eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
7.2هزار ویدیو
296 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود رفیق‌شهیدمْ‌یه‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ حرفتو👇بزن https://daigo.ir/secret/67889490 جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر ✌️💛✌️
مشاهده در ایتا
دانلود
🚫🔴 قبل از ۴ ماهگی هم قتل‌نفس است!!! 🚫 رئیس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت: تلقی عمده جامعه بر این است که اگر جنین زیر ۴ ماه سن داشته باشد؛ سقط کردن او اشکالی ندارد. اما جنین از زمان لانه‌گزینی در رحم مادر دارای حیات است و سقط جنین زیر ۴ ماه هم مساوی با قتل فرزند است..💔 برای پزشکانی که جرم سقط جنین را مرتکب می‌شوند علاوه بر جرایم عمومی، ابطال پروانه پزشکی انجام می‌شود.. ❌ اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
💫 👈🏻(8) ✅ یار امام صادق (ع)پابرهنه در میان آتش 📣ماءمون رقى نقل مى كند: 🦋روزى خدمت امام صادق علیه السلام بودم ، سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام كرده ، نشست . آن گاه عرض كرد: 🌕 یابن رسول الله ، امامت حق شماست زیرا شما خانواده راءفت و رحمتید، ❔❕ از چه رو براى گرفتن حق قیام نمى كنید، در حالى كه یكصدهزار تن از پیروانتان با شمشیرهاى بران حاضرند در كنار شما با دشمنان بجنگند! 💚 امام فرمودند: ✨- اى خراسانى ! بنشین تا حقیقت بر تو آشكار شود. 🔆به كنیزى دستور دادند، ♨️تنور را آتش كند. بلافاصله آتش تنور افروخته شد، به طورى كه شعله هاى آن ، قسمت بالاى تنور را سفید كرد. 👌به سهل فرمود: - اى خراسانى ! برخیز و در میان این تنور بنشین ! 📌خراسانى شروع به عذر خواهى كرد و گفت : - یابن رسول الله ! مرا به آتش نسوزان و از این حقیر بگذر! 🤍 امام فرمود: - ناراحت نباش ! تو را بخشیدم . در همین هنگام ، هارون مكى ، در حالى كه نعلین خود را به دست گرفته بود، با پاى برهنه وارد شد و سلام كرد. 💟امام پاسخ سلام او را داد و فرمود: - نعلین را بیانداز و در تنور بنشین ! هارون نعلینش را انداخت و بى درنگ داخل تنور شد! امام با خراسانى شروع به صحبت كرد و از اوضاع بازار و خصوصیات خراسان چنان سخن مى گفت كه گویا سال هاى دراز در آنجا بوده اند. سپس از سهل خواستند تا ببیند وضع تنور چگونه است . سهل مى گوید، بر سر تنور كه رسیدم ، دیدم هارون در میان خرمن آتش دو زانو نشسته است . همین كه مرا دید، از تنور بیرون آمد و به ما سلام كرد. ❣ امام به سهل فرمود: در خراسان چند نفر از اینان پیدا مى شود⁉️ عرض كرد: - به خدا سوگند! یك نفر هم پیدا نمى شود. آن جناب نیز فرمودند: ✌️آرى ! به خدا سوگند! یك نفر هم پیدا نمى شود. اگر پنج نفر همدست و همداستان این مرد یافت مى شد، ما قیام مى كردیم . بحار، ج 47، ص  اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Quran-page-141.mp3
2.53M
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ✨ یا ارحم الراحمین ✨ 📢 هر روز بخوانیم به نیت یک شهید شهید امروز نبی الله مومنی ازندریانی 📖 صفحه ۱۴۱ 🔹 صفحه صد و چهل و یک قرآن کریم، سوره مبارکه الأنعام با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
🔹 امروز؛ صفحه صد و چهل و یک قرآن کریم سوره مبارکه الأنعام رو هدیه می‌کنیم به شهید نبی الله مومنی ازندریانی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 نام : نبي الله نام خانوادگی: مومني تاریخ تولد : ۱۳۲۷/۰۱/۰۹ شغل : آرايشگر تاريخ شهادت : 20/6/1361 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 در سال 1327 در شهر در خانواده ای متدين متولد شد . تحصيلات ابتدايي اش را در زادگاهش به پايان برد و سپس به اتفاق خانواده به تهران عزيمت کرد . در تهران به سبب مضيقه هاي مالي مجبور به ترک تحصيل گرديد و از آنجا كه پدرش پير خانه نشين شده بود و او مي بايست معاش پدر و مادر و خواهر و بردارش را تأمين نمايد در يک سلماني به کار پرداخت . در دوران انقلاب با شركت در راهپيمايي ها و توزيع نوارهاي امام (ره) فعالانه نقش خود را ايفاء مي كرد. عاقبت در روز شنبه بيستم شهريور 1361 حوالي ساعت 11:30 دو نفر از تروريستهای منافق که از قبل محل کار شهيد را شناسايي کرده بودند به قصد ترور شهيد به آن محل مي روند و با شليک چند گلوله و منفجر ساختن مغازه سلماني ، او را به شهادت مي رسانند ... اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
🖤🖤🖤🖤 دختر خانمی روی تابوت یکی از شهدای غواص نوشته بود: «پدرم را قانع کن بپوشم»... 🖤🖤🖤🖤 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
يه مذهبـی بایدبدونه‌که‌رفیق‌شهـیدداشتـن، فقـط‌واسـه‌ی‌خوشگلـی‌پروفـایل‌نیـست ! بایدیادبگیره‌حـرف‌وعمل‌شـهید‌رو‌توزندگیش‌پیاده‌کـنه؛ وگرنـه‌ازرفـاقت ، چیـزی‌نفهمیده . ‌. . ! ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 ••{﷽}•• در مـحضـر شـہـــ🌹ــدا🕊 🦋 شـهید ابـراهــیم هــادۍ هـمراه بـا جـمعی از دوسـتان♥️🔗 بــرادر شــهیدم🕊 🦋✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋 قهرمان من برادر شهیدم رفیق آسمانی من سرباز آقا امام زمان اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°🌸°•-꧂❁•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☆ با کــاروان عــشـق☆ ● برنامه پنجاه و دوم (آخرین قسمت) 🍃شب است و همه مردم شهر در خواب هستند، امّا كنار قصر يزيد كاروانى آماده حركت است. يزيد دستور داده است تا خاندان پيامبر در دل شب و مخفيانه از شام خارج شوند. او نگران است كه مردم شام بفهمند و براى خداحافظى با اين خانواده اجتماع كنند و بار ديگر امام سجّاد(ع) سخنرانى كند و دروغ هاى ديگرى از يزيد را فاش سازد. آن روزى كه مردم به اين كاروان فحش و ناسزا مى گفتند، يزيد در روز روشن آنها را وارد شهر كرد و مدت زيادى آنها را در مركز شهر معطّل نمود، امّا اكنون كه مردم شهر اين خاندان را شناخته اند، بايد در دل شب، سفرشان آغاز شود. اكنون يزيد نزد اُمّ كُلثوم، دختر على(ع)، مى رود و مى گويد: "اى امّ كُلْثوم! اين سكّه هاى طلا براى شماست. اينها را در مقابل سختى ها و مصيبت هايى كه به شما وارد شده است، از من قبول كن". 🔰صداى اُمّ كلثوم سكوت شب را مى شكند: "اى يزيد! تو چقدر بى حيا و بى شرمى! برادرم حسين را مى كشى و در مقابل آن سكّه طلا به ما مى دهى. ما هرگز اين پول را قبول نمى كنيم". يزيد شرمنده مى شود و سرش را پايين مى اندازد و دستور حركت مى دهد. كاروان، شهر شام را ترك مى كند، شهرى كه خاندان پيامبر در آنجا يك ماه و نيم سختى ها و رنج هايى را تحمّل كردند. ⏺كاروان به حركت خود ادامه مى دهد. مهتاب بيابان را روشن كرده است. هنوز از شام فاصله زيادى نگرفته ايم. نُعمان همراه كاروان مى آيد. يزيد به او توصيه كرده است كه با اهل كاروان مهربانى كند و هر كجا كه خواستند آنها را منزل دهد. ــ اى نُعمان! آيا مى شود ما را به سوى عراق ببرى. ــ عراق براى چه؟ ما قرار بود به سوى مدينه برويم. ــ ما مى خواهيم به برويم. خدا به تو جزاى خير بدهد ما را به سوى كربلا ببر. نُعمان كمى فكر مى كند و سرانجام دستور مى دهد كاروان مسير خود را به سوى عراق تغيير دهد. شب ها و روزها مى گذرد و تا كربلا راهى نمانده است. اين جا سرزمين كربلاست! همان جايى كه عزيزانمان به خاك و خون غلتيدند. هنوز صداى غريبانه حسين به گوش مى رسد. كاروان سه روز در كربلامى ماند و همه براى امام حسين(ع) و عزيزانشان عزادارى مى كنند. سه روز مى گذرد و اكنون هنگام حركت به سوى مدينه است. 🔺كاروان آرام آرام به سوى مدينه مى رود. شب ها و روزها سپرى مى شود. نزديك مدينه، امام سجّاد(ع) دستور توقّف مى دهد و سراغ بَشير را مى گيرد، وقتى بشير نزد امام مى آيد، امام به او مى فرمايد: ــ اى بشير! پدر تو شاعر بود، آيا تو هم از شعر بهره اى برده اى؟ ــ آرى! اى پسر رسول خدا! ــ پس به سوى شهر برو و مردم را از آمدن ما با خبر كن. بَشير سوار بر اسب خود مى شود و به سوى مدينه به پيش مى تازد. امام سجّاد(ع)دستور مى دهد تا خيمه ها را برپا كنند و زنان و بچّه ها در خيمه ها استراحت كنند. ☑️حتماً به ياد دارى كه اين كاروان در دل شب از مدينه به سوى مكّه رهسپار شد. امام سجاد(ع) ديگر نمى خواهد ورود آنها به مدينه مخفيانه باشد. ايشان مى خواهد همه مردم باخبر بشوند و به استقبال اين كاروان بيايند. مردم مدينه از شهادت (ع) باخبر شده اند. ابن زياد روز دوازدهم پيكى را به مدينه فرستاد تا خبر كشته شدن امام حسين(ع) را به امير مدينه بدهد. دوستان خاندان پيامبر در آن روز گريه ها كردند و ناله ها سر دادند، امّا آنها از سرنوشت اسيران هيچ خبرى ندارند. 🔸به راستى، آيا يزيد آنها را هم شهيد كرده است؟ همه نگران هستند و منتظر خبراند. ناگهان از دروازه شهر اسب سوارى وارد مى شود و فرياد مى زند: "يا أهلَ يَثْربَ لا مقامَ لَكُم"; "اى مردم مدينه، ديگر در خانه هاى خود نمانيد". همه با هم مى گويند چه خبر است؟ مردم از زن و مرد، پير و جوان، در مسجد پيامبر جمع مى شوند، اى مرد! چه خبرى دارى؟ او به مردم مى گويد: "مردم مدينه! اين امام سجّاد(ع) است كه با عمه اش زينب و خواهرانش در بيرون شهر شما منزل كرده اند". 🔹همه مردم سراسيمه مى دوند. داغ حسين(ع) براى آنها تازه شده است. غوغايى برپا مى شود. بَشير مى خواهد به سوى (ع)برگردد، امّا مى بيند همه راه ها بسته شده و ازدحام جمعيّت است. بنابراين از اسب پياده مى شود و پياده به سوى خيمه امام سجّاد(ع)مى رود. چه قيامتى برپا شده است! بَشير وارد خيمه امام سجّاد(ع) مى شود. امام را مى بيند در حالى كه اشك مى ريزد و دستمالى در دست دارد و اشك چشم خود را پاك مى كند. ⚫️مردم به خدمت او مى رسند و به او تسليت مى گويند. صداى گريه و ناله از هر سو بلند است 🍃امام مى خواهد براى مردم سخن بگويد. همه مردم ساكت مى شوند. پايان اين سفر رسيده است، پس بايد چكيده و خلاصه اين سفر براى تاريخ ثبت شود: "من خدا را به خاطر سختى هاى بزرگ و مصيبت هاى دردناك و بلاهاى سخت شكر و سپاس مى گويم".
مردم مدينه متعجب اند. به راستى، اين كيست كه اين چنين سخن مى گويد؟ او با چشم خود شهادت پدر،برادران، عموها و... را ديده است. او به سفر اسارت رفته است و آب دهان انداختن اهل شام به سوى خواهرانش را ديده است، امّا چگونه است كه باز را شكر مى كند؟ ✅آرى! تاريخ مى داند كه امام خدا را شكر مى كند. زيرا اين كاروان پيش از بازگشت به مدينه توانسته است اسلام را در سرزمين شام زنده كند. آرى! اين كاروان ابتدا به كربلا رفت و خون هاى زيادى را در راه دين نثار كرد. سپس با وجود رنج ها و سختى ها رهسپار شام شد تا دين پيامبر را از مرگ حتمى نجات دهد. آيا نبايد خدا را شكر كرد كه اسلام نجات پيدا كرده است؟ ❌دينى كه پيامبر براى آن، بسيار خونِ دل خورده بود، بار ديگر زنده شد. خون حسين(ع)، تا روز قيامت درخت اسلام را آبيارى مى كند. يزيد به خاطر كينه اى كه از پيامبر و خاندان او به دل داشت، مى خواست اسلام را ريشه كن كند. او قصد داشت به عنوان خليفه مسلمانان، ضربه هاى هولناكى را به اسلام بزند و اين امام حسين(ع) بود كه با قيام خود اسلام را نجات داد. آرى! تا زمانى كه صداى اذان از گلدسته ها بلند است، (ع) پيروز است. 💢گوش كن! اكنون امام سجاد(ع) آخرين سخنان خود را بيان مى فرمايد: اى مردم! پدرم، امام حسين(ع) را شهيد كردند. خاندان او را به اسارت گرفته و سر او را به نيزه كردند و به شهرهاى مختلف بردند. كدام دل مى تواند بعد از شهادت او شادى كند. هفت آسمان در عزاى او گريستند. همه فرشتگان خداوند و همه ذرّات دنيا بر او گريه كردند. ما را به گونه اى به اسارت بردند كه گويى ما فرزندان قوم كافريم! شما به ياد داريد كه پيامبر چقدر سفارش ما را به امّت خود مى نمود و از آنها مى خواست كه به ما محبّت كنند. به خدا قسم، اگر پيامبر به جاى آن سفارش ها، از امّت خود مى خواست كه با فرزندان او بجنگند، امّت او بيش از اين نمى توانستند در حق ما ظلم كنند. 💠اين چه مصيبت بزرگ و جان سوزى بود كه امّتى مسلمان بر خاندان پيامبرشان روا داشتند؟ ما اين مصيبت ها را به پيشگاه خدا عرضه مى كنيم كه او روزى انتقام ما را خواهد گرفت. سخن امام به پايان مى رسد و پيام مهم او براى هميشه در تاريخ مى ماند. مردم مدينه به ياد دارند كه پيامبر چقدر نسبت به فرزندانش سفارش مى كرد. آنها فراموش نكرده اند كه پيامبر همواره از مردم مى خواست تا به فرزندان او عشق بورزند. ✔️به راستى، امّت اسلام بعد از رسول خدا با فرزندان او چگونه رفتار كردند؟ آخرين سخن امام نيز، اشاره به روزى دارد كه انتقام گيرنده خون امام حسين(ع)خواهد آمد. آرى! او روزى خواهد آمد. بياييد من و شما هم براى آمدنش دعا کنیم پایان اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
حضرت زینب فرمودن! چیزی جز زیبایی ندیدم... بله واقعاً این داستان چیزی جز زیبایی نبود... 😭😭😭 چندین ساله گذشته و اکنون منتقم خون و مادرمون مادر مهربان.س. منتظره تا ما سربازی خودمون رو اعلام کنیم تا کی غفلت ؟! کاش به خودمون بیایم! 😔😔😔 خدایا مارو از یاران و سربازان واقعی امام زمان جانمون قرار بده و نگه دار 🤲🤲🤲 ✍ سرباز خدا 🍂 اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
تلنگرانه📎 بچـهِ‌مذهبی‌ویتـرینِ‌اسلـامه‌ چـه‌خـوشش‌بیـاد‌چـه‌نیـاد! شـاید‌بـا‌یـه‌رفتـاری‌یکـی‌رو‌عـاشق‌اسـلام‌کنیـم و‌شـاید‌بـا‌یـه‌رفتـاری‌یکـی‌کلـاً‌بگـه‌ مـن‌از‌مـذهبی‌هـا‌بـدم میـاد رفقا مراقب باشیم! اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•
وضعیت 📲 سخن بزرگان ✨ علامه حسن زاده آملی: دو چیز باعث تاریکی قلب و بی حالی در عبادت می شود: 1⃣ زیاد حرف زدن با 2⃣ زیاد خوردن اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💚⃞🌿️ جهت تعجیل در فرج آقا و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 •❁꧁-•°☘🥀☘°•-꧂❁•