📌 «قرار با قلبی از گل رز..»
🔹 هر وقت که از ماموریت میومد، به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.
◇ منم دیگه به تلافی اون، قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم....
◇ یبار که از ماموریت های زیادش، خیلی ناراحت بودم، به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم، یه کوچولو هم که شده جبران میکنم.
◇ روز پنجشنبه بود، من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده...
◇ صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته. آشپزیشم خوب بود.
◇ گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش، گفت: موقعی که میخوام سفره رو بچینم، میری تو اتاق نمیای، سفره که چیده شد شما بیا...
◇ بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده. یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته ...
✍ راوی: همسرشهید
🩸شهید سید محمدحسین میردوستی
در تاریخ ۱۳۷۰/۴/۱۳ به دنیا آمد و در تاریخ ۱۳۹۴/۸/۱ هم زمان با تاسوعای حسینی در هنگامه دفاع از حرم مطهر عمه سادات، حضرت زینب کبری(س) به فیض شهادت نائل آمد.
◇ از این شهید والامقام «محمد یاسا» (متولد ۱۳۹۳/۷/۷) به یادگار مانده است.
#شهید_سیدمحمدحسین_میردوستی
#شهید_مدافع_حرم
#کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
📌 زندگی سردار شهید الیاس ارجمند در کتاب بلوطهای دوردست
🔹️ این کتاب بر اساس زندگی سردار شهید، "الیاس ارجمند" فرماندهی اطلاعات و عملیات تیپ ۴۴ قمربنیهاشم (ع) نگاشته شده است و نویسنده طی آن دوران تحصیل و مبارزات این شهید را در نبرد والفجر ۴ ، خیبر، بدر، و والفجر هشت به تصویر میکشد.
◇ سردار ارجمند سرانجام در عملیات والفجر هشت در تاریخ ۲۰ بهمن ماه ۱۳۶۴ در منطقهی فاو به شهادت رسید.
◇ در بخشی زیبایی از کتاب که شهادت این سردار الیاس ارجمند را به تصویر میکشد، الیاس در پاسخ به دوستش که میگوید: حالا به چی فکر میکنی؟
◇ میگوید: "به جنگلای بلوط دور دست دشت فلارد. بلوطای دوردست، منو صدا میزنن. بلوطای دوردست افق منو صدا میکنن. اونا از کودکی منو صدا میزدن
◇ حالا میرم به صدای عاشقانهشون که وصل به آسمان بود، لبیک بگم".
🔻 در سال ۱۳۸۶ زندگی سردار شهيد «الياس ارجمند» در كتابی با عنوان «بلوطهای دوردست» به قلم «حسن رضايی خيرآبادی» نوشته و به كوشش نشرشاهد وارد بازار كتاب شده است
#کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
15.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 روایت شجاعت سردار شهید الیاس ارجمند در راهیان نور
🔹️ ناگفته هایی که از دفاع مقدس کمتر به آن پرداخته شده از زبان راوی درباره سردار شهید الیاس ارجمند به زبان آورده میشود.
◇ راوی می گوید: زمین از ترس الیاس زودتر راه می رفت
◇ با دقت گوش کنید
#کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
در سالروز شهادت شهدای والامقام #عملیات_رمضان، یاد و خاطرهی همهی قهرمانان وطن، خصوصاً شهدای عزیز این عملیات و بالاخص شهدای گرانقدرشهرستان نهاوندوشهربرزول،شهیدرضاحسین میربک وشهیدحمزه گودرزی را گرامی میداریم.💚
زندگینامه و وصیتنامه تعدادی از این عارفان حقیقی و دلدادگان محبوب را در گروه میگذاریم، استدعا داریم که برای یکبار که شده وصیتنامه این شهدا را بخوانید.
شهدایی که چند ویژگی خاص دارند:
🌹 اولاً، سن و سال چندانی نداشتند و عمدتا دانشآموز بودند و در سن نوجوانی به فیض شهادت نائل شدند. اما وصیتنامههایشان حکایت از اوج عرفان آنان را دارد.
🌹 ثانیاً، تا سالیانِ سال از شهادت یا اسارتشان خبری در دست نیست(همچون شهیدرضاحسین میربک) و پیکر پاکشان مهمان سرزمین سوزان و کربلای خوزستان است و پس از سالها هیچ نشانی ازپیکرپاک ومطهرشان نیست. در طول این سالها چشمانتظاری مادران و پدرانشان وصفناشدنی است.
🌹 اما گویی خودشان از این گمنامی خبر داشتهاند و گوشههایی از آن را استعارهوار در وصیتنامههایشان تصویر کشیدهاند
🍀 شادی ارواح پاکشان #صلوات
https://eitaa.com/rastegarane313
❤️ تبرک لحظههایمان با #شهید_عبدالرضا_رضایی
🔰 زندگینامه
💠 بسیجی شهید عبدالرضا رضائی فرزند زندهیاد حاج علی جعفر، در ۱۳۴۱/۱/۱ در #ماه_رمضان دیده به جهان گشود.
۱۳۶۱/۴/۲۴ مصادف با #ماه_رمضان در #عملیات_رمضان و در منطقه عملیاتی شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.
پیکر پاکش سالها میهمان خاک کربلای ایران بود و پس از گذشت ۱۴ سال انتظار در زمستان سال ۱۳۷۴ و مصادف با #ماه_رمضان به میهن اسلامی و زادگاهش رجعت نمود و در دامن پاک گلزار شهدای روستای زادگاهش زرامین سفلی آرمید.
📜 وصیتنامه شهید عبدالرضا رضائی
💠 بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود بر شهیدان زنده تاریخ که خداوند میفرماید (گمان مبرید کسانی که در راه خدا شهید میشوند اینها مردهاند بلکه زندگانند و در پیش خداوند روزی میخورند))
شهیدان زنده اند اللهاکبر
به خون آغشته اند الله اکبر
درود بیپایان بر همه انبیاء و اولیاء خدا باد،
سلام بر مهدی منجی انسانها،
درود و سلام بر نایب بر حق مهدی آن پیر جماران، خمینی بتشکن،
سلام و درود بر تمامی شهیدان از صدر تا کنون، خصوصاً هفتاد و دو تن از یاران صدیق امام.
اینجانب عبدالرضا رضایی با دلی سرشار از عشق به شهادت و کربلای حسین عازم جبهه هستم و لذا لازم دیدم خطاب به پدر و مادر عزیزم و ملتم سخنی به عنوان وصیت بگویم.
ابتدا به مادر و پدرم، افتخار بر شما ای کسانی که دل حضرت مهدی (عج) را با صفای دلتان خوشحال کردید، خوشا به حال شما، خوشا به سعادت شما، خوشا به طرز فکر شما، خوشا به آیندهتان که مرا با رضایت قلبی روانه به میدان کردید و این جای خوشبختی است، چون دل شما خوش است من راحتم.
ای افتخار دنیا و آخرت بر شما، هر چه کردید شما کردید که تا آخر عمر به همین طریق ادامه دهید، خدایتان حافظ باشد.
من اگر به فیض شهادت نايل آمدم و خدا این افتخار را نصیبِ فرزند شما کرد، چیزی که از شما و از همه ملتم میخواهم این است که تا آخرین لحظه عمرتان دست از حمایت اسلام و انقلاب بر ندارید همیشه در یاد خدا و فکر خدا باشید، پیوسته از ولایت فقیه حمایت کنید، پشتیبان روحانیت اصیل باشید، از خداوند بخواهید در فرج امام زمان (عج) تعجیل کند، از خداوند بقای عمر امام و سلامتش را بخواهید خدا یار و یاورتان باد.
به امید پیروزی لشکر اسلام بر کفر جهانی.
باری پدر، مادر، برادران، خواهران، دوستان و رفیقانم،
در پایان از شما تقاضامندم که حلالم کنید و مرا ببخشید.
🌹فرزند شما عبدالرضا رضائی _ ۱۳۶۱/۴/۲۳
#سالروز_شهادت
#یادش_با_صلوات
https://eitaa.com/rastegarane313
❤️ تبرک لحظههایمان با #شهید_مراد_کیانی
🔰 زندگینامه
💠 شهید مراد کیانی سال ۱۳۴۱ در گیان متولد شد. پس از دوران ابتدایی و راهنمایی به نهاوند رفت و دوره دبیرستان را رشته اتومکانیک شروع کرد. در دوره تحصیلش انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و به همراه تعدادی از دوستانش در شکلگیری انقلاب و تشکیل انجمن اسلامی دانشآموزان گیان نقش داشتند. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سرانجام در ۲۴ تیرماه ۱۳۶۱ در #عملیات_رمضان و مصادف با ماه رمضان در منطقه عملیاتی شلمچه به فیض شهادت رسید، اما تا سالهای سال وضعیت اسارت یا شهادتش مشخص نبود، تا اینکه پس از سالها چشمانتظاری پیکر پاکش در ۱۳۷۴/۱۱/۶ شناسایی و تشییع و در گلزار شهدای گیان آرام گرفت.
📜 وصیتنامه
💠 بسمالله الرحمن الرحیم
فَوْقَ كُلِّ ذِي بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ اَلرَّجُلُ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ
بالاتر از نيكىِ هر نيكوكارى، نيكى دیگری هست، تا آنكه کسی در راه خدا كشته شود، وقتی کسی در راه خدا كشته شد، ديگر بالاتر از آن، نیکوکاریِ دیگری نيست.
سلامعلیکم، من بهعنوان یک فرد مسلمان و به حکم وظیفه شرعی و الهی که دارم قدم در این راه نهادم، خداوند را شکر میکنم که چنین سعادتی نصیبم شد و رهبری را در جلوی راه من قرار داد که ذرهای انوار ایمان بر من روشن نمود تا خود و خدای خود را بشناسم. زمانی که این نامه را مطالعه میکنید دیگر من در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیبم کرده، از شما میخواهم این پیام و سفارش مرا با صدای بلند به گوش منافقان و دشمنان اسلام برسانید و در جواب آنها که از کوردلی خود، ما را ناآگاه میخوانند، بگویید که ما آگاهانه و بدون هیچ جبر و زوری، که تنها بر خودشان وارد است، در این راه قدم نهادهایم و گفتهی رهبر کبیرمان امامخمینی را لبیک میگوییم و خون خود را میدهیم که بسیار ناچیز است، و حال اگر هزار جان میداشتم در راه خدا و اللهاکبر، و لاالهالاالله و اماممان که پیشرو این راه است، نثار میکردم.
خداوندا تو گواهی که هدف ما در این جنگ اعتلای کلمه حق و سرنگونی ستمگران است، این مردم جوانان را از دست دادند که جزء بهترین جوانان بودند و هدفشان حفظ و برقراری اسلام قرآن است. مردم، بدانید شما مدیون خون این شهدائید، وظیفه شما در مقابل این خونهای پاک، بندگی خدا و عمل به اسلام در حفظ وجه اسلامی است. امام امت را که نایب حجت خداست اطاعت کنید و خود را لایق این رهبر بدانید و هیچوقت او را تنها نگذارید.
پدر و مادر عزیزم، بدانید من در جنگی رفتم که ممکن است دیگر مرا نبینید و اگر جسدم را هم ندیدید ناراحت نباشید، ما به سوی خدا خواهیم رفت و اما شمایید که در این آزمایش، صبر و استقامت میکنید. پدر و مادر و برادر و خواهرانم برای من ناراحت نباشید، چون جای من پیش خدا خیلی بهتر از این عالم است. مادرجان میدانم اگر من کشته شوم برای تو و پدرم و برادرم دردناک است، ولی چه میشود کرد، دین خدا در خطر است و درضمن من هم که مال خدا هستم، پس مرا حلال کنید.
مرا ببخشید که نتوانستم جوانیام را به پای زحماتی که در برابر من کشیدهاید، برای شما سپری کنم. باری مادرجان! بر مزارم گریه نکنید و اگر گریه میکنید بهخاطر حسین (علیهالسلام) گریه کنید. و باری برادر جان از شما میخواهم که یک فرد صددرصد اسلامی و دنبالهرو و پیرو امام و ولایت فقیه باشی و به صدای هل من ناصر ینصرنی لبیک بگویی. مادرجان! مرا چون پرندهای آزاد کن تا در آسمان به سوی آرزوهایم پرواز کنم، مرا حلال کن تا خدایم مرا ببخشد، مادرجان تو گذاشتی که من به جبهه بروم، یادت بیاید آن روزی را که با همصحبت میکردیم، برایت میگفتم مادر مرا آزاد کن! مادرجان من در جبهه آزاد بودم و از هر نوع وابستگی و همهچیز بهدور بودم و میخواهم کاری کنم که به معشوقم نزدیک بشوم. من عاشق خدا هستم و اینک آمدهام تا در صحرای خوزستان در کنار کارون کارون از خون بسازم که در این بازار گرم و باصفا، خون خریدار خوبی دارد. آمدهام کالای ناقابل خود را تقدیم مولایم کنم و اما اگر کالای مرا پذیرفت و کشته شدم، به جملاتی که راجعبه خود من است توجه کنید:
۱_ اگر کشته شدم مرا غسل ندهید چون ننگ است برای کسی که امامش حسین (علیهالسلام) را غسل ندادهاند. ۲_ کفن نپوشانید، چون حسین (علیهالسلام) را کفن نپوشانیدهاند. سلام مرا به تمام قوموخویشان برسانید و از آنها میخواهم که اگر ناراحتیهایی از من دیدهاند مرا ببخشند و مرا حلال کنند و از همه شما طلب بخشش و آمرزش و التماس دعا دارم.
https://eitaa.com/rastegarane313
❤️ تبرک لحظههایمان با #شهید_حمزه_گودرزی
🔰 زندگینامه
💠 سال ۱۳۴۴ در خانوادهای مذهبی در برزول به دنیا آمد.
با وجود سن کم، در همان نوجوانی در بیشتر راهپیماییها و تظاهراتها که به پشتیبانی از بنیانگذار جمهوری اسلامی انجام میپذیرفت پا بهپای دیگر امت انقلابی در شهرستان نهاوند شرکت میکرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سالهای ۵۹ و ۶۰ که تنها ۱۵ سال سن داشت با همکاری تعدادی از بچههای محلهٔ امامزاده برزول اقدام به تأسیس کتابخانه و همچنین گروه تئاتر در همان محل کرد.
حمزه به مطالعه، نویسندگی و مسائل فرهنگی علاقه زیادی داشت بهطوریکه با همان سن و سواد کم اقدام به نوشتن داستان با مضمون کودکانه مینمود که نمونه آنهم اکنون در پرونده بنیاد شهید نهاوند نگهداری میشود.
از سال ۱۳۶۰ عازم جبهه شد و پس از چندین بار حضور در ۱۳۶۱/۴/۲۴ در #عملیات_رمضان به همراه شهید رضاحسین میربگ به آرزوی دیرینهاش رسید، آرزویی که خود قبل از آن نویدش را در جمع خانواده داده بود.
📜 وصیتنامه شهید حمزه گودرزی
💠 بسمالله الرحمن الرحیم
ضمن درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و رهبر تمامی جهان اسلام این پیر جماران پیرمردی که یکبار مثل سایر پیامبران تاریخ جهان را دگرگون ساخت و دین اسلام که سالها به نیستی میرفت را با قیام خود و تزریق خون فرزند و همسنگرانش یکبار دیگر درخت اسلام را رشد و نمو داد.
ضمن سلام به رزمندگان جبهههای جنگ رزمندگانی که با تشخیص دادن راه و هدف خود دست از مال، پدر و مادر و زن و فرزند برداشتند و با نموداری از اسلام روانه جنگ شدهاند آنهم جنگی که به هر فرد مسلمان واجب است (جنگ حق علیه باطل) و سلام بر آن نوجوانی که به حقانیت اسلام پی بردهاند داوطلبانه عازم جنگ میشوند و آنها خود خوب تشخیص دادهاند که اگر کشته شوند چندین نوجوان دیگر راهشان را ادامه میدهند و با ریخته شدن خون خود پیام ملت مستضعف ایران را به گوش جهانیان میرسانند.
سلام به آن پیرمردان ۷۰ سالهای که دست از همهچیز میکشند و چون یاران باوفای حسین (علیهالسلام) به نبرد میروند و تا آخرین قطرهٔ خون خود پافشاری میکنند تا با ریخته شدن خون خود بتوانند خدمت کوچکی به اسلام و مکتب خودکرده باشند. همچنین درود بر خانوادهٔ شهدا و مردمانی که در پشت جبههها به رزمندگان اسلام کمک میکنند و دوشبهدوش برادران چه ازنظر مادی و معنوی چه ازنظر دعا و مواد غذایی همکاری میکنند.
من حمزه گودرزی بهعنوان یک خدمتگزار که از اسلام و این انقلاب و آبوخاک خود دفاع میکنم؛ یک وصیت با شما دارم و آن این است که در پایان هر نماز دعای امام و دعا برای رزمندگان و دعا برای ظهور حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجه) یادتان نرود و هر هفته یا هرماه به خانوادهٔ شهدا سرکشی کنند و از خانوادهٔ شهدا و جنگزدگان میخواهم که خونسردی خود را حفظ کنند و همیشه آرزوی در اهتزاز درآمدن پرچم لاالهالاالله و اللهاکبر در سرتاسر جهان را از خداوند متعال خواهان باشند.
همچنین در پایان سخنی کوتاه با خانوادهٔ خود دارم:
من از خانوادهٔ خود میخواهم که اگر من کشته یا اسیر شدم هیچگونه نگرانی و ناراحتی نداشته باشید، چونکه من پی بردهام که این راه حق است و انتخاب کردهام و در ضمن هیچگونه گریهوزاری نکنند و هیچ دادوفریادی برای من برپا ندارند و اگر احیاناً جنازهٔ من به دست شما نیفتاد هیچ ناراحت نباشید و در ضمن چندتایی عکسدارم که اگر شهید شدم شما از آنها استفاده کنید (عکس سیاهوسفید تنها) و در آخر با همهٔ شما خداحافظی میکنم از لطف همگی شما ممنون و متشکرم.
🌹 والسلام _ حمزه گودرزی
#سالروز_شهادت
#یادش_با_صلوات
https://eitaa.com/rastegarane313