🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_مهدی_باکری
یکی از برادرهام #شهید شده بود. قبرش اهواز بود. برادر دومیم توی اسلام آباد بود.
وقتی با خانواده ام از اهواز برمی گشتیم ، رفتیم سمت اسلام آباد، نزدیکی های #غروب رسیدیم به لشکر.
#باران_تندی هم می آمد. من رفتم دم چادر #فرماندهی اجازه بگیرم برویم تو
#آقا_مهدی توی چادرش بود. بهش که گفتم؛ گفت « قدمتون روی چشم . فقط باید بیاین توی همین چادر ، جای دیگه ای نداریم.»
صبح که داشتیم راه می افتادیم، #مادرم بهم گفت « برو #آقا_مهدی رو پیدا کن ،ازش تشکر کنم..
توی #لشکر این ور و اون ور می رفتم تا #آقا_مهدی را پیدا کنم.
یکی بهم گفت « #آقا_مهدی حالش خوب نیست؛ خوابیده.»
گفتم « چرا ؟» ...
گفت « دیشب توی چادر جا نبود تا بخوابد، زیر بارون موند، سرما خورد...
#مردان_بی_ادعا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🔻برای اطلاع از آخرین اخبار روابط عمومی انتظامی بروجرد 🇮🇷 در کانال عضــــو شوید.
https://eitaa.com/Ravabet_o_entezamib
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
پلیس فضای مجازی
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
💠 خاطره ای از دزدیده شدن حاج قاسم
#حاج_قاسم مجروح شده بود.
او را برای درمان به مشهد فرستاده بودند.
چون شکمش ترکش خورده بود از زیر قفسه ی سینه اش تا روی مثانه اش را باز کرده بودند و وضع بدی داشت . ۴۶-۴۵ روز کسی نمی دانست #قاسم_سلیمانی زنده است یا #شهید شده .
در آن زمان هم فرمانده ی گردان بود که مجروح شد .
بالاخره #شهید_موحدی_کرمانی پسر آقای موحدی کرمانی #حاج_قاسم را در مشهد پیدا کرد و گفت طبقه ی سوم یک بیمارستان در مشهد است.
پزشک #حاج_قاسم از منافقین بود و می خواست او را بکشد، به همین دلیل شکمش را باز گذاشته بـود که منجر به عفونت شده بود .
یک پرستار با شرف کرمانی بخاطر حس کرمانی و ناسیونالیستی اش #حاج_قاسم را شب دزدیده بود، جایـش را با دو مریض دیگر در یک طبقه ی دیگر عوض کرده و به دکتر گفته بود #حاج_قاسم را از اینجا بردند...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🌹لینک کانال روابط عمومی انتظامی بروجرد
👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/Ravabet_o_entezamib
🌴🌹🍀🥀🍀🌹🌴
#خاطرات_شهدا
#شهیدانه
#سردار_شهید
#حاج_حسین_خرازی
براے سرڪشے به قسمت انبار رفتہ بود ...
رئیس انبار ڪہ او را نمےشناخت ، بہ او گفتہ بود با ایستادن و نگاه ڪردن ڪارے از پیش نمےرود، او هم دست به ڪار شده بود و حسابـے ڪمڪـ ڪرده بود .
بعد از ظهر رئیس انبار از اطرافیان او پرسیده بود: ڪہ سرباز ڪدام دستہ است ؟ تا با فرمانده اش صحبت ڪند و او را به انبار منتقل ڪند.
و او #حاج_حسین_خرازی فرمانده لشڪر امام حسین (ع ) بود ...
#مردان_بی_ادعا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🌴 🌹لینک کانال روابط عمومی انتظامی بروجرد
👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/Ravabet_o_entezamib
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴
#خاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_حسین_خرازی
با اتوبوس میبرمت تا حالت جا بیاد
مرخصی داشتیم و قرار شد با #حاج_حسین بریم اصفهان .
#حاجی گفت : بیا با اتوبوس بریم .
بهشگفتم : با اتوبوس؟
توی اینگرما؟
#حاج_حسین تا این حرفم رو شنید ، گفت :
گرما ؟!!!
پس بسیجی ها توی گرما چیکار میکنن؟
من یه دفعه باهاشون از فاو اومدم شهرک هلاک شدم .
پس اونا چی بگن ؟
با اتوبوس میبرمت اصفهان تا حالت جا بیاد
📚یادگاران7 «کتاب #شهید_خرازی » ، صفحه 33
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🌹لینک کانال روابط عمومی انتظامی بروجرد
👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/Ravabet_o_entezamib
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
در زمانی که طی یکی از عملیات ، ضد انقلاب پی در پی آماج حملات دشمن شکن #شهید_شیرودی قرار می گیرد و نجات خود را تنها در گرو خاموشی آتشباریهای هلی کوپتر #علی_اکبر می بیند ، برای شخص او پیغامی می فرستند ، بدین مضمون که ما دو راه در مقابل خلبان #شیرودی قرار می دهیم ، یا به ما بپیوندد و در خدمت ما بجنگد که در این صورت ماهیانه صد هزار تومان – در سال 59 – به عنوان حقوق در یافت می نماید و یا به شهر خود بازگشته و تنها از حضور در جبهه ها خود داری کند که در آن صورت مبلغ سی هزار توما ن از ما در یافت می دارد . راه سومی هم هست .در صورت نپذیرفتن این دو راه #خلبان_شیرودی باید یقین داشته باشد که سر بریده اش را برای خانواده اش ارسال خواهیم کرد . در همان زمان که #شیرودی مشغول پیکار با ضد انقلاب و متجاوزین بعثی بود ،جبهه ای دیگر نیز از سوی لیبرالها و عوامل دولت موقت و سپس بنی صدر در مقابل او تشکیل شد. قلب مهربان او که به عشق اسلام ، امام و امت می تپید ، همواره از کار شکنی ها و اخلال آن روباه صفتان به درد می آمد و روح بلندش آزرده می گشت ، اما طبق قول خودش اگر چه می تواند آنان را رسوا و افشا نماید ، اما به خاطر فرمان و اراده حضرت امام سکوت اختیار می کند.
💐 #سالروز_شهادت💐
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 روابط عمومی انتظامی بروجرد
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#عبدالحسین_برونسی
جهیزیه ی فاطمه حاضر شده بود . یک عکس قاب گرفته از بابای #شهیدش را هم آوردم . دادم دست فاطمه . گفتم : بیا مادر! اینو بگذار روی وسایلت .
به شوخی ادامه دادم : « بالاخره پدرت هم باید وسایلت رو ببینه که اگر چیزی کم و کسری داری برات بیاره .»
شب #عبدالحسین را خواب دیدم. گویی از آسمان آمده بود؛ با ظاهری آراسته و چهره ی روشن و نورانی. یک #پارچ خالی تو دستش بود. داد بهم. با خنده گفت: «این رو هم بگذار روی جهیزیه ی فاطمه.»
فردا رفتیم سراغ جهیزیه. دیدیم همه چیز خریدهایم، غیراز #پارچ!
راوی :
#همسر_شهید
#شهدا
#هفته_دفاع_مقدس
🥀 روابط عمومی انتظامی بروجرد 🥀