#شهیدرضاسنجرانی
#خاطراتشهدا
#روایت_عشق
سردار «علے صلاحی» مے گوید؛
هنوز یک ساعتے به غروب آفتاب باقی مانده بود ڪه شهید «رضا سنجرانی» به همرزمش میگوید «ستارهها را میبینے؟
ستارهها را نگاه ڪن.»
او هم جواب میدهد «رضا، هنوز یک ساعت به غروب مانده ستاره ڪجا بوده؟» و نیز در ادامه از او میپرسد: «مگر تو ستاره میبینی؟» و شهید سنجرانے در پاسخ میگوید:
«بله.
یک آسمان پر از ستاره میبینم.» بعد یک مرتبه میگوید:
«حسن قاسمے آمد.
ابوعلے آمد» و شهید میشود.🕊🌿
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
🔶از تمامــے خانواده،بستگانــ ودوستــان مــیخواهم ڪه پشتیــبان انقــلاب اسلــامــے بــاشــنــد و رهبــر معظم انقلاب را در این راه پرخطــر تـنها نگذارنــد تا إن شاءالله پرچم نظام اســلامــے بــه دستـان مــبارڪ امام زمان(عج)بــرسـد.من در این راه هیچ تــرســے از مرگ ندارم زیرا راه ما حـق است ودشمـنانمـان باطل.همـیشه از خداے خویش خواسته ام مرگ این حقیــر در رخـتخواب رقــم نخــوردبــلڪه لــیاقت و سعادت فدا شدن در راه اســلام و تشــیع اهلبــیت(ع) را از خداے خویش خواستار بــودم.🔶
📜فــرازے از وصیــت نــامه شــهید مدافع حرم وحید زمانی نیا
#شهیدوحیدزمانینیا
#وصیتنامهشهدا
#روایت_عشق
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
مادرِحسین:
من پسرمو میشناسم ....
اگه ۱۰ دفعه دیگه #خدا خلقش کنه
و بیاد به این دنیا باز شهید میشه، غیرتش نمیزاره میشناسمش.
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#روایت_عشق
#شهیدانه
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg
#دعایسلامتیامامزمان🌹
#قرارهرشبمون🧡
#روایت_عشق 🌸
بسمالله....🌼
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺
@Revayateeshg
『اَللّهُمَ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج』🌿
✨عاشقانےڪہمدامازعـشـقٺۅمےگفتند،
عـڪسشانــ
قـابشدۅازٺۅنیـامدخبرے...✨🥀
#امام_زمان
#روایت_عشق
@Revayateeshg
امیر علاقه بسیاری به اهلبیت(ع) و بهخصوص امام حسین(ع) داشت؛ به نحویکه در ایام محرم پس از پایان ساعت اداری مستقیم به مسجد رفته و در آشپزخانه کمک میکرد. با شروع مراسم عزاداری نیز به عنوان میاندار سینهزنان در مسجد حضور پیدا میکرد و برای مظلومیت آقا اشک میریخت.
#شهید_امیر_کاظم_زاده
#روایت_عشق
#شهیدانه
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
همرزمشهید:
رویخاکریزنشستہبود.
آنروزهواٰخیلیگرمبود
ومنبالباٰسشخصیرفتہبودم
وهمشغرمیزدمکہچرالباسنمیدن.
بابڪکنارمبود؛بهشگفتم:
"اینچیہپوشیدی؟!اینوازکجاآوردی؟!"
لباسخیلیبراشتنگبودوکمیکهنہ
گفت:
'اینلباسرواززمانخدمتسربازیدارم!!'
بهشگفتم:
"اینتنگه!"
گفت:
"آرهولیمهمنیست..
توخبرنداریاعزامکیشروعمیشه؟!"
باخودممیگویممنبہچہفکرمیکردموبابڪبہچہچیزی...
#شهیدبابک_نوری_هریس
#خاطراتشهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
داغ چشمانت فراموشی ندارد....❤️
#حاج_قاسم
#روایت_عشق
#شبتون_شهدایی
•┈┈•❀🌹❀•┈┈•
@Revayateeshg
202030_2026973628.mp3
2.75M
#قرارصبحگاهی ☀️🌈
#روایت_عشق ❤️🌷
#امام_زمان 🦋
#دعایفرج 🤲🏻🍃
🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ
اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ.
⊰@Revayateeshg⊱
#زیارتنامهشهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم.
@Revayateeshg
#خاطراتشهدا
#روایت_عشق
#محمودرضابیضایی
انقلاب، سر کارگر جنوبی قرار داشتیم. با پرایدش آمد.
سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر.
همیشه می نشستم توی ماشین بعد روبوسی می کردیم.
موقع روبوسی دیدم چشم هایش خون است و سر و ریشش پر از خاک.
از زور خواب به سختی حرف می زد.
گفتم چرا اینطوری هستی؟
گفت چهار روز است خانه نرفتهام.
گفتم بیابان بودی؟
گفت آره!
گفتم چرا خانه نمیروی؟
گفت چند تا از بچه ها آمدهاند آموزش،
خیلی مستضعفند؛ یکیشان کاپشنش را فروخته آمده.
به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت.
یکبار گفت من یک چیزی فهمیدام؛ خدا شهادت را همیشه به آدم هایی داده که در کار سختکوش بودهاند.
╭─┅──✨🌷✨──┅─╮
@Revayateeshg
╰─┅──✨🌷✨──┅─╯
بسیجی بود
و علاوه بر فعالیت های فرهنگی
وفعالیت هایی که در بسیج داشت
به کار های خیر دیگری مشغول بود که
از جمله اینها بردن کاروان هایی به کربلا بود
بیش از بیست بار به کربلا رفته بود
و ایام اربعین گروهی از مرد های فامیل را
به کربلا می برد
حتی اگر کسی هزینه سفر را نداشت؛
خودش مقدار هزینه ای که نیاز بود را
محیاو پرداخت می کرد...
#شهید_مرتضی_عطایی
#روایت_عشق
#شهیدانه
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
بعدازشهادتداداشمصطفےازمادرشهیدپرسیدن:
"حالاكهبچهاتشهیدشدهمیخواےچیكارکنے؟"
ایشونمدستگذاشتنروےشونهینوهشونوگفتن:
"یہمصطفےدیگہتربیتمےڪنم🖐🏿"
#شھیدمصطفیصدرزاده❣
#خاطراتشهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
«زخم دوری تو را؛
مرهم و درمانی نیست
بی سبب ساحل دل؛
این همه طوفانی نیست»❤️
#حاج_قاسم
#ابومهدی_المهندس
@Revayateeshg
چه زیباست ..
خاطرات مردانی
که پروای نام ندارند
و در کهف گمنامی خویش
مأوا گرفته اند
به یاد شهدای گمنام …
آنان که در زمین گمنامند
و در آسمانها مشهورند …
به مادر قول داده بود بر می گردد …
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد
لبخند تلخی زد و گفت :
بچه م سرش می رفت ولی قولش نمی رفت ...
#شهید_گمنام
#روایت_عشق
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
#شهید_روح_الله_قربانی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
یک هفته قـــــبل از شهادت توی تماس تلفنی گفت :
خانومم این دنیا مـــــیگذره....
این دنیا تـــــموم میشه...
این دنیا خـــــیلی کم و کوچیکه....
ببین مادرم رفت، ببین حاج آقا مجتبی رفت.✨
اگه قسمت شد و من رفـــــتم، تو غصه نخور ما توی اون دنیا همیشه با همیم ...
همیشه وقتی از ماموریت برمیگشت سعی میکرد نبودنشو برای همه ی جبران کنه ...🦋
اولین اعزامش به سوریه افتاد به اولین سالگرد ازدواجمان سخت و سنگین بود نبودن روح الله با اینکه قبل از رفتنش تمام تلاش خودش را کرد تا نبودنش را برایم جبران کند .🌸
اما خدا خواست و من صبر کردم.
وقتی بعد از 59روز از ماموریت برگشت نزدیک اربعین بود قرار گذاشته بودیم حتما به مسافرت برویم .🌱
دو روز قبل از مسافرت دفترچه ی کارهای روزانه اش را باز کرد دیدم تمام کارها و خرید و مایحتاجی که برای این سفر لازم داریم را یادداشت کرده خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم حتی در روزهای سخت کاری به فکر من هم بوده است انقدر از دیدن یادداشتش خوشحال شده بودم که میخاستم از رفتن سفر منصرفش کنم چون میدانستم خیلی خسته است.🌼
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
@Revayateeshg
نفس نمیکشد هوا
قدم نمیزند زمین
سکوت میکند غزل💚
بدون تو یعنی همین ....!💔
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
#حاج_قاسم
#روایت_عشق
@Revayateeshg
#دعایسلامتیامامزمان🌹
#قرارهرشبمون🧡
#روایت_عشق 🌸
بسمالله....🌼
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً، حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا🤲🏻🌺
@Revayateeshg
هميشه می گفت:
"ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم..."
هواپيمای سوخو را حاج احمد وارد نيروی هوايی سپاه كرد مراسم افتتاحيهاش را همه انتظار داشتيم در تهران باشد، ولی سردار گفت: ميخوام مراسم افتتاحيه توی مشهد باشه...
پايگاه هوايی مشهد كوچیك بود كفاف چنين برنامهای رو نميداد بعضيها همين را به سردار گفتند؛ ولی سردار اصرار داشت مراسم توی مشهد باشه با برج مراقبت هماهنگيهای لازم شده بود خلبان، بر فراز آسمان، هواپيما را چند دور، دور حرم حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله عليه طواف داد اين را سردار ازش خواسته بود خيليها تازه دليل اصرار سردار را فهميده بودند خدا رحمتش كند؛ هميشه ميگفت: "ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا عليه السلام بی نياز نيستيم...
#شهیداحمدکاظمی
#روایت_عشق
#شهیدانه
@Revayateeshg
#روایت_عشق
#وصیتنامهشهدا
#شهید_ابوذر_غواصی
برادران بیدار باشید که امروز، جنگِ میانِ "اسلام ناب محمدی" و "اسلام کاذب" است. امروز دنیای اسلام و شما عزیزان بدانید که دین خدا حدّ و مرزی ندارد، هرکجا که باشد. برای خدا که کاری ندارد دین خود را حفظ کند؛ این امتحانات الهی است.
از مردم ایران و تمام مسلمانان جهان خواستاریم به حول و قوه الهی، رهبر فرزانه انقلاب، حضرت امام خامنهای مُدّظِلُّهُالعالی را یاری فرمایند تا تیر حق و عدالت را بر قلب زورگویان جهان نشانَد و زمینه ظهور حضرت بقیةَالله را فراهم آورند.»
•┈┈•❀🌷❀•┈┈•
@Revayateeshg
#شهید_مهدی_موحدنیا
#عاشقانههایشهدا
#روایت_عشق
🔺شاسیبلند را کِی به ما میدهید؟
به روایت همسر شهید: مهدی خیلی شوخ بود. دفعه اول که رفته بود، من خانهی مادر شوهرم بودم که تماس گرفت. شمارهاش معلوم بود اما من توجه نکردم. تلفن را برداشتم، دیدم آقایی سلامعلیک کرد و گفت: «شما خانم موحدنیا هستید؟»، گفتم: «بله!»
مِنمِنکُنان گفت: «همسرتان...». با حالِ بدی گفتم:«آقا همسرم چی؟!» گفت:«همسرتان به درجه رفیع شهادت رسیدند.» من بغض کردم. یکلحظه خواهر شوهرم فهمید و به من اشاره کرد که این شمارهی مهدی است و اذیّتت میکند. منم خندهام گرفت اما خودم را کنترل کردم.😄
با لحن شوخی-جدی گفتم:«آقا ولش کن! این شاسیبلند را کِی به ما میدهید؟» با این جمله، مهدی فهمید دستش برایم رو شده و زد زیر خنده، گفت:«تو چقدر نامردی! منو به شاسیبلند فروختی؟»😕
گفتم:«تا تو باشی مرا اذیّت نکنی!»😎
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
@Revayateeshg