آقا مهدی عاشق دخترای با #حجاب بود..
امکان نداشت یه دختر کوچولوی باحجاب ببینه و قربون صدقه اش نره..
اسمشونو میپرسید، اگه فاطمه زهرا زینب رقیه بود حتما براشون کادو میگرفت و حسابی بغلشون میکرد و ماشاءالله میگفت.
آخرین بارم واسه دختره یکی از دوستای سوریهایش وقتی کهمتوجه شده بود اسمش زینب هست براش یه سرویس نقره سفارش داد و با خودش برد
✍🏻راوی:
همسرشهید
#شهید_مهدی_بختیاری♥️
#خاطرات_شهدا✨
#روایت_عشق 🌱
@Revayateeshg
وقتے ڪہ شهید بختیارے و شهید برسنجے بہ گشتزنے میرفتند، موقعے ڪہ میخواستند سوار ماشینشان شوند، شهید بختیارے با خندہ داد زد و گفت:
«ما ڪہ رفتیم دنبال شهادت! خداحافظ...»
بہ شوخے گفتم چے میگے! برید زود بیاید ڪہ ڪلّے ڪار داریم!
چنددقیقہ نگذشتہ بود ڪہ بهِمان خبر دادند بچهها زمینگیر شدهاند؛ اولش فڪر ڪردیم شوخے میڪنند ولی...
شهیدان مدافعحرم مهدے بختیارے و مجتبے برسنجے، ۲۵اسفند۱۳۹۹ در منطقهے المیادین سوریہ براثر انفجار مین ڪہ لحظاتے قبل از انفجار، تروریستهاے داعش در مسیر عبور خودروے آنها ڪار گذاشتہ بودند، بہ شهادت رسیدند.
این عڪس دقایقے قبل از شهادت آنها گرفتہ شدہ است!💔🥺
راوے:
همرزم شهید🌱
#شهید_مجتبی_برسنجی
#شهید_مهدی_بختیاری
#خاطرات_شهدا
@Revayateeshg