eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.4هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال در نظریه ولایت فقیه نقش مردم چیست ایا همراهی مردم سبب مشروعیت حکومت فقیه است به گونه ای که اگر مردم فقیهی را به رهبری نپذیرند حکومتش باطل است یا خیر همراهی مردم سبب مشروعیت نیست که در این فرض اگر هم مردم خواهان حکومت فقیه نباشند باز فقیه مشروعیت حکومت دارد لطفا واضح توضیح دهید 🔷پاسخ: ❗️به اعتقاد ما نظر صحيح این است که اصل تشريع حكومت و حاكميت فقيه از طرف خداوند و امام زمان است و همچنين تعيين شخص آن هم بايد به نوعى به امام زمان و اجازه آن جضرت انتساب پيدا كند امّا تحقّق و استقرار حاكميت و حكومتش بستگى به قبول و پذيرش مردم دارد. ❗️ دليل ما بر اين مدّعا اين است كه: 🔷ما بر اساس بينش اسلامى معتقديم كه علّت ايجاد همه هستى و جهان و از جمله انسان ها، خداوند است. اوست كه لباس وجود را بر اندام همه موجودات پوشانده و به آنها هستى بخشيده است و هر آن چه كه در آسمان‌ها و زمين است همه از آن خداوند است و او مالك حقيقى همه آنهاست: «فَاِنَّ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَوَاتِ وَ مَا فِى الْاَرْضِ» 📓نسائ 31 ❗️پس هر آينه آن چه در آسمان‌ها و آن چه در زمين است از آن خداست. 🔷بر اساس تفكّر اسلامى، همه انسان‌ها عبد و مملوك خدا هستند؛ ان هم مملوکیت حقیقی يعنى حقيقتاً هيچ جزء از وجود ما از آن خودمان نيست و هستى ما تماماً از اوست و هيچ چيز حتّى يك سلّول هم كه متعلّق به خودمان باشد و ما آن را بوجود آورده باشيم نداريم. ❗️از طرف ديگر، عقل هر انسانى درك مى‌كند كه تصّرف در ملك ديگران بدون اجازه آنان مجاز نيست و كارى ناپسند و نارواست و شاهدش هم اين است كه اگر كسى در آن چه كه متعلّق به ماست (مثل خانه و ماشين و كفش و لباس و...) بدون اجازه و رضايت ما تصّرف كند ناراحت مى‌شويم و فريادمان بلند مى‌شود و معتقديم در حقّ ما ستم شده است. اين قضاوت بر اساس همان قاعده عقلى است كه هر كسى مى‌فهمد كه تصّرف در ملك ديگران ناروا و ناپسند است. ❗️بنابراين، اگر از طرفى همه عالم و از جمله همه انسان‌ها ملك حقيقى خداوند هستند و تمام هستى و ذرّات وجود آنها متعلّق به خداوند است و از خود چيزى ندارند، و از طرف ديگر هم عقل تصديق مى‌كند كه تصرّف در ملك ديگران كارى ناروا و ناپسند و ظالمانه است بنابر اين هيچ انسانى حقّ تصرّف، نه در خود و نه در ديگران را، بى اذن و اجازه خداوند ندارد. 🗯 و بديهى است كه لازمه حكومت، گرفتن و بستن و زندان كردن و جريمه كردن و ماليات گرفتن و كشتن و اعدام و خلاصه انواع تصرّف‌ها و ايجاد محدوديت هاى مختلف در رفتارها و زندگى افراد و مردم جامعه است؛ ❗️بنابر اين حاكم بايد براى اين تصرّفات، از مالك حقيقى انسان‌ها كه كسى غير از خداوند نيست اجازه داشته باشد و گرنه تمامى تصرّفات او بر اساس حكم عقل، ناروا و ظالمانه و غاصبانه خواهد بود. 🗯 بر اساس ادلّه‌اى كه در دست داريم خداوند اين اجازه و حق را به پيامبر اسلام و امامان معصوم بعد از ايشان داده است: ❗️«پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان به آنان سزاوارتر (مقدّم تر) است.» 📓احزاب6 ❗️«خدا را فرمان ببريد و پيامبر و اولياي امرتان ( امامان )را اطاعت كنيد.» 📓نسائ 59 ❗️همچنين بر اساس ادله اثبات ولايت فقيه، در زمان غيبت چنين حقّى به فقيه جامع الشرايط داده شده و از جانب خدا و امام زمان براى حكومت نصب شده است. ❗️ امّا دليلى در دست نداريم كه اين حق به ديگران و از جمله، به آحاد مردم و افراد يك جامعه و مسلمانان هم داده شده باشد. 🔷البتّه اين نصب، نصب عام است؛ يعنى فرد خاصّى را معيّن نكرده‌اند بلكه صفاتى بيان شده كه در هر فردى يافت شود او براى اين كار صلاحيت دارد. امّا چون روشن است كه يك حكومت با چند حاكم مستقل سازگار نيست و در صورت وجود چند حاكم مستقل، ديگر «يك» حكومت نخواهيم داشت ناچار بايد يك نفر از ميان آنان انتخاب شود. ❗️امّا اين انتخاب در واقع نظير ديدن هلال ماه است كه اوّل ماه را ثابت مى‌كند و نظير تعيين مرجع تقليد است. 🗯 توضيح اين كه: ❗️ما به عنوان مسلمان مكلّفيم كه ماه رمضان را روزه بگيريم. امّا براى اين كه بدانيم ماه رمضان شده يا نه، بايد رؤيت هلال كنيم و ببينيم آيا هلال شب اوّل ماه در آسمان ديده مى‌شود. اگر هلال ماه رؤيت شد آن گاه «كشف» مى‌كنيم كه ماه رمضان شده و بايد روزه بگيريم. در اين جا اين گونه نيست كه ما به ماه رمضان مشروعيت بدهيم؛ يعنى ماه رمضان را ماه رمضان كنيم بلكه در خارج يا هلال شب اوّل ماه واقعاً وجود دارد يا واقعاً وجود ندارد، اگر هلال ماه وجود داشته باشد ماه رمضان هست و اگر نباشد ماه رمضان نيست. آنچه ما در اين ميان انجام مى‌دهيم و به عهده ما گذاشته شده تنها كشف اين مسأله است كه آيا هلال ماه وجود دارد يا نه؟ 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ ❗️❗️❗️ ❗️و يا در مسأله تقليد، ما معتقديم هر مسلمانى كه خودش متخصّص در استنباط و شناسايى احكام دين نيست بايد از كسى كه چنين تخصّصى را دارد، كه همان مجتهد است، تقليد كند. در اين م سأله هم وقتى كسى بدنبال تعيين مرجع تقليد براى خودش مى‌رود اين طور نيست كه مى‌خواهد به مرجع تقليد مشروعيت بدهد و او را مجتهد كند. بلكه آن شخص قبل از تحقيق ما واقعا مجتهد است و يا واقعا مجتهد نيست و صلاحيت براى تقليد ندارد. ما با تحقيق فقط مى‌خواهيم «كشف» كنيم كه آيا چنين صلاحيتى در او وجود دارد يا ندارد. ❗️ بنابراين، كار ما «خلق و ايجاد» آن صلاحيت نيست بلكه «كشف و شناسايى» آن است. 🔶در مورد ولىّ فقيه هم مسأله به همين ترتيب است. يعنى با نصب عام از ناحيه خداوند و امام زمان فقيه حقّ حاكميت پيدا كرده و مشروعيت دارد و ما فقط كارمان اين است كه اين حقّ حاكميت را كه واقعا و در خارج و قبل از تحقيق ما وجود دارد كشف و شناسايى نماييم. با اين بيان معلوم مى‌شود كه تعيين نمايندگان مجلس خبرگان رهبرى از جانب مردم و بعد هم تعيين رهبر بوسيله اين نمايندگان، حقيقت و ماهيتش چيزى غير از آن چه گفتيم، يعنى كشف و شناسايى فردى كه واجد صلاحيت و مشروعيت براى منصب ولايت فقيه و رهبرى است نخواهد بود. ❗️بنابراين، هم اصل مشروعيت ولى فقيه و هم تعيين او به نوعى منتسب به امام زمان است. البته اين كشف بدان معنا نيست كه اين شخص خاص، مورد نظر امام زمان بوده است بلكه همان‌طور كه گفتيم اين مسأله نظير كشف و شناسايى مرجع تقليد است كه در آن مورد هم شخص خاصّى براى تقليد معيّن نشده بلكه يك سرى ويژگى هاى عام بيان شده و هر كس داراى چنين ويژگى هايى باشد مرجعيت او مورد قبول و رضاى خدا و امام زمان(عليه السلام) خواهد بود. ❗️ تا اين جا معلوم شد كه در زمان غيبت امام معصوم نيز به مانند زمان حضور پيامبر و امامان معصوم، مردم هيچ نقشى در مشروعيت بخشى به حكومت فقيه (نه در اصل مشروعيت ونه در تعيين فرد و مصداق) ندارند. ❗️و امّا نسبت به تحقّق و استقرار حكومت و حاكميت فقيه در زمان غيبت امام معصوم بايد بگوييم كه اين مسأله تماماً به پذيرش جامعه و مقبوليت مردمى بستگى دارد. يعنى اين مردم و مسلمانان هستند كه بايد زمينه تحقّق و استقرار اين حاكميت را فراهم كنند و تا مردم نخواهند نظام اسلامى محقّق نخواهد شد و فقيه در اصل تأسيس حكومت خود هيچ گاه متوسّل به زور و جبر نمى‌شود بلكه نظير همه پيامبران و امامان، تنها در صورتى كه خود مردم به حكومت وى تمايل نشان دهند دست به تشكيل حکومت خواهد زد. در اين مورد هم نظير همه احكام و دستورات الهى، مردم مى‌توانند به اختيار خودشان آن را بپذيرند واطاعت كنند و مى‌توانند هم نافرمانى كرده سرپيچى نمايند. البتّه مردم در طول تاريخ ملزم و مكلّف بوده‌اند كه به حاكميت الهى و حكومت پيامبران و امامان تن دهند و حق حاكميت آنان را به رسميت شناخته بپذيرند و اگر نپذيرفته‌اند در پيشگاه خداوند گناه كار و معاقب خواهند بود. 📚نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه،ایت الله مصباح،ص69 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایه ای از قران است که کانال های ضد دین استدلال می کنند که طبق قران شیطان می توانسته در پیامبران تصرف کنه و این یعنی پیامبران معصوم نبودن و ممکن است قران هم از ناحیه غیر خدا باشه ایه: « ما هیچ رسول و نبی را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هر گاه ارزو می کرد شیطان در تمنای او تصرف می کرد» حج 53 🔷پاسخ: ❗️ایات مورد استدلال شما چنین است: «ما هيچ رسولى و نبيّى را پيش از تو نفرستاديم جز اينكه هرگاه «تمنّى» مى كرد شيطان در تمناى او دخالت مى نمود، آنگاه خدا آنچه را كه شيطان القا مى كند، محو مى نمايد و به آيات خود استوارى مى بخشد، خداوند دانا و حكيم است». ❗️«خداوند آنچه را كه شيطان انجام مى دهد، مايه آزمايش براى آن گروه قرار مى دهد كه دلهاى آنها بيمار است و خود قسى القلب هستند و ستمگران در نهايت جدال و اختلاف هستند». ❗️«تا افراد دانا بدانند كه قرآن بر حق است و از طرف پروردگار تو است و به آن ايمان بياورند، و دلهاى آنان در برابر آن خضوع كند، خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند به راه راست هدايت مى نمايد». 📓حج 52-53-54 ❗️نقطه استدلال مخالفان عصمت، مضمون دو آيه نخست است كه مى گويند: هر موقع پيامبران چيزى را تمنى مى كردند، شيطان، در خواسته هاى آنان مداخله مى كرد، آنگاه خداوند آنچه را كه شيطان القا مى كرد، محو و نابود مى نمود. 🔷مثلاً تصور شده كه شيطان در انديشه و يا بيان پيامبران دخالت مى نمود و خلاف حقيقت را بر زبان آنان جارى مى ساخت و يا در انديشه آنان پديد مى آورد، آنگاه خداوند آنها را محو مى كرد. ❗️چنين تفسير ناروايى ناشى از عدم آگاهى از مفاد آيه است كه هم اكنون با بيان سه مطلب روشن مى گردد: ❗️الف. مقصود از تمناى پيامبران چيست؟ ❗️ب. مداخله شيطان در تمنيات پيامبران چگونه بوده است؟ ❗️ج. مقصود از محو و نابودى اثرِ آن مداخله، از جانب خدا چيست؟ 🔷و با تفسير اين سه نقطه، مخالف كاملاً عقب نشينى مى كند. 🗯الف. تمناى پيامبران 🔷«تمنّى» در لغت عرب به معنى «فرض وجود شىء» است و اگر به آرزوى انسان «تمنى» گفته مى شود، به خاطر اين است كه وجود چيزى در خارج مفروض گرفته مى شود. 📚مقاییس ج5 ص276 ❗️تمناى پيامبران، جز گسترش آيين الهى و نشر هدايت در ميان اقوام خود، چيز ديگرى نبود، آنان با تحمل انواع مصايب و شدايد و استقامت در راه هدف، نقشه هايى براى هدايت اقوام مى كشيدند، و اصرار و پايمردى آنان در طول زندگى، روشن ترين گواه بر اين گفتار است. ❗️قرآن در باره پيامبر اسلام مى گويد: «بيشتر مردم هر چند بر هدايت آنان حرص ورزى، ايمان نمى آورند» 📓یوسف 103 ❗️نوح با استقامت كم نظيرى، قوم خود را دعوت به يكتا پرستى كرد، و نتيجه آن همان بود كه قرآن از زبان خود او يادآور مى شود و مى فرمايد: 🔷«و من هر موقع آنان را به سوى تو مى خوانم تا آنان را بيامرزى، انگشتان خود را در گوشهايشان نهاده، لباسها را به سر مى كشيدند(تا سخن مرا نشنوند) و بر اين كار اصرار و كبر ورزيدند، آنگاه آنان را آشكارا دعوت كردم، گاهى آشكار و گاهى پنهانى به سوى تو فرا خواندم» 📓نوح 7-9 ❗️اين دعوت هاى مؤكد، بيانگر تمناى پيامبران است، كه آيه مورد بحث از آن ياد مى كند. 🗯ب. مداخله شيطان در تمناى پيامبران ❗️مداخله شيطان در «تمناى پيامبران» بر دو نوع متصور است: 1⃣در اراده و تصميم پيامبران، ايجاد خلل كند و آنان را با وسوسه در قلوب و با آفريدن يأس و نوميدى در فضاى روح آنان، از انجام مقاصد باز دارد وبگويد: اين گروه قابل هدايت نيستند و دعوت آنها بى فايده است. ❗️اين احتمال با آيات ديگر قرآن سازگار نيست، قرآن به روشنى دلالت دارد كه شيطان راهى به بندگان خدا ندارد و روشن ترين مصداقِ «بندگان خدا» پيامبران الهى هستند، چنانكه مى فرمايد: 🔷«بر بندگان من راه و سلطه ندارى» 📓حجر42- اسرائ 65 ❗️حتى خود شيطان به روشنى اعتراف مى كند كه من بر بندگان مخلص خدا راهى ندارم، چنان كه نقل مى كند: 🔷«سوگند به عزت تو، همه بندگان تو را گمراه خواهم ساخت جز مخلصانِ آنها را» 📓ص 82-83 ❗️سستى در طريق انجام وظايف، مصداق اغواى شيطان است كه به حكم آيات پيشين، درباره پيامبران صورت نمى پذيرد. 2⃣مردم را بر ضد پيامبران بشوراند،وبا مخالفت اقوام، نقشه هاى آنان را عقيم، و در دست يابى بر تمنيات ناكام سازد، اين همان مداخله شيطان در آرزوهاى پيامبران است كه آيات قرآن بر آنها گواهى مى دهد. 🔷«شيطان به آنها وعده مى دهد و به آرزوها سرگرم مى سازد و جز فريب، چيزى به آنها وعده نمى دهد» 📓نسائ 120 🔷«آنگاه كه كار انجام گرفت، شيطان مى گويد: خدا به شما وعده درست داد و من به شما وعده دادم ولى تخلف كردم، من بر شما سلطه اى نداشتم جز اينكه شما را (به كارهاى زشت) دعوت كردم، شما نيز دعوت مرا پذيرفتيد بنابر اين مرا سرزنش نكنيد، خود را سرزنش بنماييد!». 📓ابراهیم 22 🗯ادامه پاسخ در زیر👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇 ❗️اين آيات و آيات ديگر كه بيانگر تلاش شياطين در عقيم كر دن فعاليت پيامبران وتحريك مردم بر مخالفت با انوار الهى مى باشد، روشن ترين گواه بر اين است كه مداخله شيطان در تمنيات وكارهاى پيامبران، همان دعوت مردم به مخالفت و شورانيدن آنان بر ضد معلمان و آموزگاران الهى است. 🗯ج. محو اثر مداخله شيطان ❗️محو آثار مداخله شيطان در عقيم سازى تلاش هاى پيامبران، همان نصرتهاى الهى است كه پيوسته شامل حال پيامبران و افراد با ايمان بوده است; چنانچه مى فرمايد: 🔷«ما پيامبران خود و افراد با ايمان را در زندگى اين جهان يارى مى كنيم» 📓غافر51 ❗️گاهى محو مداخله شيطان به صورت نابود كردن دشمنان حق، و زير رو كردن سرزمين آنان و يا غرق در دريا صورت مى پذيرفت، وسرانجام رسل الهى و مؤمنان به آنان، نجات مى يافتند و اين مسأله در تاريخ و قصص پيامبرانى مانند نوح، لوط، شعيب و موسى و مانند آنها كاملاً مشخص و روشن است. ❗️خلاصه، خدا در اين آيات سه گانه از يك سنت ديرينه حكايت كرده و يادآور مى شود كه: 🗯از يك طرف، پيوسته پيامبران براى پيشبرد مقاصد الهى خود، نقشه ها و برنامه هايى مى ريختند ووارد ميدان عمل مى شدند. 🗯از طرف ديگر: شياطين و دشمنان سعادت انسان، از طريق وسوسه در قلوب مردم، آنان را به مخالفت و مبارزه با رسل الهى دعوت مى كردند و محيط زندگى را به صورت صحنه نبرد حق و باطل درمى آوردند و فريب خوردگان شيطان در تحقّق مقاصد آنان، تعويق وتأخير و آسيب وخلل ايجاد مى كردند، سرانجام كمكهاى غيبى فرا مى رسيد، و پيامبران و افراد با ايمان را كمك مى كرد و سرزمين آنها را با اهلاك ونابود كردن مخالفان، پاك مى ساخت. 🗯دقت در مفاد آيات قرآنى، اين سنت الهى را روشن مى سازد، همچنانكه دقت در آيه هاى دوم و سوم، علت مداخله شيطان را در برنامه هاى سازنده پيامبران تشريح مى كند و يادآور مى شود كه: ❗️هدف از القاى شيطان و سپس محو و نابود كردن آثار عمليات او، آزمون افراد است، در اينجا مردم بر دو گروهند: 🔷1. گروه بيمار و سنگدل، اينها فريب شيطان را خورده و از آن پيروى مى كنند همچنانكه مى فرمايد: ❗️«القا و مداخله شيطان در برنامه هاى سازنده پيامبران، مايه امتحان براى بيمارگونه ها و سنگدلان است كه به خاطر مخالفت عميق با حق و حقيقت از آن پيروى مى كنند». 📓حج 53 🔷2. گروه دانا و آشنا به حق، اين گروه برنامه و تلاش پيامبران را حق تلقى كرده، و مى دانند كه از جانب خدا است، چنانكه مى فرمايد: «آنگاه به آن ايمان آورده و دلهاى آنها در مقابل آن خاضع و خاشع مى گردد». 📓حج 54 ❗️خلاصه : تلاش پى گير پيامبران و نقشه ها و برنامه هاى آنان در مسير هدايت اقوام، وتوطئه شيطان و تحريك مردم بر ضد پيامبران، ميدان آزمايشى است براى مؤمنان و آگاهان، و كافران و بيمار دلان; گروه نخست از عهده آزمون به خوبى برآمده وحق را از باطل جدا مى سازند و بر حقانيت دعوت پيامبران پى برده و در مقابل حقّ، خضوع و خشوع مى كنند. 🔷و گروه ديگر به خاطر شقاق و جدالى كه با حق دارند، فريب شيطان را مى خورند و بر كفر خود باقى مى مانند. ❗️از این بیانات روشن میشود ایه کوچکترین دلالتی بر مدعای انان ندارد 📚برگرفته از تفسیر موضوعی منشور جاوید،علامه سبحانی،ج 4 ص83 به بعد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا به راستی دلیلی وجود دارد که اب زمزم و خاک کربلا شفا می دهد یا خرافات است اخر وهابیت در این نوع مسائل زیاد به ما اشکال می کنن 🔷پاسخ: ❗️خرافه چیزی است که فاقد سند و مدرک باشد و مردم بدون هیچ اصل و ریشه ای به آن معتقد باشند ولی در مورد اب زمزم و تربت کربلا مستندات متعددی وجود دارد .تجربه نیز در این موارد شاهد دیگری بر این مدعا می باشد . 🗯امام صادق فرمود: « اب زمزم شفای هر بیماری است» 📚الکافی ج6 ص386 ❗️وفرمود: « از آب زمزم است که شفا ایجاد می شود و بلایا دفع می شود» 📚الفقیه ج2 ص208 ❗️ویا در مورد تربت امام حسین فرمود: « خداوند تربت حسین را مایه شفا برای هر دردی و امان برای هر خوفی قرار داده است» 📚امالی طوسی ج1 ص326 🗯وهابیت چگونه بر این مساله اشکالی می کنند در حالی که این روایات را در کتب خود نقل کرده اند: ❗️بخاری روایت می کند که پیامبر فرمود: « چون مگس در ظرف یکی از شما افتاد باید تمام مگس را در غذا و یا آب آن ظرف فرو برد چرا که یکی از دو بال مگس درد و دیگری شفا است» 📚صحیح بخاری ج5 ص2180 ❗️ویا نقل می کنند که فرمود: « گرد و غبار شهر مدینه شفای بیماری جذام است» 📚کنزالعمال ج12 ص106 ❗️ویا فرمود: « اب زمزم شفای هر دردی است» 📚کنزالعمال ج12 ص225 📚المصنف،ج5 ص466 📚در المنثور ج3 ص221 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا قضیه قرآن خواندن سر امام حسین حقیقت داره شبکه های وهابی این جریان را به صورت تمسخر بر شیعه نقل می کنند 🔷پاسخ: ❗️اگر وهابیت اعتقاد به سخن گفتن سر بریده امام حسین را اعتقادی خرافی می دانند ایا سخن گفتن سر بریده حضرت یحیی را که در کتب و تواریخ خودشان امده منکر میشوند؟ 📚جامع البیان،ج15 ص32 📚تاریخ طبری ج1 ص346 ❗️ویا نقل می کنند: « احمد بن نصر خلی کشته شد و سر اورا به صلیب اویختند سر او قرآن می خواند همانند سر یحیی بن زکریا ( سخن می گفت)» 📚تاریخ بغداد ج5 ص178 🗯 چگونه انان این قضیه را منکر میدشوند در حالی که : ❗️ابن عساکر از علمای اهل سنت نقل می کند : « سلمه بن کهیل روایت کرده که سر بریده حسین علیه السلام را بر فراز نیزه دیدم که این ایه را قرائت نمود: « خداوند شر انها را از تو دفع می کند و او شنونده و دانا است» 📓بقره 137 📚تاریخ مدینه دمشق ج22 ص117 ❗️از علمای شیعه نیز شیخ مفید چنین نقل می کند: « زید بن ارقم می گوید آن روز من در حجره خود نشسته بودم که سر بریده امام حسین که بر فراز نیزه بود را که در مقابلم بود عبور دادند و شنیدم ایه ای از سوره کهف را قرائت نمود( کهف9) به خدا سوگند به محض شنیدن این ایه از سر بریده مو بر تنم راست شد و گفتم به خدا سوگند سر بریده ی شما ای فرزند رسول خدا شگفت آور تر از واقعه اصحاب کهف است» 📚الارشاد ج2 ص117 🔶علامه مجلسی رحمه الله در این مضمون روایات متعددی نقل می کند 📚بحار الانوار ج45 ص107 باب 39 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال عده ای اخیرا در حال تبلیغ نزدیک بودن امرظهورهستند و حتی حوادث منطقه را با نشانه های ظهور یکی دانسته و پیش بینی هایی را نیز میکنند..مثلا سال آتی را سال خروج سید خراسانی معرفی میکنند و ظهور را درسال آینده میدانند.لطفا حقیقت را بیان بفرمایید 🔷پاسخ: ❗️متاسفانه در سال های اخیر شاهد تطبیقات نشانه ها بر افراد و اشخاص هستیم که هر روز به شکلی بروز می کند و بعد از مدتی نادرستی بسیاری از انها مشخص می شود و غالبا این تطبیقات از سوی کسانی صورت می گیرد که سر رشته خاصی در مباحث دینی ندارند. 🔷این نوع تطبیق دادن بدون دلیل و حجت معتبر و تنها از روی حدس و گمان از چند جهت دارای اشکال است: 1⃣ادعایی بدون دلیل و برهان است و نسبت دادن مطالبی غیر یقینی به تعالیم دینی می باشد که بطلان آن واضح و روشن است . 2⃣سبب از بین بردن روحیه امید و حیات در بین مردم در پی عدم تحقق انچه تعیین شده است می شود 3⃣ در روایات نه تنها وقت و زمان خاصی برای ظهور امام زمان تعیین نشده، بلکه از تعیین وقت برای ظهور امام زمان ممانعت شده است. ❗️ به چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم: 1⃣فضیل می گوید از امام صادق سؤال کردم آیا ظهور امام زمان وقت خاصی دارد، حضرت سه بار فرمودند: «کذب الوقّاتون »؛ آنها که وقت آن را تعیین مى کنند دروغ گفتند". 📚الغیبه ،طوسی،ص425 2⃣ در روایت دیگری امام صادق می فرماید: « آنهایی که وقت خاصی را به عنوان وقت ظهور معرفی می کنند دروغگو هستند ما اهلبیت هرگز و قتی را برای ظهور امام زمان (عج) تعیین نکرده ایم.» 📚الکافی ج1 ص368 3⃣در روایت دیگری امام صادق می فرماید: هر کسی را که برای ظهور امام زمان وقت تعیین کند دروغگو بدانید چرا که ما اهلبیت وقت خاصی تعیین نکرده ایم بنابراین کلام او منسوب به ما و از طرف ما نبوده بلکه از پیش خود سخن گفته و دروغ است» 📚الغیبه ،نعمانی،ص289 ❗️جهت دیدن روایات بیشتر در این زمینه: 🗯منتخب الاثر ،ج3 ص112 به بعد 🗯بحار الانوار،ج52 ص101 باب 21 4⃣طبق روایات همگان موظف به انتظار فرج و گشایش در امر ظهور می باشند 📚بحار الانوار ج52 ص122 باب 22 ❗️ودر روایات ما امده است که حتی ممکن است در نشانه های حتمی ظهور نیز بدا واقع شود و آن نشانه ها محقق نشود چنان که داود بن ابی القاسم می گوید: 🗯« نزد امام جواد بودیم که سخن از خروج سفیانی به میان امد و این که امر او حتمی است . ❗️او می گوید به امام گفتم ایا در امر حتمی نیز بدا واقع می شود؟ 🔷امام فرمود : اری ❗️راوی گفت می ترسیم در امر قائم نیز بدا واقع شود 🔷امام فرمود: « امر قائم از اموری است که وعده داده شده است و خداوند در وعده خود تخلف نخواهد کرد» 📚الغیبه ،نعمانی،ص303 👌با این وجود چگونه می توان با تکیه بر نشانه های ظهور ،ظهور امام عصر را تعیین کرد .تنها انچه لازم است انتظار و دعا برای ظهور امام عصر است نه چیز دیگر https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال اگه قران مجید میفرماید «لااکراه فی الدین» باز بعضی ایات میفرماید که پیامبر جنگ کند بامشرکانی که ایمان نیاوردند ،جنگ با مشرکان ( جهاد ابتدایی)چگونه با ایه جور در می اید 🔷پاسخ: ❗️خداوند دستورها و برنامه هایی برای سعادت و آزادی و تكامل انسان ها طرح كرده است و پیامبران خود را موظف ساخته كه این دستورها را به مردم ابلاغ كنند. حال اگر فرد یا جمعیتی ابلاغ این فرمان ها را مزاحم منافع پست خود بینند، و بر سر راه دعوت انبیاء موانعی ایجاد نمایند، آن ها حق دارند نخست از طرق مسالمت آمیز، و اگر ممكن نشد با توسل به زور این موانع را از سر راه خود بردارند، و آزادی تبلیغ را برای خود كسب كنند. و این حق مردم است كه بتوانند ندای منادیان راه حق را بشنوند و در قبول دعوت آزاد باشند. 🗯حال اگر كسانی بخواهند آن ها را از حق مشروعشان محروم سازند و اجازه ندهند صدای منادیان راه خدا به گوش جان آن ها برسد. طرفداران این برنامه ها، حق دارند برای فراهم ساختن این آزادی از هر وسیله ای استفاده كنند و از اینجا ضرورت «جهادهای ابتدائی» در اسلام روشن می گردد. 🔷پس جنگ با مشركین به خاطر این نیست كه توحید و دین را به آن ها تحمیل بكنیم؛ زیرا دین زور بردار نیست و این مفاد آیه شریفه «لا اكره فی الدین»است بلكه جنگ با مشركین و كفار حتی در صورت ابتدائی آن به خاطر رفع موانع تبلیغ دین و هم چنین ریشه كن كردن فساد و شرك است تا سبب سرایت این بیماری به دیگران نشود ❗️به بیان دیگر : 🗯 جهاد ابتدایی در اسلام به منظور کشورگشایی و اجبار افراد به آیین اسلام نیست، بلکه برای واژگون کردن نظام های غلط و ظالمانه و اجازه یافتن مردم برای مطالعه آزاد دربارة مذهب و شیوه های زندگی اجتماعی است. اصولاً اسلام در سه مورد به قدرت نظامی توسل جسته است و پيامبر اسلام نيز بر اين سه اصل اقدام به جنگ نمودند. 1⃣در مورد محو آثار شرک و بت پرستی، زیرا از نظر اسلام بت پرستی یک دین و آیین نیست، بلکه یک انحراف، بیماری و خرافه است . هرگز نباید اجازه داد جمعی در یک مسیر صددرصد غلط و خرافی پیش روند و به سقوط کشانده شود. اسلام بت پرستان را از راه تبلیغ به سوی توحید دعوت کرد . آن جا که مقاومت کردند، متوسل به زور شد. بت خانه ها را در هم کوبید . از هر گونه مظاهر بت و بت پرستی جلوگیری کرد تا این بیماری روحی و فکری به کلّی ریشه کن گردد و به دیگران سرایت نکند آیات جهاد با مشرکان مانند آیه 189 سوره بقره «به کارزار با مشرکان ادامه دهید تا آن که شرک از اجتماع برافتد» نظر به همین موضوع دارد. 2⃣در برابر کسانی که نقشه نابودی و حمله مسلمانان را می کشیدند، دستور جهاد دفاعی و توسل به قدرت نظامی داده شده است. شاید بیش تر جنگ های اسلامی در زمان پیامبر از همین قبیل باشد، به عنوان نمونه جنگ اُحد، احزاب، حنین، موته و تبوک را میتوان نام برد. 3⃣برای کسب آزادی در تبلیغ، زیرا هر آیینی حق دارد به طور آزاد به صورت منطقی خود را معرفی کند . اگر کسانی مانع از این کار شوند، می تواند با توسل به زور این حق را به دست آورد. ❗️جهاد ابتدایی به گونه ای بازگشت به جهاد دفاعی میکند، زیرا در حقیقت جهاد ابتدایی نیز یک نوع دفاع است، دفاع از حقوق خداوند و دفاع از حقوق انسان های مستضعف، بنابراین اگر قدرت های ستمگر و کافر بر مردمی مسلط شوند و مانع از گسترش توحید گردند و با سلطه و استبداد، مال خدا را مال خود و بندگان خدا را بردگان خود بپندارند و در زمین فساد و تباهی را گسترش دهند، به حکم عقل، مبارزه با چنین افرادی واجب و ضروری است. 📚تفسیر نمونه ج2 ص15 به بعد ❗️وقتی از این دریچه به جهاد ابتدائی بنگریم تفاوتی را میان آیه «لا اكره فی الدین»و جهاد ابتدائی مشاهده نمی كنیم. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال من به وجود خدا ایمان دارم اما نمیدونم واقعا خدا یکی است یا خدایان متعدد وجود دارن لطفا یگانگی خدا را برام ثابت کنید 🔷پاسخ: ❗️برای توحید خداوند دلایل زیادی آورده اند که به چند دلیل اشاره میشود: 1⃣دلیل فطری: 🗯فطرت و نهاد هر انسانی گواهی میدهد قدرتی مافوق همه قدرت ها جود دارد. توجه به این قدرت در لحظات حسّاس و سخت روی میدهد. انسان در حال غرق شدن کسی را میخواند که تنها تکیه گاه، و قدرت نجات دهنده اوست که همان خدای یگانه است. اگر در هواپیما اختلالی پیدا شود همگی دست به دعا و تضرّع بر میدارند و به عبارت دیگر در مشکلات و گرفتاریها و ناملایمات در زمانی که کارد به استخوان ما میرسد، در شرایطی که تمام درهای عالم اسباب به روی ما بسته میشود آهنگ توحید را در ژرفای وجود خود میشنویم که ما را به سوی (مبدأ یگانه ای فرا میخواند که قدرت او مافوق همه مشکلات و فراتر از تمامی عالم اسباب است. 2⃣دیگر از دلایل توحید، وحدت و هماهنگی هستی است.( برهان تمانع) ❗️هر کس جهان هستی را مطالعه کند و میبیند مجموعه ای هماهنگ و واحدی به هم پیوسته است. 🔷 این وحدت و هماهنگی از وحدت و یگانگی خالق خبر میدهد. به عبارت دیگر، اگر دو اراده بر عالم هستی حاکم بود، اگر دو تدبیر در جهان خلقت جریان داشت حتماً ناموزونی و فساد در آن بود حال که ناموزونی نمیبینیم دلیل بر وحدت خالق و مدیر و مدبّر عالم خلقت است. ❗️توضیح: هنگامی که می گوییم خدایان متعدد مفهوم آن این است که آنها از هر نظر یکی نیستند چرا که اگر از تمام جهات یکی بودند تنها یک وجود میشدند. هرجا پای تعدد ودوگانگی در میان است باید قبول کنیم که تفاوتی در کار است والا محال است دو موجود از تمام جهات یکی باشند. ❗ما اگر اهل تحقیق ومطالعه باشیم از بررسی یک کتاب می توانیم بفهمیم آن را یک نفر نوشته است یا چند نفر کتابی که تالیف یک نفر است هماهنگی وانسجام مخصوص در تمام قسمتهای کتاب دارد اما اگر دو یا چند نفر هرچند دانشمند باشد تالیف کتاب را برعهده بگیرند اثار دوگانگی وچند گانگی نمایان میشود ❗دلیل آن هم روشن است زیرا دو نفر هرقدر همفکر وهم سلیقه باشند بالاخره دونفرند اگر همه چیز آنها یکی بود یک نفر میشدند بنابراین به طور قطع باید تفاوتهایی داشته باشند تا بتوانند دونفر باشند. ❗از سوی دیگر همواره در میان فعل وفاعل تناسب وسنخیت در کار است. هرفعلی آز آثار وجود فاعل خویش است وخواه وناخواه رنگ اورا دارد وبه این ترتیب محال است دوفعل از دو فاعل سر بزند واز تمام جهات یکی باشد همان گونه که محال است دو فاعل از نظر اراده وعمل یکسان باشند ومسلما تفاوتهای وجودی آنها در اراده وعمل آنها ثاثیر می گذارد ❗بنا براین ممکن نیست نظام واحد وخالی از دو گانگی از مبدا متعدد سرچشمه گیرد 📚تفسیر نمونه،ج 13 ص381 ❗از امام صادق سوال شد چه دلیلی داریم که خداوند یگانه است؟ امام پاسخ داد: "انسجام وپیوستگی تدبیر جهان وکامل بودن آفرینش دلیل بر این معناست چنان که خداوند فرموده: "اگر در زمین واسمان خدایانی جز الله بودند به فساد وتباهی کشیده میشدند" 📚تفسیر برهان،ج3 ص55 ح2 ❗امام صادق فرمود: "هنگامی که مشاهده میکنیم آفرینش منظم است وکواکب در مدارات خود در حرکتند وتدبیر جهان واحد است وشب وروز وخورشید وماه طبق برنامه منظمی در گردش اند این سلامت تدبیر وبه هم پیوستگی امور نشان میدهد که مدبر آنها یکی است" 📚توحید صدوق،ص244 3⃣برهان ترکب: ❗️اگر خداوند همتایی داشته باشد هر دو از این نظر که دارای وجود هستند شبیه اند ولی دو گانگی انها ایجاد می کند که هر یک ویژگی هایی را نیز داشته باشند که دیگری ندارند تا دوئیت محقق شود و الا اگر از هر نظر شبیه یکدیگر هستند دیگر دو موجود نیستند بلکه یک موجود می باشند ❗️در این صورت هر کدام مرکب از دو جزئ می شوند . 1 جهت مشترک ( اصل وجود) 2 جهت تفاوت ❗️یعنی وجود انها ترکیب یافته است از دو جزئ یک جزئئ که هر دو درآن مشترک هستند و یک جزئئ که در آن متفاوت هستند در این صورت هر دو موجود ترکیب یافته و مرکب می باشند 🗯از انجایی که موجود مرکب از اجزائ نیازمند به اجزایش می باشد حکم می کنیم هیچ کدام خدا نیستند زیرا خداوند موجودی است که هیچ گونه نیازمندی ندارد و اگر نیازمند باشد واجب الوجود نخواهد بود.لذا فرض تعدد خداوند مستلزم مرکب بودن خدایان میشود که بطلان ان روشن شد 🗯ادامه پاسخ در زیر:
🗯ادامه پاسخ : 4⃣دلیل صرف الوجود: 🗯خداوند وجودی است از هر نظر بی نهایت و مسلما چنین وجودی دو گانگی ندارد چون وقتی سخن از دو گانگی به وجود می اید یعنی هر یک فاقد هستی دیگری است یا به تعبیر دیگر بجایی می رسیم که وجود اول پایان می پذیرد و وجود دوم شروع می شود .بنابراین هم وجود اول محدود است و هم وجود دوم چون هر کدام اغاز و پایان دارند ❗️اگر دو نفر هر کدام دارای باغی بودند یقینا هر یک از این دو باغ محدود است حال اگر فرض کنیم باغ نفر اول انقدر گسترش پیدا کند که تمامی روی زمین را بگیرد مسلما جایی برای باغ دوم باقی نمی ماند و تنها یک باغ در کره زمین خواهیم داشت .پس هر جا سخن از نامحدود است سخن از وحدت خواهد بود ❗️منظور از برهان صرف الوجود این است که خداوند هستی مطلق هست و از هر نظر بی قید و شرط و نامحدود و مسلما دومی برای او فرض نمیشود 5⃣دلیل فیض و هدایت: 🗯خداوند وجودی است کامل و چنین وجودی مسلما منبع فیض و کمال برای دیگران است ایا ممکن است که چنین منبع کمالی موجودات دیگر را محروم بگذارد و حد اقل خود را به انها معرفی نکند و نشناساند در حالی که این شناخت سبب ترقی و کمال انها می شود وانها را به سوی ان وجود کامل و پر فیض می کشاند ❗️با توجه به این بیان روشن میشود که اگر خدایان متعدد وجود داشت باید هر کدام رسولانی داشته باشد و خود را به مخلوقات معرفی کند و انها را مشمول فیض تکوینی و تشریعی قرار دهد 🔷نتیجه اینکه اگر دیدیم همه رسولان الهی از خدای یگانه خبر می دهند روشن میشود که غیر او معبودی وجود ندارد حضرت امیر فرمود: « اگر پرودگارت شریک و همتا داشت رسولان او به سوی تو می امدند و اثار ملک و قدرتش را می دیدی و افعال و صفاتش را می شناختی اما او خداوندی است یکتا » 📚نهج البلاغه نامه 31 ❗️تمام انبیا دعوت به خدای یگانه کرده اند 📚برگرفته از کتب: ❗️الالهیات،علامه سبحانی،ج2 ص9 به بعد ❗️پیام قران،ایت الله مکارم،ج3 ص181 به بعد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا راسته که لقب صدیق و فاروق از القاب حضرت علی بوده که الان اهل سنت برای خلفای خودشان بکار می برن 🔷پاسخ: ❗️بله یکی از بی انصافی هایی که در حضرت امیر شده است همین مساله است. 🗯پیامبر گرامی در زمان حیاتش حضرت علی را به این القاب ملقب کردند اما بنا حق این القاب از ایشان گرفته شد و به ابوبکر و عمر داده شده است در حالی که هیچ دلیل معتبری وجود ندارد که این دو را پیامبر گرامی به این دو لقب ملقب ساخته باشد. ❗️این مضمون گذشته از انکه در منابع متعددی از کتب شیعه امده است 📚بحار الانوار ج38 ص201 باب65 🗯در روایات فراوانی از کتب اهل سنت نیز امده است از جمله : 🔷پیامبر گرامی فرمود: « صدیقون سه نفر هستند ،حزقیل مومن ال فرعون،حبیب نجار صاحب ال یاسین،وعلی بن ابی طالب» 📚الریاض النضره،ج3 ص94 📚کفایه الطالب،ص124 📚کنزالعمال،ج11 ص601 📚صواعق المحرقه،ص125 ❗️وفرمود: « علی صدیق اکبر و فاروق این امت است که بین حق و باطل را جدا خواهد نمود » 📚المعجم الکبیر،ج6 ص269 📚تاریخ مدینه دمشق،ج12 ص130 📚کنزالعمال ج11 ص616 ❗️وفرمود: « تو ( ای علی ) صدیق اکبر و تویی فاروق اعظم که حق و باطل را از هم جدا می کنی» 📚الریاض النضره ج3 ص96 ❗️خود حضرت امیر فرمود: « من صدیق اکبر هستم » 📚المصنف ج12 ص65 📚المستدرک ،ج3 ص121 🗯در این مضمون روایات فراوانی از کتب اهل سنت صادر شده است که جهت اگاهی رجوع شود: ❗️فضائل الخمسه،فیروز ابادی،ج22 ص88 به بعد و ص103 به بعد 🗯وهیچ نص معتبری نیامده است که پیامبر القاب صدیق و فاروق را به ابوبکر و عمر داده باشد بلکه به عکس نقل کرده اند که ابوبکر لقب صدیق را در زمان جاهلیت داشته و پیامبر او را به این نام لقب نداده است 📚تاریخ الخلفائ،سیوطی،ص27 🗯واهل کتاب عمر را فاروق لقب دادند نه پیامبر 📚کامل ابن اثیر،ج3 ص28 🗯و این نامگذاری نیز به سبب ارتباط تنگاتنگی بوده که بین ابوبکر و عمر و اهل کتاب بوده است زیرا چنان که در روایات ما امده است انان با یهودیان در ارتباط بودند و دانستند که قرار است پیامبری ظهور کند لذا به طمع دست یابی به خلافت پس از او ایمان اوردند 📚احتجاج ج2 ص532 ❗️وجریان ارتباط انان با علمای یهود و ایمان اوردنشان به سبب سخنان انان و طمع در خلافت را علمای اهل تسنن نیز نقل کرده اند 📚سیره حلبیه،ج1 ص443 📚سبل الهدی،ج10 ص279 📚تاریخ طبری ج1 ص323 📚کنزالعمال،ج12 ص596 🗯به نقل از کتاب الف سوال و اشکال،ایت الله کورانی،ج3 ص69،70 ❗️لذا این احتمال است که اهل کتاب به دروغ انان را به القاب صدیق و فاروق معرفی می کردند تا زمینه تسلط انان را بر جامعه اسلامی فراهم کنند تا در پی انان مسیر خلافت اسلامی را به انحراف بکشانند و به مرور زمان اسلام را تضعیف و نابود کنند https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال مستحضر هستید که کانال های ضد دین این روز ها دارند مساله بوسیدن زهرا توسط پیامبر را مورد بحث قرار می دهند و دیدم شما در یک پاسخ گفتید روایاتی که انان استدلال کرده اند که پیامبر سینه حضرت زهرا یا لبان او را می بوسید مرسل و ضعیف است سوالم این است که به فرض این روایات صحیح باشد ایا مشکلی دارد که پیامبر چنین کاری کند؟ 🔷پاسخ: ❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی ما دارای بالاترین صفات اخلاقی و نفسانی بوده اند چنان که خداوند در وصف ایشان می فرماید: « تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری» 📓قلم 4 🔷ومی فرماید: « برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است» 📓احزاب 21 ❗️نسبت دادن مطالب غیر اخلاقی به پیامبر گرامی ناشی از کثافت درونی فردی است که به ایشان توهین و جسارت می کند و شان ایشان مبرا از این نسبت ها است 🗯اما در مورد روایاتی که می گوید پیامبر دهان یا سینه یا موهای حضرت زهرا را می بوسید بنابر صحت روایات: ❗️در روایات ما امده است که شایسته است انسان در میان فرزندان به دختران بیشتر توجه کند و انها را مورد لطف ورحمت خودش قرار دهد چنان که پیامبر گرامی فرمود: « خداوند نسبت به دختران رووف تر و دلسوز تر است و هیچ مردی دخترش را شاد نمی کند مگر انکه خداوند روز قیامت او را شاد می کند» 📚الکافی ج6 ص6 ❗️از سوی دیگر علمای بزرگوار در کتب خود چنین بابی را گشوده اند: « باب در استحباب بوسیدن فرزند از باب لطف و مهربانی» 📚وسائل الشیعه،ج21 ص484 ❗️پیامبر گرامی فرمود: « هر کس فرزندش را ببوسد خداوند به او حسنه و ثواب می دهد» 📚همان مدرک ،ص485 🗯ویا فرمود: « فرزندانتان را زیاد ببوسید چرا که خداوند در برابر آن به شما درجه ای در بهشت می دهد» 📚روضه الواعظین،ص369 ❗️فردی به نزد پیامبر امددو گفت من ده فرزند دارم که هیچ یک را تاکنون نبوسیده ام پیامبر به او گفت: « کسی که رحم و لطف ندارد مورد رحمت واقع نمیشود» 📚مکارم الاخلاق،ص220 ❗️امام صادق فرمود: « بوسیدن دهان همسر وفرزند صغیر جایز است» 📚الکافی ج2 ص186 🗯امام کاظم فرمود: « هر کس به خاطر خویشاوندی ( فرزندش) را ببوسد بر او چیزی نیست» 📚الکافی ج2 ص185 🗯روشن است که بوسه زدن پیامبر از باب لطف و رحمتی بوده است که نسبت به حضرت زهرا داشته است و تنها انسان های بیمار و مریض هستند که این رفتار پیامبر را مورد سوال و خدشه قرار می دهند ❗️ گذشته از ان که می تواند وجهی دیگر بیان داشت و آن این که: ❗️پیامبر گرامی موضع بریده شدن سر امام حسین را بوسه می زد و به مردم خبر می داد از شهادت حضرت و بریده شدن سر ایشان 📚بحار الانوار ج44 ص223 باب30 🗯پیامبر سینه حضرت زهرا را می بوسید یا سر به سینه ایشان می گذاشت چرا که قرار بود به زودی در پی هجوم افراد به خانه ایشان میخ به سینه حضرت فرو رود 📚موتمر علمائ ،ص135 📚رنجهای حضرت زهرا،ص319 🗯از انچه گذشت روشن می شود که داستان بوسه زدن پیامبر گرامی نشان دهنده نهایت لطف و توجه ایشان نسبت به حضرت زهرا و یاد آور مصائب ایشان بوده است . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
♻️شبهه: ﺍﮔﺮ ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﮔﻮﺷﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺑﮕﻮﯾﺪ ، ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﯾﺶ ﻣﺰﺍﺭﻉ ﻫﻮﯾﺞ ﻭ ﮐﻠﻢ ﺑﻮﺩ ... ﺍﺯ ﺭﻭﺩ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﺏ ﻫﻮﯾﺞ ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ﻧﻪ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻭ ﺷﻐﺎﻝ ﻭ ﮔﺮﮒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﺷﮑﺎﺭﭼﯽ !... ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻧﯿﺰ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﻬﺮ ﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺁﺏ ﻭ ﺭﻭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﺎﺭﯼ ، ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﭘﺮ ﻣﯿﻮﻩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﯾﻪ ﺧﻨﮏ ﻭ ﻣﻄﺒﻮﻋﺸﺎﻥ ﺑﻬﺸﺘﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻫﺎ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﮐﺎﺭ ﻫﺎﯼ ﺧﯿﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺍﻧﺪ ! ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﻬﺸﺘﯿﺎﻥ ﺟﺰﺍﺭﺿﺎﯼ ﺷﻬﻮﺕ ﻭ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺳﺎﯾﻪ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻭ ﺁﺏ ﺗﻨﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ! ﺍﮔﺮ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﮑﯿﻤﻮﻫﺎﯼ ﺳﺎﮐﻦ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ، ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﮔﺮﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﻃﻮﻓﺎﻥﻫﺎﯼ ﻗﻄﺒﯽ ﻭ ﮐﻮﻻﮎ ﺑﺮﻑ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﺖ ﻣﺎﻫﯽ ﻫﺎﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﻓﮏ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺮ ﭼﻪﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻬﯿﺎﺳﺖ ! ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬﺍﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺩﺭ ﻗﺎﺭﻩ ﺳﺮ ﺳﺒﺰ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻞ ﻫﺎﯼ ﺍﻧﺒﻮﻩﻭ ﭘﺮﺁﺏ ﺑﻮﺩ ﭼﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ ؟ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... 🗯پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣ما معتقد به معاد جسمانی هستیم و این که انسان در قیامت با جسم و روح حاضر می شود و طبعا باید در هر دو جنبه غرق مواهب و برکات الهی گردد.اساسا جسم و روح دو همزاد به هم پیوسته هستند همان گونه که در این جهان جدا از یکدیگر نمی توانستند به تکامل برسند در آن جهان نیز برای بهره گیری از مواهب الهی جدای از یکدیگر نمی توانند باشند 📚پیام قران،ج6 ص175 2⃣نعمت های بهشتی اختصاص به نعمت های جسمانی ندارد بلکه قران از یک سری نعمت های روحانی نیز برای بهشتیان سخنان می گوید از جمله: 🔷احترام مخصوص ( زمر73)-🔷محیطی سرشار از صلح و صفا ( 137انعام-47 حجر) -🔷امنیت و زوال خوف ( دخان 51) -🔷دوستان موافق و رفیقان با وفا ( 69؛70 نسائ)-🔷نشاط فوق العاده درونی ( 24 مطففین)-🔷احساس خشنودی خداوند( 15 ال عمران)-🔷نظر خدا به انها ( قیامت 22-23)-🔷انچه بخواهند به انها داده می شوند( 22 شوری) ❗️و ... ⁉️با این وجود ایا صحیح است که بگوییم بهشتیان تنها در بهشت مشغول لذات جسمانی هستند؟ 3⃣اما نعمت های جسمانی بهشت: 🔷باغ های بهشتی( 13 نسائ)- 🔷سایه های بهشتی( رعد35) - 🔷قصرهای بهشتی ( 75 فرقان)- 🔷فرش ها و تخت های زیبا ( 45 رحمان)-🔷غذاهای متنوع بهشتی ( طور22)- 🔷شراب های طهور بهشتی ( 15 محمد)-🔷 لباس ها و زینت ها ( کهف 31) -🔷 همسران بهشتی( بقره 25) -🔷خادمان و ساقیان (طور 24)-🔷و... ⁉️ایا تنها مردم عربستان از داشتن این نعمات خوشحال می شوند یا انکه این نوع نعمت ها برای نوع بشر در هر کجا که زندگی کرده باشد مایه خرسندی است ؟ 4⃣دسته ای دیگر از نعمت های بهشتی موجود است که اساسا در تصور انسان نمی گنجد چنان که خداوند می فرماید: « هیچکس نمی داند چه پاداش هایی که مایه روشنی چشم هاست برای انها نهفته است . این جزای اعمالی است که انجام می دادند» 📓سجده 17 ❗️و در حدیث قدسی فرمود: « برای بندگان صالحم پاداش هایی فراهم کرده ام که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر فکر کسی نگذشته است» 📚بحار الانوار ج8 ص92 ❗️ودر مورد فلسفه این نوع نعمت های نادیده مفسران چنین می گویند: 🗯این نوع نعمت ها چنان است که اساسا با الفاظ و سخن نمی توان حقیقت آن را بیان کرد و از سوی دیگر آنقدر دامنه اش گسترده است که علم و دانش ادمی به تمام خصوصیات آن پی نمی برد» 📚تفسیر نمونه ج17 ص149 ❗️و این نوع نعمت ها چنان است که هر انسانی با هر سلیقه ای و اداب و رسوم و فرهنگی و موقعیت جغرافیایی از داشتن و بهرمندی انها خوشحال و مسرور است و انچه در متن امده است جز مغالطه و نااگاهی به مفاهیم دینی چیزی دیگری نمی باشد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال اخوندهای ایران بر خلاف دستور قرآن ( آیه 22 سوره فاطر که می فرماید: کسانیکه در گور خفته اند صدای انسانها را نمی شنوند) معتقدند امام رضا صدای انسانها را همانند خداوند می شنود و خداوند این اذن را به امام رضا داده است که صدای همه انسانها را همانند الله بشنود اما سوال اینجاست این اذن کجاست و چگونه آخوندها از این اذن اطلاع پیدا کردند در حالیکه در هیچ جا به این اذن اشاره نشده است. 🔷پاسخ: ❗️این که ما معتقدیم مردگان صدای انسان های زنده را می شنوند و می شود و با انان پس از مرگشان ارتباط گرفت بر گرفته از روایات متعددی است که در کتب شیعه و سنی امده است. 🗯بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: « بنده زمانی که در قبر گذاشته میشود و اقوامش از نزدش می روند ( به مقداری هوشیار است) که حتی صدای پای تشییع کنندگان را هم می شنود» 📚صحیح بخاری ج2 ص90 🗯ویا نقل می کند که پیامبر گرامی پس از جنگ بدر با مشرکین صحبت می کرد و وقتی به ایشان گفته شد که ایا با مردگان صحبت می کنند پاسخ دادند: « شما از انها شنواتر نیستید اما انان نمی توانند جواب دهند» 📚 صحیح بخاری،کتاب الجنائز باب ما جائ فی عذاب القبر 🗯ویا علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « هر کس نزد قبر من به من سلام دهد می شنوم و اگر از راه دور به من سلام دهد سلامش به من می رسد» 📚کنزالعمال ج1 ص492 📚فتح الباری ج6 ص353 📚الجامع الصغیر،ج2 ص618 📚شرح سنن نسائی،سیوطی،ج4 ص110 🗯ویا نقل می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « حیات من برای شما بهتر است ،حدیث می گویید و حدیث می شنوید و وفات من برای شما بهتر است زیرا اعمالتان بر من عرضه می شود و هر چه از اعمال خیر می بینم خدا را شکر می کنم و انچه از اعمال شر می بینم برای شما استغفار می کنم» 📚مجمع الزوائد ،ج9 ص24 🗯گذشته از این قران نیز بر صحت ارتباط با مردگان صحه می گذارد و خطاب به پیامبر می فرماید: « از پیامبران پیشین بپرس ایا غیر از خدای رحمان خدایی قرار دادیم که مورد پرستش قرار گیرد» 📓زخرف45 🔶ظاهر ایه این است که پیامبر گرامی می تواند از همین دنیا با پیامبرانی که در این دنیا نیستند تماس بگیرند و از انان سوال کنند ❗️این که ما معتقدیم که امامان صدایان ما را می شنوند بر گرفته از همین دلائل است مضافا بر این که : 🗯اعمال بر انان صبح و شام عرضه می شود و انان مطلع بر احوال شیعیان هستند 📚بحار الانوار ج23 ص333 باب 20 🗯امام صادق فرمود: « انبیا و اوصیای انبیا چنین هستند که سلام شما به انان از راه دور می رسد و اگر از نزدیک قبورشان به انها سلام کنید خوشان می شنوند» 📚بحار الانوار ج27 ص299 به نقل از بصائر الدرجات 🗯لذا زیارت پیامبر و امامان از راه دور فراوان در روایات توصیه شده است و فرموده اند که انان مطلع می شوند چنان که اگر از نزدیک قبورشان زیارت صورت گیرد انان می شنوند 📚بحار الانوار ج98 ص365 باب32 📚مستدرک الوسائل ج10 ص186 باب 4 📚وسائل الشیعه،ج14 ص337 باب 4 ❗️اما پاسخ ایه سوره فاطر که می فرماید: « تو نمی توانی سخن خود را به انها که در گور خفته اند برسانی» 🗯پاسخ ان است: ❗️ایه اشاره دارد به اجسادی که در زیر قبر و خاک هستند انان قادر بر ادراک و شنیدن نیستند ولی باید توجه کرد که طرف خطاب ما اجساد نهفته در قبور نیستند بلکه ما با ارواح پاک و زنده که با اجساد برزخی در جهان برزخی به سر می برند و طبق ادله گذشته حی و زنده هستند سخن می گوییم نه با بدن نهفته در خاک و فلسفه حضور بر سر قبور انها این است که سبب توجه آن ارواح برزخی به زائر خود می شود» 📚الملل و النحل،سبحانی،ج4 ص534 🗯وغرض خداوند از این بیان این است که هر قدر بیان پیامبر زیبا و دلنشین باشد اجساد نهفته در زیر خاک‌ چیزی از ان را درک نمی کنند و سخنان پیامبر برایشان سودی ندارد زیرا وقت عمل گذشته است چنان که مشرکانی که در گناه و تعصب و عناد و ظلم وفساد غوطه ور هستند روح خود را از دست داده اند و همانند ان اجساد نهفته در زیر خاک چیزی از سخنان پیامبر را نمی فهمند» 📚تفسیر نمونه ج18 ص231 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
 ⁉️سوال ایا اسلام با شادی کردن مخالف است.قران می گوید باید کم بخندند و زیاد گریه کنند( توبه 82) و یا می گوید:« خداوند شادی کنندگان را دوست ندارد»( قصص76) این اشکالاتی بود که یکی از ملحدین برام مطرح کرد 🔷پاسخ: ❗️اسلام با شادی کردن مخالف نمیباشد بلکه فراوان به پیروان خود توصیه می کند که شادی کردن و مزاح کردن را نیز فراموش نکنند. 🗯امام صادق فرمود: « هیچ مومنی نیست مگر انکه باید اهل مزاح کردن و شادی کردن باشد» 📚الکافی ج2 ص663 🗯در روایت دیگر از امام کاظم سوال شد: ❗️انسان در میان گروهی است در این بین کلامی به میان می اید و مزاح می کنند و می خندند ایا این کار استباه است؟ 🗯امام فرمود: خیر .اعرابی نزد پیامبر می امد و با او شوخی می کرد و پیامبر می خندید به گونه ای که پیامبر هر موقع غمگین می شد می فرمود کاش اعرابی اینجا بود ( وما را به خنده می اورد)» 📚الکافی ج2 ص663 ❗️امام صادق به یکی از یاران فرمود: « مزاح کردن و شوخی کردن بین شما چگونه است 🔷گفت کم 🗯امام فرمود: چنین نکنید بلکه مزاح و شوخی کنید چرا که مزاح کردن از حسن خلق است و شما با این کار برادرت را شاد می کنی»   📚وسائل الشیعه،ج12 ص113 🗯امام باقر فرمود: « تبسم و خنده مومن در برابر برادرش حسنه ای برای اوست .کسی که خدا برای او حسنه بنویسد او را عذاب نمی کند» 📚مصادقه الاخوان،ص52 ❗️ویا فرمود: « پیامبر مزاح و شوخی می کرد اما جز حق نمی گفت» 📚مناقب ابن شهر اشوب،ج1 ص147 🗯در این باره روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع شود: 📚مستدرک الوسائل،ج8 ص407 باب66 🗯اما پاسخ از ایات مورد استناد شما: 🔶ایه اول: ❗️کسانى که آیه شریفه را چنین معنا کرده اند در حقیقت توجه به صدر و ذیل آن نکرده اند، آیه مزبور در سوره «توبه» در ضمن آیاتى است که درباره منافقان و متخلّفان از دستور جهاد اسلامى گفتگو مى کند و پیش از آن این آیه است:   ❗️«بازماندگان از «جنگ تبوک» از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند و کراهت داشتند که با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کنند و (به یکدیگر و به مؤمنان) گفتند: در این گرما، (به سوى میدان) حرکت نکنید! (به آنان) بگو: آتش دوزخ از این هم گرمتر است اگر مى دانستید» ❗️ بلافاصله بعد از این آیه مى فرماید: «از این رو آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند (چرا که آتش جهنّم در انتظارشان است) این، جزاى کارهایى است که انجام مى دادند» 🗯خلاصه، ذیل آیه و آیات قبل و بعد از آن و همچنین شروع جمله «فَلیَضحکوا»با کلمه «فاء» که براى تفریع است، همگى بخوبى روشن مى سازد که آیه، مربوط به وضع منافقان و متخلفان از دستور جهاد است و به هیچ وجه امر و دستورى در این آیه به عموم مردم وجود ندارد و این که در ذیل آیه فرموده: «این عمل گریه بسیار و خنده کم براى کیفر کارهاى آنهاست» اشاره به این است که اگر آنها بدانند چه مجازاتهایى در پیش دارند، گریه بسیار و خنده کمتر خواهند کرد و از غم و اندوه، آنى راحت نخواهند شد. 📚پاسخ به پرسش های مذهبی،ایات عظام مکارم و سبحانی،ص568 ❗️اما ایه دوم: 🗯خداوند آن نشاط و شادی را ناپسند می داند که از روی مستی و غرور و تکبر بوده که سبب ساز غفلت انسان از خداوند و اخرت است چرا که ایه در مورد قارون مرد هم عصر حضرت موسی است .کسی که مظهر ثروت امیخته با کبر و غرور وطغیان بوده است .    ❗️«فرحین» «در ایه ان الله لا یحب الفرحین «در ایه جمع « فرح» به معنی کسی است که بر اثر بدست اوردن چیزی مغرور و متکبر شده و از باده پیروزی سرمست می باشد و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد. ❗️خداوند این چنین افراد متکبر و مغرور را که از سر تکبر و غرور و مخالفت با پرودگار سرمست و شاد بوده اند را دوست نمی دارد 📚تفسیر نمونه،ج16 ص154 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال در شبکه های مجازی وکانال های ملحد می گویند دانشمندان کشف کرده اند که در کرات دیگر نیز موجودات زنده هستند در حالی که اسلام فقط می گوید زمین محل زندگی است و این تناقض علم و دین است 🔷پاسخ: ❗️انچه به اسلام نسبت داده شده است صحت ندارد. 🗯از نظر یک موحد و خدا شناس که افرینش جهان را از روی حکمت می داند بسیار بعید است که در میلیاردها ستاره هیچ کدام جز کره زمین مسکون نباشد و همه حکم بیابان ها ی خشک و خالی و خاموش را داشته باشد .این احتمال با قبول اصل هدف برای افرینش و حکیم بودن افریدگار سازگار نیست . 🗯قران با بیانی روشن به موجودات زنده در اسمانها تصریح می کند و می فرماید: « از ایات اوست افرینش اسمانها و زمین و انچه از جنبندگان در انها منتشر نموده» 📓شوری29 ⁉️چه بیانی رساتر از این که می فرماید خداوند در اسمانها و زمین موجودات زنده متحرک « دابه» افریده و پخش کرده است 🗯شیخ صدوق از امام صادق روایت می کند که فرمود: « خداوند را دوازده هزار عالم است هر عالمی بزرگتر از هفت اسمان و هفت زمین است هیچ کدام از این عوالم برای خدا عالمی غیر خود نمی دانند و من بر انها حجت هستم» 📚الخصال ج2 ص639 🗯امام حسن فرمود: « خدا را دو شهر است یکی در مشرق و دیگری در مغرب .آن دو شهر دو دروازه از آهن دارند و بر هر شهر یک میلیون درب از طلا است و در آن هفتاد میلیون لغت است که هر زبانی بر خلاف دیگری صحبت می کند .من تمام آن زبانها را می دانم و آنچه در آن شهر ها است و آنچه در بین آنها است در آن دو شهر حجتی غیر من و برادرم حسین نیست» 📚بحار الانوار ج27 ص41 🗯در روایت دیگر امده است: 🔷خداوند سیصد و ده و چند جهان پشت قاف افریده و پشت هفت دریا که هرگز یک چشم به هم زدن نافرمانی خدا نکرده اند و آدم و فرزندانش را نشناخته اند و جمعیت هر کدام از انها سیصد و سیزده برابر ادم و فرزندان ادم می باشد » 📚بحار الانوار ج54 ص322 🔷حضرت امیر فرمود: « در اسمانها و زمین مخلوقاتی از مخلوقان خداوند هستند که پیوسته خدا را تقدیس و تسبیح کرده و اورا شب و روز تعظیم می کنند» 📚قصص راوندی،ص35 🗯امام صادق فرمود: « خداوند را از پس این زمین ،زمین دیگری است که در آن مخلوقاتی هستند که خدا را می پرستند و چیزی را با او شریک نمی سازند و همه از فلانی و فلانی برائت می جویند» 📚بصائر الدرجات،ج1 ص490 🗯وفرمود: « پشت این چشمه خورشید شما چهل چشمه خورشید است و در انها خلق بسیاری است و پشت ماه شما چهل ماه است و در انها خلق بسیاریست و نمیدانند ایا خدا ادمی افریده است یا خیر» 📚همان مدرک ص490 🗯در روایت دیگر امده است که امام باقر نگاهی به اسمان کرد و فرمود: « این گنبد پدر ما ادم است و خداوند 39 گنبد دارد در انها افریده هایی است که یک چشم به هم زدن خدا را نافرمانی نکرده اند» 📚الکافی ج8 ص231 🔴به این مضمون روایات متعددی صادر شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به : 🗯بحار الانوار ج54 ص316 باب2 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا کعبه بالاتر است یا کربلا ؟ وهابیت این مساله را بر شیعه ایراد می گیرند که انان مکان دیگری را بر کعبه خانه خداوند برتری می دهند 🔷پاسخ: ❗️در روایات ما امده است که کربلا بر کعبه شرافت و برتری دارد. 🗯امام سجاد فرمود: «خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از این‌که زمین کعبه را خلق کند و آن‌را حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آن‌را حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد (شاید کنایه از قیامت باشد) زمین کربلا را همراه تربتش در حالى‌که نورانى و شفاف هست بالا برده و آن‌را در برترین باغ‌هاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار می‌دهد و در آن‌جا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند. این زمین در میان باغ‌هاى بهشت می‌درخشد همان‌گونه که ستاره درخشنده بین ستارگان نورافشانى می‌نماید، نور این زمین چشم‌هاى اهل بهشت را تار می‌کند و با صدایى بلند می‌گوید: من زمین مقدس و طیب و پاکیزه و مبارکى هستم که سید الشهداء و سرور جوانان اهل بهشت را در خود دارم». 📚کامل الزیارات ص268 📚وسائل الشیعه ،ج14 ص515 🗯امام صادق فرمود: «زمین کعبه در مقام فخر بر مکان‌های دیگر گفت: کدام زمین مانند من است، در حالی‌که خداوند خانه‌اش را بر پشت من بنا کرده و مردم از هر راه دورى متوجه من می‌شوند، و حرم خدا و سرزمین امن قرار داده شده‌ام؟ خداوند متعال به سویش وحى کرد و فرمود: بس کن و آرام بگیر به عزّت و جلال خودم قسم آنچه را که تو براى خود فضیلت می‌دانى در قیاس با فضیلتى که به زمین کربلا بخشیده‌ام، همچون قطره‌اى است نسبت به آب دریا که سوزنى را در آن فرو برند و آن قطره را با خود بردارد، و اساسا اگر خاک کربلا نبود این فضیلت براى تو نبود و نیز اگر نبود آنچه که این خاک آن‌را در بردارد تو را نمی‌آفریدم و خانه‌ای را که تو به آن افتخار می‌کنى خلق نمی‌کردم. بنابراین، آرام بگیر و ساکت باش و متواضع و خوار و نرم باش و نسبت به زمین کربلا، غرور و خودبزرگ‌بینی و سرکشی از خود نشان مده و اگر چنین کنی تو را فرو برده و در آتش جهنّم قرارت می‌دهم» 📚کامل الزیارات،ص267 📚وسائل الشیعه،ج14 ص514 ❗️لذا در روایات ما ثواب زیارت کربلا چندین برابر انجام حج مستحبی اعلام شده است 📚بحار الانوار ج98 ص28 باب 5 🔶البته شکی در عظمت و شرافت کعبه نیست در این باره روایات فراوانی در مجامع روایی ما امده است 📚وسائل الشیعه،ج13 ص236 باب18 🗯باید توجه کرد که تمام موارد فوق در برتری کربلا بر کعبه کاملا توجیه پذیر است، زیرا اگر نبود شهادت امام حسین در کربلا، امروز نه از طواف خبری بود، نه از کعبه و نه از اسلام 🗯از سوی دیگر باید توجه کرد که روح و حقیقت حج ولایت است .وحجی که با ولایت پیوند نخورد حج حقیقی نیست بلکه حج جاهلی می باشد .چنان که امام باقر فرمود: « مردم مامور شده اند تا به سراغ این سنگ ها بیایند و طوافشان کنند .سپس نزد ما بیایند و دوستی خود را به ما اعلام و یاریشان را بر ما عرضه کنند» 📚الکافی ج4 ص549 ❗️چرا که قوام و بقا و عظمت کعبه به ولی خدا می باشد و با ولایت امام است که احکام شرعی از جمله احکام حج دانسته میشود چرا که امام مبین شریعت نبوی است 📚سلفی گری،رضوانی،ص557 ⁉️ما از وهابیت می پرسیم شما که این قدر بر ما در مورد روایات بالا اشکال می گیرید چگونه است که می گویید: 🗯« کسی که قبر احمد بن حنبل و بشر حافی را زیارت کند در قیامت پاداش یک حج و عمره برای او است» 📚نزهه المجالس،ج2 ص471 ❗️ویا نقل می کنید که حجره پیامبر بر کعبه برتری دارد 📚بدائع الفوائد،ج3 ص655 ❗️ومی گویید مدینه بر مکه برتری دارد 📚فضائل المدینه،ج1 ص23 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال در نهج البلاغه در نامه‌ای که حضرت علی برای معاویه نوشته شده چنین آمده است (نامه شماره 6): این مردمى که با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، به همان شیوه با من بیعت کردند. پس آن‌را که حاضر است، نرسد که دیگرى را اختیار کند و آن‌را که غایب بوده است نرسد که آنچه حاضران پذیرفته‌اند نپذیرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردى هم رأى شدند و او را امام خواندند، کارشان براى خشنودى خدا بوده است، و اگر کسى از فرمان شورا بیرون آمد و بر آن عیب گرفت یا بدعتى نهاد باید او را به جمعى که از آن بیرون شده است باز آورند. اگر سر بر تافت با او پیکار کنند؛ زیرا راهى را برگزیده که خلاف راه مؤمنان است و خدا نیز در گردن او کند، گناه آنچه را خود متولى آن شده است ". ⁉️ایا این سخنان سیدنا علی دال بر مشروعیت بیعت و شوری در امامت نمی باشد بر خلاف انچه شیعه ادعا می کند؟ 🔷پاسخ: ❗️احتجاج حضرت علی با معاويه از باب الزام بوده است به این بیان : 1⃣آنچه كه مسلم است، امام در اين نامه در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با دشمن عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت مهاجرين و انصار بود؛ يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود. ❗️به عبارت ديگر، حضرت امير به معاويه كه از طرف عمر و عثمان استاندار و حاكم شام بود، و آن دو را خليفه مشروع مى دانست خطاب كرده و میفرمايد: ❗️اگر از نظر تو معيار مشروعيت خلافت آنان، اجتماع مهاجرين و انصار بود، همان معيار در خلافت من نيز وجود دارد. 🗯ایت العظمی مکارم شیرازی در تفسیر خطبه چنین می اورد: « امام در اینجا نه به مساله غدیر اشاره می کند و نه به وصیت پیامبر و روایات بسیاری که سند روشنی بر امامت اوست .زیرا معاویه می توانست با این کار از کنار آن بگذرد.ولی مساله خلافت خلفای پیشین چیزی نبود که بتواند آن را انکار کند.در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که مسلمات طرف مقابل را می گیرد و با آن بر ضد وی استدلال می کند و در اینجا معاویه که خود را از طرفداران خلفای پیشین می دانست نمی توانست چگونگی گزینش انها را برای خلافت انکار کند . 🗯همیشه باید مخاطبین را در نظر گرفت .زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تاثیر دارد.امام باید در برابر معاویه به دلیلی استدلال کند که او نتواند در برابر ان سخن بگوید و راه انکار را بپوید و ان مساله شوری است .شورایی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند همان کسانی که معاویه از جانب انها به خلافت شام منصوب شد . 👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و ان اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با ان بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد. ❗️مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان ایه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید . 🗯در قران نیز گونه هایی بر این مطلب می توان پیدا کرد از جمله در داستان حضرت ابراهیم هنگامی که در برابر ستاره پرستان،ماه پرستان،و افتاب پرستان قرار گرفت با جمله « هذا ربی» یا « هذا ربی هذا اکبر» (انعام 78-77) مسلمات انها را پذیرفت اما هنگامی که همگی افول کردند و افول و غروب انها دلیل بر حادث بودن انها بود انها را محکوم ساخت» 📚شرح نهج البلاغه،ج9 ص83 2⃣ از آنجا كه قصد مؤلف نهج البلاغه، نقل بخش‌هاى بليغ سخنان حضرت بوده؛ از اين رو، بخشى از اين نامه را نقل نكرده و ديگر مؤلفان؛ همانند نصر بن مزاحم اين نامه را به صورت مبسوط نقل كرده‌اند و نكاتى در نقل آنان هست كه نشان‌دهنده حقيقت ياد شده است. ❗️در آغاز نامه آمده است: « بیعت من در مدینه تو را مجاب به اطاعت از من می کند اگر چه تو در شام باشی ( طبق عقاید خودت که بیعت و شوری را در خلافت مشروع می دانی)» 📚کتاب صفین،ص29 🗯این بیان امام کاملا نشان دهنده این است که قصد امام آن بوده است که خلافت خود را طبق عقاید معاویه اثبات کند و اورا مجاب به اطاعت کند 📚رسائل و مقالات،علامه سبحانی ج3 ص636 3⃣امام در سایر خطب نهج البلاغه بارها تصریح به خلافت الهی خود و اهل بیت کرده اند که جهت اگاهی رجوع شود به خطبه های:1-2-144-97-120-93 و ... https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
♻️متن شبهه: 💦دختران انبیا دچار عادت ماهیانه نمی شده اند اما حضرت زهرا دچار عادت ماهیانه میشده است. 💥افشای تناقض بزرگ و عجیبی از زندگی فاطمه زهرا ( او مبتلا به عادت ماهیانه میشده یا خیر؟؟ ) 👈علمای شیعه در کتابهایشان روایات متعددی پیرامون عدم پریود و عادت ماهیانه نشدن دختران انبیا. به طور مثال : 💥💥💥دختران انبیا پریود نمی شوند👇 2 - محمد بن يحيى، عن العمركي بن علي، عن علي بن جعفر أخيه، أبي الحسن عليه السلام قال: إن فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة وإن بنات الأنبياء لا يطمثن. ✍...همانا دختران انبیا پریود نمیشوند( دچار عادت ماهیانه نمیشوند) . 📚الکافی از شیخ کلینی ج 1 ص 458 چاپ دارالکتب الاسلامیه. ✅این روایت را علامه محمد تقی مجلسی نقل کرده و می گوید روایت صحیح است. 📚روضه المتقین ج5 ص 342 ✅علامه محمد باقر مجلسی هم صحیح می داند. 📚مراه العقول ج 5 ص 315 و 316 ✅شیخ سید جعفر عاملی هم صحیح می داند. 📚ماساه الزهرا ج 1 ص 100 🍃🍂توجه داشته باشید که دختران انبیا مطابق عقیده اسلامی دچار عادت ماهیانه یا پریود نمی شوند. 💥💥💥حضرت زهرا پریود میشود. 🍂روایت صحیح دیگر مدعی است حضرت زهرا پریود می شده است. از امام صادق در مورد زنی که پریوده بوده سوال شد که ایا قضای نماز در زمان عادت ماهیانه را انجام دهد ؟ ایشان فرمود خیر. مجدد پرسش شد ، ایا قضای روزه را انجام دهد ؟پاسخ داد بله..... از امام صادق در مورد قضای نماز زن حائض سپس قضای روزه سوال شد که گفت نیاز نیست زن پریود قضای نماز را انجام دهد ... 👈همانا رسول الله به فاطمه این چنین امر کرده است .... ☘در این روایت به صراحت تصریح کرده است که حضرت زهرا دچار عادت ماهیانه می شده است. ✅متن عربی روایت 👇 2 - علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن الحسن بن راشد قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام) الحائض تقضي الصلاة؟ قال: لا، قلت: تقضي الصوم؟ قال: نعم، قلت: من أين جاء هذا علي، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن ابن أذينة، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر (عليه السلام) عن قضاء الحائض الصلاة ثم تقضي الصوم ؟ قال: ليس عليها أن تقضي الصلاة وعليها أن تقضي صوم شهر رمضان ثم أقبل علي وقال: إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) [كان] يأمر بذلك فاطمة (عليها السلام) وكانت تأمر بذلك المؤمنات. 📚الکافی از شیخ کلینی ج 3 ص 105 چاپ دارالکتب اسلامیه تهران. 📚بهبودی در صحیح کافی ج۱ ص۲۲۰ میگوید این روایت صحیح است. 📚مجلسی در مراه العقول ج۱۳ ص۲۴۸ میگوید این روایت حسن (از درجات حدیث صحیح) است. ‼️خلاصه ای از آنچه گذشت : در کتب مسلمانان روایاتی هست مبنی بر اینکه دختران انبیا پریود نمیشوند و علما هم تصریح کرده و همچنین روایاتی هست که بیان کرده اند که حضرت زهرا پریود میشده و مجدد علما تصریح کردند. ‼️حال سوالاتی مطرح است : ⁉️مگر فاطمه دختر محمد پیامبر اسلام نبوده ؟ اگر بوده پس چرا پریود میشده ؟ در حالی که بیان شده دختران انبیا پریود نمیشوند. ✍حال تصمیم بگیرید ؛ قبول کنید فاطمه دختر پیامبر نبوده است و یا قبول کنید محمد اصلا پیامبر نبوده است. 👈👈چون اگر محمد پیامبر بوده نباید دخترش پریود بشود ؛ خب اگر پریود شده پس محمد پیامبر نبوده است. ⁉️اگر بپذیرید محمد پیامبر حقیقی بوده است ؛ پس بپذیرید فاطمه دختر پیامبر نبوده ، چون مطابق ادعای مسلمانان دختران پیامبران پریود نمیشوند. 🗯پاسخ: 🗯براستی انسان از شدت جهالت این افراد تعجب می کند . 1⃣نکته اول :روایت از امام باقر است نه امام صادق 2⃣نکته دوم : متن روایت چنین است: « امام باقر فرمود: « بر زن حائض قضای نماز واجب نیست اما باید قضای روزه را بجا اورد و پیامبر این چنین به فاطمه امر کرد و فاطمه نیز این چنین به زنان مومنین دستور می داد» 🗯پیامبر گرامی این حکم را به حضرت فاطمه ابلاغ کرد تا او به زنان مومنین برساند چنان که حضرت زهرا چنین کرد .نمی دانیم شما از کجای روایت فهمیدید که حضرت زهرا نیز حیض می شده است⁉️ 🗯علامه مجلسی چنین می اورد: « مراد از روایت این است که پیامبر به فاطمه این دستور و این وظیفه را رساند تا او این وظیفه را به زنان مومنین برساند چرا که حضرت زهرا از حیض شدن پاک و مبراست چنان که در روایات امده است که او حوریه ای است که هیچگاه خون نمی بیند» 📚مراه العقول ج13 ص249 🗯در پاورقی وسائل الشیعه نیز از قول شیخ چنین نقل شده است: « مراد آن است که پیامبر این حکم را به فاطمه دستور داد تا حضرت طبق این حکم به زنان مومنین فتوا دهد و این حکم را به انها بیاموزد .در احادیث فراوانی است که حضرت زهرا هیچ گونه خونی چه در حیض و چه در نفاس نمی بیند» 📚وسائل الشیعه،ج2 ص347 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال لطفا مستندات این که حضرت زهرا حیض نمی شدند را از کتب شیعه و سنی اثبات کنید چرا که سنی ها این قضیه را قبول نمی کنند .از سوی دیگر حضرت زهرا در این صورت چگونه می تواند الگو باشد و فلسفه این مساله چیست 🔷پاسخ: ❗️این مساله در روایات متعددی از کتب شیعه و سنی امده است که جای هیچگونه شک و تردیدی در آن نیست. 🗯خطیب بغدادی از علمای بزرگ اهل سنت نقل می کند که پیامبر گرامی فرمود: « دخترم حوریه ای است که به شکل ادمیان در آمده است .حیض نمی شود و عادات زنانگی نمی بیند» 📚تاریخ بغداد ج12 ص331 📚صواعق،ابن حجر،ص96 🗯در روایت دیگر نقل کرده اند که فرمود: « دختر من از هر جهت پاک و پاکیزه است نه حیض می شود و نه به نفاس دچار می گردد» 📚ذخائر العقبی،ص44 🗯این مضمون در روایات متعددی از منابع شیعه نیز امده است . ❗️از حضرت علی سوال شد معنای بتول چیست زیرا پیامبر حضرت زهرا و مریم را بتول خطاب می کرد؟ 🗯حضرت پاسخ داد: « بتول کسی است که هیچگاه خون نمی بیند چرا که حیض شدن در فرزندان انبیا مکروه است» 📚معانی الاخبار،ص64 📚علل الشرائع ج1 ص181 🗯در روایت دیگر امام باقر فرمود: « به فاطمه طاهره گفته میشود به دلیل طهارتش از هر گونه پلیدی و او هیچ گاه گرفتار حیض و نفاس نمیشد» 📚بحار الانوار ،ج43 ص19 🗯فلسفه این حکم روشن است زیرا اگر چه حیض شدن از لحاظ فیزیولوژی و جنبه روان شناختی و بهداشتی دارای فواید مختلفی است ولازمه خلقت زنان می باشد که کارشناسان فن و پژشکی به آن تصریح کرده اند 📚نرم افزار پرسمان،کلید واژه فلسفه حیض 🗯اما به هر حال امری پلید و ناپاک می باشد چنان که قرآن می فرماید: « هو اذی» 📚بقره 222 🗯در تفسیر این کلام گفته اند یعنی پلید و نجس 📚التبیان،ج2 ص221 📚جامع البیان،ج2 ص518 ❗️امام باقر فرمود: « حیض شدن در زنان نجاست و پلیدی است» 📚علل الشرائع،ج1 ص290 🗯طبیعی است که حضرت زهرا که از هر گونه رجس و پلیدی مبرا است 📚احزاب 33 ❗️دچار حیض و نفاس نشود و این منافاتی با الگو بودن ایشان ندارد زیرا موارد فراوان دیگر می باشد که ایشان برای زنان جهانیان الگو می باشد چرا که هزاران مساله مشترک بین ایشان و توده زنان وجود دارد که زنان مسلمان می توانند در آن موارد از ایشان الگو بگیرند 🗯 اين كه حضرت زهرا بتول بوده، سبب عدم درک مشكلات زنان از سوي ايشان نمی شود؛ از باب مثال يك پزشک با اين كه خودش سالم است و درد و مريضی ندارد، ولی مشكلات بيماران مختلف را درک و راه درمان و علاج را براي ايشان ارايه می كند https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال لطفا پاسخ دهید کانال های ضد دین می گوید از دید یک مسلمان زندگی دنیا یعنی هیچ و پوچ زیرا در قران دنیا را وسیله سرگرمی و بازیچه ( عنکبوت 64) مایه غرور وغفلت ( حدید20) متاع فانی ( نسائ 94) و...معرفی میکند 🗯پاسخ: ❗️پاسخ این سوال و اشکال را از خود قران می توان یافت .چرا که انجا که از دنیا و مواهبش نکوهش می کند کسانی را می گوید که زندگی دنیا تنها هدفشان است چنان که فرمود: « کسانی که جز زندگی دنیا را نخواهند» 📓نجم29 ❗️وفرمود: «ایا راضی شده اید که زندگی دنیا را برای اخرت بپذیرید» 📓توبه38 ❗️اما اگر از دنیا به عنوان وسیله ای برای رسیدن به تکامل و سعادت معنوی مورد بهره برداری قرار گرفته شود دنیا و زندگی دنیوی دارای ارزش می باشد. 🗯لذا در برخی از ایات قران از مال دنیا به عنوان « خیر» یاد شده است 📓بقره 180 🗯ودر بسیاری از ایات مواهب مادی تحت عنوان فضل خدا امده است 📓جمعه 10 🗯وفرمود: « همه نعمت های روی زمین را برای شما افریده است» 📓بقره 29 ❗️در روایتی امده است که فردی امد نزد امام صادق و شکایت کرد که ما دنبال دنیا هستیم و می ترسیم دنیا پرست شده باشیم امام پاسخ داد: 🔷با ثروت دنیا می خواهی چه انجام دهی؟ ❗️گفت: می خواهم هزینه خود و خانواده ام را تهیه کنم ،به خویشاوندانم کمک کنم ،در راه خدا انفاق کنم،حج و عمره بجا اورم 🗯امام فرمود: « این دنیا طلبی نیست این طلب اخرت است» 📚الکافی ج5 ص72 🗯امام باقر فرمود: « دنیا کمک خوبی است برای رسیدن به اخرت» 📚همان مدرک ص73 ❗️امام صادق فرمود: « ( برای زندگی در دنیا تلاش کنید) و سربار دیگران نباشید» 📚همان مدرک ص72 🗯وفرمود: « از خداوند بی نیازی در دنیا را بخواهید» 📚وسائل الشیعه ج17 ص33 🗯وفرمود: « جمع کردن و طلب رزق حلال را ترک نکن( دنیا را ترک نکنید) چرا که دنیا یار تو بر دینت می باشد» 📚امالی طوسی،ج1 ص195 🔷وفرمود: « جوری در دنیا زندگی کن و برای دنیایت تلاش کن که گویی برای همیشه در آن می مانی» 📚الفقیه،ج3 ص156 🔴روایت در لزوم توجه کردن به دنیا و زندگی دنیوی و کسب حلال در دنیا از دید اسلام فراوان است که جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به کتاب: 📚وسائل الشیعه،ج7 ص29 باب6 وص76 باب28 📚مستدرک الوسائل ج13 ص15 باب5 وص58 باب 24 و ... 🔷خلاصه: ❗️اگر به دنیا به عنوان یک هدف و نه وسیله مورد توجه قرار گیرد و از ارزش های معنوی و انسانی بریده شود که طبیعتا در این هنگام مایه غرور و غفلت و طغیان و سرکشی و ظلم و بیدادگری خواهد بود در خور هر گونه مذمت و نکوهش است .اما اگر به عنوان وسیله برای رسیدن به سعادت مورد بهره برداری قرار گیرد قابل تحسین خواهد بود 📚تفسیر نمونه،ج16 ص174 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال با توجه به ایام شهادت امام صادق سوالاتی در مورد ایشان مطرح است .1نخست اینکه چرا به ایشان صادق می گویند مگر بقیه ائمه راستگو نبودند2 دیگر انکه چرا ایشان را رییس مذهب تشیع می نامند 3دیگر انکه راست است که ابوحنیفه و دیگران از علمای اهل سنت شاگرد امام صادق بوده و به علم و دانش ایشان تصریح کرده اند 🗯پاسخ: 🔷پاسخ سوال اول: ❗️در روایتی امده است که ابی خالد به امام سجاد عرضه داشت: 🔷امام بعد از شما چه کسی است؟ ❗️امام فرمود: فرزندم محمد همان که دانش را می شکافد. ❗️گفت بعد محمد چه کسی امام است؟ 🗯فرمود: جعفر که نامش نزد آسمانیان صادق است 🔷راوی گفت چگونه تنها ایشان متصف به صادق شده اند در حالی که همه شما صادق هستید؟ ❗️امام پاسخ داد: پدرم از پدرش و ایشان از پیامبر برایم حدیث نقل کرده اند که فرمود: 🗯وقتی فرزندم جعفر متولد شود او را صادق بنامید چون پنجمین فرزندش به نام جعفر به دروغ ادعای امامت می کند او در نزد خدا جعفر کذاب است که بر خداوند دروغ می بندد . ❗️ در این موقع اشکهای امام جاری شد فرمود گویا می بینم که جعفر کذاب خلیفه ستمگر زمان را وادار می کند که به جستجوی ولی خدا و امام غائب که خدا حافظ او است بر آیند» 📚بحار الانوار ج47 ص9 ❗️شیخ صدوق در معانی الاخبار چنین می اورد: « او به صادق نامیده شد تا از جعفر کذاب که به دروغ ادعای امامت می کند متمیز شود» 📚معانی الاخبار،ص65 🗯پاسخ سوال دوم: ❗این که امام صادق را رییس مذهب می گویند و مذهب ما را شیعه جعفری می گویند از آن رو است که تا زمان امام صادق به علت تسلط سیاستمداران وزمامداران ستمگر فرصت نشر علوم ومعارف اسلامی وتربیت شاگردان آن طور که برای ایشان فراهم شد برای سایر امامان فراهم نگردید وایشان از این موقعیت وفرصت حد اکثر استفاده را نمود، علوم ومعارف اسلامی را تعلیم وتدریس فرمودند وشاگردان بزرگی تربیت کردند که هریک از علمای بزرگ اسلام به شمار میروند. 🗯از آن موقع شیعه وپیروان آن حضرت را جعفری گفتند وبعد هم این لقب بر شیعه باقی ماند 📚معارف دین،ایت الله صافی گلپایگانی 🗯پاسخ سوال سوم: 🔷ذهبی از بزرگان اهل سنت در دو کتاب خود از امام صادق روایت میکند که می فرمود: "از من سوال کنید قبل از آنکه مرا از دست بدهید واین را بدانید که پس از من کسی مانند حدیث مرا به شما نخواهد گفت" 📚تاریخ الاسلام،ج6 ص45 📚تذکره الحفاظ،ج1 ص157 🗯مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید: «برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به ذهن بشری خطور کرده است» 📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104 🗯ابن حبان در مورد امام می گوید: "او از نظر دانش، فقاهت وفضیلت از بزرگان اهل بیت به شمار می آید" 📚الامام الصادق والمذاهب الاربعه،ج1 ص58 🗯خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق میگفت: "من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد 📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 📚تحفه اثنی عشریه،ص8 🗯محمد بن طلحه شافعی درمورد امام می گوید: "او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... " 📚مطالب السوول،ج2 ص56 🗯حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد: « گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند» 📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198 🗯مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد: « امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان علما» 📚ائمه الهدی ص117 🗯علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد: « برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و دیگران» 📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54 🗯ابن حجر نیز در صواعق می اورد: « از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک،سفیانین،ابو حنیفه،شعبه،و ...» 📚الصواعق ص120 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چطور میشود که بگوییم جهان بطور خودکار و اتوماتیک فعالیت میکند مثل اینکه خدا جهان را ساخته بعد دیگر کاری به کار جهان هستی ندارد و دیگر ربوبیت ندارد بالاسر جهان مثل ساعت ساز ساعت را ساخته و ساعت خودش کار میکند؟ 🗯پاسخ: ❗️این که بگوییم خداوند عالم را افریده است سپس آن را به حال خود رها کرده است از دو جهت ( نقل و عقل) دارای اشکال است 🔴جهت نقل: 🗯در بینش اسلامی خداوند اداره کننده و مربی و نظام بخش عالم هستی معرفی شده است چنان که می فرماید: « الله رب شما و رب پدرانتان می باشد» 📓صافات 146 🗯وفرمود: « بگو ایا غیر از خدا رب دیگری را بطلبم در حالی که او پرودگار همه چیز است» 📓انعام 164 ❗️در روایات نیز خداوند چنین معرفی شده است: « خداوند رب آسمانهای هفت گانه و زمین های هفت گانه و رب عرش عظیم ...می باشد» 📚الکافی ج2 ص514 🗯جهت دیدن سایر ایات در ربوبیت خداوند رجوع شود به: 📚فرهنگ قرآن،ج12 ص375 🗯 جهت دیدن سایر روایات در توحید ربوبی رجوع شود به : 📚بحار الانوار ج3 ص198 باب 6 🔷به مقتضای ادله نقلی در ربوبیت و تدبیر خداوند برای عالم هستی روشن می شود قول به این که خداوند عالم را پس از افرینش به حال خود رها کرده است سخنی بی دلیل و خلاف ایات و روایات فراوان است 🔴جهت عقل: 🗯در مباحث اثبات وجود خداوند در پاسخ های گذشته روشن شد که ملاک نیازمندی معلول به علت ،همان نیازمندی ذاتی او می باشد .به این معنی که وجودش از ذات خودش سرچشمه نمی گیرد . ❗️این نیازمندی ذاتی چه در حالت حدوث و چه در حالت بقا در او موجود است .این که بگوییم موجود ممکن تنها در حدوث نیازمند واجب است و در بقای وادامه حیاتش نیازمندی ندارد تخصیص این قاعده عقلی است که می گوید: « هر موجود ممکنی تا زمانی که وجودش از ذات خودش نمی باشد محتاج به علت است » ❗️واین احتیاج چه در حالت حدوث موجود است و چه در حالت بقائ 📚الالهیات،علامه سبحانی،ج 2 ص329 ❗️در مثال ساعت هم که شما مثال زدید که ساعت پس از ساخته شدن خودش کار می کند و دیگر نیاز به علت ندارد نیز باید بگوییم این مثال مثالی سفسطه آمیز است 🗯ساعت هم در اغاز خود نیاز به علت دارد و هم در ادامه عمر خود برای اغاز وجود خود محتاج سازنده است ولی در ادامه وجود از خاصیت مواد ساختمانی خود مدد می گیرد یعنی استحکام فلزات به کار برده شده به آن اجازه ادامه عمر می دهد و لذا با تفاوت مواد ساختمانی آن مقدار عمر ساعت کاملا فرق می کند و این دلیل روشنی است بر این که هم اغاز وجود یک چیز علت می خواهد و هم ادامه آن 🔴از انچه گفتیم نتیجه می گیریم که همان طور که حدوث و پیدایش یک چیز علت می خواهد ادامه و بقای آن هم علت می خواهد و اگر کسی نیاز به علت را در ادامه حیات انکار کند قانون علیت را انکار کرده است 🗯نتیجه انکه: ❗️جهان ممکن الوجود است نه واجب الوجود بنا براین ممکن الوجود در اغاز و ادامه حیاتش محتاج به واجب الوجود است و اگر در ادامه حیات بی نیاز شود باید واجب الوجود باشد در حالی که محال است ممکن الوجود تبدیل به واجب الوجود شود 📚پاسخ به پرسش های مذهبی،ایات عظام سبحانی و مکارم،ص95 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال این که در روایات از ازدواج با دختران لاغر،سبزه رو،بیوه ،زشت . ...نهی شده است یا گفته شده است به زیبایی های دختر توجه کنید ایا این ظلم به دختران زشت روی نیست؟ 🔷پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣از دیدگاه معصومین معیار اصلی در مورد انتخاب همسر مساله ایمان و دینداری و اخلاق است نه زیبایی و مال 🗯امام صادق فرمود: « زمانی که مرد با زنی تنها بخاطر مال و جمالش ازدواج کند خداوند نیز او را به همان چیز وا گذار می کند اما اگر بخاطر دینش با او ازدواج کند خداوند نیز جمال و مال را رزقش می کند» 📚الکافی ج5 ص333 🗯پیامبر گرامی فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با زنی ازدواج کند در او انچه می خواهد را نمی یابد و همچنین است کسی که بخاطر مالش با او ازدواج کند پس بر شما باد که با زنان دیندار ازدواج کنید» 📚التهذیب ج7 ص399 🗯ودر روایت دیگر فرمود: « کسی که بخاطر زیبایی با دختری ازدواج کند خداوند زیبایی او را وبالی بر گردن مرد قرار میدهد» 📚وسائل الشیعه ج20 ص53 🗯امام صادق فرمود: « با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد» 📚الکافی ج5 ص323 2⃣روشن شد که انچه در ازدواج در اولویت است مساله دین داری و حسن خلق می باشد .به گونه ای که اگر دختری زیبا رو نباشد اما دیندار و خوش اخلاق باشد بر دختری بی دین و بی اخلاق اما زیبا رو و پولدار مقدم می باشد. 3⃣حال در مرحله بعدی اگر دو دختر هر دو دیندار باشند اما یکی از دیگری زیباتر باشد در این صورت آن که زیباتر می باشد در اولویت می باشد .چرا که توجه به زیبایی همسر یکی از راههایی است که می تواند مانع فرو پاشی زندگی اینده شود وافراد را به زندگی اینده امیدوار می کند .و مانع انحرافات جنسی افراد می باشد لذا در روایات به این مساله در مراتب بعد از دین و اخلاق اشاره شده است 📚تفسیر نمونه ج17 ص394 ❗️این که انسان حق انتخاب گزینه بهتر و مناسب تر را داشته باشد ظلمی به کسانی که آن ویژگی ها را ندارند نخواهد بود .آنها نیز می توانند با افرادی همانند خودشان ازدواج کنند .از باب مثال انتخاب نکردن افراد زشت در ازدواج ظلم در حق انان نخواهد بود و انان نیز می توانند با افرادی همانند خودشان ازدواج کنند .از سوی دیگر سلب انتخاب گزینه بهتر نیز ممکن است ظلم نسبت به این طرف محسوب شود و در تنافی با حق انتخاب باشد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا خداوند برخی ها رو زشت خلق کرد تا سبب بشه کسی باهاشون ازدواج نکنن و احیانا به انحراف کشیده بشن ایا این ظلم در حق اونا نیست ✅پاسخ خداوند عادل است یعنی حق هیچ موجودی را پایمال نمیکند،وبه هرموجودی طبق نظام حکیمانه هستی لطف میکند،ظلم پایمال کردن حق است،وعدل وظلم درجایی معنا پیدا میکند که حقی در کار باشد ❗️حال میپرسیم ایا کسی از خدا طلبی داشته وایا موجودات از قبل حقی داشته اند تا پایمال شده باشد وظلمی صورت گرفته باشد،مگر ما قبلا بوده ایم یا از خود چیزی داشته ایم تا پایمال شده باشد ❗️اگر یک قالی بزرگ را پاره پاره کنند،میتوان گفت این قالی قبلا بزرگ بوده واکنون با پاره شدن بزرگی خود را از دست داده ولی اگر ما از اول یک قالیچه ی کوچک بافتیم،قالیچه حق ایراد ندارد که چرا کوچک است،زیرا او پیش از این هیچ بود واصلا از خود بزرگی نداشت،تا کسی آن را گرفته باشد و به او ظلمی کرده باشد،بنابراین اگر خدا به یک نفر که هیچ طلبی از او نداشته چیزی بدهد و به فرد دیگر از همان چیز دو عدد بدهد هرگز ظلم نخواهد بود ❗️علاوه بر اینکه خداوند به آن کسی که نعمت بیشتری داده،مسئولیت بیشتری نیز داده است،چنانکه خداوند فرمود:« بعضی را بر بعضی دیگر درجاتی برتری داد تا شما را به آنچه که در اختیار تان قرار داده بیازماید» 📓165انعام 🗯پس آنچه از اختلافات مانند سفیدی ،سیاهی ،ذکاوت،تیزهوشی،مرد بودن،زن بودن،انسان بودن،حیوان بودن وغیر اینها موجود است منافات با عدل ندارد چرا که روشن شد موجودات قبل از خلقت حقی بر خداوند ندارند،پس انچه خداوند به انها عطا کرده فضل است نه حق،پس اختلاف در آن ظلم نمیشود 📚بدایة المعارف ،ج1،ص136 ❗️انچه گفتیم در روایتی از امام باقر نیز نقل شده است:که از ایشان سوال کردند؛ «ما از اطفال کسی را میبینیم که مرده متولد میشوند یا بعضی سقط میشوند یا بعضی کور،یا کنگ،یا کر،متولد میشوند،برخی تا بلوغ زنده می ماند وبرخی تا پیری زنده می مانند،حکمت این چیست؟ ❗️‌امام پاسخ داد: «خداوند سزاوارتر است از انچه تدبیر میکند در مورد مخلوقان،چرا که او خالق ومالک انها است پس هرکه را از عمر دادن منع کرده،اورا از چیزی منع کرده،ک برایش نبوده وحقی در آن نداشته وهرکه را عمر داده به او تفضل ولطف کرده وبه او چیزی را داده ک حقی بر ان نداشته است» 📚توحید صدوق،ص397 ❗️روشن شد که این اختلافات منافاتی باعدل خداوند حدارد،اما ممکن است سوال شود از حکمت این اختلافات،که جواب ان نیز واضح است وآن اینکه این که: 🗯« اختلافات لازمه نظام مادی است،اگر همه افراد انسان،مرد یا زن بودند،نسل انسان منقرض میشد،چرا که امکان تناسل وجود نداشت،یا اگر همه انسانها در شکل ورنگ یکسان بودند شناخته نمیشدند ویا اگر همگان در فکروذوق واستعداد مساوی بودند،مشاغل مختلف تعطیل میشد،ویا اگر همگان انسان بودند وحیوانی نبود،بسیاری از فواید که بر وجود حیوانات مترتب است مختل میشدجهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب عدل الهی نوشته ی شهید مطهری صفحه ی 120 به بعد 🗯از سوی دیگر باید توجه نمود: 🔷 موضوع زیبایی در انسان به علل و عوامل چون تغذیه، احساسات، افکار و هیجانات و رفتارهای مادر قبل، حین و بعد از بارداری و مسایل ژنتیکی مربوط است و خداوند هم اگر بخواهد خود در عواملی که خود آفریده و منطق زندگی را برآن استوار کرده به مستقیم دخالت کند دیگر هیچ علمی صورت نمی گرفت و کلا منطق جهان به هم می‌خورد و یک نوع هرج و مرج پیش می آمد. پس خداوند این دنیا را طوری طراحی کرده است که همه چیز بر اساس منطق پیش برود و دانشمندان علوم به تدریج در خلقت خدا تفکر کنند و راز و رمزها و علت ها و معلول های نهفته را از این جهان به تدریج کشف کنند پس خداوند بر خلاف منطق کاری را انجام نمی دهد. 🗯چنان که امام صادق فرمود: « خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد» 📚الکافی ج1 ص183 🗯البته شکی در این نیست که این گونه افراد با صبر کردن و تحمل کردن دارای پاداش هستند 📚بحار الانوار ج64 ص196 باب 12 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht