eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال در بعضی از شبهات مطرح میکنند ک حضرت یوسف به خدمتگذارانش سپرد تا جام طلا را در بار برادرش بنیامین گذاشتند و خود اظهار بی اطلاعی کرد تا به بهانه دزدی او را در پیش خود نگهدارد در حالی که پیامبران دروغ نمیگویند و جالبتر اینکه در ادمه آیه میگوید که من این مکر را از خداوندم آموخته ام لطف کنید دلیل این ترفند حضرت یو سف بفرستید ✅پاسخ یکی از مواردی که در رابطه ی با عصمت یوسف بران استدلال میشود تا عدم عصمت ایشان اثبات شود،ایه ی هفتاد سوره ی یوسف است که میفرماید: «هنگامیکه (مأموریوسف)بارهای انها را بست،جام ابخوری(گران قیمت)پادشاه را در بار برادرش گذاشت،سپس کسی صدا زد ای اهل قافله شما سارقید» ❓ایا جایز است انسان کاری کند که شخص بی گناهی ،بخصوص برادرش را متهم سازد،چرا پیامبر معصوم راضی شد،چنین نسبتی به افراد بی گناه بدهد ❗️پاسخ این است که جواب این سؤالات از لابه لای ایات سوره یوسف وقرائن دیگر به روشنی میتوان دریافت،زیرا ❗️اولا این کار با توافق خود بنیامین انجام گرفته است،زیرا ایات سوره کاملا گواهی میدهد که یوسف قبلا خود را به او معرفی مرد واو میدانست که این نقشه برای نگه داشتن او چیده شده است وبه این امر راضی بود ❗️ثانیاً گوینده ی این سخن«شما سارق هستید»یکی از کارگزاران یوسف بوده است،پسران یعقوب وقتی پیمانه را داخل بار یکی از برادران یوسف یافتند یقین کردند که سرقت از ناحیه ی انان صورت گرفته به هر حال این سخن واین تشخیص مربوط به کارگزاران یوسف بوده وارتباطی با خود او ندارد،تنها کاری که یوسف انجام داد همان گذاشتن پیمانه دربار برادرش بود ونتیجه ی ان،همان اتهامی بود که مایه ی نجات واسایش وارامش ان برادر میشد واو به این مسأله راضی بود ❗️ثالثأ مجموع این برنامه چه در مورد برادران وچه در مورد پدر،تکمیل برنامه ازمایش خداوند نسبت به انها بود،به تعبیر دیگر یوسف طبق فرمان الهی که از طریق وحی دریافته بود،سبب شد که مقاومت یعقوب دربرابر از دست دادن فرزند دومش که کاملا مورد علاقه اش بود ازموده شود واز این طریق حلقه ی تکامل وپاداش عظیم وثواب او تکمیل شود همچنین برادران در این ماجرا نیز بار دیگر ازموده شوند که ایا حاضرند پیمانی که با پدر بسته بودند در مورد تنها نگذاردن بنیامین عملی سازند ❗️خلاصه مجموعه ی این داستان مملو از صحنه های امتحان وازمایش،چه درمورد یوسف وچه در مورد پدرش وچه درمورد برادرانش است ودرآیه ی زیر به این مطلب اشاره شده است، «اینگونه راه چاره به یوسف یاد دادیم او هرگز نمیتوانست برادرش را مطابق ایین پادشاه مصر بگیرد،مگر انکه خدا بخواهد وما در جات هرکس را بخواهیم بالا میبریم» یوسف،76 ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب پیام قران،ج7،ص118 به بعد وبحارالانوار،ج11،ص72به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال این که اموات در مواقعی مانند جمعه ازاد هستند ایا صحت دارد چه افرادی این گونه می باشند وکیفیت ان چگونه است؟ ✅پاسخ شیخ حرعاملی در کتاب شریف فصول المهمه بابی را گشوده است تحت این عنوان«ارواح مؤمنین وکفار خانواده ی خود را بعد از مرگ زیارت میکنند» ❗️ودراین باب روایات متعددی درهمان معنای باب نقل میکند 📚فصول المهمه،ج1،ص326،باب70 ❗️امام صادق فرمود:«مؤمن خانواده ی خود را زیارت میکند،خداوند انچه ان را دوست دارد به او نشان داده وانچه را مکروه میداند از او مخفی می کندوکافر خانواده ی خود را زیارت میکند درحالیکه انچه دوست دارد از او پنهان میدارد وانچه مکروه میدارد را به اونشان میدهد وفرمود از مؤمنین بعضی هرجمعه خانواده ی خودرا زیارت میکند وبعضی به مقدار عملش» 📚الکافی،ج3،ص230 ❗️در روایات دیگر امام کاظم فرمود:«مؤمن به مقدار اعمالش خانواده ی خود را زیارت میکند،برخی از انان هر روز،وبرخی هر دو روز،وبرخی هر سه روز،کمترین انان هرجمعه،زمان ان وقت ظهر ومانند ان است 📚الکافی،ج3،ص231 📚بحارالانوار،ج6،ص257 ❗جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به کتاب شریف بحارالانوار،ج6،ص202،باب8 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال نظر شما درباره نماز جمعه چیست؟ ایا اگر کسی معتقد باشد که نماز جمعه درحال حاضر واجب عینی است.مشکل دارد؟ ایا صحیح است که بین علما قدیم و معاصر بر روی واجب عینی بودن یا واجب تتخیری بودن نماز جمعه اختلاف نظر وجود داشته و دارد؟ اگر میشود خداپسندانه توضیح بدهید ✅پاسخ بین علمای شیعه در مورد وجوب نماز جمعه اختلاف نظر است وچهار قول اساسی دراین مساله مطرح است 1.نمازجمعه در زمان حضور امام واجب عینی ودر زمان غیبت ایشان واجب تخییری است 2.نمازجمعه درزمان حضور امام واحب عینی ودر زمان غیبت ایشان حرام است 3 در زمان حضور امام واجب عینی ودر زمان غیبت ایشان مستحب است 4 نمازجمعه چه در زمان حضور امام ودر چه زمان غیبت ایشان واجب عینی است ❗️ازجمله کسانی که قائل هستند نماز جمعه در جمیع زمانها واجب عینی است،علامه مجلسی است،ایشان در بحارالانوار چنین میاورند: ❗️«از جمله کسانیکه عقیده ی به وجوب نماز جمعه بصورت واجب عینی درعصر غیبت داشته اند،ابوالصلاح وشیخ مفید وبسیاری از علمای امامیه میباشند،چرا که وجوب عینی نماز جمعه را بصورت مطلق اورده وتقیید به زمان حضور امام نکرده اند مانند شیخ کلینی وشیخ صدوق وسایر محدثین که تابع روایات اهل بیت میباشد ❗️علامه در ادامه میاورد، «ان چیزی که نزد من صحیح وثابت است ،وجوب عینی نماز جمعه در تمام زمانها بدون نیاز به اشتراط حضور امام ونایب خاص یا عام ایشان میباشد،بلکه کافی است ،امام جمعه عادل باشد وعالم به مسایل نماز یا از روی اجتهاد ویا از روی تقلید» 📚بحارالانوار،ج86،ص146 ❗️مستند این دسته از علماء که نماز جمعه را در جمیع زمانها واجب عینی میدانند ان است که در روایات؛ وجوب عینی نماز جمعه بصورت مطلق امده واشتراط به وجود امام معصوم نشده است ،مانند این روایت امام باقر که فرمود: ❗️«خداوند واجب کرده است از یک جمعه تا جمعه ی دیگر 53نماز را که یکی از انان نماز جمعه بصورت جماعت است» 📚الخصال،شیخ صدوق،ج2،ص422 ❗️علامه مجلسی در شرح این روایت میگوید: «این خبر در بالاترین درجات صحت میباشد،که وجوب نماز جمعه بصورت عینی در تمام زمانها از ان استفاده میشود» 📚بحارالانوار،ج86،ص155 ❗️یکی دیگر از علمایی که عقیده به وجوب عینی نماز جمعه درتمام زمانها دارد،شیخ حر عاملی است ،ایشان در شرح روایاتی که وجوب نماز جمعه را مشروط به حضور امام میداند،مانند این روایت حصرت علی که فرمود: ❗️«صحیح نیست داوری کردن واقامه حدود واقامه نماز جمعه مگر باحضور امام عادل» 📚دعائم الاسلام،ج1،ص182 ❗️ویا این روایت امام باقر که فرمود: ❗️«نماز جمعه واجب است باحضور امام» 📚مستدرک الوسایل،ج6،ص14 ❗️شیخ حرعاملی در شرح اینگونه روایات میگوید « انچه که در روایات به لفظ امام در احادیث نماز جمعه امده است مراد امام جماعت است که اعم از امام معصوم است،چنانکه علمای لغت بر ان تصریح کرده اند » 📚وسایل الشیعه،ج7،ص311 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال لطفا بفرمایید که چگونه لفظ امام که درباره ائمه بزرگوار به کار میرود به لفظ امام که در قرآن کریم ذکر شده ارتباط دارد و از کجا معلوم است که این امام همان مقامی است که به حضرت ابراهیم و پس از مقام نبوت به او اعطا شد؟ ✅پاسخ خداوند متعال در ایه ی 124بقره میفرماید: «(بخاطر بیاورید)هنگامیکه خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگونی ازمود واو بخوبی از عهده ی ازمایش برامد،خداوند به او فرمود :من تو را امام مردم قرار دادم،ابراهیم عرض کرد از دودمان من نیز امامانی قرار بده،خداوند فرمود:پیمان من به ستمکاران نمی رسد(وتنها ان دسته از فرزندان تو که پاک ومعصوم باشند شایسته ی این مقامند)» ❗️از این ایه دو نتیجه حاصل میشود 1.مقام امامت بالاتر از مقام نبوت است،چرا که ابراهیم پس از انکه نبی بود به مقام امامت رسید 2.مقام امامت تنها به افرادی داده میشود که پاک ومعصوم باشند ❓سوال شما این است که از کجا بدانیم این امامتی که به ابراهیم داده شده،همان امامتی است که به امامان ما داده شده است،تاعصمت وبرتری انان را بر انبیاء ثابت کنیم ❗️پاسخ ان است که طبق انچه در روایات امده است این امامت همان امامتی است که به امامان ما داده شده است ❗️شیخ طوسی در امالی خود روایت میکند که پیامبر گرام فرمود: «من نتیجه ی دعای پدرم ابراهیم هستم انگاه که دعا کرد،تا خداوند امامت را در ذریه اش قرار دهد،خداوند گفت:امامت به ظالمین نمی رسد،کسی که لحظه ای برای بتی سجده کرده باشد،شایسته امامت نیست،نتیجه ی دعوت ابراهیم به من وبرادرم علی منتهی شد که هیچگاه برای بت سجده نکردیم،لذا خداوند مرا پیامبر وعلی را وصی قرار داد 📚امالی طوسی،ص774 ❗️همین حدیث را علمای اهل سنت نیز در کتب خود روایت کرده اند،مانند حافظ ابن المغازلی در کتاب مناقب خود بنا به نقل تفسیراللوامع،ج1،ص629 وهمچنین علامه ترمذی در مناقب مرتضوی،ص41 ❗️جهت اگاهی بیشتر از روایات اهل سنت در این مضمون رجوع شود به کتاب احقاق الحق،ج3،ص 80به بعد ❗️همچنین روایات فراوانی از سایر امامان نیز صادر شده است که برای اثبات امامت وعصمت خود به این ایه ی شریفه استدلال کرده اند که این نشان میدهد که همان امامتی که به ابراهیم داده شده است به امامان ما نیز داده شده است،که جهت اگاهی تفصیلی رجوع شود به بحارالانوار،ج25،ص191،باب6 وتفسیر برهان،ج1،ص316 به بعد ❗️به این هم توجه کنید که برتری امامان بر انبیاء ،مطلبی ثابت وغیر قابل تردید است که روایات فراوانی در این زمینه وارد شده است و علامه مجلسی در بابی که برای این زمینه گشوده است حدود88روایت در برتری امامان بر انبیاء نقل میکند 📚بحارالانوار،ج26،ص267،باب6 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال چرا دیه ی مرد بیشتر از دیه زن است؟ایا خون مرد رنگین تر است؟ ✅پاسخ برای پاسخ نخست باید ماهیت دیه معلوم شود،برخی دیه را به خون بها تفسیرکرده اند،درحالیکه این تفسیر صحیح نیست،زیرا ازنظر فرهنگ اسلامی خون یک انسان مظلوم،معادل خون جمیع انسانها است(ایه ی 32مائده) ❗️بنابراین خون تمام بشر را نمیتوان تقویم وتقدیر مادی کرد،اما در عین حال که دیه به عنوان یک مجازات وعقوبت مطرح است،به منظور جبران خسارت اقتصادی،که از فقدان شخص مقتول پدید امده است،جعل وتشریع شده است ❗️زن ومرد هرچند از لحاظ معنوی،فرهنگی وعلمی ورسیدن به قرب ومقام نزد خداوند ،تفاوتی باهم ندارند 📚بحارالانوار،ج67،ص257،باب56 ❗️اما به لحاظ مسئولیتهای اقتصادی وبازدهی ،قهرا،تفاوت هایی دارند،توضیح اینکه: ❗️مردان غالبأ در خانواده عضو مؤثر اقتصادی خانواده هستد ومخارج خانواده را متحمل میشوند وبا فعالیتهای اقتصادی خود،چرخ زندگی خانواده را به گردش درمیاورند،بنابراین تفاوت میان از بین رفتن مرد وزن از نظر اقتصادی وجنبه های مالی برکسی پوشیده نیست که اگر این تفاوت مراعات نشود،خسارت بی دلیل به بازماندگان مرد مقتول وفرزندان بی گناه او وارد میشود،لذا اسلام با قانون پرداخت نصف مبلغ در مورد قصاص مرد،رعایت حقوق همه افراد را کرده ،واز این خلأء اقتصادی که به یک خانواده میرسد،جلوگیری کرده است ❗️اسلام هرگز اجازه نمیدهد که به بهانه لفظ تساوی،حقوق افراد دیگری،مانند فرزندان شخصی که مورد قصاص قرار گرفته پایمال گردد ❗️البته ممکن است زنانی برای خانواده ی خود نان آورتر از مردان باشند ولی میدانیم احکام وقوانین بر محور افراد دور نمیزند،بلکه کل مردان را با کل زنان باید سنجید،قانون بر پایه ی مصالح عمومی،عادی وغالبی وضع میگردد ونه حالات فردی واستثنایی وطبیعی است که کاربرد اقتصادی مجموع مردان از مجموع زنان بیشتر است واین نکته در قوانین عرفی وعادی نیز حاکم است بنابراین احکام اجتماعی،تابع شرایط عادی وغالبی است در غیر اینصورت جامعه دچار هرج ومرج شده واز هم میپاشد وبه همین جهت شارع در وضع قوانین،اختلافات جزئی را ملاحظه نکرده است،البته احکام حکومتی واحکام ثانوی در موارد استثناء میتواند مشکل را حل کند ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع شود به تفسیر نمونه،ج1،ص611 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال لطفا بفرمایید چگونه خواندن ۱۰۰۰رکعت نمازتوسط امام علی ع ممکن بوده است ؟ ✅پاسخ اینکه حضرت امیر در هر شبانه روز هزار رکعت نماز میخوانده است گذشته از انکه در روایات شیعه امده است 📚تهذیب،ج3،ص63 📚الخصال،ج2،ص517 📚وسایل الشیعه،ج4،ص99 📚بحارالانوار،ج41،ص11،باب101 ❗️در روایات فراوانی از کتب اهل سنت نیز امده است 📚العقدالفرید،ج2،ص258 📚تاریخ ابن خلکان،ج3،ص274 📚صفة الصفة،ج2،ص100 ❗️لذا این مسئله جای هیچ گونه تردیدی ندارد،هزار رکعت نماز خواندن در شبانه روز،همه وقت را نمیگیرید،بلکه وقت بسیاری برای خوراک واستراحت و.....باقی می ماند،بخصوص اگر در نماز فقط حمد خوانده شود،چراکه در روایات ما امده است،که نماز برترین موضوع است،وتا انسان میتواند شایسته است که تحت هر شرایطی نماز بگذارد 📚بحارالانوار،ج79،ص303،باب4 ❗️چگونه این مسئله جای تعجب دارد انگاه که علامه امینی در دفاع از این مطلب چنین می اورد: «در نجف اشرف سراغ داریم افرادی را که در هر 8ساعت هزار رکعت نماز میخوانند،بنابراین مطلب فوق غیر ممکن نیست» 📚الغدیر،ج5،ص40 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال خداوند در ایه ۴ محمد می گوید: هنگامی که با کافران رو به رو شدید گردنهایشان را بزنید این چه منطقی است که دستور می دهد هر کسی که عقاید شما را نمی پذیرد بکشید ✅پاسخ خداوند در ایه مورد اشاره شما چنین می اورد: «فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاق اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد واما فدائ حتی تضعع الحرب اوزارها» ❗️ایه مورد استدلال شما،این ایه است اما متأسفانه از مدعای شما،کاملا به دور است ❗️ایه نمی گوید با کافران هر کجا رو به رو شدید انان را بکشید بلکه می گوید با کافران در میدان نبرد شدید برخورد کنید وانان را که قابل هدایت نیستند بکشید ❗️لقیتم از ماده لقائ در این گونه موارد به معنی جنگ است و قرائن متعددی در خود ایه بر این مطلب گواهی می دهد مانند مساله اسارت اسیران و واژه حرب وشهادت در راه خدا که در ذیل ایه امده است گواه بر این معنی است ❗️بدیهی است که گردن زدن که در ایه امده کنایه از قتل است بنابراین ضرورتی ندارد که جنگجویان کوشش خود را برای انجام خصوص این امر به کار برند هدف این است که دشمن از پای در اید ولی چون گردن زدن روشنترین مصداق قتل بوده روی ان تکیه شده است ❗️بدیهی است هنگامی که انسان با دشمنی خونخوار در میدان نبرد روبرو می شود اگر با قاطعیت هر چه بیشتر حملات سخت و ضربات کوبنده بر دشمن وارد نکند خودش نابود خواهد شد و این دستور یک دستور کاملا منطقی است ❗️برای اگاهی بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه ج21 ص 399 ❗️درتعالیم اسلامی کافر به چهار قسم تقسیم میشود: 1.اهل ذمه: که اقلیت هایی هستند که داخل کشور اسلامی زندگی کرده وحکومت اسلانی متعهد است ،جان ومال وناموس انها را حفظ کرده واز خقوق انها دفاع نماید 2.کافرحربی:یعنی کشورهایی که با مسلمین در حال جنگ بوده وبر انان حمله ور شده واز هیچگونه کارشکنی برضدّمسلمین کوتاهی نمیکنند 3.کافر معاهد:غیرمسلمانانی که اهل ذمه نیستند ،ودر داخل کشور اسلامی زندگی نمیکنند اما با ما مناسبات دوستی دارند وسفیر با ما مبادله کرده ،وگاه پیمان های تجاری،اقتصادی،فرهنگی با مسلمین دارند 4.مهادن:یعنی کفار وکشورهایی که نه در حال جنگ هستند ونه پیمانی با مسلمین دارند ولی نه انان مزاحم مسلمین هستند ونه مسلمین مزاحم انان ❗️اسلام تنها اجازه ی از بین بردن،کافر حربی را،از جهت دفاع از خود به مسلمین داده است ومسلمین به هیچ عنوان حق ندارند،معترض کفاری شوند که تحت سه دسته دیگر از کفار که در بالا بیان داشتیم شوند،چرا که جلن ومال انان محترم است ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب پیام قران ،ایت الله مکارم ج10 ص 362 به بعد پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال باوجوداینکه مصرف موادمخدردستوری نیومده که حرام است بااین وجوددراون دنیامجازاتی واسش تعین شده است یانه اگ جوابش روبزاریدتوی کانال ممنون میشم ✅پاسخ نخست توجه کنید که مسئله مواد مخدر از مواردی است که جزو مسائل مستحدثه می باشد،ودر عصر پیامبر مورد ابتلا نبوده است،تا حکمی بخصوص همانند شراب برای آن امده باشد،اما میتوان حکم ان را با توجه به کلیاتی که در ایات وروایات بیان شده است به دست اورد ❗️چنانکه در روایات ما آمده است که هیچ مسئله ای نیست مگر انکه ازطریق کتاب وسنت میتوان حکم ان را به دست اورد 📚بحارالانوار،ج2،ص168،باب 22 ❗️خداوند میفرماید:«خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید» 📚بقره،195 ❗️روشن است که اعتیاد به مواد مخدر باتوجه به ضررهای فردی واجتماعی ان مصداق ان است که انسان خود را درمعرض هلاکت قرار دهد وخداوند صریحأ میگوید باید از اموری که سبب هلاکت نفس میشود،دوری کرد ❗️همینطور در روایات اسلامی بیان شده است که هیچ کس حق ندارد به خود ودیگران ضرر برساند،«لاضرر ولا ضرار فی الاسلام» 📚الفقیه،ج4،ص334 📚وسایل الشیعه،ج26،ص14 ❗️روشن است که اعتیاد به مواد مخدر ونشر وپخش ان در جامعه مصداق ضرر زدن به خود وجامعه میباشد ❗️همچنین روشن است که اعتیاد به مواد مخدر،مصداق عینی اسراف ومصرف مال وتن درمسیری غیرصحیح میباشد،که طبق ایات وروایات فراوانی این اسراف وتبذیر حرام میباشد 📚بحارالانوار،ج72،ص302،باب77 ❗️لذا میبینیم که فقها نیز صراحتا از استعمال مواد مخدر نهی کرده اند ❗️مقام معظم رهبری میفرماید: «استعمال مواد مخدر واستفاده ی از اتها مطلقاً حرام است بخاطر ضررهای فردی واجتماعی که بر آنها مترتب است وبه همین جهت خرید وفروش وحمل ونقل ونگه داری انها هم حرام است» 📚اجوبة الاستفتاآت،ج2،س324 و325 ❗️حال که حرمت استعمال مواد مخدر به وضوح از کتاب وسنت اشکارشد،اگرفردی مخالفت با این حکم پروردگار بکند،طبیعی است که روز قیامت نتیجه ی این مخالفت خود را خواهد دید 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال سوال من اینه که ما شیعیان اعتقادمون اینه که امامان مثل انبیا علم لدنی داشته اند،با توجه به این مسئله در بحث لیله المبیت اگر مولا علی علیه السلام میدانستند که کشته نمیشوند که فضیلتی ندارد به جای پیغمبر خوابیدن!! واما اگر نمیدانستند که پس علم لدنی چه جایگاهی دارد؟. ممنون میشوم جواب سوالم رو بدید. ✅پاسخ: 1⃣منابع فراوانی از کتب شیعه وسنی روایت کرده اند که آیه ۲۰۷ بقره « از مردم ( حضرت علی ) کسانی هستند که جان خود را بخاطر خشنودی خداوند می فروشند وخداوند نسبت به بندگان رئوف و مهربان است » در شان حضرت علی ودر جریان لیله المبیت نازل شده است انگاه که مشرکین قصد داشتند پیامبر گرامی را در بستر به قتل برسانند حضرت امیر با شجاعت تمام به جای پیامبر در بسترشان خوابید و سبب شد پیامبر گرامی از خطر رهایی پیدا کند ❗️کتب اهل سنت: کفایه الطالب،ص 114- الفصول المهمه،ص33- تذکره الخواص،ص21- نور الابصار،ص82- شواهد التنزیل،ج1 ص196- مستدرک علی الصحیحین،ج3 ص4 -مسند احمد، ج1 ص348-جامع البیان،ج9 ص140- تفسیر کبیر،ج5 ص223- اسد الغابه،ج4 ص25- الجامع لاحکام القرآن،ج3 ص1936- ❗جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب احقاق الحق،ج3 ص23-45- ج6 ص479- 481- ج8 ص335 -348- ج14 ص116-130 والغدیر،ج2 ص49 به بعد ❗اما کتب شیعه: رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار که جامع روایات شیعه است جلد 36 ص41 باب 32 تا روایات شیعه از کتب مختلف در این شان نزول را مشاهده فرمائید 2⃣علم غیب امامان شانی است. یعنی هر موقع بخواهند آگاه می شوند. مرحوم کلینی در کافی شریف روایت می کند که امام صادق فرمود: "امام هر زمانی که بخواهد از مطلبی آگاه شود خدا اورا آگاه می کند" 📚الکافی،ج1 ص258 ❗حال باید دید آیا حضرت علی خواست که درآن شب آگاه شود که آیا اسیب می بیند یا خیر؟ ❗پاسخ آن است که حضرت علی نخواست آگاه شود چرا که اگر می دانست آسیب نمی بیند ودر بستر پیامبر خوابید دیگر این خوابیدن برای او فضیلت نبود که خدا با نزول آیه کار اورا ستایش کند. ❗پس با توجه به نزول آیه در شان حضرت روشن میشود حضرت بدون آگاهی از آسیب دیدن یا ندیدن در بستر پیامبر خوابید وخداوند نیز آیه را در شان ایشان و فضیلت عمل ایشان نازل کرد ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال دلیل اینکه اسمه پدر پیامبر عبدالله هست چیه.الله قبل از اسلام از کجا اومده ✅پاسخ بت پرستان مکه،منکر خدا نبودند،بلکه به خالق یکتا ایمان داشتند وان خالق یکتا را الله می نامیدند ❗️شرک انها در ربوبیت وعبادت بود ،یعنی معتقد بودند که خالق یکتا موجوداتی خداگونه افریده وامور جهان را بعد از خلق به انها سپرده است،انها معتقد بودند که این خدایان پایین دستی هستند که مستقیما امور ما را تدبیر میکنند،لذا باید از اینها طلب حاجت کنیم وباید اینها را عبادت نماییم،لذا خداوند فرمود: «اگر از انها بپرسی،چه کسی اسمانها وزمین را افرید،حتما میگویند الله» زمر،38 ❗️پس پیامبر،عرب را به قبول نمودن خدا فرا نمیخواند،بلکه انها را دعوت می نمود،که برای خدا شریک قرار ندهند، ❗️به این نکته نیز توجه کنید که همه اعراب چنین عقیده ی شرک الودی نداشتند ،گروهی از انان که عمدتأ در قبیله ی بنی هاشم بودند،پیرو دین ابراهیم بوده وجز به خدای یگانه به معبودی اعتقاد نداشتند،پدر واجداد پیامبر گرامی ،بدون استثناء همگی موحد بوده وجز خدای واحد را نپرستیدند ❗️ضمنأ نام الله رانیز خود اعراب اختراع نکرده اند،بلکه این اسمی است که جد عرب یعنی حضرت اسماعیل،رواج داده است 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال میخواستم بدونم وقتی یه موزیک اینقدر به من انرژی میده چه دلیلی برای حرام بودنش هست ممنون وموسیقی حلال چیست ✅پاسخ اکثر فقها به حرمت موسیقی لهوی فتوی داده اند و تمام انواع موسیقی را مشمول این حکم ندانسته اند ؛ پس نمی توان به طور مطلق گفت که هر گونه موسیقی حرام است. 📚رساله دانشجویی ص 201 ❗️دلایل اصلی حرمت موسیقی لهوی، آیات قرآن و روایات پیامبر اکرم واهل بیت است، علاوه بر این؛ گسترش فساد و فحشا، غفلت از یاد خدا، تاثیر سوء بر روان و اعصاب و استفاده ی سوء استعمارگران از آن را نیز می توان از جمله حکمت های حرمت موسیقی و غنا دانست. ❗️خداوند می فرماید : «ازگفتار باطل بپرهیزید » حج،30 ❗️ودرایه دیگر میفرماید: «برخی از مردم کسانی اند که سخن بیهوده را خریدارند» لقمان،6 ❗️درتفسیر ایه امده است که مراد از سخن بیهوده،غنا ووسایل سازواواز میباشد 📚بحارالانوار،ج76،ص240 ❗️پیامبر گرامی فرمود: «خداوند مرا به عنوان رحمتی برای جهانیان برانگیخت وتا سازها وتا نی ها وکارهای جاهلی را،ممنوع کنم 📚بحارالانوار،ج59،ص250 ❗️درروایتی دیگر فرمود:«دوری کنید از گوش به دادن به سازها واوازها ،زیرا این دو نفاق را در دل می رویانند،همچنانکه اب سبزه را می رویاند» 📚کنزالعمال،حدیث4066 ❗️در روایت دیگر امام صادق فرمود: «آوازه خوانی از جمله گناهانی است که خداوند برای ان وعده اتش داده است» 📚الفقیه،ج4،ص58 ❗️در روایتی دیگر پیامبر فرمود: «سه چیز دل را سخت میکند:که یکی از انان شنیدن لهو است» 📚بحارالانوار،ج79،ص252 ❗️همچنین فرمودند: «خانه ای که در ان شراب وقمار وآلات موسیقی باشد،فرشتگان در ان وارد نمیشوند ودعا در ان مستجاب نمیگردد» 📚وسایل الشیعه،ج12،ص235 ❗️در حرمت موسیقی لهوی،یعنی موسیقی که مناسب مجالس لهو ولهب باشد،روایات فراونی امده است که جهت اگاهی ،رجوع کنید به 📚بحارالانوار،ج76،ص239،باب99 📚وسایل الشیعه،ج17،ص312،باب100 📚مستدرک الوسایل،ج13،ص215،باب79 📚میزان الحکمه،ج8،ص536 به بعد ❗️همچنین جهت اگاهی از ضررهای علمی موسیقی وغنا رجوع کنید به کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی،علامه ی سبحانی،ص360،و تفسیر نمونه،ج17،ص24 ❗️از انچه گفتیم روشن شد که موسیقی در اسلام حرام لست ،اما نه هر موسیقی،بلکه موسیقی که مناسب مجالس لهو ولعب باشد ان هم به سبب ضررهایی که بر ان مترتب است 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال لطفا درباره فلسفه ازدواج موقت توضیح دهید و بگویید چه فرقی با زنا دارد ✅پاسخ در رابطه با ازدواج موقت و اثبات مشروعیت ان از کتب فریقین ما در گذشته مفصلا بحث کرده ایم که می توانید برای یافتن ان کلمات متعه،ازدواج موقت و صیغه را در کانال سرچ فرمایید ❗️اما پاسخ این سوال در مورد فلسفه ازدواج موقت: بسیاری از مردم بویژه جوانان به ازدواج دائم دسترسی ندارند،زیرا ازدواج دائم بطور معمول نیاز به مقدمات وهزینه ها وقبول مسولیت های مختلف دارد که امادگی ان برای گروهی حاصل نیست،بعنوان مثال 1:بسیاری از جوانان در دوران تحصیل،قادر به ازدواج دائم نیستند،زیرا نه شغلی دارند ونه مسکن مناسبی ونه هزینه های دیگر 2:افرادی هستند که متأهل میباشند ولی در سفرهای خارج که گاهی بطول می انجامد،گرفتارمحرومیت شدید جنسی میشوند،نه همسران خودرا میتوانند ببرند ونه قدرت ازدواج دائم را دران دیار دارند 3:کسانی هستند که همسران انها گرفتار بیماریهای مختلف ومشکلات دیگری میباشند وتوان رفع نیاز جنسی همسران خود را ندارند 4:سربازانی هستند که به مأموریتهای طولانی برای حفظ مرزها ومانند ان میروند واز خانواده های خود دورند وگرفتار مشکل جنسی هستند 5:گاه در دوران بارداری وشرایط خاص ان مرد مجبور است با همسر باردارش روابط جنسی نداشته باشد وچه بسا جوان است وگرفتار مشکل محرومیت ❗️در این گونه مواقع افراد بر سر دوراهی قرار دارند،الودگی به فحشا یا استفاده از نوعی ازدواج ساده وموقت که مشکلات ازدواج دائم در ان نیست وبطور موقت پاسخگوی نیازهای جنسی میباشد ❗️پیشنهاد پارسایی وچشم پوشی از هردو پیشنهاد خوبی است ولی برای بسیاری قابل عمل نیس وحداقل برای عده ای جنبه ی خیالی دارد ❗️جالب اینکه حتی منکران ازدواج موقت یعنی غالب برادران اهل سنت،هنگامیکه تحت فشار جوانان واقشار دیگر محروم قرار گرفته اند،تقریبا به نوعی ازدواج،شبیه ازدواج موقت تن داده اند وان را ازدواج مسیار می نامند ❗️به هرحال اسلام که ایین الهی مطابق با فطرت ادمی است وتمام نیازهای واقعی انسان را پیش بینی کرده است،ممکن نیست مسئله ی ازدواج موقت را در برنامه ی های احکام خود نگنجانیده باشد 📚شیعه پاسخ میگوید،ایت الله مکارم،ص117به بعد ❗️علامه سبحانی چنین می اورند: «ازدواج مسیار که اهل سنت بر ان هستند داستان مفصلی دارد،اجمال ان این است که برخی از مردان (که در بالا ما از کتاب شیعه پاسخ میگوید اوردیم)بنا به علل وشرایطی که بر انها حاکم است از ازدواج دائم ناتوانند ❗️از طرف دیگر عللی از جانب زنان انان را بسوی ازدواج مسیار سوق داده است 1:دخترانی که بخاطر سن بالا موفق به ازدواج نشده اند ‌ 2:مواردی که تعداد زنان از مردان بیشتر بوده وبه این دلیل تقاضا برای ازدواج وجود ندارد 3:زنان مطلقه ی شوهر از دس داده ای که هرگز جوانان نورس حاضر به ازدواج دائم نیستند ❗️این مشکلات ونظایر ان اخیراً فقهای اهل سنت را در مجمع فقهی جده بر ان داشت که به نوعی از ازدواج به ظاهر دائم ولی در حقیقت موقت تن دهند،وان اینکه هردو طرف پس از عقد دائم کلیه حقوق خود را به یکدیگر ببخشند،جز اینکه مرد گاه وبیگاه به زن سربزند واز این طرق نیاز جنسی انان برطرف شود ونام این ازدواج را مسیار نهاده اند 📚راهنمای حقیفت،علامه سبحانی،ص570 ❗️این بود فلسفه ای کوتاه از ازدواج موقت،اما بخش دوم سؤالتان که گفتید چه فرقی است بین صیغه کردن وزنا ❗️ایت الله مکارم چنین پاسخ میدهند: انها که چنین میگویند گویا اصلا از مفهوم ازدواج موقت اگاهی ندارند،زیرا ازدواج موقت تنها با گفتن دوجمله تمام نمیشوند،بلکه مقرراتی همانند ازدواج دائم دارد،یعنی چنان زنی در تمام مدت ازدواج موقت منحصراً در اختیار یک مرد باید باشد وبه هنگام پایان باید حداقل45روز عده نگه دارد واگر از او صاحب فرزندی شد،باید تمام احکام فرزند بر ان فرد جاری شود،همانند فرزند ازدواج دائم در حالیکه در زنا هیچ یک از این شرایط وقیود وجود ندارد،ایا این دو را با یکدیگر هرگز میتوان مقایسه کرد 📚تفسیرنمونه،ج3،ص343 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال سوال بنده اینست ک آیا بعد از پیامبر هم به معصوم ع وحی شده است ؟اگر شده ...سوال دوم اینست ک مگر به غیر از پیامبر خدا هم وحی می شود ؟؟ ما در قرآن داریم ک به مادر حضرت موسی و به حضرت مریم ع وحی شده با این تفاسیر آیا ما میتوانیم بگوییم ک به امامان هم وحی میشده است ؟لطفا دلیل قانع کننده برایم بیاورید .. ✅پاسخ بعد از پیامبر گرامی به هیچ فردی وحی تشریعی نمی شود یعنی چنان نیست فرشته وحی نازل شده وحلال وحرام تازه ای بعد از پیامبر به فردی ابلاغ کند چرا که پیامبر گرامی طبق ادله قرانی و روایی فراوانی خاتم پیامبران بوده و حلال و حرام ایشان تا ابد باقی خواهد ماند 📚مفاهیم القران ،علامه سبحانی ج3 ص 113 به بعد ❗️امامان وارث علم پیامبر گرامی هستند وکلیه احکامی که در حلال وحرام بیان کرده اند همگان از پیامبر گرامی به انان رسیده است وچنان نبوده است که فرشته وحی در این موضوع وابلاغ حلال وحرام بر انان نازل شود ❗️جهت اگاهی از روایات وارده دراین باب رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار ج2 ص172 باب 23 ❗️اما چنان نیست که فرشته وحی بر غیر انبیاء به هیچ وجه نازل نشود، قران نقل میکند:که فرشتگان همواره بر مریم نازل شده وبا او سخن میگفته اند،با اینکه او پیامبر نبوده است 📚ال عمران،42،43 ❗️در روایات ما نیز امده است که فرشتگان همواره بر امامان نازل شده وبا انان هم نشین بوده اند وانان را تسدید می کرده اند و وظایف خو درا از امامان می گرفته اند ❗️در روایتی امده است که امام صادق فرمود: «خانه های ما محل هبوط ملائکه وجایگاه وحی است وبا دست خود بر چند پشتی زدوفرمود: اینها پشتی هایی است که بسیار اتفاق افتاد،ملائکه بر انها تکیه کرده اند وبسیار شده که نرمی پر وبال انها اینجا ریخته است 📚بصائر الدرجات،ج1،ص90 ❗️در روایت دیگر امده است: حمران ابن اعین به امام باقر گفت:شنیده ایم فرشتگان بر شما نازل میشوند، امام در پاسخ فرمود: بخدا قسم فرشتگان بر ما نازل میشوند وپای بر فرشهای ما میگذارند 📚همان مدرک 📚بحارالانوار،ج26،ص352 ❗️در این زمینه روایات فراوانی نازل شده است که جهت اگاهی تفصیلی،رجوع کنید به بحارالانوار،ج26،ص351،باب 9وجلد25،ص47،باب3 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال امروز روز وفات حضرت ابوطالب می باشد لطفا برایمان بگویید ایا ایشان نعوذ بالله کافر و بی ایمان به پیامبر از دنیا رفتند ببخشید این طور سوال پرسیدم چون اهل سنت و و وهابیت فراوان می گویند بی ایمان بوده تا فضیلتی برای حضرت علی نشود چرا که پدران خلفا همگان در حالت مستی و شرک وبت پرستی بوده اند ✅پاسخ: در این که حضرت ابی طالب با ایمان از دنیا رفته است شکی نیست. ❗شیخ طوسی شیخ الطایفه در این باره می گوید: "بر این ایمان ابوطالب اجماع امامیه است ودر آن اختلاف ندارند آنها دلایل یقین آور دارند که موجب ایمان ابوطالب است" 📚التبیان،ج8 ص164 ❗حضرت علی فرمود: "به خدا سوگند، پدر، جدم عبدالمطلب، هاشم،وعبد مناف هرگز بتی نپرستیدند" 📚کمال الدین ص174 ❗امام صادق فرمود: "همانا مثل ابی طالب مثل اصحاب کهف است که ایمان خودرا مخفی کردند " 📚الکافی،ج1 ص448 📚امالی صدوق ص492 ❗حضرت علی فرمود: "اگر پدرم برای همه گناهکاران روی زمین شفاعت کند خداوند شفاعت اورا می پذیرد" 📚الاحتجاج،ج1 ص230 ❗️در روایات ما امده است که حضرت ابوطالب از اوصیای پیامبران پیشین قبل از پیامبر اسلام بوده است 📚الکافی ج1 ص 445 ❗️علامه مجلسی می گوید : ان اباطالب کان من الاوصیائ ابوطالب از اوصیای پیامبران بوده است 📚بحار الانوار ج35 ص 74 ❗ایمان حضرت ابوطالب از طریق کتب اهل سنت نیز قابل اثبات است. ❗حاکم در مستدرک این اشعار را از حضرت ابوطالب نقل می کند: "اشخاص شریف وفهمیده بدانند که محمد مانند موسی ومسیح پیامبر است. همان نور آسمانی را که آن دو نفر در اختیار داشتند او نیز دارد وتمام پیامبران به فرمان خدا مردم را راهنمایی واز گناه باز می‌دارند" 📚مستدرک علی الصحیحین،ج2 ص623 ❗ابن ابی الحدید چنین نقل می کند: "ای گواه خدا بر من شهادت ده که من بر دین پیامبر، احمدم" 📚شرح ابن ابی الحدید،ج14 ص74 ❗ابن سعد چنین می آورد: "محمد حنفیه در جنگ جمل بر یکی از اهالی بصره در رجزی که میخواند فرمود:"من بر دین ابوطالبم ( ومسلمانم)" 📚طبقات ابن سعد،ج5 ص67 ❗از امام باقر نقل کرده اند که فرمود: "ایمان ابوطالب بر بسیاری از مردم ترجیح دارد وعلی دستور میداد تا از طرف وی حج بجا آورند" 📚سیره حلبی،ج3 ص205 ❗دراین باره دلیل از کتب شیعه وسنی فراوان است جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید وآن وهابیان نیز ارجاع دهید به: 📚الغدیر،ج7 ص445 به بعد 📚بحار الانوار،ج35 ص68 به بعد 📚تفسیر نمونه،ج5 ص 192 به بعد ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال من در اروپا زندگي ميكنم و سر خيلي از مسائل با دوستان مسلمانم تو اروپا و مسيحيان مشكل دارم و هر وقت سر اين مسائل بحث ميكنيم اونا ميگن چون تو قرآن چنين چيزي نيست ما نبايد رعايتش بكنيم سوال من اينه كه باكدام آيه و يا سوره ميشود استناد به احاديث و يا گفته هاي رسول و امامان كرد؟ ✅پاسخ ایت العظمی مکارم شیرازی در کتابی که در بیان عقاید شیعه نگاشته اند،در اصل 32چنین میاورند: «ما معتقدیم هیچکس نمیتواند بگوید تنها کتاب خدا مارا بس است واحادیث وسنت نبوی که در مورد تفسیر وتبیین حقایق قران وفهم ناسخ ومنسوخ وخاص وعام قران است یا مربوط به تعلیمات اسلام در اصول وفروع دین میباشد،نادیده بگیرد» ❗️زیرا ایات قران سنت پیامبر وکلمات وافعال او را برای مسلمین حجت شمرده وان را از منابع اصلی فهم اسلام واستنباط احکام قرار داده است ❗️خداوند میفرماید: «انچه را رسول خدا برای شما اورده(وبشما دستور داده )بگیرید( وعمل کنید )وانچه را نهی کرده خودداری نمایید. 📓حشر،7 ❗️ومیفرماید: «هیچ مردوزن با ایمانی حق ندارد،هنگامیکه خدا وپیامبرش،امری را لازم بدانند،اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشند وهرکس نافرمانی خدا ورسولش را کند،گرفتار گمراهی اشکاری شده است. 📓 احزاب،36 انها که به سنت پیامبر بی اعتنا هستند درواقع قران را نادیده گرفته اند ❗️ودر اصل 33بیان میدارند: «ونیز ما معتقدیم احادیث امامان اهل بیت نیز به دستور پیامبر اکرم واجب الاطاعه هستند،زیرا اولا:در حدیث معروف متواتری که در اغلب کتب مشهور حدیث اهل سنت وشیعه نقل شده به این معنی تصریح شده،در صحیح ترمذی امده است که پیامبر فرمود: «ای مردم من در میان شما چیزی گذارده ام که اگر دست به دامن انها زنید هرگز گمراه نخواهید شد،کتاب خدا وعترتم،یعنی اهل بیتم» 📚صحیح ترمذی،ج5،ص662 ثانیاً:امامان اهل بیت تمام احادیث خود را از پیامبر اکرم نقل کرده اند وگفته اندانچه ما می گوییم از پدرانمان،از پیامبر به ما رسیده است 📚 بحارالانوار،ج2،ص172،باب23 ❗️اری پیامبر اینده مسلمین و مشکلات انها را بخوبی می دیده است و راه حل مشکلات فزاینده انها را تا پایان جهان در پیروی از قران و ائمه اهل بیت شمرده است » 📚اعتقاد ما، ایت الله العظمی مکارم شیرازی ص 54 به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال چرا کتاب قران درزمان پیامبر نوشت وجمع ه نشد و امیرالمؤمنین بعداز فوت حضرت شروع به نوشتن کردن باید از کجا مطمئن باشیم در قرآن تحریفی نشده ✅پاسخ باید توجه کنید که قران در زمان خود پیامبر وتحت نظارت ایشان جمع اوری شد وقران کنونی در دست ما همان قرانی بوده که در زمان پیامبر جمع اوری شد. ❗️با اثبات اینکه قران در عصر پیامبر جمع اوری شده احتمال تحریف در قران به کلی از بین می رود وبر این مطلب دلایل فراوانی گواهی میدهد ❗️اما در مورد انچه که در رابطه با جمع قران توسط حضرت علی بعد از پیامبر گفتید،باید توجه کنید که قرانی که حضرت امیر بعد از پیامبر جمع اوری کرد،قران به ترتیب شأن نزول بود،به این گونه که از نظر نظم وچینش ایات وسوره ها به گونه ای بود که امام انها را براساس نزول قران تنظیم کرد ،درحالیکه در قرانی که در زمان پیامبر جمع اوری شد واکنون در دست ماست،چنین مطلبی لحاظ نشده بود ❗️ودیگر انکه مصحف حضرت علی،حاوی تفسیر وتأویل ایات وتبیین شأن وسبب نزول ومشخص کردن ایات ناسخ از منسوخ،عام از خاص،مطلق از مقید و.‌.......بوده است،درحالیکه این امور در قران کنونی که در زمان پیامبر جمع اوری شد،لحاظ نشده بود،در واقع این امورناظر به تفسیر وعلوم قران بود نه خود قران،لذا در قرانی که در زمان پیامبر گرداوری شد این امور لحاظ نشده بود ❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب نزاهت قران از تحریف ایت الله جوادی املی،ص165به بعد ❗️ودر پایان توجه شمارا جلب میکنیم به برخی از دلایل که گواه بر این است که قران کنونی در زمان پیامبر جمع اوری شده بود نه در زمان خلفاء چنان که اهل سنت به ان معتقد هستند ❗️بزرگان اهل سنت روایت میکنند: «که شش نفر از انصار قران را در زمان پیامبر جمع اوری کرده بودند،انان عبارتنداز: ابی بن کعب،زید بن ثابت،معاذ ابن جبل،ابو الدرداء،سعد بن عبید وابوزید 📚منتخب کنزالعمال،ج2،ص48 ❗️خداوند در ایات متعددی منکران وحیانی بودن قران را دعوت به مقابله میکند که برخیزند ومانند قران یا ده سوره مانند سوره های ان یا یک سوره ی کامل مانند سوره های ان بیاورند(اسراء،88،هود 12،بقره23) ❗️دعوت به چنین مقابله ای حاکی از ان است که مجموع ایات قران وسوره های قران گرداوری شده بود ودر اختیار منکران قرار داشت،بدین ترتیب چگونه میتوان گفت که قران در عصر پیامبر پراکنده بود وهرگز دریک مجموعه جمع نشده بود، ❗️همچنین پیامبر طبق حدیث ثقلین فرمود: «من در میان شما دو چیز گران بها میگذارم،یکی کتاب خدا ودیگری اهل بیتم» 📚سنن دارمی،ج2،ص432 ❗️واژه ی کتاب به معنی مکتوب است،اگر قران حالت مکتوبی نداشت وپراکنده بود،عنوان کتاب بران اطلاق نمیشد ❗️همچنین پیامبر فرمود: «هیچ نمازی بدون فاتحة الکتاب صحیح نمیباشد(لاصلاة الا بفاتحة الکتاب) 📚سنن ترمذی،ج1،ص156 ❗️اگر قران وجود مکتوبی نداشت ودر زمان پیامبر جمع اوری نشده بود،طبعأ نخستین سوره ی آن نام فاتحة الکتاب نام نمیگرفت ❗️در این باره دلایل متعدد دیگری نیز است که رجوع کنید به کتاب راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص278 به بعد وتفسیر نمونه،ج1،ص10به بعد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال عید مبعث مبارک لطفابگویید ایا جشن گرفتن در این روز بدعت وحرام است چرا که وهابیان بر این امر اصرار دارند و می گویند نباید این محافل باشد ✅پاسخ: همگى مى دانيم كه يكى از اصول اسلام، اظهار مهر و مودت به پیامبر است قرآن كريم مى فرمايد: «بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان وخاندان شما و اموالى كه گردآورده ايد و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد و سراهايى را كه خوش مى داريد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وى دوست داشتنى تر است، پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را ] به اجرا در [آورد.وخداوند گروه فاسقان را راهنمايى نمى كند».( توبه 24) ❗مودت و مهر به پيامبر يك دستور قرآنى است كه احاديث نبوى نيز بر آن تأكيد دارند. پيامبر گرامى فرمود: «سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست، هيچ يك از شماها در دايره ايمان وارد نمى شويد مگر اينكه من محبوبترين انسانها نزد او باشم و مرا حتى از پدر و فرزندش بيشتر دوست بدارد». 📚جامع الاصول،ج1 ص237 ❗كسانى كه در ماه ولادت آن حضرت یا سالروز مبعث ایشان به جشن و سرور مى پردازند هدفى جز اظهار مهر و مودت نداشته،و در حقيقت، به وسيله اين جشنها، علاقه خود را به رسول گرامى به نمايش مى گذارند ❗قرآن مجيد به مسلمانان دستور مى دهد كه، علاوه بر ايمان به پيامبر، به تعظیم و تكريم او بپردازند: «آنان كه به پيامبر ايمان آورده و به تكريم او پرداخته و او را يارى مى نمايند و از نورى كه همراه وى فرو فرستاده شده پيروى كنند، آنان همان رستگارانند».( اعراف 157) اين آيه به مسلمانان، چهار دستور مى دهد: 1. به پيامبر ايمان بياورند. 2. به تكريم و تعظيم او بپردازند. 3. (در سختيها) او را يارى كنند. 4. از قرآنى كه با او فرستاده شده پيروى كنند. ❗با توجه به اين دستورهاى چهارگانه، تكريم و بزرگداشت پيامبر در روزمبعث ایشان عمل به دستور دوم است كه قرآن از آن با جمله (وعزّروه)تعبير آورده است. ❗قرآن مجيد يكى از نعمت هاى الهى در حق پيامبر اكرم، را اين مى داند كه او را بلند آوازه كرده است: «آيا سينه تو را نگشاديم و بار گران را از دوشت برنداشتيم ـ بارى كه گويى پشت تو را مى شكست ـ و آيا نامت را بلند نگردانيديم؟».( انشراح 1 تا 4) ❗با توجه به منّتهايى كه خداوند در آيات فوق بر پيامبر مى نهد، و گسترش نام و آوازه او در جهان را از نعمتهاى الهى مى شمارد، جشنهاى مسلمانان در ايام مبعث آن حضرت، نوعى تجسّم بخشيدن به مفاد اين آيه است. ❗اينك با توجه به آيات و روايات پيشگفته، بايد ديد جشنهاى مسلمانان در ايام مبعث پيامبر چنانچه از امور حرام(همچون استعمال آلات لهو و لعب و اشعار غنائى) خالى باشد، چه حكمى دارد؟ تكريم پيامبر است يا تحقيروى؟ ابراز محبت است يا دشمنى؟ مايه بلند آوازه شدن نام و ياد پيامبر است، يا نه؟ جواب روشن است و همگان اين اعمال را موجب تكريم و ابراز محبّت به پيامبر و كمك به بلند آوازى نام او مى دانند ❗حضرت مسيح براى حواريون خود مائده آسمانى طلبيد و آنان گفتند ما روز ورود اين مائده آسمانى را كه شكم ها را سير مى كند جشن مى گيريم: «پروردگارا، از آسمان غذایی بر ما فرو فرست تا عيدى براى اول و آخر ما و نشانه اى از جانب تو باشد. و به ما روزى ده كه تو بهترين روزى دهندگانى».( مائده 114) ❗براستى،اگر روز نزول مائده كه نعمتى محدود و زودگذر است استحقاق جشن ساليانه را داشته باشد، چرا و چگونه روز مبعث او كه نعمت عظما و جاودان الهى در حقّ بشريت است استحقاق چنين جشن و سرورى را نداشته باشد؟ ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال مگه اماما علم نداشتن پس چرا کاری نکردن ن کتابی ن اختراعی ن کشفی ازشون نیست ✅پاسخ   این حرف که امامان دارای کتاب نبودند به طور مطلق صحیح نیست؛ یعنی امام علی که ابو الائمه نامیده می شوند،کتاب مشهوری نوشتند که در کلام فرزندان معصومشان به کتاب علی معروف بود. 📚الکافی ج1 ص 41 از امام سجاد نیز کتاب معروف صحیفه سجادیه به دست ما رسیده است. در مورد تفسیر قرآن نیز اولین کسی که قرآن را جمع کرد امام علی بود که در آن شأن نزول و برخی از تفاسیر آن را آورده بود، اما به علت برخی از جریانات صدر اسلام توسط خلفا و به تبع آنان توسط مردم، پذیرفته نشد. 📚الکافی ج 228   ❗️ولی غیر از این نوشته ها که توسط امامان معصوم نگارش شد، دست نوشته ای از آنان گزارش نشده است. علت این امر را می توان در چند دلیل خلاصه کرد.   1 وظایف امامت و رهبری اجتماعی مردم   وظایفی که بر دوش امام هر عصر می باشد آن قدر گسترده و فراگیر است که نوشتن کتاب،در مقابل آن بسیار کوچک است. امام یک مولف و نویسنده نیست، او رهبری ظاهری و معنوی مردم را بر عهده دارد، وظیفه او تربیت انسان های پاک و مجاهدی است که بتوانند در راه اسلام جان فشانی کنند. وظیفه امام رسیدگی به همه امور دنیوی و اخروی مردم است. اگر چه این کار هم می تواند از امور مهم باشد، اما از جایی که امام همیشه به کار های اهم (مهم تر) اشتغال دارد، به چنین کارهای جز به اندازه ضرورت نمی پردازد. این ضرورت و وسعت وقت، ظاهراً جز برای امام علی(ع) و امام سجاد، وجود نداشت.   2، وجود شرایط زمانی خاص   این دلیل از دو جهت قابل بررسی است؛ ❗️ اول: عدم استقبال و توجه مردم مردم آن زمان به علت شرایطی که حکومت های غاصب فراهم کرده بودند توجه شایسته ای به اهل بیت نداشتند و علت اصلی خانه نشین شدن امامان معصوم همین عدم اقبال و توجه مردم بود. البته این عدم اقبال مردم، چیزی از شأن و جایگاه اهل بیت نمی کاهد و ضرر آن متوجه خود مردم می شود، ولی در هر حال برای ارایه یک نظر، فکر، یا نوشته ای که حاوی چنین خصوصیاتی باشد، آمادگی اجتماعی نیز لازم است.   ❗️دوم: وجود جو تقیه در آن زمان خاص این جو خفقان نه تنها نسبت به هر مطلبی که ائمه می فرمودند یا نامه ای که می نوشتند، وجود داشت بلکه نسبت به کتاب های اصحاب ائمه(ع) نیز چنین بود. ❗️ بنابراین؛ از مهم ترین دلایلی که امامان معصوم از به دست گرفتن قلم و نوشتن حتی یک نامه(تا چه برسد به نوشتن کتاب)،ابا می کردند، وجود جو شدید تقیه بود. دستگاه حاکم اموی و عباسی در طول دوران امامت امامان معصوم شدیداً آنان را تحت جازجویی و نظارت داشت. این امر در دوران امامان شدت و ضعف داشت، اما همه آنان در جو تقیه زندگی می کردند به طوری که امام باقر می فرماید: "تقیه دین من و دین پدران من است". 📚وسایل الشیعه ج 16 ص 210   3 ،داشتن شاگردان و نویسندگان حدیث   ❗️وظیفه نوشتن احادیث و فرمایشات امامان را عده ای از اصحاب آنان که مشهور به محدثان بودند، بر عهده داشتند. بنابراین؛ احادیث ائمه با تلاش و سعی اصحاب آنان برای ما باقی مانده است و با ننوشتن کتاب توسط ائمه این احادیث از بین نرفت   ❗️اما اینکه گفتید چرا امامان اختراع وکشفی نداشتند؟ پاسخ ان است که شأن امامان شأن هدایتگری است نه شأن کشف واختراع ودرمانگری ومهندسی وصنعتگری 📚بحارالانوار،ج23،ص99،باب6 ❗️اساساً امام برای امر برتری امده است،علوم دنیوی راخود بشر به مرور زمان ومتناسب با نیاز خود به دست می اورد،اما علوم خاص الهی که انبیاء واهل بیت برای بشر به ارمغان اورده اند جز از راه معصوم قابل دستیابی نیست ❗️گرچه شأن ویژه ی امام معصوم هدایتگری بسوی سعادت حقیقی است اما چنین نیست که ائمه از علوم دنیوی چیزی برای بشر نگفته باشند ❗️بنیان گذار علم شیمی نوین جابر ابن حیان شاگرد امام صادق است که امروزه بنام پدر علم شیمی شناخته میشود 📚بحارالانوار،ج55،ص304 ❗️همچنین هزاران اموزه از مطالب طبی از ائمه به یادگار مانده که هر جمله از انها قابلیت این را دارند که موضوعات تحقیق علمی شوند ❗️ایت الله ری شهری این احادیث را در دو جلد قطور بنام احادیث پزشکی گرد اورده وعلامه ی مجلسی در بحارالانوار در ابواب مختلف این روایات را ذکر کرده است 📚بحارالانوار،ج59،ص62 به بعد ❗️ابوالاسود دوئلی شاگرد امام علی اولین کسی است که به تعلیم امیرالمؤمنین علم دستور زبان را در زبان عربی ابداع نمود آنگاه غیر عربها نیز این شیوه را در زبان خود بکار بستند 📚طبقات النحویین،ج7،ص14 ❗️همچنین امامان حقایق فراوانی را در باب اسمانها وزمین وطبیعت بازگو کرده اند که چند جلد از کتاب بحارالانوار شریف را بخود اختصاص داده است 📚بحارالانوار،ج54،ج55،ج56،ج57،ج58 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال سوالى داشتم اگرکسى فرزند خودراسقط کند,وبسيارناراحت باشد وتوبه کند, خداوند اوراميبخشد؟اگر خداوند اوراببخشد ان فرزند سقط شده اوراميبخشد يعنى حق الناس محسوب ميشودياخير؟حق الناس,درمورد خود ان فرزند سقط شده راميگم.وسوال بعدى اينکه جنين هاى سه ماهه وزيران ک سقط,شده اند ايادرقيامت زنده ميشوند؟من شنيده بودم ک درچهار ماهگى روح دميده ميشه.خيلى برام مهمه ک جنين سه ماهه درقيامت زنده ميشه يانه؟ ✅پاسخ در مورد بخش اول سوالتان که ایا توبه فردی که فرزند خودرا سقط کرده است بخشیده می شود یا خیر ❗️پاسخ ان است که اگر توبه واقعی کرده و دیه ان فرزند سقط شده را در صورت عدم رضایت وارث پرداخت کرده خداوند توبه را می پذیرد چرا که ادله قبول توبه از ناحیه پرودگار عام است و هر گناهی را شامل می شود و با پرداخت دیه جنبه حق الناس قتل نیز جبران می شود 📚بحار الانوار ج 6 ص 11 باب 20 ❗️اما در مورد بخش دوم سوالتان که ایا جنین سقط شده قبل از دمیده شدن روح در قیامت محشور می شود یا خیر : 👌آنچه با اطمینان خاطر می‌توان گفت؛ این است که جنین‌هایی که به چهار ماهگی رسیدند و روح در آنها دمیده شده است، در قیامت حضور دارند. این مطلب را از روایاتی که دلالت بر حضور جنین‌های سقط شده در قیامت دارد می‌توان استفاده کرد؛ مانند این روایت: ❗️ «رسول خدا(ص) فرمود: (مجرّد زندگى نکنید) همسر اختیار نمایید؛ زیرا من فرداى قیامت به بسیارى شما مباهات می‌کنم تا آن‌جا که جنین نارسى که سقط شده، با کمال غضب به در بهشت آید، و به او گویند به بهشت درآى، گوید: نه تا پدر و مادرم پیش از من وارد شوند». 📚من لا یحضره الفقیه ج 3 ص 383 📚وسایل الشیعه ج 21 ص 358 ❗️اما در مورد جنین‌های کمتر از چهار ماه با اطمینان کامل نمی‌توان چنین ادعا کرد که آنها نیز در قیامت حضور دارند؛ زیرا ممکن کسی بگوید منظور از جنین‌های سقط شده جنین‌هایی است که روح در آنها دمیده شده است و به چهار ماهگی رسیدند؛ چون قبل از دمیده شدن روح پاره گوشتی بیش نیستند؛ قابلیت آن‌را ندارند که به آنها امت پیامبرگفته شود. ❗️شاید بتوان برای تأیید این نظریه از احکامی که برای کودک چهار ماهه در اسلام بیان شده است نیز استفاده کرد؛ مانند این‌که غسل دادن و کفن او واجب است بر خلاف جنین قبل از چهار ماهگی. ❗️ ولی در مقابل این احتمال نیز وجود دارد در هر صورت لفظ وارد شده در روایت عبارت «سقط شده» است و این عبارت مطلق است و مقید به سن خاص نشده است. اما جنین قبل از چهار ماهگی هر چند غسل و کفن ندارد، ولی این‌گونه نیست که هیچ حکمی نداشته باشد، بلکه دفن او واجب است علاوه این‌که جنین از مرحله‌ای که نطفه است تا به مرحله‌ای که روح در او دمیده شود، اگر جنایتی بر او وارد شود برای هر مرحله دیه ویژه‌ای ثابت است؛ 📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 636 📚وسایل الشیعه ج 29 ص 229 باب 21 ❗️از این‌رو جنین‌های کمتر از چهار ماهگی نیز شاید در قیامت حضور داشته باشند. 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال اینکه حضرت ابراهیم خورشید و ماه و ستاره را به دلیل ناپدید شدن به عنوان خدایی نپذیرفتن چی شد که خدایی که کلا ناپدید هست رو پذیرفت؟ ✅پاسخ این سوال است که ابراهیم چگونه از غروب افتاب و ماه و ستارگان بر نفی ربوبیت انها استدلال کرد؟ ❗️پاسخ ان است که استدلال ابراهیم ممکن است از 3 راه باشد 1⃣ پرودگار و مربی موجودات باید همیشه ارتباط نزدیک با مخلوقات خود داشته باشد لحظه ای نیز از انها جدا نگردد بنا براین چگونه موجودی که غروب می کند و ساعتها نور و برکت خود را بر می چیند و از بسیاری از موجودات به کلی بیگانه می شود می تواند پروردگار و رب انها بوده باشد 2⃣موجودی که دارای غروب و طلوع است اسیر چنگال قوانین است چیزی که خود محکوم این قوانین است چگونه می تواند حاکم بر انها و مالک انها بوده باشد او خود مخلوقی ضعیفی است و سر بر فرمان انها و توانایی کمترین انحراف و تخلف از انها را ندارد 3⃣موجودی که دارای حرکت و تغییر است حتما موجود حادثی است زیرا چنان که در جای خود اثبات شده است حرکت همه جا دلیل بر حدوث است و چیزی که در معرض حوادث است یعنی دارای حرکت است نمی تواند یک وجود ازلی و ابدی بوده باشد 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 313 ❗️اما این که ابراهیم چگونه به خدای نادیده ایمان اورد؟ ❗️پاسخ ان است که دیده نشدن دلیل بر وجود نداشتن نیست چرا که 1⃣ما حتی اشیای مادی داریم که قابل ادراک با حواس پنجگانه نیستند مانند امواج فوق صوت یا امواج مادون صوت بنابراین نمی توان گفت فقط چیزی وجود دارد که با حواس خمس قابل درک باشد 2⃣همین نفس ما و افعال ان مانند ادراک تصویر و نیز صفات وحالات ان مانند ترس و امید ،محبت و دشمنی و مانند اینها قابل درک با ادراک حسی نیستند در حالی که وجدان ما می گوید وجود دارند 📚بدایه المعارف ،ایت الله خرازی ج 1 ص 88 به بعد ❗️اساسا دیده شدن در مورد خداوند ممتنع است زیرا لازمه رویت و دیده شدن اموری است که هیچ یک از انها در مورد خداوند امکان پذیر نیست مانند جسم بودن ،مکان داشتن،ودارای اجزا بودن ❗️زیرا می دانیم هر جسمی دارای اجزایی است به علاوه همه اجسام دستخوش دگرگونی و تغییر هستند و دارای عوارضی مانند رنگ و حجم و ابعاد هستند در حالی که واجب الوجود نه جزئ دارد و نه تغییر و دگرگونی می پذیرد نه در معرض حوادث است و نه چیزی بر او عارض می گردد تمام اینها از صفات ممکنات است 📚پیام قران ،ایت الله مکارم ج 4 ص 257 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال میخواستم درمورد کتاب فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب اقای نوری طبرسی توضیح بدید.اگر ایشان به تحریف قران اعتقاد داشتند که یقینا کافر هستند؟ ✅پاسخ کسی که اعتقاد به تحریف قران داشته باشد مرتد محسوب نمی شود و حکم کافر بر او جاری نمی شود ❗️ایت الله مکارم در پاسخ استفتایی که از ایشان در مورد حکم کسی که معتقد به تحریف قران باشد سوال شد فرموده اند: « حکم ارتداد بر چنین فردی جاری نمی شود اما چنین کسی مرتکب اشتباه بزرگی شده است » 📚استفتاوات جدید ج 1 ص 363 ❗️اما انچه در مورد کتاب فصل الخطاب تالیف محدث بزرگ محدث نوری صاحب کتاب شریف مستدرک الوسایل اوردید : ❗️باید دانست که ایشان این کتاب را در مورد اثبات رخ دادن تحریف در قران ننوشتند ❗️ایت الله العظمی مکارم در تفسیر نمونه خود چنین می اورد : « مرحوم حاج شیخ اقا بزرگ تهرانی که شاگرد مبرز مرحوم محدث نوری است در شرح حال استادش در جلد اول مستدرک الوسایل می گوید : « اما در مورد کتاب فصل الخطاب کرارا از استادم شنیدم می فرمود مطالبی که در فصل الخطاب است عقیده شخصی من نیست بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و اشارتا عقیده خودم را راجع به عدم تحریف قران اورده ام و بهتر بود نام کتاب را فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب می گذاردم » ❗️سپس مرحوم محدث تهرانی می گوید : « ما از نظر عمل روش استاد خودمان را به خوبی می دیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود بلکه انها را اخباری می دانست که باید بر دیوار کوبند تنها کسی می تواند نسبت تحریف را به استاد ما بدهد که به مرام و عقیده او اشنا نبوده است » 📚تفسیر نمونه ج 11 ص 31 ❗️اگر اهل سنت و وهابیت با طرح ادعا های بی اساس در مورد تحریف قران سعی در تکفیر بزرگان و علمای شیعه دارند نخست در درجه اول باید بزرگان خود را تکفیر کنند چرا که عقیده به تحریف قران داشته اند ❗️سیوطی در در المنثور نقل می کند که عمر خطاب به ابی بن کعب گفت : « مگر نه این که در ان چه از کتاب خدا از دست دادیم چنین می خواندیم :« فرزند مربوط به رختخواب است و برای زنا کار سنگ است ؟ ابی بن کعب گفت بلی همینطور است » 📚در المنثور ج 1 ص 106 ❗️بخاری روایت می کند که عمر می گفت : « ما از جمله انچه از کتاب خدا می خواندیم چنین بود : « از پدرانتان اعراض و دوری نکنید که اعراض از پدرانتان کفر است » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 208 ،211 📚صحیح مسلم ج 4 ص 167 و ج 5 ص 116 ❗️چنین ایه ای در قران کنونی وجود ندارد ❗️از عایشه روایت کرده اند که می گفت : « سوره احزاب 200 ایه بود که از ان جز 73 ایه باقی نمانده است » 📚تفسیر قرطبی ج 14 ص 113 📚در المنثور ج 5 ص 180 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال مگه خدا جسم داره كه به روح انسان دميده باشه و يا خدا نفس ميكشه لطفا جوابش رو بدين ✅پاسخ خداوند در ایه 72 ص می فرماید : « از روح خود در ادم دمیدم » ❗️در تفسیر المیزان چنین امده است : « در جمله نفخت فیه من روحی نفخ به معنای دمیدن هوا در داخل جسمی است بوسیله دهان یا وسیله ای دیگر این معنای لغوی نفخ است ❗️ولی ان را به طور کنایه در تاثیر گذاشتن در چیزی و یا القائ امر غیر محسوسی در ان چیز استعمال می کنند ودر ایه شریفه مقصود از ان ایجاد روح در ادمی است » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 12 ص 227 ❗️با این کلام علامه طباطبایی پاسخ سوال شما بدست امد که نفخ روح به معنای کنایی به کار رفته است و مستلزم ان نمی شود که خدا جسم باشد ❗️به این نکته نیز توجه کنید که اگر خدا می گوید از روح خود در انسان دمیدم مستلزم ان نیست که خداوند دارای روح و جسم ویا مرکب باشد ❗️در تفسیر نمونه چنین امده است : « خدا نه جسم دارد و نه روح و اضافه روح به خداوند اضافه تشریفیه است و دلیل بر این است که روحی بسیار پر عظمت در کالبد انسان دمیده شده همانگونه که خانه کعبه را بخاطر عظمتش بیت الله می خوانند و ماه مبارک رمضان را بخاطر برکتش ماه خدا می نامند» 📚تفسیر نمونه ج 11 ص 78 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال طبق تحقیقی که کردم و در اینترنت هم موجود است در اصول کافی است حدیث 3599 که «علی بن الحکم، عن هشام بن سالم، عن ابی عبدالله علیه السلام قال:إن القرآن الذی جاء به جبرائیل علیه السلام إلی محمد صلی الله علیه و آله و سلم سبعة عشر ألف آیة». همانا قرآن که حبرائیل علیه السلام به سوی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، آورد دارای هفده هزار آیه بود. محمد باقر مجلسی در مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، که در شرح کتاب الکافی است در جلد 12 صفحه ی 525، در مورد همین حدیث می‌گوید "موثق" است. در مورد این اگر میشه توضیحی بفرمایید. ✅پاسخ اولاً:در برخی از نسخه های کتاب کافی این حدیث به این صورت امده است«قرانی که جبرئیل برای محمد اورد هفت هزار ایه دارد» (سبعة الاف آیة) ❗️محدث فیض کاشانی در الوافی این حدیث را به نقل از کتاب کافی به همین صورت اورده است 📚الوافی،ج9،ص1781 ❗️واز نظر بزرگان نسخه هایی از کتاب کافی که نزد فیض کاشانی بوده است از صحت واتقان بیشتری برخوردار است 📚مقدمه ی الوافی،مرحوم شعرانی،ج1،ص2 ❗️طبق این بیان در آن نسخه از کافی که بجای سبعة الاف،سبعة عشر الاف امده است تصحیف صورت گرفته ولفظ عشر در سبعة عشر،از لغزش های نسخه نویسان بوده است،چنان که علما بر این امر تصریح کرده اند 📚پاورقی شرح الکافی باتصحیح شعرانی،ج11،ص76 ❗️وعدد هفت هزار عددی تقریبی است که با تعداد ایات قران انطباق دارد واین نحو تعبیر و ذکر عدد به صورت تقریبی در میان مردم رواج دارد مانند این که روایت شده است امام سجاد پیوسته چهل سال بعد از شهادت حسین علیهما السلام گریه می کرد با این که ایشان بعد از پدرشان سی و پنج سال عمر کردند اما از باب ذکر عدد به صورت تقریبی چهل سال بیان شده است 📚صیانه القران من التحریف،ایت الله معرفت ص 225 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال آیا در عصر غیبت امام زمان (عج) اجرای حدود باید متوقف شود؟ یا خیر ؟ ✅پاسخ شیخ مفید استاد کلام شیعه چنین می اورد : « اما اقامه حدود پس اقامه ان با حاکم اسلامی است که از جانب خداوند منصوب شده است و انان امامان اهل بیت می باشند و کسانی که امامان بر اجرای حدود نصب کنند از حکام و پادشاهان و ثابت است که امامان اختیار اجرای حدود را به فقهای شیعه داده اند در صورتی که تمکن از اجرای ان داشته باشند» 📚المقنعه ص 129 ❗️ایت الله مکارم می اورد : «معروف به این علمای امامیه جواز اقامه ی حدود در حال غیبت امام برای فقهای عادل است» 📚انوارالفقاهه،کتاب البیع،ص435 ❗️صاحب جواهر که کتاب فقهیش دائرة المعارف در فقه شیعی است پس از بحث گسترده درباره ی اجرای حدود در عصر غیبت تصریح میکند که بین علمای شیعه اجماع وجود دارد به اینکه فقها در صورت تمکن میتوانند در عصر غیبت حدود را اجرا کنند 📚جواهرالکلام،ج21،ص394 ❗️برای اثبات این نظریه میتوان به امور زیر تمسک جست 1⃣با تأمل در علتهای تشریع حدود که از حکم عقل وروایات بر می اید میتوان به این نتیجه رسید که حدود باید در عصر غیبت اجرا شود، مثلا اجرای حد زنا برای جلوگیری از شیوع فساد وفحشا میباشد واجرای حد شرب خمر برای نهی از ان می باشد واجرای حد سرقت برای حفظ اموال می باشد و روشن است که این علل در عصر غیبت وجود دارد وبا ترک حدود مفاسد عظیم در جامعه ایجاد میشود،چگونه میتوان حدود را تعطیل کرد در حالی که علتهای ان باقی است 2⃣ادله ی اجرای حدود در قران وروایات مطلق است ومقید به زمان خاصی نشده است وظاهر انها وجوب اقامه ی حدود در تمام زمانها میباشد 📚مبانی تکلمه المنهاج،ج1،ص224 3⃣روایاتی که تصریح میکند فقیه در عصر غیبت نائب امام است، عام میباشد که یکی از موارد این نیابت اجرای حدود است وما در پیامهای گذشته ی کانال مفصلاً در مورد ان بحث کرده ایم 4⃣روایتی است که شیخ صدوق در الفقیه خود می اورد که امام صادق فرمود: «اختیار اجرای حدود با کسی است که حکم کردن به انان تفویض شده است» 📚الفقیه،ج4،ص71 📚التهذیب،ج10،ص155 ❗️و روشن است که کسانی که حکم به انها تفویض شده است شامل فقیه جامع الشرایط میشود،چنانکه شیخ مفید به ان تصریح کرده است وما در ابتدای سخن به کلام شیخ مفید استناد جستیم 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman
سوال چرا در اسلام شهادت یک زن برابر شهادت دو مرد است ایا این اهانت به زن نیس ✅پاسخ بحث شهادت و اطلاع رسانى به قاضى ربطى به ماهیت مرد و زن و خلقت آن دو ندارد. ❗️ در بعضى موارد که شهادت مربوط به زنان باشد اصلاً شهادت مردان مورد قبول نیست چون مرد در آن موارد نمى تواند شاهد باشد. ❗️در وقایع و رخدادهاى کوچه و بازار، مردان بیشتر از زنان دست اندر کار هستند. مردان به خاطر کار و تلاش و به دست آوردن زاد و توشه و گذران زندگى با رخدادها و وقایع اجتماعى بیشتر مأنوس اند و اگر واقعه اى رخ داد، بیشتر و بهتر در معرض اطلاع اند. فرض کنیم در خیابان دو نفر با هم دعوا مى کنند و با چوب و چا قو و سنگ به جان یکدیگر افتاده اند. پس از چند دقیقه مردان اطراف آنان را گرفته و آنان را از یکدیگر جدا مى کنند. این جا اگر قتلى یا جراحتى واقع شد مردان چون شاهد و ناظر بوده اند بهتر مى توان از آنان شهادت را پذیرفت. در این جور وقایع یا اصلاً زنان حضور ندارند یا اگر حضور داشته باشند خود را کنار مى کشند یا مردان آنان را به عقب مى رانند. از این رو پذیرفتن شهادت مردان و نپذیرفتن شهادت یک زن مسئله طبیعى است و ربطى به نقص یکى و کمال دیگرى ندارد. ❗️از طرفی بر اساس نظر روانشناسان زنان ازروحیهلطیف تربرخوردارند و احساسی تر هستند بنابراین سریعتر مطالبی را قبول می کنند و زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند در نتیجه فشار عاطفیدو احساسی دچار خطا در حسن و ادراک شده و واقعه را انگونه که است احساس و ادراک نکند ودر ادای شهادت هم ممکن است تحت تاثیر فشارهای عاطفه مثبت و یا منفی و یا ارعاب خارجی قرار گیرد ان گونه که باید شهادت ندهد و یا شهادت بر خلاف دهد ❗️ایت الله العظمی مکارم چنین می اورد : « اگر شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است به خاطر ان است که عواطف بر انان غلبه دارد و ای بسا تحت تاثیر عواطف واقع شوند و به نفع کسی و به زیان دیگری شهادت دهند » 📚پیام امام ج 3 ص 291 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman