن الهوی" تناقض ندارد؟!
💠پاسخ:
🗯خداوند می فرماید:
«خداوند تو را بخشید چرا به آنها اجازه دادی ( تا در جهاد شرکت نکنند) پیش از آنکه کسانی که راست گفتند برای تو روشن شود و دروغگویان را بشناسی»
🔷توبه43
❗️گروهی از منافقان نزد پیامبر آمدند و پس از بیان عذرهای گوناگون و دروغین و حتی سوگند خوردن اجازه خواستند که آنها را از شرکت در میدان تبوک معذور بدارد و پیامبر به این افراد اجازه داد.
👌خداوند پیامبر را مورد عتاب قرار میدهد که خداوند تو را بخشید چرا به آنها اجازه دادی که از شرکت در میدان جهاد خودداری کنند و چرا نگذاشتی آنها که راست می گویند از آنها که دروغ می گویند برای مردم شناخته شوند.
❔آیا تعبیر به بخشش از یک سو و عتاب و سرزنش و سوال از این که چرا به آنها اجازه دادی دلیل بر این نیست که اجازه ای که حضرت به منافقان داد که از شرکت در میدان جهاد خودداری کنند کار خلافی بوده است و آیا آیه با عصمت پیامبر منافات ندارد❓
💢در پاسخ باید عرضه داشت که آیه به هیچ عنوان با عصمت پیامبر منافات ندارد به این بیان؛
🗯کلمه عفو و عتاب نسبت به پیامبر گرامی درواقع برای بیان زشتی کار منافقان است .و روی سخن را به پیامبر کردن نوعی تعبیر کنایی لطیف برای بیان یک واقعیت مهم است.
❗️توضیح این که؛
🔷گاه انسان یکی از دوستانش را مورد عتاب و سرزنش قرار میدهد که چرا نگذاشتی فلان کس رسوا شود و مردم او را بشناسند و در حقیقت این عتاب و خطاب مقدمه ای است برای انتقاد از شخص ثالث .
♻️فرض کنید کسی بخواهد به صورت فرزند بی گناه شما سیلی بزند یکی از دوستان شما دست او را بگیرد مسلما از کار دوستتان ناراحت نمی شوید ولی گاه برای اثبات زشتی باطن آن شخص روی سخن را به دوستتان کرده و به صورت عتاب می گویید« چرا نگذاشتی سیلی بزند تا تو و همه مردم این مرد سنگدل را بشناسند»
👌این سخن که در لباس عتاب و سرزنش یک دوست است درواقع کنایه بلیغی است از بیرحمی و سنگدلی آن مرد ستمگر .
👌امام رضا فرمود:
«این آیه از قبیل ضرب المثل معروف عرب است که می گوید « به تو می گویم ولی ای همسایه تو بشنو» خداوند روی سخن را در این آیه به پیامبرش کرده ولی منظور دیگران هستند»
📚البرهان ج2 ص130
🔴شاهد این سخن آن است که در آیات دیگر خداوند به پیامبر اجازه معاف کردن هرکسی را که صلاح بداند از میدان جهاد داده بود.
🔷نور62
🔶بنابراین با اجازه الهی مانعی وجود نداشته است که پیامبر به گروهی از منافقان اجازه دهد تا از شرکت در جهاد خودداری کنند به خصوص این که شرکت آنان مشکلی از مسلمین حل نمی کرد که هیچ بلکه شاید مشکلاتی هم می آفریده است.
👌بنابراین در آیه چیزی که مخالف با عصمت پیامبر گرامی باشد وجود ندارد.
📚پیام قرآن ج7 ص148
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓چرا ما تنها برای امام حسین مراسم اربعین را برگزار می کنیم و برای سایر اهل بیت چنین نمی کنیم .فلسفه زیارت امام حسین در روز اربعین چیه❔
💠پاسخ:
💢در این شکی نیست که مصیبت امام حسین در عالم نظیر و مانندی ندارد و بزرگترین مصیبت ها بوده است به گونه ای که همانند آن حتی برای سایر اهل بیت نیز اتفاق نیفتاده است .
🗯امام حسن خطاب به امام حسین فرمود:
«هیچ روز و مصیبتی مانند مصیبت تو نمی باشد»
📚امالی صدوق ص116
🔶امام صادق فرمود:
«مصیبت حسین بزرگترین مصیبت هاست»
📚علل الشرایع ج1 ص225
👌امام رضا فرمود:
«مصیبت حسین پلک چشم ما اهل بیت را زخم کرده و اشک های ما را روان ساخته است»
📚امالی صدوق ص128
👌لذا اهل بیت برای مصیبت امام حسین اهمیت خاصی قائل بودند و همگان را دستور به عزاداری کردن برای آن امام مظلوم می دادند.
📚وسائل الشیعه ج14 ص495 باب63
🔷همین بزرگی مصیبت سبب شده است که اهل بیت دستور به برگزاری مراسم اربعین برای حسین علیه السلام بدهند.
🔶امام عسکری فرمود:
«نشانه های مومن پنج چیز است؛ به جا آوردن پنجاه و یک رکعت نماز در هر شب و روز و زیارت اربعین ( امام حسین) و انگشتر بر دست راست کردن و پیشانی را به هنگام سجده بر خاک گذاردن؛ و بسم الله الرحمان الرحیم را در نماز بلند گفتن»
📚مصباح المجتهد ص787
📚اقبال ص589
🗯برای این روز زیارت مخصوصی از امام صادق نیز نقل شده است؛
📚بحار الانوار ج98 ص331
📚تهذیب ج6 ص113
👌حال پرسش اینجاست که چرا زیارت امام حسین در این روز مستحب می باشد❔
❗️علامه مجلسی می نویسد:
«چون جابر که از بزرگان صحابه بود اساس این کار را گذاشت می تواند دلیل فضیلت زیارت آن حضرت در این روز باشد ولی با این حال احتمال است که وجوه دیگری باشد که برای ما مخفی است»
📚زاد المعاد ص402
👌اما به نظر می رسد که نمی تواند این همه اهتمام نسبت به زیارت اربعین و آن را از علائم مومن شمردن وخ نقل زیارتنامه ای مخصوص از سوی امام صادق به صرف زیارت آن حضرت از سوی جابر بن عبدالله انصاری در اربعین باشد .
❗️با توجه به این که درباره هیچ یک از معصومین زیارت اربعین وارد نشده است .
🔷مطلب همان است که دانشمند شهیر ابوریحان بیرونی گفته است:
«در بیستم ماه صفر سر مطهر امام حسین به پیکرش بازگردانده شد و همراه آن به خاک سپرده شد و در همین روز زیارت اربعین وارد شده است»
📚الاثار الباقیه ص331
🗯زیارت اربعین پس از الحاق سر آن حضرت به بدنش در روز بیستم صفر توسط امام سجاد سنت گردید .
👌لذا به نظر می رسد که اهمیت زیارت اربعین نه به سبب زیارت جابر در چنین روزی است بلکه به سبب الحاق سرهای شهدا در این روز توسط امام سجاد و زیارت آن قبور پاک توسط امام و کاروان حسینی در اربعین است و این عمل از شعائر مهم شیعه مطرح شده است .
👌از این رو علامه مجلسی می نویسد:
«مشهور آن است که سبب تاکید زیارت آن حضرت در این روز آن است که امام سجاد با سایر اهل بیت در این روز بعد از مراجعت از شام به کربلا وارد شدند و سرهای شهدا را به بدن ملحق کردند»
📚زاد المعاد ص402
❗️در نتیجه با توجه به این نکته که اربعین فی حد نفسه امتیازی ندارد آن گونه که شب های جمعه و نیمه شعبان و شب های قدر امتیاز دارند باید در اربعین امام حسین حادثه ای ویژه اتفاق افتاده باشد که آن را از سایر روزهای قبل و بعدش ممتاز ساخته باشد و این جز با الحاق سرهای شهدا به بدن هایشان و زیارت قبور توسط امام سجاد و کاروان همراه نمی تواند باشد.
📚عاشورائ،ایت الله مکارم ص635
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓از انجایی که استفاده ابزاری از زن برای تبلیغ جایز نیست پس چرا خدا برای تبلبغ بهشت از زن (حوری)استفاده کرده؟
🗯پاسخ:
❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر می شود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد.اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند همان گونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی توانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمی توانند باشند.
🔷نعمت های جسمانی بهشت مانند نعمت های معنوی آن بسیار متنوع و گسترده و جالب است و قرآن روی آن بسیار تاکید کرده است تا از این طریق توجه همه انسان ها را به اعمال و صفات و فضایلی که سرچشمه این مواهب است جلب کند زیرا نوع بشر بیش از آنکه به نعمت های روحانی بیندیشند توجه به مواهب جسمانی دارند.
📚پیام قران،ج6 ص175
2⃣نعمت های بهشتی اختصاص به نعمت های جسمانی ندارد بلکه قران از یک سری نعمت های روحانی نیز برای بهشتیان سخنان می گوید از جمله:
🔷احترام مخصوص ( زمر73)-🔷محیطی سرشار از صلح و صفا ( 137انعام-47 حجر) -🔷امنیت و زوال خوف ( دخان 51) -🔷دوستان موافق و رفیقان با وفا ( 69؛70 نسائ)-🔷نشاط فوق العاده درونی ( 24 مطففین)-🔷احساس خشنودی خداوند( 15 ال عمران)-🔷نظر خدا به انها ( قیامت 22-23)-🔷انچه بخواهند به انها داده می شوند( 22 شوری)
3⃣حوریان بهشتی اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان نیز می توانند از آن بهره مند شوند.
❗️واژه حور بر مذکر ومونث هر دو اطلاق میشود ومفهوم گسترده ای دارد که همه همسران بهشتی را شامل میشود، همسران زن برای مردان با ایمان وهمسران مرد برای زنان مومن
📚پیام قرآن،ج6 ص202
❗امیر مومنان فرمود:
"در بهشت بازاری است که درآن خرید وفروش نیست، تنها در آن جا تصویر مردان وزنان وجود دارد، هرکس که تمایلی به آنان پیدا کند از همان جا بر او وارد میشود"
📚بحار الانوار،ج8 ص148
4⃣استفاده ابزاری از زن به این است که زن وسیله شود برای دست یابی به کالای پست و بی ارزش مثلا امروز برای تبلیغ انواع کالاها از زنان استفاده میشود تا آنان با چهره و اندام زیبایشان مشتریان را جذب کنند و یا برای فروش اجناس گوناگون فروشنده زن درخواست می شود تا مشتریان جذب زیبایی زن شده و اجناس به واسطه زنان فروخته شود.
👌این میشود نگاه ابزاری به زن و اسلام با این عمل مخالف است زیرا شان و مقام زن بیش از این ها است که بازیچه دست افراد گوناگون واقع شود تا یکسری افراد به سود بیشتر دست پیدا کنند.
5⃣اسلام به زن مقام و ارزشی بس والا داده است تا آنجایی که امام صادق فرمود:
«یک زن صالحه از هزار مرد ناصالح ارزش و مقامش بیشتر است»
📚وسائل الشیعه ج20 ص172
6⃣مساله وعده دادن خداوند به حوریان بهشتی با نگاه ابزاری به زن از سه جهت دارای تفاوت است؛
🔷1- حوریان بهشتی هدف هستند اما در نگاه ابزاری به زن بانوان هدف نیستند بلکه هدف فروش جنس و کالا است و زن ابزار واقع میشود برای فروش جنس و کالا و این قبیح و زشت است .
❗️اما در نگاه دینی حوریان بهشتی خودشان هدف هستند زیرا جزو نعمات بهشتی محسوب میشوند واگر خداوند از انان به عنوان نعمات بهشتی وعده داده است فلسفه روشنی دارد که در نکته اول به آن اشاره شد. بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نیست .
🔶2- در نگاه ابزاری به زن ،زن وسیله واقع میشود برای دست یابی به یک جنس پست و بی ارزش که شان زن بسیار برتر از آن می باشد اما در وعده های الهی خداوند به حوریان ،هدف نعمات بی نظیر بهشتی است که همانند انان هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است .
🔶3- غرض خداوند از وعده دادن به نعمات بهشتی و حوریان توجه دادن مردم به صفات و افعال شایسته ای است که نتیجه آن بهره مندی از نعمات بهشتی است و این سبب تربیت و سازندگی خود مردم است اما چنین مطلبی در نگاه ابزاری به زن وجود ندارد.
👌بنابراین مقایسه این دو با یکدیگر صحیح نمی باشد.
7⃣این که فردی برای رسیدن به حوریان وهمسران بهشتی وسایر نعمات بهشت خدا را پرستش کند اگر چه عملش مقبول ومشروع است اما در روایات این نوع عبادت کردن ،عبادت کامل وبرتر شمرده نشده است.
🗯حضرت علی فرمود:
«گروهی خدا را از روی رغبت ومیل به نعمت های بهشت پرستش کردند این عبادت تاجران است وعده ای اورا از روی ترس پرستیدند واین عبادت بردگان است وجمعی دیگر خدارا برای شکر نعمت ها « واین که شایسته عبادت است»پرستیدند این عبادت آزادگان است»
📚نهج البلاغه،حکمت 237
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓چرا حرم های اهل بیت را از طلا می سازیم آیا براستی این کار لازم است.این اشکالی است که زیاد در فضاهای مجازی مطرح می شود❔
💠پاسخ؛
❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣قران به روشنی دستور به وجوب ولزوم محبت اهل بیت پیامبر می دهد
🔷 شوری 23
🔶ودر وجوب محبت انان روایات فراوانی نیز در کتب اهل سنت وشیعه نقل شده است
📚سنن ترمذی ج2 ص308
📚 مستدرک علی الصحیحین ج3 ص149 و ۰۰۰
📚بحار الانوار ج23 ص228 باب13
👌مسلما یکی از راه های ابراز علاقه به خاندان رسالت حفظ و بزرگداشت حرم های آنان است.به دلیل همین ابراز احساسات و نشان دادن عشق و علاقه فراوان به اهل بیت است که شیعیان همواره سعی کرده اند که ارزنده ترین و با ارزش ترین فلزات اعم از طلا و نقره و سایر جواهرات را وقف آن قبور مطهر نمایند و با زیباترین هنرهای معماری و آیینه کاری و منبت کاری حرم های آنان را زینت می کنند.
❗️در واقع طلاکاری گنبد و ضریح نوعی ابراز علاقه و محبت به اهل بیت پیامبر می باشد.
2⃣قرآن در ایه 32 حج می فرماید:
« هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و تکریم کند ان نشانه تقوای دلها است »
♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت ان مایه تقرب به درگاه خداوند است به طور مسلم انبیا و امامان از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاۼ دین و مایه گسترش ان در میان مردم بوده اتد
🔷پیامبر گرامی فرمود:
«برای خداوند حرمات سه گانه ای است که هر کس آنها را احترام و تکریم کند خداوند امر دین و دنیای او را محفوظ می دارد و آن سه چیز عبارت است از احترام و تکریم قرآن و احترام و تکریم پیامبر و احترام و تکریم اهل بیت»
📚خصال ج1 ص146
❗️بزرگداشت اولیای الهی راه های متعددی دارد؛
🔶1- حفظ و نگه داری سخنان و دستورات و آثار آنها و عمل به سخنان آنها
🔶2- احترام به مقام و موقعیت معنوی آنها و پاس داشت ایام ولادت و شهادت آنها
🔶3- حفظ و تعمیر قبور آنها و رعایت حرمت آنها در ساختن بارگاهایی که در شان آنها باشد.
❗️در تمام دنیا و در میان تمام ادیان تجلیل از بزرگان و احیای آثار آنها چیزی مرسوم و معمول است و هیچ منع عقلی ندارد .
👌تعظیم و تکریم اهل بیت با ساختن بارگاه ها و ضریح ها از جنس طلا و نقره روشن ترین مصداق عمل به این فریضه اسلامی می باشد.
3⃣مساله تعظیم و تکریم و آباد سازی قبور ائمه در روایات متعددی نیز توصیه شده است .
❗️حضرت علی از پیامبر گرامی سوال کرد؛
«ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و آن را «آباد وبازسازی کند »چه پاداشی است ؟
👌پیامبر گرامی پاسخ داد:
« خداوند قبر تو و قبر فرزندانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده و«قبور شما را آباد می کنند »وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند «کسی که قبور شما را اباد کند» گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است »
📚تهذیب الاحکام ج6 ص450
📚وسائل الشیعه ج14 ص382
📚بحار الانوار ج97 ص120
👌روشن است که آباد سازی قبور ائمه از طریق ساختن گنبد و بارگاه از طلا و نقره مصداق روشن عمل به این نوع روایات می باشد .
4⃣ هزینه و مصالح و ساخت بنای گنبد و بارگاه حرم های اهل بیت یا از محل موقوفات مردم است یا از اعانات و کمک های مردمی که به عشق اهل بیت اموالشان را صرف این امور می کنند تا به وظیفه اسلامی خود عمل کرده باشند.
❗️ به هر حال به مقتضای روایات باید نیت واقفان و کمک کنندگان رعایت شود و اموالشان را در همان راهی صرف کرد که منظورشان بوده است
5⃣ در کنار و حاشیه حرم های اهل بیت بیشترین اعانات و کمک ها برای فقرا جمع آوری می گردد و معمولا افرادی که اموال خود را وقف ساختن گنبد و بارگاه برای اهل بیت می کنند از افراد متمول بوده و در کنار آنکه به فقرا و نیازمندان کمک می کنند مقداری از اموال خود را وقف این امور می کنند.
👌بنا براین به مقتضای این ادله ساختن گنبد و بارگاه های مجلل برای اهل بیت رجحان شرعی دارد و از سوی دیگر منع شرعی نیز در این رابطه وجود ندارد و ما هم وظیفه داریم که به این تکلیف عمل کنیم و هم وظیفه داریم به فقرا خدمت کنیم و هر دو را در کنار هم انجام می دهیم .
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓ یه سوال اینکه مگه خدا همه جا نیست پس ما چرا حتما باید به سمت کعبه نماز بخوانیم؟
میگویین برای وحدت یعنی بر فرض اگه همه به یه سمت دیگه بخونن مشکلی نیس؟
💠پاسخ:
❗️نماز خواندن به سمت کعبه از این جهت نیست که خداوند مکان یا جهت معینی دارد چنان که قرآن بر این مطلب تصریح کرده و می فرماید:
«مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید خداوند آن جاست»
🌀بقره115
❕ومی فرماید؛
«بگو مشرق و مغرب از آن خداست»
🌀بقره142
👌بلکه از این نظر که انسان به حکم این که جسم است هنگام نماز ناچار است به یک طرف متوجه باشد ولی اسلام خواسته از این موضوع حد اکثر استفاده را برای تکمیل این عبادت یعنی نماز بنماید و از دو جهت دستور داده است که همگان باید به جهت معینی یعنی کعبه نماز بخوانند؛
1⃣خانه کعبه قدیمی ترین مرکز توحید است .خانه ای است که به دست قهرمان توحید ابراهیم تجدید بنا شده و مورد توجه تمام راهنمایان توحید و پیامبران خدا بوده است .
❗️خداوند می فرماید:
«نخستین خانه ای که برای مردم ( ونیایش خداوند) قرار داده شده است در سرزمین مکه است که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است»
🔷ال عمران 96
👌این آیه می گوید اگر کعبه بعنوان قبله مسلمین انتخاب شده است جای تعجب نیست زیرا نخستین خانه توحید است و با سابقه ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد و هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پرودگار نبوده است .
👌امام صادق فرمود:
«خداوند از نقاط مختلف زمین موضع کعبه را برگزیده است»
📚الفقیه ج2 ص195
👌وچون کعبه مرکز توحید است امام فرمود:
«تا زمانی که کعبه پابرجاست دین و آیین یکتا پرستی به حیات خودش ادامه می دهد»
📚وسائل الشیعه ج13 ص242
👌توجه به این مرکز توحید توجه به خداست و کسی که مقابل چنین مرکزی بایستد از جهات زیادی به خدا نزدیکتر است و گویا خود را در پیشگاه او حاضر می بیند.
2⃣توجه عموم مسلمین جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدس روح وحدت و یگانگی را در دل و جان آنها پرورش می دهد و به وحدت اسلامی و هماهنگی مسلمین جهان کمک می کند و اجتماعات مختلف اسلامی را از شرق و غرب عالم به هم مربوط می سازد و شوکت و عظمت آنها را ظاهر می نماید و بالاخره جوهر تعلیمات جهان اسلام را به صورت وحدت هدف و عقیده به دنیا نشان میدهد.
❗️بنابراین دستور داده شده است که همه به یک سو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگی در صفوف مسلمین پیدا شود و از هرج و مرج و پراکندگی جلوگیری به عمل آید.
📚تفسیر نمونه ج1 ص415
🗯با توجه به این نکات پاسخ دو پرسش شما بدست می آید که :
1- چرا رو به کعبه نماز می خوانیم.2- چرا کعبه به عنوان قبله قرار داده شده است.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓کانال های ضد دین پرسشی را مطرح کرده اند که قرآن مسلمین و پیامبر مسلمین یکی است .چرا انان به فرق مختلف تقسیم شده اند و بالاخره کدام فرقه از آنان به بهشت می روند❔
💠پاسخ؛
❗️اگر مسلمانان در زمان پیامبر گرامی از وحدت خاصی برخوردار بودند و عظمت مقام رسالت و مرجعیت مسلم او برای پیروانش مانع از بروز دوگانگی بود ولی پس از درگذشت او شکاف عجیبی در میان آنان پدید آمد و آن وحدت و ایثار جای خود را به جدال و نزاع کلامی و احیانا به نبردهای خونین آن هم بر سر عقائد دادند.
🗯علمای ملل و نحل علل چندی را در پیدایش اختلاف و پی ریزی مذاهب مختلف موثر می دانند از جمله؛
1⃣تعصب های کور قبیلگی و گرایش های حزبی سبب شد افرادی دست به تاسیس مذهب و مسلک های تازه ای بزنند و به راهنمایانی که پیامبر برای انان معرفی کرده بود توجه نکنند.
2⃣بدفهمی و کج اندیشی در تفسیر حقایق دینی عامل دیگری برای پیدایش مذاهب مختلف قلمداد می شود.
3⃣منع از تدوین حدیث پیامبر و نشر آن توسط خلفای وقت عامل دیگری بود که افراد نظرات شخصی خود را به نام دین به خورد مردم بدهند و مذاهب تازه ای را ایجاد کنند.
4⃣آزادی احبار و رهبانان یعنی دانشمندان اهل کتاب و نشر اساطیر عهدین سبب دیگری بر این مساله قلمداد می شود که این آزادی پس از ممنوعیت از نشر احادیث پیامبر به این افراد داده شد.
5⃣برخورد مسلمانان با ملتهای متمدن که برای خود کلام مستقل و عقاید دیگری داشتند عامل دیگری برای پیدایش مذاهب جدید قلمداد می شود.
6⃣اجتهادات شخصی در برابر نصوص مسلم دینی و تن ندادن به نصوص عامل دیگری برای این افتراق محسوب می شود.
📚الملل و النحل ،سبحانی،ج1 ص69 فصل سوم
👌جالب آن است که پیامبر گرامی از ایجاد فرق گوناگون در اسلام خبر داده بود و دانشمندان شیعه و سنی نقل کرده اند که فرمود؛
«امت موسی پس از او به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند که تنها یک فرقه از آنان فرقه ناجیه می باشد و هفتاد فرقه دیگر در آتش هستند.و امت عیسی پس از او به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه از آنان ناجیه و بقیه در آتش هستند.و امت من نیز به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند که یک فرقه از آنان اهل نجات و بقیه در آتش هستند»
📚الخصال ج2 ص585
📚بحار الانوار ج28 ص4
📚سنن ترمذی ج5 ص26
📚سنن ابن ماجه ج2 ص479
👌طبق روایات مسلم شیعه و سنی تنها فرقه ای که اهل نجات می باشند کسانی هستند که پس از پیامبر گرامی به اهل بیت ایشان تمسک کرده و آنان را به عنوان امام و رهبر بشناسند و اگر مردمان تن به امامت و هدایت انان می دادند هیچگاه فرق و مذاهب مختلف ایجاد نمیشد.
1⃣پیامبر گرامی فرمود:
«من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم»
📚سنن ترمذی ج5 ص329
📚مسند احمد ج5 ص182
📚مستدرک حاکم ج3 ص148
2⃣پیامبر گرامی فرمود:
«مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود»
📚مستدرک حاکم ج2 ص343
📚مجمع الزوائد ج9 ص168
📚کنزالعمال ج6 ص216
3⃣پیامبر گرامی فرمود:
«ستارگان وسیله ایمنی برای اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امت من از اختلاف هستند»
📚مستدرک حاکم ج3 ص149
📚الجامع الصغیر ج2 ص189
📚کنزالعمال ج6 ص116
4⃣پیامبر گرامی فرمود:
«فرقه ناجیه فرقه ای است که به من و اهل بیتم پس از من اقتدا کند»
📚معانی الاخبار ص323
❗️حضرت علی فرمود:
«امت اسلام به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند .قسم به خداوندی که جانم بدست اوست تمام این فرقه ها گمراه هستند مگر فرقه ای که از من تبعیت کنند و از شیعیان من باشند»
📚امالی مفید ص213
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓کانال های وهابی می گویند علمای شیعه صحابه پیامبر صلوات الله علیه که در قرآن به صورت متوالی مورد مدح و بشارت شده اند را کافر ویا منافق به مردم نشان میدهند، این عدم سازگاری با قرآن را حل می کنند❓
💠پاسخ
♦توجه به چند نکته لازم است ؛
1⃣این سخن که علمای شیعه صحابه پیامبر را کافر یا منافق می دانند صحیح نمی باشد.
🔺شیخ طوسی شیخ الطائفه در مورد صحابه پیامبر چنین می گوید:
« شفاعت کردن نزد ما ثابت است برای پیامبر اسلام و بسیاری از اصحابشان و جمیع امامان و کثیری از مومنین»
📚تبیان ج1 ص214
❔ایا می توان گفت شیعه عقیده دارد صحابه پیامبر منافق و کافر هستند انگاه بگویند کثیری از انان شفاعت می کنند؟
❔چگونه علمای شیعه عقیده به نفاق یا کفر جمیع صحابه دارند در حالی که در کتب حدیثی خود بابی را به ذکر مناقب صحابه پیامبر گشوده اند؛
📚بحار الانوار ج22 ص301 باب 8
♦️امام صادق فرمود:
« اصحاب پیامبر دوازده هزار نفر بودند که هشت هزار انها از مدینه و دو هزار از مکه و دو هزار از طلقائ و ازاد شدگان که در بین انها اصلا قدری مسلک یا مرجئه مسلک یا حروری مسلک و نه معتزلی مسلک ونه اینکه خودشان صاحب رای باشند پیدا نمیشد پیوسته از خوف خداوند شب وروز گریه می کردند»
📚الخصال ج2 ص640
2⃣اما شیعه می گوید که درست است کثیری از صحابه پیامبر انسان های بزرگی بوده اند اما چنین نبوده همه صحابه انسان های موجهی بوده باشند بلکه قلیلی از انان از جاده حق منحرف شده بودند . دلیل انان بر این قول قران و کتب اهل سنت است
🔺ایاتی بخشی از صحابه را منافق معرفی کرده وانها را سرزنش می کند و می فرماید:
« بعضی از اعراب اطراف مدینه و برخی از اهل شهر مدینه منافق هستند شما از نفاقشان اگاه نیستید»
📓توبه 101
♦️ومی فرماید:
« در ان هنگام منافقان و انان که در دلهایشان مرض بود با هم می گفتند ان وعده ای که خدا و رسول به ما دادند غرور و فریبی بیش نبود»
📓احزاب 12
♦️وبرخی از انان در تقسیم زکات بر پیامبر اعتراض می کردند:
« در میان انها کسانی هستند که در تقسیم غنایم بر تو خرده می گیرند اگر سهمی به انها داده شود راضی میشوند واگر داده نشود خشم می گیرند»
📓توبه 58
♦️وبرخی نسبت خیانت به پیامبر می دادند تا جایی که خداوند در مقام دفاع چنین فرمود:
« ممکن نیست هیچ پیامبری خیانت کند »
📓ال عمران 161
♦️و از انان به دلیل ترک نماز جمعه مذمت می کند:
« واین مردم چون تجارتی یا لهو و بازیچه ای ببینند بدان بشتابند و تورا در نماز تنها گذارند»
📓جمعه 11
♦️وبرخی را فاسق معرفی می کند:
« ای کسانی که ایمان اورده اند اگر فاسقی برای شما خبر اورد تحقیق کنید»
📓حجرات 6
🔺که مراد ولید بن عقبه بود
📚تفسیر ابن کثیر ج4 ص209
♦️وبرخی از جنگ فرار می کردند:
« یاد اورید زمانی را که بالا می رفتید و پیامبر نیز از پشت شما را صدا می زد( اما توجه نمی کردید)»
📓ال عمران 153
🔴بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود:
« روز قیامت گروهی از اصحاب من را می اورند و مانع میشوند که بر حوض کوثر وارد شوند من می گویم خداوندا اصحابم می گوید انان پس از تو مرتد شده و به دوران جاهلیت خود بازگشتند»
📚صحیح بخاری ج4 ص228
❔با این شرایط ایا می توان گفت همه صحابه در مسیر حق بودند؟
3⃣در ایاتی که از صحابه مدح می کند باید به دو نکته توجه نمود
♦️الف: ایات ناظر به تعدادی از صحابه است نه همه صحابه ان هم صحابه ای که از لحاظ ایمان و عمل مقبول و مرضی خداوند هستند
♦️ب: این مدح برای انان تا زمانی است که در مسیر صحیح باشند و بر صراط مستقیم قدم بردارند و اصلا ایات بر این دلالت ندارد که اگر صحابه ای از خط مستقیم منحرف شد باز هم مرضی خداوند باشد چنین سخنی با اصول اسلام منافات دارد
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓ایا از نظر علمی امکان تولد فرزند بدون پدر وجود دارد؟ آیا مساله تولد عیسی تنها از مادر مخالف تحقیقات دانشمندان نمی باشد❔
💠پاسخ:
❗️بدون شک این مساله از طریق اعجاز صورت گرفته است ولی علم امروز نیز این امکان چنین امری را نفی نکرده بلکه تصریح به ممکن بودن آن نموده است .
👌موضوع بکر زایی در میان بسیاری از حیوانات دیده شده است و با توجه به این که مساله انعقاد نطفه اختصاصی به انسانها ندارد امکان این امر را به طور عموم اثبات می کند.
❗️دانشمندان می گویند تخمک بعضی از جانداران قدرت آن را دارد که بدون انجام عمل لقاح نمو خود را شروع کرده و به پایان برسانند .جاندارانی که به این طریق تکثیر پیدا می کنند جانداران « بکر زا» می گویند.
👌در نوعی از حشرات مانند « شته» بکر زایی مشاهده میشود .شته ماده تخمک هایی بوجود می آورد که خود مولد « شته های جدیدی» می باشد و این « شته ها» نیز به نوبه خود تخمک هایی را تولید می کنند .
👌در عده ای جانداران مانند ستاره دریایی و کرم ابریشم دیده شده است که گاهی تخمک ها بدون انجام عمل لقاح نمو خود را شروع می کنند.
❗️جانداران ذره بینى مانند میکروب ها، باکترى ها و ویروس ها بدون عمل لقاح تکثیر مثل مى کنند. «هیدر» از راه جوانه زدن تکثیر نموده و «آمیب» از راه تقسیم سلّول اوّلى تکثیر مثل مى نماید.
👌برخى از دانشمندان موضوع بکرزایى را درباره بعضى از زنان که بدون تماسّ با مردى باردار شده بودند تصدیق نموده و اعلام کردند که غدّه هاى« زهدانى» برخى از زنان نشان مى دهد که بدون عمل لقاح قادر به وظایف تولید و تکثیر مى باشند.
🔷تا این جا روشن شد که بکرزایى و تولید مثل بدون عمل لقاح امرى است ممکن و در پاره اى از این موارد صورت تحقّق به خود گرفته است.
❗️روى این اساس، امکان باردار شدن حضرت مریم بدون تماس و انجام گرفتن عمل لقاح، خود به خود روشن گردید.
👌قرآن کریم درباره نخستین مراحل باردارى او چنین مى فرماید:
🔷«فرشته اى در برابر مریم به صورت بشرى مجسّم گردید و به او گفت: من از ناحیه خدا مأمورم که فرزند پاکیزه اى به تو ببخشم. مریم از این بشارت سخت تعجّب کرده و گفت: من با کسى تماس نگرفته و هرگز به اعمال نامشروع آلوده نشده ام.فرشته در پاسخ وى گفت: این کار براى خدا آسان است».
🔷مریم17-21
👌بنابر این هیچ بعید نیست که عوامل ناشناخته اى روى سلّول جنسى حضرت مریم اثر گذاشته که بسان محرّک هاى دیگر «در تمام بکرزایى ها» موجب نموّ و رشد سلّول جنسى او شده باشد.
❕ بنا براین باید گفت پرورش سلّول ماده در رحم مادر، معمولا از طریق لقاح انجام مى گیرد نه دائما و این علّت عادى است که ما با آن مأنوس شده ایم ولى هرگز دلیلى بر این نداریم که از طریق دیگر، امکان پذیر نباشد.بلکه ممکن است در این راه عللى باشد که بتواند سلّول ماده را پرورش بدهد و آن را به وظایف حیات وادار سازد و اگر این قبیل علّت ها بر ما که معلومات ناقصى از اسرار زندگى داریم پوشیده باشد، براى خداى بزرگ و دانا و توانا پوشیده و پنهان نیست.
📚تفسیر نمونه ج13 ص58
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht