eitaa logo
دنیای رنگارنگ 🎨
1هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
13.8هزار ویدیو
6 فایل
به نامِ اللّه ♥️ مَجلّه ی مَجازی دنیای رنگارنگ🎨 با پست های متنوّع برای تمام اعضای خانواده😉 تاریخ شروع به کارمون : روز جمعه ۱۴۰۲/۰۲/۲۲ سپاس از حضورتون در کنار ما 😍 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 ♥️🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
🎨 کوری آمد وسطِ صحنِ تو، بینا برگشت یک زنِ ویلچری ، روی دوتا پا برگشت کافرى تا به ضریحِ تو نگاهش افتاد سجده ای کرد ، سپس شیعه ی مولا برگشت خسته بود از همه ی آینه ها تا اینکه زشت آمد،متحوّل شد و زیبا برگشت آنکه در صحن به دنبالِ شفا آمده بود با نگاهی به ضریحِ تو مسیحا برگشت زائری گفت چرا اشک ندارم آقا ! نگهش کردی و با دیده ی دریا برگشت یک جوان حاجتش این بود : که زن میخواهم رفت تا اینکه شبی پیشِ تو بابا برگشت به گمانم که به طورِ تو مُشرّف شده بود آنکه با معجزه و با یَدِ بیضا برگشت صبح در قامتِ یک مردِ گدا رفت حرم ظهر نزدیک اذان بود که آقا برگشت جبرئیل آمده بود از وسطِ عرش ، حرم دو سه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت نفسِ خادمتان خورد به آن نصرانی در حرم شیعه شد ، از مذهبِ تَرسا برگشت زائری بود مُردّد جلوی ترمینال مشکلی داشت از اوّل به خدا با برگشت حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲   ♥️🦋 @Rangarang62
🎨 کوری آمد وسطِ صحنِ تو، بینا برگشت یک زنِ ویلچری ، روی دوتا پا برگشت کافرى تا به ضریحِ تو نگاهش افتاد سجده ای کرد ، سپس شیعه ی مولا برگشت خسته بود از همه ی آینه ها تا اینکه زشت آمد،متحوّل شد و زیبا برگشت آنکه در صحن به دنبالِ شفا آمده بود با نگاهی به ضریحِ تو مسیحا برگشت زائری گفت چرا اشک ندارم آقا ! نگهش کردی و با دیده ی دریا برگشت یک جوان حاجتش این بود : که زن میخواهم رفت تا اینکه شبی پیشِ تو بابا برگشت به گمانم که به طورِ تو مُشرّف شده بود آنکه با معجزه و با یَدِ بیضا برگشت صبح در قامتِ یک مردِ گدا رفت حرم ظهر نزدیک اذان بود که آقا برگشت جبرئیل آمده بود از وسطِ عرش ، حرم دو سه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت نفسِ خادمتان خورد به آن نصرانی در حرم شیعه شد ، از مذهبِ تَرسا برگشت زائری بود مُردّد جلوی ترمینال مشکلی داشت از اوّل به خدا با برگشت حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲   ♥️🦋 @Rangarang62
🎨 کوری آمد وسطِ صحنِ تو، بینا برگشت یک زنِ ویلچری ، روی دوتا پا برگشت کافرى تا به ضریحِ تو نگاهش افتاد سجده ای کرد ، سپس شیعه ی مولا برگشت خسته بود از همه ی آینه ها تا اینکه زشت آمد،متحوّل شد و زیبا برگشت آنکه در صحن به دنبالِ شفا آمده بود با نگاهی به ضریحِ تو مسیحا برگشت زائری گفت چرا اشک ندارم آقا ! نگهش کردی و با دیده ی دریا برگشت یک جوان حاجتش این بود : که زن میخواهم رفت تا اینکه شبی پیشِ تو بابا برگشت به گمانم که به طورِ تو مُشرّف شده بود آنکه با معجزه و با یَدِ بیضا برگشت صبح در قامتِ یک مردِ گدا رفت حرم ظهر نزدیک اذان بود که آقا برگشت جبرئیل آمده بود از وسطِ عرش ، حرم دو سه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت نفسِ خادمتان خورد به آن نصرانی در حرم شیعه شد ، از مذهبِ تَرسا برگشت زائری بود مُردّد جلوی ترمینال مشکلی داشت از اوّل به خدا با برگشت حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲   ♥️🦋 @Rangarang62
🎨 کوری آمد وسطِ صحنِ تو، بینا برگشت یک زنِ ویلچری ، روی دوتا پا برگشت کافرى تا به ضریحِ تو نگاهش افتاد سجده ای کرد ، سپس شیعه ی مولا برگشت خسته بود از همه ی آینه ها تا اینکه زشت آمد،متحوّل شد و زیبا برگشت آنکه در صحن به دنبالِ شفا آمده بود با نگاهی به ضریحِ تو مسیحا برگشت زائری گفت چرا اشک ندارم آقا ! نگهش کردی و با دیده ی دریا برگشت یک جوان حاجتش این بود : که زن میخواهم رفت تا اینکه شبی پیشِ تو بابا برگشت به گمانم که به طورِ تو مُشرّف شده بود آنکه با معجزه و با یَدِ بیضا برگشت صبح در قامتِ یک مردِ گدا رفت حرم ظهر نزدیک اذان بود که آقا برگشت جبرئیل آمده بود از وسطِ عرش ، حرم دو سه تا فرش تکان داد و به بالا برگشت نفسِ خادمتان خورد به آن نصرانی در حرم شیعه شد ، از مذهبِ تَرسا برگشت زائری بود مُردّد جلوی ترمینال مشکلی داشت از اوّل به خدا با برگشت حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲   🖤🦋 @Rangarang62