#چشمم_رو_بده_تا_برگردم!!! #مهدی_جابری درعملیات خیبر ازناحیه چشم مجروح شده بود . فشنگ قناسه عصب چشمش رو قطع کرده بود وبینایی یک چشمش رو از دست داده بود. چشمش باز بود ولی بینای نداشت. آقا مهدی بعد از مدتی و پس از بهبودی نسبی دوباره برگشت جبهه بعد از عملیات خیبر، #شهبد_حاج_احمد_کاظمی رزمندگانی که سنشون کم بود را برمیگردوند به شهرهاشون. #حاج_احمد چشمش به #مهدی میفته و میگه: سنت کمه بایدبرگردی نجف آباد. #آقا_مهدی با اون سن کمش خیلی حاضر جواب بود. به #حاج_احمد میگه: #چشمم_رو_بده_تا_برگردم!!! #حاج_احمد میگه : مگه چشمت رو برا من دادی؟! برا خدا دادی. #آقا_مهدی به حاج احمدمیگه: منم برا خدا اومدم جبهه نه برا شما! #حاجی از این حاضرجوابی خوشحال میشه وازبرگرداندن آقا مهدی بیخیال میشه. سرانجام #مهدی در تاریخ ٢٠ شهریور ١٣۶۴ در عملیات قادر ، در منطقه اشنویه به درجه رفیع #شهادت نائل شدند. #روحش_شاد #راهش_پر_رهرو راوی : محمدعلی نوریان

شاگرد مغازه‌ی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: "می‌خوایم بریم سفر. تو شب بیا خونه‌مون بخواب." بد زمستونی بود. سرد بود. زود خوابیدم. 🌑ساعت حدود دو بود که در زدن. فکر کردم خیالاتی شدم. در رو که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه اومدن. آنقدر خسته بودن که نرسیده خوابشون برد. 🌘هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله می‌کرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم #آقا_مهدی توی اون سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده... #شهید_مهدی_زین‌الدین 🖌۲۷ آبان سالگرد شهادت سردار #شهید_مهدی_زین_الدین ، فرمانده دلاور لشگر ۱۷ #علی_بن_ابی_طالب علیه السلام ، در سال ۱۳۶۳ گرامی باد. هدیه به روح مطهرش #صلوات. الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم _____________________________ هیئت رزمندگان اسلام @Razmandegan_eslam

#یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد #خاطره توی تدارکات لشکر، یکی دو شب، می دیدم ظرف ها ی شام را یکی شسته. نمی دانستیم کار کیه. یک شب، مچش را گرفتیم. #آقا_مهدی بود. گفت : " من روزها نمی رسم کمکتون کنم. ولی ظرف های شب با من.." #شهید_مهدی_زین_الدین #عند_ربهم_یرزقون 📰رسانه هیئت رزمندگان @Razmandegan_eslam