#سخن_علما
#مقام_معظم_رهبری
🔴 بعضی گفته اند که باید در امر به معروف و نهی از منکر احتمال تاثیر وجود داشته باشد، من می گویم احتمال تاثیر همه جا قطعی است❗️
به کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وسیاستهای زنانه و تربیت فرزند و ویسهای استادشجاعی بپیوندید👇
@Ravanshenasee
@Ostad_Shojaeارتباط موفق 52.mp3
زمان:
حجم:
11.74M
#ارتباط_موفق ۵۲
▲ اگر احساس ناامنی، در یک ارتباط بوجود آید؛ کار آن ارتباط تمام است!
احساس ناامنی نیز، هیچگاه بیدلیل تولید نمیشود!
☜ اگر شما ذاتاً روحیهی غیبت، و خبرچینی داشته باشید،
حتی اگر غیبتِ فرد مقابلتان را نکنید، باز هم؛ برای نَفْس او، تولیدکنندهی احساس ناامنی خواهید بود.✘
#مقام_معظم_رهبری 🎤
#استاد_شجاعی
خاطره خیلی جالب
حتما بخونید
📖 در مشهد، به خدمت #مقام_معظم_رهبری شرفیاب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضاعلیهالسلام شد. آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار میرفتیم. در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که #نابینا بود و حتی به او کربل رضای عاجز میگفتند. (آقا فرمودند که مشهدیها به نابینا عاجز میگویند.) کربلایی رضای عاجز به مسجد میآمد و تکبیر میگفت. ما بچه بودیم و سالها بود که او را میشناختیم و کوری او را دیده بودیم. روزی من پیش پدرم بودم که این کربلایی رضا آمد، اما بینا شده بود. پدرم از او پرسید: کربلایی رضا من را میبینی؟ گفت: بله آقا و سپس قیافه پدر من را شرح داد. پدرم شنیده بودند که کربلایی شفا گرفته است و میخواستند خودشان ببینند. من هم آنجا بودم و دیدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور میآمد، امروز بینا شده بود. این کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را میگرفت و پدر نابینایش را به مسجد میآورد. بعد از اینکه در مسجد مستقر میشد، دیگر به کسی نیاز نداشت. ما جستجو کردیم که چرا شفا دادهاند. گفتند: سالها بود که این دختر بچه دست کربلایی را میگرفت و به مسجد میآورد. کمکم #دختر بزرگ شد و بهاصطلاح آب و رنگی پیدا کرده بود. روزی بعضی از بچههای بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنیده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگیر و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش میگوید تو برو خانه من اینجا میمانم. او به امام رضاعلیهالسلام عرض کرده بود: آقا! من سالهاست که نابینا هستم و حتی یکبار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما یکبار هم گله نکردم و گفتم تقدیر خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، اما تعرض به #ناموسم را تحمل نمیکنم؛ یا من را شفا بدهید یا همینجا مرگم بدهید. من دیگر طاقت ندارم متلکهای مردم را به #ناموس خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل میشود و بعد از مدتی خوابش میبرد. در خواب، حضرت رضاعلیهالسلام او را شفا میدهند. مقام معظم رهبری خودشان این داستان را نقل کردند و فرمودند من خودم این جریان را دیدهام.
📚منبع:بیانات حضرت آیتالله مصباح در جمع بسیج دانشجویی خوزستان و دانشگاه شهید چمران اهواز - 1391/04/17
.کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری و تربیت فرزند ،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط
@Ravanshenasee
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانواده بدون حضور زن بدون فعالیت زن بدون احساس تکلیف زن امکان ندارد اداره بشه اداره نمیشه بدون زن اداره نمیشه
یک گره های ریزی گاهی در خانواده است که جز با سر انگشت ظریف زن باز نخواهد شد
مرد هر چه هم قوی باشه توانا باشه نمی تونه بعضی از گره ها رو باز کنه گره های ظریف و گاهی گره های کور جز با سرانگشت ظریف زن باز شدنی نیست
🎙#مقام_معظم_رهبری
«خانواده، تربیت
کانال روانشناسی باموضوعات همسرداری وتربیت فرزند،رشدفردی با ویسها و کلیپهای مرتبط👇
@Ravanshenasee