eitaa logo
لبیک یا مهدی عج، لبیک یا خامنه ای
97 دنبال‌کننده
1هزار عکس
735 ویدیو
27 فایل
رهروان ولایت ارتباط با ادمین @hamid_ghadiri60 @LabeikYaMahdy313
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاه از بالا به انتخابات عراق اگر از بالا به انتخابات عراق نگاه کنیم و درگیر جزئیات نشویم، 3 ائتلافی که پشت سر هم بیشترین آراء کسب کرده اند کسانی هستند که در کنار هم سالها با پشتوانه انقلاب اسلامی با صدام جنگیده اند. ویژگی دوم هر 3ائتلاف مذهبی بودن آنان است.سومین ویژگی این است که سکولارهای غرب گرا در عراق جایگاهی ندارند.مدعیان مبارزه با فساد و آمریکا در اولویت اول. مجاهدان مبارز علیه داعش و آمریکا در اولویت دوم و اعتدالیون در جایگاه سوم انتخاب مردم عراق قرار گرفتند. https://eitaa.com/enghelabybemanym
اگر تجاوز اسرائیل به سوریه ادامه یابد، پاسخ این بار در قلب فلسطین اشغالی خواهد بود نه در جولان/ هرگونه اعتماد به وعده‌های آمریکایی‌ها حماقت است نصرالله: اگر تجاوز اسرائیل به سوریه ادامه یابد، پاسخ این بار در قلب فلسطین اشغالی خواهد بود نه در جولان/ هرگونه اعتماد به وعده‌های آمریکایی‌ها حماقت استhttps://eitaa.com/enghelabybemanym
🔴حذف آرمان فلسطین کلید خورد🔴 🔷در روز نکبت جدید، آمریکا با زیر پا گذاشتن قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل، سفارت خود را به بیت‌المقدس انتقال داد تا پروژه حذف آرمان فلسطین کلید بخورد. 🔷با به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل، مساله قدس، قبل از آغاز هر گونه مذاکره سیاسی و عملی، از دستور کار مذاکرات سازش خارج شده و حضور اسرائیل در قدس شرقی نیز دیگر جنبه اشغالگری نخواهد داشت. همچنین شهرک‌های یهودی نشینی که اسرائیل پس از جنگ 1967 احداث کرده هم عملا قانونی شده و تشکیل دولت فلسطینی، خارج از اراضی اشغالی در دستور کار قرار می‌گیرد. در ادامه نیز اسرائیل برای ورود به میز مذاکرات و در ازای پیشبرد روند سازش با ا عراب، صحرای سینا را به عنوان وطن جایگزین فلسطینی‌ها معرفی خواهد کرد. 🔷به این ترتیب آرمان فلسطین برای آزادی قدس و تشکیل کشور فلسطین به مرکزیت بیت‌المقدس در حالت حذف شدن قرار می‌گیرد و تمامی مطالبات نظیر بازگشت آوارگان به فلسطین، آزادسازی اراضی اشغالی و ... منتفی می‌شود. سراجhttps://eitaa.com/enghelabybemanym
♦️سيدحسن نصرالله: نابودي پايگاه‌هاي ايران در سوريه دروغ است دبیرکل حزب‌الله لبنان: 🔹همه فشارها بر ايران به خاطر "فلسطين" است. 🔹به مسئولان فلسطینی می‌گویم که مسیر مذاکره حتی از مسیر کشورهای ۵+۱ راهی صحیح نیست و در آن خیری پیدا نمی‌شود. 🔹حمله موشکی اخیر یکی از روش‌های پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی به سوریه یا مستشاران ایرانی بود. 🔹اگر فکر می‌کنید نابود می‌کنید و هیچ واکنشی دریافت نمی‌کنید، این اشتباه است. 🔹با وجود تلاش‌های اطلاعاتی اسرائیل برای جلوگیری از حملات موشکی، این حملات با موفقیت انجام شد 🔹با وجود آنکه در جولان گنبد آهنین مستقر بود و در آماده باش بودند، لکن نتوانستند از شمار زیادی از موشک‌ها به آن منطقه جلوگیری کند. 🔹ترامپ به کره شمالی در صورت خلع سلاح خود، وعده اقتصادی داده اما آمریکا نشان داده است که قابل اعتماد نیست. 🔹آمریکا حتی به منافع همپیمانانش نیز پشت می‌کند همانطورکه منافع اروپایی‌ها را در برجام در نظر نگرفت و از آن خارج شد. 🔹تمام آماری که اخیرا درباره کشته شدن ایرانی‌ها و سوری‌ها در حملات اخیر جنگنده‌های اسرائیلی به سوریه منتشر شد، دروغ بود. https://eitaa.com/enghelabybemanym
هدایت شده از مداحی 🏴
صداے پاے رمضان آرام آرام به گوش میرسد دستهاے خالی‌مان دستاویز دلهای پاکتان ما را در شبهاے آخر شعبان نه به بهاے لياقت بلکه به رسم رفاقت اول حلال و بعد دعا کنید🙏🌸 @bsjok4u
امام حسن عسگری «اسماعيل بن علي نوبختي مي گويد: در آخرين روزهاي زندگي امام حسن عسکري عليه‌السلام به محضر آن حضرت مشرف شدم، آقازاده ي گرامي، پدر بزرگوارش را کمک مي کرد، تا وضو بگيرد، چون در اثر بيماري (مسموم بودن) خود قدرت نداشت. آقازاده ي گرامي بر سر مبارک و پاهاي شريف آقا، مسح کرد چون کار وضو به پايان رسيد، امام عليه‌السلام خطاب به نور ديده ي گرامي فرمود:«ابشر يا بني! فانت صاحب الزمان، و انت المهدي، و انت حجة الله في ارضه، و انت ولدي و وصيي، و انا ولدتک، و انت «م. ح. م. د» بن الحسين بن علي بن محمد بن علي بن جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي طالب، عليهم السلام. ولدک رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم و انت خاتم الأوصياء الأئمة الطاهرين، و بشر بک رسول الله و سماک و کناک بذلک عهد الي ابي عن آبائک الطاهرين».«مژده باد فرزندم! که تو «صاحب الزمان» هستي، تو «مهدي» هستي، تو «حجت خدا در روي زمين» هستي، تو پسر من و جانشين من هستي، من تو را آوردم. تو «م. ح. م. د» پسر حسن، پسر علي، پسر محمد، پسر علي، پسر موسي، پسر جعفر، پسر محمد، پسر علي، پسر حسين، پسر علي، پسر ابوطالب (که درود خدا بر همه شان باد) هستي. تو پسر رسول اکرم صلي الله عليه وآله وسلم هستي، تو آخرين وصي، از امامان طيب و طاهر هستي، رسول گرامي (صلي الله عليه وآله وسلم) براي تو بشارت داده، هم او نام و کنيه ات را بيان فرموده، و آن را توسط يکايک پدرانت با پدرم پيمان بسته است».«اسماعيل نوبختي مي گويد: چون سخنان امام حسن عسکري عليه‌السلام پايان يافت، در همان ساعت، جان به جان آفرين تسليم کرد». [24] اثباة الهدي/ ج3/ ص509
بسم رب الشهدا (ورود شیطان ومقابله باپنجاه قربانی) در حج بیت الله الحرام رمی شیطان باقربانی دریک روز انجام میشود وشاید یک مفهومش این باشد که مقابله باشیطان لازمه اش قربانی است. روز نکبت امسال در قدس شریف ونوارغزه چون همزمان بالانه گزینی شیطان بزرگ در آن بود رمی جمره شیطان بزرگ با50قربانی وحدود سه هزار مجروح ومصدوم همراه بود. اگر چه حج الاهی مردم مظلوم فلسطین بااین هزینه سنگین مقبول درگاه خداوند است ان شاءالله، ولی همه امت بویژه تریبون داران واصحاب رسانه وظیفه سنگین پیام رسانی مهمی دارند بویژه تبیین خیانت وهمراهی سران منحط کشورهای عربی هم باشیطان وهم نوچه فاسدش رژیم جلاد صهیونیستی. ان شاءالله جبهه بزرگ مقاومت اسلامی در اولین فرصت انتقام خون این مدافعین بزرگ حرم قدس الاهی را از همه شیاطین بویژه شیطان بزرگ خواهند گرفت. وماالنصر الا من عندالله العزیز الحکیم. اقل الطلاب علی اصغرلطفی برسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم مستند داستانی کف خیابون(2) ✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی «قسمت هشتم» فرداش اون دو بزرگوار، ینی سعید و مجید حوالی ساعت 8 صبح خودشونو به دفترم معرفی کردند. بچه های سر حال و مومن و انقلابی. هردوشون متاهل و زن وبچه دار. جالبه که هردوشون یه کم درونگرا و مرموز. البته این خصلت اکثر بچه های آی تی هست و چندان اهل اونجوری به جوش بودن مثل من و عمار نیستن. اما خب ... خوبن! نشستیم و تقسیم کار کردیم: گفتم: «72 ساعت هفته مال من باشین و همین جا کار کنین ... بقیشو میتونید برید شهرتون و از اونجا هماهنگ میکنیم... فقط لطفا همیشه در دسترس... حتی موقع خواب ... هیچ وقت هم آفلاین نمیشید ... دسترسیتون هم به شبکه نامحدوده ... پس خیلی مراقب ملاحظات امنیتی باشین ...» البته این برنامه ریزی های اولیه معمولا در روند کار تغییر میکنه و یهو میبینی چیزی میشه که حتی پیش بینیش هم نمیکردی. اما کلا قرار اولیه ما همین چیزی بود که گفتم. بنده خداها فقط گفتند: «چشم!» گفتم: «حالا تشریح ماموریت: آقا سعید شما لطفا فقط کارای فنی و رهگیری کدها و آیدی هایی که باهاشون کار داریم ... کلیه امور مربوط به آنالیز و دسته بندی و گزارشش با شما ... آقا مجید هم لطفا تجمیع و دسته بندی و آنالیز فرقه ای و جناحی سرورها و کانال ها و گروه و سوپرگروه ها ... لطفا با دقت ...» مجید که خیلی تعجب کرده بود گفت: «قربان! جسارتا اینا همش با منِ تک و تنها؟! یا قراره یه تیم پنجاه نفره هم باهام باشن؟!» گفتم: «الان کسی از یه تیم 50 نفره حرف زد؟!» با لحن شوخی گفت: «جسارت نباشه قربان ... اما نکنه کسی از بت من بودن من حرفی زده!» خب راست میگفت بنده خدا ... بچه ها زدن زیر خنده ... اما من نخندیدم و فقط نگاش کردم ... گفتم: «خب وقتی به یه نفر، این همه حجم کار میدم، از دو حال خارج نیست دیگه!» ✅ کانال دلنوشته های یک طلبه: @mohamadrezahadadpour مجید هم یه کم خودشو جمع و جورتر کرد و گفت: «بله ... ببخشید ... قصدم دخالت و جسارت نبود ... آره از دو حال خارج نیست: یا اصلا با کار و تخصص بنده آشنا نیستین که این خیلی بعیده! یا قراره مبسوط الید عمل کنم و میتونم تیم چینی کنم!» گفتم: «آ باریک الله! پس حواسم هست که کسی روی چارتا استخون و یه روکش و سرجمعش 70 – 80 کیلو آدم به اسم مجید، حساب بت من نمیکنه!» بازم همه خندیدیم! خب این تحلیلی که این پسر از حرف من کرد، معلومه که از دیشبش تا اون لحظه، بیکار نبوده و درباره من و روحیاتم یه پرس و جوهایی کرده و بقیه هم قشنگ واسش تشریحم کردند! خیلی هم خوب! وقتی مجید و سعید را فرستادیم پای دستگاهاشون، عمار گفت: «محمد! چرا همیشه تیم میچینی؟! چرا هیچوقت به چینش قبلی نیروها پایبند و راضی نمیشی؟! خب مگه بقیه چشونه؟ میشنیدم که بقیه بچه های اداره خودمون، خیلی دلشون میخواد باهات کار کنن ... حالا واقعا لازمه که ...؟!» خب سوال خوبی بود ... فکر کنم کسانی که بعدها خاطراتمو میخونن و مجموعه کتاب ها را در کنار هم قرار میدن، به این سوال برخورد بکنن! جوابش ساده است! به عمار گفتم: «چون اگر تیم و شرایط قبلی کارامد بود، هیچوقت منو سر اون کار و شرایط نمیذاشتن و به همون روال قبلیشون ادامه میدادن! موفقیت یک کار یا یک پروژه، فقط بخاطر مدیر قوی یا موفقش نیست ... بلکه یه کار تیمی هست... دوس ندارم بشینم سر پرونده ای که همشون میدونن چه خبره الا خودم ... این تجربه ای بود که سر پرونده مژگان خانوم و مسائل پیش اومده واسه خودت هم پیش اومد... یادته که؟ آدمشونو که عوض میکنن، انتظار دارن که نتیجه کار هم عوض بشه و رو به بهبودی بره! پس چرا باید بشینم سر سفره ای که غذاش را آشپز قبلی پخته؟! خب اگه اون آش خوردنی بود که سفره و آشپزخونه را به من نمیسپردند! پس بذار به سلیقه خودم بپزم و بچشم و بچینم سر سفره! درسته؟! ضمنا اگر مثل دولت ها قائل به تغییر سر تا پای سیستمم بودم، مثل همین کاری که هر دولتی تا میاد، با مسئولین قبلی برخورد چکشی میکنه و شروع به قلع و قمع و... میکنه، جسارتا تو را هم نباید نگه میداشتم. باید میفرستادمت که بری! اما من قبولت دارم ... واسم مهم اینه که خوب کار میکنی و حب و بغضت در کار دخیل نمیکنی. این خیلی ارزش داره... ولی بقیه را اینجوری، مثل تو ندیدم ...» عمار فقط زل زد ... یه کم سرشو تکون داد ... بعدشم گفت: «دست شما درد نکنه!» و رفت! نفهمیدم چرا یه کم ترش کرد؟! شما میدونین؟! ادامه دارد... ✅ کانال دلنوشته های یک طلبه: @mohamadrezahadadpour
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
عمار گفت: «بالاخره میدونیم که حتی اگه دستگیری ها عمده و سیلی باشه، بالاخره از بین نمیرن. پس نباید از جلوی چشم خودمونم دورشون کنیم. فتا کارشو بلده. ما هم کار خودمونو میکنیم.» من یه نفس عمیق کشیدم و گفتم: «فقط دعا کنید دولت و عواملش تصمیم به فیلترینگ و قطع شبکه نگیرن. حداقل در این شرایط، تنها راه نجات و پروندن سوژه های ما در این مرحله، فیلترینگ و قطع شبکه است. واسه مراحل بعدیش نقشه داریم اما فعلا راهمون همینه که گفتم.» ادامه دارد... ✅ کانال دلنوشته های یک طلبه: @mohamadrezahadadpour
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
بسم الله الرحمن الرحیم مستند داستانی کف خیابون(2) ✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی «قسمت نهم» دو سه روزی گذشت ... بچه ها به کار سوار شده بودن که تصمیم گرفتیم متمرکز کار کنیم... البته من نقش خاصی در این باره نداشتم و با امکاناتی که داشتیم میتونستیم حتی کلا غیر متمرکز باشیم ... عمار اومد اطاقم و بهم گفت: «سعید و مجید میگن ما میخوایم با محمد کار کنیم و دوس داریم نزدیکش باشیم ... اگر فایل ها را همین جا تعریف کنیم و با هم باشیم ایرادی داره؟!» گفتم: «اونا محبت دارن اما دوس ندارم خیلی تو چشم باشیم ... دوس دارم حضور فیریکیمون در کنار هم را به حداقل برسونیم تا حساسیت کمتری ایجاد بشه ...» عمار گفت: «درسته ... اما بچه ها دوس دارن با خودت مستقیم و چهره به چهره کار کنن ... اگه صلاح میدونی بگم بمونن... خوشحالشون کن!» گفتم: «باشه ... شاید خیر باشه که پیش خودم باشن...» که البته هم خیر بود و هم شر! حالا خودتون میخونین و میفهمین چرا؟ عمار هم خوشحال رفت بیرون و قرار شد بیان پیش خودمون! خب... اولین جلسه را گرفتیم و قرار شد یه کم عملیاتی تر وارد پروژه بشیم ... از اینکه تا آخر این مستند داستانی نمیتونم دقیقا از پروژه پرده برداری کنم و خیلی رک و راحت صحبت کنم و باید خودتون به نتیجش برسین، پیشاپیش عذرخواهی میکنم! اولش با قرآن شروع کردیم ... با صدای محزون عمار ... تا حالا صد بار بهش گفتم که کاش صدای منم مثل صدای تو بود ... از وقتی خانم اولش (مامان مژگان) از دنیا رفت، حزن و سوز صداش هم بیشتر از قبل شده ... مخصوصا وقتی این آیه را میخوند و حال به حالی میشدم، احساس میکردم نباید روی هیچ چیم حساب کنم... باید بیشتر تو کارام دقت کنم: «يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ...» اى مردم! از آنچه در زمين، حلال و پاكيزه است، بخوريد و از گامهاى (وسوسه انگيز) شيطان، پيروى نكنيد. براستى كه او دشمن آشكار شماست. ینی حواست باشه ... اگر گفتی الف، باید تا تهش بری ... فکر نکن خیلی شاخ هستی و کسی حریفت نمیشه و میتونی زیر و رو کشی کنی ... اگه پاتو کج گذاشتی، راه و هدف و دوستات و خلاصه همه چیت کج و معوج میشه! شیطون منتظره ببینه یَخِت چطوری و در چند درجه آب میشه ... بعدش هم گام به گام ... بگذریم ... ✅ کانال دلنوشته های یک طلبه: @mohamadrezahadadpour طرح را توضیح دادم: «ببینین رفقا ... ما سه تا کار عمده را فقط در 48 ساعت اولیه باید انجام بدیم تا بتونیم خودمونو پیدا کنیم ... اگه نشه، نمیتونیم از سر خط ها و سر پنجه ها عبور کنیم ... ✔️ اون سه تا کار اینه: اول) کثرت یابی واژگان دوم) تشخیص خط و ربط ها سوم) کشف موقعیت مکانی و زمانی افراد خب ... آقا سعید تو باید واژه یابی کنی و کثرت و مقادیرش را واسمون ارزیابی کنی ... آقا مجید شما هم خط و ربطش بین کانال ها و سوپرگروه های ضد انقلاب را بررسی کن ... عمار هم شماره و موقعیت و شرح حال افراد ... تا اینجاش سوالی نیست؟» یه نگاه به هم کردن و گفتن: «نه ... بسم الله ...» گفتم: «سعید جان! تا امشب روی این واژگان کار کن. البته وحی مُنزل نیست و میتونی اگه سر راهت به واژه مهمی پی بردی، درج دستور کنی: تهدید – سندیکال – صنف – صنفی – شورش – اغتشاش – اعتراض – معترض - خیابان – خیابون – کوچه - تجمع – مال باخته – ری استارت – آتش – سوزاندن – توحش – مسجد – حسینیه – نظامی – سپاه - پاسدار – سپاهی – آخوند – رهبر – مقام رهبری – مقام عظمی - سید علی – انتصابی – قاچاق – قاچاقچی – مال مردم – حق الناس – منقلی - بیت المال – دوره – شعار – ایران – انقلاب – نظام – نظام آخوندی – مشت – مشت گره کرده – لاریجانی – لاریجانی ها – محمود – احمدی نژاد - روحانی – حسن روحانی – کلید – قفل – قفل و کلید – اصلاحات – خاتمی – سید محمد – رهبر اصلاحات – و ...» حدود 100 تا کلمه! سعید که داشت نگاه به لیست میکرد، حرفی زد که خیلی خوشم اومد ... مشخص بود این کاره است ... گفت: «قربان! به نظرم با توجه به شرایط کنونی، حالا اگر درست فهمده باشم، حدود هفت یا هشت تاش فراوانی بیشتری داشته باشه! درسته؟» گفتم: «درسته ... روش کار کن!» گفت: «اگه قرار باشه این کار را من انجام بدم و از نرم افزارها و موتورهای خودمون استفاده نکنم، ینی کار دستی انجام بدم، بنظرم نمیشه غلبه و کثرت همش درآورد! اجازه بدید با آقا مجید از کار کانالها و کدهای داخلیشون شروع کنیم!» گفتم: «نظر خودمم همینه! میخواستم اگه متوجه این مسئله نشدی، اینقدر بهت نگم تا بالاخره خودت خسته بشی و یاد بگیری! اما لطفا انقباضی عمل نکنید. قرار نیست در این مراحل، کسی دستگیر بشه و کانالی تعطیل بشه! اتفاقا ما به ادامه حیات و فعالیت اونا تا حدی نیاز داریم.»