هدایت شده از روابط عمومی پلیس
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
51.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تیزر؛
اطلاعیه برگزاری #یادواره ۱۲۹ #شهید فرماندهی انتظامی شهرستان #ساری
#زمان؛ پنج شنبه ۲۶ مردادماه بعد از نماز مغرب و عشا
#مکان؛ساری -میدان امام _خیابان جام جم_ حسینیه عاشقان سپاه کربلای
#شهدای_فراجا
#امنیت_اقتدار
#شهدای_امنیت
#تولیدی_عس_مازندران
🌹روابط عمومی پلیس🌹
🆔@PR_Police
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
#شهید
#شفاعت
📃پیماننامهی عجیب
🌷 اینجانبان علی سراج، مجتبی سعیدی و احمد مختاری پیمان میبندیم بر اینکه هر کدام از ما سه نفر به درجه رفیع شهادت نائل آمد دو نفر دیگر را در روز قیامت شفاعت نموده و در محضر خداوند از خدا بخواهد که از گناهان دو تن دیگر بگذرد و در نزد خداوند از دو تن دیگر شفاعت نماید.
🌷 هر سه نفر شهید شدند و نیاز به شفاعت یکدیگر پیدا نکردند.
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🔴شهیدیکهبرایآبنامه مینوشت!!😔
شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را نداشت
در ۶ ماهگی پدرش را
در ۶ سالگی مادرش را
در ۸ سالگی مادر بزرگش را
و برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد...
زمان شهادتش هم غریبانه دفنش می کنند🖤🥀
🔹همرزم یوسف میگوید:
هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هرروز؟
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟
دست مرا گرفت و کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم ، کسی را ندارم...😭
🔸بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و به هرکس که میتوانیم ارسال کنیم تا سِیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم.
🍎 دوستان حواسمون باشه تا ابد مدیون شهداء هستیم..✨️✨️
#شهید
#ایران_قوی
#مدرسه_قوی
#عس_سمنان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌺🌺
اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🖼 #پوستر/انتخابات از دیدگاه #شهدا
✍#شهید سیدعلی اعتصامی :
«ای امت شهیدپرور حالت انقلابی و مذهبی خودتان را حفظ کنید و در صحنه انتخابات شرکت فعال داشته باشید و صحنه را ترک نکنید که این خواست دشمن است.»
#انتخابات
#تولیدی_عس_خراسانجنوبی
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
اگر به واسطه خونم
حقی بر گردن ديگران داشته باشم،
به خدای کعبه قسم
از مردان بیغيرت و زنان بیحيا نمیگذرم"
این قسمتی از وصیتنامه #شهید_امیر_حاج_امینی در مورد حجاب است
#حجاب
#شهید #دفاع_مقدس
#مجتمع_انتظامی_فاطمیه
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
🌼حاج قاسم مانند یک ناجی بود
✍حاج قاسم سلیمانی مانند یک ناجی بشریت بود که از ما گرفته شد و حالا در بهشت خدا سکنی گزیده. دشمنان می دیدند که منجی خوب کارش را آموخته، دشمنان دیدند که در حال شکست از او هستند و روز به روز قدرت او بر آنها چیره شده و ضعیفشان می کند برای همین نقشه ترورش را کشیدند و سردار را آسمانی کردند. اما نمی دانستند که در پی حاج قاسم سلیمانی، در این کشور صدها حاج قاسم دیگر متولد می شوند، این حاج قاسم ها همان جوانان با غیرتی هستند که مسیر سردارشان را در پیش گرفته اند.
#شهید
#عس_سمنان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
👈 هدیه ویژهای که حاج قاسم از کرمان برای رهبر انقلاب برد
اواخر اسفند٩۵ بود که گفتند حاج قاسم فقط ربع ساعت فرصت دارند تا از کارگاه ساخت گنبد حرم مطهر اباعبدالله در کرمان بازدید کنند.
از بخش های مختلف کارگاه بازدید کردند و اتاق تربت آخرین بخشی بود که پذیرای قدوم حاج قاسم سلیمانی شد. اتاقی که حاوی تربت هایی است که از اطراف مرقد مطهر امام حسین برداشته و برای انجام آزمایش به کرمان منتقل شده است.
وقتی شنید این تربت از نزدیکترین مکان به قبر مطهر امام حسین علیهالسلام که شاهد ماجراهای کربلاست برداشته شده، بیقرار شد، با ادب و احترام آن را بوئید و بوسید، چشم بر تربت گذاشت و با مولای خود نجوا کرد.
🔺دقایقی فرصت خواست تا تنها باشد. در این خلوت عارفانه چه گفت و چه شنید، فقط خدا میداند؛ احتمالا همان دعای همیشگیاش بود که با چند سال تاخیر و البته حکماً بهوقت خودش محقق شد.
🔹بعد از این زیارت بود که درخواست کرد مقداری از آن تربت را برای هدیه به رهبری برایش جدا کنند. هدیهای نابی که سردار دلها برای رهبر عزیز تدارک دید.
🌹🌹صبحتون شهدایی
#شهید
#عس_سمنان
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
✍ #وصیت_نامه_شهید_مهدی_قاضی_خانی
🌷 #ای_خواهران_و_برادران؛
بدانید سوریه خط مقدم ما بوده و اگر ما در آنجا حضور داریم، بدانید که هدف دشمنان رسیدن به #ایران است. نگذارید بین شما و اسلام جدایی بیاندازند که اگر موفق شوند، شما را به فنا می کشند.
گوش به فرمان #رهبر_عزیزمان باشید تا از فتنه زمان در امان باشید و نگذارید روی افکار و عقاید شما کار کنند. نگذارید #خون_شهدا پایمال شود که فردای قیامت همه ما مسئول و جوابگو باشیم.🌷
#شهید
#تولیدی_مرآ_دستغیب
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حجاب یعنی احساس مسئولیت در قبال جامعه
🔹 حجت الاسلام پناهیان در مراسم یادواره شهیده فائزه رحیمی: ما حتما باید در عرصه عفاف و حجاب شهید میدادیم تا زبانمان باز شود و بتوانیم تقدیر کنیم.
🔹شهید یعنی کسی که پای احساس مسئولیت جان میدهد.
#حجاب_و_عفاف
#شهید
#مجتمع_انتظامی_فاطمیه
هدایت شده از روابط عمومی پلیس
از_عشق_تا_پاییز
#خاطرات_یک_طلبه
#قسمت_سوم
یه مقدار که از خوابگاه دور شدیم #محمدمهدی سکوت رو شکست و گفت
-پس من و نمیشناسی؟؟
یه کم جدی شدم و گفتم
-نه متاسفانه
#محمدمهدی که از خشکی صدام ناراحت شد یه تکونی به خودش داد و گفت
-ازدواج کردی #اسماعیل؟؟
داشتم کم کم شک میکردم که نکنه طرف جاسوسی چیزی باشه گفتم
-چطور؟؟
-همینجوری آخه برخوردت پسرانه نیست
خندم گرفت گفتم
-مگه پسرا برخوردشون چطوریه؟
-پسرا تو رفتار و کردار یکم راحتند اما مردها متین و باابهت
تا خواستم حرف بزنم پرید وسط حرفمو و گفت
-البته تو متین بودی حالا یه کوچولو بیشتر
خیابون به خیابون بزرگراه به بزرگراه باهم حرف زدیم اون قدر گرم صحبت بودیم که از اصل ماجرا که این اقای خوشتیپ کی میتونه باشه دور شدم. همونطور که مشغول رانندگی بود ۴۵ درجهای برگشت سمت من و گفت
-دوباره خوب نگاه کن ببین من و یادت نمیاد؟؟
و من طبق عادت همیشگی دوست نداشتم به چشمهای کسی خیره بشم از یه طرف حسابی کلافه شده بودم و دلم میخواست برگردم #خوابگاه از طرفی ذهنم مشغول معمایی بود که زیاد میل به ادامش نداشتم یادمه چندین بار جمله نه متاسفانه رو استفاده کرده بودم
این بار یکم بلندتر خندید
و من هم واگیردار یه لبخندی زدم و به انتهای مسیر فکر میکردم و به جایی که اصلا معلوم نیست کجاست
ناغافل دستمو گرفت
از این کارش زیاد خوشم نیومد خواستم بهش بفهمونم این برخوردش زیاد جالب نیست که محکم دستمو فشار داد و یه نگاه عبوس و جدی با گوشهی چشمش انداخت و خیلی اروم گفت
- الان میبرمت جایی که برای بار اول همدیگه رو دیدیم
پیش خودم گفتم خدایا چه غلطی کردم اومدم از #خوابگاه بیرون و تو دلم به #علیرضا بد و بیراه میگفتم که تنهام گذاشت ولی بعد یادم افتاد که اون بدبخت که مقصر نیست اون که میخواست بیاد با من اما من نخواستم تو هپروت افکار خودم بودم که با صدای #محمدمهدی به خودم اومدم
-پرسیدم کجایی به چی فکر میکنی؟؟
-هیچی داشتم فکر میکردم کجا همو دیدیم
-آهاا به فکرت ادامه بده ولی وای به حالت اگه یادت نیاد تا صبح تو شهر #قم میگردونمت
یه لبخند زورکی زدم و تو دلم بهش گفتم
تو غلط میکنی
هنوز دستم تو دستش بود مونده بودم چطور با یه دست رانندگی میکنه به هرحال رسیدیم #شهدای_گمنام کوه #خضر ولی چون هوا تاریک بود چیز زیادی از طبیعت و چشمانداز کوه #خضر دیده نمیشد. لابهلای جمعیتی که برای شب نشینی و تفریح اومده بودن کوه ، از ماشین پیاده شدیم بالاسر #قبور #شهدا فاتحه خوندیم
من سکوت کرده بودم و محمد از کرامات #شهدا میگفت از عنایات شهدا به دوستدارانشون
از #شهدای_حوزه
از #شهدای_قم
از #شهیدزینالدین
از #شهیداسماعیل_صادقی
لابهلای حرفاش از #مرتضی گفت تا حرف از #مرتضی شد منی که فقط به حرفاش گوش میکردم مثل جن زده ها برگشتم و با هیجان و توام با تعجب گفتم
-منظورت کدوم #مرتضاست؟؟
خندید و گفت
-منظورم #غلامرضاست #غلامرضا پیشداد همونی که تو #مرتضی صداش میکنی
سکوت کردم تو فکر رفتم
نمیدونم چقدر طول کشید فقط میدونم اون لحظه نه #محمد حرفی زد نه من......
از صدای پچ پچ مردم هم کلافه شده بودم دلم میخواست همه چن لحظه خفه بشن تا بتونم تمرکز کنم درگیر مسأله مجهول ذهنم بودم که یه لحظه تمام گذشته مثل یه فیلم کوتاه چند ثانیهای از جلو چشمام رد شد
#روزجمعه
#مزارشهدا
#تدفین #شهید #حادثه_تروریستی
من و #مرتضی
و اون حاج آقا......
یادم اومد اقای #نباتی
باخنده سرشار از اشتیاق گفتم
-حاج آقا #نباتی شمایین؟
اون هم خندهش گرفت بغلش کردم و از خوشحالی نمیدونستم چکار کنم
-چقدر عوض شدی
-تو هم همینطور خیلی عوض شده چهرهت
-یادمه اون زمان لاغر بودی اما حالا.....
-ولی تو همچنان لاغری
خندهم گرفت و گفتم
-خوبه ادمای لاغر سالمترن
کلی حرف زدیم
از خودش گفت
از خودم گفتم
از زندگیش گفت
از زندگیم گفتم
از پسرش گفت
از دخترم گفتم
و اینکه تو این چند سال من و فراموش نکرده بود و تو تمام نمازهاش برام دعا میکرده اما من فراموشش کرده بودم و اسمش که چه عرض کنم قیافش هم یادم نبود
خیلی حرف زدیم اون قدری که وقتی به ساعت نگاه کردم گفتم
واااای الانه که برم و سین جیم حاج اقا صالحی بشنوم که کجا بودی با کی بودی چرا دیر کردی و کلی سوال دیگه که باید جواب بدم ولی اشکال نداره همهی اینها میارزه بر اینکه دوست قدیمی تو دوباره ببینی دوستی که از جنس فرشتههاست
یه آدم خاص که رفتارش یه استاد اخلاقه و کردارش یه مرجع تقلید و واسطهی این دوستی کسی نبود جز مرتضی خود ناقلاش که به خیال خودش میخواست من و دک کنه ولی کورخونده من و مرتضای خودمو با صد تا محمد عوض نمیکنم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#از_عشق_تا_پاییز
#خاطرات_یک_طلبه
#قسمت_سوم
این داستان ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
گزارش تصویری از بازدید و دلجویی سردار سید ابوالفضل موسوی پور، رئیس پلیس راهور تهران بزرگ و هئیت همراه از خانواده شهید احمد اسدی (از شهدای جنگ تحمیلی)
پنجشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۳
#پلیس_راهور_تهران_بزرگ
#شهید
#دیدار_با_خانواده_شهدا
www.tehran.rahvar120.ir
https://splus.ir/shahre_amnn