eitaa logo
کانال قصه رنگ خدا
208 دنبال‌کننده
67 عکس
32 ویدیو
0 فایل
کانال کودک و نوجوانِ موسسه قرآنی پردیس رضوان @pardis_rezvan ⚒️تولید دوره‌های آموزشی،داستان ✅جهت آشنایی اولیه مخاطب با قرآن ارتباط و آشنایی بیشتر با موسسه https://zil.ink/pardisrezvan ادمین کانال: @ADstory
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان مسلم.mp3
10.72M
📝 داستان حضرت مسلم: مردم شهر کوفه صدها نامه برای امام حسین علیه السلام نوشته بودند و او را دعوت کرده بودند که به شهرشان بیاید تا با او بیعت کنند. امام حسین علیه السلام میخواست یک نفر را به شهر کوفه بفرستد تا از صداقت مردم کوفه مطمئن شود. او پسر عمویش مسلم را فرستاد ؛ مردی که شجاع و راستگو بود و از همه مهمتر گوش به فرمان امام حسین علیه السلام بود. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان حر.mp3
6.83M
📝 داستان حر: حر کسی بود که راه را بر امام حسین علیه السلام خانواده‌اش بست و آنها را در دشت کربلا گیر انداخت. او یکی از فرماندهان لشکر دشمن بود ، اما یک ویژگی عجیب داشت . او برای خانواده پیامبر و به خصوص دختر پیامبر حضرت زهرا سلام الله علیها احترام خاصی قائل بود ؛ همین ویژگی به او کمک کرد که در سخت‌ترین نبرد عمرش پیروز شود. نبرد بین خودش و خودش!!!! بعضی‌ها شجاعت جنگیدن با دشمن را دارند ، اما حر کسی بود که شجاعت جنگیدن با خودش و معذرت خواهی از اشتباهش را داشت. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان زهیر.mp3
6.84M
📝 داستان زهیر: زهیر مرد بزرگی بود ؛ خانه و باغ و فرزندان زیاد داشت و فرمانده جنگی قوی‌ای بود ، ولی با امام حسین علیه السلام قهر بود. تا اینکه یک روز امام حسین علیه السلام از او خواست به دیدنش برود و با هم حرف زدند ؛ آن وقت بود که ظهیر به خاطر آورد که چقدر در دلش عاشق امام حسین علیه السلام و خانواده پیامبر است ؛ آن هم درست وقتی که امام حسین علیه السلام راهی کربلا شده بود... 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان حبیب.mp3
6.91M
📝 داستان حبیب: حبیب پیرترین شهید کربلا بود او از کودکی همیشه در خدمت پیامبر و خانواده‌اش بود و حالا نوبت به امام حسین علیه السلام رسیده بود که اگر کاری از او خواست ، سریع خودش را برساند. امام حسین علیه السلام هم میدانست که حبیب هرگز تقاضای کمک او را رد نمی‌کند. به خاطر همین بود که وقتی در کربلا در محاصره لشکر دشمن قرار گرفت به حبیب نامه نوشت. چشم امید امام حسین علیه السلام به حبیب بود. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان اسلم ترک.mp3
5.76M
📝 داستان اسلم ترک: در دوره و زمانه‌ای که کمتر کسی سواد داشت اسلم می‌توانست به چندین زبان مختلف حرف بزند ، بخواند و بنویسد. او بچه‌ها را دور خودش جمع می‌کرد و قصه‌هایی از ایران و قرآن برایشان تعریف می‌کرد. تا اینکه خودش هم تبدیل به یک قصه برای بچه‌های ما شد. قصه یک قهرمان کاردان و باسواد. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان قاسم.mp3
7.27M
📝 داستان حضرت قاسم: بعضی از قهرمان‌ها خیلی قدرتمندند ، بعضی ها سال‌ها جنگیده‌اند ، اما بعضی از قهرمان‌ها با وجود کوچکی ، شجاع و با اراده هستند. قاسم از پدرش یاد گرفته بود که باید در هر شرایطی و با هرچه دارد از امامش دفاع کند. همانطور که پدرش در جنگ جمل از امامش دفاع کرده بود. حالا نوبت قاسم بود که نشان بدهد با همین جثه کوچک چه قهرمان بزرگی است. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان حضرت زینب.mp3
6.97M
📝 داستان حضرت زینب(س): جنگیدن با دشمن و شهید شدن کار سختی است اما گاهی نجنگیدن و زنده ماندن میتواند خیلی سخت‌تر باشد. حضرت زینب یک ماموریت خیلی سخت به عهده داشت ؛ ماموریتی که برادر و امامش حسین علیه السلام بر عهده‌اش گذاشته بود: مراقب خانواده ام باش و بدون اینکه ضعف از خودت نشان بدهی حرف راست را به مردم بگو. اگر شجاعت و قهرمانی حضرت زینب نبود شاید هیچ وقت هیچ کس نمی‌فهمید در کربلا چه اتفاقاتی افتاده است . حضرت زینب قهرمانی بود که در سختی‌ها نشکست و راست ایستاد و حرف حق را گفت. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان امام حسین.mp3
7.61M
📝 داستان امام حسین علیه السلام: شهدای کربلا هر کدام یک قهرمان بودند اما قهرمان قهرمان‌ها کسی نبود جز امام حسین علیه السلام. او در تمام عمرش سعی کرد آدمها را از بدی‌ها و بد اخلاقی‌هایشان نجات دهد و به آدم‌های خوب و نیکو تبدیل کند. امام حسین علیه السلام دلش می‌خواست حتی سربازان و فرماندهان لشکر دشمن را هم نجات بدهد و به خاطرشان بیاورد که چقدر می‌توانند خوب باشند. همانطور که پیامبر درباره امام حسین علیه السلام گفته بود: حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان ام البنین.mp3
5.88M
📝 داستان حضرت ام البنین: خانم ام البنین در کربلا نبود اما یکی از قهرمان‌های اصلی روز عاشورا بود. وقتی که پسرش حضرت عباس برای آب آوردن به کنار نهر رفت و به یاد جمله همیشگی مادرش افتاد: «اول بچه‌های حضرت زهرا» ادب و احترام نسبت به خانواده پیامبر چیزی بود که پسران ام البنین آن را از مادرشان یاد گرفته بودند و در کربلا به نمایش گذاشتند. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان مسلم.mp3
10.72M
📝 داستان حضرت مسلم: مردم شهر کوفه صدها نامه برای امام حسین علیه السلام نوشته بودند و او را دعوت کرده بودند که به شهرشان بیاید تا با او بیعت کنند. امام حسین علیه السلام میخواست یک نفر را به شهر کوفه بفرستد تا از صداقت مردم کوفه مطمئن شود. او پسر عمویش مسلم را فرستاد ؛ مردی که شجاع و راستگو بود و از همه مهمتر گوش به فرمان امام حسین علیه السلام بود. https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان حر.mp3
6.83M
📝 داستان حر: حر کسی بود که راه را بر امام حسین علیه السلام خانواده‌اش بست و آنها را در دشت کربلا گیر انداخت. او یکی از فرماندهان لشکر دشمن بود ، اما یک ویژگی عجیب داشت . او برای خانواده پیامبر و به خصوص دختر پیامبر حضرت زهرا سلام الله علیها احترام خاصی قائل بود ؛ همین ویژگی به او کمک کرد که در سخت‌ترین نبرد عمرش پیروز شود. نبرد بین خودش و خودش!!!! بعضی‌ها شجاعت جنگیدن با دشمن را دارند ، اما حر کسی بود که شجاعت جنگیدن با خودش و معذرت خواهی از اشتباهش را داشت. https://eitaa.com/RangehKhoda
هدایت شده از کانال قصه رنگ خدا
داستان زهیر.mp3
6.84M
📝 داستان زهیر: زهیر مرد بزرگی بود ؛ خانه و باغ و فرزندان زیاد داشت و فرمانده جنگی قوی‌ای بود ، ولی با امام حسین علیه السلام قهر بود. تا اینکه یک روز امام حسین علیه السلام از او خواست به دیدنش برود و با هم حرف زدند ؛ آن وقت بود که ظهیر به خاطر آورد که چقدر در دلش عاشق امام حسین علیه السلام و خانواده پیامبر است ؛ آن هم درست وقتی که امام حسین علیه السلام راهی کربلا شده بود... 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان حبیب.mp3
6.91M
📝 داستان حبیب: حبیب پیرترین شهید کربلا بود او از کودکی همیشه در خدمت پیامبر و خانواده‌اش بود و حالا نوبت به امام حسین علیه السلام رسیده بود که اگر کاری از او خواست ، سریع خودش را برساند. امام حسین علیه السلام هم میدانست که حبیب هرگز تقاضای کمک او را رد نمی‌کند. به خاطر همین بود که وقتی در کربلا در محاصره لشکر دشمن قرار گرفت به حبیب نامه نوشت. چشم امید امام حسین علیه السلام به حبیب بود. https://eitaa.com/RangehKhoda
هدایت شده از کانال قصه رنگ خدا
داستان اسلم ترک.mp3
5.76M
📝 داستان اسلم ترک: در دوره و زمانه‌ای که کمتر کسی سواد داشت اسلم می‌توانست به چندین زبان مختلف حرف بزند ، بخواند و بنویسد. او بچه‌ها را دور خودش جمع می‌کرد و قصه‌هایی از ایران و قرآن برایشان تعریف می‌کرد. تا اینکه خودش هم تبدیل به یک قصه برای بچه‌های ما شد. قصه یک قهرمان کاردان و باسواد. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
هدایت شده از کانال قصه رنگ خدا
داستان قاسم.mp3
7.27M
📝 داستان حضرت قاسم: بعضی از قهرمان‌ها خیلی قدرتمندند ، بعضی ها سال‌ها جنگیده‌اند ، اما بعضی از قهرمان‌ها با وجود کوچکی ، شجاع و با اراده هستند. قاسم از پدرش یاد گرفته بود که باید در هر شرایطی و با هرچه دارد از امامش دفاع کند. همانطور که پدرش در جنگ جمل از امامش دفاع کرده بود. حالا نوبت قاسم بود که نشان بدهد با همین جثه کوچک چه قهرمان بزرگی است. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان امام حسین.mp3
7.61M
📝 داستان امام حسین علیه السلام: شهدای کربلا هر کدام یک قهرمان بودند اما قهرمان قهرمان‌ها کسی نبود جز امام حسین علیه السلام. او در تمام عمرش سعی کرد آدمها را از بدی‌ها و بد اخلاقی‌هایشان نجات دهد و به آدم‌های خوب و نیکو تبدیل کند. امام حسین علیه السلام دلش می‌خواست حتی سربازان و فرماندهان لشکر دشمن را هم نجات بدهد و به خاطرشان بیاورد که چقدر می‌توانند خوب باشند. همانطور که پیامبر درباره امام حسین علیه السلام گفته بود: حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان حضرت زینب.mp3
6.97M
📝 داستان حضرت زینب(س): جنگیدن با دشمن و شهید شدن کار سختی است اما گاهی نجنگیدن و زنده ماندن میتواند خیلی سخت‌تر باشد. حضرت زینب یک ماموریت خیلی سخت به عهده داشت ؛ ماموریتی که برادر و امامش حسین علیه السلام بر عهده‌اش گذاشته بود: مراقب خانواده ام باش و بدون اینکه ضعف از خودت نشان بدهی حرف راست را به مردم بگو. اگر شجاعت و قهرمانی حضرت زینب نبود شاید هیچ وقت هیچ کس نمی‌فهمید در کربلا چه اتفاقاتی افتاده است . حضرت زینب قهرمانی بود که در سختی‌ها نشکست و راست ایستاد و حرف حق را گفت. برای خرید کتاب حضرت زینب(س)👈 اینجا👉 بزنید 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda
داستان ام البنین.mp3
5.88M
📝 داستان حضرت ام البنین: خانم ام البنین در کربلا نبود اما یکی از قهرمان‌های اصلی روز عاشورا بود. وقتی که پسرش حضرت عباس برای آب آوردن به کنار نهر رفت و به یاد جمله همیشگی مادرش افتاد: «اول بچه‌های حضرت زهرا» ادب و احترام نسبت به خانواده پیامبر چیزی بود که پسران ام البنین آن را از مادرشان یاد گرفته بودند و در کربلا به نمایش گذاشتند. برای تهیه کتاب حضرت ام البنین اینجا بزنید 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 https://eitaa.com/RangehKhoda