eitaa logo
🕊رفیـق خـوب حَـوراء
1.4هزار دنبال‌کننده
713 عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. «خراش‌های خداوند» 🌿 در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباس‌هایش را درآورد و خنده‌کنان داخل دریاچه شیرجه زد . مادرش از پنجره نگاهش می‌کرد و از شادی کودکش لذت می‌برد. ناگهان تمساحی را دید که به‌سوی پسرش شنا می‌کرد . مادر وحشت‌زده به‌سمت دریاچه دوید و با فریاد پسرش را صدا میزد. پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود ، تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد. مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت ، تمساح پسر را با قدرت می‌کشید ولی عشق مادر آن‌قدر زیاد بود که نمی‌گذاشت پسر در کام تمساح رها شود . کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید و به‌طرف آن‌ها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح کوبید و او را فراری داد. پسر را به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبود پیدا کرد. پاهایش با آرواره‌های تمساح سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن‌های مادرش مانده بود. 🌿 خبرنگاری که با کودک مصاحبه می‌کرد از او خواست تا جای زخم‌هایش را به او نشان دهد. پسر با ناراحتی زخم‌ها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخم‌ها را دوست دارم، این‌ زخم ها خراش‌های" عشق" مادرم هستند. ❤️ 🌿 گاهی مثل یک کودکِ قدرشناس ، خراش‌های عشق خداوند را به خودت نشان بده. خواهی دید چقدر دوست‌داشتنی هستند . 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا