eitaa logo
🌹رستگاران 🌹
508 دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
30 فایل
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … دوستان عزیز برای اشتراک گزاری خاطرات وتصاویرگرانقدر شهدا به آیدی های ز درصورت تمایل تبادل انجام میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 17 مهر 1402ه.ش 🗓 23 ربیع الاول 1445 ه.ق 🗓 9 اکتبر 2023 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای برآورنده ی حاجت ها 🔸صفحه 45 🔸جزء 3 جهت سلامتی و و هدیه به روح 💠 بگذارید👇👇 @rastegarane313
ايمان هيچ بنده اى راستين نباشد مگر زمانى كه اطمينان او به آنچه نزد خداست بيشتر باشد از آنچه در دست خويش دارد لا يَصْدُقُ إيمانُ عبدٍ حتّى يَكونَ بما في يَدِ اللّهِ سبحانه أوْثَقَ مِنه بما في يَدِهِ 📚 ميزان الحكمه ، جلد1 ، صفحه416 💠 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 فرمان های رهبر را مو به مو عمل کنید، زیرا فرمان او فرمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان است و فرمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان ، فرمان خدا و پیروی و عمل به دستورات خدا تنها راه سعادت و رسیدن به کمال معنوی و دنیوی و اخروی است . 🌹 🕊 🌹 🌹 💠 بگذارید👇👇 @rastegarane313
💐✉️🌺🌼🌺✉️💐 خواهر از سختی سال‌های انتظار و چشم انتظاری می‌گوید که تمام این سال‌ها منتظر خبری از بود. می‌گوید : این سال‌های انتظاری خیلی سخت گذشت. تا در می‌زدند در را به امید خبری از باز می‌کرد. که در محل ما نامه می‌آورد دیگر به کوچه ما نیامد ، چون هر بار که او می‌آمد به کوچه رفته و می‌گفت : « داخل نامه‌ها را ببینید شاید من نامه فرستاده باشد » هم نگاه می‌کرد و می‌گفت : « مادر من چیزی ندارم » آخر رفته بود از مأموریت در آن محل داده بود و گفته بود من را در کوچه این نفرستید، من طاقت ندارم . این می‌آید به امید خبری جلوی موتور من و از حال می‌رود و من هم حالم بد می‌شود . ✉️ روز جهانی پست گرامی باد 💠 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 مادر دچار بیماری سختی شده بود انواع و اقسام داروهای محلی رو به او داده بودند اما بی‌فایده بود . بناچار او را برای معالجه به اهواز می‌برند. دکتر پس از معاینه می‌گوید خانم شما سه ماهه باردارید!! اما مادر آنقدر بیمار بود که از بارداری خود خبر نداشت! دکتر برای ده روز به او دارو می دهد تا پس از مصرف مجدد مراجعه کند . در مراجعه بعدی دکتر باز ۳۰ عدد آمپول تجویز می‌کند. مادر بهبودی پیدا می‌کند اما نگران سلامتی فرزندش است که داروها روی او اثر نگذاشته باشد . در هفت ماهگی بارداری باز حادثه‌ سختی برای مادر اتفاق می‌افتد که نگرانی مادر بیشتر می‌شود ، اما گویا خداوند این بچه را برای یاری دینش برگزیده است و خود نگهدارش است . بارداری مادر به ۹ ماهگی می رسد و در تاریخ سی‌ام مرداد ماه سال چهل و شش گل پسرش بدنیا می‌آید. نامش را می گذارند، باز در نوزادی در اثر گرما دچار خفگی می‌شود و کف بالا می‌آورد، اما به لطف خدا باز سلامتی خودش را به دست می‌آورد . به سن نوزده سالگی می‌رسد و خداوند می‌شود و نام زیبای را برایش بر می‌گزیند و در ۲۶ دی ماه ۶۵ در اثر بمباران شیمیایی به می‌رسد . و افتخار مادر می‌شود . 💠 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا. وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟ امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد. راوی : 💠کانال_ما_رابه_اشتراک_ بگذارید👇👇 @rastegarane313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 درخواست‌ از . داداش مهدی خیلی دلداده امام رضا(ع) بود یه روز که عازم مشهدالرضا(ع) بودیم بهم گفت: می دونی چطوری باید زیارت کنی و از آقا حاجت طلب کنی؟ گفتم: چطور؟ گفت: باید دو زانو رو به روی ضریح بشینی و سرت رو کج کنی ، خیلی به آقا التماس کنی تا حاجتت رو بده ، زود بلند نشی بری... فکر می‌کنم برات شهادتش رو هم همینجوری از امام رضا (ع) گرفت ، چون قبل از آخرین سفر به سوریه ، رفته بود پابوس امام رضا (ع) و... 💠 بگذارید👇👇 @rastegarane313
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 دلم گرفته، مرا ببرید مرا ز غربت این خاک تا خدا ببرید مرا که خسته ترینم، کسی نمی خواهد کرم نموده، دلم را مگر شما ببرید گر نگاهم نکنید 💠 بگذارید👇👇 @rastegarane313