*•••••┅═✧🦋❁﷽❁🦋✧═┅•••••*
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸روزنامه حدیث کرمان_سه شنبه۱۲ آبان ۱۳۶۶
🔹صفحه۲۶۲_٢۶۰
🔻#قسمت_صد_و_بیست_و_سوم 🦋
در ستون فرهنگ جبهه این هفته ،
مصاحبه ای است که همکار ما، برادر "ابوالفضل کارآمد" در بهمن ۱۳۶۱ قبل #عملیات والفجر مقدماتی ، در منطقه #دلیجان با شهید عزیز ، محمدحسین یوسف الهی انجام داده است که به منظور گرامی داشت خاطره آن #شهید و همۂ شهدای گران قدر و ایثارگر، به چاپ آن اقدام می شود:
اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم
🔹بسم اللّه الرّحمن الرّحیم🔹
«الحَمْدُ لِلّه الّذی هَدانا لِهذا و ما کُنّا لِنَهْتَدی لَوْلا أَنْ هَدانَا اللّه»
((من، محمّدحسین یوسف الهی ، متولد ۱۳۳۹ که در سال ۱۳۵۷ که سال شکوفایی #انقلاب_اسلامی بود، دیپلم گرفتم و بلافاصله به سربازی اعزام شدم.
پس از اتمام سربازی و به علّت نیاز شدید جامعۂ اسلامی به نیروهای رزمنده، این را وظیفه خود دانستم که در جبهه ها شرکت کنم تا بتوانم به سهم خودم کمکی به #اسلام و انقلاب کرده باشم.
🔘سؤال : در این عملیاتی که در پیش است، شما چه نقشی را خواهید داشت؟
☑️جواب : نقش ما به این صورت است که با دیگر برادران عزیز باید عملیات را رهبری کنیم، در آن جلو با کمک فرماندهان تیپ و دیگر برادران رزمنده که ان شاء اللّه این عملیات به نحو احسن انجام بشود و ما بتوانیم دِین خودمان را به اسلام و مسلمین ادا بکنیم.
🔘سؤال : خدا توفیقتان داده که شما در این عملیات شرکت کنید و خودتان می دانید که این عملیات پرخطر ترین و پرحادثه ترین عملیات است و بالاخص کار شما در این رابطه بسیار حساس است، شما بفرمایید چه احساسی در این زمان دارید؟
☑️جواب : واللّه!...احساس، احساس یک بچّه است که بعد از مدّت ها دوری از پدر و مادرش به آن ها می رسد؛
به این صورت که ما احساس می کنیم که باید خودمان را کاملاً در اختیار خدا بگذاریم؛
کما اینکه گذاشتیم و امیدواریم که از این به بعد چنین شود.
ما خودمان را در اختیار خدا قرار
می دهیم تا خداوند یک قوتی به ما بدهد تا ان شاء اللّه این عملیات به زودی انجام شود و برادران بتوانند به هدف های مشخص برسند.
*•••••┅═✧🦋❁🌼❁🦋✧═┅•••••*
⬅️ امام خمینی(ره) :
🏝 #انقلاب_اسلامی مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری #حضرت_حجت ارواحنا فداه است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و #ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد 🏝
📕صحيفه امام، ج21، ص: 327
⚘#دهه_فجر بر همه فجرآفرینان و منتظران مبارک باد
🦋💐💚💐 💐💚💐🦋
رمان شب #بدون_تو_هرگز 25
"شروع انقلاب 🇮🇷 "
🔹با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ...
برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ...
💢 گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ...
🌺 می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ...
🌷نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ... 😌
🔸هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو میبرد ...
💞 عاشقش شده بودن ...
مخصوصا زینب ...
❤️ هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی، قوی تر از محبتش نسبت به من بود ...
🔴 توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ...
⭕️ کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ...
ثروتش به تاراج رفته بود ...
ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ...
✅ و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ...
و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ...
#انقلاب_اسلامی
📝(نوشته همسر وفرزند شهید سیدعلی حسینی)🥀
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/Ravie_1370🦋🦋