🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#راه_روشنایی : #دوری از #دشمنان اهل #بیت علیهم السلام
موضوع: #تولی_و_تبری
#قسمت_سوم
#نگاهی به #قرآن 🍃🍂🌺
آیا تا به حال در آیه ۵۷ سوره «احزاب» دقّت کرده ای؟ آنجا که قرآن میگوید:
«إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالاَْخِرَةِ... ».
«کسانی را که خدا و پیامبر او را اذیّت میکنند، خدا در دنیا و آخرت آنان را لعنت میکند و برای آنان عذابی خوارکننده، آماده کرده است».
تو خودت میدانی که خدا، جسم نیست، هیچ کس نمی تواند او را اذیّت کند، او صفات و ویژگیهای انسانها را ندارد، انسانها نمی توانند او را آزار بدهند و او را به خشم آورند. پس به راستی منظور از این سخن چیست؟
معنای این سخن این است: هر کس پیامبر را اذیّت کند، خدا را اذیّت کرده است، قرآن این گونه به انسانها هشدار میدهد تا پیامبر را آزار ندهند و او را به خشم نیاورند. هر کس پیامبر را آزار دهد، خدا را آزار داده است.
* * *
آن شب را فراموش نمی کنم، شبی که مهمان خانه دوست بودم و دور آن
خانه زیبا طواف میکردم. صدایی به گوشم رسید. یکی در کنار من راه میرفت و با صدای بلند چنین میگفت: «خدایا! تو لعنت کن آنانی که
خلفای پیامبر تو را لعنت میکنند».
من اوّل به او توجّه نکردم، امّا او این سخن را بارها و بارها تکرار کرد، گویا او میخواست که من این دعا را بشنوم!
او خیال میکرد که من دارم در حال طواف، زیارت عاشورا میخوانم، برای همین جمله خود را بارها تکرار کرد.
نگاهی به او کردم، لبخندی زدم و به او سلام کردم. او جواب سلام مرا داد. به او گفتم آیا دوست داری قدری با هم گفتگوی علمی داشته باشیم. قبول کرد. کناری رفتیم و گفتگوی ما آغاز شد، من گفتم:
-- برادر! آیا قول میدهی که این نشست ما، فقط یک گفتگوی علمی باشد.
-- بله. من از بحث علمی بسیار خوشحال میشوم.
-- برادر! تو در هنگام طواف چه دعایی میخواندی؟
-- من این دعا را میخواندم: «خدایا
! هر کس که خلفای پیامبر را لعنت کند، تو آنها را لعنت کن».
-- برادر! منظور شما از خلفای پیامبر چه کسانی هستند؟
-- منظور من، خلیفه اوّل و دوم و سوم میباشند که بعضیها آنان را لعنت میکنند.
-- خوب، بگو بدانم چه کسانی آنها را لعنت میکنند؟
-- من شنیدهام که شیعیان آنان را لعنت میکنند.
-- برادر! آیا تا به حال، دلیل این کار را از ایشان پرسیده ای؟
-- نه.
-- برادر! پس گوش کن، میخواهم مطلبی برایت بگویم، مطلب من سه
مقدّمه دارد، مقدّمه اوّل من این است: قرآن میگوید: «هر کس پیامبر را آزار دهد، خدا در دنیا و آخرت او را لعنت میکند». آیا این آیه را خوانده ای؟
-- آری، این، آیه ۵۷ سوره احزاب است.
-- آیا قبول داری اگر کسی پیامبر را خشمناک و غضبناک کند، خدا را آزار داده است؟
-- آری!
-- مقدّمه دوم من را بشنو! آیا این حدیث را شنیده ای که پیامبر فرمود: «دخترم، فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزرده است، هر کس او را غضبناک کند، مرا غضبناک کرده است». [۱]
-- بله. این حدیث در کتابهای معتبر ما نقل شده است، این حدیث حتّی در کتاب «صحیح بخاری» هم آمده است و تو میدانی که «صحیح بخاری»، بهترین کتاب ما میباشد.
-- یعنی این حدیث صحیح است و اشکالی ندارد؟
-- بله. حدیث صحیح است.
-- امّا مقدّمه سوم، در کتاب «صحیح بخاری» این حدیث نقل شده است که وقتی فاطمه علیهاالسلام از ابوبکر ارث خود را طلب نمود، ابوبکر از پرداخت آن به فاطمه علیهاالسلام خودداری کرد. به همین دلیل، فاطمه علیهاالسلام از ابوبکر خشمناک شد و دیگر فاطمه علیهاالسلام هرگز با ابوبکر سخن نگفت. [۲] ..... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: . فاطمة بضعةٌ منّی فمن أغضبها أغضبنی: صحیح البخاری ج ۴ ص ۲۱۰، ۲۱۹، ابنتی بضعةٌ منّی، یریبنی ما رابها ویؤینی ما آذاها: صحیح مسلم ج ۷ ص ۱۴۱، فاطمةٌ بضعةٌ منّی، یؤینی ما آذاها: مسند أحمد ج ۴ ص ۵، صحیح مسلم ج ۷ ص ۱۴۱، سنن الترمذی ج ۵ ص ۳۶۰، المستدرک ج ۳ ص ۱۵۹، امّالی الحافظ الإصفهانی ص ۴۷، شرح نهج البلاغة ج ۱۶ ص ۲۷۲، تاریخ مدینة دمشق ج ۳ ص ۱۵۶، تهذیب الکمال ج ۳۵ ص ۲۵۰، وراجع: سنن الترمذی ج ۵ ص ۳۶۰، مجمع الزوائد ج ۴ ص ۲۵۵، فتح الباری ج ۷ ص ۶۳، المعجم الکبیر ج ۲۰ ص ۲۰، الجامع الصغیر ج ۲ ص ۲۰۸، فیض القدیر ج ۳ ص ۲۰ و ج ۴ ص ۲۱۵ و ج ۶ ص ۲۴، کشف الخفاء ج ۲ ص ۸۶، الإصابة ج ۸ ص ۲۶۵، تهذیب التهذیب ج ۱۲ ص ۳۹۲، تاریخ الإسلام للذهبی ج ۳ ص ۴۴، البدایة والنهایة ج ۶ ص ۳۶۶.
[۲]: . فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمة منها شیئاً، فوجدت فاطمة علی أبی بکر فی ذلک، فهجرته...: صحیح البخاری ج ۵ ص ۸۳، صحیح مسلم ج ۵ ص ۱۵۴، السقیفة وفدک للجوهری ص ۱۰۷، فتح الباری ج ۶ ص ۱۳۹، عمدة القاری ج ۱۷ ص ۲۵۸، صحیح ابن حبّان ج ۱۱ ص ۱۵۳، مسند الشامیین ج ۴ ص ۱۹۸، شرح نهج البلاغة ج ۶ ص ۴۶، نصب الرایة ج ۲ ص۳۶۰
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#راه_روشنایی : #دوری از #دشمنان اهل #بیت علیهم السلام
موضوع: #تولی_و_تبری
#قسمت_پنجم
#نگاهی به #قرآن 🍃🍂🌺
-- خوب، حالا حرف اصلی تو چیست؟
-- اگر سه مقدّمه مرا قبول کردی. حالا من این سه مقدّمه را کنار هم میگذارم: فاطمه علیهاالسلام از ابوبکر خشمناک بود، هر کس فاطمه علیهاالسلام را آزار دهد، پیامبر را آزار داده است، هر کس پیامبر را آزار دهد، لعنت خدا برای اوست.
-- منظور تو از این حرفها چیست؟
-- من بیش از این توضیح نمی دهم، تو خودت بنشین و فکر کن! ببین به چه نتیجه ای میرسی، اگر شیعیان بعضی از اطرافیان پیامبر را لعن میکنند، دلیلش واضح است. من از کتابهای خود شما دلیل آوردم. آنانی که فاطمه علیهاالسلامرا آزردند، خدا آنها را لعنت کرده است!
* * *
پس از رحلت پیامبر، مردم با ابوبکر بیعت کردند، حوادث دردناکی برای عزیزان پیامبر پیش آمد، چند ماه گذشت. فاطمه علیهاالسلام در بستر بیماری افتاد، ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند به عیادت فاطمه علیهاالسلام بروند. آنان به علی علیه السلامخبر
دادند و قرار شد نزد فاطمه علیهاالسلام بروند.
ابوبکر و عُمَر وارد خانه فاطمه علیهاالسلام شدند. سلام کردند و نشستند، فاطمه علیهاالسلام جواب آنان را نداد و روی خود را برگرداند. [۱]
عُمَر نگاهی به ابوبکر کرد و از او خواست تا سخن خود را آغاز کند.
ابوبکر چنین گفت: «ای فاطمه! ای عزیز دل پیامبر، تو میدانی که من تو را بیش از دخترم، عائشه دوست دارم». [۲]
امّا فاطمه علیهاالسلام جوابی نداد، ابوبکر گفت: «ای دختر پیامبر! آیا میشود ما را ببخشی؟ ». [۳]
فاطمه علیهاالسلام همان طور که روی خود را به دیوار کرده بود، چنین گفت:
-- آیا شما از پیامبر شنیدید که فرمود: «فاطمه، پاره تن من است و من از او هستم، هر کس او را آزار دهد مرا آزار داده است و هر کس مرا آزار دهد خدا را آزرده است؟ »
-- آری، ای دختر پیامبر! ما این حدیث را از پیامبر شنیدیم.
-- شکر خدا که شما به این سخن اعتراف کردید.
فاطمه علیهاالسلام دستان خود را به سوی آسمان گرفت و روی خود را به سوی آسمان کرد و از سوز دل چنین فرمود: «بارخدایا! تو شاهد باش، این دو نفر مرا آزار دادند و من از آنها راضی نیستم ». [۱]
سپس رو به آنها کرد و فرمود: «به خدا قسم! هرگز از شما راضی نمی شوم، من منتظر هستم تا به دیدار پدرم بروم و شکایت شما را به او کنم ». [۲]
----------
📚منابع:
[۱]: . فأذنت لهما، فدخلا علیها فسلّما فردّت ضعیفاً...: بحار الأنوار ج ۲۹ ص ۱۵۷، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء ج ۱۴ ص ۲۱۶.
[۲]: . فتکلّم أبو بکر فقال: یا حبیة رسول اللّه، واللّه إنّ قرابة رسول اللّه أحبّ إلیّ من قرابتی، وإنّک لأحبّ إلیّ من عائشة ابنتی: الإمامة والتبصرة ج ۱ ص ۲۰، بحار الأنوار ج ۲۸ ص ۳۷، الغدیر ج ۷ ص ۲۲۹، قاموس الرجال ج ۱۲ ص ۳۲۸، أعیان الشیعة ج ۱ ص ۳۱۸، هامش مؤمر علماء بغداد ص ۱۸۶.
[۳]: . ثمّ أقبل یعتذر إلیها ویقول: ارضی عنّی یا بنت رسول اللّه: بحار الأنوار ج ۲۹ ص ۳۲ وراجع: عمدة القاری ج ۱۵ ص ۲۰، کنز العمّال ج ۵ ص ۶۰۵، سیر أعلام النبلاء ج ۲ ص ۱۲۱، تاریخ الإسلام للذهبی ج ۳ ص ۴۷، البدایة والنهایة ج ۵ ص ۳۱۰، السیرة النبویّة لابن کثیر ج ۴ ص ۵۷۵.
[۱]: . قالت: نشدتکما باللّه، هل سمعتما رسول اللّه یقول: فاطمة بضعه منّی، فمن آذاها فقد آذانی... کتاب سلیم بن قیس ص ۳۹۱، بحار الأنوار ج ۲۸ ص ۳۰۳، علل الشرائع ج ۱ ص ۱۸۷، بحار الأنوار ج ۴۳ ص ۲۰۳.
[۲]: . لا واللّه لا أرضی عنکما أبداً حتّی ألقی أبی رسول اللّه صلّی اللّه علیه وآله وأُخبره بما صنعتما، فیکون هو الحاکم فیکما...: کتاب سلیم بن قیس ص ۳۹۱، بحار الأنوار ج ۲۸ ص ۳۰۳ و ج ۴۳ ص ۱۹۹.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
#راه_روشنایی : #دوری از #دشمنان اهل #بیت علیهم السلام
موضوع: #تولی_و_تبری
#قسمت_ششم
#نگاهی به #قرآن 🍃🍂🌺
روز ۱۸ ذی الحجّه سال ۱۱ هجری فرا رسید، وقتی پیامبر از سفر حجّ به سوی مدینه باز میگشت، جبرئیل کنار غدیر خمّ بر او نازل شد و از او خواست تا ولایت علی علیه السلام را برای مردم اعلام کند و از همه آنان بخواهد با علی علیه السلامبیعت کنند.
پیامبر در صحرای غدیر توقف کرد و دستور داد تا همه در آنجا جمع شوند، سپس علی علیه السلام را نزد خود فرا خواند و دست او را گرفت و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلیٌّ مَوْلاهُ؛ هر کس من مولای او هستم این علی، مولای اوست ». پیامبر سه روز آنجا ماند تا همه با علی علیه السلام بیعت کنند.
عصر روز بیست و دوم ذی الحجّه بود که پیامبر به سوی مدینه حرکت کرد، راهی طولانی در پیش بود، چند ساعت گذشت، هوا تاریک شد، پیامبر برای نماز مغرب و عشاء توقف کوتاهی کرد و سپس به حرکت ادامه داد.
هوا تاریک تر شد، آنجا مسیری کوهستانی بود، درّه ای عمیق در پیش رو بود، گردنه ای که عبور از آن سخت بود، در آنجا جادّه، تنگ میشد، همه باید در یک ستون قرار میگرفتند و از آنجا عبور میکردند، شتر پیامبر اوّلین شتری بود که از گردنه عبور کرد، پشت سر او، حُذیفه و عمّار بودند، نام آنجا
«عَقَبه هَرشا » بود. [۱]
همه جا را سکوت فرا گرفته بود، در دل شب، فقط پرتگاهی هولناک به چشم میآمد، ناگهان صدایی به گوش پیامبر رسید، جبرئیل با پیامبر چنین سخن گفت: «ای محمّد! عدّه ای از منافقان در بالای همین کوه کمین کرده اند و تصمیم به کشتن تو گرفته اند». [۲]
خدا پیامبر را از خطر بزرگ نجات داد و جبرئیل را فرستاد تا این خبر را به پیامبر بدهد، عدّه ای از منافقان تصمیم شومی گرفته بودند، آنها وقتی دیدند پیامبر آن مراسم با شکوه را در غدیر خُمّ برگزار کرد و از همه مردم برای علی علیه السلام بیعت گرفت، جلسه ای تشکیل دادند و تصمیم گرفتند تا پیامبر را ترور کنند. [۳]
وقتی که آنها خبر دار شدند که پیامبر در شب از « عَقَبه هَرشا » عبور میکند در دل شب خود را به بالای این کوه رساندند. آنها چهارده نفر بودند و میخواستند با نزدیک شدن شتر پیامبر، سنگ پرتاب کنند تا شتر پیامبر از این مسیر باریک خارج شود و در این درّه عمیق سقوط کند و با سقوط شتر، پیامبر کشته شود.
این نقشه آنان بود و منتظر بودند نقشه خود را اجرا کنند، امّا خدا جبرئیل را فرستاد تا به پیامبر خبر بدهد. جبرئیل نام آن منافقان را برای پیامبر گفت و پیامبر با صدای بلند آنها را صدا زد.
صدای پیامبر در دل کوه پیچید، منافقان با شنیدن صدای پیامبر ترسیدند، عمّار و حُذیفه، شمشیر خود را از غلاف کشیدند و از کوه بالا رفتند، وقتی منافقان دیدند که رازشان آشکار شده است، فرار کردند.
حُذیفه، نفس زنان برگشت و به پیامبر خبر داد که منافقان فرار کردند.
آن منافقان که در آن شب، نقشه ترور پیامبر را داشتند کسانی بودند که به ظاهر مسلمان بودند ولی برای رسیدن به ریاست و حکومت، حاضر بودند هر کاری بکنند.
آنها میدانستند که علی علیه السلام همه خوبیها را در خود جمع کرده است و فقط او شایستگی رهبری را دارد، امّا عشق به ریاست، لحظه ای آنها را رها نکرد، آنان همان کسانی بودند که بعد از پیامبر، حقّ علی علیه السلام را غصب کردند و به خانه فاطمه علیهاالسلام هجوم بردند و آنجا را به آتش کشیدند.
* * *
بار دیگر آیه ۵۷ سوره «احزاب» را در اینجا مینویسم:
«إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالاَْخِرَةِ... ».
«کسانی را که خدا و پیامبر را اذیّت میکنند، خدا در دنیا و آخرت آنان را لعنت میکند و برای آنان عذابی خوارکننده، آماده کرده است».
من کسانی را که نقشه ترور پیامبر را کشیدند، لعن میکنم، چون آنان با این کار خود، پیامبر را آزردند، هر کس که پیامبر را بیازارد خدا او را لعنت کرده است.
----------
📚منابع:
[۱]: . عَقَبة هَرشَی إلی ذات الأصافر میلان، ثمّ إلی الجُحفَة، ولیس بین الطریقین إلاّ میلین: معجم ما استعجم ج ۳ ص ۹۵۴.
[۲]: . قعدوا له فی العقبة وهی عقبة اَرشَی هَرشَی بین الجُحفَة والأبواء، فقعدوا عن یمین العقبة...: تفسیر القمّی ج ۱ ص ۱۷۴، بحار الأنوار ج ۳۱ ص ۶۳۲؛ اتّفقوا علی أن یَنفِروا بالنبیّ ناقتَهُ علی عقبة هَرشَی، وقد کانوا عملوا مثل ذلک فی غزوة تبوک: بحار الأنوار ح ۲۸ ص ۹۷.
[۳]: . والرأی أن نقتل محمّداً قبل أن یدخل المدینة... فقعد سبعة عن یمین العقبة...: إقبال الأعمال ج ۲ ص ۲۴۹.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~