🌿🦋
🔻روایت قابل تأمل نماینده مجلس از یک مقام ارشد نظامی/ چرا وعده صادق ۳ اینقدر به تأخیر افتاده است؟
🔹اینکه بعد از تقدیم حدود ۶۰۰۰ شهید مدافع حرم و صرف میلیاردها تومان هزینه، طی فقط یک هفته سوریه را دو دستی تقدیم تکفیریها کردیم اگر غضب الهی نیست پس چیست؟!
🔹حدود دو هفته قبل، در حاشیه مراسمی، ملاقاتی بسیار کوتاه با یکی از بلندپایهترین مقامات نظامی کشور داشتم. به ایشان عرض کردم که پس این وعده صادق ۳ چه شد؟! لبخندی زدند و گفتند که بزنیم که نیم ساعت بعدش دوباره اسرائیل ما را بزند تا بعدش مردم مطالبه وعده صادق ۴ را بکنند؟! از پاسخ ایشان چنان متعجب شدم که تا چند روز در حیرت به سر میبردم. حالا هم که دو هفته از آن زمان گذشته است دائما این سوال در ذهن حقیر موج میزند که مگر آقا همین چهل روز پیش نفرمود که "بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد". اینکه سوریه را بعد از این همه خون، یک هفتهای تقدیمشان کردیم در راستای به هم خوردن خطای محاسباتی اسرائیلیها بوده؟! ظاهرا برخی از عزیزان ما فرمایش آقا را سر و ته فهمیدهاند و تصمیمشان این بوده که جوری عمل کنیم که خطای محاسباتی خود ما به هم بخورد!
🔹قبلا هم گفته بودم که خط قرمز حقیر، فقط و فقط رهبر انقلاب است و در دفاع از حقوق ملت و نظام، از مطالبه گری و نقد هیچ عزیزی فروگذار نخواهم کرد، حتی اگر آن عزیز، مقام ارشد نظامی و یا امنیتی کشور باشد. ضمنا فعلا باتوجه به شرایط جنگی منطقه و لزوم حفظ وحدت، بیان نام مقاماتی که طی این ۴۰ روز قصور داشتهاند را صلاح نمیدانم اما اگر در ادامه، دوباره در اجرای فرمایش آقا کوتاهی بورزند ابایی از افشای نامشان نخواهم داشت./
دکتر منان رئیسی
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● هشدار بسیار عجیب امامخامنهای ارواحنافداه :
○ کار جمهوری اسلامی تمام خواهد بود.
○ بر سر ملت، بلاهای بزرگ خواهد آمد.
🚨 من کار به جناح های سیاسی در کشور ندارم ولی مردم باید در انتخاب مسئولین چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه انتخاب نمایندگان مجلس و شورای شهر افرادی را انتخاب کنند که واقعا در مقابل دشمن شجاع باشند و با یک لبخند دشمن فریب نخورد و با یک تهدید دشمن نلرزد.
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🔴 گردنت را میشکست آنجا اگر عباس بود😭
برخواستن دود از نزدیکی های حرم حضرت زینب، غارت اموال و هلهله حرامیان
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
1_4108321724-AudioConverter.mp3
3.5M
⁉️باتوجه به جنگهای سفیانی در مناطق دمشق آیا موفق به هتک حرمت به حرم حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه س میباشد ؟
⭕️ پاسخ: #ابراهیم_افشاری
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
پدر شهید صدرزاده: اتفاقات منطقه باعث دلسردی خانوادۀ شهدا نمیشود
🔹مدافعان حرم در دفاع از حرم برخاستند و راه را درست رفتند و شهدای ما یقین داشتند که این راه درست است.
🔹اقتضای آن زمان این بود که جوانان وارد میدان شوند و جانفشانی کنند و هر زمانی هم در هر نقطهای که ظلمی ایجاد بشود و نظام مقدس جمهوری اسلامی مصلحت را در حضور ما ببیند، حتما در صحنه حاضر خواهیم بود.
🔹 #باید وحدت را حفظ کنیم و گوش به فرمان منتظر دستورات رهبر معظم انقلاب باشیم و پای آرمانهای خود بمانیم.
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
سلام دوستان😊✋
خلبان شهید دفاع مقدس، محمد حاجی هستم☺️
سپاسگزارم از دعوتتون به گروه شهدایی و امام زمانیتون 😍
متاهل بودم ،سال ۱۳۵۱ ازدواج کردم و دوتا دسته گل به یادگاردارم
یک دختر ویک پسر
سرگرد ارتش بودم
لیسانس رشته علوم و فنون نظامی رو گرفته بودم ،روزهای اول شروع جنگ تحمیلی شهید شدم ،۱۸ مهر ماه سال ۱۳۵۹،در روز هجدهم مهر ۱۳۵۹، در ماموریتی که در شرق بصره عراق داشتیم،در عملیات هوایی ،هواپیمام مورد اصابت سلاح های ضدهوایی دشمن قرار گرفت
پیکر من و ۶ خلبان شهید دیگه در یکی از قبرستانهای شهر کوت عراق ،دریک گور دسته جمعی خاکسپاری شد ،پیکر ما ۶ خلبان شهید، بعداز ۳۲ سال تفحص و شناسایی شد وبه کشور برگشت 😊
بر اساس اعلام کمیته جستجوی شهدای جنگ تحمیلی ستاد کل نیروهای مسلح پیکر خلبانان شهیددر خاک عراق کشف شده و به زودی به میهن اسلامی بازگردانده می شود. پیکر من و ۶ شهید خلبان پس از مراسم استقبال با هواپیما به مشهد مقدس منتقل شد، و پس از طواف در ، حرم مطهر حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) و پس از آن به زادگاهشان انتقال داده شد
پیکر من به تهران برگشت😊
علی آقا ،پسر عزیزم در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ،منطقه خراسان- گفته بود:بر روی تابوت پدرم نوشتم «من عاشق خودت و راهت هستم»
خب دوستان بزرگوارم 😊
سرانجام من هم درتاریخ ۱۳۵۹/۷/۱۸ در عملیات هوایی، هواپیمایم مورد اصابت آتش دشمن قرار گرفت و به شهادت رسیدم
پیکرم بعداز ۳۲ سال در یک گور دسته جمعی درعراق تفحص ودر ۱۷ آبان سال ۱۳۹۱ به ایران برگشت✋
تهران تشریف آوردید خوش حال میشم بهم سربزنید 😊
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم
و علی الخصوص
🌼خلبان شهید محمد حاجی🌼
🌷 صلوات بر آقا حضرت محمد و آل آقا
حضرت محمد🌷
تکاوران جنگ نرم
قرارگاه عملیاتی تیپ ۵۵هوابرد
ارتش همیشه قهرمان جمهوری اسلامی ایران
التماس دعای فرج و شهادت🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید نوید صفری 🕊️🌹
زیارت عاشورا را بخوانید و از طرف من به ارباب ابراز ارادت کنید حتما تمام تلاش خودرا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم
و اگر نه در آخرت برای شما جبران میکنم
#نوید_صفری
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
رفاقت با شهدا
خب دوستان بزرگوارم 😊 سرانجام من هم درتاریخ ۱۳۵۹/۷/۱۸ در عملیات هوایی، هواپیمایم مورد اصابت آتش دش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋
سوریه به بلای عظیم دچار میشه
چه چشمهایی که گریان خواهد شد
چه سرهایی که بریده بشه
و چه نوامیسی که به غارت بره
شمال عراق مقصد بعدی است
اینها برای رسیدن به ایران از عراق هم عبور خواهند کرد
امان از عراق
✍️ مهدی اسلامی
#فتنه_اکبر
#نکته_بصیرتی
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🦋
بارها عرض کردم، ایران جزیره ثبات خواهد بود در تلاطم دریای خروشان منطقه
آرام باشید که کشتی بان این انقلاب ، بلده ما رو به ساحل ظهور برسونه
منطقه در حال غرق شدنه ولیکن ما به سمت قله حرکت میکنیم
یادتون نره ، شما جوانها اون روز رو میبینید و اون روز رو خواهید ساخت
✍️ مهدی اسلامی
#آرام_باشید
#نکته_بصیرتی
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🔻بایدن: نمیدانیم بشار اسد کجا است
🔹رئیس جمهور آمریکا: مطمئن نیستیم بشار اسد کجا فرار کرده است. اما اخباری درباره حضور او در مسکو وجود دارد. از ابتدای دولت خود، تحریمهای فلج کنندهای بر رژیم اسد اعمال کردم. حضور نظامی خود در سوریه را حفظ کردیم تا بتوانیم از شرکای خود در سوریه حمایت کنیم.
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🦋
💢 #رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره تحولات منطقه سخنرانی خواهند کرد
🔻هزاران نفر از اقشار مختلف مردم چهارشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۳ با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد.
🔻 #حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار درباره تحولات اخیر منطقه به سخنرانی خواهند پرداخت.
#نکته :
#گوشتان به دهان رهبر انقلاب باشد
#گوش_ایشان_به_دهان_مبارک_امام #زمان(ارواحنافداه)می باشد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🦋
بزودی فتنههایی در پیش خواهیـد داشت،
در آن روز مـن نیستم؛
پشتِ آقا را خالی نکنیـد!
شهید#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهدا
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
تاریخ نشان داد که...
افغانها یک هفتهای افغانستان
را تحویل طالبان دادند
اوکراینیها سه روز اول جنگ
به کشورهای اطراف پناهنده شدند.
سوریها در یک هفته عمده سوریه
را تقدیم تروریستها کردند.
اما...مردم غیور خوزستان
۳۴روز با دست خالی جلوی
ارتش عراق که پشتوانهی تمامعیار
شوروی و ناتو را داشت ایستادند.
بزرگترین سرمایه ایران
همین آدمهای نجیب و مقاوم هستند؛
خدا کند که همه قدردان این سرمایه باشیم...
#سوریه #شهدا
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋دفاع از حرمت مردم...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#روحت شادسردارعزیز
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🦋
دلمونو راهی افلاک میکنیم
خودمونوقاطیه این خاک میکنیم
توی خط شھدا اگه باشیم
خط به خط گناهامو پاک میکنیم
#شبتون شهدایی✨
#رفاقت باشهدا👇🏻
@Refaghatshohada
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
🍁✨🍁✨🍁✨
✨🍁✨🍁✨
🍁✨🍁✨
🍁✨✨
🍁#در_پــی_کشف_تو
🌱#پارت۴۱
مهسا اومد و برای سه تایمون ساندویچ گرفته بود ولی برای من ۲ تا ... یکم صحبت کردیم و خوردیم ..
مهسا _ حسابی گشنت بوداا ..!
خندیدم ..
_ اره واقعا 😄
نرگس _ خداروشکر بخیر گذشت ☺️
_ اره
از تخت بلند شدم و چادرم را روی سرم مرتب کردم و دستی به روسریم کشیدم تا مرتبش کنم ..
نرگس _ آقای دکتر ممنونم
_خواهش میکنم ...سلام خانم محسنی
تعجب کردم کی بود ؟! گفت آقای دکتر .... برگشتم سمتش .. .. ای وای نیما اینجا چی کار میکنه ....
اها اون اینجا دکتره....
_سلام
نیما _ بهتر هستید ؟
_ بله.. ممنون
نرگس و مهسا هم تشکر کردن و رفتن سمت در و منم پشت سرشون رفتم
نیما _ ببخشید... خانم محسنی میخواستم باهاتون صحبت کنم ..
وایستادم و برگشتم سمتش..
_ بفرمایید
نیما _ اینجا نه ، خواهش میکنم فردا عصر به مسجد جمکران بیاید
_ اما من ..
نزاشت ادامه بدم ..میخواستم بگم دلیلی نداره بیام .
نیما _ خواهش می کنم ...صحبت مهمیه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
درد بی درمان شنیدی ؟
حال من یعنی همین
بی تو بودن درد دارد
می زند من را زمین 🧡
( فریدون مشیری )
نویسنده:@𝓀𝒽𝒶𝒹𝒶𝓂 𝑒𝓁𝓏𝒾𝓃𝒶𝒷
🍁✨🍁✨🍁✨
✨🍁✨🍁✨
🍁✨🍁✨
🍁✨✨
🍁#در_پــی_کشف_تو
🌱#پارت۴۲
چون گفت صحبت مهمی داره نتونستم نه بیارم تقریبا می شناختمش می دونستم وقتی میگه مهم یعنی واقعا صحبت مهمیه ..
_ باشه
میخواستم بگم چجوری میخوام پیداتون کنم که دیدم رفت سمت میز کنار تخت و برگشت سمتم .. اشاره کرد به میز و گفت :
نیما _ در برگه ی روی میز شماره ی منه اگر پیدا نکردمتون تماس بگیرید ...هر چند که نیازی نیست چون من راحت پیداتون می کنم ...
و رفت ... چجوری میخواست من پیدا کنه اونم بین این همه آدم تو جمکران ...هنوز حرفش تو سرم اکو می شد ..
" هر چند که نیازی نیست چون من راحت پیداتون می کنم "
رفتم و برگه را برداشتم و به سمت بچه ها رفتم ..
`` * به روایت نیما * خوشحال شدم که قبول کرد ....وقتی امروز دیدمش یقین پیدا کردم که حتما باید بهش بگم ، باید بهش بگم برام مهمه و وقتی گفتم صحبت مهمی دارم قبول کرد ... خداروشکر کردن ، شمارم و که از قبل نوشته بودم روی میز گذاشتم و بهش گفتم نیازی نیست و به راحتی پیداش می کنم درسته من اونو شناختم با تمام ویژگی هایی که داشت😊 هر روز با عشق صبر می کردم تا بتونم لیاقتش را پیدا کنم ، بعد یه سال که درسم تموم شد به ایران اومدم و دوباره کلاس اعتقادات شرکت کردم و در اونجا کلی مطلب یاد گرفتم ..هر روزی که استاد اخلاقم درباره ی مهربانی ، گذشت و فداکاری صحبت می کرد یاد کارای منصوره میفتادم و بیشتر بهش علاقه مند میشدم اما صبر کردم تا لیاقتش را داشته باشم و بعد برم خواستگاری ... در این زمان که صبر کرده بودم و تلاش برای یادگیری ارزش های منصوره .. ✨ عاشق کسی شدم که دنیام را ساخته .. ✨ کسی راشناختم که وجودش آرامش بخش انسان هاست.. ✨ کسی را شناختم که مرا به وجود آورده و در آخر به سوی خودش برمی گردم .. ✨ کسی را شناختم که نور عشق را در وجودم پرورش داد و قلبم را طراوت و تازگی بخشید.. ✨ درسته من در واقع عاشق خدا شده بودم ، کسی که تونسته بودم در قلب و وجود منصوره کشف کنم ....خدا ...بود ♡ و این بزرگترین کشف من بود که باعث اون منصوره شد یعنی ❤️ خدا❤️.. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ای یار اسم حک شده بر قلبت را دیدم :" خدا " نویسنده:@𝓀𝒽𝒶𝒹𝒶𝓂 𝑒𝓁𝓏𝒾𝓃𝒶𝒷
🍁✨🍁✨🍁✨
✨🍁✨🍁✨
🍁✨🍁✨
🍁✨✨
🍁#در_پــی_کشف_تو "
🌱#پارت۴۳
پس به راحتی می توانستم او را در بین جمعیت بشناسم و پیدا کنم این را مطمئن بودم......
`
* به روایت منصوره *
مریم _ منصوره ...قهوه میخوری ؟
_ اره ممنون
مریم _ امروز میای بریم پارک یکم فضای سبز ببینم ...؟
با خنده گفتم :
_ فضای سبز ؟😃
مریم _ اره خب نخند دیگه هوس فضای سبز کردم دوست دارم برم پارک ...🙂
دیگه نتونستم تحمل کنم دلمو گرفتم و خندیدم ...خودشم خندش گرفته بود ...
مریم _ خیلی بدی
قهوه را به دستم داد تا با هم بخوریم ..
مریم _ نگفتی ؟
_ نه امروز باید برم جمکران باید یکی را ببینم
مریم _ اها ...حیف شد دلم خواسته بودااا😔
_ عیبی نداره فردا باهم میریم ناراحت نباش ☺️
مریم _ باشه ممنون 🙂
عصر شد و بلند شدم ...مانتوی سبز با روسری سبز تیره ام را پوشیدم و در آخر ...چادرم را سرم کردم و کیفم را برداشتم و به سمت ماشینم رفتم تا برم سمت جمکران .....
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ای یار تو را چون آیه های آفرینش
به ذکر هر سجودم دوستت دارم 🌷
نویسنده:@𝓀𝒽𝒶𝒹𝒶𝓂 𝑒𝓁𝓏𝒾𝓃𝒶
🍁✨🍁✨🍁✨
✨🍁✨🍁✨
🍁✨🍁✨
🍁✨✨
🍁#در_پــی_کشف_تو "
🌱#پارت۴۴
رسیدم.. نمیدونستم باید کجا منتظر بمونم ،پس رفتم تو مسجد جمکران و روی فرش ها نشستم... کتاب قرآنم را باز کردم و شروع کردم به خوندن ...
بعد چند دقیقه سایه یه نفر را حس کردم و برگشتم که دیدم خودشه ...اما چجوری تونست پیدام کنه ...با تعجب نگاش کردم که گفت :
نیما _ سلام ..ببخشید منتظرتون گذاشتم
سرم را پایین انداختم ..
_ سلام
نیما _ بیاید دنبالم تا یه جای خلوت بشینیم
دنبالش رفتم لباسش با لباس هایی که می پوشید فرق داشت..لباس خادمی به تن داشت ..
قسمتی که بودم داخلش کلی فرش پهن بود و همه نشسته بودن ولی اینجا کمی خلوت تر بود ....نشستیم اما با فاصله ..
نیما _ خب ..خب میخواستم بهتون چیزی بگم ، لطفا فقط تا پایان حرفم گوش کنید و بعد تصمیم بگیرین ...
_ بله میشنوم
نیما _ در واقع شما ...شما ..برای من مهم هستین و این موضوع از موقعی که سعی کردم بشناسمتون شروع شد ، در واقع چجوری بگم ....من کسی نیستم که چند سال پیش بودم ...درسته من از بچگی با شما بزرگ شدم اما بازم بعد گذشت این چند سال وقتی برگشتم انگار با یه دختر دایی دیگه مواجهه بودم برای همین وقتی تصمیم گرفتم ارزش های شما را بشناسم خیلی تغییر کردم و باعث شد بتونم فردی درست در جامعه ام باشم ..
به نقطه ای روی فرش خیره بودم ...یکم برام تغییر سریع نیما عجیب بود ولی حالا فهمیدم که اون خواسته منو بشناسه و در پی شناخت من عوض شده .... خوشحال شدم .
اما اینکه ابراز علاقه میکرد ...باعث استرسم شد ..و قلبم با شدت به تپش افتاده بود
نیما _ میخواستم قبل از اینکه با خانواده ام به خواستگاریتون بیام، در حضور حضرت مهدی( ع) از شما جواب بگیرم ..؟
_ من... من نمی دونم چی بگم
نیما _ فقط بگید بله یا خیر ؟
نمیدونستم چی بگم ...درسته نیما خیلی تغییر کرده بود و کسی شده بود که من دوست داشتم اما برای گفتن جواب هنوز زود بود..نفس عمیق کشیدم و گفتم :
_ نظر خانوادم برام خیلی مهم هست اما اگر اونها مشکلی نداشته باشن ......منم
سرم را پایین تر انداختم ..خجالت امانم رو بریده بود..
_ مشکلی ندارم ..
دیدم دست هاشو به سمت بالا برد و گفت :
نیما _ الحمدالله ...ممنون خدای من ..ممنونم امان زمانم 🤲😊
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
تو را ای آفتاب فصل پاییز
سراسر در وجودم دوست دارم💜
نویسنده:@𝓀𝒽𝒶𝒹𝒶𝓂 𝑒𝓁𝓏𝒾𝓃𝒶𝒷
🍁✨🍁✨🍁✨
✨🍁✨🍁✨
🍁✨🍁✨
🍁✨✨
🍁#در_پــی_کشف_تو "
🌱#پارت۴۵
از عکس العملش لبخند بر لبم شکل گرفت ، پس واقعا معلومه دوسم داره ...
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
...۲ سال بعد ....
۲ سال از خواستگاری نیما از من میگذشت ، ما ازدواج کردیم ولی به جای گرفتن عروسی به سفر کربلا رفتیم ...توی این چند سال خیلی اتفاقات افتاد ..ساحل ( دختر عمه اش
م) با یکی از دانشجویان دانشگاهشون ازدواج کرد و محسن و زینب صاحب دو پسر دوقولو شدن که اسم هاشون را محمد مهدی و محمد حسین گذاشتن ..
صبا هم همین چند ماه پیش براش خواستگار اومد و به خواستگارش که برادر زهرا دوستم بود یعنی ( امیر ) بود پاسخ بله داد و اونها هم عقد کردن .. چند شب پیش هم عروسیشون بود که ما اومدیم مشهد ..
•°•°•°•°•°•°•°•°•°
حسابی به نفس نفس افتاده بودم ولی نیما ول کن نبود ..
_ نیما جان..توروخدا ...بسه... دیگه نمیام
نیما _ عزیزم ...تو که اینقدر ضعیف نبودی ..بیا جان من همین سر بالایی را بگذریم می رسیم بالا
_ واای دیگه ...وایستا ....نمی تونم
نیما _ باشه باشه فقط ۲ دقیقه نفس بگیر بریم
نشستیم روی یه تیکه سنگ بزرگ و صاف ..
ملتمسانه گفتم :
_ نیما جانم ...
نیما _ جان دلم
_ آخه کی یه زن باردار را اینقدر راه می بره اونم از سر بالایی ؟!!
نیما _ عزیزم ...من دکترم یا تو ...بعدشا باید راه بری برات مفیده
_ اما ....
نیما _ اما نداره ...بلند شو بریم
دستم هامو به هم قفل کردم و گفتم ..
_ نمیام
نیما _ اگر بلند شی بریم، برسیم بالا امروز که برگشتیم قم ..قبل از اینکه بریم خونه می برمت جایی برات سوپرایز دارم ...باشه؟
_ واقعا ...راست میگی ؟
نیما _ من تا حالا بهت دروغ گفتم ؟
_ نه
نیما _ پس بلند شو
به هر سختی که بود بلند شدم و حرکت کردیم ...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خوشا به بخت بلندم که تو در کنار منی …🌿
نویسنده:@𝓀𝒽𝒶𝒹𝒶𝓂 𝑒𝓁𝓏𝒾𝓃𝒶𝒷