این هرگاه به قدر کافی معجزه نشان دادند دیگر هیچ گونه وظیفه ای ندارند. پیامبر یک خارق العاده گر نیست که درجایی بنشیند وهرکس از در وارد شود مطابق میل وسلیقه خود پیشنهاد معجزه ای کند انگاه لجاجت کند.او مامور است که معجزات را برای حق جویان وحق طلبان به مقدار اتمام حجت ارایه دهد ولی هرگز ماموریت ندارد به معجزات اقتراحی بهانه جویان پاسخ دهد"
📚پیام قرآن،ایت الله مکارم ج7 ص286
پیامبر گرامی به مقدار کافی معجزه آورده اند که دیگر موردی برای درخواست شما باقی نمی ماند وشما اگر پیرو حق هستید شما را کفایت می کند
📚بحار الانوار،ج 17 ص159، ابواب معجزات پیامبر
"وادله عقلی ونقلی فراوان برای اثبات وجود خدا وقدرت بی پایان او بیان شده است که دیگر نیازی نیست که خداوند برای اثبات وجودش خورشید را از مغرب بیرون آورد. شما اگر طالب حق هستید همان دلایل شمارا کافی است
📚پیام قرآن،ایت الله مکارم،ج2 و3 و4
واگر طالب حق نیستید بحث باشما بی فایده است
3⃣اما مساله سوم در مورد قصاص قبل از جنایت:
در این شکی نیست که یکی از شاخه های توحید، توحید در مالکیت است یعنی خداوند مالک هرآنچیزی است که در آسمان وزمین است
📚تفسیر نمونه،ج27 ص449
"ما دراین جهان دارای دو نظام هستیم "نظام تکوین ونظام تشریع"
مثلا خداوند بندگانش را مبتلا به خوف ونقص اموال وثمرات واز بین رفتن نفوس وعزیزان می کند تا معلوم شود چه اشخاصی صابر هستند .خداوند این تصرفات تکوینی درعالم را بر طبق مصلحت اجرا می کند.موقعی مامور خداوند برای اجرای این وظایف فرشتگان هستند وموقعی بعضی از انسان ها نظیر حضرت خضر.خضر مامور تکوینی خدا بود
از نظر نظام تکوین هیچ مانعی ندارد که خدا کودک نابالغی را گرفتار حادثه ای کند وجانش را بگیرد چرا که وجودش در آینده ممکن است خطرات بزرگی به بار آورد اما دیگر خداوند آن فرزند را در قیامت دچار عذاب نمی کند واو مالک جان ها است اما از نظر نظام تشریع خداوند به انسان ها اجازه نداده است که کسی را قبل از جنایت قصاص کنند.وخودش نیز انسان ها را قبل از ارتکاب عمل ناپسند در روز قیامت عذاب نمی کند. نظام تشریع مربوط به انسان است ونظام تکوین مربوط به خدا"
📚تفسیر نمونه،ج12 ص505
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات و شبهات
@poorseman
❗نقد وپاسخ
ایﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﻗﻤﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺩﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ : ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻡﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﻋﯿﺎﺩﺕﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦﺷﺨﺼﯽ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺗﻮﻗﻒ ﮐﺮﺩﻭ ﺳﺮﻧﺸﯿﻦ ﺁﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ﺑﺎﻻ ، ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻭﺍﻋﻆ ﻣﻌﺮﻭﻑﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺍﺳﺖ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻼﻡﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ، ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺮﻗﻌﯽ ﮐﺠﺎﯾﯿﺪ؟ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟ﮔﻔﺘﻢ : ﺟﻨﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻋﻘﺎﯾﺪﻡ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻭﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪﻡ ﭼﯿﺴﺖ ،ﺷﺎﯾﺪ ﻣﺮﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ . ﮔﻔﺖ : ﻣﮕﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ؟ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ، ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﻭﺿﻪﺧﻮﺍﻧﯽ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ، ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ؟ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ، ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺿﺪ ﻗﺮﺁﻥﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺑﺎ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﻭ ﺍﺋﻤﻪ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﮔﻔﺖ : ﺣﺘﯽ ﻣﻦ؟ ! ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺁﯾﺎ ﻣﻨﺒﺮ ﻫﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﺭﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ؟ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻔﻬﯿﻢ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﺩﻫﻪﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﻪ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ؟ﮔﻔﺖ : ﺁﺭﯼ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﺪﻡ ﺻﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺭﺍﺷﻨﺎﺧﺘﻢ ﻭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ ﮐﻪ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻡ ، ﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﯽﮔﻔﺘﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ،ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎ ﺫﮐﺮ ﺷﺪﻩﻣﻘﺼﻮﺩ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﻻﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﻋﻠﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯﺗﻮﻟﺪ ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭﺍﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ،( ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺳﺘﻮﻧﻬﺎﯼ ﻧﻮﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﻭﺳﺖﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ )ﮔﻔﺘﻢ : ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺍﻭﻻ ﺿﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪﻭَﺍﻟﻠَّـﻪُ ﺃَﺧْﺮَﺟَﮑُﻢ ﻣِّﻦ ﺑُﻄُﻮﻥِ ﺃُﻣَّﻬَﺎﺗِﮑُﻢْ ﻟَﺎ ﺗَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ ﺷَﯿْﺌًﺎ ﻭَﺟَﻌَﻞَ ﻟَﮑُﻢُ ﺍﻟﺴَّﻤْﻊَﻭَﺍﻟْﺄَﺑْﺼَﺎﺭَ ﻭَﺍﻟْﺄَﻓْﺌِﺪَﺓَ ۙ ﻟَﻌَﻠَّﮑُﻢْ ﺗَﺸْﮑُﺮُﻭﻥَ . ﺳﻮﺭﻩ ﺷﺮﯾﻔﻪ ﻧﺤﻞ : ﺁﯾﻪ ٧٨ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ، ﺍﺯ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﺘﺎﻥﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﻭ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﯼ ﮐﻨﯿﺪﺛﺎﻧﯿﺎ ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻨﺒﺮ ﮔﺮﯾﺰ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﮐﺮﺑﻼ ﺯﺩﯼ ﻭﮔﻔﺘﯽ :ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﮐﻮﻓﻪ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ « ﺣﺮ » ﺟﻠﻮﯼﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﮐﻮﻓﻪ ﺑﺮﺳﺪﺍﻣﺎﻡ ﻧﺎﮔﺰﯾﺮ ﺭﺍﻩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ « ﺣﺮ » ﻧﯿﺰ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪﮐﻪ ﺍﺳﺐ ﺍﻣﺎﻡ ( ﻉ ) ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﮐﺎﺏ ﺯﺩ ﻭﮐﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﻧﻬﯿﺐ ﺯﺩ ﻭ ﻫﯽ ﮐﺮﺩﻣﺮﮐﺒﺶ ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﺮﺩ ، ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺎﻧﺪ ﻣﺘﺤﯿﺮ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﺳﺐ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻋﺮﺑﯽ ﺭﺍ ﯾﺎﻓﺖ ،ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻧﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭼﯿﺴﺖ؟ﻋﺮﺏ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻏﺎﺿﺮﯾﻪ ( ﻗﺎﺫﺭﯾﻪ ) ، ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﺳﺌﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ :ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ﻋﺮﺏ ﮔﻔﺖ : ﺷﺎﻃﯽ ﺍﻟﻔﺮﺍﺕ ، ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ﮔﻔﺖ : ﻧﯿﻨﻮﺍ ، ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺍﺳﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﮔﻔﺖ : ﮐﺮﺑﻼ ﺍﻣﺎﻡﺣﺴﯿﻦ ( ﻉ ) ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻫﺎﻥ ، ﻣﻦﺍﺯ ﺟﺪﻡ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﺷﻤﺎ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺳﺖﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻗﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ ﺩﺭ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ( ﭼﻄﻮﺭ ، ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﺒﺶ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﻣﺎﻡ ( ﻉ ،ﻭ ﺗﺎﺯﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻋﺮﺏ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﻣﺤﻞ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ؟ﺟﻨﺎﺏ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺍﻣﺎﻣﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﯾﺪ؟ ﮐﻪ ﻧﻌﻮﺫﺑﺎﻟﻠﻪ ﺍﺳﺒﺶ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻄﻠﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺣﺐ ﺍﺋﻤﻪ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺍﺳﻼﻡ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻗﺖ ﻭ ﺗﺎﻣﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟
خاطره ای از آیت الله برقعی - تنها اوست که می ماند
✅پاسخ:
1⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که امام علیه السلام در شکم مادر، سخنان را می شنود ووقتی به دنیا می آید برای او عمودی از نور قرار داده می شود که درآن اعمال بندگان را می بیند
📚بحار الانوار،ج25 ص36 باب 2
2⃣این آگاهی امام پس از تولد مخالف آیه 78 نحل نیست چرا که آن آیه اشاره دارد به آن که نوع انسان ها در آغاز تولد از درک حقایق وشناخت عاجز هستند وبه تدریج این آگاهی حاصل می شود واین منافاتی ندارد که افرادی با معجزه خداوند از این قاعده مستثنا باشند همانند حضرت عیسی که در گهواره سخن می گفت واعلام کرد که به نبوت برگزیده شده است( مریم 30)
وطبق روایات ما امامان شیعه تمام معجزات انبیاء گذشته را دارا بوده اند
📚بحار الانوار،ج26 ص159 باب 12
3⃣دراین شکی نیست که امامان شیعه طبق روایات فراوانی دارای علم غیب بوده اند
📚بحار الانوار،ج26، ابواب علومهم، ص18 به بعد
4⃣علم غیب امام شانی است. یعنی هر موقع بخواهد از چیزی آگاه شود خداوند اورا آگاه می کند.
امام صادق فرمود:
"امام زمانی که بخواهد از مطلبی آگاه شود خدا اورا آگاه می کند"
📚الکافی، ج1 ص257
❗با این بیان اشکال آخر مطرح شده نیز پاسخ داده می شود که امام حسین نمی خواستند از طریق علم غیب به مکان کربلا آگاهی پیدا کنند لذا سوال کردند وفلسفه آن نیز توجه دادن دیگران به مصایبی بوده است که در کربلا بر ایشان واهل بیتشان وارد می شود
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال:
بعضی ها میگن رقیه ای وجود نداشته راست میگن؟
✅پاسخ:
"مرحوم عماد الدین طبری در کتاب کامل بهایی جلد دوم فصل سوم از باب 25 ص179 داستان حضرت رقیه در کربلا را ذکر می کند"
شیخ عباس قمی درمورد عماد الدین طبری می گوید:
"عالم، ماهر،خبیر، متکلم، فاضل،،محدث بوده است "
📚فواید رضویه،ص111
نویسنده منتخب التواریخ نیز با نقل داستانی بر وجود حضرت رقیه صحه می گذارد
📚منتخب التواریخ،ص388
نویسنده ینابیع الموده می آورد که حسین علیه السلام در کربلا افرادی را چنین صدا می زد:
"یا ام کلثوم،یا سکینه،یا رقیه..."
📚ینابیع الموده،ج2 ص416
ونویسنده احقاق الحق عین جملات ینابیع الموده را ذکر می کند
📚احقاق الحق،ج11 ص633
وعلمای بزرگ ومعاصر نیز بر وجود حضرت رقیه صحه گذاشته اند که جهت آگاهی به لینک زیر مراجعه کنید
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=3422
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال عقیل هاشمی از شیعیان:
یکی از امامان را معرفی کنید ک روز عاشورا با پوشیدن لباس مشکی صرف و توزیع غذاهای متنوع در حسینیه ها سپری میکردند
✅پاسخ:
در مورد عزاداری برای امام حسین علیه السلام توسط امامان:
ما در گذشته در این مورد مفصلا بحث کرده ایم که می توانید به پیام های گذشته ما مراجعه کنید.
شیخ صدوق از امام رضا چنین روایت می کند:
"روز مصیبت حسین ( عاشورا) پلک چشم ما را زخم کرده است واشک مارا جاری کرده است وعزیز ما را در کربلا خوار کرده اند وسبب غم واندوه ما شدند پس برای مصیبت حسین باید گریه وعزاداری کرد چرا که گریه بر مصایب او کفاره گناهان بزرگ است. پدرم وقتی ماه محرم می شود، خندان دیده نمی شد وغم واندوه بر او چیره می شد تا آنکه ده روز از محرم سپری می شد و وقتی روز دهم محرم می شد آن روز روز حزن ومصیبت وگریه وعزاداری او بود ومی گفت امروز روزی است که حسین را کشتند"
📚امالی،صدوق،مجلس 27 رقم 2
📚بحار الانوار،ج44 ص284
مشروعیت پوشیدن لباس مشکی در عزادای حسین علیه السلام:
مرحوم علامه مجلسی روایت می کند:
"هنگامی که حسین به شهادت رسید زنان بنی هاشم لباس های سیاه وخشن پوشیدند"
📚بحار الانوار،ج45 ص188
ودر برخی روایات آمده است که هنگامی که براثر خطبه های آتشین امام سجاد وحضرت زینب یزید به خاندان هاشمی اجازه دادعزاداری کنند آنان لباس سیاه برتن کردند وبه مدت هفت روز عزاداری کردند
📚مستدرک الوسایل،ج3 ص327
ابن ابی الحدید روایت می کند:
"حسن در سوگ علی ( علیهما السلام) جامه های سیاه بر تن کرد وبا همین جامه به میان مردم آمد وبرای انان خطبه خواند"
📚شرح نهج البلاغه،ج16 ص22
❗با توجه به همین روایات ایت الله العظمی مکارم می فرماید:
"با توجه به اینکه لباس مشکی سبب تعظیم شعائر می گردد کراهت آن تحت الشعاع قرار گرفته ورنگ استحباب به خود می گیرد"
📚احکام عزاداری،ص56
میرزای نوری صاحب مستدرک می گوید:
"با توجه به این اخبار نتیجه میشود بر عدم کراهت پوشش سیاه یا رجحان آن در عزادای اباعبدالله "
📚مستدرک الوسایل،ج3 ص328
❗روشن است که با اثبات مشروعیت واستحباب پوشیدن لباس سیاه در عزادای امام حسین دیگر نیازی نیست که حتما بگوییم در صورتی پوشیدن لباس مشکی استحباب دارد که در روایتی آمده باشد که امامان شیعه روز عاشورا پیراهن مشکی به تن می کردند.
زیرا طبق تعریف علمای شیعه وسنی بدعت چیزی است که بعد از پیامبر حادث شود ونص وروایت به خصوص برای آن نباشد وداخل در عمومات نیز نباشد
📚بحار الانوار،ج74 ص202
📚فتح الباری،ج17 ص9
❗پوشیدن لباس مشکی مصداق عزاداری کردن ومحزون بودن برای مصایب اهل بیت است که خود آنان دستور به عزاداری کردن داده اند واز آنجایی که عزاداری مستحب است، پوشش لباس مشکی نیز رنگ استحباب به خود می گیرد
📚بحار الانوار،ج44 ص278 به بعد
📚وسایل الشیعه،ج14 ص500 به بعد
❗اما درمورد اطعام ونذری دادن در ایام محرم خصوصا روز عاشورا:
در روایات فراوانی آمده است که یکی از اموری که بسیار ثواب دارد اطعام کردن مومنین می باشد
📚وسایل الشیعه،ج24 ص287 باب 26
📚مستدرک الوسایل،ج16 ص250
❗شیعیان طبق این روایات در ایام محرم وروز عاشورا مومنین را اطعام می کنند وثواب آن را برای امام حسین وسایر اهل بیت قرار دهند؟ایا این مشکلی دارد؟
❗با این توضیح وتعریفی که از بدعت داشتیم استحباب ومشروعیت این اطعام ها ثابت شد دیگر نیازی نداریم که حتما ثابت کنیم امامان در روز عاشورا دیگران را اطعام می کرده اند واین گونه در خواست ها وبهانه ها فرقی با بهانه های بنی اسرائیلی ندارد
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال:
به ما. میگن شیعه ها خودشون حسین رو دعوت کردن وخودشون هم حسین رو کشتن واز اون روز تا الان هم به سر و صورتشون میزنن وگریه می کنن چی جواب بدیم؟
✅پاسخ:
1⃣شما در ابتدا از آنها بپرسید تعریفی برای شیعه وغیر شیعه ارائه دهند تا ما بدانیم آنان به چه کسی می گویند شیعه وبه چه کسی می گویند غیر شیعه.اگر در فرهنگ آنان شیعه همان پیروان وهواداران ابوسفیان، معاویه ویزیدیان است وکسانی که راه را برحسین بستند وزن وفرزند اورا به اسارت بردند وحسین را شهید کردند دراین صورت آن قاتلین وجنایتکاران شیعه بودند وشهدای کربلا غیر شیعه بودند.
اما اگر شیعه را به معنای پیرو ومخلص ومطیع امام معنی کنیم دراین صورت جدا این سخن خنده دار است.
2⃣امام حسین قاتلانش را چنین معرفی می کند:
"وای بر شما ای شیعیان ال ابوسفیان اگر دین ندارید واز روز معاد نمی هراسید دست کم در دنیای خود آزاده باشید "
📚لهوف،ص71
آری اگر مراد از شیعیانی که قاتلان امام حسین بودند شیعیان ابوسفیان، یزید وشمر است سخن آنان درست است که قاتلان حسین شیعه بودند اما شیعه خاندان ابوسفیان
3⃣اگر به زعم آنان شیعیان قاتل حسین بودند اجداد وهابیان واهل سنت چرا نیامدند ودفاع کنند ودر برابر شیعیانی که قصد کشتن حسین را داشتند بجنگدند
4⃣بر فرض که در سپاه عمر سعد افرادی بودند که خودرا به ظاهر شیعه معرفی می کردند اما با حضور در صف لشگر دشمن حسین روشن می شود که او از ابتدا شیعه نبوده ومنافقانه خودرا شیعه ومحب می دانسته است
5⃣شهر کوفه سال ها قبل از واقعه کربلا از شیعیان خالی شده بود چنان که در روایات آمده است که برخی حضرت علی به کوفه آمد به امام حسن دستور داد تا بین مردم ندا دهد که در مساجد نماز تراویح نخوانند وقتی کوفیان این سخن را شنیدند فریادشان بلند شد که می گفتند:"وای عمر!وای عمر!
امام علی به حسن فرمود حال که چنین است رهایشان کن
📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج12 ص178
📚وسایل الشیعه،ج5 ص192
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال:
با یکی بحث میکردم می گفت اگر تربت کربلا شفای دردها است چرا شما بیمارستان میسازید ومی رید دکتر چی جوابشو بدم
✅پاسخ:
1⃣سیوطی ودیگران روایت کرده اند که پیامبر فرمود:
"گرد و غبار شهر مدینه شفای بیماری جذام است"
📚جامع الاحادیث،ج5 ص238
📚کنزالعمال،ج12 ص106
سوال می کنیم وقتی گرد وغبار مدینه شفا میدهد چرا عربستان در شهر مدینه بیمارستان می سازد؟چرا در سایر شهرهای عربستان بیمارستان می سازد؟
گرد وغبار مدینه را به شهرها وکشورهای دیگر صادر کند تا هم در هزینه های خودش صرفه جویی شود وهم در کنار نفت منبع درآمد دیگری ایجاد شود تا بهتر بتواند مردم یمن را بکشد وداعش را در عراق وسوریه تقویت کند
2⃣بخاری روایت می کند که پیامبر فرمود:
"چون مگس در ظرف یکی از شما افتاد باید تمام مگس را در غذا ویا آب آن ظرف فرو برد چرا که یکی از دو بال مگس درد ودیگری شفاست"
📚صحیح بخاری،ج5 ص2180
❗روشن است که با بودن مگس اهل سنت ووهابیت از دکتر وبیمارستان بی نیاز هستند، پیشنهاد می شود ستادی برای جمع اوری مگس ترتیب دهند وبه توالت ها وزباله دانی ها سرکشی کنند ومگس را گرفته برای شفا استفاده کنند ودر هزینه ها صرفه جویی کنند همچنین گروههایی را اعزام کنند به کشورهای فقیر آفریقایی که وضعیت بهداشت درستی ندارند طبیعتا آنجا مگس های قوی تری برای شفا یافت می شود
3⃣در روایات ما آمده است که خداوند شفای خودرا در تربت مقدس کربلا قرار داده است
📚وسایل الشیعه،ج14 ص513
ما موظف هستیم در کنار استفاده از سایر اسباب شفا ومراجعه به پژشک، از تربت کربلا نیز برای شفا استفاده کنیم واز خداوند بخواهیم که ما را بوسیله آن تربت شفا دهد وشفا بخش بودن خاک کربلا منافاتی با مراجعه به دکتر وبیمارستان ندارد چرا که همه این امور اسباب شفا است وشفا دهنده اصلی خداوند می باشد .
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
نماز تراویج چه نمازیه
و عمر چرا این نمازو رایج کرد
✅پاسخ:
"نماز تراویح به نمازهای مستحبی در شب های ماه رمضان اطلاق میشود که عمر سنت به جماعت خواندن آن را بنا کرد ودر زمان پیامبر وابوبکر به جماعت خوانده نمی شد"
📚شیعه شناسی،رضوانی،ج2 ص416
بخاری در صحیح خود روایت می کند که عبدالرحمان بن قاری می گوید:
"دریکی از شب های رمضان با عمر به مسجد رفتیم دیدیم مردم دسته دسته وپراکنده هستند، هرکسی برای خود یا گروه خود نماز می خواند. عمر گفت اگر اینان به یک امام اقتدا کنند بهتر است لذا ابی را برای آنان به عنوان امام قرار داد شبی دیگر وارد مسجد شدیم دیدیم مردم نمازهای مستحبی شب های رمضان را به جماعت می خوانند آن گاه عمر گفت:
"این بدعت خوبی است"
📚صحیح بخاری،ج 2 ص252-
📚موطا،مالک،ص73
📚کنزالعمال،ج8 ص408
قسطلانی از بزرگان اهل سنت در شرح خود بر صحیح بخاری در توضیح کلام عمر می گوید:
"این که آن را بدعت دانست بدان علت است که پیامبر دستور به آن نداده بود تا نمازهای مستحبی ماه رمضان را به جماعت بخوانند، در زمان ابوبکر نیز سابقه نداشت "
📚ارساد الساری،ج5 ص4
ابن ابی شیبه روایت می کند:
"ابن عمر نماز تراویح را به جماعت نمی خواند"
📚المصنف،ج5 ص264
از دیدگاه شیعه به جماعت خواندن نماز تراویح بدعت وحرام است.
سید مرتضی می گوید:
"شکی نیست که نماز تراویح بدعت است"
📚الشافی،ج4 ص219
امام رضا فرمودند:
"به پا داشتن تراویح به جماعت جایز نیست"
📚وسایل الشیعه،ج8 ص47
جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب"الانصاف فی مسائل دام فیها الخلاف"،علامه سبحانی،ج1 ص381 مساله 10"
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
مگه درست نیست وه میگن امام حسین (ع) از سرنوشت خودش و یارانش در واقعه عاشورا باخبر بوده؟پس چرا با وجود مطلع بودن،فرزندان و خانواده ی خودش رو به این سفر برده؟
✅پاسخ:
صحیح است که امام حسین از طریق علم غیب از سرانجام کار آگاه بود. چنان که حضرت فرمود در خواب پیامبر را دیدم که به من فرمود:
"ای حسین به سوی عراق برو زیرا خداوند مایل است تورا کشته ببینید"
📚لهوف،ص40
❗اما امامان مطیع محض خداوند هستند وبدون اذن واجازه خداوند کاری انجام نمی دهند.
در روایتی امام کاظم فرمود:
"خداوند قلوب امامان را محل اراده خودش قرار داده است، هرموقع خداوند چیزی را اراده کند آنان نیز همان را اراده می کنند وبدون اذن او کاری انجام نمیدهند"
📚بحار الانوار،ج5 ص114
❗درمورد سوال شما پاسخ آن است که امام حسین به امر وفرمان خداوند با اهل بیت خود در کربلا حاضر شد چنان که امام حسین در روایتی چنین فرمود :
"پیامبر در عالم رویا به من چنین گفت که مشیت خداوند براین قرار گرفته که آنان را اسیر ببینید"
📚بحار الانوار،ج44 ص364
❗چرا که باید جریان عاشورا به گوش همگان برسد واهل بیت حسین مامور تبلیغ ورساندن پیام عاشورا بوده اند ونیاز بود که خون فرزندان حسین ریخته شود تا اسلام حفظ شود. واز آنجایی که امر خداوند در پس این جریان بوده است اشکالی نیز مطرح نمی شود
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
یه عده میگن،چرا شیعه ها به اذان،شهادت به ولایت امام علی رو هم اضافه کردن؟چرا چیز جدیدی رو وارد دین کردن.چه جوابی بدیم؟؟
✅پاسخ:
"تمامی فقهای شیعه براین نکته اتفاق نظر دارند که شهادت بر ولایت علی جزو اذان نیست. وگفتن آن در اذان بدون قصد جزئیت مستحب است واین استحباب دو مبنادارد:
1 علی علیه السلام به حکم قرآن ورسول گرامی ولی خداست
2 امام صادق فرمود:
"هرگاه به رسالت پیامبر شهادت دادید بر ولایت علی نیز گواهی دهید"
📚احتجاج طبرسی،ج1 ص83
❗نقل پاسخ از کتاب راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص507
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
❗نقد وپاسخ
به ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﺧﺎﻥ ﮐﺮﻣﺎﻧﯽ :
ﺍﮔﺮ ﯾﮏ ﺟﻠﺪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﺯ 24 ﺟﻠﺪ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺤﺎﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ﻋﻼﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺑﺪﻫﻨﺪ،ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﻣﯿﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻣﻠﺖ ﮐﻢ ﺍﺳﺖ . ﺣﺎﻻ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺎﻩ 24 ﺟﻠﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻠﺘﯽ
ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﻮﺩ !!!
ﻣﺤﺾ ﺍﺯﺩﯾﺎﺩ ﺑﺼﯿﺮﺕ،ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺣﺪﯾﺚ ﻫﺎﯼ ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺎﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻣﺸﺖ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺧﺮﻭﺍﺭ
ﺑﺎﺷﺪ .
ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺩﺭ ﻏﺰﻭﻩ ﺻﻔﯿﻦ، ﻗﺼﺪ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﻧﻬﺮ ﻓﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺖ،ﻭﻟﯽ ﻣﻌﺒﺮﺵ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﺒﻮﺩ . ﺑﻪ
ﻧﺼﯿﺮﺑﻦ ﻫﻼﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻨﺎﺭ ﻓﺮﺍﺕ، ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻣﻦ ﻣﺎﻫﯿﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﮐﺮﮐﺮﻩ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ،ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ
ﻣﺤﻞ ﻋﺒﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺱ .ﻧﺼﯿﺮ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺮ ﮐﻨﺎﺭ ﻓﺮﺍﺕ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﯾﺎ ﮐﺮﮐﺮﻩ . ﺑﺎﻟﻔﻮﺭ
ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺎﻫﯽ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ،ﻟﺒﯿﮏ ﻟﺒﯿﮏ،ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ؟
ﻧﺼﯿﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ، ﻣﻮﻻﯾﻢ ﻣﻌﺒﺮ ﻓﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ .
ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺎﻫﯽ ﺁﻭﺍﺯ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﮐﺮﮐﺮﻩ ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﺑﮕﻮ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻑ ﺩﺭ ﺣﻖ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ
ﻣﺮﺣﻤﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﮐﻨﯿﻢ .ﻧﺼﯿﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺮﺽ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻋﻠﯽ ﺭﺳﺎﻧﯿﺪ .
ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺑﺮﻭ ﮐﺮﮐﺮِﮤ ﺑﻦ ﺻﺮﺻﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ . ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻧﺪﺍ ﺩﺍﺩ . ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺷﺼﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺎﻫﯽ ﺳﺮ
ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﮐﺮﮐﺮﮤ ﺑﻦ ﺻﺮﺻﺮﻩ ﻫﺴﺘﯿﻢ ، ﺍﯾﻦ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﺣﻖ ﮐﺪﺍﻣﯿﮏ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﻧﺼﯿﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ . ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : ﺑﺮﻭ ﮐﺮﮐﺮﮤ ﺑﻦ ﺻﺮﺻﺮﮤ ﺑﻦ ﻏﺮﻏﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ .
ﻧﺼﯿﺮ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﺮﺩ . ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺎﻫﯽ ﻭ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﭘﯿﺸﯿﻦ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ .
ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻣﻮﻻ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﮐﺮﮐﺮﮤ ﺑﻦ ﺻﺮﺻﺮﮤ ﺑﻦ ﻏﺮﻏﺮﮤ ﺑﻦ ﺩﺭﺩﺭﻩ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ . ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺩﻓﻌﻪ
ﻫﺸﺘﻢ ﮐﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ، ﺍﯼ ﮐﺮﮐﺮﮤ ﺑﻦ ﺻﺮﺻﺮﮤ ﺑﻦ ﻏﺮﻏﺮﮤ ﺑﻦ ﺩﺭﺩﺭﮤ ﺑﻦ ﺟﺮﺟﺮﮤ ﺑﻦ ﻋﺮﻋﺮﮤ ﺑﻦ
ﻣﺮﻣﺮﮤ ﺑﻦ ﻓﺮﻓﺮﻩ!!!
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﻣﺎﻫﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻗﺎﻩ ﻗﺎﻩ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﯼ ﻧﺼﯿﺮ، ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﻋﻠﯽ
ﺍﺑﻦ ﺍﺑﯿﻄﺎﻟﺐ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺰﺍﺡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺯﯾﺮﺍ ﺍﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﻭ ﻣﻌﺒﺮﻫﺎ ﻭ ﺩﺟﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﻣﺎﻫﯿﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ . ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﮏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﻣﻌﺒﺮ ﻓﺮﺍﺕ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﺳﺖ .
ﻧﺼﯿﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﺎﻝ ﺭﺍ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ .
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ ،ﺁﺭﯼ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺁﮔﺎﻫﻢ . ﭘﺲ ﻧﺼﯿﺮ ﺻﯿﺤﻪ ﺯﺩﻩ ﻏﺶ
ﮐﺮﺩ . ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ، ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻭﺍﺣﺪ ﻗﻬﺎﺭﯼ . ﻭ ﺁﻧﮕﺎﻩ
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ :
ﭼﻮﻥ ﻧﺼﯿﺮ ﮐﺎﻓﺮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﺪﻩ، ﻗﺘﻠﺶ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ .
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺍﺯ ﻏﻼﻑ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﺮﺩﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﺰﺩ .
( ﺣﺪﯾﺜﯽ ﺩﺭ ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻻﻧﻮﺍﺭ ﻋﻼﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﯽ ، ﻣﻌﺘﺒﺮﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﻨﺒﻊ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ )
ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﮐﺎﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺸﻨﻮﺩ //// ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﮔﺮﺍﯾﺪ ﺯ ﺩﯾﻦ ﺑﮕﺴﻠﺪ
✅پاسخ:
1⃣کتاب شریف بحار الانوار در 107 تا 110 جلد چاپ می شود نه 24 جلد
2⃣این روایت در بحار الانوار شریف وجود ندارد.اگر کسی روایت را پیدا کرد وعکس صفحه کتاب را برایمان فرستاد بنده متعهد می شوم مبلغ 200 هزار تومان جایزه بدهم
3⃣شما مزخرفات بخاری ومسلم را ندیده اید، آن وقت از ما اشکال می گیرید. بهتر است قدری در بخاری ومسلم جستجو کنید :
پیامبر مورد سحر قرار می گیرد
📚صحیح بخاری،ج3 ص1192
عایشه بر دوش به تماشای رقاصه ها می پردازد
📚صحیح مسلم،ج2 ص609
در ایام حیض با زنانش همبستر می شد
📚صحیح بخاری،ج1 ص115
قصد خودکشی می کند
📚صحیح بخاری،ج6 ص2561
❗وبه سایر پیامبران نیز رحم نکرده اند
حضرت سلیمان در یک شب با 100 زن همبستر میشود
📚صحیح بخاری،ج5 ص2007
حضرت موسی در برابر دیگران لخت حاضر میشود
📚صحیح مسلم،ج1 ص267
وسیلی به ملک الموت میزند وکور میشود
📚صحیح مسلم،ج4 ص1842
وبه عایشه نیز رحم نکرده اید وبه او نیز تهمت زده اید وما این نسبت هارا قبول نداریم:
کنیزکی را زینت می کرد تا جوانان را شکار کند
📚المصنف،ابن ابی شیبه،ج4 ص49
در برابر فرزند برادر رضاعی خود غسل می کرد
📚صحیح مسلم،ج2 ص1078
مردان نامحرم در خانه اش جنب می شدند
📚صحیح مسلم،ج1 ص238-239
وداستان های خرافی دیگر نظیر:
سنگسار شدن میمون زناکار توسط سایر میمونها
صحیح بخاری،ج3 ص3636
و....
❗این روایات مزخرف وجعلی مشتی از خروار بود که نقل کردیم وقصد تفصیل گویی نداشتیم
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
❗نقدی بر پیام زیر
تفاوت متن عقد ایران باستان با عقد اسلامی:
خطبه عقد ایران باستان
داماد :به نام نامی یزدان
تو را من برگزیدم از میان این همه خوبان
برای زیستن با تو میان این گواهان
بر لب آرم این سخن با تو
وفادار تو خواهم بود
در هر لحظه هر جا
پذیرا می شوی آیا؟
عروس:
پذیرا می شوم مهر تو را از جان
هم اکنون باز می گویم
میان انجمن با تو
وفادار تو خواهم بود
در هر لحظه هر جا.
آیا تفاوت عقد اسلامى را میدانید؟!
آخوند از طرف عروس میگه:
{اَنکَحتَک َو زَوَجتَکَ نَفسی اِلی صِداقِ ِ المَعلوم}
عروس به داماد ميگه:
در برابر پول معینی که به من می دهی خود را در اختیار تو قرار می دهم
واقعا اعراب چه به روز ما آوردند؟؟؟
کـپی برای "ایرانی" آزاد
✅نخست ما از طرفداران ایران باستان چند سوال داریم وتا زمانی که ما پاسخ نداده اند حق ندارند به ما اشکال کنند
❓چرا درایران باستان در هنگام خواندن این عقد عاشقانه فقط از یک خدا سخن می گفتند.
❓مگر مذهب آنان مذهب دوگانه پرستی نبود؟
مذهب خیر وشر ،مذهب اهورا و اهریمن.
❓چرا از بقیه خدایان سخن گفته نمی شد.
الف:سروش:مظهر اطاعت وتقوا وعبودیت انسان
ب:فره ایزدی:روح مقدسی است که برکت وتقدس ایجاد می کند ووارد هر روح وجانی که بشود توفیق پیدا می کند وبه عافیت وسلامت یا به سلطنت ومقام می رسد ودر دنیا واخرت نجات می یابد
تاریخ وشناخت ادیان،ج2 ص247-248
❓ایا ایرانیان باستان در ازدواج ابدال هم همان صیغه عاشقانه را می خواندند؟
ازدواج ابدال:اگر مردی از دنیا برود وفرزند پسری نداشته باشد وزنی داشته باشد باید آن زن را در اختیار نزدیکترین خویشاوندان متوفی قرار می دادند واگر زن نداشت دختر اورا به نزدیکترین بستگان می دادند واگر زن ودختری نداشت از اموال شخص متوفی زنی را جهیزیه داده وبه یکی از
خویشاوندان میت می دادند.فرزند پسری که از این ازدواج به وجود می آمد متعلق به مرد متوفی بود
📚رجوع کنید:ایران در زمان ساسانیان،ص355
❓ایا در ازدواج با محارم هم همان صیغه دل انگیز را می خواندند:
یک محقق آلمانی می گوید:
"اهتمام در پاکی اصل ونسب وخون ونژاد یکی از صفات بارز ایرانیان بود تا آنجا که ازدواج با محارم را جایز می شمردند.حتی در دوره هخامنشیان نیز انجام می شد.کمبوجیه با خواهر خود ازدواج کرد.داریوش نیز خواهرش را به زنی گرفت.اردشیربا دو دختر خود وداریوش سوم نیز با دختر خود ازدواج کرد
📚ایران در زمان ساسانیان،ص347
یکی از محققان ایرانی چنین می گوید:چیزی که از اسناد آن زمان بدست می آید واز بدیهیات تمدن آن دوران است نکاح با محارم درجه اول است که معمول ومتعارف بوده است
📚تاریخ اجتماعی ایران،ج2 ص35
مورخان یونانی تصریح کرده اند که در دوره هخامنشیان مغ ها با مادرانشان ازدواج می کردند
📚ایران باستان،ج6 ص35
کریستین سن مستشرق آلمانی می گوید:با وجود اسناد معتبری که در منابع زرتشتی وکتب بیگانگان معاصر دوره ساسانی دیده می شود کوششی که بعضی از پارسیان جدید برای انکار این عمل ( ازدواج با محارم) می کنند بی اساس وسبکسرانه است
📚ایران در زمان ساسانیان،ص348
⭕اما بعد از ازدواج چقدر این رابطه عاشقانه باقی می ماند؟
دراین آیین مردان بر اموال زنان ولایت داشتند. زن بدون دخالت همسر خود حق دخالت وتصرف در اموال خودرا نداشت.
هرگاه شوهری به زن خود می گفت:از این لحظه تو آزاد وصاحب اختیار خود هستی این زن از نزد شوهر خود رانده نمی شد واجازه داشت که به عنوان زن خدمتکار یا چاکر زن شوهر دیگری اختیار کند فرزندانی که از این ازدواج در حیات شوهر اولش به وجود می آمد از ان شوهر اولش بود.
شوهر حق داشت یگانه زن یا یکی از زنانش را وحتی زن ممتازش را به مرد دیگری عاریه بدهد تا این مرد از خدمات آن زن استفاده کند. دراین عاریه دادن رضایت زن شرط نبود. فرزندانی که از این ازدواج متولد می شدند متعلق به خانواده شوهر اول بود ومانند فرزندان او محسوب می شد. آنان این کار را کمک به یک همدین تنگدست می خواندند.
📚ایران در زمان ساسانیان،354
حال می گوییم بروید خدارا شکر کنید که با اسلام شمارا از این وضعیت بدبختانه درآورد
✅اشکال شما درمورد خطبه عقد اسلامی این بود که چرا درآن سخن از مهریه به زبان می آید؟ایا قانون مهریه اهانت به مقام زن نیست❓
ما پاسخ می دهیم
اولا :به شما ربطی ندارد شما اول اشکالات مارا جواب دهید بعد به ما اشکال کنید
ثانیا:چگونگی خطبه عقد ونحوه خواندن آن یک حکم شرعی تعبدی است واز آنجایی که خداوند حکیم ما را به این گونه خواندن امر کرده است وظیفه ما هم اطاعت است وخود زن مرد یا وکیل آنان می تواند خطبه را بخواند
ثالثا:مهمترین اشکال شما قانون مهریه در خطبه عقد اسلامی بود. ما چنین به شما پاسخ میدهیم
1⃣مهریه تجلی فطرت وطبیعت است :هدیه دادن به محبوب به عنوان اظهار محبت ونشان دادن علاقه ، امری فطری وطبیعی است که معمولا از کسی که پیش قدم می شود وخواستگار است ارائه می گردد
2⃣مهریه پادا
ش ونشانه حیا وعزت زن است.زن به لحاظ آفرینش نسبت به شهوت ها مقاوم تر است. این ویژگی همواره به زن فرصت می دهد که دنبال مرد نرود وخودرا رایگان در اختیار او قرار ندهد
3⃣در بعضی موارد مهریه باعث بقای خانواده ومانع از فرو پاشی آن است.برخی مردان هوس باز بدون هیچ دلیلی همسر را ترک وزن دیگری را که جوان تر وبا نشاط تر است انتخاب می کنند.از این رو کم نیست مواردی که مهریه مانع عمده ای در مقابل این هوس ران ها است
4⃣در برخی موارد مهر باعث تعادل اقتصادی است.هرچند زن دارای استقلال مالی وا قتصادی از نظر اسلام است ولی به طور معمول در جوامع ابتکار عمل به دست مردان است در صورت طلاق وجدایی احتمال اینکه زن بدون پشتوانه اقتصادی بماند بسیار زیاد است وجود مهریه یک نوع احساس امنیت اقتصادی وپشتوانه برای زن است
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman