یادم می آید روزی وارد اتاق شد درحالیکه تازه وضو گرفته بود حدود نیم ساعت مانده بود تا اذان ظهر
ابوالفضل همیشه آستین های لباس سربازی امام زمانش را وقتی وضو میگرفت بالا نگه میداشت تا دستهایش خشک شود.
بعد کمی با هم حرف زدیم...
نیم ساعت گذشت بلند شد برای نماز حرکت کنیم ...
مهر و تسبیح و قرآنش را برداشت و با هم از اتاق خارج شدیم.
من وضو نداشتم ، با من سمت وضوخانه آمد...
و به من گفت :
چقدر زیباست زمانیکه وضو داری ، برای نماز وضو بگیری.♥️🌱
راوی :
همرزم شهید
#شهیدابوالفضلراهچمنی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg
لینک دانلود صوت #جزء_نوزدهم قرآن کریم
با صدای استاد پرهیزکار🌱
هدیه به #شهیدابوالفضلراهچمنی
🌸 http://j.mp/2bFSq95
#ماه_رمضان
#روایت_عشق
@Revayateeshg