eitaa logo
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
509 دنبال‌کننده
99 عکس
15 ویدیو
16 فایل
دردنوشت ها و دل نوشته های سید مصطفی مدرس مسیر ارتباطی: @Sammmostafa
مشاهده در ایتا
دانلود
در جواب بایستی گفت حقیقت تفکّر برای چیست؟ حقیقت تفکّر، حقیقت است. آدمی در جستجوی حقیقت و عطشناک حقیقت است. این حقیقت است که او را از این سو بدان سو می کشاند. عظیم ترین حقیقت هستی توحید است و تمامی حقایق دیگر تبلور این حقیقت اند. اصل مبارزه از حقیقت توحید نشأت گرفته است. آنگاه که انبیاء الهی دعوت به حق و توحید را مطرح ساختند عظیم ترین جبهه گیری ها و موضع گیری ها علیه ایشان به راه افتاده است. اگر کسی به حقیقت توحید نرسیده می تواند آزادانه بیندیشد و به حقیقت توحید برسد. اما اگر کسی به توحید رسید دیگر اندیشیدن ذیل این حقیقت هستی را بپذیرد. چرا که استنکاف و استکبار در برابر اندیشیدن ذیل عظیم ترین حقیقت هستی چیزی جز دور شدن از حق و حقیقت و غرق شدن در دریای توهمات و خیالات را برای انسان به ارمغان نمی آورد. 💠🔰💠 آیه «انا لله و انا الیه راجعون» یک گزاره راهبردی در ساخت و معماری اندیشه مترقی و متعالی اسلامی است. اندیشمندان ما اگر میخواهند یک ساخت مترقی از اندیشه اسلامی را رقم بزنند بایستی که اندیشیدنشان و اندیشه شان را از توحید شروع کنند. حقیقت توحید از آن جهت که همه حقایق را به صورت مندمج در خود دارد بسان نور سفیدی است که با قرار گرفتن در پشت منشور طیفی از نورهای رنگارنگ را به تجلی در می آورد. عدالت، آزادی، کرامت، پیشرفت و تکامل و ... همه اینها حقایقی هستند که از توحید نشأت می گیرند و رسالت این حقایق هم این است که حیات انسانی را چه فردی و چه اجتماعی را به سوی عظیم ترین حقیقت هستی هدایت کنند. اندیشه اسلامی بایستی از توحید شروع شود و برای ، بسط یابد و غایتی جز توحید نداشته باشد: «انا لله و انا الیه راجعون» توحید به عنوان عظیم ترین حقیقت هستی حقیقتیست که همه حقایق را نظام و تقدیری متقن و احسن بخشیده است. اگر میخواهیم ترجمان اندیشه ای و دانشی این نظام و تقدیر متقن و احسن را در ذهن و فکر خود داشته باشیم لازم است که اندیشیدنمان از توحید باشد و برای توحید باشد و به سوی توحید باشد.(3) اندیشه هایی که منقطع از توحید شروع می شوند... یا نظام و چینشی استوار ندارند، و یا اگر به ظاهر نظام و چینشی استوار و متقن دارند در نهایت به حقیقتی پایدار برای حیات انسانی منتهی نمی شوند. فرق اندیشیدن اسلامی با اندیشیدن غربی که از توحید شروع می شود آنست که انسان در بدو امر در مواجهه با باطن عالم قرار می گیرد اما اندیشیدن غربی در لایه ظاهری حیات دنیا گرفتار می شود و تمام محاسبات خود را بر اساس داده های این لایه های ظاهری بنا می کند. اندیشه ای که مفاهیم آن آبشخوری غیر از توحید دارد نمی تواند به عاقبت نیکویی منتهی شود چرا که بر ممشای صیرورت تکوینی حقیقت عالم، این اندیشه تکوّن نیافته است. پی نوشت: 1. حدیث قرب نوافل: الكافى باسناده عن حماد بن بشير قال سمعت ابا عبدالله عليه السلام يقول : قال رسول الله صلى اللّه عليه و آله : قال الله عزوجل من اهان لى وليا فقد ارصد لمحاربتى ، و ما يتقرب الى عبدى بشى احب الى مما افترضت عليه و انه ليتقرب الى بالنافله حتى احبه فاذا احببته كنت سمعه الذى يسمع به ، و بصره الذى يبصر به ، و لسانه الذى ينطق به ، ويده الذى يبطش بها، ان دعائى اجبته و ان سالتى اعطيته ، و ما ترددت عن شى انا فاعله كترددى عن موت المومن ، يكره الموت واكره مساءته 2. حدیث قرب فرائض: قال الله عزوجل ما يتقرب الى عبدى بشى احب الى مما افترضته عليه ، و ما زال يتقرب الى عبدى بالفرائض حتى اذا ما احبه و اذا احببته كان سمعى الذى اسمع به ، و بصرى الذى ابصر به ، ويدى التى ابطش بها. 3. یکی از معدود کارهای شایسته ای که در این وادی صورت گرفته است مقاله «، » از سید علی خامنه ای می باشد که هم به لحاظ روشی و هم به لحاظ محتوایی توحیدی است. متاسفانه این رویه استوار آنچنان که باید و شاید از جانب اندیشمندان ما جدی گرفته نشد. .
#اندیشه_توحیدی #توحید_اندیشی #توحیدی_اندیشی .
گمان نکنیم توحید هیچ ربطی به آسیبهای اجتماعی امروز ندارد و هیچ گونه درمانی نمی تواند ارائه کند. سقف فکر ما کوتاه است که نمی توانیم توحید را درمانگر اعتیاد و حلاّل مفاسد اخلاقی ببنیم. این ضعف فکر ماست که نمی توانیم اعتلای روز افزون نهاد خانواده را پرتو توحید جستجو کنیم. این ناتوانی ماست که نمی توانیم مشکل فقر را با حضور توحید در عرصه ذهن و فعلمان حل کنیم. تفکر توحیدی یعنی ارائه توحید فراتر از یک نظریه ذهنی و انتزاعی صرف؛ یعنی ارائه توحید همراه با امتداد اجتماعی – فرهنگی آن؛‌ یعنی طرح توحید با تاکید بر جنبه درمانگری آن در زندگی بشریت. 💢لبّ کلام: پیشرفت نهضت توحیدی امت ایران {و حل بحران های ریز و درشت امروز}در گروه تفکر توحیدی است.💢 🔰پرده سوم: تفاوت و به لحاظ لغوی توحید از باب تفعیل است. برای فهم عمیق تر معنای توحید به کلام امام خمینی ره رجوع میکنیم؛ 💢⭕️💢ایشان می فرمایند: ◀️«توحید» تفعیل است. و آن یا از برای تکثیر در فعل است، به معنی قرار دادن در غایت وحدت و نهایت بساطت. یا به معنای انتساب مفعول است به اصل فعل [مثل] تکفیر و تفسیق...در کتب ادبْ یکی از معانی باب «تفعیل» را انتساب مفعول به اصل فعل شمرده اند، و از آن جمله «تفسیق» را مثال زده اند. بالجمله، معنی توحید نسبت به وحدانیّت است. ◀️حقیقت توحید، که اصلِ اصول معارف است، و اکثر فروع ایمانیه و معارف الهیه و اوصاف کاملۀ روحیّه و صفات نورانیّۀ قلبیّه از آن منشعب شود. ◀️به عقیدۀ نویسنده جمیع علومْ عملی است حتی علم توحید. شاید از کلمۀ «توحید» که «تفعیل» است عملی بودن آن نیز استفاده شود؛ چه که به حسب مناسبتِ اشتقاق، توحید از کثرت رو به وحدت رفتن و جهات کثرت را در عینِ جمعْ مستهلک و مضمحلّ نمودن است؛ و این معنی با برهان حاصل نیاید، بلکه به ریاضات قلبیّه و توجّه غریزی به مالک القلوب باید قلب را از آنچه برهان افاده نموده آگاه نمود تا حقیقت توحید حاصل شود. بلی، برهان به ما می گوید: لا مُؤَثِرَ فی الوُجُودِ اِلاَّ الله . و این یکی از معانی لا اله الاّ الله است ◀️جمیع علومْ عملی است حتی علم التّوحید را نیز اعمالی است قلبیّه و قالبیّه. توحیدْ تفعیل است؛ و آن، کثرت را به وحدت برگرداندن است.💢⭕️💢 سخنان حضرت امام ره در باب توحید بسیار است. اما اندیشه توحیدی را میتوان دو تقریر از آن داشت: 💠یک تقریر از آن این است که موضوع اندیشیدن ما توحید باشد و ما به توحید بیندیشیم، به توحید به عنوان اصل اصول دین، به توحید بسان علمی کاربردی، به توحید به عنوان غایت القصوای حیات انسانی، به توحید به عنوان سیاق کلان قرآن... به عبارت دیگر توحید را میتوان از زاویه دید مباحث درجه یک متعلق تفکر قرار داد؛ به یک عبارت میتوان این را نامید. یعنی اندیشیدنی که موضوعش توحید است. حال اندیشیدن درباره توحید میتواند با رویکرد عرفانی باشد یا با رویکرد فلسفی یا با رویکرد اخلاقی و یا حتی با رویکرد فقهی البته یکی از معضلات فقه موجود همین میتواند باشد که توحید ترجمانی واضح و مستقیم به صورت جدی در فضای فقهی و هنجاری ندارد. وقتی به صورت درجه یک دانشهای مختلف بسط توحید و تحقق توحید را نه تنها غایت خود بلکه موضوع بحث خود قرار میدهند در این صورت ما دانشها را به تعبیر امام از کثرت به وحدت می بریم البته توضیح این مقوله هم به لحاظ راهبردی و سیاستگذاری علم فرصتی مجزا می طلبد. 💠اما تقریر دیگر از اندیشه توحیدی آنست که به لحاظ روشی و درجه دو اندیشه ای توحیدی است که رو به وحدت باشد. به عبارت دیگر به معنای آنست که ما در مقام اندیشه ورزی یا نظریه پردازی، اندیشه یا نظریه مد نظرمان حائز شاخصه وحدت باشد یعنی بتواند ذهن انسان را به توحّد بکشاند. توحیدی اندیشی یعنی پرهیز از هرگونه تشویش و کثرت و اضطراب در مقام تولید فکر و دانش؛ یعنی انسجام و اتقان و توحدّ در ساحت فکر و ذهن. به معنی دیگر توحیدی اندیشی یعنی به لحاظ روشی، تفکر ما قبله وحدت و توحّد را نشانه بگیرد. 🔹🔶🔹لبّ‌کلام: یکی از آموزه های قطعی اندیشه توحیدی آنست که: همان طور که توحید کلمه لازم ضروری کلمه توحید است و تحقق آرمان کلمه توحید تنها در بستر ارزش مادر و رئیسی وحدت و توحید کلمه میسر هست؛ توحیدی اندیشی نیز تنها با توحید اندیشی میسر است ولاغیر. یعنی اندیشه ای که از توحید شروع نشود به وحدت و انسجام و اتقان واقعی دست پیدا نمیکند.(1) پ.ن: 1. یکی از ویژه ترین آثاری که در پی تبیین اندیشه توحیدی برآمده است هم نمیاینده لایقی برای توحید اندیشی می باشد و هم حائز شاخصه توحیدی اندیشی می باشد مقاله روح توحید نفی عبودیت غیر خدا از آیت الله العظمی سید علی خامنه ای می باشد. .
🔰، ، توضیح بیشتر آنکه ما براساس ارتباطاتی که سامان می دهیم خودمان را ذیل گفتمان ها و خرده فرهنگها تعریف می کنیم. به واسطه پدیده های متفاوت میتوان این تعریف شدن را توضیح داد یکی از این پدیده ها پدیده یادگیری اسمزی می باشد که به واسطه محیط و جهان فرهنگی ای که ما در آن قرار داریم شکل میگیرد. "بیش از نیمی از یادگیری های ما به صورت ناخودآگاه و در اثر نوعی الگوبرداری ناخودآگاه، عمیق و درونی سازی آن از محیط اطرافمان شکل می گیرد. درست مانند یک اسفنج که وقتی در یک مایع قرار گیرد، به دلیل خاصیت اسمزی، مایع را به خودش می کشد . ما هم وقتی با شخصیت های تاریخ ساز معاشرت می کنیم ناخودآگاه خلاق تر و جسورتر و آینده ساز تر می شویم، وقتی با کسانی که تفکرات عمیق و فلسفی دارند تعامل می کنیم ناخودآگاه دیدگاه مان به مسائل عمیق تر می شود و زمانی که با آدمهای پرتلاش حشر و نشر داریم ناخودآگاه عمل گراتر می شویم. اگر با مدیران سیاسی- امنیتی دم خور باشید بعد از مدتی همه چیز را از نگاه سیاست و امنیت تحلیل می کنید!!!"(کانال شبکه استراتژیست) ما بر اساس اینکه با چه اشخاصی عمرمان را سپری میکنیم و ارتباطات کاری و غیر کاری و حقیقی و مجازی مان را سامان می دهیم تحت سیطره و ولایت گفتمانها و خرده فرهنگها قرار می گیریم و دستگاه تحلیلی و فکری مان قبله ای برای خود می یابد. حال این قبله یا سوی الله دارد یا سوی طاغوت. به عبارت دیگر ما با ارتباطات انسانی، و تمامی عوامل حیات انسانی که در این ارتباطات رقم میخورد یک متفاوتی را رقم میزنیم، که نظام اندیشه و نظام محاسبه، نظام ارزشی و عاطفی و نظام رفتاری مختص به آن در این زیست جهان شکل میگیرد. کار ما آنست که در پی مهندسی و معماری توحیدی باشیم. اما در مقابل پروژه غرب آنست که زیست جهان های اجتماعی-فرهنگی تمدن زا را به آشوب بکشد. استعداد زایش نظام اندیشه و نظام ارزشی و نظام رفتاری تمدن زا را داراست و به عبارت بهتر حامل هویت تمدنی فرداست. لکن تمام مأموریت غرب آنست که نگذارد این زیست جهان به وحدت خود باقی بماند و در پی آنست که آنر ا به آشوب بکشد تا این هویت تمدنی عرصه بروز و ظهور پیدا نکند و در هیاهوها و غوغاها گم شود. آشوبناکی زیست جهان های اجتماعی بستر ساز ربوبیت هر چه مطلق تر نظام سلطه است. چرا که در هنگامه آشوبناکی یک زیست جهان، اساسا استعداد زایش نظام اندیشه و نظام ارزشی تمدن زا آن زیست جهان از دست می دهد و در یک کلام توان عزم و ایستادگی و مقاومت در برابر نظام سلطه نخواهد داشت. 🔰💠🔰در این زمانه عاقله نخبگانی انقلابی به همراه رهبری بایستی در حال تدارک عقلانیت انقلابی باشد تا با این آشوبناکی مقابله نماید. همانگونه که رهبری با معماری شخصیت جوانهای این سرزمین و سرودن امید و آرمان و نیز کاشتن عبرتهای تاریخی در پی محو این آشوب و تشتت فکری فرهنگی می باشد. اصلی ترین پروژه عاقله نخبگانی انقلابی در هنگامه کنونی آنست که با بسط درخت عقل و خرد را ذیل سپهر ولایت الله بارور سازند. .
بسم الله الرحمن الرحیم 🔰«... اسلام دين است، و تمامى فروع آن به همان برمىگردد، و آن است كه در تمامى فروع دين منتشر شده است ...» 🔰«... قرآن كريم... كتابى است كه به برنامه كامل زندگى جهان انسانى مشتمل است و اگر به دقت كنجكاوى شود اين برنامۀ وسيع و پهناور كه هر گوشه و كنار اعتقادات و اخلاق و اعمال بيرون از شمار انسانيت را فراگرفته و به تمام دقايق و جزئيات آن رسيدگى مى‌نمايد... اساس اين برنامه وسيع، گرامي‌ترين كلمه حق كه ايمان به خداى يگانه باشد، قرار داده شد و همه اصول و معارف از «» استنتاج گرديده است و از آن پس پسنديده‌ترين اخلاق انسانى از اصول معارف استنتاج و جزء برنامه شده است. و از آن پس كلّيات و جزئيات بيرون از شمار اعمال انسانى و اوضاع و احوال فردى و اجتماعى بشر، بررسى و وظايف مربوط به آن‌ها كه از يگانه پرستى سرچشمه مى‌گيرد تنظيم گشته است. در آيين اسلام ارتباط و اتصال ميان اصول و فروع به نحوى است كه هر حكم فرعى از هر باب باشد اگر تجزيه و تحليل شود به همان تنها برمى‌گردد و نيز با تركيب همان احكام و مقررات فرعى حاصل مى‌شود ...» شیعه در اسلام، ص 155 .
آنچه جامعه اسلامی را می سازد حکومت اسلامی ( نیست ) . حکومت اسلام فقط ( پاسدار ) جامعه اسلامی است نه ( آفریدگار ) آن ؛ زیربنا و آفریدگار جامعه اسلامی ، (توحیدی) است که در یک بُعدش جامعه اسلامی را می سازد و در بُعد دیگرش حکومت اسلامی را . توحید در درون افراد ، خدا را به حکومت می رساند و در نتیجه جهاد با نفس شروع می شود و در جامعه ، الله را حاکم می گیرد و در نتیجه جهاد با طاغوت شروع می شود . شکل اول ، جامعه اسلامی را می سازد و در شکل دوم ، حکومت اسلامی را . 📚 اندیشه من ، علی صفایی حائری ، ص 15 .