eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
508 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
30 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی های ز درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 "کربلا کربلا ما داریم می آییم..." 🔹 این نوای خاطره انگیز دوران دفاع مقدس شاید آن روزها که خوانده می شد برای برخی شبیه یک رویا بود. ◇ اما شد و چه شدنی. مثالش همین . ◇ ماجرای نزدیکی به هم همین است... ما همانطور که کربلا را دیدیم، بر فراز قله بودن را هم خواهیم دید.. 💬 مهدی ترابیان بگذارید👇👇 @rastegarane313
26.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی ( عملیات اِچ 3 ) ♦️ سرهنگ خلبان هوشیار:سرهنگ فکوری ما یه طرح عملیاتی داریم که یه مقدار پیچیده است ولی قابل اجراست اسمش را گذاشتیم اِچ 3 ♦️ سرهنگ خلبان فکوری: چه طرحی سرهنگ هوشیار؟عزیز من، ما با معجزه هم نمی تونیم به اون نقطه از عراق برسیم سوخت هیچ فانتومی به اون نقطه نمیرسه! واسه همین میگم یه همچین نقشه ای کار بعثی ها نیست! صد در صد بهشون کمک فکری شده!!! صداپیشگان: مسعود عباسی - علی حاجی پور - کامران شریفی - امیر مهدی اقبال نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌿زخمي شده بود پايش را گچ گرفته بودند و توي بيمارستان مريوان بستري بود. بچه ها لباس‌هايش را شسته بودند. خبردار که شد، بلند شد برود لباس هاي آن ها را بشويد. گفتم«برادر احمد،پاتون رو تازه گچ گرفتن اگه گچ خيس بشه، پاتون عفونت مي‌کنه.» گفت«هيچي نمي‌شه.» رفت توي حمام و لباس همه بچه ها را شست.نصف روز طول کشيد. گفتيم الآن تمام گچ نم برداشته و بايد عوضش کرد.اما يک قطره آب هم روي گچ نريخته بود. ميگفت«مال بيت المال بود،مواظب بودم خيس نشه.» بگذارید👇👇 @rastegarane313
Part04_سلیمانی عزیز.mp3
10.48M
📚کتاب صوتی خاطراتی متفاوت و خوانده نشده از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی قسمت 4⃣ بگذارید👇👇 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏رزمنده دفاع مقدس: این دوربین‌های شما نشون خواهد داد که ما روزی توی کربلای واقعی کنار بقیه مسلمون‌ها جمع خواهیم شد! بگذارید👇👇 @rastegarane313
✨ قرار بود بریم عملیات فرمانده امدن همه مارا تقسیم بندی کردن وظیفه ها مشخص شد.اما انگار علی اصغر از وظیفه ای که بهش داده شده بود راضی نبود ؛ بلند شد رفت پیش مسول اصلی منم همراشون بودم. گفت وظیفه منو عوض کنین...دلیل رو ازش پرسیدن. علی اصغر گفت من میخوام پیش تانک باشم ؛ مسول بهش گفتم برو پسرم احساس برت داشته تو هنوز جنگی ندیدی اموزش هم جزیی بوده.تازه سنت هم کم هست.الان برو انشاالله بعد ها.علی اصغر اشکش در اومد نتونست تحمل کنه.😭 گفت اقا من سادات هستم حضرت زینب ع عمه من هست و من محرم ایشون هستم .خوبیت نداره اونجا ک محرم باشه نامحرم پیش بره. من خودمو مسول میدونم فردا باید جواب بدم.؛؛خواهش میکنم اجازه بدین. میخوام خودم از هر کسی نزدیکتر ب عمه باشم... میخوام خودم گروه ویژه عمه باشم میخوام پیش تانک باشم. میخوام خودم آر پی چی زن ناموس خدا باشم.✌️ مسول اشکش در اومد نگاه ب علی کرد و گفت تو با این سن این فهم رو از کجا اوردی. علی اصغرو اجازه داد و اسمشو رو جز گروه ویژه نوشت من هم چون سادات بودم از حرفای علی... منقلب شدم و رفتم تو خط گروه ویژه فاطمیون.💪 عملیات اولی رو پیروز شدیم. در عملیات دوم سید علی اصغر در جنگ حلب در باغ مثلثی با اثابت خمپاره بر اثر سوختگی شدید شربت شهادت رو نوشیدن وجان شیرین را به عمه اش حضرت زینب .ع. کردن💔 شهید مدافع حرم سید علی اصغر حسینی🌹 @rastegarane313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یاد همه شهدایی که خون مطهرشان راه کربلا را باز کرد ... بگذارید👇👇 @rastegarane313
اگر از صف زائران کربلا جامانده اید یا نذری دارید ، با مساعدت و واریز کمکهای نقدی خود موکب دار حرم باشید. واریز به 👇👇👇👇 کارت 6037707000138192حساب موکب شهدای شهربرزول بنام اسکندرتبریزی موکب شهداشهربرزول نهاوندمستقردرکربلا @rastegarane313