4_5821158781895051686.mp3
4.42M
#روایت_عشق ❤️
#ولادت_حضرت_زهرا 😍
[🎧🎼]#مولودی
[🎈🎊]#مولودیمجازی
معطره همه جهان 🍃
به عطر ذکر فاطمه😍💝
@Revayateeshg
🌷#شهید_علی_آقا_عبدالهی
🌷#خاطراتشهدا
🌷#روایت_عشق
📲وقتی به کربلا رفته بود، دیده بود که یکی از زائران در حال 📸عکاسی بوده که مأموران عربی او را کتک میزنند و 🤳گوشی او را توقیف میکنند.
💫#علی هرگز قبول نمیکرد که کسی به #پاییندستی خود #زورگویی کند و همانجا با مأمورین درگیر میشود و مأمورین علی را ⛓بازداشت میکنند.
🤔نمیدانم از چه طریقی
#آیتاللهسیستانی متوجه این اتفاق میشود و دستور آزادی علی را صادر میکند و علی بعد از مدتی آزاد میشود.
🎁 او بسیار باسلیقه بود و هر سفری که میرفت برای همه افراد خانواده سوغاتی میآورد و با توجه به نیاز افراد هدایایی میگرفت که من با این سن و سالم نمیتوانم چنین هدایایی بگیرم.
🗯راوی: #مادرشهید
@Revayateeshg
📲 #استوری
جا برای من گنجشک زیاد است ولی...
به درختان خیابان تو عادت دارم...
#امامرضاعلیهالسلام ❤️
#روایت_عشق 🍃
@Revayateeshg
✍روز آخر که میخواستم بروم، #مادر م گفت: ننه بمان. گفتم کار مهمی دارم، میروم و دو روزه برمیگردم.
🔹مادرم گفت ننه هی میگی آمریکا آمریکا... گفت: ممکنه من را نبینی... تصمیم گرفتم نروم... دم آخر در ذهنم بود کف پای مادرم را ببوسم. رفتم تا دم در و برگشتم و کف پای مادرم را بوسیدم؛ نصیبم شد.
#روز_مادر
#روایت_عشق
@Revayateeshg