eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال از آنجا که این روزها بحث درمورد حضرت محسن زیاده شنیدم سنی ها میگن حضرت زهرا اصلا بچه ای به نام محسن نداشته که سقط بشه لطفا از کتبشون برام ثابت کنین ✅پاسخ: ❗مسعودی شافعی در اثبات الوصیه می گوید: "سرور زنان جهان را به قدری میان درب خانه مورد فشار قرار دادند که محسنش سقط گردید" 📚اثباه الوصیه،ص143 ❗جوینی از بزرگان اهل سنت از پیامبر چنین نقل می کند: "هرگاه فاطمه را می بینم به یاد مصیبت هایی که پس از من بر او وارد میشود می افتم وگویی که من خود شاهد آن اتفاقات هستم ومی بینم که ذلت به خانه او وارد شده وحرمتش را هتک نموده وحق اورا غصب وارث اورا منع وپهلویش را شکسته وجنین اورا سقط نموده اند" 📚فرائد السمطین،ج2 ص34 و35 ❗شهرستانی به نقل از نظام معتزلی می آورد: "عمر در روز بیعت به شکم فاطمه ضربه وارد کرد تا این که محسن که در شکم او بود سقط گردید" 📚الملل والنحل،ج1 ص57 📚الوافی بالوفیات،ج6 ص15 ❗ذهبی در شرح حال ابن ابی دارم می گوید: "ابن ابی دارم شخصی بود که در طول عمر خود با رعایت اعتدال زندگی کرد ولی در آخرین روزهای عمرش بیشترین چیزی که برای او خوانده میشد روایات معایب بود. او بود وبرای او این روایت خوانده شد: "عمر به پهلوی فاطمه لگد زد ومحسنش را سقط نمود" 📚سیر اعلام النبلا،ج15 ص578 ❗دراین باب روایات متعدد دیگر وتصریحات دیگری نیز از علمای اهل سنت است ولیکن در آنچه ذکر شد کفایت است ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال سنی ها میگن غیرت وشجاعت علی کجا بود که دفاع نکرد؟ ✅پاسخ : امیر مومنان در مرحله نخست وهنگامی که به خانه او تعرض کردند از خود واکنش شدید نشان داد وبا عمر برخورد کردچنان که چنین روایت شده است: "علی خودرا به عمر رساند وگریبان اورا بگرفت واورا به شدت بر زمین کوفت وچنان ضربتی بر بینی وگردنش نواخت که گویی خواست اورا بکشد" 📚کتاب سلیم بن قیس،ص568 📚روح المعانی،الوسی،ج3 ص124 ❗اما حضرت امیر تسلیم محض رسول الله بود وایشان حضرت را دعوت به صبر وبردباری کرده بودند چنان که حضرت در وصیت خود به علی چنین فرمود: "چون از دنیا رفتم وبدنم را در خاک نهادی در خانه ات بنشین وقرآن را آنگونه که دستور داده ام براساس واجبات، احکام وترتیب نزول آیات جمع آوری کن، تورا به صبر در برابر آنچه از این گروه به تو وفاطمه خواهد رسید سفارش میکنم صبر را پیشه خود ساز تا بر من وارد شوید" 📚خصایص الائمه،رضی، ص73 📚بحار الانوار،ج22 ص484 ❗آری حضرت به دلیل دستور پیامبر مقاتله ومقابله را با آنان را ادامه نداد چرا که افراد ویارانی نداشت چنان که خودش فرمود: "در امر خود نظر کردم نه یاوری دیدم ونه مدافع وهمکاری مگر اهل بیتم که مایل نبودم جانشان به خطر بیفتد لذا چشمان پراز خاشاک را بر هم گذارده همچون کسی که استخوان در گلویش گیر کرده، اب دهان فرو برده وبا صبر در امری که بسیار تلخ برای قلب بود شکیبایی کردم" 📚نهج البلاغه،خطبه 217 ❗لذا حضرت بخاطر دوری از تفرقه مسلمین ونابودی اسلام اقدام عملی نکرد چنان که علمای اهل سنت روایت کرده اند که حضرت فرمود: "به خدا سوگند اگر از تفرقه میان مسلمانان، بازگشت کفر ونابودی دین نمی ترسیدم قطعا برخورد من با مخالفان غیر از آن چیزی بود که الان است " 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج1 ص184 📚الاستیعاب،ابن عبدالبر،ج2 ص497 ❗آنچه ذکر کردیم پاسخ حلی شبهه بود.برای این سوال پاسخ های نقضی متعدد دیگری نیز است که در سوالات بعدی دوستان مطرح میکنیم ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال می گویند اگر زهرای مرضیه شهید شد چرا در تقویم ها تا سال 71 از کلمه وفات برایشان استفاده می کردند؟ایا شما ها فهمیدید شهید شده است وگذشتگان نفهمیدند؟ ✅پاسخ: به اعتقاد اهل سنت خلیفه دوم به دست ابولولو شهید شده است اما علمای آنان همواره از کلمه وفات برای عمر استفاده می کنند. ❗طبری می نویسد: "گفته می شود شهر ری دو سال پیش از "وفات"عمر بوده است" 📚تاریخ طبری،ج2ص 536 ❗کلمه وفات عام است که شامل مرگ طبیعی وشهادت می شود. ❗در بسیاری از روایات درمورد حضرت علی هم کلمه وفات به کار رفته است. "امام حسین پس از"وفات"پدرش ده سال باامام حسن وده سال پس از او زندگی کرد" 📚بحار الانوار،ج44 ص200 ❗در رابطه با امام حسین هم کلمه وفات به کار رفته است "محمد بن حنفیه پس از "وفات" برادرش حسین بن علی..." 📚الاحتجاج،ج2 ص136 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال فلسفه مهریه چیه ایا اهانت به شخصیت زن نیست؟ که بهایش مثلا 114 سکه ست؟ ✅پاسخ: ایت الله مکارم در کتاب شریف تفسیر نمونه،ج3 ص263 چنین پاسخ می دهد: " : در عصر جاهلیت نظر به این که براى زنان ارزشى قائل نبودند، غالباً مهر را که حق مسلّم زن بود، در اختیار اولیاى آنها قرار مى دادند، و آن را ملک مسلّم آنها مى دانستند. گاهى نیز مهر یک زن را ازدواج زن دیگرى قرار مى دادند به این گونه که مثلا برادرى، خواهر خود را به ازدواج دیگرى در مى آورد که او هم در مقابل، خواهر خود را به ازدواج وى درآورد، و مهر این دو زن همین بود. اسلام بر این رسوم ظالمانه خط بطلان کشیده، و مهر را به عنوان یک حق مسلّم به زن اختصاص داده، و در آیات قرآن کراراً مردان را به رعایت کامل این حق توصیه کرده است. در اسلام براى مهر، مقدار معینى تعیین نشده است، و بسته به توافق دو همسر است، اگر چه در روایات فراوانى تأکید شده که مهر را سنگین قرار ندهند، ولى این یک حکم الزامى نیست، بلکه مستحب است. اکنون این سؤال پیش مى آید: مرد و زن هر دو از ازدواج و زناشوئى به طور یکسان بهره مى گیرند، و پیوند زناشوئى پیوندى است بر اساس منافع متقابل طرفین، با این حال، چه دلیلى دارد که مرد مبلغ کم یا زیادى به عنوان مهر به زن بپردازد؟ وانگهى آیا این موضوع به شخصیت زن لطمه نمى زند، و شکل خرید و فروش به ازدواج نمى دهد؟ روى همین جهات است که بعضى به شدت با مسأله مهر مخالفت مى کنند، مخصوصاً معمول نبودن مهر، در میان غربى ها براى غرب زده ها به این فکر دامن مى زند، در حالى که نه تنها حذف مهر، به شخصیت زن نمى افزاید، که وضع او را به مخاطره مى افکند. توضیح این که: درست است مرد و زن هر دو از زندگى زناشوئى به طور یکسان سود مى برند، ولى نمى توان انکار کرد که در صورت جدائى زن و مرد زن متحمل خسارت بیشترى خواهد شد زیرا: اولاً ـ مرد طبق استعداد خاص بدنى، معمولاً در اجتماع نفوذ و تسلط بیشترى دارد، و هر چند بعضى مى خواهند، به هنگام سخن گفتن این حقیقت روشن را انکار کنند، اما وضع زندگى اجتماعى بشر که با چشم مى بینیم حتى در جوامع اروپائى که زنان به اصطلاح از آزادى کامل برخوردارند، نشان مى دهد که ابتکار اعمال پر درآمد، بیشتر در دست مردان است. و ثانیاً، مردان براى انتخاب همسر مجدد، امکانات بیشترى دارند، ولى زنان بیوه مخصوصا با گذشت قسمتى از عمر آنها، و از دست رفتن سرمایه جوانى و زیبائى، امکاناتشان براى انتخاب همسر جدید کمتر است. با توجه به این جهات، روشن مى شود: امکانات و سرمایه اى را که زن با ازدواج از دست مى دهد، بیش از امکاناتى است که مرد از دست مى دهد، و در حقیقت مهر چیزى است به عنوان جبران خسارت براى زن، و وسیله اى براى تأمین زندگى آینده او. اضافه بر این، مسأله مهر معمولاً به شکل ترمزى در برابر تمایلات مرد نسبت به جدائى و طلاق محسوب مى شود. درست است که مهر از نظر قوانین اسلام با برقرار شدن پیمان ازدواج به ذمه مرد تعلق مى گیرد، و زن فوراً حق مطالبه آن را دارد، ولى چون معمولاً به صورت بدهى بر ذمه مرد مى ماند، هم اندوخته اى براى آینده زن محسوب مى شود، و هم پشتوانه اى براى حفظ حقوق او و از هم نپاشیدن پیمان زناشوئى (البته این موضوع استثنائاتى دارد، ولى آنچه گفتیم در غالب موارد صادق است). و اگر بعضى براى مهر تفسیر غلطى کرده اند و آن را یک نوع «بهاى زن» پنداشته اند ارتباطى به قوانین اسلام ندارد; زیرا در اسلام مهر به هیچ وجه جنبه بها و قیمت کالا ندارد، و بهترین دلیل آن همان صیغه عقد ازدواج است که در آن رسماً «مرد» و «زن» به عنوان دو رکن اساسى پیمان ازدواج به حساب آمده اند، و مهر چیز اضافى و در حاشیه قرار گرفته است. به همین دلیل اگر در صیغه عقد، اسمى از مهر نبرند، عقد باطل نیست، در حالى که اگر در خرید و فروش و معاملات، اسمى از قیمت برده نشود، مسلماً باطل خواهد بود، (البته باید توجه داشت اگر در عقد ازدواج نامى از مهر برده نشود، شوهر موظف است در صورت آمیزش جنسى، «مهر المثل» یعنى مهرى همانند زنانى که هم طراز او هستند بپردازد). از آنچه گفته شد نتیجه مى گیریم: مهر جنبه «جبران خسارت» و «پشتوانه براى احترام به حقوق زن» دارد، نه قیمت و بها و شاید تعبیر به «نِحْلَه» به معنى «عطیه» در آیه اشاره به همین باشد." ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال چرا باید به زبون عربی نماز بخونیم ✅پاسخ: " درباره ضرورت خواندن نماز به صورت عربي و با الفاظ و كلماتي كه پيامبر مي خواند، دلائل مختلفي دارد كه به برخي اشاره مي كنيم: اول: تعبدى و توقيفى بودن خواندن نماز به لفظ عربى، به اين معنا كه شريعت اسلام دستور به عربى خواندن نماز داده است. با توجه به اين كه روح عبادت بر تسليم و تعبد است، انساني كه مي خواهد عبادت خدا كند، كاري را انجام مي دهد كه خداوند خواسته است. طبق آيات و روايات و سيره پيامبر، نماز، اين واجب و تكليف ديني به اين شكل واجب شده است، اگر چه انسان مي تواند در غير نماز با هر زباني با خداوند سخن گويد، اما نماز به عنوان يك دستور ديني و تكليف الهي بايد به همان شكل و قالبي كه خداوند مقرر فرموده انجام شود و ميزان تبعيت از اين دستورات حاكي از روح و فلسفه اصلي جعل دستورات ديني يعني تسليم بودن و عبوديت حقيقي است. دوم: جهت ايجاد زبانى مشترك ميان همه پيروان اسلام و فراهم سازى وحدت و پيوند بين المللى دينى كه اگر امروزه مي بينيم نماز به عنوان يك عبادت شناخته شده براي همه مسلمانان امري كاملا بديهي و يكسان و مشابه است نتيجه همين تعبد و تلاش در همسان سازي شكل و فرم انجام آن است. سوم: قرائت و اذكاري كه در نماز است، به صورت دقيق در هيچ زباني ترجمه ندارد؛ يعني نمي توان مفاهيمي را كه در اذكار نماز است، به صورت دقيق ترجمه كرد و آن را بيان نمود. چه بسا برخي از كلمات يا جملات، معاني بسياري در خود جاي داده كه با يك يا چند جمله نتوان همه آن ها را بيان نمود. به عنوان مثال از سوره حمد نام مىبريم كه هيچ ترجمهاى كه بتواند تمام مفاهيم آن را به زبان ديگر بيان كند، نيست. حتى كلمه الله، هيچ معادلى در زبان ديگر ندارد (اگر چه در قالب جمله اي بتوان ترجمه كرد). كلمه خدا در زبان فارسى نيز معادل معناى الله نيست. در كنار همه اين ها تجربه زندگي انسان‌ها نشان داده آن جا كه دستهاي انساني در كارهاي مختلف دخالت كرده است، آن را به صورت‌هاي مختلف در آورده كه گاهي با اصل و حقيقت خود فاصله بسيار دارد. در مورد احكام و تكاليف ديني نيز ما اين مسئله را در اديان ديگر مشاهده مي كنيم كه دست بردن انسان‌ها در احكام و دستورهاي ديني آن ها را به چه وضعي در آورده، گاهي آن را به صورت كلي پاك كرده و از بين برده است. در مورد نماز و عبادت نيز امروزه در اديان ديگر چيزي نمي بينيم كه خواسته الهي باشد تا پيروان آن اديان خود را موظف به انجام آن بدانند. به همين خاطر ارتباط دائمي و هميشگي كه مسلمانان با خدا دارند، در اديان ديگر مشاهده نمي‌كنيم. شايد يكي از رموز خواندن نماز به زبان عربي و با ديگر شرايط و آداب، حفظ نماز بعد از قرن‌ها است، در حالي كه در اديان ديگر اثري از آن نمي بينيم. چه بسا اگر به همان صورت خود كه پيامبران گفته بودند، عمل مي كردند و به خواست خود با آن برخورد نمي‌كردند، آن ها نيز پرستشي به عنوان نماز مي‌داشتند" ❗جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب"پاسخ به پرسشهای مذهبی"علامه سبحانی،ص294 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال آیا برای حضور وشرکت در انتخابات می توان به آیاتی از قرآن استدلال کرد ✅پاسخ: ❗پاسخ شما در چند محور بیان می شود: ❗محور اول :لزوم انجام وظيفه و رد تسلط دشمن اولين چيزي كه به ذهن هر اهل خردي مي رسد اين است كه شركت در انتخابات يك وظيفه است،وظيفه ي خطير و مهمي كه اگر از عهده و انجام آن شانه خالي كنيم باعث تسلط معاندين و دشمنان بر ايران اسلامي شده ايم تسلطي كه بر كسي پوشيده نيست. شركت نكردن مردم در انتخابات باعث تسلط سياسي و اقتصادي و حتي نظامي دشمن بر ايران اسلامي مي شود. «وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلا) [نساء: ۱۴۱] و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است». ❗محور دوم :شكر نعمت حكومت اسلامي دومين دليل قرآني ما براي شركت در انتخابات وجوب شكر نعمت بزرگ حكومت اسلامي است مي باشد،در واقع ما با شركت كردن در انتخابات اين نعمت حكومت اسلامي را شكر كرده و براي پيش برد فعاليت هاي اسلامي آن با شركت در انتخابات شكر عملي آن رابه جا آورده و شكر گزار خدا وند متعال مي باشم . «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ ابراهيم [ابراهيم /۷]و (همچنين به خاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شكرگزارى كنيد، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى كنيد، مجازاتم شديد است!» ❗محورسوم :استادگي در برابر دشمن وحفظ نظام اسلامي يكي از تاثيراتي كه انتخابات در عرصه ي بين الملل دارد اين است كه دشمنان قسم خورده اين كشور مايوس و نااميد مي شوند،و اين شركت گسترده مردم به جهان مي فهماند كه مردم اين كشور همچون اوايل انقلاب پيرو خط امام و رهبري هستند و ذره اي از آرمان هاي امام و شهدا عقب نشيني نكرده اند. در واقع شركت در انتخابات مثل حفظ و نگهداري مرز هاي ايران اسلامي مي باشد . يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [آل عمران ۲۰۰]اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (در برابر مشكلات و هوسها،) استقامت كنيد! و در برابر دشمنان (نيز)، پايدار باشيد و از مرزهاى خود، مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد، شايد رستگار شويد!» ❗محور چهارم:شركت در انتخابات يعني من دشمن را حمايت و كمك نمي كنم يكي از اهدافي كه دشمنان در عرصه ي رسانه و جنگ نرم به دنبال آن هستند اين است كه مردم حضور حداقلي در انتخابات داشته باشند در واقع با اين كار به دنبال اين هستند كه مردم از آرمان هاي مقدس خود و عهدي كه با امام و شهدا بسته اند دست بردارند ولي مردم با شركت در انتخابات اثبات مي كنند كه در صف دشمن نيستند و هنوز بر آرمانهاي خود باقي هستند. قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ [قصص/۱۷]عرض كرد: «پروردگارا! بشكرانه نعمتى كه به من دادى، هرگز پشتيبان مجرمان نخواهم بود!» ❗محور پنجم:وجوب استقامت و پايداري در برابر دشمن هر چند مشكلات و سختي هايي بر مردم وارد شده است، ولي اين را نبايد فراموش كرد كه بسياري از اين مشكلات به خاطر اين است كه دشمن به دنبال مايوس كردن مردم كه عناصر اصلي انقلاب و نظام هستند مي باشد. ما با شركت در انتخابات به تمام جهان اثبات مي كنيم كه هيچ وقت دست از استقامت و ايستادگي در برابر دشمن بر نمي داريم. «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ [هود/۱۱۲]پس همانگونه كه فرمان يافته اى، استقامت كن و همچنين كسانى كه با تو بسوى خدا آمده اند (بايد استقامت كنند)! و طغيان نكنيد، كه خداوند آنچه را انجام مىدهيد مىبيند!» 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
@سوال شبهات اگر بنابر اعتراف کتب اهل سنت که خشم و غضب زهرا س غضب و خشم پیامبر خدا و پیامبر خدا را به همراه دارد چرا عمر همانند فرعون و قارون مورد عذاب الهی قرار نگرفت ? ✅پاسخ: در این شکی نیست که طبق روایات فراوانی از کتب معتبر اهل سنت خشم وغضب زهرای مرضیه خشم وغضب خداوند است. ❗چنان که حاکم روایت میکند که پیامبر به زهرای مرضیه فرمود: "خداوند با غضب تو غضبناک وبا رضایت تو راضی می شود" 📚مستدرک علی الصحیحین،ج3 ص153 ❗اما چنان نیست که خداوند همگان را در دنیا به عذاب های سخت دچار کندبلکه یکی از سنت های پرودگار سنت استدراج است. ❗خداوند می فرماید: "آنها که کافر شدند ( وراه طغیان پیش گرفتند) تصور نکنند اگر به آنان مهلت می دهیم به سود آنها است، ما به آنها مهلت میدهیم که بر گناهان خود بیفزایند وعذاب خوار کننده ای برای آنها می باشید"( 178 ال عمران) ❗ایت الله مکارم می فرماید: "از آیات قرآن استفاده میشود که خداوند افراد گناهکار را در صورتی که زیاد آلوده به گناه نباشند بوسیله زنگهای بیدار باش ومجازاتهایی متناسب با اعمالی که از آنان سر زده است بیدار می سازد. این های کسانی هستند که هنوز شایستگی هدایت را دارند. ❗ولی آنها که در گناه وعصیان غرق شدند وطغیان ونافرمانی را به مرحله نهایی برسانند خدا آنها را به حال خود وا می گذارد وبه آنها مهلت می دهد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود واستحقاق حد اکثر مجازات را پیدا کنند " 📚تفسیر نمونه،ج3 ص183 ❗بخاری صاحب معتبر ترین کتاب اهل سنت روایت می کند: "هنگامی که عمر با خنجر ضربه خورد ابن عباس به عیادت او رفت واورا پریشان ودر حال جزع وفزع یافت. عمر گفت اگر به اندازه تمام زمین طلا داشتم پیش از آن که خداوند را ملاقات کنم همه را بخاطر ترس از عذاب خداوند فدیه می دادم" 📚صحیح بخاری،ج3 ص3489 ❗این کلام عمر را با این آیه قرآن مقایسه کنید: "اگر ستمکاران تمام آنچه روی زمین است را مالک باشند وهمانند آن بر آن افزوده شود حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب روز قیامت رهایی یابند واز سوی خدا برای آنها اموری ظاهر می شود که هرگز گمان نمیکردند"( زمر 47) ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال چرا زن باید برای خروج از خونه از شوهر اجازه بگیرد ✅پاسخ: شكي نيست كه اين دستور، حكمتهايي دارد كه بر ما مخفي است ولي با اندك تامل و توجه به امور ذيل، شايد بتوان به برخي از آن دست پيدا كرد. يك. مديريت مرد نظام خانواده در اسلام، نظامي شورايي با سرپرستي و مديريت اجرايي مرد است. ❗اين مسئله تكاليفي را بر دوش هر يك از اعضاي خانواده ميگذارد و حقوقي را براي آنها مقرر ميكند؛ از جمله اينكه مرد، بايد در جهت تأمين نيازهاي خانواده تلاش كند. از طرف ديگر مسئوليتي بر دوش ديگر اعضا در برابر مرد ايجاد ميكند كه از جمله آنها، كنترلپذيري رفت و آمدها و هماهنگي آن با مرد است.به عبارت ديگر هر اجتماعي كوچك باشد يا بزرگ نياز به مديريت دارد. كانون خانواده، نماد يك اجتماع انساني است كه سعادت و انحطاط آن، نقش زيادي در رشد و نابودي جامعه ايفا ميكند. در اين اجتماع كوچك ولي مهمّ، مديريت و سرپرستي آن با مرد است. البته مرد وظيفه دارد با محبت و اعضاي خانواده را در اداره خانه مشاركت دهد. حقوق يكايك آنها را رعايت كند و بر دلها حكومت كند و از اجبار و زورگويي و بداخلاقي تا نمونهاي براي «حسن معاشرت» باشد. ديگر اعضاي خانواده نيز بايد هماهنگي لازم را با مرد داشته باشند و او را در جهت مديريت بهينه خانواده ياري رسانده و حقوق وي را پاس دارند. دو. تأمين نياز جنسي رعايت حقوق مرد، اقتضاي هماهنگي زن در خروج از منزل را دارد. ❗بر زن واجب است كه به نيازهاي جنسي مرد پاسخ مثبت دهد و مانع مادي و معنوي در برابر او ايجاد نكند. همين نياز، بيرون رفتن بدون اجازه زن را از منزل ناروا مينماياند». ❗از اين رو امور و كارهايي نظير سفر، روزه مستحبي، اعتكاف و... كه منافي حق نياز جنسي شوهر باشد؛ بدون كسب رضايت او جايز نيست. از طرفي، به طور معمول، آسيبپذيري زن در بيرون از خانه، بيش از مرد است. زن ممكن است مورد تعرض و مزاحمت قرار گيرد، از اين رو مرد براي اطمينان خاطر خويش و مصونيت زن، بايد در مورد آمد و شد همسرش به خانه و خارج از آن، نظارت داشته باشد. البته چنين نيست كه همواره خروج زن از خانه، نيازمند اجازه شوهر باشد؛ بلكه در مواردي خروج زن از خانه جايز است، از جمله: 1. براي كسب علوم واجب و يا انجام دادن تكاليفي كه مستلزم خروج از خانه است. 2. احقاق حق؛ مانند دادخواهي و شكايت در دادگاه يا اداي شهادت و امثال آن. 3. براساس برخي از فتاوا در صورتي كه زن قبل از ازدواج، استخدام در كاري بوده است، بعد از ازدواج نيز ميتواند سر كار خود برود و ازدواج مانع آن نيست. 4. چنانچه به صورت شرط ضمن عقد - به هنگام عقد ازدواج -جواز خروج از خانه را شرط كرده باشد.در صورتي كه مرد، نفقه زن را تأمين نكند و او براي تأمين آن، ناچار به خروج از منزل باشد و به طور كلي براي هر امر لازمي كه متوقف بر خروج از خانه ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
: این نوع دعاها براى تعلیم مردم بوده است; من بعد از این پاسخ کمى کردم و با خود گفتم: آخر این دعا را حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) در سجده هاى نیمه شب خود مى خواند و در آن ساعت ها کسى کنارش نبوده تا منظور تعلیم آنها باشد؟! مدّتى از این واقعه گذشت، روزى «مؤیّد الدین محمّد بن علقمى وزیر» همین سؤال را از من کرد و من همان پاسخ اوّل و ایرادى که به آن داشتم را به او گفتم، آن گاه اضافه کردم که «شاید معناى صحیح این دعا جز این نباشد که حضرت آن را از باب تواضع و فروتنى نسبت به پروردگار عرضه داشته باشد. ولى بیان این طاووس مشکل مراحل نکرد و این عقده همچنان در دلم ماند تا معظّم له دار فانى را بدرود گفت. پس از گذشت روزگار درازى از توجّهات امام موسى بن جعفر (علیه السلام) مشکلم حل شد و پاسخ صحیح آن را یافتم که اینک براى شما مى نویسم: «اوقات پیامبران و ائمّه (علیهم السلام) مشغول به ذکر خداست و دل هاى آنها بسته به جهان بالاست، آنها همیشه - همچنان که معصوم فرموده است: خدا را آن چنان عبادت کن مثل این که تو او را مى بینى که اگر تو او را نبینى او تو را مى بیند، - مراقب این حقیقتند. آنها همیشه متوجّه او و به تمام معناى رو به سوى او دارند که هرگاه لحظه اى از این حالت غافل شوند و کارهاى مباحى از قبیل خوردن و آشامیدن آنها را از این حالت توجّه باز دارد، آنها همین مقدار غفلت را براى خود گناه و خطا مى دانند و از خدا طلب آمرزش مى نمایند.» ❗برگرفته از کتاب: پاسخ به پرسشهای مذهبی، ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، ص131 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال اگه امامان معصومند پس چرا در دعاهاشون این قد استغفار وتوبه میکردن؟ ✅پاسخ: علمای شیعه از دیر باز از این سوال به طرق مختلف پاسخ داده اند. ❗ما پاسخ ایات عظام مکارم وسبحانی را خدمت شما عرض می کنیم: "دانشمندان اسلامى، از دیر زمان به این ایراد توجّه داشته و پاسخ هاى گوناگونى به آن گفته اند که شاید روح همه آنها یک چیز باشد و آن این که گناه و معصیت در این گونه موارد همه جنبه «نسبى» دارد نه این که از قبیل گناهان مطلق و معمولى باشد. ❗توضیح این که: در تمام امور اجتماعى، اخلاقى، علمى، تربیتى و دینى انتظاراتى که از افراد مختلف میرود همه یکسان نیست. ما از میان صدها مثالى که ممکن است براى روشن شدن این مطلب آورد، تنها به نمونه زیر اکتفا مى نماییم: ❗هنگامى که عدّه اى تصمیم مى گیرند مثلا یک بیمارستان براى مستمندان بسازند، اگر یک کارگر معمولى که درآمدش براى مخارج خودش کافى نیست مبلغ مختصرى به این کار کمک کند بسیار شایان تقدیر است، امّا اگر همین مبلغ را یک فرد بسیار ثروتمند و پولدار بدهد، نه تنها شایان تقدیر نیست بلکه ایجاد یک نوع نفرت و ناراحتى و انزجار مى کند; یعنى، همان چیزى که نسبت به یک فرد، خدمت قابل تحسینى محسوب مى شد، از یک فرد دیگر کار ناپسندى شمرده مى شود! با آن که از نظر قانونى، چنین شخصى به هیچ وجه مرتکب جرم و خلافى نشده است. دلیل این موضوع همان طورى که در بالا تذکّر داده شد این است که: انتظاراتى که از هرکس مى رود بسته به امکانات او از قبیل عقل، دانش، ایمان و بالاخره قدرت و توانایى اوست. چه بسا کارى که انجام آن از یک نفر عین ادب، خدمت، محبّت و عبادت شمرده مى شود، امّا از فرد دیگرى عین بى ادبى، خیانت، خلاف صمیمیّت و کوتاهى در بندگى و اطاعت محسوب مى گردد! ❗اکنون با توجّه به این حقیقت، موقعیّت پیامبران و امامان را در نظر بگیریم و اعمال آنها را با آن موقعیّت فوق العاده عظیم مقایسه نماییم: آنها مستقیماً با مبدأ جهان هستى مربوطند و شعاع علم و دانش بى پایان او بر دل هاى آنها مى تابد، حقایق بسیارى بر آنها آشکار است که از دیگران مخفى است، علم و ایمان و تقواى آنها در عالى ترین درجه قرار دارد، خلاصه آنها به اندازه اى به خدا نزدیکند که یک لحظه سلب توجّه از خداوند براى آنها لغزش محسوب مى شود. ❗بنابر این، جاى تعجّب نیست افعالى که براى دیگران مباح و مکروه شمرده مى شود، براى آنها «گناه» نامیده شود! گناهانى که در آیات و سخنان پیشوایان بزرگ دینى به آنها نسبت داده شده و یا خود در مقام طلب آمرزش از آنها بر آمده اند همه از این قبیل است; یعنى، مقام و موقعیّت معنوى و علم و دانش و ایمان آنها، آن قدر برجسته است که یک غفلت جزئى در یک کار ساده معمولى براى آنها «گناه» شمرده شده است و جمله معروف «حَسَناتُ الاَبْرارِ سَیِّئاتُ الْمُقَرَّبین; اعمال نیک خوبان، گناه مقربّان خدا محسوب مى شود» نیز اشاره به همین حقیقت دارد. ❗فیلسوف عالى قدر شیعه، مرحوم خواجه نصیر الدّین طوسى نیز در یکى از کتاب هاى خود پاسخ فوق را این طور توضیح مى دهد: «هرگاه کسى مرتکب کار حرامى شود و یا امر واجبى را ترک کند معصیت کار است و باید توبه کند، این نوع گناه و توبه مربوط به افرادى عادّى و معمولى است. ولى هرگاه امور مستحب را ترک کند و کارهاى مکروه را به جا آورد، این نیز نوعى گناه شمرده مى شود و باید از آن توبه نماید، این نوع گناه و توبه مربوط به افرادى است که از قسم اوّل از گناه معصومند. گناهانى که در قرآن و روایات به برخى از انبیاى گذشته مانند آدم، موسى، یونس... نسبت داده شده از این نوع گناهان است نه از نوع اوّل و هرگاه کسى التفات به غیر خدا پیدا کند و با اشتغال به امور دنیا از توجّه به خدا آنى غافل شود، این نیز براى اهل حقیقت نوعى گناه به شمار مى آید و بایستى از آن توبه کند و از خداى براى آن طلب آمرزش نماید. پیامبر اسلام و پیشوایان دین ما که در دعاها اقرار به گناهان خود کرده و از خدا آمرزش و بخشش خواسته اند، گناهان آنان از این نوع گناهان است، نه از نوع اوّل و دوم.» ❗بد نیست براى تکمیل این پاسخ، موضوعى را که دانشمند بزرگوار شیعه مرحوم «علىّ بن عیسى اربلى» ضمن بیان تاریخ زندگانى حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) نوشته در این جا نقل نماییم: «امام هفتم دعایى دارد که آن را هنگام سجده شکر مى خوانده و در آن اقرار به انواع گناهان کرده و از خدا پوزش خواسته است. من هنگامى که آن دعا را دیدم در فهم معناى آن زیاد فکر کردم و با خود گفتم: چگونه از کسى که شیعه عقیده به «عصمت» او دارد، این گونه کلماتى که اقرار به انواع گناهان است صادر مى شود؟! هرچه فکر کردم، فکرم به جایى نرسید تا روزى فرصتى دست داد و با «رضىّ الدّین ابى الحسن علىّ بن موسى بن طاووس» در یک جا بودیم، این مشکل را از او پرسیدم، او فرمود: مؤیّد الدّین علقمى وزیر، همین سؤال را چندى پیش از من کرد و من در جواب او گفتم
سوال اون بچه تو شکم حضرت زهرا بوده کی دونسته پسره اون وقتا که سونو گرافی نبوده جالبش اینه اسمشم تو شکم مادرش گذاشتن محسن ✅پاسخ: آن کودک را پیامبر گرامی که با وحی الهی در ارتباط بود به نام محسن نام نهاده بودند. ❗در روایتی حضرت علی فرمود: "فرزندان خودرا قبل از آنکه متولد شوند نام نهید واگر نمی دانید پسر است یا دختر انان را به اسامی نام نهید که مشترک بین دختر وپسر است... چرا که رسول الله محسن را قبل از آنکه متولد شود نام نهاد" 📚الکافی، ج6 ص18 ❗پیامبر گرامی نیز به تصریح قرآن وروایات فراوانی در کتب خودتان عالم به علم غیب بود. خداوند می فرماید: "عالم الغیب او است وکسی را بر غیبش آگاه نمی سازد مگر رسولانی که آنها را برگزیده است"( جن 26 و27) ❗مسلم و دیگران روایت کرده اند که حذیفه می گوید: "پیامبر به من علم گذشته واینده را اموخت" 📚صحیح مسلم،ج5 ص410 ح22 📚مسند احمد،ج6 ص534 ح22770 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان @poorseman
سوال سوالی داشتم. آیا روایت یا حکمی مبنی بر این هست ک زنان باید به طور کامل موی سر خود رو بپوشانند؟ حکم گردی صورت را میدانم اما اگر مقداری از موی سر روی صورت قرار گیرد موجب عذاب و گناه است؟ ✅پاسخ: حجاب حکمی اسلامی بر خواسته از قرآن وروایات متواتر اسلامی است.خداوند در آیه 31 نور حکم آن را برای جامعه اسلامی واحاد مسلمین لازم می شمارد. ❗ودر روایات فراوانی نیز بر وجوب آن تصریح شده است 📚وسایل الشیعه،ج20 ص200 باب 109 📚بحار الانوار،ج101 ص31 باب 34 ❗️مضمون ایات قران وروایات در حدیث زیر امده است امام صادق فرمود: "زن تنها مجاز است صورت ودو دست خود تا مچ را از نامحرم نپوشاند ( وسایر اعضای بدن را باید بپوشاند)" 📚قرب الاسناد،ص40 ❗حال که روشن شد حکم حجاب یک حکم الزامی و واجب است، افرادی که علنا ودر جامعه این حکم را رعایت نمی کنند باید نهی از منکر شوند واین وظیفه طبق روایات وظیفه آحاد مردم وحکومت اسلامی می باشد، چرا که امر به معروف ونهی از منکر یک حکم قطعی اسلامی است 📚وسایل الشیعه،ج16 ص117 به بعد ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال سوال بنده درباره ی سن تکلیف دختران است مگر نه اینکه ملاک بلوغ دختر دیدن خون حیض است پس چرا مراجع سن 9 سال تمام قمری را به عنوان سن بلوغ و تکلیف دختران بیان میکنند؟واقعا امروزه دختر 9ساله هم از نظر جنسی وهم جسمی وهم فکری به بلوغ نرسیده ,شاید این امر در مورد دختران عرب در گذشته صدق میکرده اما درمورد اکثر دخترای ما نه.با این حال بازم در زمان ما این حکم مصداق داره؟ممنون میشم پاسخ بدین ✅پاسخ یکی از شروط اساسی تکلیف عقل است ۰به این معنا که فرد باید در حدی باشد که بتواند خوب وبد را تشخیص دهد۰دراین باره روایات متعددی در منابع روایی ما امده است 📚وسایل الشیعه ج1 ص39 باب 3 ❗️وشکی در این نیست که رشد عقلی وفکری دختران زودتر از پسران می باشد واین امر به تایید کارشناسان فن نیز رسیده است ❗️امام صادق فرمود: دختر زمانی که به نه سال رسید حد بر او جاری میشود 📚وسایل ج1 ص43 در روایت دیگری امده است که دختر اگر به نه سالگی رسد مکلف میشود 📚الکافی; ج۷ ص197 و198 مساله تفاوت فرزتدان عصر ما با اعصار پیشین باید در همه جوانب سنجیده شود مثلا اگر در گذشته بلوغ جسمی افراد بویژه در مناطق گرمسیری اهنگ تند تری داشته است امروزه رشد عقلی وفکری وجنسی جوامع بشری اهنگ تندتری دارد و در مساله تکلیف همه این جوانب مد نظر است ۰ ❗️انچه فقیه در جست وجوی ان است یافتن حکم شرعی از طریق نصوص وارده در متون دینی است وانچه اکثر فقیهان در مورد بلوۼ دختر بدست اورده اند شرط اتمام نه سالگی است لیکن اگر در این سن دختر توان انجام تکالیفی همچون روڗه را نداشته باشد تدریجا قضای ان را در شرایط توانمندی به جا می اورد ۰ ❗️اگر دختر پیش از نه سالگی خون ببیند ان خون حیض محسوب نمیشود هر چند نشانه ای حیض را داشته باشد ۰ملاک برای بلوۼ نه ساگی است نه خون دیدن 📚العروه الوثقی ج1 فصل فی الحیض ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال میشه در باره عید نوروز معلومات ارسال کنید چون ما در افغانستان در منطقه هستیم که سنی و وهابی ها هستند و هر سال میگویند که نوروز حرام است ✅پاسخ شيخ صدوق نقل مى كند: «وأتي علي عليه السلام بهدية النيروز ، فقال عليه السلام : ما هذا؟» خدمت حضرت امير (ع) هديه اى آوردند، حضرت فرمود اين چه هديه اين است؟ پاسخ دادند: «يا أمير المؤمنين اليوم النيروز» اين هديه روز نوروز است، حضرت هديه را پذيرفت و فرمود «اصنعوا لنا كل يوم نيروزا». شما هر روز را براى ما نوروز قرار دهيد. (هر روزتان نوروز باد). 📚من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 300، ح 4073 . از اين روايت استفاده مى شود كه حضرت هيچگونه مخالفتى با عيد نوروز نفرمودند، بلكه فرمودند هر روزتان نوروز باد. ❗️و در روايت ديگرى حضرت امير عليه السلام فرمود: «اليوم لنا عيد ، وغدا لنا عيد ، وكل يوم لا نعصي الله فيه فهو لنا عيد امروز  براى ما عيد است و فردا هم عيد ما هست و هر روز كه خدا را معصيت نكنيم آن روز عيد ما است. 📚مستدرك الوسائل، ج 6، ص 154، ح 6679. ❗️شيخ طوسى در مصباح از امام صادق (ع) نقل كرده كه حضرت به معلى بن خنيس فرمودند: «إذا كان يوم النيروز فاغتسل والبس أنظف ثيابك ، وتطيب بأطيب طيبك ، وتكون ذلك اليوم صائما روز نوروز غسل كن و پاكيزه ترين لباست را بپوش و خود را خوشبو نما و اين روز را روزه بگير و بعد از نماز ظهر و عصر چهار ركعت نماز (با آداب خاصى) بجاى آور و دعا كن «يغفر لك ذنوب خمسين سنة».خداوند گناه پنجاه سال تو را مى آمرزد. 📚 وسائل الشيعة ج 8، ص 172 - 173، ح 10338، مصباح المتهجد : 790. 📚ابن فهد حلى در مهذب نقل كرده كه امام صادق (ع) به معلى بن خنيس فرمود: «إن يوم النيروز هو اليوم الذي أخذ فيه النبي ( صلى الله عليه وآله ) لأمير المؤمنين ( عليه السلام ) العهود بغدير خم فأقروا له بالولاية ، فطوبى لمن ثبت عليها ، والويل لمن نكثها» روز نوروز همان روزى است كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله در غدير خم، از مردم نسبت به امير مؤمنان (ع) عهد و پيمان گرفت. و در اين روز با ولايت على (ع) تجديد پيمان نماييد، خوشا به حال كسى كه در ولايت على (ع) ثابت قدم بماند و واى به حال كسى كه پيمان شكنى كند. و حضرت در ادامه فرمود: «وما من يوم نيروز إلا ونحن نتوقع فيه الفرج ، لأنه من أيامنا حفظه الفرس وضيعتموه». ما در روز نوروز انتظار فرج داريم، زيرا آن روز از روزهاى ويژه ما اهل بيت است كه شما آن را ضايع كرديد ولى فارسها آن را حفظ كردند. 📚المهذب : 194،  وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 173 ، ح 10339، والبحار 59 : 119. ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال این پست رو تو لاین گذاشتن ویک عالم کامنت زیرش من نمیدونم چی باید جوابشون رو بدم... قطع دست سه نوجوان عراقی توسط داعش دستورات قرآن کریم در خصوص سرقت و مجازات سارق چیست؟ در آیه 38 از سوره مائده مجازات سرقت را چنین آورده است: الساق و السارقه فاقطعوا ایدیهما جزا بما کسبو نکالا من ا... والله عزیز حکیم دستهای مرد و زن دزد را قطع کنید که مجازات مذکور کیفر اعمال آنان است . مجازاتی که از جانب خداوند متعال تعیین شده و خداوند توانای بی همتا است و همه شئون را از حکمت انجام می دهد. برخی کامنت گذاشتن باظهور داعش بن مایه اصلی اسلام مشخص شده... وای یه حرفایی میزنن آدم دییونه میشه ✅پاسخ ایت الله مکارم در این باره چنین می اورد: در اينجا به چند نكته مهم بايد توجه داشت. شرائط مجازات سارق: قرآن در اين حكم همانند سائر احكام ريشه مطلب را بيان كرده و شرح آن به سنت پيامبر واگذار شده است ، آنچه از مجموع روايات اسلامى استفاده مى شود اين است كه اجراى اين حد اسلامى(بريدن دست) شرائط زيادى دارد كه بدون آن اقدام به اين كار جائز نيست از جمله اينكه: ۱. متاعى كه سرقت شده بايد حداقل يك ربع دينار باشد. ۲. از جاى محفوظى مانند خانه و مغازه و جيبهاى داخلى سرقت شود. ۳. در قحط سالى كه مردم گرسنه اند و راه به جائى ندارند نباشد. ۴. سارق عاقل و بالغ باشد، و در حال اختيار دست به اين كار بزند. ۵. سرقت پدر از مال فرزند، يا سرقت شريك از مال مورد شركت اين حكم را ندارد. ۶. سرقت ميوه از درختان باغ را نيز از اين حكم استثناء كرده اند. ۷. كليه مواردى كه احتمال اشتباهى براى سارق در ميان باشد كه مال خود را به مال ديگرى احتمالا اشتباه كرده است از اين حكم مستثنى است. و پاره اى از شرائط ديگر كه شرح آن در كتب فقهى آمده است. البته منظور از ذكر شرائط بالا اين نيست كه سرقت تنها در صورت اجتماع اين شرائط حرام است، بلكه منظور اين است كه اجراى حد مزبور، مخصوص اينجا است و گرنه سرقت به هر شكل به هر صورت، و به هر اندازه و هر كيفيت در اسلام حرام است. ❗️آيا اين مجازات اسلامى خشونت آميز است بارها این ایراد از طرف مخالفان اسلام و یا پاره اى از مسلمانان کم اطلاع گرفته شده است که این مجازات اسلامى بسیار شدید به نظر مى رسد. اگر بنا شود این حکم در دنیاى امروز عمل شود باید بسیارى از دست ها را بِبُرند. به علاوه اجراى این حکم، سبب مى شود که یک نفر گذشته از این که عضو حسّاسى از بدن خود را از دست مى دهد، تا پایان عمر انگشت نما باشد. در پاسخ این ایراد باید به این حقیقت توجه داشت: اوّلاً: هر سارقى مشمول آن نخواهد شد، بلکه تنها یک دسته از سارقان خطرناک هستند که رسماً مشمول آن مى شوند. ثانیاً: با توجه به این که راه اثبات جرم در اسلام شرائط خاصى دارد، این موضوع باز هم تقلیل پیدا مى کند. ثالثاً: بسیارى از ایرادهائى که افراد کم اطلاع بر قوانین اسلام مى گیرند، به خاطر آن است که یک حکم را به طور مستقل و منهاى تمام احکام دیگر مورد بررسى قرار مى دهند. به عبارت دیگر، آن حکم را در یک جامعه صد در صد غیر اسلامى فرض مى کنند. ولى اگر توجه داشته باشیم که: اسلام، تنها این یک حکم نیست بلکه مجموعه احکامى است که پیاده شدن آن در یک اجتماع سبب اجراى عدالت اجتماعى، مبارزه با فقر، تعلیم و تربیت صحیح، آموزش و پرورش کافى، آگاهى و بیدارى، و تقوا مى گردد، روشن مى شود که مشمولان این حکم چه اندازه کم خواهند بود. اشتباه نشود! منظور این نیست که در جوامع امروز این حکم نباید اجراء شود بلکه منظور این است که هنگام داورى و قضاوت باید تمام این جوانب را در نظر گرفت. خلاصه، حکومت اسلامى موظّف است براى تمام افراد ملت خود نیازمندى هاى اوّلى زندگى را فراهم سازد، به آنها آموزش لازم را بدهد، و از نظر اخلاقى نیز تربیت کند، بدیهى است در چنان محیطى افراد متخلّف بسیار کم خواهند شد. رابعاً: اگر ملاحظه مى کنیم امروز دزدى فراوان است، به خاطر آن است که چنین حکمى اجراء نمى شود و لذا در محیط هائى که این حکم اسلامى اجراء مى گردد (مانند محیط عربستان سعودى که تا سال هاى اخیر این حکم در آن اجراء مى شد) امنیت فوق العاده اى از نظر مالى در همه جا حکمفرما بود. بسیارى از زائران خانه خدا با چشم خود چمدان ها یا کیف هاى پول را در کوچه و خیابان هاى «حجاز» دیده اند که هیچ کس جرئت دست زدن به آن را ندارد تا این که مأمورین «اداره جمع آورى گمشده ها» بیایند و آن را به اداره مزبور ببرند و صاحبش بیاید، نشانه دهد و بگیرد. غالب مغازه ها در شب ها در و پیکرى ندارند و در عین حال کسى هم دست به سرقت نمى زند. جالب این که: این حکم اسلامى قرن ها اجراء مى شد و در پناه آن مسلمانانِ آغاز اسلام در امنیت و رفاه مى زیستند، اما در مورد تعداد بسیار کمى از افراد ـ که از چند نفر تجاوز نمى کرد ـ این حکم اجراء گردید. آیا بریدن چند دست خطاکار، براى امنیت چند قرن یک ملت قیمت گزا
فى است که پرداخت مى شود؟ بعضى اشكال مى كنند که: كه اجراى اين حد در مورد سارق به خاطر يك ربع دينار منافات با آنهمه احترامى كه اسلام براى جان مسلمان و حفظ او از هر گونه گزند قائل شده ندارد، تا آنجا كه ديه بريدن چهار انگشت يك انسان مبلغ گزافى تعيين شده است. اتفاقا همين سؤ ال - به طورى كه از بعضى از تواريخ بر مى آيد - از عالم بزرگ اسلام، علم الهدى مرحوم سيد مرتضى، در حدود يك هزار سال قبل شد، سؤ ال كننده موضوع سؤ ال خود را طى شعرى به شرح ذيل مطرح كرد: يد بخمس مئين عسجد وديت ما بالها قطعت فى ربع دينار! يعنى : دستى كه ديه آن پانصد دينار است. چرا به خاطر يك ربع دينار بريده مى شود! سيد مرتضى در جواب او اين شعر را سرود: عز الامانة اغلاها و ارخصها ذل الخيانة فافهم حكمة البارى يعنى عزت امانت آن دست را گرانقيمت كرد. و ذلت خيانت بهاى آن را پائين آورد، فلسفه حكم خدا را بدان. 📚تفسیر نمونه، جلد ۴، صفحه ۳۷۹. ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال مگه حضرت مهدی در غیابت در پناه خدا و در سلامت ایشون نیستن و خدا از ایشون محافظت نمیکنن پس چرا ما برای سلامتیشون صلوات میفرستیم؟ ✅پاسخ با توجه به روایات امام عصر مانند انسانهای دیگر زندگی طبیعی داشته ودر میان مردم رفت وامد دارد وممکن است مانند پیامبران دیگر ودیگر امامان به بیماری یا مشکلات دیگر دچار شوند 📚بحار الانوار ج52 ص151 باب 23 ❗️بنابراین صدقه دعا وصدقه وصلوات برای سلامتی حضرت بی تاثیر نیست ومحفوظ ماندن ایشان توسط خداوند به معنای حفظ جان ایشان است ۰ ❗️امامان هم به ما یاد داده اند که چگونه برای ایشان دعا کنیم ۰ امام رضا چنین تعلیم می دادند: ' خداوندا هر گونه بلا را از ساحت ولی خود دور گردان واورا در پناه خود از شر تمام انچه افریده ای محفوظ بدار واورا از پیش رو وپشت سر وراست وچپ وبلایای اسمانی وزمینی محفوظ بدار حفظ کردنی که هر کس را ان طور محفوظ گردانی از بین نرود' 📚مصباح المتهجد ص409 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال آیا زرتشت پیامبر بوده؟ اگر پیامبر بوده حتما باید یه نشونه ی پیامبری داشته باشه و یا اینکه یه معجزه کرده باشه.مثلا حضرت محمد(ص) معجزه های زیادی داره مث شق القمر ولی زرتشت هیچ نشونه یا معجزه ای نداشته یا اینکه چیزی که ثابت کنه پیامبره. پس یعنی زرتشت الکی خودشو پیامبر معرفی کرده؟؟؟؟ ✅پاسخ این که زرتشت پیامبر بوده یا خیر برای ما ثابت نیست اما در روایات اسلامی مجوسیان از پیروان یکی از انبیای بر حق شمرده شده اند که بعدا از اصل توحید منحرف شده وبه افکار وعقاید شرک آلود روی آورده اند. ❗در بعضی از روایات آمده است که مشرکان مکه از پیامبر تقاضا کردند از آنها جزیه بگیرند واجازه بت پرستی به آنها بدهد. پیامبر فرمود: "من جز از اهل کتاب جزیه نمیگیرم ودر مورد مجوس فرمود: "مجوس پیامبری داشتند وکتاب آسمانی، پیامبرشان را به قتل رساندند وکتاب اورا آتش زدند" 📚الکافی،ج3 ص567 ❗حضرت علی فرمود: "خداوند کتابی بر آنها نازل کرد وپیامبری مبعوث نموده است" 📚امالی صدوق،ص280 ❗امام سجاد به نقل از پیامبر فرمود: "با آنها طبق سنت اهل کتاب رفتار کنید منظور پیامبر مجوس بود" 📚الفقیه،ج2 ص53 جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به: 📚وسایل الشیعه،ج15 ص127 باب 49 📚بحار الانوار،ج14 ص451 باب 31 📚تفسیر نمونه،ج14 ص44 ❗اما این که پیامبرشان همان زرتشت بوده است یا خیر برای ما مشخص نیست وما تنها طبق این روایات آنان را جزو اهل کتاب محسوب می کنیم ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال سوالی داشتم از خدمتتون. همیشه وقتی صحبت از علت خلقت انسان میشود در جواب می گویند به کمال رسیدن انسان هدف بوده است. اما برای من سوال است که ، خداوند که از سرنوشت انسان خبر دارد و میداند این بنده ای که خلق میکند در پایان بهشتی است یا جهنمی پس به کمال رسیدن معنایی ندارد چون اعمال انسان از قبل تعیین شده تا به سرنوشتی که از قبل هم تعیین شده برسد. پس این که می گویند کمال رسیدنی وجود ندارد درست است،چون حق انتخابی وجود ندارد و ما باید مسیری که از قبل تعیین شده رو طی کنیم تا بمیریم. میشود روشنگری کنید؟ ✅پاسخ: باید دید تقسیر صیحیح قضا و قدر الهی چیست ۰با روشن شدن این موضوع پاسخ سوال شما بدست می اید در این شکی نیست که قضا وقدر مساله ای مسلم در اسلام است وقضا وقدر خداوند همه چیز را فرا گرفته است دراین باره روایات فراوانی داریم 📚بحار الانوار،ج5 ص84 باب 3 ❗اما تفسیر قضا وقدر را از زبان ایت الله العظمی مکارم شیرازی زید عزه بشنویم: "هرگز مفهوم قضا وقدر این نیست که سرنوشت انسان از نظر سعادت وشقاوت واطاعت ومعصیت، خوشبختی وبدبختی، به طور اجبار از پیش تعیین شده، سرنوشتی حتمی وغیر قابل تغییر. این یک خرافه بیش نیست. قضا وقدر از یک نظر اشاره به قانون علیت است.به این معنا که خداوند مقدر کرده است افرادی که مثلا سعی وکوشش کنند موفق شوند وافراد سست وتنبل ناموفق باشند، مطیعان سعادتمند کردند،عاصیان بدبخت وشقاوتمند، ملتی که متحد باشد پیروز گردد وانها که راه تفرقه بپیمایند شکست خورند واین است قضا وقدر الهی که انتخاب هر کدام از این مسیرها دست خود انسان است" 📚پیام قرآن،ج4 ص580
سوال ایا خدا بر روی عرش است مگر خدا جسم است معنای جمله الرحمان علی العرش استوی چیه ✅پاسخ عرش در لغت به معنى چيزى است كه داراى سقف بوده باشد و گاهى به خود سقف نيز عرش گفته مىشود مانند: أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى عُرُوشِها (مانند كسى كه از كنار قريهاى گذشت در حالى كه آن چنان ويران شده بود كه سقفهايش فرو ريخته و ديوار بر سقفها در غلطيده بود) (بقره آيه 259). گاهى به معنى تختهاى بلند همانند تخت سلاطين نيز آمده است، چنان كه در داستان سليمان مىخوانيم كه مىگويد: أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِها: كداميك از شما مىتوانيد تخت او (بلقيس) را براى من حاضر كنيد (سوره نمل آيه 38). و نيز به داربستهايى كه براى برپا نگهداشتن بعضى از درختان مىزنند، عرش گفته مىشود: همانطور كه در قرآن مىخوانيم وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ: او كسى است كه باغهايى از درختان داربستدار و بدون داربست آفريد (انعام آيه 141). ❗️ولى هنگامى كه در مورد خداوند به كار مىرود و گفته مىشود عرش خدا، منظور از آن مجموعه جهان هستى است كه در حقيقت تخت حكومت پروردگار محسوب مىشود. اصولا جمله اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ كنايه از تسلط يك زمامدار بر امور كشور خويش است، همانطور كه جمله ثل عرشه (تختش فرو ريخت) به معنى از دست دادن قدرت مىباشد، در فارسى نيز اين تعبير كنايى زياد به كار مىرود، مثلا مىگوئيم در فلان كشور، جمعى شورش كردند و زمامدارشان را از تخت فرو كشيدند، در حالى كه ممكن است اصلا تختى نداشته باشد، يا جمعى به هواخواهى فلان برخاستند و او را بر تخت نشاندند، همه اينها كنايه از قدرت يافتن يا از قدرت افتادن است. بنا بر اين در آيه مورد بحث جمله اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ كنايه از احاطه كامل پروردگار و تسلط او بر تدبير امور آسمانها و زمين بعد از خلقت آنها است. و از اينجا روشن مىشود: آنها كه جمله فوق را دليل بر تجسم خدا گرفتهاند گويا توجه به موارد استعمالات فراوان اين جمله در اين معنى كنايى نكردهاند. 📚تفسیر نمونه ج6 ص204 🆔ایدی برای طرح سوالات @poorseman
سوال شاعران ، اشعاری از باب تشبیه صرفأ با قصد تمثیل در مدح مقام رهبری می سرایند ... همچون : حسین دوران ... حسین زمانه آیا از نظر شرعی کار اشتباهی است ؟ ✅پاسخ ما از جنبه کلامی به این سوال نگاه می کنیم که ایا این مقایسه کردن صحیح به نظر می رسد وبر مبنای روایات شیعه وسنی می باشد یا خیر ❗️شیخ صدوق در عیون خود روایت می کند که حضرت علی فرمود‌: نحن اهل البیت لا یقاس بنا احد ما اهل بیتی هستیم که هیچ کس قابل قیاس با ما نیست 📚عیون الاخبار ص225 ❗️ علامه طبری از بزرگان اهل سنت از پیامبر گرامی روایت می کند که فرمود: ما اهل بیتی هستیم که هیچ کس با ما قیاس نمیشود 📚ذخایر العقبی ص17 _ ینابیع الموده ص178_ منتخب کنزالعمال در حاشیه مسند احمد ج5 ص94" ❗️ این مضمون روایت فراوان در کتب شیعه وسنی امده است که جهت اگاهی تفصیلی رجوع فرمایید به کتاب شریف بحار الانوار ج26 ص267 باب 6 🆔ایدی برای طرح سوالات @poorseman
سوال ميخواستم بدونم كه در خواست و توسل به فرزندان امام حسين ع كه معصوم نيستند مثل حضرت رقيه س و حضرت علي اصغر ع درسته؟ مگه اونها در چي مقامي بودند؟ اصلا مگه تو دستگاه خدا پارتي بازي هم هست كه به واسطه خويشاوندي با امام معصوم ادم صاحب كرامات بشه؟ اصلا مگه يه بچه شش ماهه ميفهمه چيزي رو ؟ ✅پاسخ از انجا که خداوند علم دارد که برخی انسان ها در اینده با استفاده از اختیار خود وبا اعمال نیک به مقامات بالایی می رسند خداوند از همان سنین کودکی یعضی از درهای ۼیب وشهود را به روی ایشان می گشاید وبه انها مقاماتی را میدهد اگر چه در خردسالی باشند چنان که به حضرت عیسی مقام حکمت را داد ویا به امام جواد در سن کودکی مقام امامت داد وبه این نکته در اوایل دعای ندبه اشاره شده است وبزرگان نیز بر صحت ان استدلال کرده اند 📚ادب فنای مقربان ' ایت الله جوادی املی ج3 ص257 ❗️از باب مثال معلمی را در نظر بگیرید که چون از موفقیت دانش اموز اطمینان دارد قبل از ازمون اخر سال جایزه ای به دانش اموز میدهد هر چند ممکن است دانش اموز به علت تصادف در یک حادثه موفق به شرکت در ازمون نشود ❗️لذا توسل به حضرت علی اصۼر ور رقیه صرفا توسل به یک کودک نیست بلکه توسل به یک روح بزرگ است که فرصت بروز ان گوهر وجودش اش را در این عالم خاکی بدست نیاورد ۰ ❗️شیخ جعفر مجتهدی که از ایشان به عنوان یک عارف بزرگ نام برده میشود می گوید‌: هر چه دارم وبه هر کجا رسیده ام از ناحیه علی اصغر وتوسل به ایشان بوده است 📚لاله ای از ملکوت ص371 🆔ایدی برای طرح سوالات @poorseman
سوال میخواستم به این سوالم حتما جواب بدین ماهرکاری میکنیم باید تواون کاراراده خداباشه وگرنه ممکن نیست پس وقتی ماگناه میکنیم خداوندهم اون کاره اراده کرده پس ینی خداوند شریک جرم ماست؟؟؟؟؟؟؟ ✅پاسخ به مقتضای ادله عقلی ونقلی متعدد هیچ فعل وانفعالی در عالم رخ نمیدهد مگر انکه اذن خداوند باید در پی آن باشد ۰ ❗️خداوند می فرماید " بگو خدا افریننده همه چیز است" ‌‌‌( رعد 16) وفرمود‌: ایا افریننده ای جز خدا است ( فاطر ‌) 3 ❗️اما باید توجه کرد عقیده توحید در خالقیت مستلزم جبر وسلب اختیار از انسان نمیشود ❗️انسان در انجام افعال خود مختار وآزاد است ولی نباید فراموش کرد که تمام قدرت ونیرو وحتی آزادی اراده او از سوی خدا است او است که همه این نیروها را به انسان داده است و او است که می خواهد انسان آزاد باشد و به این ترتیب اعمال انسان در عین این که مستند به خود او است مستند به خدا نیز می باشد و از دایره خلقت او خارج نیست ۰ ❗️این عقیده همان اعتقاد به امر بین الامرین است که از مختصات شیعه می باشد ❗️امام صآدق فرمود: ما اهل بیت نه می گوییم انسان مجبور است و نه می گوییم کاملا ازاد است ( بلکه امری بین جبر وتفویض است ) 📚 امالی صدوق ص279 ❗️در روایت دیگر از امام صادق سوال شد ایا خداوند بندگان را بر انجام معاصی مجبور کرده است فرمود‌: خداوند بسیار عادل است وهیچگاه بندگان را بر معاصی مجبور نمیکند سپس انان را عذاب کند 📚الکافی ج1 ص 159 ❗️ جهت اطلاع بیشتر از روایات وارده در این باب رجوع کنید به 📚تکمله الوسایل ، حر عاملی ج1 ص228 باب 38 📚 بحار الانوار ج5 ص2 باب 1 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال بنده درمورد یک موضوع فراگیر و عمومی جامعه حال حاضر دارم بحث و گفتگو میکنم این موضوع هم بحث همکار بودن خانم نامحرم با آقای نامحرم هست،یعنی "رابطه کاری" همان طور که میدانید همین رابطه های کار بسیاری خانواده هارو بهم ریخته و بسیاری ازدواج های محکوم به شکست رو شکل داده... با توجه به این که روز به روز این موضوع داره فراگیرتر و بیشتر میشه مخصوصا در همین شرکتهای بازاریابی و... آیا مراجع و رهبری نظری در این مورد ندادن؟؟؟ چه برخوردی با این موضوع دارن؟؟؟ آیا حدیث یا روایتی از ائمه معصوم در این مورد نداریم؟؟؟ بطور کلی این موضوع بین مراجع دینی و کارشناسهای اجتماعی و روانشناسی چگونه تحلیل میشه و چه جبهه ای گرفته اند؟؟؟ ✅پاسخ اسلام به زن حق اشتۼال وحق مالکیت وتحصیل ثروت داده است 📚شخصیت وحقوق زن ص183 ❗️ واختلاط زن و مرد در محیط کار اگر سبب نگاه گناه الود نباشد وترس افتادن به حرام در میان نباشد از نگاه مراجع تقلید بی اشکال است 📚احکام نگاه و پوشش ص69 پرسش 92 ❗️اما از روایات اسلامی استفاده می شود که انچه شایسته است ان است که زن در محیطی قرار گیرد که کاملا از نامحرم پوشیده باشد ❗️امیر مومنان به فرزندش امام حسن چنین فرمود‌: تا می توانی کاری کن که زن تو با مردان بیگانه معاشرت نداشته باشد هیچ چیز بهتر از خانه زن را حفظ نمیکند اگر بتوانی کاری کنی که جز تو مرد دیگری را نشناسد چنین کن 📚نهج البلاۼه نامه 31 ❗️امام باقر فرمود‌: زنان از جمله چیزهایی هستند که حفظ وپوشاندن انان لازم است پس انان را با در خانه بودن حفظ کنید ومستتر دارید 📚الفقیه ج3 ص390 ❗️ حضرت زهرا فرمود‌: برترین زنان کسانی هستند که نه انان مردان را ببینند و نه مردان انان را ببینند 📚کشف الۼمه ج1 ص466 ❗️جهت اگاهی بیشتر از این نوع روایات رجوع فرمایید 📚وسایل الشیعه ج20 ص65 باب 24 📚 مستدرک الوسایل ج14 ص181 باب 21 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال عزیزی سوالی رو مطرح کرد که برای من خیلی جای سوال نبوده ولی همین که نتونستم جوابشو بدم من رو وادار کرد که اینجا مطرحش کنم ایشون پرسیدن این تناقض رو تو آیات قرآن برام حل کن که یجا خدا فرمودن انسان از گل خلق شده و جای دیگه فرمودن از نطفه ! ✅پاسخ خداوند در ایه 7 سجده می فرماید: اۼاز افرینش انسان را از گل قرار داد ❗️علامه طباطبایی در تفسیر المیزان چنین می اورد: مراد از انسان در ایه فرد فرد ادمیان نیست تا بگویی خلقت فرد فرد از گل بوده بلکه مراد نوع ادمی است ۰می خواهد بفرماید مبدا پیدایش این نوع گل بوده که همه افراد منتهی به وی میشود وخلاصه تمامی افراد این نوع از فردی پدید امده است که او از گل خلق شده است چون فرزندانش از راه تناسل وتولد از پدر ومادر پدید امده اند ومراد از ان فردی که از گل خلق شده ادم وحوا است ۰ ❗️دلیل گفتار ما این است که در دنباله جمله مورد بحث می فرماید " سپس نسل اورا از ابی بی مقدار خلق کرد" ( سجده 8‌) ❗️این تعبیر می فهماند که منظور از خلقت انسان همان اولین فردی است که از گل خلق شده نه فرد فرد انسان ها که از ابی بی مقدار خلق شده اند 📚ترجمه تفسیر المیزان، ج16 ص374 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman