🌹رستگاران 🌹
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀 #وقایع_بعد_از_عاشورا #و_شهادت_امام_حسین_ع #قسمت_چهاردهم #در_راه_شام پس از این رویداد ها
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀
#وقایع_بعد_از_عاشورا
#و_شهادت_امام_حسین_ع
#قسمت_پانزدهم
#در_راه_شام
راوی می گوید : پیرمرد گریست، عمّامه خود را بر زمین کوبید، سپس رو به آسمان کرد و گفت: بارخدایا! من بیزاری می جویم از دشمنان جنّی و انسی آل محمّد. پیرمرد به حضرت گفت: آیا هنوز راه توبه برای من باز است؟!
حضرت فرمودند: « آری! اگر توبه نمایی، خداوند نیز توبه تو را خواهد پذیرفت و تو با ما خواهی بود.» او عرض کرد: من توبه می کنم! هنگامیکه این جریان به گوش یزید رسید، دستور داد تا او را بکشند.
طبری به نقل از نویسنده «طبقات» و او نیز از «مالک ابن اسماعیل» و او از «سهل ابن شعیب» و او از پدرش و او نیز از «منهال» آورده است که: در شام بر چهارمین امام نور عبور کردم و حال او را پرسیدم، او فرمود: از مرد کهنسالی چون تو بعید است که از وضعیت ما آگاه نباشی. اگر نمی دانی بدان که: ما در این جامعه شرایطی مانند شرایط بنی اسراییل در استبداد فرعونیان داریم که قرآن می فرماید: « ِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُم ».
در استبداد اموی کار ما به جایی رسیده است که با ناسازاگویی به سالار ما امیر مؤمنان بر فراز منبر ها و خطبه های نماز جمعه به دشمنان ما تقرب می جویند.
آنگاه فرمود: «منهال»! قریش به برکت وجود گرانمایه پیامبر، خود را از همه جهان عرب برتر شمرد و جهان عرب به برکت خورشید جهان افروز رسالت، خود را برتر از مردم گیتی شناخت و جهانیان نیز به این شکوه و برتری اعتراف کردند. و با اینکه طبق معیار آنان (که محمد صلی الله علیه و آله را مایه فخر و مباهات و بـرتـری عـرب و قریش مـی دانند) ما که فرزنـدان او هسـتیم
و او از ماست، از همگان برتریم، اما همین قریش، هستی و حقوق ما را نیز غارت کرده و کار را به جایی رسانیده اند که حقوق انسانی ما را نیز رعایت نمی کنند. آری! این حال و روز ما در استبداد اموی است.
#ادامه_دارد...
#کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
گذری بر زندگی
#حر_انقلاب_اسلامی
#شهید_والامقام
#شاهرخ_ضرغام
#قسمت_پانزدهم
🍁 #شاهرخ دندانهاش را به هم فشار ميداد ، رگ گردنش زده بود بيرون ، بعد دستش را مشت کرد و محکم کوبید روي ميز و با عصبانيت گفت : اي لعنت بر اين مملکت کوفتي !! بعد بلند گفت : همشــيره راه بيفت بريم ، شــاهرخ همينطور کــه از در بيرون ميرفت رو کرد به ناصر جهود و گفت : زود بر مي گردم ! مهين هم رفت اتاق پشــتي و چادرش را ســرش کرد و با حجاب کامل رفت بيرون.بعد هم سوار ماشين شاهرخ شد و حرکت کردند .
🍁مدتي از اين ماجرا گذشــت . من هم #شــاهرخ را نديدم ، تا اينکه يک روز همديگر را ديديم . بعد از سلام وعليک ، بي مقدمه پرسيدم : راستي قضيه اون مهين خانم چي شد ؟! اول درست جواب نميداد ، اما وقتي اصرار کردم گفت : دلم خيلي براش ســوخت ، اون خانم يه پسر ده ســاله به اسم رضا داشت .صاحــب خونه به خاطر اجــاره ، اثاثهاش رو بيرون ريخته بــود . من هم يه خونه کوچيک تو خيابون نيروهوائي براشون اجاره کردم . به مهين خانم هم گفتم : تو خونه بمون و بچه ات رو تربيت کن ، من اجاره و خرجي شما رو ميدم !!!
#ادامه_دارد...
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
15.mp3
زمان:
حجم:
2.29M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#خاطرات_ارتشبد_فردوست
💐 #قسمت_پانزدهم💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💐 #بهمن_ماه🇮🇷
🌹 #ماه_خون_و_قیام🇮🇷
🌼 #ماه_پیروزی🇮🇷
🌺 #انقلاب_اسلامی🇮🇷
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
15.mp3
زمان:
حجم:
12.66M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#تپه_های_برهانی
#خاطرات
#سیدحمیدرضا_طالقانی
💐 #قسمت_پانزدهم💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
15.mp3
زمان:
حجم:
2.05M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی_دوم
#خاطرات_ارتشبد_فردوست
💐 #قسمت_پانزدهم💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🕊🏴🌹🏴🕊🥀
#وقایع_بعد_از_عاشورا
#و_شهادت_امام_حسین_ع
#قسمت_پانزدهم
#در_راه_شام
راوی می گوید : پیرمرد گریست، عمّامه خود را بر زمین کوبید، سپس رو به آسمان کرد و گفت: بارخدایا! من بیزاری می جویم از دشمنان جنّی و انسی آل محمّد. پیرمرد به حضرت گفت: آیا هنوز راه توبه برای من باز است؟!
حضرت فرمودند: « آری! اگر توبه نمایی، خداوند نیز توبه تو را خواهد پذیرفت و تو با ما خواهی بود.» او عرض کرد: من توبه می کنم! هنگامیکه این جریان به گوش یزید رسید، دستور داد تا او را بکشند.
طبری به نقل از نویسنده «طبقات» و او نیز از «مالک ابن اسماعیل» و او از «سهل ابن شعیب» و او از پدرش و او نیز از «منهال» آورده است که: در شام بر چهارمین امام نور عبور کردم و حال او را پرسیدم، او فرمود: از مرد کهنسالی چون تو بعید است که از وضعیت ما آگاه نباشی. اگر نمی دانی بدان که: ما در این جامعه شرایطی مانند شرایط بنی اسراییل در استبداد فرعونیان داریم که قرآن می فرماید: « ِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُم ».
در استبداد اموی کار ما به جایی رسیده است که با ناسازاگویی به سالار ما امیر مؤمنان بر فراز منبر ها و خطبه های نماز جمعه به دشمنان ما تقرب می جویند.
آنگاه فرمود: «منهال»! قریش به برکت وجود گرانمایه پیامبر، خود را از همه جهان عرب برتر شمرد و جهان عرب به برکت خورشید جهان افروز رسالت، خود را برتر از مردم گیتی شناخت و جهانیان نیز به این شکوه و برتری اعتراف کردند. و با اینکه طبق معیار آنان (که محمد صلی الله علیه و آله را مایه فخر و مباهات و بـرتـری عـرب و قریش مـی دانند) ما که فرزنـدان او هسـتیم
و او از ماست، از همگان برتریم، اما همین قریش، هستی و حقوق ما را نیز غارت کرده و کار را به جایی رسانیده اند که حقوق انسانی ما را نیز رعایت نمی کنند. آری! این حال و روز ما در استبداد اموی است.
#ادامه_دارد...
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
آخرین روز سربازی در ایران
نخستین روز اسارت در بغداد
#قسمت_پانزدهم
هنوز ساعتی نگذشته بود که خبر آوردند یک جیپ عراقی با ۵نفر مسلح بهدنبال ۳ایرانی می گردند. چند نفر از بزرگان و ریش سفیدهای روستا پادرمیانی کردند و با آنها صحبت کردند و عراقی ها هم روستا را ترک کردند. شیخ روستا گفت: عکستان همه جا پخش شده اگر شما را اینجا پیدا کنند دیگر به ما هم رحم نمی کنند. سعی کنید امشب از روستا بروید.
تصمیم گرفتیم نرسیده به شهر «سید صادق» بزنیم به ارتفاعات. به دشت وسیعی رسیدیم که دورش را سیم خاردار کشیده بودند. خیلی با احتیاط از سیم خاردار عبور کردیم. تقریبا ساعت ۹ - ۸ شب بود، بقیه دشت را نگاه کردیم دیدیم پادگان نظامی است و همه جا ارتش و ادوات نظامیه و در حال مانور هستند. از بس ترسیدیم قدرت تصمیمگیری نداشتیم. راه بازگشت نداشتیم باید از این مسیر عبور می کردیم. دل را به دریا زدیم.
بهصورت سینه خیز و پا مرغی و خیلی با احتیاط راه افتادیم. شاید یکی از حساسترین تصمیمهای این چند روزمان را گرفته بودیم. فقط از دوربینهای مادون قرمز می ترسیدیم که ما را شناسایی نکنند.
راوی :
#آزاده_سرافراز
#سید_رضا_موسوی
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313