آخیش
🙂
ممنون از وقتی که گذاشتی و مطالعه کردی صحبت های در حلقوم مانده ی مارو
🙃
🍂
پاییز آشناست؛ 😊
مثل
عزیزی که از سفر بازگشته،
مثل
رفیقی که بعد مدتها به دیدنت آمده،
مثل
بخار برخاسته از چای داغی که با لذت و اشتیاق مینوشی،
مثل
عطر خاک باران خورده،
مثل
طعم گس خرمالو در هوایی ابری،
مثل
بوی تند و گیرای نارنگی،
مثل صدای باران در شبی سرد...
من دختر پائیز
پائیز را عاااشقم☺️ 🍁
اینکه
آب بپاشم رو ختایی های بهار خواب و پرده های حریر رو بزنم کنار
پنجره هارو باز کنم تا نسیم پائیزی صورتم رو خنک کنه
اینکه وسایلَم چوبِ قَهوهای و گردویی باشه،
و هر گوشهی خونهام یکی دو تا گلدون باشه چون عاشقِ رنگِ سبزم،
و مثل قدیم
توی دیسِ مِلامین و بشقابای لیلی مجنون غذا بِکِشَم،
دوغ رو توی پارچ گل قرمزی بریزَم و روی جانونیم تورِ اطلَس پود بِندازَم،
این برام معنی زندگی میده
و
روزِ من رو قَشَنگ میکُنه...
😊
مهدی عزیزم و خانواده ی خوش قلبم
♥️
سپاسگزار مهر بی پایانتون هستم بابت دیشب و امشب
بوقت هرسال
خوش ساختید خاطراتی بیادماندنی
😊
به همان اندازه ای که آخر هفته هارا دوست دارم
ومعتقدم
پنجشنبه، جمعه یک سال نوی کوچک است و باید آن را جشن گرفت
شنبه ها را هم دوست دارم🙂
شنبه ابهت خاصی دارد
شنبه قدرت دارد
گویی
شنبه برای تو فرصتی است برای شروع!
•شروع منظم بودن
•شروع خوب بودن
•شروع مهربانی کردن
•شروع عشق ورزیدن
•شروع لبخند زدن
•شروع زیبا دیدن
🙃
چای ام را دَم داده ام با چند پرک بهار نارنج و چند مغز هِل☕️🍃
سایه ی سر را بدرقه ی محل کار کرده ام🪐🔗
ریز ریز قابله ام برای ناهار دارد میجوشد🌝
گلدان ها را هم آب داده ام،🪴
بوی تمیزی خانه لبخند به لب می آورد😊
🪟🪞
به سمت پنجره میروم؛
باید پرده هارا بکشم!
آخر
خورشید هر روز از سمت جنوب خانه ی ما طلوع می کند🌞
😊
اگر نمیتونی سرباز امام زمان باشی
حداقل جز سیاهی لشکرش باش!
🙂
راهپیمایی رفتی که؟!...