eitaa logo
رنگین کمان 🌈
478 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
42 فایل
کشکول (سیاسی،اجتماعی،دینی،عکس نوشته و...) لینک دعوت کانال ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/929759250C9dcea431bf برآے تبـادلـ و پیشنهادات بہ آیدے زیر مـراجـعـہ ڪنـید💐 @Mf4506 @Sobhan59 👌برداشتن هر گونه مطلبی از کانال جایز است #حَلالاًطَیّباً
مشاهده در ایتا
دانلود
استوری محرم میزنه قلبم❤️ دوباره‌باز‌داره‌میاد بـــــؤے ݥحــڔم... Join👇 🆔 @Rangiinkaman
1_606754728600141991.mp3
5.1M
🎤 مرحوم 🎼 یه رفیق دارم که نامش حسینه" 🌷 فوق العاده زیبا طوفانی 👌 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 روز ، 🌸 پيامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) عزيزترين عناصرانسانى خود را به صحنه مى‌آورد؛ برای نشان دادن تمایز بین حق و باطل! Join👇 🆔 @Rangiinkaman
"جای یک گل خالیست!!! تا نیاید مهدی، زندگی زیبا نیست..." Join👇 🆔 @Rangiinkaman
🍃 الگوی جاودانگی 🍃 🔰 در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.... وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارک حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . فقط بگو لبيک يازهرا (س) 😭 📙 حماسه‌های ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)، 🌹نثار روح شهدا صلوات🌹 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
4_5884062533609857384.mp3
7.02M
🎼 بهترین اتفاق زندگیمی ، جوونیم نذر تو یار قدیمی 🎙 جواد مقدم Join👇 🆔 @Rangiinkaman
🎤 آیت الله بهجت(ره): 🔹 «در زمان پهلوی که تشکیل روضه‌خوانی ممنوع بود، مردم در مسجدی اجتماع کرده بودند. از قضا پاسبانی از پنجره مسجد سری به مسجد کشید. مردم همه وحشتناک به سوی او نگاه می‌کردند، در این حال آقای بالای منبر فرمود: اگر به اندازه ترس از پاسبان، از خدا می‌ترسیدیم، کار ما امروز به اینجا نمی‌کشید!» 📚رحمت واسعه/ص۱۹۶ Join👇 🆔 @Rangiinkaman
💯 خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد. 🔺پس قافله ای را نیازمند آب نمود تا او را از چاه بیرون آورد سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود تا او را به فرزندی بپذیرد. 🔺سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود تا او عزیز مصر شود. 🔺اگر خدا عهده دار کارت شود همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند فقط با صداقت بگو کارم را به خدا می سپارم. خدایا 🤲 فقط بودن تو ما را کفایت است.💚 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
🔵 واقعیات آمریکا و اروپا 💢اینم از انگلیسی که ادعاش گوش دنیا رو کر کرده 🎓دانشجویان انگلیسی برای تامین هزینه تحصیلی و اجاره خانه ناچار به فروش لباس های خود شده اند 🔻"روآن مد داک" دانشجوی ۱۹ ساله انگلیسی مجبور شده برای تامین اجاره خونه لباس هاش رو بفروشه 🔻"روآن" میگه من فکرشم نمیکردم مجبور بشم لباس ها و وسایل مورد علاقه م رو بفروشم 🔻در پی اپیدمی کرونا و بیکار شدن افراد،تقاضای دانشجویان برای کمک بلاعوض افزایش قابل ملاحظه ای داشته 🔻روآن میگه پدرش هم اوضاع مالی مساعدی نداره تا از پدرش کمک بخواد منبع:https://www.bbc.co.uk/news/uk-wales-53693265 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
مراقب حرفهايمان و دل‌هاي ديگران باشيم حرفها رایحه دارند بو دارند عطر دارند، رایحه حرفهایمان تا ساعتها روی جان و تن می نشیند! تا مدتها در فضا و تا سالها در خاطره ها جا خوش میڪند Join👇 🆔 @Rangiinkaman
•• وقتے بهش میگفتیم چرا گمنام ڪار میڪنے🙄 میگفت: اے بابا همیشہ ڪارےڪن ڪه اگہ خـدآ تـو رو دید خوشش بیآد نہ مردم :)✌️🏼 •• 🕊•° Join👇 🆔 @Rangiinkaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐 همانا بدن های شما را جزء نیست ، پس آنها را به غیر بهشت نفروشید‼️ 📚 بحارالانوار، جلد1، صفحه141 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
گفتم شبی به مهدی اذن نگاه خواهم گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم Join👇 🆔 @Rangiinkaman
1_102451399.mp3
11.65M
🍃🌸 ؛ (سریع خوانی) 🎤 علی فانی 🔆 «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» Join👇 🆔 @Rangiinkaman
مردم را نا امید نکنید... ما نباید اجازه بدهیم نا امیدی وارد میدان بشود 👌 Join👇 🆔 @Rangiinkaman
You don't need a new day to start over , You only need a new mindset ... براى يه شروع تازه نياز به يه روز جديد ندارى ، فقط به يه طرز جديد نیاز داری ... Join👇 🆔 @Rangiinkaman
AUD-20200810-WA0002.mp3
11.23M
🎤 حاج 🎼 مي زنم دم ز علمدار رشيد حرم عشق" 🌷 فوق العاده زیبا و طوفانی Join👇 🆔 @Rangiinkaman
🏴 منظومه آتش خیز و عزا کن به پا ماه محرم رسید خیمه بزن در بلا ماه محرم رسید ای دل غرق به خون بر همه هستی کنون خیز و بزن شعله ها ماه محرم رسید ماه عزای حسین نور دل عالمین ماه غم جانگزا ماه محرم رسید ماه عزا ، ماه غم ماه غم دم به دم ماه غم اولیا ماه محرم رسید عشق بیا کن نگاه آمده با اشک و آه قافله در نینوا ، ماه محرم رسید آمده غم در فراز جان شده آتش گداز دل شده کرب و بلا ماه محرم رسید ناله زند مصطفی گریه کند مرتضی فاطمه شد در عزا ماه محرم رسید کعبه سیه پوش ازو آینه خاموش ازو دل شده ماتم سرا ماه محرم رسید ماه غم زینب است ناله ی او بر لب است از غم خون خدا ، ماه محرم رسید بغض گلوگیر ما آتش تقدیر ما می زند اکنون صلا ماه محرم رسید خون شده چشم زمان گریه کند بی امان ای دل خونین بیا ماه محرم رسید «یاسر» اگر در غم است از غم او درهم است ماه غم ماسوا ماه محرم رسید ✍️ محمود تاری «یاسر» Join👇 🆔 @Rangiinkaman
🍃🌺 انسان همچون غنچه ای بسته است شکفتن نیاز است تا پی به خود واقعيش ببرد. آنگاه که شکفته شود،،، جز زیبایی و عطرش چیزی نمی ماند... Join👇 🆔 @Rangiinkaman