#ابراز_مودت
فرزند#ایت_الله_میرزا_جواد_اقای_تهرانی
می فرمودند: «یک شب پدرم در زمستان به حرم مشرف شدند و دیر وقت برگشتند، دست در جیبشان کردند و دیدند که کلید منزل را نیاورده اند؛ چراغ اتاق هم خاموش است و بچه ها خوابیده اند. چه کار کنیم؟ راه های مختلفی هست: دستمان را بگذاریم روی زنگ، یک زنگ بزنیم اگر بیدار نشدند دو تا، بالاخره بیدار میشوند. در فصل زمستان و آن سرمای استخوان سوز مشهد که نمی شود در کوچه ماند.
ایشان هیچ کدام از این کارهایی که اگر بنده بودم میکردم، نکردند، سحر برای نماز بلند شدیم دیدیم آقا نیامده اند. سراسیمه بیرون رفتیم دیدیم ایشان در آن سرما، داخل کوچه قدم می زنند!
آقا چرا به داخل خانه نیامدید؟
کلید نداشتم.
خوب چرا در نزدید؟
به خودم اجازه ندادم در بزنم و شماها را از خواب بیدار کنم.
خب، به خانه اقوام می رفتید.
ممکن بود شما بیایید و من را پیدا نکنید؛ دلواپس شوید.
این پیرمرد در سرمای سخت مشهد استخوانهایش فشرده شده بود و می لرزید اما حاضر نشد خانواده اش را از خواب بیدار کند این را میگویند رحمت و دلسوزی نسبت به همسر.
منبع:چه بگوییم ص۸۹۲،۸۹۳
https://eitaa.com/joinchat/584450927Cd9c1eaa1ea