eitaa logo
گروه جهادی رِبیّون _ قم
777 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
16 فایل
👌متشکل از جهادگران: هیئت محبین اهل بیت علیهم‌السلام @mohebbin_net و پایگاه مقاومت امیرالمؤمنین علیه‌السلام @basij_amiralmomenin شماره کارت بانک رسالت ویژه گروه جهادی ربیون 6273817010143141‌ ادمین: @shahid_taghavi .
مشاهده در ایتا
دانلود
15.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🔴 انتشار برای اولین بار ... 🔴🔴 . ... زیارت شهدا همانند زیارت اولیاءالله است که باید آرزوی بودنش را داشته باشیم کما اینکه مقام معظم رهبری مدظله العالی میفرمایند : نکته‌ی اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ ... پ.ن: روایتگری شهید لطفی نیاسر در منطقه عملیاتی سال 1383 ... 🏴⚌⚌⚌⚌⚌⚌⚌🏳 🍃 @sh_mahdilotfi 🍃 🏴⚌⚌⚌⚌⚌⚌⚌🏳
🔴 ویژه برنامه شهادت شهادت حضرت حمزه سید الشهداء علیه السلام و یادواره ی: 🇮🇷 با مشارکت : پایگاه مقاومت امیرالمومنین علیه السلام ، پایگاه مقاومت ۱۰ سیدالشهداء،پایگاه مقاومت زهرای مرضیه سلام الله علیها و هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام. 🌹🎤. سخنران : حجه الاسلام حاج احمدپناهیان مداح : حاج صادق آهنگران 📌جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴، بعدازنمازعشاء ✅ خیابان هفتم‌تیر، نبـــش کوچــــه ۵۷/۱ مسجد حضرت زینب ســـلام‌الله‌علیهــــا (محله شهید صداقت) 🌹 @sh_mahdilotfi 🌹 @basij_amiralmomenin
(۸) امروز چند روزی است که در آتش فراق محبوبم می‌سوزم. خدایا خوب می‌دانی برای عاشق سخت‌تر از دوری از معشوق نیست. خدایا می‌دانم دوستم داری - خدایا در آغوشم بگیر - خدایا بگذار گرمای محبتت اشک‌هایم را سرازیر کند. مهدی جان فقط چند ساعت دیگه مونده تا خدا تو رو در آغوش بگیره... 🌹 @sh_mahdilotfi 🌹
پروژه عاشقانه یک زوج برای شهادت فاطمه شرط گذاشته بود که با هم شهید شوند، شبیه معصومه کرباسی و رضا عواضه. جواد هم با لبخند می‌گفت: «من که از خدامه تو رو هم با خودم ببرم...، اما بچه‌ها...» حتی امسال، شب‌های قدر که مشهد بودند، جواد، فاطمه را صدا زد و گفت: «بیا خانم، حالا که پروژه‌ی شهادت دوتاییه، یه عکس کنار امام رضا بگیریم، یادمون بمونه قرارمون کجا بسته شد...» زیاد از شهادت حرف می‌زد. آن‌قدر که فاطمه گاهی دلخور می‌شد، اما جواد می‌خواست گوشش با این واژه آشنا شود تا روزی که برایش خبر آوردند بند دلش پاره نشود و قلبش از دلتنگی نایستد. خواب دختر شهید کلید معجزه تفحص پیکر ده روز از انفجار گذشته بود ده روزی که هر لحظه‌اش برای فاطمه مثل یک سال می‌گذشت. هنوز پیکر جوادش را پیدا نکرده بودند. فاطمه بی‌قرار بود، آخرین خداحافظی‌شان آنقدر تند و سریع اتفاق افتاد که فرصت نکرد یک دل سیر همسرش را تماشا کند. شب دهم ریحانه سادات خواب دید: مامان، بابا یه جای خیلی قشنگ بود، مثل بهشت بهم گفت به مامان بگو سه روز برام زیارت عاشورا بخونه... روز سوم درست بعد از خواندن زیارت، تلفنش زنگ خورد: خانم پوررجبی، پیکر سردار تفحص شد. اجازه ندادند پیکر را ببیند، فقط برایش شرح دادند: سرش شبیه اباعبدالله جدا شده، مثل علمدار دست ندارد. مقطع‌الاعضا است مثال علی‌اکبر. فاطمه یاد چمدان‌هایش افتاد، یاد شبی که جواد رفت. قرار بودهفته پیش درست این موقع در کربلا باشد. حالا که سفرش کنسل شده بود جواد برایش یک کربلا آورده بود و هزار روضه... تمام کربلا در یک تابوت برگشته بود. 🇮🇷 @sh_mahdilotfi 🇮🇷