🗓1403/10/23
#یکشنبه
#نیایش #حوراء
✨پــروردگــارا
🌺کمک کن و یاری ام ده تا لحظه لحظه های روزم را با عشق و دلدادگی به تو پرکنم و وجودم را پر از عشق و محبت قرار ده تا تسلیم خواست و اراده تو گردم.
✨خــداونــدا…
🌺یاریم کن تا در راهی که تو برایم مقدر ساخته ای قدم گذارم و همواره در فیض و برکت تو روزم را با عشق و آرامش سرکنم.
💫✨💫
🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨
#سلام_امام_زمانم
💫مولا جان یاد شما هر لحظه که بر ایوان دل هایمان می تابد، زنده مان می کند ...
شکر خدا که شما را داریم.
ߊَܠܠّܣُـܩَّ ࡃܥܼـِّـܠܙ ܠࡐَܠࡅِّ࡙ـܭَ ߊܠܦ̇ــܝَܥܼܢ
#انتظار_ظهور
🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
73.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🤲هر روز قرائت #دعای_فرج
به نیابت از برادر شهیدمان #ابراهیم_هادی🥀
جهت تعجیل در فرج #امام_عصر ارواحنا فدا
🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
5.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
#صُبح #زندگی #حال_خوش
☀️زندگی لمس لحظه هاست ...
لحظه های خوب دیدن
لحظه های خوب بودن
لحظه های خوب ماندن
پس تا هستی خوب زندگی کن💫
ســــــــــــــلامـ☺️
صبحتـــون بخیــر و تنــدرستــی
🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
🥀🥀🥀
🥀سال اول جنگ بود. به همراه بچه هاي گروه اندرزگو به يكي از ارتفاعات در شــمال منطقه گيلانغرب رفتيم. صبح زود بود. ما بر فراز يكي از تپه هاي مشرف به مرز قرار گرفتيم. پاسگاه مرزي در دست عراقيها بود. خودروهاي عراقي به راحتي در جادههاي اطراف آن تردد ميكردند.
ابراهيم كتابچه دعا را باز كرد. به همراه بچهها زيارت عاشورا خوانديم. بعد از آن در حالي كه با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه ميكردم گفتم: ابــرام جون اين جاده مرزي رو ببيــن. عراقيها راحت تردد ميكنند. بعد با
حسرت گفتم: يعني ميشه يه روز مردم ما راحت از اين جادهها عبور كنند و به شهرهاي خودشون برن!
ابراهيم انگار حواسـش به حرفهاي من نبود. با نگاهش دوردســتها را ميديــد! لبخندي زد و گفت: چي ميگــي! روزي ميياد كه از همين جاده مردم ما دسته دسته به كربلا سفر ميكنند!
در مسـير برگشت از بچه ها پرسيدم: اســم اين پاسگاه مرزي رو ميدونيد؟
يكي از بچه ها گفت: «مرز خسروي»
بيست سال بعد به كربلارفتيم. نگاهم به همان ارتفاع افتاد. همان كه ابراهيم بر فراز آن زيارت عاشورا خوانده بود!
گوئي ابراهيم را ميديدم كه ما را بدرقه ميكرد. آن ارتفاع درست روبروي منطقه مرزي خسروي قرار داشت. آن روز اتوبوسها به سمت مرز در حركت بودند، از همان جاده دسته دسته مردم ما به زيارت كربلا ميرفتند!#رفیق_خوب_حوراء
#شهید_گمنام
#شهید_ابراهیم_هادی
🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
🥀🥀🥀
🥀ابراهیم بعد از چند ماه به خانه آمد . سرتا پا خاکی و چشم هایش سرخ شده بود . به محض اینکه آمد ، وضو گرفت و رفت نماز بخواند .
گفتم : حاجی لااقل کمی استراحت کن ، بعد نماز بخوان .
گفت : با عجله آمدم که نماز اول وقتم از دست نرود .
این قدر خسته بود که احساس می کردم ، هر لحظه ممکن است در حال نماز از حال برود .
#شهید_محمدابراهیم_همت
#یاد_شهدا #راه_شهدا
🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra