eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش ❓🔰آيا شر از خدا سرچشمه مي گيرد؟ 🔻بين دو آيه ي پشت سرهم زير تناقض وجود دارد در حاليكه آيه 78مي گويد هم خير و هم شر از طرف الله مي آيند، دقيقا در آيه بعدي ميگويد تنها خير از الله ريشه ميگيرد؛ دقت كنيد. ➖َإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا ﴿۷۸ نسا﴾ ترجمه: اگر خوبى به آنان برسد میگويند اين از جانب خداست و چون صدمه اى به ايشان برسد مىگويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر]اين قوم را چه شده است كه نمىخواهند سخنى را دريابند تناقض با 👇 ➖مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۷۹ نسا﴾ ترجمه: هر چه از خوبيها به تو میرسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو میرسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا بس است 💠پاسخ💠 ❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است؛ 🔷مطالعه این دو آیه که در قرآن پشت سر هم قرار گرفته است سوالی را در ذهن ترسیم می کند که چرا در آیه اول، همه نیکیها و بدیها (حسنات و سیئات) به خدا نسبت داده شده، در حالی که آیه دوم فقط نیکیها را به خدا نسبت می دهد و بدیها و سیئات را به مردم❓ ❗️با مطالعه و دقت در مضمون دو آیه به چند نکته برخورد می کنیم که هر کدام می تواند پاسخ جداگانه ای به این سوال بوده باشد: 1⃣ اگر سیئات و بدیها را تجزیه و تحلیل کنیم دارای دو جنبه هستند یکی جنبه مثبت دیگری جنبه منفی، و همین جنبه منفی آن است که قیافه سیئه به آن می دهد و به شکل زیان نسبی در می آورد. 🔶برای مثال: ❗️انسانی که بوسیله سلاح گرم یا سرد بی گناهی را به قتل می رساند مسلما مرتکب سیئه ای شده است، اکنون عوامل وجود این کار بد را بررسی می کنیم در میان این عوامل قدرت انسان، فکر انسان، قدرت یک اسلحه سرد یا گرم، نشانه گیری صحیح، استفاده از فرصت مناسب، تاثیر و قدرت گلوله دیده می شود که تمام اینها جنبه های مثبت قضیه است، زیرا همه آنها می توانند مفید و سودمند واقع شوند و اگر در مورد خود به کار گرفته شوند مشکلات بزرگی را حل می کنند، تنها جنبه منفی قضیه آن است که تمام این قدرتها و نیروها در غیر مورد خود بکار گرفته شده است. 🔶 مثلا به جای اینکه به وسیله آنها دفع خطر حیوان درنده و یا یک قاتل جانی و خطرناک شده باشد در مورد انسان بیگناهی به کار رفته است، همین جنبه منفی اخیر است که آن را به صورت سیئة در می آورد، و الا نه قدرت نشانه گیری انسان چیز بدی است و نه نیروی باروت و نفوذ گلوله، همه اینها منابع قدرتند و در مورد خود قابل استفاده فراوان. ❗️بنابراین اگر ملاحظه می کنیم در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است که تمام منابع قدرت حتی قدرتهائی که از آن سوء استفاده می شود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمتهای سازنده و مثبت او است، و اگر در آیه دوم سیئات به مردم نسبت داده شده است اشاره به همان جنبه های منفی قضیه و سوء استفاده از مواهب و قدرتهای خدادادی است، و این درست به آن می ماند که پدری سرمایه ای به فرزند خود برای ساختن خانه خوبی بدهد، ولی او آن را در راه مواد مخدر و فساد و تبهکاری و یا دائر کردن خانه و مرکز فساد به کار اندازد، شکی نیست که او از نظر اصل سرمایه مدیون پدر است ولی از نظر سوء استفاده، مستند به خود او است. 2⃣ممکن است آیه شریفه اشاره به مسئله «الامر بین الامرین» بوده باشد که در بحث جبر و تفویض به آن اشاره شده است و خلاصه آن این است: ❗ همه حوادث جهان حتی اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد یا سیئه، خوب باشد یا بد از یک نظر مربوط به خدا است زیرا او است که به ما قدرت داده واختیار و آزادی اراده بخشیده است. بنابراین آنچه ما اختیار می کنیم و با آزادی اراده انتخاب می نمائیم بر خلاف خواست خدا نیست، ولی در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه می گیرد زیرا عامل تعیین کننده عمل، اراده و اختیار ما است، و به همین دلیل ما در برابر اعمالمان مسئولیم، و استناد اعمال ما به خدا آنچنان که اشاره شد از ما سلب مسئولیت نمی کند و موجب عقیده جبر نیست. 👌بنابراین آنجا که می فرماید: حسنات و سیئات از خدا است، اشاره می کند به همان فاعلیت خداوند نسبت به همه چیز، و آنجا که می فرماید سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما می کند و در واقع مجموع دو آیه، مسئله «امر بین الامرین» را ثابت می کند . 📚تفسیر نمونه ج4 ص21 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔اگه در کشتی نوح از هر حیوان فقط یه جفت آورده شده بود بقیه حیوانات چه گناهی کردن که در طوفان غرق شدند❓ 💠پاسخ💠 👌نخست باید توجه کرد که حضرت نوح تنها تعداد محدودی از حیوانات را آن هم جهت تغذیه ساکنان کشتی با خود حمل کرد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « نوح در کشتی با خود ازواج هشت گانه را حمل کرد.دو میش و دو بز و دو شتر و دو گاو...» 📚الکافی ج8 ص283 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص104 ❓حال اشکال شما این است که سایر حیوانات چه گناهی داشتند که سوار بر کشتی نشده و غرق و نابود شدند ❕ 🔶در تفسیر المیزان چنین آمده است: « بعضی گفته اند که قوم نوح به خاطر گناهانی که مرتکب شدند غرق گشتند در این میان گناه حیوانات روی زمین چه بوده است که همه گرفتار طغیان آب شدند❗️ 👌این از بی پایه ترین اعتراضات است .چون هر هلاکتی هر چند عمومی باشد عقوبت و انتقام نیست زیرا بسیار است حوادث عمومی که در یک لحظه و یا زمانی کوتاه هزاران هزار انسان و حیوان را در کام مرگ می برد و این حوادث که یا زلزله است و یا طوفان و یا وبا و یا طاعون حوادثی نادر نیست بلکه بسیار اتفاق افتاده و می افتد و این خدای سبحان است که در مخلوقات خود هر حکمی بخواهد می راند. 📚ترجمه المیزان ج10 ص403 ❗️توضیح بیشتر: 👌یکی از شاخه های توحید خداوند توحید در مالکیت است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است زیرا وقتی خالق همه اشیائ او است طبعا مالک همه اشیائ نیز ذات مقدس او است. 📚تفسیر نمونه ج27 ص449 🔶خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» 🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126- ❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست» 🔶مائده 17- انعام 12- توبه116 ❗️حال چه مانعی دارد همان خداوندی که مالک موجودات است و حیات را به موجودات و حیوانات داده است حیات را هر زمان خودش صلاح بداند از آنان بگیرد ❓ 👌اگر در داستان طوفان نوح حیواناتی هلاک شدند از این جهت نیست که آنان عاصی و معصیت کار بودند زیرا انان اساسا تکلیفی ندارند . ❗️انان مملوک الهی هستند و هر زمان خداوند بخواهد از طرق مختلف جان آنها و بسیاری دیگر از موجودات را می گیرد و هیچ اشکالی نیز بر خداوند وارد نمی شود زیرا خداوند در مملوکات خود تصرف می کند. 🔶گذشته از آنکه این هلاک شدن ها لازمه جهان مادی است . جهانی که انواع تزاحم ها و تضاد ها در آن می باشد و طبیعتا برخی موجودات به وسیله برخی دیگر از بین می روند یا به وسیله برخی حوادث آسمانی و زمینی نابود می شوند و اگر قرار باشد این تزاحم ها در جهان مادی نباشد دیگر چنین جهانی مادی فرض نمی شود. یا باید این ویژگی ها همراه عالم ماده باشد و یا اصلا چنین عالمی موجود نباشد .حکمت و لطف خداوند ایجاب می کند که عالم مادی خلق شود زیرا خیر آن بیشتر از شر آن است و ترک خیر به سبب شر قلیل خلاف حکمت و لطف الهی است. 📚اندیشه اسلامی ، سبحانی ، ج1 ص123 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش ❓میخواستم بدونم ضدیت قانون کاپیتولاسیون با اسلام در چی بود ❗️ 💠پاسخ💠 👌در اواسط سال 1343 مجلس شورای ملی و مجلس سنا با اصرار حسنعلی منصور نخست وزیر وقت مصوبه ای را تصویب کردند که به موجب آن مستشاران نظامی آمریکا و افراد همراه آنان در ایران در صورت ارتکاب جرم از تعقیب قضایی توسط دولت ایران مصونیت دارند. ❗️این مصوبه که در واقع نقض استقلال ایران بود کاپیتولاسیون نام دارد. 📚تحلیل انقلاب اسلامی ص51 🔷امام خمینی در برابر این قانون شدیدا موضع گرفتند و در سخنان شدید الحنی در تاریخ 4 / 8 / 1343چنین عرضه داشتند: « عزت ما پایکوب شد .عظمت ایران از بین رفت . عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند .قانونی در مجلس بردند در آن قانون ما را ملحق کردند به پیمان وین ...که تمام مستشاران نظامی امریکا با خانواده هایشان با کارمند های فنی شان با کارمندان اداری شان و با خدمه شان ...از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند...اقا من اعلام خطر می کنم ....ای سران اسلام به داد اسلام برسید ای علمای قم به داد اسلام برسید ...» 📚اندیشه سیاسی امام خمینی ص51 👌این قانون که تماما سلطه و برتری بیگانگان را بر مسلمین ایران امضا می کرد مخالف این سخن خداوند می باشد که فرمود: « خداوند هرگز برای کافران نسبت به مومنان راه تسلطی قرار نداده است» 🔶نسائ 141 👌ومی فرماید: « سست نشوید و غمگین مگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید» 🔶ال عمران 139 👌روایات فراوانی نیز گواه بر وجوب دشمنی با ظالمین و بیگانگان بوده که از دوستی و اطاعت آنان و تسلط آنان بر مسلمین نهی می کند. 📚بحار الانوار ج72 ص367 باب 82 ❗️نهایتا این قانون با پیروزی انقلاب اسلامی به طور کلی ملغی شد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔پرسش ❓اشکال می شود که قرآن فقط از خوردن گوشتی که در وقت ذبح نام غیر خدا مانند بت بر آن برده شده نهی کرده است ( ما اهل لغیر الله : آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود حرام است بقره 173) ❔بنابراین گوشت هایی که هیچ یک از نام های خدا و غیر خدا بر آنان برده نشده حلال است .بنابراین گوشت های کشورهای غیر مسلمان که هنگام ذبح نام خدا را نمی برند جایز است❗️ 💠پاسخ💠 ❗️قرآن نه تنها از خوردن گوشتی که نام غیر خدا بر آن برده شده در آیه مورد اشاره شما نهی می کند بلکه به صورت مطلق بردن نام خدا را در هنگام ذبح لازم می شمرد و می فرماید: « از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است نخورید» 🔷انعام 121 ❗️از این آیه استفاده میشود که گوشتی که نام غیر خدا بر آن برده شود یا نام خدا برده نشود و بدون گفتن نام الهی ذبح شده است خوردنش جایز نیست. 🔶ومی فرماید: « از آنچه نام خدا بر آن گفته شده بخورید» 🔷انعام 118 ❗️مفهوم این آیه نیز می گوید از گوشت هایی که نام غیر خدا بر آنان برده شده یا اساسا نام خدا بر آن گفته نشده است نباید خورد. ♻️در روایات اسلامی نیز همین مساله مورد تاکید قرار گرفته است. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « از گوشت و ذبیحه تا زمانی که نام خدا بر آن برده نشده است نخور» 📚الکافی ج6 ص233 📚التهذیب ج9 ص60 👌محمد بن مسلم می گوید: « از امام باقر از مردی سوال کردم که هنگام ذبح نام خدا را نبرده است . ❗️امام فرمود: « اگر او مسلمان بوده و از روی فراموشی نام خدا را نبرده است اشکال ندارد ( و الا اگر عمدا نام خدا را نبرده است ذبیحه او حرام است)» 📚الکافی ج6 ص233 📚التهذیب ج9 ص60 🔶ورد بن زید می گوید: « مسلمانی حیوانی ذبح می کند و نام خدا را بر آن نمی برد ‌. ❗️امام فرمود: « از آن گوشت نخور زیرا خداوند می گوید از گوشتی بخورید که نام خدا بر آن برده شده باشد و از گوشتی که نام خدا بر آن برده نشده است نخورید» 📚التهذیب ج9 ص69 📚الاستبصار ج4 ص85 📚وسائل الشیعه ج24 ص31 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس بر ذبیحه نام خدا را نبرد از آن ذبیحه نخور» 📚الفقیه ج3 ص331 ❗️حضرت علی علیه السلام فرمود: « هنگامی که یکی از شما حیوانی ذبح می کند باید نام خدا را ببرد و بگوید بسم الله و الله اکبر» 📚دعائم الاسلام ج2 ص179 📚مستدرک الوسائل ج16 ص138 ❗️حاصل آنکه؛ 1⃣بردن نام غیر خدا بر ذبیحه سبب حرمت آن می شود . 2⃣باید در هنگام ذبح نام خدا برده شود . 3⃣اگر نام خدا عمدا در ذبیحه برده نشود گوشتش حرام می شود مگر آنکه این نام نبردن از روی سهو و فراموشی باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش ❓چرا تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا مشخص نیست؟ و کدام قول در تاریخ شهادت ایشان معتبر است❓ 💠پاسخ💠 ❗️در تاریخ دقیق شهادت حضرت زهرا اختلاف است و دو قول از میان اقوال مطرح شده در این رابطه قابل اعتنا است؛ 1⃣ایشان در حدود هفتاد و پنج روز پس از شهادت پیامبر گرامی از دنیا رفتند. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « فاطمه به مدت هفتاد و پنج روز پس از پیامبر گرامی زندگی کردند» 📚الکافی ج1 ص458 ❗️با توجه به اینکه رحلت پیامبر گرامی در 28 صفر واقع شده باید شهادت آن بانوی عزیز در یکی از سه روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه جمادی الاولی واقع شده باشد ( با در نظر گرفتن احتمال تمام یا ناقص بودن ماههای وسط) 📚پیام امام امیر المومنین ج8 ص54 2⃣ایشان در حدود 95 روز پس از شهادت پیامبر گرامی از دنیا رفتند. ❗️طبری شیعی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: « شهادت فاطمه زهرا در روز سوم جمادی الثانیه بوده است ( پس از گذشت 95 روز از شهادت پیامبر اسلام)» 📚دلائل الامامه ص13 📚بحار الانوار ج43 ص171 🔶علامه مجلسی این روایت را صحیح و معتبر می شمارد 📚زاد المعاد ص280 ❗️شیخ عباس قمی نیز می نویسد: « اظهر نزد حقیر این است که وفات آن حضرت در روز سوم جمادی الثانیه واقع شده است ( پس از گذشت 95 روز از شهادت پیامبر اسلام) که مختار جمعی از بزرگان شیعه نیز بر همین قول است؛ 📚مسار الشیعه ص54 📚مصباح کفعمی ص522 📚تاریخ الموالید ص98 📚مصباح کفعمی ص522 📚اعلام الوری ج1 ص300 ❗️پس بقای آن حضرت بعد از پدر بزرگوارشان نود و پنج روز بوده است 📚کشف الغمه ج1 ص503 📚الذریه الطاهره ص151 📚اعلام الوری ج1 ص300 👌به نقل از منتهی الامال ، شیخ عباس قمی، ج1 ص332 💠از این دو بیان وجه اختلاف روشن می شود که در روایتی شهادت ایشان هفتاد و پنج روز پس از پیامبر گفته شده است و در روایتی که علمای قابل توجهی به آن عمل کرده اند شهادت ایشان نود و پنج روز پس از پیامبر بیان شده است. 👌علامه مجلسی می نویسد: « روایت نود و پنج روز با روایت هفتاد و پنج روز منافات دارد اما از آنجایی که روایت نود و پنج روز مشهور و معتبر است واجب است که به آن عمل شود و عزاداری حضرت زهرا موافق آن صورت گیرد» 📚زاد المعاد ص280 ❗️برخی می گویند وجه اختلاف در تاریخ شهادت ایشان از این جهت است که در صدر اسلام رسم الخط بیشتر به صورت بدون نقطه و اعراب بود و از آنجا که لفظ « تسعین» ( نود) و « سبعین» ( هفتاد) از جهت شکل کلمه یکسان است و تنها با نقطه گذاری متفاوت می شود چه بسا این اختلاف ایجاد شده است که مراد روایت امام صادق هفتاد و پنج روز بوده است یا نود و پنج روز اما بر حسب سایر قرائن و مشهور علما و این که در روایتی گفته شده است که شهادت ایشان روز سوم جمادی الثانیه یعنی پس از گذشت حدود نود و پنج روز از شهادت پیامبر بوده است نتیجه گیری می شود که مراد روایت امام صادق نود و پنج روز بوده است نه هفتاد و پنج روز اگر چه موافق احتیاط آن است که به هر دو قول در تاریخ شهادت حضرت زهرا عمل شود چنان که مرسوم نیز چنین است. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش ❔سوره حج آیه ۶۵ (و آسمان را دستور او نگه داشته که به زمین نیفتد ) (این آیه اشکال علمی دارد که آسمان را جسمی حجیم دانسته که امکان افتادن وجود دارد آسمان فضای خالی چطور امکان دارد نیستی بیفتد.آسمان جرم نداره که بیفته چیزهایی که جرم دارند تو آسمان هستند ولی آسمان حساب نمیشه مثال اینکه هیچ وقت به شهاب سنگ نمیگن آسمان بلکه جاگرفته در آسمان هیچ وقت به ماه نمیگن آسمان بلکه در آسمان جاگرفته هیچ وقت به خورشید نمیگن آسمان هیچ وقت به ستاره و غیره ... نمیگن آسمان در آسمان جا گرفته ❓آسمان همان فضای خالی است .آیه قرآن اشکال علمی داره آسمان جرم نداره که بیفته زمین 💠پاسخ💠 ❗️به مجوعه ای از ستارگان و کواکب عالم بالا اعم از ستارگان ثوابت و سیارات و کهکشان ها وشهاب سنگ ها و ... آسمان گفته می شود. 📚پیام قرآن ج2 ص179 ❗️این معنا از آسمان در کتب لغت هم آمده است و کتب لغت واژه « سمائ» را به مجوعه ای از کواکب آسمانی و ... معنا کرده اند. 🔶جوهری لغت شناس معروف می نویسد: « آسمان به هر آن چیزی اطلاق می شود که بالای سر انسان است ( اعم از کواکب و ستارگان و سیارات و کهکشانهاو شهاب سنگ ها و ...)» 📚الصحاح ج6 ص238 ❗️ابن منظور نیز می نویسد: « آسمان به چیزی هایی گفته می شود که در بالا قرار دارند ( کواکب، سیارات ، شهاب سنگ ها و ...)» 📚لسان العرب ج14 ص398 👌همین معنا در سایر کتب لغت نیز آمده است. 🔶خداوند می فرماید: « ( خداوند ) آسمان را نگه می دارد تا بر زمین جز به فرمان او نیفتند» 🔷حج 65 ❗️یعنی خداوند از یک سو هر یک از کرات آسمانی را در مدار خود به حرکت در آورده و نیروی « دافعه » حاصل از گریز از مرکز را درست معادل « جاذبه» آنها قرار داده است تا هر یک در مدار خود بی آنکه در فاصله های آنها دگرگونی حاصل بشود به حرکت در آیند و تصادمی در میان کرات روی ندهد. 👌از سوی دیگر جو زمین را آن چنان آفریده که به سنگریزه های سرگردان اجازه برخورد با زمین و ناراحتی و ویرانی برای اهلش ندهند. ❕آری این لطف و رحمت او نسبت به بندگانش است که این چنین گهواره زمین را امن و امان و خالی از هر گونه خطر آفریده تا محل آسایش و آرامش بندگان باشد .نه سنگهای سرگردان آسمانی بر زمین سقوط می کنند و نه کرات دیگر با آن تصادم می نمایند. 📚تفسیر نمونه ج14 ص159 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش ❓آیا این روایتی که می گوید ابوبکر در پایان عمرش از هجومش به خانه زهرا اظهار پشیمانی کرد در منابع اهل سنت هم آمده است یا خیر❗️ 💠پاسخ💠 ❗️از جمله دلائلی که نشان می دهد به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها حمله شد و ایشان مورد هتک و اذیت و آزار قرار گرفتند و نهایتا به سبب جراحات وارده به شهادت رسیدند روایتی است که علمای اهل سنت از ابوبکر نقل کرده اند که در واپسین روزهای عمرش از حمله به خانه حضرت زهرا اظهار پشیمانی می کرد. 1⃣طبرانی شخصیتی است که ذهبی در حق او می گوید: « حافظ و اهل ثبت حدیث است» 📚میزان الاعتدال ج2 ص195 ❗️او می نویسد: « ابوبکر به هنگام مرگ آرزو می کرد که کاش سه چیز را انجام نمیداد و یکی از آن سه چیز این بود: « آرزو می کنم حرمت خانه فاطمه را زیر پا نمی نهادم و آن را به حال خود واگذار می کردم» 📚المعجم الکبیر ج1 ص62 2⃣مولف کتاب العقد الفرید که از بزرگان اهل سنت است نیز نقل می کند که می گفت: « کاش در خانه فاطمه را باز نمی کردم هر چند آنان برای نبرد در خانه را بسته بودند» 📚عقد الفرید ج4 ص268 3⃣محمد بن یزید بن عبدالاکبر بغدادی که ادیب و نویسنده معروف اهل سنت است در کتاب الکامل خود داستان آرزوی خلیفه را چنین نقل می کند: « آرزو می کنم ای کاش بیت فاطمه را هتک نمی کردم و آن را رها می کردم هر چند برای جنگ بسته شده باشد» 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج2 ص47 4⃣مسعودی در مروج الذهب می نویسد که چنین می گفت: « آرزو می کنم کاش حرمت خانه زهرا را زیر پا نمی نهادم» 📚مروج الذهب ج2 ص301 5⃣ابن عساکر دمشقی نیز این آرزو را چنین نقل می کند: « من بر چیزی از امور دنیا تاسف نخوردم مگر بر سه چیز که انجام دادم و دوست داشتم که انجام نمی دادم ...دوست داشتم خانه فاطمه را هتک حرمت نمی کردم هر چند ساکنان خانه آن را برای جنگ ببندند» 📚مختصر تاریخ دمشق ج13 ص122 ❗️این آرزوی ابوبکر را دیگران از علمای اهل سنت هم نقل کرده اند؛ 6⃣شمس الدین ذهبی در تاریخ الاسلام؛ 📚تاریخ الاسلام ج3 ص117 7⃣ابن حجر هیتمی در مجمع الزوائد؛ 📚مجمع الزوائد ج5 ص202 8⃣ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان؛ 📚لسان المیزان ج4 ص189 9⃣متقی هندی در کنزالعمال؛ 📚کنزالعمال ج5 ص631 🔟ضیائ الدین مقدسی نیز می گوید: « این حدیث از ابوبکر در رتبه روایات حسن قرار دارد» 📚الاحادیث المختاره ج1 ص90 ❗️مقدسی کسی است که ذهبی درباره او می گوید: « او امام و عالم و حافظ و حجت و محدث شام و شیخ اهل سنت است» 📚تذکره الحفاظ ج4 ص1129 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓👌پرسش ❔ یکی از مولوی های اهل سنت می گفت که شیعیان می گویند به خانه زهرا حمله شد و درب خانه آتش زده شد و ایشان بین درب و دیوار قرار گرفتند در حالی که خانه های مکه و مدینه اصلا درب نداشته است. 🔶شیخ صدوق در خصال خودش می آره که علی فرمود: خانه های ما اهل بیت نه سقف دارد و نه درب( الخصال ج2 ص373) 💠پاسخ💠 ❗️ادعای اینکه خانه های مسلمین در آن زمان درب نداشته است ادعای باطلی بوده و قابل اعتنا نمی باشد. 👌آیات قرآن بر وجود درب برای خانه ها تصریح می کند و می فرماید: « پسندیده نیست از پشت خانه ها به آنها داخل شوید بلکه پسندیده راه کسانی است که پروا کرده و از درها وارد خانه ها شوید» 🔷بقره189 👌روایات اهل سنت هم گواه بر وجود درب برای خانه های مردم آن زمان می باشد . « دکین بن سعید میگوید: خدمت پیامبر رفتیم و تقاضای غذا کردیم .پیامبر به عمر فرمود برو به آنان غذا بده عمر ما را به اتاق بالا برد سپس کلید را از کمربندش بیرون آورد و درب را باز کرد» 📚سنن ابی داود ج2 ص527 ❗️مسلم از ابوحمید نقل می کند: « پیامبر به ما امر فرمود تا شب ظرف های آب را در گوشه ای قرار داده و درب خانه ها را ببندیم» 📚صحیح مسلم ج3 ص1593 ❗️ابن کثیر می نویسد: « اتاق های خانه پیامبر از چوب هایی از درخت عرعر بود که با موهای ضخمیمی به یکدیگر متصل شده بود .در کتاب تاریخ بخاری آمده درب خانه پیامبر را با نوک انگشتان و ناخن ها می زدند ...» 📚البدایه و النهایه ج3 ص221 ❕متن فوق نیز شاهدی بر وجود درب برای خانه های آن زمان است . 👌بخاری می نویسد: « محمد بن هلال خانه های همسران پیامبر که پوششی بافته شده از مو داشته است را دیده است .از او درباره خانه عایشه پرسیدم گفت درب خانه اش به سوی شام باز می شد .پرسیدم یک لنگه داشت یا دو لنگه ؟ گفت یک لنگه بیشتر نداشت .گفتم جنسش از چه بود؟ گفت از چوب عرعر یا ساج» 📚الادب المفرد ج1 ص272 👌در این رابطه روایات متعدد دیگری نیز می باشد که خانه های مدینه دارای درب های چوبی بوده است .جهت آگاهی تفصیلی به کتاب « ماساه الزهرائ» علامه سید جعفر عاملی ج1 ص303 رجوع فرمایید 👌اما پاسخ در مورد روایت حضرت امیر که نقل شد ایشان فرمودند خانه های ما سقف و درب ندارد؛ ❗️این روایت با تحریف به صورت ناقص بیان شده است .آیا اساسا منزلی که نه سقف و نه درب داشته باشد قابل تصور است؟ 🔶متن کامل حدیث و بدون تحریف چنین است: « ما اهل بیت پیامبر هستیم که خانه های ما سقف و درب ندارد مگر آنکه سقف و درب آن از تنه درختان خرما است» 📚الخصال ج2 ص373 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
 حضرت علی (علیه السّلام) میفرمایند: کسی که چیزی را نمی داند حیا نکند از اینکه آن را بیاموزد. ( بحار، جلد 1 ،ص57 ) 🌺از اینکه بستری فراهم شد تا بتوانیم به پرسش ها و شبهات شبهه افکنان پاسخی مستدل بدهیم خداوند را شاکریم. با لطف و عنایت خداوند متعال ، بخشی از پرسش های شما سائلين گرامی و پاسخ های کارشناس محترم که توسط بعضی از کاربران به صورت Pdf جمع آوری شده است خدمت شما بزرگواران ارسال میگردد. 🍃امید است که مورد رضایت خداوند متعال و اهل بیت علیهم السلام و محبین و شیعیان ایشان قرار گیرد. ‼️همچنین از تمامی کسانی که ما را در جمع آوری پرسش و پاسخ های کانال یاری میکنند، کمال تشکر و قدر دانی را داریم.
🤔❓پرسش ❔برخی می گویند طبق روایات خودتان وقتی حضرت زهرا پس از آن که در مسجد خطبه خواندند به حضرت علی سرزنش کردند که تو مانند جنین در خانه نشسته ای و آنها حق من و تو را غصب کرده اند ایا چنین سخنانی صحیح است❗️❗️ 💠پاسخ💠 ❗️اصل روایت چنین است؛ «پس هنگامى كه زهرا به خانه بازگشت، خطاب به اميرالمؤمنين فرمود: اى پسر ابوطالب سلام بر تو همچون كودكى كه در شكم مادر جمع شده و زانو در بغل گرفته، كنج خانه نشسته‌اى؟ همانند آدم هاى ظنين و متهم به گوشه‌اى نشسته‌اى. تو كسى بودى كه بال‌هاى باز شكارى (شجاعان عرب)را در هم كوبيدى، حال بى‌سلاحان به تو خيانت كرده‌اند. اين پسر ابى قحافه (ابوبكر) عطيه پدرم و وسيله زندگى ساده فرزندانم را از من مى‌ربايد. همانا او كوشش كرد كه با من دشمنى كند و او را در مكالمه‌اى كه با وى داشتم، دشمن‌ترين و لجبازترين دشمن‌ها يافتم تا آن جا كه انصار، يارى خود را از من دريغ داشتند، مهاجرين، ارتباط خويش را با من ناديده گرفتند و جماعت چشم خود را روى هم نهادند تا مرا نبينند، نه كسى بود كه دفاع كند و نه كسى مانع (از ستم)شد. در حالى به سوى مسجد رفتم كه بغض گلويم را گرفته و درد دل خود را پوشانده بودم، و در حالتى به منزل بازگشتم كه (به علت عدم يارى مسلمانان) خفيف و خوار شده بودم. از روزى كه تندى شمشيرت را از بين بردى، صورت خود را ذليل نمودى. روزى گرگ ها را مى‌دريدى و امروز خاك را فرش خود قرار داده‌اى و گوشه اى نشسته‌اى جلوى هيچ گوينده‌اى را نمى‌گيرى و هيچ كار مؤثرى، در جهت دفع فتنه موجود، انجام نداده‌اى و من هم هيچ اختيارى ندارم. اى كاش پيش از اين حالت سكون و گوشه نشينى، من مرده بودم و اى كاش پيش از اين كه به اين حالت ذلت بيفتم، مُرده بودم. خداوند، از طرف من، عذر خواه من باشد از شما، از جهت اين كه شما در مواردى ستم هايى را از من دفع نمودى و در مواردى از من حمايت كردى و واى بر من در هر صبحدمى، واى بر من در هر شبانگاهى و تكيه گاهِ ما مُرد و بازوی ما سست شد، شكايتم را به پدرم و عرض حالم را به پروردگارم ارائه مى‌كنم و عذاب و انتقام او از ديگران شديدتر خواهد بود. 📚الاحتجاج ج1 ص107 📚بحار الانوار ج29 ص234 👌توجه به نکات زیر لازم است؛ 1⃣این روایت به صورت مرسل و بدون سند کامل توسط مرحوم طبرسی نقل شده است .علامه مجلسی نیز این روایت را به صورت مرسل از احتجاج طبرسی نقل می کند. 2⃣شبیه این ماجرا را قرآن در داستان موسی و هارون و بنی اسرائیل پس از آن که بنی اسرائیل در غیاب موسی گوساله پرستی را انتخاب کردند و به راهنمایی های هارون گوش ندادند نقل می کند. « هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود باز گشت گفت پس از من بد جانشینانی برای من بودید .آیا در فرمان پرودگارتان عجله نمودید .سپس الواح را افکند و سر برادر خود ( هارون) را گرفت و به سوی خود کشید .هارون گفت فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاشتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند .کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده» 🔷اعراف150 ❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است؛ «در این هنگام که موسی در برابر لحظاتی بحرانی و طوفانی از زندگی بنی اسرائیل قرار گرفته بود، سر تا پایش از شدت خشم برافروخته و اندوه عمیقی بر روح او سنگینی می کرد، و شدیدا نگران آینده بنی اسرائیل بود. موسی در اینجا باید خشم شدید خود را آشکار سازد و دست به بالاترین عکس العمل ها بزند آنچنان که افکار تخدیر شده بنی اسرائیل را به هم بریزد و انقلابی در آن جامعه منحرف شده از حق ایجاد کند، در غیر این صورت بازگشت آنها به آسانی ممکن نیست. ❗️قرآن عکس العمل شدید موسی را در برابر این صحنه و در این لحظات بحرانی و طوفانی چنین بازگو می کند «موسی بی درنگ الواح تورات را از دست خود بیفکند و به سراغ برادرش هارون رفت و سر و ریش او را گرفت و به سوی خود کشید» 🔶چنانکه از آیات دیگر قرآن مخصوصا سوره طه استفاده می شود علاوه بر اینها شدیدا هارون را مورد سرزنش و ملامت قرار داد و بر او بانگ زد که آیا در حفظ عقائد جامعه بنی اسرائیل کوتاهی کردی و با فرمان من مخالفت نمودی؟ 🔶سوره طه آیه 92 _ 93 👌در حقیقت این واکنش از یکسو روشنگر حال درونی موسی و التهاب و بی قراری و ناراحتی شدید او در برابر بت پرستی و انحراف آنها بود، و از سوی دیگر وسیله مؤثری برای تکان دادن مغزهای خفته بنی اسرائیل و توجه دادن آنها به زشتی فوق العاده اعمالشان. ❗️بنابراین اگر فرضا انداختن الواح تورات در اینجا زنندگی داشته باشد و حمله به سوی برادر کار صحیحی به نظر نرسد. اما با توجه به این حقیقت که بدون ابراز این واکنش شدید، و عکس العمل پرهیجان، هیچگاه بنی اسرائیل به اهمیت و عمق خطای خویش پی نمی بردند و ممکن بود آثار بت پرستی در اعماق ذهنشان باقی بماند، این کار نه تنها نکوهیده نبود بلکه واجب و لازم محسوب می گردید. در این
جا موسی به قدری ناراحت شد که در هیچ لحظه از تاریخ بنی اسرائیل چنین ناراحتی و خشم شدیدی برای او رخ نداد، چون خود را در برابر بدترین صحنه ها یعنی انحراف از خداپرستی به سوی گوساله پرستی می دید و تمام آثار را در خطر مشاهده می کرد.بنابراین انداختن الواح و مؤاخذه شدید برادر در چنین لحظه ای کاملا طبیعی بود.این واکنش شدید و اظهار خشم اثر تربیتی فوق العاده ای در بنی اسرائیل گذارد، و صحنه را به کلی منقلب ساخت، در حالی که اگر موسی می خواست با کلمات نرم و ملایم آنها را اندرز دهد شاید کمتر سخنان او را می پذیرفتند. 📚تفسیر نمونه ج6 ص377 3⃣علامه مجلسی در مورد این روایت چنین می نویسد: ❗️«حضرت زهرا مى‌خواستند كارهاى زشت غاصبان حكومت را مجسم كنند و بفهمانند كه اين ها چه ستم‌هايى روا داشته‌اند، در حقيقت تندى حضرت به خاطر اين مصلحت بوده است؛ زيرا گاهى انسان مى‌خواهد عظمت مطلبى را به كسى به فهماند، او را مورد خطاب و عتاب قرار مى‌دهد، در حالى كه مقصودش تندى به آن شخص نيست؛ اين مسأله در گفتگوها مرسوم و معمول است؛ مثلا فرض كنيد: پادشاه يا حاكم يك مملكت، هنگامى كه مشاهده مى‌كند بعضى از مردم كار خلافى مرتكب شده‌اند، براى اين كه اهميت كارِ خلاف آنان را بفهماند، برخى از كارگزارانش را مورد عتاب قرار مى دهد؛ با اين كه مى‌داند او تقصيرى ندارد؛ ولى مى‌خواهد با اين خطاب و عتاب خود، اهميت و عظمت كار زشت آنان را مجسم نمايد. 👌نمونه ديگر آن، هنگامى است كه حضرت موسى از كوه طور بازگشت و مشاهده كرد كه بنى اسرائيل گوساله پرست شده‌اند، در اين جا هارون را مورد عتاب قرار داده و توبيخ نمود، ريشش را گرفت و گفت: چه كردى؟ هارون پاسخ داد: «اى پسر مادرم ريش و سر مرا نگير، من ترسيدم بگويى چرا بين بنى اسرائيل اختلاف انداختى و سخن مرا اهميت ندادى.»  حضرت موسى مى‌داند كه هارون تقصيرى ندارد؛ ولى مى‌خواهد زشتى كار بنى اسرائيل را مجسم نمايد و اهميت اين مسأله را برساند و لذا در ظاهر با برادرش دعوا مى‌كند. ❗️حضرت فاطمه مى‌خواست عظمت ستم وارده را منعكس كند و لذا با اين لحن صحبت مى‌كند تا به اين وسيله به مردم آن زمان و به تاريخ بفهماند كه چه ستم‌هايى بر اهل بيت عليهم السلام وارد شده است. 📚بحار الانوار، ج 29 ص 234 ❗️بنابراین دعوايى در كار بود بلكه اوج هيجان دخت گرامى رسول خدا را در ستم‌هايي كه ديده است مى‌رساند، و از طرفى براى ثبت در تاريخ از اين روش استفاده كرده است تا دشمنانش را سر در گم نموده و آيندگان را از آنچه گذشته است با خبر نمايد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش ❓برخی می گویند اگر طبق پاسخ کانال شما حضرت علی بنا بر مصلحتی که گفتید از زهرا دفاع نکرد چرا صحابه و بنی هاشم دفاع نکردند .یعنی صحابه این قدر بی غیرت بودند که جلوشون پاره تن رسول خدا را بزنند و چیزی نگویند❗️ 💠پاسخ💠 👌ما نیز همین سوال را داریم .چرا صحابه پیامبر از دختر پیامبرشان دفاع نکردند و اجازه دادند که مورد هتک قرار بگیرد .غیرت آن ها کجا بود که در برابر ابوبکر اعتراض نکردند❗️ ⏸آنان دفاع نکردند زیرا بنای بر دفاع نکردن داشتند و به اهل بیت پیامبر گرامی پشت کرده بودند. 👌حضرت امیر می فرماید: «... به اطرافم نگریستم دیدم که جز خانواده ام که مایل نبودم جانشان به خطر بیفتد نه یاوری دارم و نه کسی که از من دفاع و حمایت کند» 📚نهج البلاغه خطبه 217 👌وفرمود: « دست فاطمه و دو فرزندم حسن و حسین را می گرفتم و به درخانه بدریان و سابقان در اسلام از مهاجرین و انصار می بردم و حقم را به آنان یاد آور شده و آنان را به یاری ام دعوت کردم اما جز سلمان و عمار و مقداد و ابوذر به من پاسخ ندادند» 📚الاحتجاج ج1 ص75 📚بحار الانوار ج22 ص328 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « زمانی که علی را به زور از خانه برای بیعت خارج کردند او نزد قبر پیامبر توقف کرد و فرمود این قوم مرا یاری نکردند و ضعیف کردند و نزدیک است مرا بکشند» 📚الاختصاص ص275 📚بصائر الدرجات ج1 ص275 ❗️بی غیرتی صحابه تا جایی بود که زمانی که علی را به زور به مسجد می بردند و آنان تماشا گر صحنه بودند زبیر عصبانی شد و خطاب به آنها عرضه داشت: « آیا اینان با علی چنین می کنند در حالی که شما زنده اید و اقدامی نمی کنید» 📚بحار الانوار ج28 ص229 🔶در روایت دیگر امام باقر فرمود: « مهاجرین و انصار و غیر آن ها به نزد علی آمدند و گفتند حق با تو است ما با تو هستیم .علی گفت اگر راست می گوید فردا همه شما سر تراشیده نزد من حاضر شوید و جز سلمان و مقداد و ابوذر چنین نکردند» 📚رجال کشی ص8 و 9 رقم 18 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص116 👌وفرمود: « جز مقداد و ابوذر و سلمان تمام مردم به ولایت پشت کردند مگر کسانی که بعد از گذشت زمانی متذکر شدند» 📚رجال کشی ص6 📚بحار الانوار ج28 ص237 🔶وفرمود: « به خدا سوگند اگر به اندازه اصحاب طالوت و نفرات جنگ بدر یاور داشتم با شمشیر قیام می کردم و اگر به اندازه سی نفر یار داشتم باز هم قیام می کردم» 📚الکافی ج8 ص31 ❗️سدیر می گوید: « نزد امام باقر سخن از خیانت مردمان به اهل بیت و تنها گذاشتن علی به میان آمد .مردی به امام باقر گفت چرا بنی هاشم از علی حمایت نکردند . 👌امام فرمود: « از بنی هاشم کسی باقی نمانده بود . جعفر و حمزه بودند که شهید شدند و عباس و عقیل بودند که آنان نیز فرسوده و پیر بودند . اگر جعفر و حمزه بودند آنان نمی توانستند با اهل بیت چنان کنند» 📚الکافی ج8 ص190 ❗️آری صحابه به دلیل کینه هایی که از علی به دل داشتند دست از یاری او و اهل بیتش برداشتند چنان که پیامبر گرامی پیش بینی کرده بود و خطاب به علی فرموده بود: « کینه هایی مردم نسبت به تو در دل دارند که هنگامی آنها را آشکار خواهند کرد که من از دنیا رفته باشم» 📚المعجم الکبیر ج11 ص73 📚مسند ابی یعلی ج1 ص426 👌ویاران اندکی هم که برای علی باقی مانده بودند بخاطر همان مصلحتی که علی را از دفاع کردن و قیام کردن بر حذر داشت از دفاع کردن خود داری کردند . ❗️در مورد فلسفه عدم قیام و دفاع حضرت علی به نمایه زیر رجوع فرمایید: https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش ❓در روایات هست که بدون ولایت اهل بیت عبادت قبول نمیشود . دلیل این مطلب چیست ؟ مگر صدقه ای که شخص شیعه یا سنی میدهد با هم فرق دارد و اصولا چه دلیلی وجود دارد که خدا قبولی عمل را منوط به ولایت کند؟ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نمی باشد که اعمال کسانی که معتقد به ولایت اهل بیت نمی باشند و غیر آنان را بر آنها ترجیح دهند مقبول خداوند واقع نمی شود چنان که امام باقر علیه السلام فرمود: « هر کس با عبادت خداوند خود را خسته کند در حالی که معتقد به امامی از جانب خداوند نباشد سعی و تلاش او غیر مقبول است و چنین فردی گمراه و متحیر محسوب می شود .خداوند از بین برنده اعمالش است و اگر در چنین حالی بمیرد به مرگ کفر و نفاق مرده است » 📚الکافی ج1 ص183 📚وسائل الشیعه ج1 ص118 🔷وفرمود: « اگر کسی شب ها شب زنده داری و روزها روزه بدارد و تمام اموالش را صدقه دهد و تمام روزگار را حج بجا آورد اما معتقد به امام الهی نباشد حقی بر خدا برای پاداش در برابر اعمالش را ندارد» 📚الکافی ج2 ص18 👌فلسفه این حکم روشن است زیرا این امام است که خدا را به مردم معرفی می کند و صفاتش را بیان می کند. ❗️در نبوت و معاد عقاید حقه را تبیین می کند . 🔶طریق صحیح انجام عبادات و نماز و روزه و ...را برای مردم باز گو می کند .اگر کسی معتقد به امام نباشد در اصول و فروع دین دچار گمراهی شده و از خدا و دین او دور افتاده است و درواقع گویی معتقد به آیین حق نمیباشد و روشن است اعمال کسانی که معتقد به دین حق نمی باشد ارزشی ندارد زیرا این نیت و اعتقاد است که به عمل روح می دهد . 🔶اعمال چنین افرادی ارزشی ندارد زیرا مطابق واقع انجام نشده و تاثیری در کمال و ترقی آنان نخواهد داشت .هیچگاه طی کردن مسیر باطل به حق و حقانیت منتهی نمی شود و این امام است که راهنمای مسیر برای رسیدن به حق می باشد. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « اسلام بر پایه پنج چیز بنا شده است .نماز و زکات و حج و روزه و ولایت . 👌زراره می گوید از امام سوال کردم که کدام یک از آنان افضل است؟ 💠امام فرمود ولایت زیرا کلید آن ها محسوب می شود و راهنمای بر آنها می باشد » 📚وسائل الشیعه ج1 ص13 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش ❓ برای حدیث کساء با مضامینی که در مفاتیح الجنان هم امده توضیح بفرمایید آیا سند صحیحی دارد یا خیر❔ 💠پاسخ💠 ❗️آیت الله مکارم شیرازی درباره حديث کسا در مفاتیح نوین چنین می نویسد : «اصل حديث كسا ميان شيعه و اهل سنت بسيار مشهور و معروف است و جاى هيچ گونه ترديدى نيست كه رسول خدا در منزل حضرت زهرا ، و يا در خانه خودش زير پارچه اى شبيه عبا قرار گرفت و حضرت على و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسين را زير آن جاى داد و از آنان به عظمت و بزرگى ياد نمود و آن جمع را مصداق آيه: «همانا خداوند مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد»، معرّفى كرد. 👌آنچه در اينجا به عنوان حديث كسا نقل مى شود، حديث مشروح و مفصلى است كه برابر روايتى، خواندن آن به اين نحو، داراى پاداش و آثار و بركات فراوانى است. و در ذيل آن آمده است: «در هر محفلى كه شيعيان و علاقه مندان ما اين حديث را بخوانند، رحمت الهى بر آنان نازل مى شود، فرشتگان براى آن ها استغفار مى كنند اندوه غم زدگان برطرف مى شود و حاجات روا خواهد شد». 🔷اين حديث نخستين بار در كتاب «منتخب طريحى» متوفاى 1085 از علماى قرن يازدهم آمده است. ❗️محدّث بزرگوار مرحوم حاج شيخ عباس قمى در منتهى الآمال، در شرح زندگانى امام حسين پس از بيان اين نكته كه «حديث اجتماع خمسه طيبه تحت کسا» از احاديث متواتره است، مى نويسد: 🔶«اما حديث معروف به حديث كسا كه در زمان ما شايع است، به اين كيفيت در كتب معتبر و معروف و اصول حديث و مجامع متقنه محدثین ديده نشده، مى توان گفت از خصايص كتاب «منتخب» است». ❗️از اين رو، جناب ايشان آن را در مفاتيح الجنان نياورده است و ناشران برخلاف ميل آن بزرگوار آن را در پايان مفاتيح اضافه كرده اند. 👌پس از كتاب «منتخب»، اين حديث در كتاب «عوالم» آمده است. 📚عوالم العلوم ج11 ص927 👌صاحب كتاب عوالم شيخ عبدالله بحرانى از شاگردان مرحوم علاّمه مجلسى و از علماى قرن دوازدهم است. ❗️در اين كتاب براى اين حديث سندى ذكر كرده است كه از جهاتى جاى تأمل دارد: 1⃣سند اين حديث مطابق نسخه خطى موجود در كتابخانه يزد، در متن كتاب نبوده است، بلكه در حاشيه آن آمده است و خط آن نيز با خط متن كه دست خط صاحب عوالم است، متفاوت مى باشد. 2⃣برخى از افراد سلسله سند، حدود هشتاد سال با يكديگر فاصله دارند كه قاعدتا يكى از آن ها نمى تواند از ديگرى نقل حديث نمايد. 3⃣بعضى از افراد اين سند در كتب رجالى توثيق نشده اند. ❗️ولى از آنجا كه محتواى حديث اشكال خاصّى ندارد و بعضى از علما به قرائت آن اهميّت مى دادند و با توجه به «احاديث من بلغ» مى توان آن را به «قصد رجا» و به اميد برآورده شدن حاجات خواند. 📚مفاتیح نوین ص1197 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش ❓ لطفا به شبهه زیر پاسخ دهید. 🔶علت زمین لرزه از دید امام جعفر صادق... 365 - عنه، عن صالح ، عن بعض أصحابه، عن عبد الصمد بن بشير، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: إن الحوت الذي يحمل الأرض أسر في نفسه أنه إنما يحمل الأرض بقوته فأرسل الله تعالى إليه حوبا أصغر من شبر وأكبر من فتر فدخلت في خياشيمه فصعق، فمكث بذلك أربعين يوما ثم إن الله عز وجل رؤوف به ورحمه وخرج فإذا أراد الله عز وجل بأرض زلزلة بعث ذلك الحوت إلى ذلك الحوت فإذا رآه اضطرب فتزلزلت الأرض. امام صادق گفت : همانا آن ماهی که زمین را حمل می کند ٬ این فکر در ضمیرش گذشت که وی با نیروی خود به حمل زمین می پردازد... پس خدای تعالی ماهی کوچکی به سویش فرستاد که از یک وجب کوچکتر و از فاصله میان انگشت شست و سبابه بزرگتر بود. آن ماهی کوچک به درون بینی وی رفت و او غش کرد. پس ٬ چهل روز در بینی وی ماند و آنگاه خداوند بر ماهی حامل زمین ٬ رافت و رحمت آورد و ماهی کوچک از بینی او بیرون شد و هرگاه که خدای عز و جل بخواهد تا در زمین زلزله ای پدید آید همان ماهی کوچک را به سوی ماهی بزرگ می فرستد و چون دیده اش بر او افتد٬ بر خود می لرزد و در زمین زلزله پدید می آید... 📚منبع : الکافی ج ۸ ص ۲۵۵ حدیث ۳۶۵ چاپ دارالکتب اسلامیه تهران. 💠پاسخ💠 👌ایت الله مکارم شیرازی چنین می نویسد: ❗️عقیده ما در باره روایات اهل بیت؛ 🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است» 📚اعتقاد ما،ص119 👌حدیث مذکور در مورد علت زلزله ضعیف و غیر قابل قبول می باشد زیرا این حدیث با دو اشکال عمده مواجه است؛ 1⃣صالح بن ابی حماد که راوی روایت است ضعیف است. 🔶نجاشی در وثاقت او تشکیک کرده است. 📚رجال نجاشی ص198 🔶ابن الغضائری نیز می گوید او ضعیف است . 📚رجال ابن الغضائری ص70 2⃣روایت مرسل است و تمام راویان آن ذکر نشده است چنان که در سند حدیث « عن بعض اصحابه» آمده است. ❗️لذا علامه مجلسی در ذیل این حدیث می گوید: « این حدیث ضعیف و غیر قابل استناد است» 📚مراه العقول ج26 ص238 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw