51.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قسمت_چهارم
🎥 مستند آستین خالی، جدیدترین مستند از شهید حاج حسین خرازی
📌 از اتفاقات جالب مراسم عروسی تا لشگری که صدام از آن واهمه داشت
🔹 همه از عروسی بسیار ساده حاج حسین تعجب کرده بودند.
◇ واکنش بسیار جالب در قسمت زنانه به شعر طنز مداح درباره همسر دوم در حضور مسئولین
◇ افراد مختلف از علما ، روحانیون، مردم و کسبه با هر دیدگاه سیاسی که وارد جنگ میشدند را جذب میکرد
◇ سخت ترین مناطق عملیاتی برای لشگر امام حسین(ع) بود و دشمن همیشه از آن واهمه داشت.
🔹 وجه تمایز این مستند با مستندهای ساخته شده از شهید، در روایت رزمندگانی است که کمتر دیده شدهاند و خاطرات آنها ناگفته باقی مانده است. مانند بیسیمچیها، رانندگان و افرادی که با شهید ارتباط نزدیک داشتهاند.
◇ حاج حسین را ببین، او را از «آستین خالی» دست راستش بشناس/سیدمرتضی آوینی
#شهید_حاج_حسین_خرازی
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀
#سردار_شهید
#محمد_ابراهیم_همت
#دوران_سربازی
ماه مبارک رمضان
مسئول آشپزخانه
#قسمت_چهارم
هر لحظه که به پایان مرخصی ابراهیم نزدیک میشود، نگرانی یونس هم بیشتر میشود
از گروهبان میخواهد: اگر میشود، باز هم برایش مرخصی رد کن؛ من میروم راضیاش میکنم نیاید پادگان
گروهبان میخندد و میگوید: ماه رمضان یک ماه است. الان تازه پنج روزش رفته. من چه طور بیست و پنج روز مرخصی برایش رد کنم
یونس میگوید: از مرخصیهای من کم کن. اگر ابراهیم را دوست داری، نباید اجازه بدهی تا آخر ماه رمضان بیاید پادگان ، اگر بیاید و اوضاع اینجا را ببیند، حتماً با سرلشکر درگیر میشود
ششمین روز ماه رمضان است.
چند ساعت تا افطار مانده است
ابراهیم آرام و قرار ندارد.
شده است مثل اسفند روی آتش
خبرهایی که از پادگان به گوش رسیده، مردم را عصبانی کرده چه رسد ابراهیم که مسئول آشپزخانه پادگان است
مردم می گویند: « سرلشکر ناجی، روزه داران را با شلاق و بازداشت مجبور به روزه خواری میکند
او به زور در گلوی روزه داران آب میریزد
ابراهیم هر چه فکر میکند، بیشتر عصبانی میشود اما سعی میکند ناراحتیاش را از کربلایی و ننه نصرت مخفی کند
بند پو تینهایش را محکم میبندد و ساکش را به دوش میاندازد و خداحافظی میکند
ننه نصرت باز هم میگوید آخر ننه چه طور شد یک دفعه تصمیم ات عوض شد مگر نگفتی تا آخر ماه پیش ما میمانی
#ادامه_دارد...
🌹 🌹لینک کانال روابط عمومی انتظامی بروجرد
👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/Ravabet_o_entezamib