eitaa logo
روایت خاص🇵🇸🇱🇧
7.8هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
14.2هزار ویدیو
104 فایل
💢روایت خاص حاصل نگاه خاص به دنیا است و آن، راه میانبری است برای بهتر رسیدن به کمال💢 ارتباط با مدیریت کانال @ZOHOR11 اتفاقات روز https://daigo.ir/secret/470555 تولید محتوای تخصصی کانال موضوعات👇 🌟هویت ملی... 🌟وحدت ملی... ۱۴۰۱/۹/۱۹
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️یکبار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور، نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که برای نماز می‌آیی وسط بچه‌ها؟ 🔶خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم بیام دنبال مُهر تو بگردم.» تسبیح را برداشت و همان طور که می‌چرخاندش، گفت: «این کار فلسفه داره. من جلوی این‌ها نماز می‌خونم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مُهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم یه اتاق دیگه و این‌ها نماز خوندن من رو نبینن، چطور بعداً بهشون بگم بیایین نماز بخونین !؟» 🔹قرآن هم که می‌خواست بخواند، همین طور بود. ماه رمضان­ها بعد از سحر  کنار بچه‌ها می­ نشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن می‌خواند. همه دورش جمع می‌شدیم. من هم قرآن دستم می­گرفتم و خط به خط با او می­خواندم. 👈 اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. می‌گفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم، باید با عمل خودمان نشانش بدهیم. 📚 برگرفته از کتاب «آسمان ۵ » شهيد ستاری به روايت همسر