فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپاستثنا ٔ📽🌿
جواندهههشتادۍ😎✌️🏼!
< شماها میتونید >
🎥😻••˹➺@Religioustfj˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهکدامینگـناه...؟💔
لعنتاللهالاقومِالظالمین
#گشت_ارشاد | #حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکدقیقهآرامش🤍:)
دعایمقام معظمرهبری برایجوانان♥️!!
••اللهمَاملاَقلوبَهُمشوقاًلَک 🤲🏼🌱-
#جانمفدایرهبر #رهبرانه
📻👀••˹➺@Religioustfj˼
هدایت شده از شَهید♡اَݼمَد مَشلَب♡
زیاد تر بشیم:)؟
@shahid_ahmad1374
#فور_همسایه✋🏿
#تلنگرانه
بقولاستادپناهیان:
شیطونبرایکساییکهمذهبیهستن
بیشتردامپهنمیکنه....
اونخودشیهبچهمذهبیبود
کهعاقبتبه شر
شد💔🚶♂
#بهخودمونمغرورنشیم
#اللهمعجللولیڪالفرج
#تلنگرانه‼️
از شیطان پرسیدند:چه چیزی میزنی؟
گفت:تیر 🏹
پرسیدند:به کجا؟
گفت:به قلب و روح انسان ♥️
گفتند:چجوری؟
گفت:
وقتی روسری میپوشه میگم یکم عقب تر
وقتی میخنده میگم یکم بلند تر
وقتی لباس انتخاب میکنه میگم یکم چسبون تر
وقتی قرآن میخونه میگم سریع تر🏃🏻♀!
•• الانا اگه رِل نَداشته باشی !
اگه با حجاب باشی🧕🏻
اگه ارایش نکنی💄
اگه دروغ نگی،😈
اگه اهنگ 🎶گوش ندی🔇
یجورایی غیره طبیعی به نظر میای🙄
ولی یادت باشه انگشت نما بودن 👀 خیلی بهتر از احمق بودنه👎🏼
🖐🏽..! هیچوقت سعی نکن هرطور شده مثل بقیه باشی
چون انتهای جاده ی مثل بقیه بودن جهنمه🔥
همون جهنم وحشتناکی که خودت با تمام وجود باید تحملش کنی🤐🙄
،نه اون مردمی که بخاطرشون جهنمی شدی😈🔥
این شامل اونایی که میگن اگه جلو دوستام باحجاب باشم مسخرم میکنن
اگه ارایش نکنم میگن املی و...هم میشه
تو برای خدا ساخته شدی😊
تو مال خود خوده خدایی
تموم وجودت
تموم خوشبختیت
تک تکه نفس هایی که میکشی همش دست مولاس😍
نه دستدوستایی که هیچتضمینیواسه بودنشون نیس🚶♂
پس همونجوری باش که مولای مهربونت میخواد💚🌿
نه اونجوری که مردم میخوان!
• #تلنگرانه
یکی از صد تا.mp3
9.95M
#پادکست📼
#حرفدارمباهات 8
#استادشجاعی
➖ خدا هم پارتی بازی میکنه؟
➖ چرا بعضیا دعاهاشون سریع مستجاب میشه، اما من صدتا چلّه و ختم میگیرم، بازم حاجتهام روا نمیشه؟
🎙👀••˹➺@Religioustfj˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رمز پیروزی اینه که با خدا باشی!♥️
#مقاممعظمرهبری
📻👀••˹➺@Religioustfj˼
هدایت شده از چند متری خدا
شهدای دیروزِ حادثه تروریستی در کابل!
همه دخترها با میانگین سنیِ حدود ۱۸ سال بودن..
+ هیچکس برای شما کاری نمیکنه، هشتگ نمیزنه، چون خونِ شما صرفه سیاسی نداره عزیزای دلم :)🖤
#حجاب | #افغانستان_تسلیت
#داستانک
فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد.
روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت: اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.
فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد.
فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد.
شیطان گفت: خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد!
بعد خطاب به فرعون گفت: من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟
-📚👀••˹➺@Religioustfj˼
#حکایت
زنی که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
زن میگویدخدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که او فرزندی ندارد زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش میبیند.
با تعجب از خدا میپرسد :بارالها،چگونه کودکی دارد اوکه بدون فرزندخلق شده بود!!!؟
وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهدداشت ،او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
با دعا سرنوشت تغییر میکند...
از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...
#سین + بخون😁
-📚👀••˹➺@Religioustfj˼
#حکایت
در گذشته، پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر عمر می کرد ...
او همیشه شادمانه آواز می خواند، کفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت.
و امّا در نزدیکی بساط کفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛
تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات در دکان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش کار می کردند، کم کم از آوازه خوانی های کفاش خسته و کلافه شد ...
یک روز از کفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟
کفاش گفت روزی سه درهم
تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت و گفت:
بیا این از درآمد همه ی عمر کار کردنت هم بیشتر است!
برو خانه و راحت زندگی کن و بگذار من هم کمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا کلافه کرده ... کفاش شکه شده بود، سر در گم و حیران کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت.
آن دو تا روز ها متحیر بودند که با آن پول چه کنند ...!
از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان شده بود مواظبت از آن کیسه ی زر ... تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت ،
کیسه ی زر را به تاجر داد و گفت :
بیا ! سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده!
-📚👀••˹➺@Religioustfj˼