رصدنما 🚩
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمتــ_سیویکم #بیتالمال پدرمـ خیلے به منـ توصیه مے
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمتــ_سیودومـ
#بیتالمال
یڪ ماه از حضور من در آن واحد گذشتـ. احساس ڪردم ڪه این ڪتابها استفاده نمےشود. ☹️
شرایط مڪان جدید با واحد قبلی فرق داشتــ و سربازان و پرسنل کمتر اوقاتــ بیڪاری داشتند. لذا کتابها را به همان مڪان قبلے منتقل ڪردم و گفتمـ اینجا بمانند بہتر استفاده مےشود.☺️
جوان پشت میز اشاره ای به ماجرای ڪتابها ڪرد و گفتــ: این ڪتابها جزو بیتالمال و برای آن مڪان بود. شما بدون اجازه آنها را به مڪان دیگری بردی . اگر آنها را نگه میداشتی و به مڪان اول نمیآوردی، باید از تمام پرسنل و سربازانے ڪه در آینده هم به واحد شما مےآمدند، حلالیتــ میطلبیدی.😳😱
واقعا ترسیدمـ و با خودمـ گفتمـ: من تازه نیتـ خیر داشتمـ . من از ڪتابها استفاده شخصے نڪردمـ . به منزل نبرده بودمـ بلڪه به واحد دیگری بردمـ ڪه بیشتر استفاده شود. خدا به داد کسانی برسد ڪه بیتالمال را ملڪ شخصی خود ڪرده اند.😳🤲
در همان زمان یڪی از دوستان همڪارم را دیدمـ . ایشان از دوستان با اخلاص و مؤمن در مجموعه دوستان بود.
او مبلغی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند. اما این مبلغ را به جای کمد در جیب خودش گذاشت!! او روز بعد در حادثه رانندگے درگذشتــ.
حالا وقتی مرا در آن وادی دید به سراغمــ آمد و گفتــ :خانواده فڪر کرده اند آن پول برای من است و آن را هزینه ڪردهاند. تو رو خدا برو و بگو این پول را به مسؤول مربوطه برسانند . من اینجا گرفتارمـ. ⛓
تو رو خدا برای من ڪاری کن
تازه فہمیدمـ ڪه چرا برخی بزرگان اینقدر در مورد بیتالمال حساس هستند.
راست مےگویند که مرگ خبر نمیکند.
#ادامه_دارد
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama