💢هیئت حاج مهدی سلحشور یا هیئت صافکار سرکوچه؟
دیشب در قم قصد هیئت فاطمیون کردم.هیئت حاج مهدی سلحشور که خدا بر عمرشان بیفزاید.اول خیابان‌مان که رسیدم، دیدم صافکاری سر خیابان جمع کرده و دهه محرم تبدیل به خیمه‌گاه سیدالشهدا شده است.همانجا ماشین را بغل زدم و هیئت امشبم را تغییر دادم.
از همان ورودی هیئت مشخص بود که تفاوت‌های ظاهری مهم و زیادی با هیئت حاج مهدی سلحشور دارد.
نمونه‌اش مردی که در ورودی هیئت ایستاده بود و امور را مدیریت میکرد.مردی با سبیل پر پشت و بلند و ریش‌های اصطلاحاً سه تیغ کرده که بعد فهمیدم مسئول هیئت است.کمی ظاهرش با مسئول هیئت‌های معمول متفاوت بود.
شاهد مثال دیگر تمثال‌های ائمه بود که بر در و دیوار هیئت خودنمایی میکرد.و ما شاید نپسندیم.
هیئت پر از نوجوان‌هایی بود که سروصدایشان اجازه شنیدن سخنان سخنران را نمیداد.اما هیچ اشکالی ندارد.بچه‌ها باید در فضای هیئت باشند.صرف حضور در فضای هیئت سازنده است.نوجوان هایی که موقع سینه‌زنی لخت شده بودند و بعضی‌شان اندام‌شان را به دوستشان نشان میدادند.
ظاهر عزاداران هم حاکی از وضعیت نسبتا نامطلوب محله بود.نیازی به توضیح ندارد.
اما غیرت در چشمانشان موج می‌زد.نمونه‌اش آنکه در روضه هرگاه مداح به نام بانوان کربلا میرسید،همه خودزنی می‌کردند.
خلاصه اینکه شاید این هیئت در نگاه ما،هیئت مطلوبی نبود.
اما جدای از صفا،خلوص و عشقی که داشت،چیز مهم دیگری داشت که احتمالاً در هیئت حاج مهدی پیدا نمی‌شد.آن هم این است"تکه مهمی از مردم"
برشی از مردم که بیشتر در هیئت های پایین شهر دیده می‌شوند.مردمی که شاید ما فقط در ایام انتخابات به آنها سر میزنیم.اما من حقیقتاً این مردم را فارغ از افکار و ظاهرشان،خیلی دوست دارم.دلیلش بماند برای بعد.
اما اصل بحثم اینجاست.بنظر باید گاهی اوقات هیئت صافکاری سرکوچه را بر هیئت سلحشور طوری ترجیح بدهیم.قطعا حس و حال هیئت حاج مهدی را ندارد اما لازم است اینجا باشیم.برای خودمان.نه برای آنها.
ما بین این مردم نیستیم
و این مردم را فهم نمیکنیم.ارتباط‌مان با جهان‌شان قطع است.بعد موقع انتخابات که می‌شود توقع داریم آنها هم مانند ما فکر کنند.
کاشحداقل در این‌چنین ایامی که فرصت و شرایط حضور در بین این مردم فراهم است،این فرصت را از خودمان دریغ نکنیم. باز هم میگویم؛بخاطر خودمان،نه بخاطر آنها. 🖊مهدوی‌تبار #اندکی_تفکر