eitaa logo
روایت عشق🖤
986 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
159 فایل
﷽ 🔸تبادلツ👇🏻 تبادل باهر تعداد عضوی انجام میشه مهم محتواست😊 ❤️ @Azii0_0zii شما مهمان شهدا هستید😍😊 🌺کپی به شرط صلوات برای ظهور اقا و دعا برای شهادت خادمین کانال😊🌹 🌺لفت به شرط صلوات برای سلامتی آقا eitaa.com @Revayateeshg
مشاهده در ایتا
دانلود
نامت امنیت است ولبخندت آرامش...❤ شادی روح شهدا ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌱 @Revayateeshg
چادرت بانو یک سفر طولانی و سخت در دلِ تاریخ داشته...💕 اما در برابر تمام بغض‌ها و کینه‌ها، سربلند ایستاده و هیچ وقت از شکوه و وقارش، از یک تنه ایستادنش در مسیر حق، خسته نشده...🌼 چادرت در میان کوچه خاکی شدن را تجربه کرده💔 از نزدیکیِ خیمه های نیم سوخته یازدهم محرم و خرابه‌های شام گذر کرده...🥺 از بین خاک و خونِ مظلومان گوهرشاد...🖤 و از میان بغض هزاران زنی که در شرق و غرب عالم به جرم محجبه بودن تهدید یا شهید شده‌اند...🌷 چه جوانانی که پای حفظ این مسافر سربلند دوران‌ها ، خون داده اند، سر داده اند🌿 که دست کسی به سمت روسری و چادر زنی نرود... و چه حسودان بی اراده ای که برای زمین زدنش، برای از سر برداشتنش پول ها خرج کرده و نقشه ها کشیده‌اند🔥 و به دختران ما آدرس غلط داده اند...❌ تو ماهی بانو!🌙 در چادر شب میدرخشی...✨ همیشه قدرش را بدان... قدر چادری که از سر مادرمان زهرا سلام‌الله‌علیها نیوفتاد🙂❤️ @Revayateeshg
قشنگی‌که‌همش‌‌تو‌آسمونا‌نیست؛ مایه‌فرشته‌زمینی‌داریم😌❤️' @Revayateeshg
ای‌شهـید... ایـن روزها عـجـیـب نیازمند نگاه‌هایتان شـده‌ایـم ! نگاه از قـاب چـشـمِ مردانـے ڪه چـشـم‌هـایشان خـدا را منـعڪس مےڪند❤️ @Revayateeshg
رهبر عزیزمون در حال چایی خوردن با رزمندگان اسلام😍🌱 بدون هیچ تجملات و تشریفاتی🙂 اللهم‌احفظ‌قائدنا‌امام‌خا‌منه‌ای 🤲🏻 @Revayateeshg
از تا کربلا.... 😍❤️
مانده ام محو تو و غربت اطراف بقیع غم ِ این بی حرمی حال مرا میگیرد پنجمین نور خدایی و غمت شد سنگین در دلم روضهٔ تو آمده پا میگیرد (علیه السلام) را تسلیت عرض می کنیم🖤 @Revayateeshg
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
202030_2026973628.mp3
2.75M
✨🏴 🖤🌷 🦋 🤲🏻🍃 🌼بسم الله الرحمن الرحيم🌼 اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ. @Revayateeshg
🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم. @Revayateeshg
روز هجدهم چله زیارت عاشورا💕 هدیه به :🌱 عج ؏ @Revayateeshg
متن زيارت عاشورا🦋 ❤️ 🍃 @Revayateeshg
روایت عشق🖤
چقدر خاطره تلخ مانده بر ذهنت.... 💔🥺
4_5819043776789760005.mp3
5.76M
زغربت‌تومدینه‌غوغاست زائرت‌امشب‌حضرت‌زهراست [🎙✨] [🖤💔] [🥺🌱] @Revayateeshg
یک آن گره واکند از کار عالمی دست گره گشای تو یا باقرالعلوم @Revayateeshg
❤️😍
وما‌به‌آنهایی‌که‌قصد‌ماندن‌نداشتند عجیب‌دل‌بستیم❤️🙂 @Revayateeshg
همیشه می گفت: «ما باید پرچم (عج) را بالا ببریم.» فرازی از وصیت‌نامه: «باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمده ایم و شیعه هم به دنیا آمده ایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا(عج) باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختی ها، غربت ها و دوری هاست و جز با فدا شدن محقق نمی شود حقیقتاً.» •┈┈•❀🌷❀•┈┈• @Revayateeshg
«وقتی محسن از سوریه برگشت، خانواده‌ی خودم و خانواده‌ی محسن را برای شام به خانه دعوت کردم و ولیمه دادم . آن شب محسن کمی عجیب شده بود. مهمان‌ها که رفتند، رفتم رو به رویش نشستم و با گریه گفتم: «محسن! چیه؟ چرا دستت حالت سوختگی داره؟ چرا صدای منو خوب نمی‌شنوی؟ به من بگو چی شده.» سرش را انداخت پایین و گفت: «وقتی بهت می‌گم من لیاقت شهادت ندارم، یعنی همین! به تانک من موشک می‌خوره ولی من هیچیم نمی‌شه» گفتم: «چی شده؟» بغض کرد و گفت: «چند شب پیش که رفته بودیم عملیات، بعد از اینکه چند تا شلیک موفق داشتم، یه موشک اومد خورد به تانک ما. وقتی دیدم از بالای تانک آتیش میاد، تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که دستم رو بگیرم جلو صورتم. همه گفتن که صد درصد من شهید شدم، اما دریغ! فقط دستام این طوری شد و یکی از گوشام هم سنگین شده.» بعد باحسرت گفت: «زهرا! لابد یه جای کارم می لنگه و یه جای کارم اشکال داره که شهید نمی‌شم.» راوی : همسر شهید @Revayateeshg