🔹 #نبویان: شاه رفت اما برخی از رفتارهایش ماند، مثلا برخی از مسئولین، مانند شاه دیکتاتور هستند و به مردم منتقد خود #توهین میکنند، افراد را به دادگاه کشانده و زندانی میکنند، برنامه جهان آرا را بخاطر افشاگری مستندش #تعطیل میکنند، اقتصاد مردم را نابود میکنند، ارزش پول ملی را کمتر از زمان شاه میکنند، قدرت خرید مردم را نزدیک به #صفر میکنند، ۶۰ میلیون #نیازمند یارانه بگیر درست میکنند، درمقابل رای مردم ، گردن کلفتی میکنند، اما همانطور که شاه رفت و نابود شد این عده هم خواهند رفت و به #سرنوشت شاه دچار خواهند شد و مردم عزیز ما راحت خواهند شد.
🇮🇷 eitaa.com/Rahpooyan_basirat
🟢🔻دعوا ها را کنار بگذارید، فصل الخطاب، خط کش انتخابات مقتدایمان مقام معظم رهبریست🔻🟢
🔴 آخرین بیانات #فوق العاده مهم، محوری، روشنگرانه و تمام کننده در باب
#انتخابات_مجلس_یازدهم به روایت
#مقام_معظم_رهبری : 👇🔻👇
❇️#مجلس باید
#ترکیب متناسبی از
#جوانان و افراد
#مجرب،
#دانا و
#راه بلد باشد.
#جوانگرایی یک ضرورت قطعی برای کشور است؛ اما تکیه بر
#جوانان به معنای چشم پوشی از افراد
#با تجربه نیست.
#انتخابات و #رأی دادن،
#وظیفه شرعی، ملی و انقلابی، جشن ملی و احقاق حق آحاد مردم برای دخالت در
#سرنوشت کشورشان است.
#رکنِ دوم یک
#مجلس قوی
#کیفیت انتخاب و تبیین ویژگیهای #نمایندگان شایسته ملت بزرگ ایران است.
باید برای مجلس شورای اسلامی، افراد
#با ایمان
#شجاع
#کارآمد
#وظیفهشناس
#پرانگیزه
#وفادار به اسلام، مردم، انقلاب و کشور
#سرسخت در مقابل دشمنان
#دل نبسته به دنیا و مطامع مالی
برگزیده شوند.
🟣بقول علامه عارف ، #حسن حسن زاده آملی؛
#گوشتان به
#دهان رهبر باشد، چون ایشان
#گوششان به
#دهان حجت ابن الحسن(عج) است❗️
#مجلس_انقلابی #مجلس_حزب_اللهی
رهپویان بصیرت 🌿
🇮🇷 eitaa.com/Rahpooyan_basirat
✅ #مرشدچلویی و مدارا با همسربداخلاق
یک روز بعدازظهر همراه مرحوم مرشد از مغازه به طرف خانه او می رفتیم. مرحوم مرشد آب گردان مسی را که مملو از چلوکباب برگ مخصوص بود، زیر عبا در دست داشت. «خانم»، - همسر دوم مرحوم مرشد - گفته بود: «غذای مشتریان مغازه به درد ما نمی خورد. باید برای ما غذایی جداگانه و مخصوص بپزی و بیاوری».
برای همین جناب مرشد هر روز مجبور بود در ظرف جداگانه ای برای همسرش غذا بپزد و به خانه بیاورد.
به منزل که رسیدیم ،«خانم» بدون اینکه جواب سلام ما را بدهد، رو به مرشد کرد و گفت:« سیگار خریدی یا نه؟»
مرشد گفت:« یادم رفته»!
خانم بنای ناسزا به ایشان را گذاشت . من که آن زمان 12 سال داشتم، جلو دویدم، اما جناب مرشد آرام گفت:« خودم می روم» و از من خواست آرامش خودم را حفظ کنم.
و مرشد می گفت: این #سرنوشت من است و آزار و اذیت این زن تقدیری است که مرا به صبر وامی دارد.
مرشد در حالی در برابر این اعمال همسر خود #صبر می کرد که خود در روز صدها مستمند را دستگیری کرده، و گرسنگانی را سیر می کرد
#سیرهبزرگان