eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
8.6هزار ویدیو
303 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
بسمـِ ‌ربـِّ الشهدا این درد را به سینه مرهم دوا نباشد تنها شفای قلب بیمار من تو باشی... #قهرمان_م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کِ مرا خوانده ای راه نشانم بده... 😔😔 داداش کمکمون پل ارتباطی بین ما و خدایی تو بهش بگو ک دلمون چقد پرِ غصه اس غصه مون زمینی و معنوی نیستا... غصه مون از غم آدماس ... از دلامون ک داره میره سمت بیراهه... از گرفتاری هایی ک خودمون برا خودمون درست کردیم... از مشغولیتهایی ک باعث شد از خدا و اهل و بیت و شما دور شیم... و و و... جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ ❀❀ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
سَلام‌بر‌ابرٰاهیٓم ۱ 📚 …حلال‌مشڪلات… بہ‌روایت‌یڪی‌ا‌ز‌دوستان‌شھید از پيامبر ســؤال شــد: کداميــک
سلام‌‌ بر‌ابراهیم ۱📚 ظاهر‌ساده جمعی‌از‌دوستان‌شهید‌ در ایام ابتدای جنگ ، ابراهیم الگوی بسیاری از بچه های رزمنده شده بود . خیلی ها به رفاقت با او افتخار می کردند . اما او همیشه طوری رفتار می کرد تا کمتر مطرح شود . مثلاً به لباس نظامی توجهی نداشت ، پیراهن بلند و شلوار کردی می پوشید . تا هم به مردم محلی آنجا نزدیک تر شود ، هم جلوی نفس خود را گرفته باشد . ساده و بی آلایش بود . وقتی برای اولین بار او را دیدیم فکر کردیم که او خدمتکار و ... برای رزمندگان است . اما مدتی که گذشت به شخصیت او پی بردیم . ابراهیم به نوعی ساختار شکن بود . به جای توجه به ظاهر و قیافه ، بیشتر به فکر باطن بود . بچه ها هم از او تبعیت می کردند ... جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ ❀❀ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
‍ بہ نام #الله . با #زندگے دیگران بازی نڪنیم😔 . اون دنیا وقتے #نامه_اعمال رو نگاه میڪنے چیزایے میبی
چادر زینب روایت می کند... حفظ عفت را حکایت میکند... روز محشر از زنان بد حجاب... ☘حضرت زینب شکایت می کند... جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ ❀❀ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀
حضرت موسی در مناجات با خدا عرض کرد: پروردگارا ! کدام آفریده‌ات را بیشتر دوست می‌داری؟ فرمود: آن کس را که چون محبوبش را از او بگیرم با من آشتی باشد ... جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ ❀❀ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
وقتی بحثمان می شد من نمی توانستم خودم را کنترل کنم. یکسره غر میزدم و با عصبانیت می گفتم تو مقصری. ت
قبل از آشنایی با محمدجواد بهمراه خانوادم به زیارت حضرت زینب (س) مشرف شدم💛 روبروی گنبد با بی بی درددل کردم ازش خواستم بهم همسری بده که به انتخاب خودش باشه❣ البته اون روزها نمی دونستم حضرت هدیه ویژه ای درنظرگرفته برام و قراره از سربازای خودش روزیم کنه😍 بعد از سفر محمدجواد به خواستگاریم اومد،از کوچکی روی پای خودش وایستاده بود ،از دسته گل خواستگاری تا تمام هزینه های عروسی رو خودش پرداخت کرد👌 بعد از اون شروع به ساختن منزلمون کرد همین منزلی که خانه من و فرزندانم است. سرپناهی که ستون هایش را از دست داد😞 تک تک مصالح،کاشی ها،طرح و نقشه ساختمان همه اش به سلیقه خودم بود☺️محمدجواد می گفت خونه خودته،قراره تو اینجا بمونی نه من‌‌‌... آری ...همسر من بی تو در این خانه روزها را شب می کنم تنها به شوق دیدار تو در زمان ظهور امام زمان عج💚🥺 🌷به روایت همسر شهید محمدجواد قربانی💫 جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ ❀❀ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
⚫️ ویژه برنامه با کاروان عشق ⚜ #داستان سفر امام حسین (ع)به کوفه و تمامی حوادث و اتفاقات تا شهادت
⚫️ ویژه برنامه با کاروان عشق ⚜ سفر امام حسین (ع)به کوفه و تمامی حوادث و اتفاقات تا شهادت (ع) و یاران باوفایش... ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁🖤➰🥀➰🖤❁═┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
⚫️ ویژه برنامه با کاروان عشق ⚜ #داستان سفر امام حسین (ع)به کوفه و تمامی حوادث و اتفاقات تا شهادت
📕⚫️📕⚫️📕 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ 🔸اكنون مشك پر شده است. آن را به دوش راست مى اندازد و حركت مى كند. 💠نگاه كن! هزاران گرگ سر راه او قرار گرفته اند. عبّاس نگاهى به آنها مى كند و در مى يابد كه هدف دشمن، مشك آب است. چهار هزار نفر در مقابلش ايستاده اند آب به خيمه ها نرسد، عبّاس مى خواهد آب را به خيمه ها برساند. فرياد مى زند: "مناز مرگ نمى ترسم. من سپر جان حسينم! من ساقى تشنگان كربلايم". عبّاس به سوى خيمه ها به سرعت باد پيش مى تازد، تا زودتر آب را به خيمه ها برساند. 🔰سپاه كوفه او را محاصره مى كنند. يك نفر با هزاران نفر روبرو شده است. عبّاس بايد هم مشك را از خطرِ تيرها حفظ كند و هم شمشير بزند و سپاه را بشكافد. او شمشير مى زند، سپاه كوفه را مى شكافد، مى رزمد، مى جنگد و جلو مى رود. ده ها نفر را به خاك و خون مى نشاند. نگاه او بيشتر به سوى خيمه ها است و به مشك آبى كه در دست دارد، مى انديشد. او بيشتر به فكر مشك آب است تا به فكر مبارزه. او آمده است تا آب براى كودكان ببرد، على اصغر تشنه است! 🌴در اين كارزار شمشير و خون، شمشير نَوْفل به دست راست عبّاس مى نشيند. بى درنگ شمشير را به دست چپ مى گيرد و به مبارزه ادامه داده و فرياد مى زند: "به خدا قسم، اگر دست مرا قطع كنيد من هرگز از حسين، دست بر نمى دارم". خون از دست عبّاس جارى است. او فقط به فكر اين است كه هرطور شده آب را به خيمه ها برساند. اكنون عبّاس با دست چپ شمشير مى زند! لشكر را مى شكافد و جلو مى رود امّا اين بار شمشير حَكَم بر دست چپ او مى نشيند. ⚜دست چپ سقّاى كربلا نيز قطع مى شود، امّا پاهاى عبّاس كه سالم است. اكنون او با پا اسب را مى تازاند، شايد بتواند به خيمه ها برسد امّا افسوس...! در اين ميان تيرى به مشك آب اصابت مى كند و اين جاست كه اميد عبّاس نا اميد مى شود. آب ها روى زمين مى ريزد. او ديگر آبى با خود ندارد، پس چگونه به خيمه ها برگردد؟ 💠گرگ هايى كه از صبح تا كنون در دل كينه او را داشتند، دورش جمع مى شوند. آرى، همين عبّاس بود كه چند بار از فرات آب برد. تيرى به سينه او اصابت مى كند و نامردى، عمود آهن به سر او مى زند. عبّاس روى زمين مى افتد و صدايش بلند مى شود: "اى برادر! مرا درياب". ✨نگاه كن! اكنون سـرِ عبّاس بر زانوى امام حسين(ع) است و اشك در چشم او. اين صداى امام است كه با برادر خود سخن مى گويد: "اكنون كمر من شكست، عبّاسم". آرى! عبّاس پشت و پناه حسين بود و با رفتن او ديگر امام حسين(ع)، تنهاى تنها شد. صداى گريه امام آن چنان بلند است كه كسى تا به حال گريه او را اين گونه نديده بود. ⚫️ 📕⚫️ ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️📕⚫️📕
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
📕⚫️📕⚫️📕 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ 🔸اكنون مشك پر شده است. آن را به دوش راست مى اندازد و
📕⚫️📕⚫️📕 ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️ ⚫️ ✅امام، غريبانه، تنها و تشنه در وسط ميدان ايستاده است. از پشت پرده اشكش به يارانِ شهيد خود نگاه مى كند. همه پر كشيدند و رفتند. چه با وفا بودند و صميمى! طنين صداى امام در دشت مى پيچد: "آيا يار و ياورى هست تا مرا يارى كند؟" هيچ جوابى نمى آيد. كوفيان، سرِ خود را پايين گرفته اند. آرى! ديگر هيچ خداپرستى در ميان آنها نيست. اينان همه عاشقان دنيا هستند! ⚜نگاه كن! سپاه كوفه گريه مى كنند. آخر شما چه مردمى هستيد كه بر غريبى حسين اشك مى ريزيد. آخر اين چه معمّايى است؟ غربت امام، آن قدر زياد است كه دل دشمن را هم براى لحظاتى به درد آورده است. نمى دانم براى چه امام به سوى خيمه ها برمى گردد. صداى "آب، آب" در خيمه ها پيچيده است. همه، تشنه هستند، امّا اين دشت ديگر سقّايى ندارد. خداى من! شيرخوار حسين از تشنگى بى تاب شده است. امام، خواهر را صدا مى زند: "خواهرم، شيرخواره ام را بياوريد". 💠على اصغر، بى تاب شده است. زينب او را از مادرش رباب مى گيرد و در آغوش مى فشارد و روى دست برادر قرار مى دهد. امام شيرخوار خود را در آغوش مى گيرد، او را مى بويد و مى بوسد: "عزيزم! تشنگى با تو چه كرده است". امام حسين(ع)، على اصغر را به ميدان مى برد تا شايد از دل سنگ اين مردم، چشمه عاطفه اى بجوشد! شايد اين كودك سيراب شود! او طاقت ديدن تشنگى على اصغر را ندارد. اكنون امام در وسط ميدان ايستاده است. در دور دست سپاه، همه از هم مى پرسند كه حسين(ع) چه چيزى را روى دست دارد. آيا او قرآن آورده است؟ امام فرياد برمى آورد: "اى مردم! اگر به من رحم نمى كنيد، به كودكم رحم كنيد". 🔻عمرسعد با نگرانى، سپاه كوفه را مى بيند كه تاب ديدن اين صحنه را ندارند. آرى! امام حجت ديگرى بر كوفيان آشكار مى كند. على اصغر با دستان كوچكش بر همه قلب ها چنگ زده است. چه كسى به اين صحنه پايان خواهد داد؟ سكوت است و سكوت! ناگهان حَرْمَله تيرى در كمان مى گذارد. او زانو مى زند. سپاه كوفه با همه قساوتى كه در دل دارند چشمانشان را مى بندند و تير رها مى شود. 🔹خداى من چه مى بينم، خون از گلوىِ على اصغرمى جوشد. اينك اين صداى گريه امام است كه به گوش مى رسد. نگاه كن! اين چه صحنه اى است كه مى بينى؟ امام چه مى كند؟ او دست خود را زير گلوىِ على اصغر مى گيرد و خون او را به سوى آسمان مى پاشد. همه، از اين كار تو تعجّب مى كنند. اشك در چشم دارى و خون فرزند به سوى آسمان مى پاشى. تو نمى گذارى حتّى يك قطره از خون على اصغر به زمين بريزد. 🔸صدايى ميان زمين و آسمان طنين مى اندازد: "اى حسين! شيرخوار خود را به ما بسپار كه در بهشت از او پذيرايى مى كنيم". ● ادامه دارد... ⚫️ 📕⚫️ ⚫️📕⚫️📕 📕⚫️📕⚫️📕
1603276551-ali-fani-12.mp3
7.8M
با صدای استاد فانی🌹 لطفا این دعا رو در حق خودمون و بقیه بخونیم و دریغ نکنیم که ان شاءالله به امید تعجیل در و گره گشای مشکلات همه مون باشه ان شاءالله... 🤲💔🤲 پیشنهاد میکنیم که هرروز در منزل پخش کنید ان شاءالله با خلوص نیت ب امید فرج و گشایش در کارها و نابودی کرونا و آرامش قلبها 😔🥀😔 جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انتشار بخشی از تصاویر حضور معظم در خط مقدم جبهه به مناسبت سالگرد آغاز هفته جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا 🥀 صلوات +وعجل فرجهم✌️ ❀❀ رفیق شهیدم 🕊 ❀❀