47.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قسمت_اول
🎥 مستند آستین خالی، جدیدترین مستند از شهید حاج حسین خرازی
📌 درس اخلاص و توکل به خدا توسط حاج حسین خرازی
🔷️ حاج حسین را ببین، او را از «آستین خالی» دست راستش بشناس/سیدمرتضی آوینی
◇ وجه تمایز این مستند با مستندهای ساخته شده از شهید، در روایت رزمندگانی است که کمتر دیده شدهاند و خاطرات آنها ناگفته باقی مانده است. مانند بیسیمچیها، رانندگان و افرادی که با شهید ارتباط نزدیک داشتهاند.
◇ برخورد هوشمندانه با سربازی که بدون شناخت از شهید خرازی سرکشی میکند
◇ تحمل درد با ذکر خداوند و ...
#شهید_حاج_حسین_خرازی
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس
#ماه_رمضان
#رزمندگان_اسلام
#دفاع_مقدس
#قسمت_اول
سحری خوردن کنار آرپیجی و مسلسل، وضو با آب سرد و قنوت در دل شب توصیف ناشدنی است.
ربّنای لحظات افطار از پایان یک روزه خبر میداد، ربّنایی که تمام وجود رزمندگان مملو از حقانیت آن بود.
بچهها با اشتیاق فراوان برای نماز مغرب و عشا وضو میگرفتند، ماشین توزیع غذا به همه چادرها سر میزد و افطاری را توزیع میکرد.
سادگی و صمیمیت در سفره افطار ما موج میزد و ما خوشحال از اینکه خدا توفیق روزه گرفتن را به ما هدیه داده بود سر سفره مینشستیم و بعد از خواندن دعا با نان و خرما افطار میکردیم.
#ادامه_دارد ...
راوی :
حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر محمدی
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🕊 روابط عمومی انتظامی بروجرد
🕊🕊🌺💐🌺🕊🕊
#خاطرات_رمضانی
#قسمت_اول
عراقی شروع کرد به تیراندازی ولی با عنایت خدا هیچکدام از آن تیرها به من اصابت نکرد و تقدیر اینگونه بود که من زنده بمانم، کم کم عراقی ها دورم را گرفتند یک کارد غواصی همراهم بود به محض اینکه دیدم دست عراقی به سمت کارد رفت خیلی ناراحت شدم، خدا خدا میکردم مرا با کارد نکشند و مسله نکند و با تیر خلاصم کنند کارد را گرفت و بررسی کرد در همین حین مسؤلشان امد وبقیه فرماندهانشان سررسیدند ومرا به سنگر فرماندهی منتقل کردند.
بازجویی ها شروع شد سنگر به سنگر مرا میبردندساعتی در آنجا بودم باز به سنگر بعدی ابتدا که دستگیرم کردند حسابی کتک زدند وشکنجه کردند وبا توجه به اینکه چهار پنج روز چیزی نخورده بودم ضعف بیشتری برمن غلبه کرده وهمه چیز از یادم رفته بودهر سنگری هم که مرا می بردند شکنجه میکردند در یکی از همین سنگرهابود که دیگر چیزی نفهمیدم و از هوش رفتم.
وقتی به هوش آمدم دیدم که دارند آب روی صورتم میریزندنهایتا از آنجا شبانه به بصره منتقل شدم وبعدمرا به اطلاعاتشان سپردند یک ماهی در آنجا بودم.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
راوی:
#آزاده_سرافراز
#حاج_محمدرضا_امینی
🕊 روابط عمومی انتظامی بروجرد
🌹🕊🏴🕊🏴🕊🌹
#وقایع_بعد_از_عاشورا
#و_شهادت_امام_حسین_ع
#قسمت_اول
راوی می گوید: عصر عاشورا، ابن سعد سر شریف و مبارک امام حسین علیه السلام را به خولی و حمید ابن مسلم ازدی داد تا آن را نزد عبید الله ابن زیاد ببرند، سپس فرمانی صادر کرد که بقیه سر ها را که متعلق به اصحاب و خاندان حسین علیه السلام بود را بشویند سپس آن ها را همراه شمر و قیس ابن اشعث و عمرابن حجاج به کوفه فرستاد، آن ها سر ها را برداشته و به سمت کوفه حرکت کردند. ابن سعد روز عاشورا و روز یازدهم محرم نیز در کربلا بود. سپس کسانی که از خاندان و عیال امام حسین علیه السلام باقی مانده بودند را برداشت و از کربلا خارج شد.
هنگامی که ابن سعد به اتفاق اسیران به طرف کوفه کوچ کردند گروهی از بنی اسد که در منطقه غاضریه سکونت کرده بودند به قتلگاه شهیدان آمده بر اجساد پاک آنها نماز خواندند و امام حسین علیه السلام را در محلی که اکنون مرقد شریف آن حضرت است دفن کردند و علی اکبر را در پایین پای مبارک دفن کردند و نیز در پایین پای مبارک قبری حفر کردند و اجساد پاک شهیدان را که در راه یاری حسین علیه السلام سر از بدنشان جدا و آنان را آماج تیرها و نیزه ها کرده بودند، در آن دفن کردند و بدن پاک حضرت قمربنی هاشم علیه السلام ا در محلی که کمر حسین علیه السلام شکسته و دل رسول خدا صلی الله علیه و آله را داغدار ساخته و سر راه غاضریه قرار گرفته و هم اکنون محل طواف فرشتگان است دفن کردند.
#ادامه_دارد ...
روابط عمومی انتظامی بروجرد 🏴🕊
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
#زنان_آزاده
#قسمت_اول
خدیجه میرشکار بزرگشده در بستان است، اما دو دههای میشود ساکن شهر امام رضا (ع) است. از زنان انقلابی است که ریشهای مذهبی دارد و در خانه و خانواده پدری او بهویژه درباره پدرش این ریشهها به چشم میخورد، ریشههایی که در بیستسالگی سبب انتخاب یک جوان انقلابی بهعنوان شریک زندگی میشود. «در یک خانواده مذهبی در شهر بستان به دنیا آمدم. پدرم روحانی بود. داروخانه و عطاری هم داشت.
در واقع، نخستین داروخانه شهر متعلق به پدرم بود. او متولی مسجد جامع شهرمان هم بود. یک حسینیه هم خودمان در خانه داشتیم که از زمان پدربزرگم و حتی قبل از انقلاب برپا بود و همیشه مراسم مذهبی را در این حسینیه برگزار میکردیم. بعد انقلاب که تلویزیون خریده بودیم، هرشب صحبتهای امام (ره) را گوش میکردیم و اعتقادات مذهبی و انقلابی داشتیم.
راوی :
#آزاده_سرافراز
#خدیجه_میرشکار
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🕊 روابط عمومی انتظامی بروجرد 🕊🌹
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#شهیدانه
#دوری_شهدا_از_گناه
#شهید_والامقام
#احمدعلی_نیری
#قسمت_اول
در تابستان ۱۳۴۵ در روستای آینه ورزان دماوند چشم به جهان گشود.
از همان زمان کودکی به حق الناس و نماز اول وقت بسیار حساس بود.
در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان میداد.
همه میدانستند که اگر در مقابل او غیبت کسی را بکنند با آنها برخورد سختی خواهد کرد.
او در تاریخ ۲۷ بهمن ماه سال ۱۲۶۴ و در سن ۱۹ سالگی طی عملیات والفجر ۸ به آرزوی دیرینهاش یعنی #شهادت ، رسید.
#احمدعلی یکی از شاگردان خاص آیت الله حق شناس بود.
دکتر محسن نوری یکی از دوستان #شهید بود که از دوران کودکی با او همراه بوده و خاطرات مشترکی با این #شهید_والامقام و عارف مسلک داشته است.
او در مورد نحوه تحول این #شهید که با وجود سن کمش مراتب عرفانی زیادی را طی کرده بود به ذکر خاطرهای از زبان خود #شهید اشاره میکند.
این خاطره در کتاب «عارفانه» کاری از «گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» نقل شده است .
رفتار و عملکرد #احمد با بقیه فرق چندانی نداشت.
در داخل یک جمع همیشه مثل آنها بود با آنها میخندید با آنها حرف میزد و...
#احمد هیچ گاه خود را از دیگران بالاتر نمیدانست. در حالی که همه میدانستیم که او از بقیه به مراتب بالاتر است.
#ادامه_دارد ...
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴