eitaa logo
از تبار رئیسعلی
604 دنبال‌کننده
433 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
در زمان اسارت، راديو عراق با اسرای ايرانى مصاحبه مى‌كرد و در پايان مصاحبه از آنان سوال مى‌كرد: دوست داريد چه ترانه‌اى براى شما پخش كنند؟ در اولين روز اسارت از عبدالرحيم پس از مصاحبه سوال مى ‌شود، كه چه ترانه‌اى را دوست داريد؟ عبدالرحيم با ايمان قلبی در كمال شجاعت مى‌گويد: ترانه‌ حى على خير العمل. كه بعد از حرف ايشان با خشم و عصبانيت مى‌برند، تا به امروز هيچ خبرى از آن نداريم. 🔻راوی: همرزم شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
كلمه شهيد يك كلمه بسيار نورانی و مقدس است كه ديگر مفاهيم عالى اسلامى را با آن مى‌سنجند. سرور شهيدان امام حسين علیه‌السلام در راه كربلا اشعاری مى‌خواند كه مضمون آن اين است: اگر چه دنيا زيبا و دوست داشتنی است و آدم را به طرف خودش مى‌كشد، اما جهان پاداش الهى، از دنيا خيلى زيباتر است. مال دنيا را آخر كار بايد گذاشت و رفت پس چرا در راه خدا انفاق نشود و اگر بدن‌ها ساخته شده است كه آخر كار بميرد پس چرا در راه خدا با شمشيرها قطعه قطعه نشود. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
يادم هست يك ساعت قبل از حمله بود كه دعاى توسل خوانديم و در پايان دعا شهيد بهروز بهروزی گفتند: بچه‌ها شهدا منتظر ما هستند و امشب عده‌اى زيادى از ما به شهادت مى‌رسيم، غلامحسين تيموری مى‌گفت: تنها از شما می‌خواهم به فرزندم بگوييد كه برگردد گناوه و برايم فاتحه بگذارد (فرزند بزرگش جبهه بوده است) برادر شهرياری مى‌گفت: بچه‌ها ما داريم آخرين لحظات زندگيمان را مى‌گذرانيم. قلم عليل است از اينكه آن چهره هاى نورانی را وصف كند. راس ساعت ۱ بعد نيمه شب بود كه برادران عزيز به ملكوت اعلى پيوستند. 🔻بُرشی از یادداشت‌های شهید ✍عکس مربوط به اطلاعیه اولین سالگرد شهيد هست. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شب تولد صاحب الزمان بود و به همين منظور به حسينيه رفته بودم. حاج آقا مشغول مديحه سرايی در مورد امام زمان عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف بود. گفتم يا صاحب الزمان، دو سال است كه پسرم توى خوابم نيامده. شب خواب ديدم كه مى‌روم بهشت اكبر زيارت قبور شهدا، على با چهار نفر جلويم آمدند و با سر و سيمای آراسته به من گفت برويم، خانه‌اى برايت درست كرده‌ايم از طلا. با هم رفتيم آن خانه را ديديم مثل قصر بود. يك حوض بزرگ در حيات و كبوتران هم دور تا دور حوض. پدرش هم در گوشه‌اى ايستاده و آراسته بود به او سلام كردم. گفتم چه كار مى‌كنى؟ گفت: ما خوبيم و اين حاصل مال على است و من دارم نگهبانی آن را مى‌دهم. 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
من و شهيد هميشه مرتب به پدر و مادر شهيد سر مى‌زديم چون پدر شهيد مريض بود. او به فقراء نيز كمك فراوانى مى‌كرد و به ما توصيه مى‌كرد كه اين كارها انجام بدهيد. او به رهبر خيلى عشق مى‌ورزيد و هميشه سخنان ايشان را ضبط مى‌كرد. و همیشه می‌گفت كه كتاب‌های شهيد مطهرى را مطالعه كنید و سرمشق زندگى خود قرار دهید. شهيد هيچ گاه نماز و روزه‌اش ترك نكرده و سعى مى‌كرد كه هيچ گاه گناه نكند. و در يكى از نامه هاى خود ذكر كرده بود كه بيشتر از يك سال ديگر زنده نمى‌ماند... 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
بهبهانی مسجد نودرار شهیدان.mp3
6.61M
🔊 روضه یادواره شهدای خلیج فارس سال ۹۵ 🔻روضه خوان: حجت الاسلام حمید بهبهانی نژاد 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
همیشه به من می‌گفت: پدر! نمازت را در مسجد بخوان. موقعی که  مشغول کار در مزرعه بودم و وقت نماز بود به مزرعه می‌آمد و کار را از من تحویل می‌گرفت و می‌گفت: برو نمازت را بخوان سپس بیا تا من بروم نمازم را بخوانم. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
مناجات سحرهای ماه مبارک رمضان. شهید سید عبدالهادی موسوی کراماتی.mp3
6.04M
🔊مناجات سحرهای ماه مبارک رمضان با صدای مداح شهید سید عبدالهادی موسوی کراماتی ۳ 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
من خوشحالم كه قطره خون ناچيزم را فداى اسلام مى‌كنم يا مى‌توانيم با نثار خون، خونى كه در مقابل اسلام ناچيز است زمينه انقلاب مهدى (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) فراهم نماييم. من اميدوارم اين انقلاب زمينه ساز انقلاب حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) باشد. 🔻فرازی از وصیت‌نامه شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸کارت عضویت کاراته شهید عبدالحسین گنخکی 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
در يكی از روزهایی كه شهيد ابراهيمی در سال ۶۲ به مرخصی آمده بودند سرمای فوق العاده‌اى حاكم شده و باد بسيار سردی مى‌وزيد. همان روز قرار بود پشت بام خانه يكى از بستگان را گل اندود كنيم. سرما و باد آن چنان شدت يافت كه ادامه كار را غير ممكن كرده بود و همه دست از كار كشيده و به داخل خانه رفتند و درها را بستند و بخارى را روشن كردند. اما شهيد ابراهيمي آستين بالا زد و خود به تنهايى دو سرويس خاك را با كاه مخلوط كرد و آب گرفت. ما هر چه او را صدا مى‌زديم كه «كار را رها كن بيا، سرما مى‌خوری» دست از كار نمى كشيد و به ما مى‌گفت: «كاه گل آماده است، تا خشك نشده بياييد كار كنيد». آن روز از كار و تلاش او سخت تحت تأثير قرار گرفتم و دقايقی در اتاق گريه كردم. نمي دانستم كه او به زودى به شهادت خواهد رسيد. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir