eitaa logo
🕊رفیـق خـوب حَـوراء
1.4هزار دنبال‌کننده
713 عکس
2.3هزار ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓1403/9/13 ✨پـــروردگــارا 🌺 سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم مشتی خاک که ممکن بود خشتی باشد در دیوار یک خانه، یا سنگی در دامان یک کوه، یا قدری سنگ ریزه در انتهای یک اقیانوس، یا شاید خاکی از گلدان و یا حتی غباری بر پنجره. 🌺اما مرا از این میان برگزیدی: برای نهایت، برای شرافت، برای انسانیت، و بزرگوارانه اجازه ام دادی: برای نفس کشیدن، دیدن، شنیدن و فهمیدن، و ارزنده ام داشتی بابت نفسی که در من دمیدی. 🌺و من منتخب گشته ام : برای قرب، برای رجعت و برای سعادت. من مشتی از خاکم که اجازه ام دادی، به انتخاب، به تغییر، به شوریدن و به محبت. 💫✨💫 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
73.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🤲هر روز قرائت به نیابت از برادر شهیدمان 🥀 جهت تعجیل در فرج ارواحنا فدا 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ☀️صبح یعنی پرواز! قد کشیدن در باد! چه کسی می گوید، پشت این ثانیه ها تاریک است ؟ 🍂گام اگر برداریم ... روشنی نزدیک است 💫 ســـــــــــــــــلامـ ☺️ صبحتـون پـر از انـرژی مثبـت 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀 🥀ریز بینی و دقت عمل در مسائل مختلف از ویژگی های ابراهیم بود . این مشخصه ، اورا از دوستانش متمایز میکرد. فرودین 1358 بود . به همراه ابراهیم و بچه های کمیته به ماموریت رفتیم . خبر رسید فردی که قبل از انقلاب فعالیت نظامی داشته و مورد تعقیب میباشد.در یکی از مجتمع های آپارتمانی دیده شده ، آدرس را در اختیار داشتیم ، با دو دستگاه خودرو به ساختمان اعلام شده رسیدیم. وارد آپارتمان مورد نظر شدیم. بدون درگیری شخصی مظنون دستگیر شد . میخواستم از ساختمان خارج شویم. جمعیت زیادی جمع شده بودند. تا فرد مورد نظر را مشاهده کنند. خیلی از آنها ساکن همان ساختمان بودند.ناگهان ابراهیم به داخل همان آپارتمان برگشت و گفت : صبر کنید ! با تعجب پرسیدم : چی شده!؟ چیزی نگفت . فقط چفیه ای که کمرش بسته بود را باز کرد آن را به چهره مرد بازداشت شده بست .پرسیدم: ابراهیم چیکار میکنی؟! در حالی که صورت او را می‌بست جواب داد : ما بر اساس یک تماس و خبر، این آقا را بازداشت کردیم ، اگر آنچه گفتند درست نباشد آبرویش رفته و دیگر نمی‌تواند اینجا زندگی کند ، همه مردم اینجا به چشم یک متهم بهش نگاه میکنند .اما حالا ،دیگر کسی اورا نمیشناسند ، اگر فردا هم آزاد شود مشکلی پیش نمیاد وقتی از ساختمان خارج شدیم ،کسی مظنون مورد نظر را نشناخت . به ریزبینی ابراهیم فکر میکردم. چقدر شخصیت و آبروی انسان ها از نظرش مهم بود. 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra