شماره ۱۳۶
گرفتنِ ۱۰٪ از هر تراکنش ، از گیرنده ی آن تراکنش، بهتر است یا وجود سازمان امور مالیاتی؟
از جمعیت ایران
بیش از ۲۰ میلیون زیر ۱۵ ساله هستند و درآمدی ندارند
حقوقبگیران کل کشور اعم از دولتی و خصوصی بیش از ۲۵ میلیون هستند که اگر یک نفر دیگر را که بالای ۱۵ ساله است را تحت پوشش قرار داده باشد در نظر بگیریم به عدد حدود ۵۰ میلیون می رسیم .
یعنی حدود ۷۰ میلیون ایرانی کل گردش مالی آنها حداکثر فقط دریافت حقوق و خرج کردن آن است.
اگر هم کار دومی انجام می دهند باز به نوعی مالیات را می پردازند
حداقل مالیات آنها ۳٪ از دریافتی شان است و ضمنا مالیات بر ارزش افزوده می پردازند .
بنابراین این گروه از کسر ۱۰٪ از تراکنش هیچ آسیبی نمی بینند و سود هم می برند.
البته شرطش آن است که تراکنش افراد درجه یک با هم شامل این ۱۰٪ نشوند.
صاحبان مشاغل آزاد هم در جمع بیش از ۴ میلیون نفر را با افراد تحت تکفلشان تشکیل می دهند
ایشان هم یا خدماتی هستند مثل پزشک و مکانیک که حداقل ۱۰٪ از دریافتی و ارزش افزوده باید بدهند
و یا ارائه ی کالا دارند
که ارائه ی کالایی ها هم دو گونه اند
یا تولیدی هستند یا واسطه ای .
واسطه ای ها که حداقل ۲۰٪ روی کالای خود می کشند و در زندگی هم باید برای مخارجشان ، مالیات بر ارزش افزوده بپردازند که بنابراین با حذف تمام مالیاتها و گرفتن ۱۰٪ از تراکنش متضرر نمی شوند
می ماند آنها که ارائه کالای تولیدی دارند
و آنها برای خرید مواد اولیه در صنایع مختلف مجبور به دادن انواع مالیاتهای ارزش افزوده هستند
مثلا ایران خودرو آهن را گران می خرد و گرانتر می فروشد .بخشی از خرید گران آنها بر می گردد به مالیاتی که از شرکت تولید فولاد گرفته می شود و آن هم محصولش را گرانتر می فروشد و بخشی هم خود ایران خودرو باید مالیات بدهد و بخشی هم مالیاتِ بالای ۱۰٪ از حقوق کارکنانش است که کارخانه را مجبور می کند حقوق بالاتری بدهد
همه ی اینها و چیزهای دیگر را با هم جمع بزنید و حذف کنید و به جایش ۱۰٪ از تراکنش را بگذارید اصلا متضرر نمی شوند.
ما اگر همه ی این افراد را جمع بزنیم به عدد ۸۰ میلیون نفر و شاید بالاتر می رسیم.
بنابراین به خاطر فرار مالیاتی عده ایی قلیل که املاک و خودرو و امثالهم را تبدیل به سرمایه کرده اند ، نباید برکات نامتناهی چنین طرحی را نادیده بگیریم .
می گویند مردم عادی هم مثلا خانه دارند آیا این عادلانه است که در هنگام فروش ۱۰٪ از مبلغ را برای خرجی دولت بپردازند.
جواب در نظر اول خیر است اما با دقت در جزئیات بله.
دو معلم را درنظر بگیرید یکی خانه دارد دیگری ندارد
باید به این نکته دقت کرد که آیا عادلانه است که معلمی که خانه دارد روز به روز، فاصله ی طبقاتیش با معلمی که خانه ندارد زیاد شود
منافع معلم بدون خانه را از حضور دولت در جامعه را x در نظر بگیریم
منافع معلم دارای خانه "x + خانه" است
به همین یک دلیل واقعا باید معلمی که خانه دارد برای خرجی دولتی که حافظ اموالِ بیشترِ او است ، ۱۰٪ از پول ملکش را پرداخت کند.
ضمن اینکه خانه ی او از تمام مالیاتهای سالانه معاف می شود.
ضمن اینکه خانه ای که دارد با کالاهایی ساخته می شوند که دیگر مشمول مالیاتهای ارزش افزوده نخواهد بود و ارزانتر در می آیند.
دلایل بسیار است
در کنار تمام این صحبتها این را باید اضافه کرد که اجرای مالیاتِ ۱۰٪ از گیرنده ی تراکنش، تقریبا شامل هیچ نوع فسادی نمی شود و بدون هرنوع نظارتی برای همه یکسان است.
اما سازمان امور مالیاتی سر تا پا فساد است.
مسوول خرج یک خانه بابای خانه است و مسوول خرج دولتها، سازمان امور مالیاتی است
وقتی که دولت کسری بودجه دارد یعنی بابای خانواده به خوبی، خرجی خانه را در نیاورده است.
و وقتی سالیان متمادی این اتفاق می افتد یعنی هم اعضای آن خانه(مجموعه بخش دولتی) ولخرج هستند و هم بابای خانواده(سازمان امور مالیاتی) خوب درآمد نداشته است و یا شاید، معتاد و بزه کار است
با بررسی بابای خانواده در ایران می بینیم که فساد تمام وجود سازمان امور مالیاتی را دربرگرفته است . و ایشان واقعا بزه کار است
در بقیه ی کشور ها تا کسری بودجه پیش می آید سریع یقه ی بابای خانه را می گیرند و تهدیدش می کنند اما در ایران کسی کاری به کار ایشان ندارد.
در سال اگر اشتباه نکنم ۱۳۹۲ بود که در آمریکا به محض بروز مشکلات مالی دولت، بیش از ۸۰ هزار نفر از کارکنان اداره ی مالیات را به مرخصی اجباری فرستادند و همیشه اولین جای مورد تهدید اداره ی مالیات است.اما در ایران نشانه گیری به سمت چیزهای دیگر است.
از طرفی واقعا مردم ایران مالیات نمی دهند مگر اینکه مجبورشان کنند و این به عنوان یک فرهنگ جاافتاده است.
این چیزها به ما می گوید نمی توان سازمان امور مالیاتی را اصلاح کرد
شماره ۱۳۴ مکمل است:
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda/163
البته حذف پول نقد پیش نیاز اجرا است.
@HoseinEsmaili313
شماره ۱۳۷
آیا رشد حجم نقدینگی با عدالت سازگار است؟
رشد حجم نقدینگی یعنی تولید یک کالای واسطه ای به نام ریال
آیا رشد تولیدِ " یک چیز " ناعادلانه است.
مثلا سیب زمینی اگر تولیدش زیادی زیاد شود چه کسی متضرر می شود ؟
جواب: سیب زمینی داران.
اگر پول هم تولیدش زیادی زیاد شود چه کسی متضرر می شود؟
جواب: پولدارها.
اگر تولید سیب زمینی به مقدار مصرف زیاد شود ، سیب زمینی داران ضرر نمی کنند
اگر پول هم به اندازه ی کافی زیاد شود پولدارها ضرر نمی کنند.
حالا اگر تولید زیاد سیب زمینی باعث شود بقیه ی تولیدات اجناس به هم بخورد آنوقت باید جلوی آن را گرفت
حالا اگر تولیدِ زیادِ پول ، به نوعی جلوی تولید بقیه اجناس را بگیرد( مثلا تورم) باید جلوی تولید آن پول را گرفت.
پس رشد حجم نقدینگی ذاتا منافاتی با عدالت ندارد
اما میزان آن رشد تعیین می کند که باید جلوی رشد حجم نقدینگی را گرفت با نه.
**البته در توزیعِ افزایش نقدینگی باید به قیمت ، توزیع کرد که در توزیع هم عدالت رعایت شود. یا اینکه توزیع تحت عنوان های عمومی انجام شود.
حالا برعکس
آیا ثابت ماندن حجم نقدینگی با عدالت سازگار است؟
آیا ثابت نگه داشتن اندازه ی تولید سیب زمینی عادلانه است؟
وقتی مصرف سیب زمینی زیاد می شود (مثلا به دلیل رشد جمعیت) اگر به زور، تولیدِ بیشترِ سیب زمینی را ممنوع کنیم ، ظلم به مصرف کنندگان سیب زمینی است.
البته اگر بخواهند با سیب زمینی کاردستی درست کنند بله کار بدی است
وقتی مصرف پول زیاد می شود (مثلا به دلیل رشد جمعیت) آیا عادلانه است است بگوئیم حجم پول ثابت باشد .؟
مسلم است که جواب منفی است زیرا مردم به هر ترتیبی شده(مثلا زیر بالش گذاستن) پول را انبار می کنند چون ارزشمند تر می شود. و بیچاره آنهایی که نمی توانند و ندارند که پولی را در جایی پنهان کنند و احتکار کنند.
امروزه بعضی از مردم همین کار را با طلا انجام می دهند و ذخیره واحتکار می کنند و بعضی بی وجدان تبلیغ هم می کنند.
نتیجه:
افزایش حجم نقدینگی ذاتا منافاتی با عدالت ندارد و این امر بستگی به میزان افزایش دارد
اما ثابت نگه داشتن حجم نقدینگی در یک بازه ی زمانی میان مدت ، حتما ناعادلانه است.
@HoseinEsmaili313
کانال ربا جنگ با خدا
فهرست شماره های ۱ تا ۱۰۰
روی هر عنوان کلیک کنید
===============================
شماره۱: سخن بزرگان
شماره۲: سخن بزرگان
شماره۳: نمودار میزان سپرده ها و تسهیلات کل کشور تا ۱۴۰۰
شماره۴ : مقایسه میزان تولید چند قلم جنس در اول انقلاب و ۱۴۰۰
شماره ۵ : سخن بزرگان
شماره۶ : سخن معصوم ع
شماره ۷ : سخنرانی دکتر خطیبی در مورد علل تورم
شماره ۸: سخن بزرگان متفرقه
شماره ۹ : پست "موش"
تعبیری از شخصیت نقدینگی و پیشنیازهای هدایت آن
شماره ۱۰ : بنگاه داری بانکها و ارتباط آن با رشد نقدینگی
شماره ۱۱ : ویدئو چرخه سیستم اقتصادی نظام های سرمایه داری
شماره ۱۲ :پاسخ استفتا
حکم محاسبه ی تورم در قرض
شماره ۱۳ : توضیح آیت الله سیستانی در مورد رهن منزل
شماره ۱۴ : روایت معصوم ع
شماره۱۵ : سخن بزرگان
شماره۱۶ : سخن بزرگان
شماره ۱۷ : سخن قرآن
شماره ۱۸ : سخن معصوم ع
شماره ۱۹ : سخن بزرگان
شماره ۲۰ : وام اربعین
شماره ۲۱ : ویدئو اکونومیک هیتمن
و ارتباط با ربا
شماره۲۲ : میزان ناترازی دولت و بانکها
و راه حل
شماره ۲۳ : روز از نو رباخواری از نو
شماره ۲۴ : بررسی حرام بودن فعالیتهای بانک های زیانده
شماره ۲۵ : بانکداری با سود صفر
شماره ۲۷ : قرارداد مضاربه
شماره ۲۸ : ارتباط ربا با تورم
شماره ۲۹ : سخن بزرگان وبررسی بانک آینده
شماره۳۰ : تحلیل اقتصادی در چارچوب دین چگونه است
شماره ۳۱ : سخن معصوم و تبلیغ کانال
شماره ۳۲ : قانون گلس استیگال
بنگاه داری بانک ها ممنوع
شماره های ۳۳ و ۳۴ و ۳۵ و ۳۶
صحبتهای فعال اقتصادی(محسن انوری نژاد )در حضور وزیر اقتصاد و بررسی آنها
شماره ۳۷:
نقد صحبتهای حجت السلام راجی درباره ی ضریب جینی
شماره ۳۸ : متفرقه
شماره ۳۹ :
فتوای حضرت آیت الله مکارم شیرازی در مورد حرمت خلق پول بانکها و بررسی نادرستی آن.
شماره ۴۰ :
ویدئو انوری نژاد و صحبتهایی پیرامون سود صفر
شماره ۴۱: وام اربعین
شماره ۴۲ : خرید و فروش دلار
شماره ۴۳ : سخن بزرگان
شماره ۴۴ :
ورود به قانون بانکداری اسلامی ۱۳۶۲ با یک مثال.
شماره ۴۵ : راه مبارزه با ربا ۱
شماره ۴۶ :
پاشنه آشیل خواندن سود علی الحساب توسط غلامرضا مصباحی مقدم و نقد آن.
شماره ۴۷: کفایت سرمایه بانک ۱
شماره ۴۸ : کفایت سرمایه بانک۲
شماره ۴۹ :
نقد سخنان رئیس کل بانک مرکزی در همایش بانکداری اسلامی
شماره ۵۰ : تورم انتظاری
شماره ۵۱ :
چگونه نرخ بهره بانکی صفر شود دکتر بخشی
شماره ۵۲ :
مشکلات تولید کننده و سود بانکی
شماره ۵۳ :
اقتصاد اسلامی ۱
شماره ۵۴ :ربای بانک آینده
شماره ۵۵ : ربای بانک آینده
شماره ۵۶ : میل جنسی سیستم بانکی
شماره ۵۷ :
ارتباط صحبتهای فعال اقتصادی(انوری نژاد) درباره ی سود صفر و ارتباطش با علم اقتصاد.
شماره ۵۸ : متفرقه
شماره۵۹ : توصیه به نرخ بهره ی صفر
شماره ۶۰ :
سخنان زیبای آیت العظمی جوادی آملی در مورد ربا
شماره ۶۱ :
بررسی بانک ملت و اثبات اینکه نرخ بهره علت تورم است
شماره ۶۲ :
رویکردهای مختلف درباره ی مبارزه با ربا
شماره ۶۳ :
پایان نامه دکترای کسی که گفت نرخ بهره عامل تورم است
شماره ۶۴ :
اصلاح قانون بانکداری اسلامی ۱۳۶۲ در سال ۱۳۸۶
شماره ۶۵ :
سخنان بد یک مسوول در مورد سود بانکی و نقد آن.
شماره ۶۶ :
وام مسکن ملی و راه حل مهار تورم از این طریق
شماره ۶۷:
نقد سخنان یکی از پولطلایی ها
شماره۶۸ :
طرح اجرایی حذف ربا
شماره ۶۹:
طرح اجرایی حذف ربا دو
شماره ۷۰:
آیا با بهره ی صفر، رانت در تسهیلات مشکل می آفریند؟
شماره ۷۱:
کارمزد واقعی بانکها چقدر است؟
شماره ۷۲:
محاسبه عدد تورم
شماره ۷۳:
اصل پیشگیری
شماره ۷۴:
آیا هر نوع خلق نقدینگی بد است؟
شماره ۷۵:
گروه خوارج جدید
شماره ۷۶:
برده داری نوین
شماره ۷۷:
ذخیره قانونی بانک نزد بانک مرکزی
شماره ۷۸:
چرخه تورم و روشهای تعیین نرخ ارز
شماره ۷۹:
آمار ذخیره قانونی بانکها نزد بانک مرکزی و ربا
شماره ۸۰:
چگونگی تاثیر نرخ بهره بر میزان بردگی
شماره ۸۱:
پنج شرط کنترل تورم در سیاستهای پولی
شماره ۸۲:
ارتباطی بین نرخ بهره حجم پول و نقدینگی
شماره ۸۳:
آیا سود بانکی به تدریج باید صفر شود
شماره ۸۴:
آموزش برده داری
شماره ۸۵:
اثرات نرخ بهره ی غیر از صفر
شماره ۸۶:
چگونگی برخورد با بانکهای متخلف
شماره ۸۷:
نقدینگی تورم و نرخ بهره ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ آمریکا
شماره ۸۸:
بررسی وضعیت گاز در ایران
شماره ۸۹:
دلار زدایی
شماره ۹۰:
سپرده ها و تسهیلات در ۱۴۰۱ مقدماتی
شماره ی ۹۱:
فرضیه های ضریب فزاینده و خلق اعتبار از هیچ
شماره ۹۲:
پس انداز ملی و تورم در ۱۴۰۲
شماره۹۳:
بانک تجارت ۱۴۰۱
شماره ۹۴
آیا بانکها از برداشتن نرخ بهره خیلی ضرر می کنند
شماره ۹۵
یک راه حل برای بنگاهداری بانکها در زمینه املاک
شماره ۹۶:
خلق اعتبار ازهیچ
شماره ۹۷:
آیا عقود شرعیه در بانکها قابل اجرا است
شماره ۹۸:
آیا سیستم بانکی ایران ربوی است
شماره ۹۹:
کفایت سرمایه یک
شماره ۱۰۰
کفایت سرمایه دو
May 11
شماره ۱۳۸
۱۹۶۱=۵۴۳.۳=335.5(35.8%)
۱۹۶۲= ۵۶۳.۳=362.7(30.3%)
۱۹۶۳=605.1=393.2(29.1%)
۱۹۶4=638.6=424.7(26.1%)
۱۹۶۵=685.8=459.2(25.3%)
۱۹۶۶=743.7=480.2(29.9%)
۱۹۶۷=815=524.8(30.3%)
۱۹۶۸=942.5=566.8(39.5%)
۱۹۶۹=1019.9=587.9(45.5%)
۱۹۷۰=1073.3=626.5(43.7%)
۱۹۷۱=1164.8=710.3(37.5%)
۱۹۷۲=1279.1=822.3(30.5%)
۱۹۷۳=1425.3=855.5(39.7%)
۱۹۷۴=1545.2=902.1(43.6%)
۱۹۷۵=1684.9=1016.2(47.2%)
۱۹۷۶=1873.4=1152(36.4%)
۱۹۷۷=2081.8=1270.3(37.5%)
۱۹۷۸=2351.6=1366(44.4%)
۱۹۷۹=2627.3=1473.7(49.5%)
۱۹۸۰=2857.3=1599.8(49.8%)
۱۹۸۱=3207=1755.5(53.2%)
۱۹۸۲=3343.8=1905.9(47.1%)
۱۹۸۳=3634=2123.5(43.5%)
۱۹۸۴=4037.6=2306.4(46.8%)
۱۹۸۵=4338.9=2492.1(46%)
۱۹۸۶=4579.6=2728(40.8%)
۱۹۸۷=4855.2=2826.4(44.1%)
۱۹۸۸=5236.8=2988.2(47%)
۱۹۸۹=5641.6=3152.5(50.1%)
۱۹۹۰=5963.1=3271.8(61.8%)
۱۹۹۱=6158.1=3372.2(53.2%)
۱۹۹۲=6520.3=3424.7(59.6%)
۱۹۹۳=6858.5=3474.5(65.6%)
۱۹۹۴=7287.2=3486.4(75.3%)
۱۹۹۵=7639.7=3629.5(76.5%)
۱۹۹۶=8073.1=3810.4(77.7%)
۱۹۹۷=8577.5=4022.8(78.8%)
۱۹۹۸=9062.8=4365(74.1%)
۱۹۹۹=9631.1=4627.4(74.6%)
۲۰۰۰=10250.9=4913.7(75%)
۲۰۰۱=10581.9=5421.6(63.7%)
۲۰۰۲=10929.1=5759.7(59.1%)
۲۰۰۳=11456.5=6054.2(58.7%)
۲۰۰۴=12217.2=6405(60%)
۲۰۰۵=13009.2=6668(63.6%)
۲۰۰۶=13815.6=7057.5(64.2%)
۲۰۰۷=14474.2=7458(62.8%)
۲۰۰۸=14769.8=8181(51.4%)
۲۰۰۹=14478.1=8483.4(43.1%)
۲۰۱۰=15048.9=8789.3(43.6%)
۲۰۱۱=15599.7=9651.1(35.5%)
۲۰۱۲=16753.9=10445.7(34.5%)
۲۰۱۳=16843.2=11035(28%)
۲۰۱۴=17550.7=11684.9(25.9%)
۲۰۱۵=18206=12346.8(23.7%)
۲۰۱۶=18695.1=13213.4(18.7%)
۲۰۱۷=19477.3=13857.9(17.9%)
۲۰۱۸=20533.1=14362.7(19.9%)
۲۰۱۹=21381=15320.7(17.1%)
۲۰۲۰=21060.5=19114(-7.6%)
۲۰۲۱=23315.1=21550.3(-9.4%)
۲۰۲۲=25462.7=21357.6
آمار، مربوط به آمریکا است
اعداد بر حسب میلیارد دلار است.
از سمت چپ توضیح می دهم
اولی:سال
دومی : تولید ناخالص داخلی
سومی: حجم نقدینگی
چهارمی:درصد پیش افتادن رشد نقدینگی از آن سال تا سال۲۰۲۲ است.
مثال:
سال ۱۹۶۱ نشان می دهد که از آن سال تا به حال(۶۱ سال اخیر) رشد حجم نقدینگی ۳۵.۸٪ از رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر بوده است.
بنابراین "خلق اعتبار از هیچ" و بیش از رشد تولید ناخالص داخلی ،در حدود ۶۰ سال گذشته حدود ۳۵٪ بوده است و مابقی آن به اندازه ی رشد جی دی پی بوده است.
نکته ی دوم:
حداکثر ۳۵٪ از کل تورم ۶۰ سال گذشته مربوط به عددِ افزایش بی رویه ی حجم نقدینگی بوده است
در صورتیکه در ایران این ۳۵٪ گاهی مربوط به چند ماه بوده است.
تورمِ تجمیعی آمریکا در ۶۰ سال گذشته بیش از هزار٪ بوده که فقط ۳۵٪ سهم افزایش حجم بی ضابطه ی نقدینگی بوده است.
بنابراین به جز عددِ خلق اعتبار از هیچِ بی ضابطه، چیزهای دیگری هم در تورم موثرند و تاثیر آنها بسیار زیاد است.
نکته ی سوم:
بقیه ی تورم در آمریکا که بسیار هم زیاد بوده ناشی از چیست؟
بنده براین عقیده هستم که نرخ بهره عامل اصلی بوده است.
در واقع تورم تجمعی در این ۶۱ سال حدود ۱۲۰۰٪ بوده است. که فقط ۳۵٪ مربوط به خلق اعتبار از هیچِ بیش از رشدِ جی دی پی بوده است.
بهره ی کل این ۶۱ سال حدود ۱۹.۶ برابر بوده است یعنی نرخ بهره ی کل حدود ۱۸۶۰٪ بوده است.
که از تورمِ ۱۲۰۰ درصدی بیشتر است و بنده بر این عقیده ام که در این ۶۰ سال حدود ۶۰۰٪ از تورمی که می توانست بوجود آید را به خارج منتقل کردند. این ۶۰۰٪ در این ۶۱ سال معادل سالی ۳.۲۵٪ هست یعنی آمریکا سالی حدود ۳.۲۵٪ از تورمِ ناشی از خلق نقدینگی و نرخ بهره را به خارج منتقل کرده است.
نکته ی چهارم:
کسانی که سیستم بانکداری را فقط در خلق اعتبار از هیچ تفسیر می کنند باید بدانند که در این ۶۱ سال ، انحراف سیستم بانکیِ آمریکا از رشد جی دی پی در کل در حدود ۳۵٪ بوده است که سالیانه حدود نیم درصد می شود و سالیانه نیم درصد از ارزش دارایی دلاریِ صاحبان دلار توسط خلق اعتبار از هیچ، کم شده است. و این نیم درصدِ سالیانه دزدیِ آشکار از مردم است که با آن مخالفیم.
نتیجه:
اگر همین شیوه ی محاسبه را برای ایران بعد از انقلاب انجام دهیم
تورم تجمیعی ایران حدود یک ملیون درصد است یعنی قیمتها حدود ده هزار برابر شده اند(با اغماض از میزان خطا)
که حدود ۳۰۰۰ تا از آن مربوط به نرخ بهره است و ۷۰۰۰ تای باقیمانده مربوط به خلق اعتبار از هیچِ بیضابطه است که البته چون بیشتر این نقدینگی راکد است اثرش به اندازه ی این ۷۰۰۰ تا بوده است وگرنه اثرش باید بیش از ۱۳۵۰۰ باشد نه حدود ۷۰۰۰ تا.
اگر می خواهیم نرخ بهره را صفر کنیم نباید به خلق اعتبار از هیچ بی توجه باشیم زیرا بر خلاف آمریکا این عامل قدرتمند عمل کرده است.و میزانش را نوشتم.
در همین کانال راه حل جامع را برای کنترل تمام اعداد را نوشته ام
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
1_7790487652.pdf
2.26M
شماره ۱۳۹
مقاله می گوید به دو دلیل خلق پول بانکهای خصوصی ظلم است
۱) به دلیل سود زیادی که نصیبشان می شود
۲) به دلیل ضعیف کردن قدرت خریدپولداران قبلی.
==
مورد۱:
می گوید زیاد شدن سود از سه جا ناشی می شود
الف: خلق می کند وام می دهد و سود گیرش می آید
خب وام ندهد پس چکار کند؟!
این مورد را اگر هم زیاد باشد باید در جای دیگر درمان کرد نه خلق کردن را ظلم برشمرد.
ب: خلق می کند و حساب سرمایه ش را افزایش می دهد و سود نصیبش می شود.
من که نفهمیدم چه می گوید.
حساب سرمایه همان capital account است که ...
پ: خلق می کند و می رود چیزی می خرد و سود زیادی گیرش می آید یا حقوق می دهد و کار کارمندان همان سود است و یا سود سپرده می دهد و چون با سپرده ها کار می کند و سود گیرش می آید و مذموم است.
خب اینها اگر بد است را باید به طریق دیگری مانع شد مثلا کاسبی را از بانک ها خارج کرد.نه آنکه خلق پول را ظلم برشمرد.
=
مورد۲:
می گوید خلق پول، قدرت خرید پولداران قبلی را کم می کند.
خب برعکسش چی؟ یعنی اگر خلق نکند و کمیابی پول ایجاد شود و قدرت خرید کسانی که پول نداشته اند کم شودچی؟
یا خلق نکند و رشد تولید از بین برود و درنهایت همان پولدارانِ قبلی هم قدرت خریدشان کم شود چی؟
اینها ظلم نیست؟
همین کافیست
ضمن اینکه باید بررسی کرد آیا خلق اعتبار از هیچ چقدر در تورم موثر است؟
==
بعضی روی این کلمه ی " از هیچ" خیلی حساسند
این موثرترین ابداع بشر است که از هیچ چیزی بیافریند که رشد عظیمی در ۲۰۰ سال اخیر ایجاد کند.
البته در جای خود خلق اعتبار از هیچ را نقد کرده ام
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
شماره ۱۴۰
انحلال سازمان امور مالیاتی
درآمد مالیاتی ایران در ۱۴۰۲ حداکثر حدود ۸۰۰ همت است
پیشنهاد می شود این سازمان منحل شود و تمام مالیاتهای گوناگون حذف شوند و فقط از گیرنده ی هر تراکنش ۱۰٪ مالیات بگیرند.
(البته جزئیات ساده ای دارد که در پستهای قبلی موجود است)
امروزه تمام حقوق بگیرها بین ۱۰٪تا۳۰٪ از بالابود حقوقشان از ماهی ۱۰ میلیون،را که حدود۳٪ به بالا از دریافتی شان می شود را مالیات می پردازند
قریب به اتفاق کالاها شامل مالیات بر ارزش افزوده می شوند که این هم حداقل ۹٪ است.
بنابراین قریب به اتفاق تمام مردم ایران از این طرح ضرر نمی کنند. و به طور واضح سود می برند.
حالا ببینیم چه از دست دادیم؟
و چه بدست می آوریم؟
آنچه از دست دادیم:
حداکثر همین ۸۰۰ همت است که گاهی محقق هم نمی شود.
در وضعیت فعلی مردم بیچاره همیشه مالیات را چندین برابر می دهند و ازمابهترون ها به راحتی فرار می کنند.
اما شرح آنچه بدست می آوریم ، خارج از تصور است:
حداقل گردش مالی ایران را ۳۰ هزار همت گفته اند که ۱۰٪ از آن حدود ۳ هزار همت می شود .
این یعنی پایان تمام بدبختی های دولتها به صورت دائمی.
دیگر دولت هیچ احتیاجی به منابع نفتی دارد
دیگر احتیاجی به فشار آوردن سیستم بانکی ندارد و سیستم بانکی گام اصلی را برای فرار از ربا برخواهد داشت. این را قبلا توضیح داده ام.
یک مثال می آورم تا کمی اوضاع روشن شود.
به طور میانگین هر ایرانی حداقل حدود ۱ میلیون تومان مواد غذایی مصرف می کند یعنی یک خانواده ی ۳ نفری ماهی ۳ میلیون تومان.
۸۵ میلیون ایرانی هرکدام سالی ۱۲ میلیون می خورند
۸۵×۱۲=۱۰۲۰
۱۰۲۰ همت
ده درصد از آن= حدود ۱۰۰ همت
این در حالی است که گردش مالی مواد غذایی در ایران حدود ۱۰۰ میلیارد دلار است که ۱۰٪ از آن می شود ۱۰ میلیارد دلار
یعنی حدود ۵۰۰ همت
یعنی در این طرح، فروشنده ی آخر فقط ۱۰۰ همت می دهد و ۴۰۰ همت بقیه را واسطه ها و کارخانه ها می پردازند.
به عدد ۵۰۰ همت دقت کنید این فقط از گردش مالی مواد غذایی نصیب دولت می شود.
اگر ۱۰٪ از حقوق کارکنان کشور را هم اضافه کنید کل مالیاتی که الان بدست می آورند را تامین کرده اید.
ما فقط از گردش مواد غذایی و حقوق کارکنان ، کل مالیات کنونی را بدست آوردیم.
بدون کوچکترین فشار به بدنه ی جامعه.
خرید و فروش املاک و خودرو و طلا و فروش تمام شرکتهای تولیدی بزرگ ایران و شرکتهای دیگر را اضافه کنید ببینید چه ثروت هنگفتی نصیب حکومت می شود و این یعنی پایان تمام کسری بودجه ی دولت و برطرف شدن نیازهای دولت برای طرحهایی که روی زمین مانده اند.
اما همه ی اینها یک پیش نیاز ساده دارد و آن از بین رفتن اسکناس ها است
کافیست بانکها پول نقد از مردم بگیرند و پول نقد به مردم ندهند
در عرض دو یا سه ماه که در عابر بانک ها پول نقد نگذاشته اند، پولهای نقد، غیب می شوند و بدون کوچکترین تنش در یک بخشنامه، پول نقد را برای همیشه از تاریخ محو کنند .و تمام بازارهای زیرزمینی و ... به کنترل در می آیند.
وقتی کسری بودجه دولت تامین شد نه نیاز به استقراض مستقیم از بانک مرکزی دارد و نه نیاز دارد اوراق بفروشد و بنابراین می توانیم به راحتی نرخ بهره را صفر کنیم (البته با کارمزد حدود ۱ درصد از سپرده گذار و وام گیرنده)
دیگر نگران هجوم نقدینگی به بخشهای مختلف نیستیم زیرا درآمدِ ده درصدیِ سرشاری نصیب خزانه ی دولت می شود که با آن می توان هر تورمی را مانع شد.
منابع دلاری نفتی صرفِ سرمایه گذاری خواهد شد و منابع ریالی آن بین مردم تقسیم می شود.
ایهاالناس
از این منجلاب ربا و تورم و فساد و ... بیرون نخواهیم آمد مگر اینکه هر کس به اندازه ی توانش ، تلاش کند.
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
شماره ۱۴۱:
آیا افزایش حجم نقدینگی تصرف در اموال مردم است؟
بعضی می گویند نقدینگی یک نوعی از دارایی است که متعلق به کل صاحبان نقدینگی است و پیش تر می روند و می گویند حجم نقدینگی یک داراییِ عمومی است
پس اگر کسی آنرا اضافه کند در کیفیت آن تاثیر گذاشته و تصرف انجام داده است
اما
حجم نقدینگی اگر کمابیش ثابت هم باشد می تواند مثل یک دریا باشد که در حال تلاطم است و یا آرام است و می تواند اثرات متفاوتی در نقاط مختلف جامعه داشته باشد که در جای خود قابل بحث است.
ظرف حدودیِ این دریا به "اندازه تولید ناخالص داخلی" است
بنابراین اگر افزایش حجم نقدینگی بنا به دلایلی منجر به افزایش اندازه ی این ظرف بشود، از ارزش پولِ دارندگان نقدینگی، نمی کاهد و آنهایی هم که نقدینگی ندارند به همان میزان قبل لازم است که کار کنند و کالا و خدمات دریافت کنند.
بنابراین افزایش نقدینگیِ متناسب با اندازه ی ظرفِ آن (که همان تولید ناخالص داخلی است) ، نمی تواند تصرف در این مال (نقدینگی) باشد.
یکی از آن "بنا بر دلایل دیگر" آنست که مثلا حکومتها با اتخاذ سیاستهای مالی مناسب، تولید ناخالص داخلی را افزایش می دهند طوریکه تناسب خوبی بین حجم نقدینگی و تولید ناخالص داخلی برقرار شود.
اما نکته ای وجود دارد و آن ، اینست که چه کسی با چه رویکردی اجازه دارد حجم نقدینگی را افزایش دهد؟
و یا کاهش دهد؟
و این صحیح است که کسی با افزایشِ حجم نقدینگی ، خودبخود دارای دارایی شود؟
اینها مسائل دیگریست که در جای خود بحث می شوند و الان به آنها نپرداختم.
آنچه در این پست به پرداختم این بود که گفتم، الزاما تاکید می کنم "الزاما" افزایش حجم نقدینگی نمی تواند تصرف در مالِ دارندگان قبلیِ نقدینگی باشد.
از طرفی به وضوح پیداست که ثابت ماندن حجم نقدینگی اگر بنا به دلایلی به کاهش دسترسی ندارندگان نقدینگی بیانجامد ، تصرف در تواناییِ بی پولها در بدست آوردن نقدینگی است.
به عنوان مثال اگر نقدینگی کمابیش ثابت باشد اما جمعیت زیاد شود ، و تقاضا برای پول زیاد شود و بدست آوردن پول سختتر می شود یعنی تصرف در توانایی آنها صورت گرفته و از طرفی دارندگان نقدینگی، خود به خود قدرت مانور بیشتری پیدا می کنند که بیعدالتی است.
تحلیل اینگونه مسائل به این برمی گردد که تلقیِ صحیحی از
ارتباط حجم نقدینگی با تورم
و ارتباط افزایش حجم نقدینگی با تورم
داشته باشیم
نتیجه آنکه:
این جمله که بگویند افزایش حجم نقدینگی تصرف در دارایی دیگران است ، کاملا اشتباه است و می تواند این گونه نباشد.
و افزایش حجم نقدینگی اگر متناسب بار رشد تولید ناخالص داخلی باشد، نه ارزش نقدینگی دیگران کم می شود و نه کسانی که پول ندارند لازم است که کارِ بیشتری انجام دهند تا دارایی بدست آورند.
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
شماره ۱۴۲
قانون بودجه کشور ۱۴۰۲
تبصره ی ۶
قسمت " ی"
می گوید ۱۰٪ از فروش
بازیهای تحت ویندوز
و فروش موبایل
و فروش کنسول
دریافت کنید و به حساب خزانه واریز کنید.
======
حرف من اینست تمام سازمان مالیاتی را کاملا منحل کنید
و مانند این موارد بالا عوارض ۱۰درصدی از دریافت کنندگان پول ، بگیرید و به درآمد هنگفتی دسترسی پیدا کنید .(جزئیات ساده ای دارد که در بقیه ی پستها نوشته ام)
و پایتان را از روی گردن سیستم بانکی بردارید تا بتوان ایشان را وادار کرد تا بیجهت خلق نقدینگی نکنند و نرخ بهره را انشاالله به صفر برسانند.
اجرای این امر با پیشرفت های امروزه و عدم نیاز به اسکناس و حذف کامل آن ، به سادگی آب خوردن است.
از آن جهت که تقریبا تمام مردم در نهایت، خیلی کمتر، مالیات خواهند داد، بسیار راضی و خوشحال خواهند شد و استقبال خواهند کرد.
هم اکنون سهم مالیات در قانون بودجه حدود ۸۰۰ همت است
با اجرای این طرح ، کلِ منابع قانون بودجه که کمتر از ۲۳۰۰همت است تامینِ دائمی می شود. و مساله ی کسری بودجه و حتی استفاده از منابع دیگر برای بودجه، به طور کامل محو می شود
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
شماره ۱۴۳
همه بر مهار تورم به عنوان مشکل اصلی کشور توافق دارند
اما:
یکی می گوید نرخ ارز را کنترل کنید
دیگری می گوید حجم نقدینگی را کنترل کنید
آن یکی می گوید نرخ بهره باید صفر شود
و یکی می گوید مقصر کسری بودجه ی دولتهاست
دیگری می گوید تحریم عامل اصلی است می گوییم چرا؟ می گوید چون هم دلار برای واردات می خواهیم و هم سرمایه گذاری خارجی نیاز داریم.
دیگری می گوید قاچاق را کنترل کنید
و کسی می گوید مالیات را بر دلالی ها ببندید
یکی می گوید انتظارات تورمی باید کنترل شود و می گوید نرخ دلار که کنترل شود انتظارات تورمی از بین می رود
کسی هم می گوید ناترازی بانکها را باید کنترل کرد
و آن یکی می گوید دستورات تحمیلی دولت به سیستم بانکی را باید حذف کرد.
آن هم که می گوید کسری تجاری غیر نفتی، منظورش این است که دلار برای واردات کم نیاوریم
اگر کسی هم گفت کسری حساب سرمایه، باز منظورش اینست که اگر ورود سرمایه از خروج سرمایه کمتر شود باز دلار کم می آوریم و ادامه ی داستان.
کسی هم کلا فراتر می رود و می گوید چرا تولید پا به پای مصرف پیشرفت نمی کند و این را باید درست کرد
***
در زمانی که تمام مدافعانِ اقتصادیِ گفتمان های بالا در حال دعوا با یکدیگر بر سر حقانیت خود هستند ، مدعیان همیشه آماده، وارد می شوند و آن می کنند که تا به حال اتفاق افتاده است
****
خب آیا واقعا نمی شود به جای پافشاری بر راه خود، دنبال شیوه ای باشیم که تقریبا تمام موارد بالا را شامل شود؟!
ما می گوییم امکان دارد
دو سه ماه، پول در عابربانک ها نگذارید تا اسکناس ها غیب شوند و سپس پول نقد را برای همیشه حذف کنید
سازمان امور مالیاتی کشور را با تمام انواع مالیاتها به یکباره برای همیشه منحل کنید
و به جایش از گیرندگان تراکنش ها ۱۰٪ بردارید( البته با جزئیات ساده ای که قبلا گفته ام)
منابع ملی را که می فروشید اگر فروشتان ریالی است بین مردم به تساوی تقسیم کنید و اگر فروشتان دلاری است ، دلارها را برای جبران کسری حساب سرمایه و یا کسری تجاری غیرنفتی استفاده کنید طوری که هیچ کمبود دلاری نداشته باشیم. و ریالهای بدست آمده را یا بین مردم تقسیم کنید یا به صورت اعطای وامهای ملی با بهره ی صفر( و فقط با نرخ کارمزد) سرمایه گذاری کنید .
و ضابطه بگذارید برای تمام بانکها که دیگر حق هیچگونه سرمایه گذاری و کاسبی را ندارند و سپس کوچکترین ناترازی بانک ها را هم تحمل نکنید و بلافاصله از دور خارج کنید.
و در نهایت نرخ بهره ی بانکها را برای همیشه صفر کنید و فقط کارمزد حدود یک درصدی بگیرید و تمام.
=======
بنده مدعی هستم با این روش تقریبا تمام موارد بالا ، به بهترین شکل تامین می شود.
و کوچکترین فشار (بیشتر از الان) بر اکثریت قریب به اتفاق مردم کشور وارد نخواهد آمد .
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
شماره ۱۴۴
برخی جزییات:
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda/175
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda/172
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda/165
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda/163
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda/174
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda/164
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda/161
*****************
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
May 11
شماره ۱۴۵
به این دلیل می گویم سازمان امور مالیاتی را منحل کنید چون منحل شده است
فقط خودمان را گول می زنیم
آیا می دانید ۴٪ از فروش که معنایش همان ۴٪ از گیرنده ی تراکنش است ، چه ثروت عظیمی می شود؟
آیا می دانید جی دی پی ایران بالغ بر ۱۰۰۰۰ همت است؟
و ازنگاهی، یعنی فروش کالا و خدمات نهایی در یکسال؟
آیا می دانید اگر معاملات واسطه را هم به نهایی اضافه کنیم این عدد ۱۰۰۰۰ به بیش از ۳۰۰۰۰ می رسد؟
آیا می دانید ۴٪ از ۳۰۰۰۰ برابر ۱۲۰۰ همت می شود ؟
آیا می دانید کل مالیات ۱۴۰۲ در قانون بودجه حدود ۸۰۰ همت تنظیم شد؟
۱۲۰۰-۸۰۰=۴۰۰
۴۰۰ همت از دست رفته است.
آیا می دانید کل درآمد نفتی و میعانات آن در قانون بودجه ی ۱۴۰۲ به عنوان منابع، حدود ۶۰۰ است؟
آیا متوجه ی عظمت عدد ۴۰۰ همت شدید؟
آیا می دانید با این ۴۰۰ همت ، دولت می توانست پایش را از روی گلوی بانکها بردارد؟
وبه راحتی می توانستیم نظام بانکی را اصلاح کنیم و ربا را اصولی ریشه کن کنیم؟
اگر من می گویم به جای سازمان امور مالیاتی ، از گیرندگان تراکنش ، ۱۰٪ بگیرید برای فرار از ناتوانی در اجرای قوانین مالیاتی است.
راستش را بخواهید با ۸٪ هم به راحتی به هدفمان می رسیم و آن ۲٪ را هم برای چانه زنی گذاشتم.
راستش را بخواهید اصلا با همین ۴٪ هم تمام مشکلات را می توان به نحو ساده تری برطرف کرد
اما مبلغ بیش از ۴٪ را فقط برای تیشه زدن به ریشه های تفکر سرمایه داری و سرمایه پروری گذاشته ام
و پیش بینی قابل اثباتی دارم که بعد از یکی دو سال از اجرای طرح خواهیم توانست مثلا از ۸٪ به نزدیک ۶٪ و کمتر هم حرکت کنیم.
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
بزرگترین دشمن اقتصاد کشور را رها کردهایم...
#خلق_پول_از_هیچ
کانال شیفت در ایتا و تلگرام:
eitaa.com/inpt1404
t.me/inpt1404
شماره ۱۴۶
عامل یا علت ؟
عامل تورم، خلق اعتبار ازهیچِ بی ضابطه است
و یکی از روشهایش نرخ بهره است.
می شود از فردا خلق اعتبار از هیچِ بی ضابطه را انجام ندهید.
اما علتها، استفاده از چاقوی خلقِ اعتبار از هیچِ بی ضابطه را دوباره، امر می کنند.
باید مواظب باشیم خلق پول از هیچِ بی ضابطه نکنیم. و به این ترتیب از سوئ استفاده ی بانکها جلوگیری کنیم.
اما دولت پول کم دارد و دوباره سیستم بانکی را مجبور به اَعمال گذشته می کند
چون خرجش زیاد است و دخلش کم است
حدود ۷۰٪ از خرج دولت را حقوقها تشکیل می دهد. کارهای عمرانی هم اجتناب ناپذیرند
بنابراین فکر کم کردن خرجی ، فکر خوبی نیست
دخل دولت باید از کجا باشد؟
جواب تمام دنیا مالیات است.
اما مالیات دادن در افکار ایرانی ها فرهنگ نیست
بنابراین شما نمی توانید در مجلس و دولت ، قوانینِ اخذ مالیاتِ کافی و صحیح بنویسید و اجرا کنید.
و همواره از فرار مالیاتی می نالید.
مالیات بستن بر فعالیتهای بی ضابطه ی سوداگرانه در بخش های مختلف برای پرهیز از آنها کاملا معقول است.
اما فرض محال که مالیات بر این موارد نوشتید و گرفتید و مانعِ سوداگری شدید.
آیا حالا خرجی دولت را تامین مالی کردید ؟!
رسم دنیا برای تامینِ خرجیِ حکومت ها ، گرفتن بخش از درآمدهای مردم است.
مبارزه با خلق اعتبار از هیچِ بی ضابطه و نرخ بهره ، قابل احترام است
اما اگر لایه های بعدی را فراموش کنیم ، سطحی نگری هم است.
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
شماره ۱۴۷
منبع داده های جدول: انرژی پرس
درصد مالیات نسبت به سود خالص:
فارس:۲.۵٪
خارک: ۲۱.۱٪
بوعلی: ۹.۴٪
پارس:۴.۷٪
شکبیر:۱۵.۵٪
خراسان:۱۲.۱٪
شاراک:۱۴.۶٪
جم:۴.۶٪
شگویا:۱۲.۱٪
شغدیر:۱۲٪
نوری: ۱.۱٪
شبصیر: ۱۲.۳٪
شفن:۲.۲٪
پترول:۵٪
شجم:۱۰.۷ ٪
شیراز: ۰.۵ ٪
شپدیس:.۰۷.٪
شفارا:۱۹.۵٪
شاروم:۵.۱٪
تاپیکو:۰۱.٪
سود خالص مجموع :۱۸۴.۲۶۷ همت
مالیات مجموع:۷.۰۰۷ همت
درصد نسبت مالیات کل به سود کل:۳.۸٪
درصورتیکه اگر سال ۱۴۰۱ مثل مالیات اصناف با آنها محاسبه می شد باید ۴۶ همت مالیات می دادند نه ۷ همت.
به اینها می گویند اجتناب مالیاتی یعنی فرار مالیاتیِ قانونی
این فقط مربوط به پتروشیمی ها است
مگر دولت چقدر کم دارد؟
اینکه می گویم که از گیرنده ی تراکنش مقداری بگیرند و این قوانین مالیاتیِ مسخره را کنار بگذارند برای اینست که چنین وضعی پیش نیاید.
می توان با گرفتن حدود ۴٪ از تراکنش ها ۱۰۰همت از این ۱۸۴ همت سود را به خزانه ی دولت وارد کرد .
البته اگر واقعا نظام سرمایه داری را نمی خواهیم راه مشخص است
نظام سرمایه داری یعنی ضعفا مالیاتِ بیشتر بدهند و سرمایه دارها کمتر بدهند. و در نهایت پول پول می آورد و سیستم بانکی آن کارها را می کند
کسری بودجه ی دولت که اساسی درمان شد، مبارزه با فساد سیستم بانکی و ربا راحتتر است
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda
شماره ۱۴۸
https://www.asriran.com/fa/news/925412/%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D8%A2%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%DB%8C-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%B4%D8%A7%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%AA
جناب دکتر داود منظور رییس سازمان برنامه و بودجه گفت :
اگر در شرایط تورمی بتوانیم درآمد کارکنان را افزایش دهیم باعث خرسندی همه است؛ اما اگر نتوانیم چه میشود؟ هزینه افزایش حقوق قطعی است اما درآمد اتفاق نمیافتد و بودجه دولت را ناترازتر میکنیم و دولت هم به بانک مرکزی و بانکها متوسل میشود، در ادامه بانکها ناتراز میشوند و اضافهبرداشت اتفاق میافتد، پایه پولی بالا میرود و تورم تشدید میشود.
******************************
خب:
به ازای هر ۱۰٪ افزایش حقوق، بین ۶تا۷٪ بودجه ، افزایش می یابد. (حدود ۱۵۰ همت).
حرفش درست و عددش هم حدود همین است که نوشتم
اما می گوید درآمد اتفاق نمی افتد و مجبوریم پا روی گردن سیستم بانکی بگذاریم و ادامه ی داستان.
بارها گفته ام چکار کنند؟
با حذف تمام مالیاتها و گرفتنِ حتی فقط ۴٪ از دریافتی و نه یک ریال بیشتر، مشکلات بودجه ای دولت تمام می شود و حداقل حداقل ۱۲۰۰ همت منابع برای دولت بوجود می آورد. و دست از سر سیستم بانکی بر می دارد و آنوقت می توانیم از نظام بانکی توقع کنیم که حرف ما را برای صفر کردن نرخ بهره گوش کند.
ای مردم شما ۴٪ یا مثلا کمی بیشتر از واریزیها به حسابتان را بردارند بهتر است
یا ۹٪ مالیات بر ارزش افزوده بدهید و بین ۲.۵٪ تا خیلی بیشتر از شما مالیاتهای شغلی بگیرند و تورم ۵۰ درصدی را تحمل کنید.
نظام مالیاتی ایران را با این روش به جنگ با سرمایه دارها و به کمک مستضعفین بفرستید و نظام بانکی را از فشار دولت آزاد کنید تا بتوانیم بر مشکلات نظام بانکی که عمده ترین آنها ربا و خلق اعتبار از هیچِ بی ضابطه هستند غلبه کنیم
@HoseinEsmaili313
https://eitaa.com/RebaJangBaKhoda