eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
513 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
30 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی های ز درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای ماه مبارک رمضان @rastegarane313
💐🍀🌺🌼🌺🍀💐 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 9 فروردین 1402ه.ش 🗓 7 رمضان 1444ه.ق 🗓 29 مارس 2023میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای زنده ، ای پاینده 🔸صفحه 455 🔸جزء 23 جهت سلامتی و و هدیه به روح 👇👇 @rastegarane313
إنّما سمّي رمضان لأنّ رمضان يرمض الذنوب رمضان بدین سبب رمضان نامیده شده است که گناهان را می سوزاند . 📚 منتخب میزان الحکمه : صفحه ۲۴۲ 👇👇 @rastegarane313
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 كارگران عزيز و برادران عزیزی که در كارخانه ها شبانه روز مشغول هستيد و كار و كوشش را به خواب خوش شب ترجيح داده ايد و چرخهاي صنعت را بكار انداخته ايد ، قدر خود را بدانيد كه خداوند اجر نيكوكاران را ضايع نكند و كار خود را نيكو انجام دهيد كه خدا به شما اجر نيكو عطا می فرمايد . 🌹 🕊 🌹 🌹 👇👇 @rastegarane313
🍀💐🌹🕊🌹💐🍀 شنبه شب، یکم فروردین 1361، بر خلاف دوران کودکی، حال و حوصله سال تحویل را نداشتم؛ رفتم و گوشه سنگر خوابیدم. یکی از بچه ها کتری بزرگی را که صبح، با کلی زحمت، با خاک و گونی شسته بود، تا شاید کمی از سیاهی آن کم شود، روی «چراغ والور» گذاشت. بوی تند نفت آن و شعله زردش، حال همه را گرفته بود؛ ولی چه می شد کرد؟ در عالم خواب، خود را داخل سنگر دیدم؛ درست در لحظه تحویل سال. خواب بودم یا بیدار، نمی دانم؛ فقط یادم هست که یک باره دیدم کف پایم شعله ور شده و می سوزد. سریع از خواب پریدم؛ غلام بود؛ از بچه های تبریز. سر شب به من تذکر داده بود که اگر موقع تحویل سال بخوابم، ناجور بیدارم خواهد کرد؛ ولی باور نمی کردم این جوری! فندک نفتی را زیر جورابم گرفته بود و در نتیجه، جورابی که کلی به آن دل بسته بودم - که تا آخر دوره سه ماهه مأموریت با خود داشته باشم - آتش گرفت و پای بنده هم بعله! ... 👇👇 @rastegarane313
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀 سحری خوردن کنار آرپی‌جی و مسلسل، وضو با آب سرد و قنوت در دل شب توصیف ناشدنی است. ربّنای لحظات افطار از پایان یک روزه خبر می‌داد، ربّنایی که تمام وجود رزمندگان مملو از حقانیت آن بود. بچه‌ها با اشتیاق فراوان برای نماز مغرب و عشا وضو می‌گرفتند، ماشین توزیع غذا به همه چادرها سر می‌زد و افطاری را توزیع می‌کرد. سادگی و صمیمیت در سفره افطار ما موج می‌زد و ما خوشحال از اینکه خدا توفیق روزه گرفتن را به ما هدیه داده بود سر سفره می‌نشستیم و بعد از خواندن دعا با نان و خرما افطار می‌کردیم. ... راوی : حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر محمدی شادی روح و 👇👇 @rastegarane313
🌺🍀💐🌴💐🍀🌺 یکی از همسنگرانش نقل می‌کرد: قبل از عملیات کربلای یک در سال 1365 بود، می دیدم بعد از استراحت کوتاهی که پس از شناسایی شب قبل داشتیم ، تنهایی به سمت سنگری که کمی از خط مقدم فاصله داشت می رفت و پس از ساعتی بر می گردد. یک روز کنجکاو شدم و تصمیم گرفت نقی را تعقیب کنم و ببینم به کجا می رود. چند صد متری که از محل اردوگاه ( سنگر پشت خط) دور شدم.... دیدم پشت تپه ای نشسته و به تنهایی مشغول خواندن مناجات و روضه سیدالشهداء(ع) می باشد. این کار تا اینجا تعجبی نداشت و عادی بود چون مداح اهل دل بود. اما وقتی زاویه دید خود را عوض کردم، ناگهان متوجه مار نسبتاً بزرگی شدم که از ناحیه کمر تا جلوی صورت بلند شده است. ابتدا خواستم فریاد بکشم و وی را از خطری که در مقابلش بود با خبر سازم، ولی ترسیدم وضع بدتر شود و مار آسیب جدی به او برساند، لذا تصمیم گرفتم، ساکت باشم اما در کمال ناباوری دیدم وقتی روضه تمام شد، مار هم آرام، آرام از مقابل او دور شد. بلافاصله جلو رفتم و با ناراحتی به او گفتم: هر چیزی حدی دارد، این چه وضعی است، اگر این مار به تو آسیب زده بود چکار می کردی؟ سعی داشت از پاسخ من طفره برود، با اصرار من لب به سخن گشود و گفت: این کار هر روز این مار است، هر روز می آید اینجا و من وقتی روضه می‌خوانم می آید و هنگامی که روضه تمام می‌شود می‌رود . در این موقع بود که از من تعهد گرفت تا وقتی که زنده است این جریان را برای کسی بازگو نکنم شادی روح و شهدا 👇👇 @rastegarane313
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 نامہ گلگون نوشتند نامہ را با خون نوشتند بنازم این همہ ایمان و ایثار بہ تاریخ جهان قانون نوشتند شادی روح و 👇👇 @rastegarane313
🌺سردار شهيد حسين املاکي در شب عاشورای سال هزار و سيصد و چهل، در روستاي کولاک محله، شهرستان لنگرود در خانواده ای مذهبي و کشاورز ديده به جهان گشود. 🔹موفقیت ها: تصرف مقتدرانه ارتفاعات ژاژیله و تصرف شهر ماووت عراق، طراحی عملیات والفجر ۹. شرکت در عملیا تهای: ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، محرم، والفجر ۹، کربلای 2، 4 و 5، نصر ۴، بیت المقدس ۶ والفجر ۸ و والفجر ۱۰. مجروحیت ها: ۱. در عملیات کربلای ۵ از ناحیه فک ۲. در عملیات نصر ۴ از ناحیه دست راست با اصابت ترکش و مجروحیت های متعدد دیگر. درجه: سرلشکر پاسدار رسته نظامی: سپاه پاسداران 🔹مدت عمر: ۲۷سال تاریخ شهادت: 9/فروردین/ 1367 محل شهادت: عملیات والفجر ۱۰، ارتفاعات باني بنوك علت شهادت: مسمومیت بر اثر سلاح شیمیایی مزار شهید: مفقودالاثر، مزارشهید به صورت نمادین در زادگاهش موجود است. 👇👇 @rastegarane313
⬅️ روزگاری ساعت سازی بود که ساعت نیز تعمیر می کرد. روزی مردی با ساعت خرابی وارد مغازه شد.گفت:«ساعتم خراب شده فکر می کنید که می توانید درستش کنید؟» ساعت ساز جواب داد:«خوب؛ البته سعی خودم را می کنم.» مرد گفت: «متشکرم اما این ساعت برای من خیلی ارزشمند است.» و ساعتش را برداشت و رفت. ⬅️ بعد از او مرد دیگری وارد مغازه شد و گفت:«ساعتم کار نمی کند اما اگر این چیز کوچک را اینجا بگذاری و آن یکی را هم اینجا، مطمینم مثل روز اولش کار می کند.»ساعت ساز چیزی نگفت. ساعت را گرفت و همان کاری را کرد که مرد گفته بود. ⬅️ ظهر نشده بود که مرد دیگری وارد مغازه شد.ساعتش را گذاشت و گفت:« یک ساعت دیگر بر می گردم تا ببرمش.» این را گفت و مغازه را ترک کرد. ⬅️ قبل از اینکه مغازه تعطیل شود؛ چهارمین مرد وارد مغازه شد.گفت:«قربان ساعتم کار نمی کند.من هم چیزی راجع به تعمیر ساعت نمی دانم لطفا هروقت آماده شد خبرم کنید.» به نظر شما از میان چهار مرد که به مغازه آمدند؛ کدام یک ساعتشان تعمیر شد؟؟ ⬅️ ما اغلب مشکلاتمان را نزد خدا می بریم و در باز گشت آنها را باخود بر می گردانیم. گاهی برای خدا تعیین می کنیم که جگونه گره از کار ما بگشاید. برای خدا زمان تعییین می کنیم که تا چه زمانی باید دعای ما را برآورده سازد. ⬅️ درست مثل مردانی که به ساعت سازی آمدند.باید مشکل را به خدا واگذار کنیم. او خود پس از حل آن ما را خبر میکند 👇👇 @rastegarane313
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تلاوت ماندگار تیتراژ سریال یوسف پیامبر بعد از بیست سال به صورت زنده👌 @rastegarane313