رصدنما 🚩
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝ ﷽ #بینایی #قسمت_چهل_سوم آقای شهردار باز هم در راهپیمایی شرکت می کنید مرا
⇜[ #به_وقت_رمان😍📚 ]⇝
﷽
#بینایی
#قسمت_چهل_چهارم
تقریباً همه بازگشت رئیس دولت وزیر کشور را وادار کرد انفجار بمب را شرح دهد و در زمان شمردن دلایل مشخص شد در حلقه انتقال دستورات حلقه گمشده وجود دارد و این کاستی بسیار بزرگ محسوب میشد در عین حال کسی نمی توانست قربانیان را مقصر قلمداد کند😏
بنابراین مشاوره های سیاسی شروع شد همه را به خود معطوف کرد هیچ یک از مقامات به این مسئله نیاندیشیدن که سوالی درباره اطلاع ارتش از تخلیه محل طرح کنند اما اگر این کار را هم انجام می دادند زمان زیادی صرف می شد تا اثبات شود 🧐
آیا در سطوح بالاتر تصمیمات درستی گرفته شده است یا خیر در هر حال آنچه روشن بود و در نظر گرفته نشده بود پدید آوردن هماهنگی لازم در میان مسئولان بالاتر بود بسیاری از خانواده ها هنوز موفق نشده بودند از موانع مرزی عبور کنند اما پسر جوانی که در آنجا حاضر بود برخلاف گفتگوهای مردم مبنی بر وفاداری به نظام و تاکید به دستورات دولتی نمی دانست چه اقدامی انجام دهد بنابراین برای رهایی از شک و دودلی که به آن مبتلا شده بود با ۲ قرارگاه نزدیک تماس تلفنی برقرار کرد از همکارانش تقاضای یاری کرد آنها متذکر شدند که دستور صادر شده شامل تمام مردم می شود حتی افرادی که در مزارع در پی امداد پدرشان و کمک به تولد نوزادی هستند😌
بنابراین باید منتظر دستورات جدید بماند و اجازه عبور به هیچ کس ندهد سرباز جوان با صدای آزار دهنده و خشن کرد امر کرد تا موانع را بر جای قبلی خود قرار دهند و با این عمل صف طویل اتومبیلها و کامیونهای مملو از مسافر را که در حال پیشروی بودند متوقف کنند اعضای کمیته که تحمل انتظار را نداشتند تا راهی مانند دریای سرخ برای مردم باز شود و مانند موسی از آن گذر کنند با این همه امیدوار بودن که دردسر ایجاد شده بدون برخوردهای خشن به بهترین شکل مرتفع شود البته آنها وزیر دفاع را از یاد برده بودند که به همه امر کرده بود هیچ کس بدون اجازه من حق عبور ندارد نیازی به گفتن نیست که وزیر دفاع بالاترین پست را در میان اعضای دولت ندارد و مقام نخست وزیر از او بالاتر است این سلسله مراتب حتی اگر مقام بالاتر درست تصمیم نگیرد باید رعایت شود.😤
با این حساب بعد از تماس تلفنی خشن و تند میان نخست وزیر و وزیر دفاع که یکی از آن دو دلایلی در ظاهر صحیح ارائه میکند و دیگری مانند زبانه آتش به بحث می پردازد بالاخره وزیر دفاع کوتاه می آید البته او برخورد و عصبانی است اما راهی به غیر از پذیرفتن دستور مقام بالاتر ندارد مفهوم سخنان نخست وزیر به وزیر دفاع تقریباً چنین بود باید صحیح فکر کنید باید اینطور بیاندیشید که اگر امروز درها را به روی مردم ببندیم فردا چه عکس العملی نشان خواهند داد 🤔
پیامد این عمل را در نظر بگیرید همین مردم به ما رای دادند و ما را برگزیدند وزیر دفاع جواب داد اما تا آنجا که من به یاد دارم فرامین شورای وزیران ممانعت از عبور مردم از مرز بود قربان بله هوش و حافظه سرشاری دارید به شما تبریک می گویم اما همیشه در نظر داشته باشید که گاهی باید در برابر اوامر صادر شده منعطف تر باشید به خصوص اگر این نرمش نتایج مثبت و با ارزشی داشته باشد منظور شما را درک نمی کنم قربان واضح تر می گویم فکر کنید که فردا این معضل خاموش کردن آشوب و سرکوب افکار عمومی به آرامش برسد در آن صورت باز به همین مردم برای مشارکت در انتخابات احتیاج دارید☺️
درست میگویم البته روشن است اما نخست وزیر حرف او را قطع کرد و گفت به این ترتیب نمی توانیم از کسانی که به آنها مجوز عبور نداده ایم متوقع باشیم به ما رای بدهند احتمالاً آنها از شرکت در رای گیری انصراف خواهند داد اما قربان... اما ما به آرای آنها محتاج به خاطر داشته باشید که در صورت آزار مردم حزب میانه رو ما را زیر پا لگدکوب خواهد کرد بله درک می کنم قربان پس اگر درک میکنید لطفاً سریعتر امر کنید که راه را برای عبور مردم بگشایند 🤨
بله قربان
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
😌👌.•░از ڪسےڪه ڪتاب نمےخونه بترس
از اونےڪه فڪر میڪنه
خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ
.↯🌱↯. Eitaa.com/Rasad_Nama