eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
7.7هزار ویدیو
298 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری 💥 با هر کسی رفت و آمد نکن! علیه‌السلام ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️❤️🖤❤️✌️❁═┅┄
. ما را گناه محتاج این و آن کرد ... ورنه نان ما میداد فقط اباعبدالله حسین
سلامـ✋ عرض ارادت خدمت دوستان با وفای کانال 🍀💚🍀 عرض خوش آمد خدمت عزیزان تازه وارد ✌️💛✌️ به سنگر خودتون خوش اومدین ممنون ک هستین حضورتون باعث دلگرمی حقیر و ادامه بهتر کانال هست 🎈🌹❤️🌹🎈
02:02 الهی الهی الهی خودت میدونی خیلی وقته کمی تا قسمتی یا شاید بعضیا خیلی زیاد خوشیاشون ته نشین شده خودت اونارو بکش بالا و دلی شاد تنی سالم و آرامش نصیب بنده هات کن ناامید نیستیم خداجونا ولی دلتنگیم 🥀رفیق شهیدم🥀
...سلام خدای خوبم... روز خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّحمنِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿن بن ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا ❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن... 🏳 زیارتنامه "شهــــــداء" 🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... یادشهداباصلوات+وعجل‌فرجهم 🍀🌸🍀🌸🍀🌸 🔶رفیق شهیدم🔶 🕊🥀 رفیق شهیدم @Refighe_Shahidam313
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#سلام_امام_زمانم😍✋ بی تو دلمان خیر ندیده است بیا در لاک گناه خود خزیده است بیا هم بارش غصه هایمان
😍✋ خداڪند‌ڪه‌مرا‌با‌خدا‌ڪنی‌آقا ز‌قیدوبند‌معاصے‌جدا‌ڪنی‌آقا دعاۍ‌ما‌به‌در‌بسته‌میخورد،اۍ‌ڪاش خودت‌براۍ‌ظھورت‌دعاڪنی‌آقا💔 اݪسلام‌علیڪ‌یا‌بقیة‌اللھ..🍃❤️ تعجیل در ظهور و سلامتی مولا (عج) 5صلوا5+وعجل فرجهم اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️❤️🖤❤️✌️❁═┅┄
خنـده هاے دلنشین شهدا نشان از آرامــش دل دارد وقتے دلت با خـــدا باشد لبانت همیشه مےخنـــدد ... اگر با خدا نباشی هرچقدر هم شادی کنی آخرش دلت غمگین است.... آرامشی_از_جنس_شهدا🕊 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج سلام اهالی صبحتون شهدایی ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️❤️🖤❤️✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
سلام اهالی لحظه هاتون پر از سلامتی ✌️🍀✌️ عزیزی شخصی التماس دعا داشتن و بسبب بیماری همسر آرامش ندارن
بازگشت ب پیام قبل سلام اهالی🤚 روزمون بیگناه جمعه مون مبارک خوش اومدین ب سنگر رفیق شهیدم ممنون ک مارو برای تماشا انتخاب کردین ✌️🦋✌️ عزیزان امروز اس و متعلق ب امام‌زمان و فرستادن صلوات هم ثواب داره 😊✌️😊 لطفا همت و همکاری کنید ک این ختم هم تموم بشه ان شاءالله به حق امام زمان و نفسهای حقتون عزیزمون عزیزش سلامتی شونو بدست بیارن و آرامش نصیبشون بشه ب امید حاجت روایی همه بخصوص اعضای کانال بسم الله... تعداد صلواتهای هدیه تونو ب آیدی زیر ارسال کنید 🦋🦋❤️🦋🦋 @zahra_mab_62
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#ارسالی_از_کاربر لحظه وداع #شهید_یونس_پور_جلو با نازدانه اش 💔💔😔😔💔💔 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁
یونس پورجلو فرزند کربلایی موسی یکی از جوانان استان است که در تاریخ 29 دی ماه سال 1368 در بخش تشان دیده به جهان گشود که 5 خواهر و یک برادر دارد. این جوان خوزستانی پس از طی کردن تحصیلات مدرسه و دبیرستان در (ع) پذیرفته و در فارغ التحصیل شد.  پس از آن برای طی کردن مدارج علمی در سال 1393 در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کرد و در پذیرفته شد ولی به دلیل محدودیت‌های شغلی نتوانست ادامه تحصیل دهد. در صبح روز شنبه 31 شهریور ماه سال 1397 در رژه نیروهای مسلح در اهواز که به مناسبت هفته دفاع مقدس در برگزار شد، حضور داشت که هدف تیر کین قرار گرفت و به همراه 22 نفر دیگر از جمله و به رسید... ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🌹❤️🌹✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#پاسدار_شهید یونس پورجلو فرزند کربلایی موسی یکی از جوانان استان #خوزستان است که در تاریخ 29 دی ماه
ویژگی‌هایی که به یونس توفیق شهادت داد: همۀ اعمال و رفتار یونس، رنگ و اخلاص داشت، اصلاً اهل و و تملق نبود. و زلال و بود. از ویژگی‌های خاص این شهید بزرگوار این بوده که بسیار و با بود. قلب مهربان او تحمل آزرده خاطر کردن کسی را نداشت همواره تلاش می‌کرد رضایت دیگران را مدنظر بگیرد . در مقابل اگر از کسی آزرده خاطر می‌شد سکوت می‌کرد و می‌گذشت و می‌بخشید. بارها به‌خاطر اینکه کسی دل آزرده نشود، از رضایت خودش می‌گذشت. از ویژگی‌های منحصر به فرد این شهید بزرگوار این بود که مصداق بارز آیۀ «جاهدوا باموالکم و انفسکم» بود، اگرچه حقوق پردرآمدی نداشت اما همیشه و ماهانه اهل کمک و بخشش به دیگران بود. ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️💚❤️💚✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#خصوصیات_اخلاقی ویژگی‌هایی که به یونس توفیق شهادت داد: همۀ اعمال و رفتار یونس، رنگ #صداقت و اخلاص
از زبان مسئولان به وعده‌ها عمل کنند درخواستی از مسئولان کشور داریم که اتفاقاً دغدغۀ شهید عزیز هم بود و همیشه از این مسئله دردمند بود و آن اینکه: مسئولان به مشکلات و نیاز‌های مردم نجیب رسیدگی کنند. به وعده‌هایی که می‌دهند سریع عمل کنند. دشمن از همین مشکلات و بیکاری و بی‌آبی جهت جذب عناصر سست‌پایه تلاش می‌کند. باید به این مردم شریف که در تمامی شرایط سخت پای انقلاب و نظام ایستادند خدمت کرد تا کورسوی امید دشمنان ما به ناامیدی کامل تبدیل شود. خوزستان به تعبیر حضرت امام دینش را به انقلاب ادا کرد و همچنان در این مسیر خواهد بود و اینگونه حوادث هم آن‌ها را در این راه مصمم‌تر می‌کند، همانگونه که در مراسم پر شکوه تشییع این شهیدان آن را با صدای رسا به جهانیان اعلام کردند.» * بخشی از گفتگوی روزنامۀ جوان با مادر شهید. ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️❤️💚❤️✌️❁═┅┄
🎥 شستشو و تطهیر کردن گنبد حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین در آستانه ورود ماه حزن و اندوه محرم اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج 💔 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🖤❤️🖤✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🕊 🌿 💌 شُهــــــــــــدا محور عزت و ڪرامت همه ما هستند نہ برای امروز، بلکہ همیشه اینہا به دریاۍ واسعه خداوند سبحان اتصال‌یافتہ‌اند آنہا را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید فرزاندانتان را با نام آنہا و تصاویر آنہا آشنا کنید☘ #محرم 🌷🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️❤️🌹❤️✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🕊 🌿#کݪام_شهید 💌 شُهــــــــــــدا محور عزت و ڪرامت همه ما هستند نہ برای امروز، بلکہ همیشه اینہا به
🕊 نمی‌دانم چه حڪمتی در خونِ شهید نهفته🌷 گویی عِطر وجودش دنیا را احاطه می‌ڪند🌷 فرقی ندارد از ڪدام شهر و به ڪدام زبانی🌷 مهم آن است ڪه ڪشته شده در راه حسینی🌷 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🦋⚫️🦋✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🕊 نمی‌دانم چه حڪمتی در خونِ شهید نهفته🌷 گویی عِطر وجودش دنی
شھادت دَرد دآرد درد ڪشتن لذت...🍃 دردگذشتن ازدلبستگےها قبل از اینڪه با دشمن بجنگے باید با نفست بجنگے|| °•شهآدت را به اَهلِ درد میدهند•°🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️🌹❤️🌹✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
شھادت دَرد دآرد درد ڪشتن لذت...🍃 دردگذشتن ازدلبستگےها قبل از اینڪه با دشمن بجنگے باید با نفست بجنگے|
🕊 همه‌ی‌ ما باید‌ برویم‌ که . . ‌‌انا‌ لله‌ و‌ انا الیه‌‌ راجعون‌ فقط‌ چگونه‌ رفتن‌مهم‌ است‌ و‌‌ با‌ چه‌ توشه‌ای‌ رفتن . .😔 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️❤️🖤❤️✌️❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#رمان_یک_فنجان_چای_با_خدا #یک_فنجان_چای_با_خدا #رمان_هشتم #رمان به قلمـ✍ زهرا اسعد بلند دوست #قسمت
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 103: خاطراتِ اولین دیدارش در این اتاق مقابل چشمانم سبز شد.. بیهوشی.. تصویر تار این جوان.. بیمارستان.. سرطان.. نجوایِ قرآن.. خانه.. آینه.. اولین تماشایِ صورت بعد از شیمی درمانی.. قفل شدنِ در اتاق.. شکستنِ آینه.. قصد خودکشی.. شکسته شدنِ در.. ورود حسام.. درگیری.. خون.. زخم رویِ سینه اش.. راستی چه بر سر کلید این اتاق آورده بود؟ ( کلید اتاقمو چیکار کردی؟؟ ) گوشه ابرویش را خاراند ( پیش منه.. ) ابرو در هم کشیدم و دست جلو بردم ( پسش بده.. ) لبهایِ متبسمش را در هم تنید ( جاش پیش من امنه.. نگران نباشید..) این مرد زیادی از خود متشکر نبود؟؟ وقتی صدای نفسهای عصبی و بلندم را شنیدم، لبخندش کش آمد ( قول نمیدم اما شاید دفعه ی بعد که اومدم آوردم براتون.. البته به این شرط که دیگه هوس نکنید درو قفل کنید و خودتونو زندانی..) داشت یادآوری میکرد.. تمام خاطرات آن روز را.. گفت دفعه ی بعد؟؟ یعنی باز هم قصد حضور و عذابم را داشت؟؟ دندانهایم را از شدت خشم بر هم ساییدم و خواستم فریاد بزنم که دستانش را به نشانه ی تسلیم بالا آورد ( باشه.. باشه.. حرف بزنیم؟؟) این جوان مذهبی چه حرفی با یک دختر نامحرم داشت؟ ( حرف زدن با نامحرم مشکل شرعی نداره احیانا؟؟ برااادر… ) کمی با کنایه حرف زدن که ایرادی نداشت. دستی به محاسنش کشید و مکث کرد ( اگه واسه خاستگاری باشه.. نه.. خواهرِ، دانیال.. ) چشمانم گرد شد.. او چه گفت؟؟ خواستگاری؟؟ از کدام خواستگاری حرف میزند.. همان که به شیوه ی مذهبی هایِ ایرانی از طریق مادرش بیان شد؟؟ همان که فاطمه خانم آبِ پاکی را رویِ دستانم ریخت که مریضم.. که پسرش، تک فرزندست.. که آرزوها دارد برایش.. نمیدانستم چه بگویم.. فقط تواناییِ سکوت را داشتم و بس.. و او اینبار پر از جدیت کمر صاف کرد (وقتی از علاقم به شما با مادر صحبت کردم، شوکه شدن و مخالفت کردن. البته دلایل مادرانه ی خودشونو داشتن که واسه من قانع کننده نبود. پس باهاشون حرف زدم. از عمری که دستِ خداست گفتم تا برگی که اگه بالاسری نخواد از درخت نمیوفته. ظاهرا قانع شدن و قبول کردن تا بیان واسه صحبت با شما. اومدن. و بهم گفتن که شما مخالفت کردین. خب منم فکر کردم که یه “نه” قاطعانست.. و کلا به ازدواج با آدمی مثله من فکر هم نمیکنید.. دروغ چرا؟؟ ناراحت بودم، خیلی زیاد.. اما نه به این خاطر که غرورم خورد شده، نه.. به این دلیل که واقعا فکر و دلم رو مشغول کرده بودین.. ولی من شبیه خودمو اعتقاداتم فکر میکنم و نمیتونستم هروز یه شاخه گل بگیرم دستمو با حرفهایِ صد من یه غاز دلتونو ببرم که جواب مثبت بگیرم. توکل کردم به خدا که هر چی خیره، که زور که نیست، خب سارا خانووم از تو خوشش نمیاد.. و مدام خودمو با این حرفا مثلا، آروم میکردم.. ولی نمیشد.. تا اینکه دیشب مامان اومدم اتاقمو سیر تا پیاز ماجرا رو با چشم گریون، برام تعریف کرد.. اینکه چه چیزهایی گفته و چه درخواستی کرده..) دلیلِ تغییرِ عقیده ی فاطمه خانم برایِ معما شد (چرا.. چرا مادرتون همه چیزو گفت؟؟) پنجه هایش را در هم گره زد ( خب شاید حرفی که میزنم به نظرتون کمی جهان سومی بیاد.. اما ما به بهشون اعتقاد داریم.. مادر میگن، چند شبِ پدرِ شهیدمو خواب میبینن که ازشون رو برمیگردونن و ناراحتن.) مذهبیا دنیایشان فرایِ باورهایِ زمینی ست.. و چقدر پدرِ این جوانِ با حیا، با دلم راه آمد.. ادامه دارد.. رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹