#غروبانه
✍غروب نهمین روز مهمانی خدا:
💯دلم نه به دانه های تسبیح که مغرورانه در دستم می چرخند خوش است
نه به زمزمه های طلبکارانه ی #عجل_لولیک...😔
ساده بگویم اقاجان!!
💯 انتظارت یک فنجان #اخلاص می خواهد و یک حبه #معرفت....
که ندارمش😔
" بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین..86/هود
وانتظرو انا منتظرون...122/هود"
من از انتظار فقط ادایش را بلدم خداااا
می شود بی خیالِ اداهای کودکانه ام شوی و خودت با دست خودت لباسِ انتظار بر تنم بپوشانی؟؟؟
#امام_زمان 💕
#اللﮩـمعجـللولیـڪالفـرج
@Rayat_Al_Abbas
#غروبانه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✍غروب یازدهمین روز مهمانی خدا:
یک عمر،
دمِ افطار،
مِهرتان را در قابِ زمزمه ی صلوات،
دانه دانه به خوردِ دلم داده ام،
درست به شیرینی دانه های خرما.....
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
راستی،
حبیبِ نازدانه ی خدا،
به گمانم تو همان چشم روشنیِ نابی هستی که خدا به نشانه ی رحمتش،
برای ما زمینیان هدیه آورد:
💌"به یقین پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که رنج های شما بر او سخت است و اصراااار بر هدایت شما دارد و نسبت به مومنان رئوف و مهربان است128/توبه)💌
گوش کن امینِ خدا؟؟؟؟
می بینی که او چگونه دست بر شانه ی ما گذاشته و از مهربانیِ تو برایمان می خواند؟؟؟؟😍😍😍
حالا نباتِ یازدهمین روزِ مهمانی اش،
یک سینه ارادت،❣
یک بغل عاشقی،❣
و دنیا دنیا "دوستت دارم" است که از وجودِ شرمنده ی من،
راهیِ خانه ات می شود!!!
❤️سلام ای حبیبِ خوش اخلاقِ خدا❤️
@Rayat_Al_Abbas
#غروبانه
✍غروب دوازدهمین روز مهمانی خدا:
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
تو که بَلَدی یوسف را از قعر چاه درآوری،
دستش را بگیری و
او را درست،
بنشانی بر مسندِ عزیزِ مصر...
تو که بَلَدی نیل را لالایی خوانِ موسی کنی و امواج دریا را سِپر جانش...
تا برسانی او را به دستِ آسیه...🌺
تو که بَلَدی آتش را گلستانِ ابراهیم کنی تا خُنکایش تسلای دلِ مومنان شود در میانِ خیلِ کافران....❤️❤️
تو که بَلَدی دَمِ عیسی را مسیحا کنی به اِذنَت....🌹🌹
تو که بَلَدی در گوشِ «محمد صلی الله علیه و آله »
"اِقرَاء باسمِ رَبِّک" بخوانی و یتیم مکه را آقا و سرور تمام عالِمانِ جهان کنی....❣❣❣
تو که بَلَدی عاقبتِ قصه ی "حُر" را عوض کنی و ختمِ بخیر.....💙💙
باز هم بگویم خداااا؟؟؟
💟 خلاصه کنم برایت:
تو که بَلَدی "کُن فَیکون" کنی عالم و آدم را به اشاره ای......❤️
از خودت میپرسم خداااا
تو که بزرگ،
بزرگ انجام میدهی با نگاهت،
پس مگر می شود برای "مُقَلِّبَ القلوبی"
چون تو،
زیر و رو کردنِ دلِ ذره ی ناچیزی چون من کارِ سختی باشد ؟؟؟
برای کاربَلَدترینی چون تو...
صاف و صوف کردنِ دلی چون من
چقدر زمان می بَرد خداااا؟؟؟
حالِ دلم را زیر و رو کن🤲
"اللهُمَّ غَیِّر سوءَ حالِنا بِحُسنِ حالک"😔
@Rayat_Al_Abbas
#غروبانه:
✍غروب هجدهمین روز مهمانی خدا:
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
حتی تصورش هم برایم سخت است!!!
این که "روزی" باید بایستم روبروی تو،
صاف صاف زُل بزنم به چشمانت،
و منتظر بمانم تا نامه اعمالم را به دستم بدهی،💌💌
و بلند،
خییییلی بلند،
آن قدر که عالم و آدم بشنوند بگویی:
"بخوان،
خودت بخوان حساب و کتابت را ....😢
۱۴/سوره محترم اسراء"
و من که
با یک نگاه،
وخامتِ حال و روزم را میفهمم
آرام....
خیییییلی آرام
آن قدر که فقط تو بشنوی و خودم..
با دستانی لرزان،
عرق هایی را که از سرِ شرم بر پیشانی ام نقش بسته پاک میکنم و می گویم:
می شود نخوااااانم خداااا؟؟؟؟؟؟؟😢
حتی تصورش هم سخت است.....
تو باشی و
من باشم و
ذره ذره اعمالی که سنگینی اش می ماند و شانه ی من.....!!!!😔
۱۵/سوره محترم اسراء
غرق تصوراتم هستم
که گرمای دستانت بر روی شانه ی خورشید،
نگاه مرا به غروب هجدهمین روز مهمانی ات بر میگرداند:
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
"نترس....فردا روزِ دیگریست.....از نو شروع کن"
ای آنکه در گوش جانم خواندی:
❤️فَاِنّی غَفور الرَّحیم...❤️
می شود با نگاهی نور بپاشی بر اراده ام تا توبه ام بشود توبه ی نصوح؟؟؟؟؟
@Rayat_Al_Abbas
#غروبانه
✍غروب بیست و چهارمین روز مهمانی:
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
این روزها ❣مادر❣
عجیب بوی یاسِ جانمازت،
با عطرِ گلِ محمدیِ آیه های خدا،
عجین شده است و قلب و جانم را مدهوش میکند...
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
می دانی بانو؟؟؟
اصلا به گمانم این شکوفه های بهاری که از سر و کولِ فروردین بالا می روند،
گل های چادرِ تو اند،
که زیرِ پای اهل زمین پهن کرده ای تا محبت مادرانه ات را به خوردِ جانمان بدهی💖💖
دنیای ما این روزهای آخرِ مهمانی،
بیشتر بوی تورا می دهد مادر❣
وقتی به امیدِ نگاهی،
پشتِ چادرت پناه گرفته ایم تا به حرمتِ مادری ات،
دستِ خالی مان را با نقل و نباتِ بخشش و غفران پُر کنند....
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
امروز،
عاشقانه،
روزه ام را به عشق تو افطار می کنم،
مادرِ مهربانِ عاشقانِ حسین ع......
#امام_زمان 💕
#اللﮩـمعجـللولیـڪالفـرج
@Rayat_Al_Abbas
#غروبانه
✍غروب بیست و ششمین روز مهمانی:
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
غلاف کن رفیق،
آن انگشتِ اشاره ای را که به سمتِ دیگری نشانه گرفته ای!!!!!!!👈👈
اینجا
❗️نه تو می دانی آخرِ قصه ی من چیست؟
❗️نه من میدانم که پایانِ کار تو کجاست؟؟
❗️نه تو میدانی دو دوتاچارتای من با خدارا؟؟
❗️نه من میدانم پچ پچ های درِ گوشی تو و اورا!!!!
❗️نه تو می دانی که من کجایِ سفره ی خدا،بساطم را پهن کرده ام؟
❗️نه من می دانم که تو کجای بهشت خانه خریده ای!!!!!!
❗️نه تو می دانی که از دربِ خانه ی کریم،رَدَم کرده اند و کلید دوزخ را به دستم داده اند،📛
❗️نه من می دانم که از کجای بارگاه خدا رانده شده ای📛
غلاف کن رفیق!!!!!
این جا فقط یک نفر است که "میداند"
همو که اگر بخواهد به نیم نگاهی،
پرونده ی سیاه را سفید می کند و پرونده ی سفید را سیاه.......
همو که "حر" را "حر" می کند و
برترین فرشته ی بارگاهش را "ابلیس".....
غلاف کن رفیق شمشیرِ #قضاوتت را!!!!!!
که فاصله ی خط کشِ خدا با خط کش من و تو،از زمین است تا آسمان👇👇
✅اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَالله اَتقاکُم✅
شاید آن که تو #رانده_شده اش می دانی،
#محبوبِ خدا باشد و شاید آن که من #مُقرّب ترینش می پندارم،
رانده شده......
💫💫💫💫💫💫💫💫
🤲 اللهم الجعلنی من المتقین 🤲
@Rayat_Al_Abbas
#غروبانه
✍غروب بیست و هفتمین روز مهمانی:
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
سرت سلامت جانِ دلم❣
قبل تر ها دعا می کردم که وقتی می آیی زنده و جوان باشم تا با سینی اسپند و عود به استقبالت بیایم....
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
دروغ چرا؟
بین خودمان بماند،
حالا اما وقتی حرف از آمدنت می شود،ناخوداگاه بند دلم پاره می شود،
و با خودم مرور می کنم داستانِ فتنه های آخر الزمانی را😔
🔻نکند تو بیایی و من رو برگردانم از وجودت؟؟؟
🔻نکند بیایی و در صف دشمنانت باشم؟؟؟
🔻نکند بیایی و دل دل کنم برای هم قدم شدنت؟؟؟
🔻 نکند چونان مومنانِ بی ایمانِ کوفه،
نامه های فدایت شَوَدَم،
تورا به گودال قتلگاه ببرد؟؟ 😔😭
😔نگرانم یوسفِ تنهای عالم😔
منی که در نبودنت بی خیال ترینم،
آمدنت را چگونه منتظر باشم غریب ترینِ آسمان 😢
بیا و خودت برای دگرگونیِ دلِ هزار جایی ام دعا کن🙏
بیا و خودت بندِ دلم را به آرامشِ وجودت گره بزن🙏
❣سرت سلامت جانِ دلم❣
@Rayat_Al_Abbas
#غروبانه
✍غروب بیست و هشتمین روز مهمانی خدا:
❣❣❣❣❣❣❣❣❣
"کسی چه میداند کِی و کجا؟؟؟؟"
.
.
شاید یکی از همین روزها نشسته باشم کنج خانه و مشغول گوش دادن به صدای جیک جیکِ گنجشک ها باشم....
.
که به سراغم می آید....❌
.
.
یا شاید هم یکی از همین شب ها با عشقِ به عزبزانم به خواب بروم و نیمه شب با صدای "او" بیدار شوم❌
.
.
شاید با هزار جور فکر و خیالی که در سرم هست، مشغولِ رد شدن از خطِ عابر پیاده باشم که "او" آن طرف خیابان به استقبالم ایستاده باشد❌
.
.
شاید هم اصلا از قبل به دلم برات شود کِی میخواهد به سراغم بیاید
آن وقت مثل سکانسِ آخرِ سریالهای عرفانی،
تمامِ کارهای نیمه تمامم را راست و ریست میکنم،
از همه حلالیت میطلبم،
لباس سفید می پوشم،
می نشینم سرِ سجاده،
و "آرام" دعوتش را "لبیک" میگویم...
.
.
"کسی چه میداند کِی و کجا؟؟؟؟"
.
.
اما خودمانیم خدااا
.
.
ای کاش زمانی به سراغم بیاید که لااقل مثل یک ماهِ رمضانی،
قلبم را شُسته باشی
یا
روزی صدایم کند
که دلم جز "تو"
جایی برای "غیر" نداشته باشد
.
.
آن زمان است که وقتی به شانه ام بزند و نگاهم به نگاهش تلاقی کند
رقص کنان به سویش خواهم شتافت
.
"مرگ" را می گویم
همان که امروز در گوش جانم قصه اش را خواندی:
"آیا به این فکر نکردند که شاید اجلشان نزدیک شده باشد؟؟؟۱۸۵/سوره محترم اعراف"
.
می شود در این غروب برای دعایم "اجابت" بنویسی خدا؟؟؟
اللهُمَّ اجعَل عَواقِبَ اُمورِنا خَیرا🙏🙏🙏
@Rayat_Al_Abbas
#غروبانه:
✍غروب هجدهمین روز مهمانی خدا:
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
حتی تصورش هم برایم سخت است!!!
این که "روزی" باید بایستم روبروی تو،
صاف صاف زُل بزنم به چشمانت،
و منتظر بمانم تا نامه اعمالم را به دستم بدهی،💌💌
و بلند،
خییییلی بلند،
آن قدر که عالم و آدم بشنوند بگویی:
"بخوان،
خودت بخوان حساب و کتابت را ....😢
۱۴/سوره محترم اسراء"
و من که
با یک نگاه،
وخامتِ حال و روزم را میفهمم
آرام....
خیییییلی آرام
آن قدر که فقط تو بشنوی و خودم..
با دستانی لرزان،
عرق هایی را که از سرِ شرم بر پیشانی ام نقش بسته پاک میکنم و می گویم:
می شود نخوااااانم خداااا؟؟؟؟؟؟؟😢
حتی تصورش هم سخت است.....
تو باشی و
من باشم و
ذره ذره اعمالی که سنگینی اش می ماند و شانه ی من.....!!!!😔
۱۵/سوره محترم اسراء
غرق تصوراتم هستم
که گرمای دستانت بر روی شانه ی خورشید،
نگاه مرا به غروب هجدهمین روز مهمانی ات بر میگرداند:
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
"نترس....فردا روزِ دیگریست.....از نو شروع کن"
ای آنکه در گوش جانم خواندی:
❤️فَاِنّی غَفور الرَّحیم...❤️
می شود با نگاهی نور بپاشی بر اراده ام تا توبه ام بشود توبه ی نصوح؟؟؟؟؟
@Rayat_Al_Abbas