eitaa logo
❣️فقط کلام شهید❣️
465 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
یا صاحب الزمان ادرکنی ✹﷽✹ #شهید_سید_مرتضی_آوینی🍂 ✫⇠شرط ورود در جمع شهدا اخلاص است و اگر این شرط را دارے، ✦⇠چہ تفاوتی مے ڪند ڪہ نامت چیست و شغلت•√ #اللهم_عجل_لولیڪ‌_الفرج #ما_ملت_شهادتیم مدیرکانال👇 @Khadim1370 آی دی کانال👇 Ravie_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ اینجا که او خوابیده است، میدان جنگ است نه از جنگ بریده .. و نه بی درد است نه مجروح است و نه شهید. در آن روزگارانی که او اینچنین آسوده بخواب رفته است، هم بگو مگوهای سیاسی در شهر بوده و هم دغدغه های روزمرگی؛ اکثر چالشهای امروز به رنگی دیگر و با کمی بالا و پایین تر .. آن روز ها هم بود .. هم هجوم فرهنگی .. هم شیطنت شیاطین ... هم داخلی هم خارجی اما .... آنچه این رزمنده جوان را اینچنین آرام خوابانده است، دلی است که او آن را در دست خدا گذاشته است. او سرباز همان مهدی باکری است که نه شلیک گلوله های مستقیم و نه شهادت برادرش هیچ کدام نتوانست دل آرامش را متلاطم سازد. وقتی دل را به خدا سپردی انجام وظیفه بدون چشم داشت به عاقبت آن، می شود عبادت. و پس از آن غم هیچ چیز را نخواهی خورد نه شکست تورا می شکند... و نه پیروزی تو را غره می کند. بعد از قریب چهل سال از حماسه دفاع.. چقدر در انتقال  این فرهنگ به نسل من که دهه هزار و سیصد و جنگ است و یا نسل امروز، موفق بوده ایم؟ https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
📌 ماجرای تفحص بند انگشت و انگشتر در فکه 🔹️ مدتی بود که در میدان مین فکه، منطقه عملیاتی "والفجر یک" در حال تفحص بودیم اما از پیکر شهدا هیچ اثری نبود. ◇ عصر عاشورای سال ۱۳۷۳ یا ۷۴ بود. پکر بودم و به سمت ارتفاع ۱۱۲ همین طور راه می رفتم و به شهدا التماس می کردم که خودی نشان دهند. ◇ ناگهان در خاک‌های اطراف چیزی سرخ رنگ نظرم را جلب کرد. توجه که کردم به انگشتر می مانست .... ◇ جلوتر که رفتم دیدم یک انگشتر است. دست بردم برش دارم که با کمال تعجب دیدم یک بند انگشت هم بدان متصل است. ◇ خاک های اطرافش را کندم . بچه ها را صدا کردم. علی آقا محمود وند و بقیه هم آمدند. ◇ یک استخوان لگن، یک کلاه خود آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم. ◇ بچه ها یکی یکی می نشستند و بغض شان می ترکید. این انگشت و انگشتر پلی زده بود ◇ با امام حسین (ع) در عصر عاشورا روضه ای بر پا شد ... 📚 راوی: مرتضی شادکام کتاب تفحص، نوشته حمید داود آبادی، ناشر: صیام، صفحه ۲۳-۲۲٫ https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
🌷شهدا را یاد کنیم تا آنها نیز در نزد ارباب از ما یاد کنند... احمدعلی نیری، ساکن محله مولوی تهران بود. او توفیق شاگردی حضرت آیت الله حق شناس را پیدا کرد. در نوجوانی در نتیجه مراقبت از اعمال، به درجاتی رسید که توصیف شدنی نیست! او در سال ۱۳۶۴ به شهادت رسید. https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
❤️ 🖇راوی: استاد محمدشاهی ☘بیشترین مطلبی که از احمد آقا می‌شنیدیم درباره‌ بود. 💫یک‌بار به همراه چند نفر دور هم نشسته بودیم. احمد آقا گفت: بچه‌‌ها، کمی به فکر اعمال خودمان باشیم. بعد گفت: یکی از بین ما شهید خواهد شد. داشته باشیم تا شهادت قسمت ما هم بشود. 🌼بعد ادامه داد: حداقل سعی کنید سه روز از گناه پاک باشید. اگر سه روز مراقبه و محاسبه‌ اعمال را انجام دهید حتماً به شما می‌شود. ⁉️بچه‌ها از احمد آقا سوال کردند: چه کنیم تا ما هم حسابی به خدا نزدیک شویم؟ ⚜احمد آقا گفت: چهل روز گناه نکنید. مطمئن باشیدکه گوش و چشم شما باز خواهد شد. این سخن به همان حدیث معروف اشاره دارد که می‌فرماید: «هر کس چهل‌روز اعمالش برای خدا باشد خداوند چشمه‌های حکمت را بر زبان او جاری خواهد کرد». 🌹هدیه به روح پاکش صلوات🌹 https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عارف شهید🌹 احمد علی نیری🌹 درود خداوند متعال بر همه شهیدان اسلام 💔 این حرفهادرجامعه خیلی به کارمان می آید.که فقط در یک لحظه می شود بنده شیطان شد. 🌹شادی روح مطهرهمه شهدابخوانیم فاتحه مع الصلوات 🌹 https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋
ساعت‌هایی که می‌گذرند و لحظه‌هایی که می‌دوند، باغ‌هایی که گل می‌دهند و باغچه‌هایی که لبخند می‌زنند و روزگاری که با نفس‌های مردانی از جنس سخاوت و استقامت، صداقت و شهامت خوش‌بو می‌شود؛ مردانی که ریشه در تاریخ این خاک دارند، مردانی که نام‌شان، بی‌نشانی و درجه‌شان سر بازی برای این مُلک است تا در ملکوت، در فریاد‌های پرسکوت و در آخرین سنگری که برای ما مانده، دوباره بنام بودن، بسرائیم و بخوانیم؛ اینجا مرز شهادت بی‌کران است و ساحلش هم ناپیدا و کسی که پای در آب کوبید، کسی که نفسش به دودِ باروت آغشته شد دیگر راه بازگشت ندارد. باید عاشق بود و به عشق لبخند زد، باید برای رفتن عزم داشت و در عزیمت بزرگ حواسمان به اینجا باشد، اینجا که نامش ایران است و جا به‌جایش خون‌هایی از عشق ریخته است و هر گلی که در گوشه‌ای از این خاک سر می‌زند، بوی یک شهید دارد، نام یک عاشقِ وطن را فریاد می‌زند. در ساعت‌هایی که می‌گذرند و لحظه‌هایی که می‌دوند به دنبالِ باغچه‌های پرگلی هستم که تو از آنجا گذشته‌ای... سلام به همه فرزندان در خون خفته ایران برسان که چشم به راه باز شدن معبر عشق هستیم... •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ❣فقط کلام شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان بنام آن‌هایی که با سر پرشور رفتند و با تن بی سر برگشتند، بنام آن‌هایی که در وادی وجود گام گذاشتند تا از عدم به هستی برسند، بنام همه آنهایی که برای بلندمرتبه ساختن نام این آب و خاک عاشقانه‌ترین سرود هستی را سر دادند و مسافر کاروان عشق شدند.... بنام همه آن‌ها، برای همه آن‌ها ما اینجا می‌مانیم و می‌جنگیم تا آنکه به پیروزی لبخند بزنیم یا مسافر این راه پرشکوه شویم.... •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ❣فقط کلام شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
عکس فقط ✌️ فقط خواستم بگویم: با آنها که دوستت ندارند هیچ نسبتی ندارم...!♥️🌱 🇵🇸 حاج قاسم و یاران با وفایش سردار دل ها حاج و •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ❣فقط کلام شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• صبح است و جهان باز غزلخوان شده است خورشید دوباره بر تو مهمان شده است لبخند نشان ڪنج لبان عسلت چشمان تو آفتابگردان شده است 💐🍃 🌷🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ❣فقط کلام شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
بخونید تا اخر جالبه😢 سعید اوحدی :  سال 67 ودردوران اسارت، ما را محاکمه کردند و به مسیری فرستادند که آن را نمی‌شناختیم.درنهایت به زندان الرشید بغداد با سلول‌های 8 متری بدون پنجره رسیدیم که شرایط سختی داشت.پس از مدتی از سلول آزاد شدیم و به اردوگاه تکریت زادگاه صدام رفتیم. وارد اتاق شدیم و دیدم 90 نفر در اردوگاه هستند که شناسایی و دستچین شده بودند. حجت‌الاسلام ابوترابی سید آزادگان نیزدراین اردوگاه بودند که وجودشان نعمت بود.دو نگهبان به نام‌های حسین و کاظم در آنجا بودند که کاظم بدترین رفتار را با ما داشت. گاهی آقای ابوترابی را چنان کتک می‌زد که ایشان تا مرز شهادت می‌رفت. آرزوی ما این بود که کاظم مرخصی برود. یک هفته رفت مرخصی، ولی دو روز زودتر به اردوگاه  برگشت و دیگر یک آدم دیگر شده بود. دیدیم کنار روشویی چند دقیقه با آقای ابوترابی صحبت می‌کرد. از ایشان پرسیدیم کاظم چه می‌گفت؟ ایشان گفتند کاظم می‌گفت سر صبحانه با مادرم نشسته بودم که پرسید تو در اردوگاه اسرا آنها را شکنجه می‌کنی؟ کاظم تعجب می‌کند. دوباره مادر می‌پرسد آیا سیدی در بین اسرا هست که تو او را شکنجه کرده باشی؟ دیشب حضرت زینب (س) را در خواب دیدم که می‌گفت چرا فرزندت اسیری از قافله اسرای ما را آزار و اذیت می‌کند؟ مادر می‌گوید شیرم حلالت نیست اگر آنها را اذیت کنی. کاظم متحول و از این رو به آن رو شد. جنگ تمام شد و پس از سقوط صدام، کاظم به ایران آمد و از تک‌تک 90 نفر اسیران حلالیت طلبید. به مشهد رفت و سر خاک آقای ابوترابی از ایشان حلالیت خواست. در جنگ سوریه، کاظم به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت و در حرم حضرت زینب (س) با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید. 😢 یادش با ذکر صلوات اَللّهُــمَّ صَّــلِ عَــلَى مُحَمَّــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــد وَ عَجِّــل فَرَجَهُــم •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ❣فقط کلام شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
. گُم نام ... یعنی ... کسی که ... دنیا را ... حتی ... به اندازه یک نام هم ... نمی خواهد ❣فقط کلام شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄
💌 🟠شهید مدافع‌حرم سید جلال حبیب الله پور ♨️علمدار صابرین لشکر ۲۵ کربلا ☄سید جلال در جنگ نرم و در مواجهه با بحران‌ها و آشوب‌های داخلی و مقابله با فتنه‌هایی همچون ۱۸ تیر۱۳۷۸، جریان براندازی ملی‌مذهبی در سال۱۳۷۹، از بین‌بردن حرکت‌های ضد انقلابی و تحرکات خزنده و پنهان فتنه‌گران۱۳۸۸ در راستای رسالت پاسداری نقش برجسته‌ای در آرامش‌بخشی به فضای جامعه ایران اسلامی و تقویت سنگرهای دفاع فرهنگی ایفا کرد. 🧨سردار شهید حبیب‌الله‌پور علمدار صابرین لشکر۲۵ کربلا و استاد طرح‌ریزی و اجرای عملیات‌های نظامی ویژه در شرایط سخت بود. او که به ظاهر قد متوسطی داشت، اما مغزی متفکر و دانش نظامی زیادی داشت. ☄سید فرمانده تیم‌های عملیات‌های ضربتی شامل عملیات‌های تاخت و تاز سریع، عملیات‌های بازدارنده و عملیات‌های نجات در شمال‌غرب کشور بود. او علیه اهداف استراتژیک یا اهداف تاکتیکی دشمن در شمال غرب کشورمان خبره بود و فرمانده عملیات‌های تیم ضربتی «تهاجمی» و عملیات‌های نفوذ در عمق محور دشمن بود. 🎂 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات   ❣اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❣ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ❣فقط کلام شهید❣ ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄ https://eitaa.com/Ravie_1370 ┄┅═✼✿‍✵❣✵✿‍✼═┅┄